eitaa logo
از هر دری سخن
1.1هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
222 ویدیو
6 فایل
لطفاجهت پیشرفت کانال مطالب خودتون رو به آیدی زیر ارسال کنید. هرچه میخواهد دل تنگت بگو😊 @Aseman5 اگه دوست داشتین یه نگا به این کانالا هم بندازین👇 ❣ @sherhaye_nab@estikersaz@mojezehashpazkhane@ranginkamaneman
مشاهده در ایتا
دانلود
از هر دری سخن
هنگامی که #شب_جمعه فرا رسد ملائکه ای به تعداد مورچگان[حاکی از کثرت آنهاست] از آسمان فرود می آیند و
‌‌ ای مـالک شش گوشه‌ی آفاق، حسیــن ای کشته‌ی اشک‌های مشتاق، حسیــن حسرت به دلیم و کربلا می‌خواهیم ای غـــایـــت آرزوی عشاق، حسیــن ❇️ @azhardarisokhan
کاش برفِ حرمت بودم ... ❇️ @azhardarisokhan
عصری داشتم میرفتم خیابون، پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: مامان فردا ورزش دارم‌ معلم گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا‌. گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه. خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بی اختیار پرتش کرد سمتم. ماماااان! این چیه آخه؟ من این شکلی دوست نداشتم! بعدش هم رفت توی اتاقش. منم کفش رو از کارتن درآوردم. جفت کردم‌ گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه. فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش: «کسی که زحمت انتخاب را نمیکشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد.» ❇️ @azhardarisokhan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | منم من،اخم سعدآباد و لبخند جمارانم شعرخوانی آقای حمیدرضا برقعی در حضور رهبر انقلاب ❇️ @azhardarisokhan
هدایت شده از مشاعره
باید من ِبی حوصله را هم بپذیری ای عشق نگو "نه"...تو "بلا"ی همه گیری!
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد ❇️ @azhardarisokhan
«به کجا چنین شتابان؟!» گَوَن از نسیم پرسید «دلِ من گرفته زین‌جا، هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟!» «همه آرزویم، اما؛ چه کنم که بسته پایم...» «به کجا چنین شتابان؟!» «به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم» «سفرت به خیر! اما؛ تو و دوستی خدا را، چو از این کویرِ وحشت به سلامتی گذشتی، به شکوفه‌ها به باران برسان سلامِ ما را» ❇️ @azhardarisokhan
قلبم به دستِ توست ، مبادا که بشکنی جانِ  تمامِ آینه ها احتیاط کن ! ❇️ @azhardarisokhan
توی کتابِ "سه دقیقه در‌ قیامت" اومده‌ که : ‌هر چی من ‌شوخی شوخی ‌انجام ‌دادم ، اینا‌ جدی ‌جدی ‌نوشتن ! خیلی باید حواسمون جمع باشه ها 📚 ❇️ @azhardarisokhan
یک جلوه حسینی شد و جسمش به زمین ماند مسـموم  شـد  و  شیـوه   قتلـش  حسـنی  شـد 🏴 @azhardarisokhan
سفره موسی ابن جعفر.mp3
10.59M
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربَنا باب الحوائج را 🏴 @azhardarisokhan
از هر دری سخن
‌ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌻
‌ الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
از هر دری سخن
آغوشِ تو یک مکانِ معمولی نیست ھذا البلد الامینِ" آرامش ھاست #شاعر؟ چهارشنبه های امام رضایی ❇️ @az
انعکاس نور گنبد بر سیاهی‌های دل پاکسازی می‌کند جانهای از خود خسته را چهارشنبه های امام رضایی ❇️ @azhardarisokhan
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد زنده در گور، غزل های فراوان باشد نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن مگذار این همه خورشید، هراسان باشد مگر اعجاز، جز این است که باران بهشت زادگاهش برهوت عربستان باشد چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد فکر کن فلسفه ی خلقت عالم تنها راز خندیدن یک کودک چوپان باشد چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده از تحیر دهن غار حرا وا مانده عشق تا مرز چنون رفت در این شعر محمد نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست ظرف و مظروف هم اندازه ی یکدیگر نیست از قضا رد شدی و راه قدَر را بستی رفتی آن سو تر از اندیشه و در را بستی رفتی آن جا که به آن دست فلک هم نرسید و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته  پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد آن چه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز   شاعر! این سیب حکایات فراوان دارد چتر بردار که این رایحه باران دارد أشهد‌ُأن‌َّمُحمّدًا‌رَسول‌ُاللّه ❇️ @azhardarisokhan
با آینه‌های پاک خویشاوند است با رایحۀ بهار در پیوند است در شصت و سه سال لب به نفرین نگشود پیغمبر ما معجزه‌اش لبخند است عیدتون مبارک🌹 ‌❇️ @azhardarisokhan
سهم ماشدهفته ها چشم انتظاری درخیال جمعه ها دل بیشترغوغای یادش می کند ❇️ @azhardarisokhan
غَمت مباد و گزندَت مباد و درد مباد که مونسِ دل و آرامِ جان و دفعِ غمی ❇️ @azhardarisokhan
چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم ؟ خانه اش ویران باد ! 🇮🇷 ❇️ @azhardarisokhan