لارا،ستاره درخشان من
من هنوز نگاهت را میخوانم
نامه های نانوشته ام را به آسمانت پرواز میدهم
و لبخندت را دوست دارم-
#ok
──── ── ─
ִ𓏲࣪ .𝓐𝔃𝓪𝓵𝓮𝓪 𝓣𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪⸝⸝ ִֶָ
آزالیا
عزیز من -
لبخنـد تو
دامـن دلتنگی ام را بـه آتـش میڪشد .
و من
در این ناز بی پروای گوشه ی لب هایت،
شاعرانه میرقصم -
#ok
──── ── ─
ִ𓏲࣪ .𝓐𝔃𝓪𝓵𝓮𝓪 𝓣𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪⸝⸝ ִֶָ
"من احساس نا امنی میکردم؛
نه گرگی پشت سرم میدوید
و نه ابری نور را دزدیده بود!
من از خودم فرار میکردم
و چقدر بهم ریخته است .. .
آدمی که از خودش میگریزد"
#ok
ʿ 𓍼𝓐𝔃𝓪𝓵𝓮𝓪 𝓣𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪 ᤳ
وجـود من
امید دیدار لبخندت را نقاشی میکند
و شب بخیر
#ok
ʿ 𓍼𝓜𝓲𝓼𝓽𝓮𝓻 𝓣𝓱𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪 ᤳ
در آغوش گرفته ای چشمانم را .
مثل ماه تابان نیمه شب .
صفحات آخرین کتاب شهر .
#ok
──── ── ─
ʿ 𓍼𝓜𝓲𝓼𝓽𝓮𝓻 𝓣𝓱𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪 ᤳ
"و من چگونه بگویم
که چقدر در خواب هایم به تو عشق ورزیده ام .. .
و تو چقدر وجود مرا غرق بوسه کرده ای"
#ok
──── ── ─
ִ𓏲࣪ .𝓜𝓲𝓼𝓽𝓮𝓻 𝓣𝓱𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪 ⸝⸝ ִֶָ
و ماه می تـابید؛
در میانه ی این راه
در میانه ی این شهر
در میانه ی این زمین
و در میانه ی این نگاه .. .
#ok
──── ──── ── ─
ִ𓏲࣪ .𝓜𝓲𝓼𝓽𝓮𝓻 𝓣𝓱𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪 ⸝⸝ ִֶָ
در خواب هایش به او خیره میشد
و در بیداری
با او میخندید .
آخر
خنده هایش
امان نمیداد.. .
خیره که میشدی
نفس کشیدن
سخت میشد .
#ok
──── ──── ── ─
ִ𓏲࣪ .𝓜𝓲𝓼𝓽𝓮𝓻 𝓣𝓱𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪 ⸝⸝ ִֶָ
"-اولین شبیو که بهم اعتراف کردی یادته؟
من عاشق سرمام اما انگار تو اون لحظه گرمای ساحل برام شیرین شده بود .
+نه ماری،
من قبل از اون بارها بهت گفته بودم
هر وقت که برات ساز زدم
هر روزی که برات وافل یا گیلاس آوردم
من خیلی وقته بهت گفتم دوست دارم"
#ok
──── ── ─
ִ𓏲࣪ .𝓜𝓲𝓼𝓽𝓮𝓻 𝓣𝓱𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪 ⸝⸝ ִֶָ
𝘥𝘰 𝘺𝘰𝘶 𝘳𝘦𝘮𝘦𝘮𝘣𝘦𝘳?
𝘐 𝘴𝘢𝘪𝘥 𝘐'𝘭𝘭 𝘢𝘭𝘸𝘢𝘺𝘴 𝘤𝘰𝘮𝘦𝘴 𝘵𝘰 𝘺𝘰𝘶
𝘐 𝘨𝘦𝘵 𝘭𝘰𝘴𝘵 𝘸𝘩𝘦𝘯 𝘺𝘰𝘶'𝘳𝘦 𝘯𝘰𝘵 𝘩𝘦𝘳𝘦
𝘐 𝘩𝘢𝘷𝘦 𝘯𝘰𝘸𝘩𝘦𝘳𝘦 𝘵𝘰 𝘨𝘰
𝘐 𝘫𝘶𝘴𝘵 𝘬𝘯𝘰𝘸 𝘵𝘩𝘦 𝘸𝘢𝘺 𝘵𝘰 𝘺𝘰𝘶𝘳 𝘦𝘮𝘣𝘳𝘢𝘤𝘦
#ok
ʿ 𓍼𝓐𝔃𝓪𝓵𝓮𝓪 𝓣𝓮𝓻𝓮𝓼𝓪 ᤳ