eitaa logo
مدرسه آزادفکری
503 دنبال‌کننده
168 عکس
63 ویدیو
8 فایل
کانال "مدرسه آزادفکری" ⭕️ برای ثبت نام در #درس_گفتگوها به سایت مدرسه مراجعه کنید: www.azadfekrischool.ir ⭕️ارتباط با ما: @mop1414 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">azadfekrischool@gmail.com ⭕️صفحه اینستاگرام و توئیتر: @Azadfekrischool
مشاهده در ایتا
دانلود
📝تبصره‌های ویرانگر! (بخش اول) 🔻مهر ماه ۱۳۵۸ وقتی مجلس خبرگان قانون اساسی به دنبال تصویب اصلی پیرامون ممنوعیت شکنجه بود، مرحوم ضمن تاکید بر غیر اسلامی و غیر انسانی بودن ، از کلی بودن و استثنا نداشتن این اصل انتقاد کرد و با بیان حکم عقل بر ضرورت ، از فرض هایی گفت که مجریان قانون ناچار به انجام شکنجه اند. اما و مرحوم از رویه شدن شکنجه بر اساس برخی تبصره‌ها ابراز نگرانی کرده و بر قابل استثنا نبودن این قانون اصرار داشتند. 🔻این سوال در بسیاری از قوانین دیگر نیز جاری است. قوانینی که با ذکر عناوینی مبهم، بر اساس را در نظر نگرفته و وضع، تفسیر و اجرای قانون را عملاً به یک گروه سپرده و حتی گاهی راه نظارتی نیز بر آنها اصلاً در نظر نگرفته. شفافیت در از طریق و در و از طریق پخش تمام مذاکرات آنها قابل پیگیری است اما تبصره‌هایی در قانون آمده که به شدت قابلیت سوء استفاده دارند و راه را برای غیر علنی شدن دادگاه‌ها یا جلسات نمایندگان مجلس، هموار کرده‌اند. 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
📝تبصره‌های ویرانگر! (بخش دوم) 🔻مهر ماه ۱۳۵۸ وقتی مجلس خبرگان قانون اساسی به دنبال تصویب اصلی پیرامون ممنوعیت شکنجه بود، مرحوم ضمن تاکید بر غیر اسلامی و غیر انسانی بودن ، از کلی بودن و استثنا نداشتن این اصل انتقاد کرد و با بیان حکم عقل بر ضرورت ، از فرض هایی گفت که مجریان قانون ناچار به انجام شکنجه اند. اما و مرحوم از رویه شدن شکنجه بر اساس برخی تبصره‌ها ابراز نگرانی کرده و بر قابل استثنا نبودن این قانون اصرار داشتند. 🔻این سوال در بسیاری از قوانین دیگر نیز جاری است. قوانینی که با ذکر عناوینی مبهم، بر اساس را در نظر نگرفته و وضع، تفسیر و اجرای قانون را عملاً به یک گروه سپرده و حتی گاهی راه نظارتی نیز بر آنها اصلاً در نظر نگرفته. شفافیت در از طریق و در و از طریق پخش تمام مذاکرات آنها قابل پیگیری است اما تبصره‌هایی در قانون آمده که به شدت قابلیت سوء استفاده دارند و راه را برای غیر علنی شدن دادگاه‌ها یا جلسات نمایندگان مجلس، هموار کرده‌اند. 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
پارادوکس مرگِ مقدس تاملی درباره انتساب عنوان شهادت به دوست‌ ازدست‌رفته ۱ این روزها عضوی از خانواده شریف از میان ما رفت و غمی به غم‌های از دست‌دادن هم دانشگاهی اضافه کرد. این حس عجیب ارتباط خانوادگی میان هم‌دانشگاهی‌هایِ ندیده اتفاق عجیبی است که خودش نیاز به تامل دارد. اما این ماجرا یک زاویه خاص اما آشنا داشت که شایسته است یک بار به صورت جدی به آن بیاندیشیم. ۲ ویژگی خاص این رخداد «تفسیر دوگانه» از آن بود. در نگاه برخی، او برای خدمت به خدا جان خود را از دست داده بود و بنابراین مرگ او یک مرگ مقدس و به نوعی شهادت محسوب می‌شد. اما برخی پرسیدند که اساسا رسوماتی مانند سیاه‌پوش کردن مساجد تا چه حد اهمیت دارد؟ آیا لازم است یک دانشجو باید برای کار در ارتفاع انتخاب شود؟ و نهایتا نسبت دادن عنوان شهید به ایشان سرپوشی بر آتشِ خشم و فشار دانشجویان برای تعیین مقصر (مقصران) این ماجرا نیست؟ ۳ عملیات کربلای ۴ پیش از آغاز لو می‌رود و چند هزار نفر در لحظات اول جانشان را از دست می‌دهند. بعدا فرمانده عملیات مدعی می‌شود که این یک عملیات برای فریب فرماندهان عراقی بوده و لو رفتن آن بخشی از عملیات بوده است. گرچه بعدا امام خمینی دستور داد «هر عملى كه به تشخيص دادگاه موجب ... خسارت جانى بوده مجازات آن اعدام است» اما برخی معتقدند استفاده از عنوان شهید برای این رزمندگان، عامل اصلی در امان ماندن خاطیان احتمالی از پیگرد قضایی بوده است. ۴ در ماجرای آتش‌سوزی پلاسکو که فاجعه ریزش ساختمان بدون هیچ تردیدی وابسته به عدم نظارت‌های کافی بود نیز از عنوان شهید برای آتش‌نشانان مظلوم استفاده شد. در موارد سقوط هواپیمای اوکراینی، کشته‌شدگان اعتراضات آبان ۹۸ و نیز کشته‌شدگان تشییع سردار سلیمانی در کرمان هم هر کدام به دلیلی از عبارت شهادت استفاده شد و همان اعتراضات شکل گرفت. ۵ این عادی سازی از مرگ و میرها، یادآور نهیب حسن باقری به نیروهایش است. شهید باقری در سخنان تکان دهنده‌ای می‌گوید: «اوایل جنگ بچه‌های تبریز در دهلاویه ۷۰ تا شهید دادند. خدا شاهد است که همه تنشان می‌لرزید. حالا هزار تا، دو هزار تا، سه هزار تا، اصلاً انگار نه انگار. اگر فردا بهمان بگویند ۱۰۰ هزار تا، انگار یک با هزار فرقی ندارد.» ۶ شهادت نیروبخش و شهادت مخدر! به نظر می‌رسد که مفهوم شهادت دچار تبدلاتی شده است. اسلام با پیش کشیدن مفهوم شهادت، ترس و محافظه کاری در مقابل ظلم را فروریخت و تضمین نمود که اگر کسی در جهاد با ظالم کشته شد اجرش بر عهده خداست و اینچنین عده قلیل مظلومین در برابر ظالمین نیرو می‌گرفتند. اما این روزها، مفهوم شهادت ما را در برابر ظالم و خطاکار قوی‌تر نمی‌کند، بلکه همچون مخدری ما را تسکین می‌دهد و آتشی که در قلب داغداران افتاده را خاموش می‌کند. ۷ به نظر می‌رسد که ارتباطاتی میان این مفهوم جدید از شهادت با نوع خاصی از جهان‌بینی و سبک زندگی که این سال‌ها در برخی هیئات و منابر تبلیغ ‌شده است وجود داشته باشد. به عنوان مثال در این جهانبینی، شهادت هدف ذاتی و نهایی است. مساله‌ای که در سال‌های پایانی جنگ موجب اعتراض علمایی مانند آیت‌الله حق‌شناس شد. او در هنگام درخواست دعا برای شهادت، معترض می‌شد که چرا باید دعا کنم که شهید شوید؟ دعا می‌کنم که پیروز شوید. ۸ پیش از این شریعتی هم مفصلا به معضل تغییر مفاهیم دینی از مفاهیمی پیش‌برنده و مثبت به مفاهیمی انفعالی و تسکین‌دهنده پرداخته بود که برای علاقه‌مندان قابل پیگیری است. جالب آنکه همین کارکرد جدید برخی جامعه‌شناسان دین را واداشته تا شیعه را مذهب شکست قلمداد کنند، یعنی مذهبی که «می‌جنگند، نه برای آن‌که پیروز شوند؛ بلکه برای تجربه‌ی شکستی غرورآفرین». (یادداشت «پیروزی در سیمای شکست»، محسن حسام مظاهری) ۹ نظر شما چیست؟ آیا چنین استفاده‌هایی از مفهوم شهادت با تسکین داغداران فضای امنی برای خاطیان فراهم می‌کنند؟ یا از نظر شما انتساب عنوان شهادت از پیگیری خاطیان و مجرمین دو مقوله متفاوت هستند؟ 🆔 @AzadFekriSchool
📝التماس می‌کردیم گروگان‌ها را تحویل بدهیم! 🔻ماجرای اشغال سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به روایت مرحوم مسئول وقت کمیته انقلاب اسلامی 🔹وقتی شنیدیم که به سفارت آمریکا حمله کردند، برای ما خیلی غیر مترقبه بود و تعجب کردیم که چه شده این ماجرا پیش آمده؟ اجمالاً یادم هست که آقای بهشتی و مهندس بازرگان به من زنگ زدند که آقا چرا شما نشسته‌اید؟ نیروهای انتظامی و کمیته‌ها کجا هستند؟ دانشجویان به سفارت ریخته و آنجا را تصرف کرده‌اند و آمریکایی‌ها را گروگان گرفته‌اند. 🔸آنها خیلی ناراحت بودند. به خصوص نخست وزیر دولت موقت آقای مهندس بازرگان. چون آنها طرفدار حسن رابطه با غرب بودند و نمی‌خواستند روابط فیما بین با این کارها تیره شود. من از کمیته پرسیدم چرا این طور شده؟ گفتند آمدند و به سفارت حمله کردند و از دیوار سفارت بالا رفتند. ما اجازه نداشتیم با بچه‌های خودمان بجنگیم و بعداً معلوم شد همین دانشجویان خط امام وارد لانه شده‌اند. 🔹همان موقع به مرحوم حاج احمدآقا زنگ زدم و پرسیدم جریان چیست؟ مرحوم حاج احمد آقا اول می‌خندیدند و پاسخ نمی‌دادند. بالاخره بعد از اصرار گفتند: امام راضی هستند، شما هم با آنها کاری نداشته باشید. ولی بعدها خانم ابتکار مترجم دانشجویان در مصاحبه‌ای اظهار کردند که در ابتدا مرحوم امام با این کار مخالف بودند و سرانجام پس از یک یا دو روز رضایت داده‌اند. 🔹در اینجا لازم است اعتقاد شخصی‌ام را بیان کنم. دستور امام همیشه برای ما حجت بود ولی باید بگویم که من این حرکت یعنی اشغال سفارت را نمی‌پسندیدم و این را نمی‌پذیرفتم که به سفارت‌خانه‌ها مخصوصاً سفارت خانه آمریکا حمله کنیم. برای اینکه اولاً از نظر قوانین بین المللی ریختن به سفارت و لو اینکه ما می‌گوییم لانه جاسوسی در دنیا مورد پذیرش نیست. شاید همه سفارت‌خانه‌ها لانه جاسوسی باشد! اصلاً روال همه سفارت‌خانه‌ها این است که از این کارها می‌کنند. حالا عده‌ای بیشتر و عده‌ای کمتر! من می‌گفتم ما باید قطع رابطه می‌کردیم و سفارت را برمی‌چیدیم و حال آنکه ما آن وقت قطع رابطه نکرده بودیم. 🔸ما فکر می‌کردیم یکی دو روز آمریکایی‌ها را می‌گیرند و از کشور بیرونشان می‌کنند، اما این سبک برخورد در دنیا مطلوب نبود. من با این کار با قطع نظر از دستور امام مخالف بودم. به خصوص ادامه آن را صلاح نمی‌دیدم. چنانکه عملاً این کار به نفع ما نشد، زیرا آنها پس از ۴۴۴ روز آزاد شدند. آخر کار به جایی رسید که ما التماس می کردیم گروگان‌ها را تحویل بدهیم. البته آثار انقلابی‌اش بجای خود محفوظ است که امام هم فرمود انقلاب دوم رخ داد ولی این جریان از جهات گوناگون برای انقلاب سنگین تمام شد. 🔗برگرفته از خاطرات آیت الله مهدوی کنی، ص۲۱۹ تا ۲۲۱ 🆔 @AzadFekriSchool
📝شکاف نجومی میان ایده و عمل! (بخش اول) 🔻سال ۵۷ در فضایی که «حکومت اسلامی» از سوی افرادی چون شاپور بختیار یک «مجهول مطلق» عنوان می‌شد، رهبران انقلاب تلاش‌های زیادی می‌کردند تا منظور از حکومت اسلامی را به طور شفافی تبیین کنند. ۷ دی ۵۷ بود که امام خمینی ضمن مصاحبه‌ای در نقد رژیم پهلوی گفتند: «در حكومت اسلامى هرگز فاصله طبقاتى بدين صورت نخواهد شد و تقريباً همه در يك سطح زندگى خواهند كرد.» 🔹مرحوم بهشتی از دیگر افرادی بود که بر نفی فاصله طبقاتی تاکید داشت. او معتقد بود: «بالا بروی یا پائین بیائی، جامعه ‌ای را اصلا بالای سرش قرآن پهن کنید، مادامی که در آن جامعه در یک سو گرسنه بیچاره از سرما بلرزد وجود دارد و در سوی دیگر متنعمان برخوردار از همه چیز، این جامعه لجن است، تمام چهره‌اش را هم با قرآن بپوشانید، باز لجن است.» (بایدها و نبایدها ص۸۵) 🔸همچنین نقل شده شهید بهشتی خطاب به نمایندگان منتخب امام در اتاق بازرگانی گفته بود: «شما بازرگانان باید به صورت ماهیانه پانزده هزار تومان از سود را برای خود نگاه دارید و باقی مانده را به حساب ۱۰۰ امام واریز کنید.» اسدالله عسکراولادی به او پاسخ داد: هزینه اتومبیل من پنج هزار تومان است! این روایت با درآمدهای عادی سازگاری ندارد.» بهشتی گفت: حق ندارید چنین خرج کنید؛ پیکان بخرید!» عسکر اولادی جواب داد: دوست ندارم پیکان سوار شوم! شریک تجاری من به ایران می‌آید؛ اگر مثلاً با موتور به دیدار وی بروم از من خریدار نمی‌کند! باید سوار بهترین ماشین باشم!» 🔹وی که با اصرارهای بهشتی مواجه می‌شود، در نهایت از او خواهش می‌کند تا در این اتاق از اینگونه مسائل نگوید! قابل توجه آنکه عسکراولادی انتخاب صادق اسلامی به سرپرستی وزارت بازرگانی را همین دیدگاه به ثروت می‌دانست. (نک: سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران، ص۴۶۸ و ۴۷۱) 🔸معمولاً اینگونه مطالب با این سوال مواجه است که چرا باید استعداد و موقعیت افراد را نادیده گرفت و حقوق یک وزیر با یک کارگر را در یک رتبه یا بسیار نزدیک به هم قرار داد؟ مرحوم مطهری آن زمان درباره این مطلب اینگونه استدلال می‌کرد: «هیچ دلیلی ندارد که حقوق رفتگر نباید از سیصدتومان مثلًا بالاتر باشد و حقوق یک نباید از سه هزار تومان کمتر باشد. درست است که [کارهایی نظیر کار یک وزیر برای نبوغ و ابتکار و سطح عالی کار و کار فکری و مغزی] ارزش بیشتری دارد، ولی امتیاز آن کارها به افتخاری است که نصیب صاحب آنها می‌گردد؛ و برای رفتگر، خود رفتگری نوعی مجازات است و نباید حقوق و مزد اینها را کمتر فرض کرد.» (نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۱۴۱) 🆔 @AzadFekriSchool
📝شکاف نجومی میان ایده و عمل! (بخش دوم) 🔻این سخنان برگرفته از دیدگاهی بود که خیر جمعی را در مناسبات اقتصادی معیار قرار می‌داد. مرحوم مطهری که از تئوریسین‌‌های اصلی انقلاب محسوب می‌شود، اواخر عمرش در تحلیل بُعد اجتماعی اسلام گفته بود: «از خود سوسياليسم تعبيرها و تعريف‌هاى مختلفى شده است. اگر ما سوسياليسم را اين طور تعريف كنيم: "يک مسلك اجتماعى كه براى اجتماع نوعى اولويت نسبت به فرد قائل است" خود اسلام طرفدار نوعى سوسياليسم است.» (مجموعه آثار، ج۲۴، ص۱۸۱) 🔹جالب آنکه این نگاه‌ها به نحوی نهادینه شده بود که اختلافات مهمی در جزئیات آن وجود داشت؛ مثلاً در کتاب خاطرات مرحوم سحابی آمده: «زمانی در شورای انقلاب بین مطهری و بهشتی درباره حداکثر فاصله مجاز طبقاتی بحث بود. بهشتی می‌گفت حداکثر، نسبت ۱ به ۳ باید برقرارباشد و مطهری میگفت ۱ به ۷؛ بهشتی برچسب کمونیسم خورد و‌ مطهری راستگرا خوانده شد.» 🔸مرور این سخنان از آن جهت قابل توجه است که در حال حاضر حقوق‌هایی نامتعارف با عناوینی چون «حقوق نجومی» خبرساز می‌شوند. مثلاً در شرائطی که حقوق کارگر به چهار میلیون نیز نمی‌رسد، خبرگزاری‌ها از ۳ موردحقوق‌هایی به مبالغ ۸۴ ، ۱۲۵ و ۲۱۵ میلیون تومان در پتروشیمی امیر کبیر خبر دادند و وزارت کار نیز این خبر را تایید کرد. 🔹اما واکنش‌هایی که به حقوق‌های نامتعارف داده می‌شود، خبر از نهادینه شدن باوری در مدیریت کشور می‌دهد که نه تنها با سخنانی که در زمان انقلاب ایراد شده بود، بیگانه است، بلکه در مواردی می‌توان آن را توزیع ناعادلانه ثروت عمومی و حتی فراتر از عرف بازار دانست. مالک شریعتی، رییس هیات تحقیق و تفحص از حقوق های نجومی مجلس در یک برنامه تلویزیونی درباره حقوق‌های نجومی گفت: «مجموع دریافتی کارکنان دولت حتی وزرا و نمایندگان مجلس، نباید بیش از ۳۵ میلیون تومان باشد...هیچکس قائل به تساوی در حقوق و دستمزد نیست ولی تبعیض ها مردم را آزار می دهد. سقف دریافتی پزشکان ماهانه باید زیر ۱۰۰ میلیون تومان باشد!» 🔸یا در سال ۹۵ در شرائطی که حداقل حقوق ۸۰۰ هزار تومان بود، فیش‌های حقوقی ۵۰ میلیونی و حتی ۲۰۰ میلیونی منتشر شد. در آن شرائط وزیر کشور وقت از حقوق ۹ میلیون تومانی خود خبر داد. وی وقتی با این سوال مواجه شد که آیا این حقوق، کفاف زندگی او را می‌دهد یا نه، گفت: «خب قناعت می‌کنیم!» یا حداد عادل در آن زمان حقوق هشت میلیونی خود را کمتر از یک بقال دانست! 🔹بنابراین فارغ از آنکه نگاه‌های رایج در ابتدای انقلاب را صحیح بدانیم یا نه، «رویگردانی از نظریات اقتصادی رهبران انقلاب»، «نادیده گرفتن عرف بازار در تعیین حقوق» و «توزیع تبعیض آمیز ثروت از بودجه عمومی» سه نکته مهمی است که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. 🆔 @AzadFekriSchool
📣۵۰ ساعت ارائه و با موضوع «عدالت» دوره ویژه «مدرسه آزادفکری» 🔻با حضور: مسعود و فرهاد نیلی، فرشاد مومنی، عبده تبریزی، حسن سبحانی، بیژن عبدالکریمی، محسن قنبریان، رضا امیدی، حامد قدوسی، پویا ناظران، پرویز امینی، محمد موحدی و ... 🔸هدیه ما: کد تخفیف ۲۰٪ برای این پست (پست یا استوریِ پوستر همراه با تگ آیدی مدرسه) 🔹موضوعات: و بازار، فقه و عدالت، پول و بانک، ، یارانه پنهان، ، بازارهای مالی، و ⏰شروع دوره: ۸ دیماه 🔺تخفیف برای ثبت‌نام گروهی 🔗اطلاعات بیشتر و ثبت نام در سایت مدرسه آزادفکری 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
📝امام خمینی و دموکراسی انقلاب ۵۷ با چه گفتمانی شکل گرفت؟ 🔻«ما بین انتقاد و دعوت مردم به شورش تفاوت قائل هستیم.» شاید ابتدا تصور کنید که این جمله از سوی فردی مثل امام جمعه مشهد یا یکی دیگر از مقامات ارشد نظام بیان شده. اما این جمله‌ای است که آذر ۵۷ نماینده دولت فرانسه به مهمان خود یعنی امام خمینی گفت. 🔹ماجرا از این قرار بود که ۱۱ آذر ۵۷ امام خمینی سربازان ارتش را به فرار از ارتش دعوت کردند و خواستار حمایت از اعتصاب‌ها شدند. امام خمینی در این پیام که خطاب به ملت ایران بود، تاکید کردند: «اعتصابات بزرگ خود را هر چه بيشتر ادامه دهيد، دستگاه اين خائنين ياغى را فلج كنيد. اعانت به اين خائنان، حرام و مخالف رضاى خداست.» 🔸به همین دلیل نماینده دولت فرانسه در ۲۰ آذر ۵۷ به امام خمینی تذکر داد و گفت: «اظهارات شما در این مورد از حد آزادی بیان گذشته است...براى ما بسيار مشكل است كه دعوت به نافرمانى و ايجاد مشكل و بلوا در كشور را بپذيريم.» اما امام خمینی زیر بار حرف او نرفتند و گفتند: «اعتقاد داريم كه سرنوشت ما بايد در دست خودمان باشد.» 🔻امام خمینی همچنین دولت شاه را اینگونه توصیف کردند: «ريشه اختلاف ما با شما، در همان اظهار عقيده است. سرباز، در يك دولت غاصب سرباز نيست. در يك دولتى كه شاه غاصب است و بر تمامى مصالح ملت قيام كرده است، شاه ياغى است. لذا يك قيام مسلحانه هم شورش نيست؛ بلكه ضد شورش است...براى حيثيت فرانسه ضرر دارد كه از يك جانى طرفدارى كند.» 🔹شبیه این سخنان بارها در کلمات امام خمینی تکرار شده و ایشان تاکید زیادی بر پایمال شدن آزادی و انتخاب مردم در حکومت شاه کردند، مثلاً ۲۴ آذر ۵۷ در مصاحبه با یک خبرنگار فلسطینی علت رهبری انقلاب را پایمال شدن سه اصل اسلامی عنوان کردند؛ «اصل لزوم عدالت در حاكم اسلامى»، «آزادى مسلمين در رأى به حاكم و تعيين سرنوشت خود» و «اصل استقلال كشور اسلامى از دخالت اجانب و تسلط آنها بر مقدرات مسلمين.» 🔸این تاکیدات ایشان در حدی بود که در ۱۰ دی ۵۷ گفتند: «قهراً مردم وقتى آزاد هستند يك نفر صالح را انتخاب مى‌‏كنند و آراى عمومى نمى‌‏شود خطا بكند. يک‌وقت يكى مى‌‏خواهد يك كارى بكند اشتباه مى‏‌كند، یک‌وقت يک مملكت سى ميليونى نمى‌‏شود اشتباه بكند. كسى بگويد خوب لَعلَّ يك آدمِ غلطى را گذاشتند؛ اگر غلطى را گذاشتند، قدم اول را كه برداشت همين ملت عزلش مى‏‌كنند تمام مى‏‌شود.» 🔻ایشان بعد از انقلاب در ۸ خرداد ۵۸ با اشاره به ضرورت نهی از منکر مقامات، گفتند: «در صدر اسلام هست که عمر وقتی که گفت اگر من یک کاری کردم شماها چه می‌کنید؟ یک عربی شمشیرش را کشید گفت ما با این، با این شمشیر راستش می‌کنیم! باید مسلمان اینطور باشد که اگر –خلیفه مسلمین و عرض بکنم هر که می‌خواهد باشد– اگر دید پایش را کنار گذاشت، شمشیرش را بکشد که پایت را راست بگذار.» 🔹نمونه دیگر آنکه ۲۹ دی ۶۶ وقتی از امام خمینی سوال شد: «در چه صورت فقیه جامع الشرایط بر جامعۀ اسلامی ولایت دارد؟» ایشان در جواب نوشتند: «تولى امور مسلمين و تشكيل حكومت بستگى دارد به آراى اكثريت مسلمين، كه در قانون اساسى هم از آن ياد شده است، و در صدر اسلام تعبير مى ‏شده به بيعت با ولىّ مسلمين.» 🔸آنچه بیان شد نمونه‌های اندکی از تاکیدات امام خمینی بر حق نصب، حق عزل و حق نقد حاکمان جامعه بود. اما شاید مطلب مهم‌تر این باشد که یک شهروند ایرانی امروز که این سخنان را مرور می‌کند تا چه اندازه آن را با هویت فعلی خود متناسب می‌بیند؟ نظراتتان را برای ما بنویسید و همچنین در صفحه اینستاگرام مدرسه، اطلاعات بیشتری را می‌توانید در پادکستِ «امام خمینی و دموکراسی» بشنوید. 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool