eitaa logo
| راهیان نور ۱۴۰۳ |
247 دنبال‌کننده
694 عکس
302 ویدیو
22 فایل
💢اردوی راهیان نور دانشجویی🎓سال۱۴۰۳ دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ارتباط با کانال : @seyedmahdi57 تصاویر، ویدیو و سوژه های خودتون رو برامون بفرستید:)
مشاهده در ایتا
دانلود
رگبار امشب عقاب سفید 🔥🦅 حال بقیه اتوبوسا چطوره؟😁 دم آقای فیضی گررم ❤️
یادگاری از جنس راهیان برای اعضای اتوبوس😍😍 جبهه و گردان و خاکریز و راهیان بهانه هست ما باهم رفیق شدیم تا همدیگر رو بسازیم 🌹 امتداد رفاقت و صمیمیت ما مثل هم نیستیم 😜😁 دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ✨ @azaruniv_rahian1401
زیبایی.... اتوبوس شماره ۲ دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ✨ @azaruniv_rahian1401
رادیو روز چهارم.mp3
13.51M
رادیو روز چهارم دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ✨ @azaruniv_rahian1401
"شهدا چفیه می‌بستند تا بسیجی وار بجنگند،من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم." :)💚 📍القمه _4 _چمران _نور_1401 دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ✨ @azaruniv_rahian1401
صدها صدف را موج دریا بُرد با خود مادر, پسرها را چه زیبا برد با خود هر کس که داغ قبر گم گشته به دل داشت دیدم سوا گردید و زهرا(س) بُرد با خود
بسم الله الرحمن الرحیم أفوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد خداوند متعال رو شاکرم که بار دیگر توفیق خادمی در راه شهدا وحضور و درک این سفر پربرکت و پرنور را برایمان عنایت نمود. سفر امسال هم با همه لحظه های شیرین و تلخش رو به اتمام است و میرود که به خاطره ها بپیوندد. حال که به لحظه های آخر راهیان امسال رسیده ایم لازم میدانم از همه رفقای خادم اتوبوس خودمون(زرد قناری) که افتخار آشنایی با آنها یک نمونه از برکات راهیان نور امسال برایم بود تشکر و قدردانی کنم‌ و خداقوت بگم. ان شاء الله اجر همه این تلاش های بی ریا و خالصانه در راه شهدا رو از خود سیدالشهدا بگیرین. تیم تدارکات اتوبوس مسئول فرهنگی اتوبوس مسئول رسانه و سایر عزیزانی که حتی به قدر لحظه‌ای دست کمک رساندند که در کنار هم سفر خوب و خوشی را داشته باشیم . برادر و خادم کوچک شما مسئول اتوبوس(۱) شهید صدر زاده دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ✨ @azaruniv_rahian1401
64098cf4c976087a64a5252e_-4988233028330979599.mp3
8.36M
پیام نویسنده کتاب به دانشجویان دانشگاه شهید مدنی
[مهدی کاظم‌بابایی] یکبار در صف نماز جماعت کنار رضا ایستاده بود. رضا در رکعت دوم قبل از تشهد خواست قیام کند. کمی نیم‌خیز شد و دوباره نشست و تشهد را خواند. بعد از نماز مهدی خیلی جدی سمت رضا برگشت: - داداش حضور قلب نداری کنار من نشین! خنده‌مان بلند شد. رضا با خنده محکم به پهلوی مهدی زد: - تو که حضور قلب داری از کجا فهمیدی من تشهد رو یادم رفت؟ از آن روز هر کس هر خطایی می‌کرد بچه‌ها برایش دست می‌گرفتند: - داداش حضور قلب نداری با ما نگرد.😂 ➖ به روایت حاج حسین یکتا 📕 مربع‌های قرمز، صفحه ۳۰۸
درد دل با خاک های جنوب ❤️ خداحافظ ای سرزمین شقایق خداحافظ آرام دل های عاشق ببخشا که بودم اگر جنس ناپاک ببخشا نبودم اگر یار لایق خداحافظت ای طلائیه ی خون خداحافظت، سینه ی زار محزون خداحافظ ای رقص غواص در عشق خداحافظ ای آب و ای خاک‌ مجنون غروب شلمچه، غم هجر فرزند کمیل غریب و پلنگان دربند خداحافظ ای فکه و خاک دوکوهه خداحافظ ای خون رگ های اروند مرا بدرقه کن سوی آسمان تو پرِ عاشقی در تن ما نشان تو تو یادم بمان، من نمانم اگر چه ازینجا که رفتم من اما بمان تو شعر: امیر ستارزاده سار دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ✨ @azaruniv_rahian1401