هدایت شده از طلوع
🎤#تبلیــغ_انتخابات و #تحـــریـم_انتخابات!!
✍️احمد زیدابادی(نویسنده،روزنامه نگار و فعال سیاسی):
📁پروندهٔ قضایی اراک و انتخابات ناعادلانهٔ 88
🔰در بهار سال 88 پس از آنکه سازمان ادوار تحکیم برای حمایت از آقای کروبی در انتخابات به تصمیم رسید، جمعی از دانشجویان و جوانان حامی کروبی در اراک، نخستین گروهی بودند که مرا به عنوان دبیر کل ادوار به نشستی تبلیغاتی در شهرشان دعوت کردند.
پیش از شروع مراسم، به اتفاق میزبانان دوری در شهر زدیم. تمام بنرهایی که آن دوستان در نقاط مختلف شهر برای تبلیغ مراسم نصب کرده بودند، به طور کامل قلع و قمع و معدوم شده بود و کوچکترین اثری از آنها به جا نبود.
با این حال، حدود سیصد نفری در تالاری اجارهای گردهم آمده بودند که برخی از بزرگان سیاسی ناراضی اراک از جمله زندهیاد دکتر رحمان کارگشا و آقای معصومی در میان آنان دیده میشدند.
در آن مراسم، من طی یک سخنرانی آرام، تحلیلی از امکانهای پیش روی آقای کروبی در صورت پیروزی در انتخابات ارائه کردم و در آخر به پرسشها و شبهات حاضران پاسخ دادم.
اکنون پس از گذشت بیش از 14 سال از آن حادثه، به "برکت" حکمی که برایم به دلیل سخنرانی در آن برنامه صادر شده، پی بردم که لحظه به لحظهٔ یک گردهمآیی انتخاباتی قانونی، تحت نظارت کامل امنیتی قرار داشته و برای شناسایی افراد حاضر اقدام کردهاند.
فیلمی 16 دقیقهای از جلسه گرفته شده که روی صورت تک تک حاضران زوم کرده است! یک نتبرداری مخدوش و نارسا نیز توسط اطلاعات سپاه به دادستانی اراک ارسال شده که به حضور مرحوم دکتر کارگشا و آقای معصومی در برنامه اشاره دارد.
بعد بر اساس همان فیلم و گزارش، مشاور حقوقی فرماندهٔ وقت نیروی انتظامی اراک که اکنون لباس وکالت به تن دارد، شکایتی تنظیم کرده و دادگاهی تشکیل و حکمی غیابی صادر شده است.
یک جملهام مبنی بر تجهیز اسرائیل برای حملهٔ احتمالی به تأسیسات اتمی ایران به عنوان نشر اکاذیب مطرح شده و آقای فراهانی رئیس وقت شعبهٔ 101 دادگاه کیفری اراک بزه انتسابی در این باره را محرز دانسته و بابت آن مرا به تحمل 50 ضربه شلاق روی نقاط مجاز بدن محکوم کرده است!
در شکایتنامه، انتقاداتم از دولت محمود احمدینژاد، تحلیلم از تبعیض ساختاری در کشور، عدم اعتقاد قلبیام به ولایت فقیه و تبلیغ #تحریم_انتخابات به عنوان فعالیت تبلیغی علیه نظام معرفی شده و قاضی مربوطه باز هم بزه انتسابی را محرز تشخیص داده و بابت آن به تحمل یکسال حبس محکومم کرده است!
شاکی و قاضی ظاهراً حتی لحظهای به این نیاندیشیدهاند که چطور ممکن است فردی برای #تبلیغ به نفع یک کاندیدای مشخص در یک میتینگ انتخاباتی شرکت کند، اما خواهان تحریم انتخابات در همان جلسه شود!
جالب اینکه برگهای در پرونده وجود دارد که بر نگهداریام در زندان اوین در آن هنگام تأکید میکند اما با این حال دادستانی و دادگاه ترجیح دادهاند رأی به صورت غیابی صادر شود!
این پرونده، قرینهای روشن و بدون ابهام از دخالت نیروهای امنیتی در انتخابات سال 88 و پروندهسازی برای حامیان نامزدهای قانونی پیش از اعلام نتایج انتخابات است. اینکه ادعا میشود تمام برخوردهای قضایی و امنیتی علیه فعالان سیاسی در سال 88 به دلیل طرح تقلب و حضور در خیابان بوده، به طور قاطعی با این پرونده نقض میشود.
باری دیروز به اتفاق وکیلم جناب محمد آرمان در جلسهٔ دادگاه حاضر شدم. رئیس شعبه به دلیل بیماری در مرخصی بود و دادرس دیگری ریاست دادگاه را به عهده داشت. رئیس دادگاه جز اینکه به تعدادی از افرادِ خواهان حضور در دادگاه اجازهٔ حضور نداد، رفتارش معمولی بود. او پس از شنیدن دفاعیات که در جای خود حکایت جالبی است، حداقلِ قرار تأمین یعنی التزام به حضور را صادر کرد. از عدم رفع انسداد کارتهای بانکیام پس از پذیرش واخواهی نیز متعجب شد و در پاسخ وکیلم که خواستار ارسال نامهای از سوی وی به اجرای احکام در این باره شد گفت که آنها بدون نامه موظف بودهاند که حسابها را آزاد کنند و اگر نکردهاند ارتباطی به او ندارد.
در مدت حضورم در مجتمع دادگاههای عمومی و کیفری اراک متأسفانه چیزهایی در بارهٔ اخلاق و افکار برخی قضات خاص - و نه همه یا حتی اکثر آنها - و نوع احکام صادره از سوی آنها شنیدم که حالم را به هم زد!
اگر رئیس قوه نسبت به تصفیهٔ این نوع قضات از ساحت آنچه باید "عدلیه" باشد، اقدام قاطع و فوری نکند، اصلاح و بهبودی که از ضرورت آن در حوزهٔ تصدی خود سخن میگوید کوبیدن آب در هاون است!
📚کانال تحلـیـلی_خبـــری "طلــــوع"
🔹@tolova_talash