💢سرطانی که تقریبا بین همه مردم ایران شایع شد!
اولش را با یک شبه خاطره شروع میکنم. چند وقت پیش که حس کردم چقدر فقیرم! و کلی چیز نیاز دارم که نمیتوانم بخرم، ناگهان یاد سه، چهار سال پیش افتادم. آن موقع فقط مقداری محدودی عیدی اول سالم، برای جمیع خریدهای تا آخر سالم کافی بود و حتی گاها اضافه میآوردم! چی شد که حالا با دو برابر همان مقدار عیدی و حتی مبلغی پول ماهیانه، اینطور احساس فقر و نیاز میکردم؟!
رفتم سراغ لیست حسرتم! هرچه را در ذهنم داشتم نوشتم. مجموعش شد یکسری پوشاک و لوازمالتحریر و محصولات فرهنگی و...، که منصفانه نگاه میکردی کلا دو قلمش را نیاز داشتم. و حتی پی بردم اکثر اقلام خریدهای دو سال پیشم تا به حال، بر حسب نیاز نبوده! صرف علاقه و جذابیت. و کمی که دقیقتر شدم، به ارتباط عمیق لیست حسرت و پیامهای ذخیره شدهام از آنلاینشاپ ها پی بردم..!
اینجا بود که با تعمیم همین مسئله به زندگی مادر، دوستان و اطرافیانم، متوجه این "سرطان مصرفگرایی" شدم. سرطانی که برای آنها که با شبکههای اجتماعی و بالخصوص دنیای رنگارنگ آنلاینشاپ ها رابطه کمتری داشتند، بالوضوح کمتر بود و حتی وجود نداشت! این حسِ بد ِ فقرِ ناشی از خواستن آنچه نیاز نبود...
بعد از کرونا و گسترش فضای مجازی، بازار کار آنلاینشاپ ها به شدت داغ و سودآور شد. به تبع آن کلی دوره به وجود آمد که آموزش درآمدزایی از فضای مجازی بود. افراد جدید فراوانی وارد این عرصه شدند که برای بُرد در این جمعیت فراوان، باید چیز جدیدی در چنته میداشتند! پس دیگر پا را از مسئله نیاز فراتر گذاشتند و دنبال ایجاد جذابیت رفتند. کلی کلی کلی محصول جدید جذاب پا به عرصه بازار گذاشت که هر کسی را اغوا میکرد.
در کنار آنلاینشاپ ها عدهای دیگر بودند که شروع به ایجاد نیاز در عرصههای شخصی کردند. کلی مسئله ساده را برای شما تبدیل به مشکل و بزرگ کردند و گفتند حالا اگر دنبال درمانی، فلان دوره و بهمان پکیج را خریداری کن! دورهها و پکیجهایی که سرش، محتوایش به تنش، قیمتش هیچ رقمه نمیارزید. و هزاران هزار آکادمی فیک و خندهآور...
قبول دارم که ارزش پول پایین آمد، ولی چه شد که افزایش حقوق و... هم دیگر برای نیازهایمان جواب نبود؟ بله. چون ما دیگر کلی چیز میخواستیم. کلی چیز مختلف! چون ما درگیر یک بازی وحشتناک شده بودیم. دور باطل ایجاد نیاز کاذب و به طبعش احساس فقر کاذب...
برای همین اسم این پدیده را "سرطان مصرفگرایی" گذاشتم. مصرفگرایی سرطانی بود که سلول به سلول جامعه ما، یعنی مردمانش را یکی یکی درگیر کرد و نهایتا از ما برای خودمان تصور یک ملت فقیر ساخت. حتی از خود من و شما! سرطان، سلول به سلول منتقل میشود و ما در واقع با تاسیس آنلاینشاپ ها و آکادمیهای جدید، معرفی آنلاینشاپ ها و دورهها به دیگران، به هوس دریافت تخفیف یا نه اصلا از اغوا شدن زیاد(این روز ها زیاد میبینم افراد به سبب تبلیغات جوری درگیر و بنده ی دوره و استادی میشوند که با میل و ذوق سریع آن را به دیگران معرفی میکنند. بی هیچ جیر و مواجبی..!) این سرطان مصرفگرایی را سلول به سلول در جامعه گسترش دادیم.
فکر میکنید برنده اصلی این شرایط کیست؟ احسنت. "نظام سرمایهداری". عدهای که بیشترین سود را میبرد. و سرنوشت این فرآیند چیست؟ جامعهای مادی و غرق در دنیا، که برای آرام شدن این التهاب و همچنین رفع نیازهای فطری اش که از آنها بسیار دور شده دنبال آکادمی لذت و دوره با کائنات رفیق باش و... میرود! الگویی که غرب طی کرد و حالا در جامعه ما هم در حال پیاده سازی است. جابهجا شدن ارزشها...
برای اینکه سلولی از این جامعه سلولهای بیمار سرطانی نباشید، آنلاینشاپ های متعددتان را حذف کنید. به جای آکادمیهای دوزاری دنبال کتابهای خوب باشید. باور کنید خیلی زود متوجه خواهید شد حجم عمدهای از خواست شما، نیاز نه، تنها هوس بوده. و مهمتر از همه! دنبال کردن اینفلوئنسر ها را رها کنید!!! به قطع همین اینفلوئنسر ها اساسی ترین نقش در ایجاد احساس نیاز کاذب به کالا و حال خوب در جامعه ما هستند.
هر یکنفر ما که در این بازی بماند، یکجورهایی مهره دشمن است. لطفا خودتان و اطرافیانتان را از این دور باطلِ ارزشهای پوچ خارج کنید. میشود بی هیچ هزینهای به حال خوب قبلی بازگشت. لطفا این حقیقت وحشتناک را درک کنید. به هیچ عنوان هنوز دیر نشده :)🌱
✍: ح.جعفری ۱۴۰۲/۵/۲۰
#نوشته دوست هنرمندمون در #آزادکارشو