eitaa logo
از هر چمن گلی 👌
54 دنبال‌کننده
584 عکس
382 ویدیو
48 فایل
کانلے برای تبادل اطلاعات و یادداشت‌های استاد محمود رفیعے #اخلاقی #علمی #سرگرمی #سیاسی #اجتماعی #اعتقادی #احکام #خانوادگی #سبک_زندگی و... 🆔 @Rafiey لینک عضویت: http://eitaa.com/joinchat/2918252548C8b5bcb4d8b ⭐️ کانال درسی: Eitaa.com/peyvastha
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌄 مهمانان خدا 💕
🕋 خط شکن نماز 🕋 🌹 صبح روز 21 اردیبهشت 61، سه روز پس از دستگیری، ما را سوار چندین اتوبوس کردند. ما حدود سیصد نفر بودیم که از جبهه های مختلف اسیرمان کرده بودند. ساعت 5 عصر وارد محوطه ی ساختمان وزارت دفاع عراق شدیم. 💧 آن جا ما را زیر آفتاب سوزان نگه داشتند. هنوز نماز نخوانده بودیم و می ترسیدیم که آفتاب غروب کند. برای ما مسأله ای حیاتی بود. بر جمع ما وحشت و اضطراب حاکم بود. 🌹 لحظه های اولیه ی اسارت، پنهان کردن و کشتن اسیر، برای بعثی ها مثل آب خوردن بود. هر کس هم تلاش می کرد تا لو نرود و چهره ی واقعی خویش را پنهان کند. 💧 در همین وضعیت ناگهان یک نفر صدا زد: «بچه ها! نمازمان قضا نشود!» یکی دیگر گفت: «یک نفر باید فداکاری کند و بلند شود و به نماز بایستد؛ او باید خط شکن شود تا دیگران هم به نماز بایستند». 🌹 به دوست کنار دستم گفتم: «من بلند می شوم و به می ایستم هر چه بادا باد!» فوراً کف دست هایم را روی آسفالت داغ محوطه ی وزارت دفاع زدم و تیمم کردم و نماز را ایستاده شروع نمودم. 💧 پشت سر من افراد یکی یکی بلند شدند. یک مرتبه سیصد نفر به نماز ظهر و عصر مشغول شدند. عراقی ها که غافلگیر شده بودند، نتوانستند عکس العملی نشان دهند. آن ها با تعجب ما را نگاه می کردند. 📚 قصه ی نماز آزادگان، ص 26، خاطره ی عبدالمجید واسعی (کارگر).