eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5965268940564205561.mp3
1.25M
واحد تند محرم ۱۴۴۴ ه.ق من دلم تنگه برا راه نجف_کربلا یه سفر دسته جمعی با تموم رفقا یه سفر پای پیاده از نجف با خونواده هلابیکم یا زوار و خستگی های تو جاده پیر و جوون و مرد و زن میایم حرم به نیت امام حسن گریه کنون و سینه زن میایم حرم به نیت امام حسن عشق حسن/شاه حسین قبله حسن /راه حسین من دلم تنگه برا بودن بین موکبا قیمه‌ های ایرانی،چاییِ عراقیا ترک و لر و خوزستانی افغانی یا پاکستانی فرقی نداره که باشی عراقی یا که ایرانی همه میایم سمت حرم سمت حسین به نیت شاه کرم با پدرم با مادرم سمت حسین به نیت شاه کرم عشق حسن/شاه حسین قبله حسن/راه حسین حامد محمدی ۳۰تیرماه ۱۴۰۱ @babollharam
4_5874998816880462042.mp3
372.6K
از سری سبکهای تک محرم 🏴سبک نوحه زمینه یا پیش زمینه ایام محرم الحرام 🏴بند اول دستم به دامنت،ای شاه کربلا هستم سینه زنت،ای شاه کربلا دین و ایمانم،جان جانانم ای حسین جانم۲ ماه تابانم،شاه عطشانم ای حسین جانم۲ بر سر هوای تو بر لب نوای تو جانم فدای تو۲ ثارالله حسین... 🏴بند دوم قلبی لدیک یا،مظلوم نینوا و سلام علیک یا،مظلوم سر جدا کشته ی اشک و،بی کفن پیکر ای حسین جانم۲ ای شه بی سر،ای شکسته پر ای حسین جانم۲ رَاست به نیزه ها جسمت به زیر پا وای از کرب و بلا۲ ثارالله حسین... 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
غم تو آبروی ماست این غم را مگیر از ما دلیل پلک‌های زخم! مرهم را مگیر از ما نگاه خیس ما ارثیه‌ی آبا و اجدادی‌ست بیا لطفی کن این حق مسلّم را مگیر از ما @hosenih برای ما که از غوغای این عالم گریزانیم همین یک دلخوشی مانده‌ست، این کم را مگیر از ما به غیر از خیمه‌ی تو هر کجا آلوده‌ی فتنه‌ست نشستن در پناه سرخ پرچم را مگیر از ما رضا(ع) فرمود "فَابکِ لِلحُسین اِنْ کُنتَ باکِیّا" عمل کردن به این فرمان محکم را مگیر از ما @hosenih دم نوحه برای سینه‌زن حکم نفس دارد بدون روضه می‌میریم، این دم را مگیر از ما تمام سال با شوق همین یک ماه سر کردیم تمام سال را باشد... محرّم را مگیر از ما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غیر از تو نیستیم مسلمان هیچکس غیر از تو نیستیم پریشان هیچکس ما غیر دامن تو که حبل المتین ماست دستی نمیبریم به دامان هیچکس قربانی توایم لک الحمد یا حسین یعنی نمیرویم به قربان هیچکس @hosenih کشتی تویی نجات تویی رهنما تویی دل خوش نمیکنیم به سُکّان هیچکس من آفتاب کرببلای تورا حسین هرگز نمیدهم به گلستان هیچکس جز گریه ای که بهر تن بی سر شماست خیری نداشت دیده گریان هیچکس روزی رسان زندگی ما رقیه است ننشسته ایم ما به سر خوان هیچکس @hosenih بعد از لب مبارکت ای قاری غریب چوبی نخورد بر لب و دندان هیچکس آنگونه ک سرت به روی نیزه آیه خواند منبر نرفته قاری قرآن هیچ کس خاتم‌ اگرچه داشت به انگشت خود ولی انگشت را نداد سلیمان هیچکس شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد مارا برای بزم عزا انتخاب کرد باز این چه شورش است که در خلق عالم است نام حسین بار دگر انقلاب کرد @hosenih دلشوره داشتم که نبینم محرمش یکسال این فراق دلم را عذاب کرد توبه شکسته ها همه گویند یاحسین «ربُّ الحسین» هرچه دعا مستجاب کرد از کودکی حسینیه دار محرممیم این روسیاه را خودش عالیجناب کرد هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد گریه غبار سینه ی من داده شستشو این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد تفسیر دستگیریه او از رسول ترک کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند او کربلا طریقهٔ این وصل ؛ باب کرد هرکس شنید ناله ی« حی علی العزا» تا خویش را به روضه رسانَد شتاب کرد @hosenih آید به گوش ناله ی محزون فاطمه مادر به نام یک یک مارا خطاب کرد ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب صلی علی الحسین و صلی علی الغریب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میرسد بر جسم و جانم عطر و بوی کربلا میبرد نام حسین دل را بسوی کربلا گو به عشاق حسین رخت عزا بر تن کند اشک باید ریخت از دیده به جوی کربلا ای که از دارو و درمان خسته ی اینکه بیا درد تو درمان شود با خاک کوی کربلا تکیه ها بر پا شده در کوچه های شهر ما میرسد بر گوش هر دم گفتگوی کربلا طشت ها پر شد ز آب و قلبها در تاب و تب هرکه نوشد میشود مست از سبوی کربلا سجده بر سجاده خون کرد حسین فاطمه عالم و آدم گریست خون شد وضوی کربلا بعد قتل شاه دین بادی وزان شد در زمین خاک غم بارید گمانم چون به روی کربلا کن توسل از دل و جان بر عزیز فاطمه (ماه پری)داری اگر تو آرزوی کربلا ✍منکلام:کربلایی رضا ماه پری زنجانی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab
بر مشامم می رسد بوی محرم یاحسین گشته برپا بزم نوحه،بزم ماتم یاحسـین هرکجا را بنگری سوز و نوا آیـد به گوش یک صدا می گویـد آری،کُلّ عالم یاحسین انبیـاء و اولیـاء رخــت عزا پوشیده اند فاطمــه با چشم تَر می گوید هردم یاحسین باز این چه نوحه و چه شورش است و چه عزا با همین نوحه چه کرده محتشـم هم یاحسین؟! یاد باید کرد از اشعــار مضطر،منــزوی عاصــم و انــور،حسیــنی،یاکه مُنعِم یاحسین جان عالم بر فدایــت ای شه گلگون کفــن داغ تو از هر مصیبت بوده اعظم یاحسین خون تو خون خــدا،راه تو راه مصطفیٰ از تو دارد آبــرو میقات و زمــزم یاحسین بر خدا هرکس دهد دل،دلبــر عالم شود اینچنین کردی شدی بر یار مَحْرم یاحسین عشــق را تفسیر کرد سقّــای دشت کربلا با لب عطشان کنــار نحــر علقم یاحسین با شعار مارأیتْ،اِلّا جمــیلا خواهــرت بر دهان دشمنت زد مشت محـکم یاحسین شــام را تسخیر کرد با دست بسته زینبت زد به کاخ ظلم استبداد پــرچم یاحسین قدرت زینــب نگر امروز در شــام بلا نسل داعــش را زمین گیر کرده از دم یاحسین شمــر ملعون زمان،آل‌سعــود و داعــش است جان زهــرا شرّشان بَرْکَن ز عالم یاحسین باز [ماه‌پرور] بگو با آه و سوز این نــوحه را بر مشامم می رسد بوی محرم یاحسین ✍منکلام:کربلایی رضا ماه پری زنجانی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab
‍ ‍ . برای مادرت بده که خاکی باشه موی تو بده جلوی چشم من خونی باشه گلوی تو سری توی سرا شدی ولی می میرم به خدا دل‌نگرانم که سرت بیفته از رو نیزه ها موهاتو شونه می‌کنه رو نیزه دستای نسیم شونه‌ی تو دست منه بیا عزیزم تا بریم تا کجا اشک چشممو هدیه به روسری کنم وقتی رو نیزه ها باشی چجوری مادری کنم دست خودم نیست که همش به صورتم چنگ می‌خوره چه طوری طاقت بیارم وقتی بهت سنگ می‌خوره دق می‌ده آخرش منو دیدن خشکی لبات خاکستر نشسته رو موهای سوخته ی بابات دلم رو خوش کرده بودم به کفن و دفن بدنت تو رو سپردمت به خاک ولی بیرون کشیدنت گرد سفیدی اومد و موی سیاهمو گرفت بابات پناهم بود و شمر ازم پناهمو گرفت کاش نمی‌دیدم به بابات چطوری حمله ور شدن چطوری تیر و نیزه ها با خون بابات تر شدن تازیونه کاشکی می‌ذاشت از دیدنت حظ ببرم کاشکی تو آغوش بابات خاکت می‌کردم پسرم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
AUD-20220716-WA0006.mp3
3.27M
‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات واحد یا زمینه و شور محرم باز محرم شد باز دلم غرق عزاو سوزو ماتم شد باز محرم شد باز چشام از داغه تو پر اشک و پر نم شد شور عشقه تو شیرینه خیلی به دلها می شینه ارباب تو قیامت هم گریه واسم تنها برگ زرینه. ارباب هر چی می خواهی بگیر از من اما سوز و آهم. و نگیر گریه این تنها سلاحم رو نگیر ای پناهه من پناهم. رو نگیر ارباب حسین روزیه من کن بازم تا بشینم توی بزم ماتمت تا بپوشم رخت مشکیه غمت تا بشم زنده دوباره از دمت ارباب حسین تو رگای ما باز دوباره خون غیرت داره می جوشه کوچه های ما از غمت داره دوباره مشکی می پوشه. خونه های ما باز داره می شه مُهَیّای عزای تو ارزومونه اربعین باشیم تو راهه کربلای تو. اذن پیرهن مشکی مو می گیرم از مادر تو فاطمه واسه زخمام تنها گریه مَرحمه چشمام از داغه غمه تو پر نمه. ارباب حسین منتظر هستم یه سال برسه ماهه عزای تو حسین بشینم تو روضه های تو حسین شاملم شه تا دعای تو حسین ارباب حسین باز پیرهن مشکی باز دوباره اشک و آه و ناله هق هق باز پیرهن مشکی کاش بشه میون روضه هات کنم من دق از غم دوریت نوکر تون خیلی بد حاله تو میدونی از غم دوریت شده کار من همه اش ناله تو میدونی یا حسین ارباب من نیم نگاه تو بسه ای دلبرم آرزومه جون بدم کنج حرم وقتی میذارم روی شش گوش سَرَم مولای من یا حسین ارباب من من گدا و هستی تو شاه کَرَم جز در خونه ات کجا دارم برم برندار دستت رو از روی سرم مولای من آقام آقام یا حسین رضا نصابی سعید توانا اجراکربلایی مجید منصوری
▪️زمینه شب اول محرم ۱۴۰۱▪️ ▪️بند اول▪️ غربت دنیاست یارم دیده دریاست یارم به خدا شکوه ندارم۲ بین کوفیان مثل مرتضی مانده ام تک و تنها بین کوچه‌ها می خورم زمین مثل مادرت زهرا (پشت پناه زینب برگرد برگرد برگرد که بی پناه زینب برگرد برگرد برگرد) ▪️بند دوم▪️ وعده شکستند آقا راه تو بستند آقا من برای تو بمیرم۲ مهربان من کوفه می کند با ستم پذیرایی گریه می کنم با سه ساله ات سمت کوفه می آیی سه ساله و جسارت ای وای ای وای ای وای خرابه و اسارت ای وای ای وای ای وای (پشت پناه زینب برگرد برگرد برگرد که بی پناه زینب برگرد برگرد برگرد) ▪️بند سوم▪️ بی تو حسین جان رفتم با لب عطشان رفتم کن حلالم که نماندم۲ تشنه ام ولی از حرامیان قطره ای نگیرم من قسمتم شده مثل اکبرت تشنه لب بمیرم من جان علی اصغر برگرد برگرد برگرد شاه بدون لشگر برگرد برگرد برگرد (پشت پناه زینب برگرد برگرد برگرد که بی پناه زینب برگرد برگرد برگرد) ✅شعر و سبک: ۱۴۰۱
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره اوّلِ محرّم حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام از لشکرِ کوفه نترسیدم ولی وَاللّه از کوچه و بازارِ شهرِ کوفه می‌ترسم خنجر اگر کُند است آقاجان زبانْ تیز است از طعنه و آزارِ شهرِ کوفه می‌ترسم بینِ امیری تا اسیری اختلافی نیست شاهی ولی اینجا ندیدی احترامی که اِی وای از آن جا که تنها گیر می‌افتی پیش دو چشمِ مادرت در اِزدحامی که..... تنها میانِ لشکری نامرد افتادی این کوفه با مهمانِ خود یارب چه بد تا کرد گفتم بیا شرمنده‌ام از مادرِ سادات این شهر با ناموسِ ما زینب چه بد تا کرد از بامِ کوفه سنگ‌ها سویِ سرت آمد پیشِ دوچشمِ خواهرت از نیزه سر افتاد مُشت و لگد شلّاق و طعنه سیلی و دشنام دختر زمین افتاد و در این روضه سر افتاد حالِ ربابه زیر و رو شد تا به چشمَش دید دشمن صِله بر حرمله با قهقهه بخشید تا چشمِ هیزِ سرخ‌مو سویِ گُلَت افتاد تنها رقیّه نَه تنِ یک قافله لرزید این کوفه دارد نقشه هایی در سرَش برگرد شمشیر و نیزه خنجر وُ تیر وُ کمان دارد ترسی ندارد از خدا گرگی که در چنگَش مویِ سرِ دلدار و خلخالِ زنان دارد شرمنده‌ام از نامه‌ام شاهِ کرم آری اینجا کسی اهلِ رفاقت با ولایت نیست ندبه نوایِ این سفیرِ دربه‌در باشد روزیِ آل‌ُاللّه جز فیضِ شهادت نیست
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت سیاه‌پوشان آمادگی برایِ ماهِ محرّم سرمایه‌اَم غلامیِ این خانواده است شکرِخدا که از غمِتان قلبِ من شکست شکرِ خدا که پایِ عَلم پا گرفته‌ام از غصّه‌یِ مُحرّمتان قلبِ من شکست رویم سیاه و شال سیاه است آبرو در بینِ نوحه با دَمِتان قلبِ من شکست چیزی نمانده سر بِرود رویِ نیزه‌ها با وصفِ حالِ مَحرمتان قلبِ من شکست هر سال پایِ روضه‌یِ گودال گفته‌ام در دستِ کیست خاتمِتان قلبِ من شکست ماهِ محرّم آمد و ما سینه می‌زنیم با ندبه‌هایِ ماتمتان قلبِ من شکست
سلام بر محرم🏴 چشم خدا ای در غمت هلال محرم گریسته خورشید و ماه نه ، همه عالم گریسته صاحب عزای توست خداوند ذوالجلال جبریل روضه خوانده و آدم گریسته از لحظه ای که چشم به عالم کشوده ای درماتمت پیمبر اکرم گریسته در کوه طور موسی عمران فشانده اشک بربام چرخ عیسی مریم گریسته آب از خجالت لب خشک تو گشته آب شمشیرو تیرو سنگ و سنان هم گریسته گرآسمان به اشک شود غرق در غمت سوگند می خورم به خدا کم گریسته طول زمان به یاد تو ماه محرم است تنها نه برتو ماه محرم گریسته روی خدا تویی که زخون گشته ای خضاب چشم خدا علی ست کز این غم گریسته هرماه نو که سرزده از بام آسمان دیدم هلال با کمر خم گریسته فردا حضور حضرت زهرا گواه باش یک عمر از برای تومیثم گریست
چون میثم تمارِ سرِ دارِ علی باش با جان و دل خویش خریدار علی باش از فاطمه درخواست نما اوست اجابت درمان تو عشق است تو بیمار علی باش در اوج مصیبت زدگی یابه سر دار چون میثم تمار طرفدار علی باش باعشق علی گر تو گنه کار ترینی عشق است برو عبد گنه کار علی باش بر قبله چشمش همه دم سجده برآور مستانه برو نوکر دربار علی باش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⚡💫⚡💫⚡💫⚡ 💫⚡💫⚡💫⚡ ⚡💫⚡💫⚡ 💫⚡💫⚡ ⚡💫⚡ 💫⚡ ⚡ 📌 اجـــــرا نـشـــده 📎به سبک حیدر حیدر،بنی فاطمه سبک: برای: از: (منتظر) مشهد متن: 💫⚡💫⚡💫⚡💫⚡ بند:1 موج روی بیرق جولان میده بارون روی گونه ها باریده بوی سیب ماه غم وزیده بازم مـاه محرم رسیده گریه به چشمهاخواه ناخواه اومد بازم روضه های جانکاه اومد ماه محرم باز از راه اومد کشتی اباعبدالله اومد (ارباب ارباب ارباب_ارباب حسین) 💫⚡💫⚡💫⚡💫⚡ بند:2 خونِ جگر خوردن ها شروع شد روضه گردی های ما شروع شد باز اقـامـه ی عـزا شروع شد ماه محـرم حالا شروع شد باز نـوحه و دم آه و واویلا اشکهای نم نم آه و واویلا رسیـده مـاتم آه و واویلا مـاه مـحـرم آه و واویلا (ارباب ارباب ارباب_ارباب حسین) 💫⚡💫⚡💫⚡💫⚡ بند:3 بخون ای روضه خون ای روضه خون از گل هـای بی جون ای روضه خون از دشـت بی قانون ای روضه خون از پیرهن پر خون ای روضه خون بخون ای روضه خون ای روضه خون از چشـم این و اون ای روضه خون از اهل بی سامون ای روضه خون ازغم روز افزون ای روضه خون (ارباب ارباب ارباب_ارباب حسین) 💫⚡💫⚡💫⚡💫⚡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@Adnann_313.mp3
5.11M
«فَرو اِلَی الحُسین...🕊» فرار می کنم سوی حرم بهم جا بده توی حرم تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
خداوندی که لیلای حسین است.. خودش هرجوره شیدای حسین است ز گریه پاک کردم چشم خود را بروی چشم من جای حسین است @hosenih اگر هرشب به هیات میروم من دلیل آن بفرمای حسین است به جای خوب ها من‌ را سوا کرد خدایی عشق معنای حسین است ملالی نیست!دنیا دوستم من اگر دنیام دنیای حسین است گناه از شهر رفت و نور آمد خداراشکر،غوغای حسین است خجالت میکشم از روی ماهش که زحمتهای ما پای حسین است چرا بیمار ها نومید باشند؟ امید ما مداوای حسین است خوشم با آفتاب کربلایش گلستان بین صحرای حسین است @hosenih برات اربعینم را بگیرید علاج کار امضای حسین است *** جوانان بنی هاشم بیایید عبا پر از علی های حسین است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
1. شهید علیرضا حمامیان.mp3
1.53M
🏴استقبال_از_محرم🏴 🎶آواز_دشتی 🎤شهید_علیرضا_حمامیان ای اهل عزا ماه محرم شده نزدیک ایام غم و محنت و ماتم شده نزدیک ای اهل عزا حزنِ دل از دیده ببارید چون ماتمِ سالار شهیدان شده نزدیک ... چاووش عزایِ شه دین می رسد از راه گوید به نوا غافله ی غم شده نزدیک
من آمدم عمو نگرانی برای چه؟ فکر خیام و فکر زنانی برای چه؟ من آمدم تا که نگویند بی کسی در زیر تیغ و نیزه نهانی برای چه؟ گویند زینت سَرِ دوش پیمبری بر روی خاک و رمل روانی برای چه؟ من آمدم به نام حسن جلوه ای کنم خواهی مرا ز خویش برانی برای چه؟ برخیز مثل ظهر نمازت اقامه کن اینجا نماز عصر بخوانی برای چه؟ درگیر عقل و عشق شدم تا که آمدم با من مگو تو تازه جوانی برای چه؟... اینجا رسیده ای بخدا عشق من توئی هستی شکار نیزه پَرانی برای چه؟ از شعلهء لبت جگرم سوخت چون پدر مانند تشنهء رمضانی برای چه؟ فوّاره میزند زتنت خون چه سازمت؟ از هم گسیخته شریانی برای چه؟ این دست ها به درد من اصلا نمیخورد از علقمه تو خون به دهانی برای چه؟ شمشیر و تیر و نیزه و زخم زبان و سنگ بر کشتن تو کرده تبانی برای چه؟ با نیزه جسم تو به زمین دوخته مگر؟ آخر نمیخوری تو تکانی برای چه؟ یک نیزه در گلوی تو بد گیر کرده است خون میرود ز تو فَوَرانی برای چه؟ اجزای پیکرت به زمین ریخته شده چون برگِ پای دارِ خزانی برای چه؟ دُزدیدن سرِ تو زده بر سر کسی اسباب خنده های سنانی برای چه؟ مجتبی صمدی شهاب @rozeh_1
لشکری سنگ زد و تیر به ترفند آمد حرمله خیر نبینی! نفسش بند آمد شمر لبخند زد و غائله از تب افتاد خاک عالم به سرم! شاه ز مرکب افتاد لشکر کفر از این صحنه به تکبیر افتاد شاه تنها، ته گودال بلا گیر افتاد تشنگی،تشنه ی تسبیح و سجودش می کرد نیزه ای پیله به لبهای کبودش می کرد زیر سنگینی یک چکمه تقلا می کرد مجتبی زاده ای از دور تماشا می کرد سایه ی تیغ جفا، زیر گلویش که رسید یادگار حسنش داخل گودال دوید پا برهنه، جگرش را به سر دست گرفت نعره ای زد؛ مدد از ساقی سرمست گرفت بانگ برداشت، زبان ها ز سخن افتادند کینه توزان جمل یاد حسن افتادند دست خالی به هواداری عشق آمده بود با لبی تشنه به غمخواری عشق آمده بود بی سپر بود، ولی عزم یداللهی داشت بابت زخم فدک نیت خون خواهی داشت تیغ اگر داشت،چه درسی به جنم ها می داد پاسخ شبهه ی صلح پدرش را می داد لحظه ای کار قدم هاش به لرزش نکشید هیچ کس بر سر او دست نوازش نکشید در عوض،جای نوازش به غمش خندیدند به غرور پدر بی حرمش خندیدند هاتفی گفت: یتیم است،مراعات کنید! نیزه ای گفت:حسینی ست،مجازات کنید! تیغ بیرون ز غلافی به تکاپو افتاد عاقبت قرعه به افتادن بازو افتاد نوه ی فاطمه را از سر کینه کشتند! به همان شیوه ی مرسوم مدینه کشتند وحید قاسمی @rozeh_1
به روی سینه‌یِ سوزانِ عمویش اُفتاد ته گودال عمو بود به رویَش اُفتاد سینه بر سینه‌ی او داشت حرامی آمد تا جدایش بکند کار به مویَش اُفتاد او به یک دست بغل کرد عمو را  اما وایِ من زخمِ لبِ تیغ به رویَش اُفتاد خواست ایندفعه عمو نَه که بگوید بابا گذرِ تیرِ سه‌شعبه به گلویش اُفتاد بسته گویم چقدر اسب از آنجا رَد شد بسته گویم چه تَرَکها به سبویش اُفتاد حسن لطفی @rozeh_1
کاش میشُد خودش از دور تماشا نکند اینقدر در بغلِ عمه تقلا نکند کاش میشُد که بگیرند دو چشمانش را نزند بر سرِ خود آه خدایا نکند دلش آرام نمی‌شُد اگر از دیدن او وا علی وا حَسنا وای حُسینا نکند دلش آرام نمی‌شد اگر آنجا نرود تا عمو را وسطِ قائله پیدا نکند کاش میشُد که نبیند که کسی آنجا نیست که سرِ غارتِ این سوخته دعوا نکند کاش میشُد که نبیند ولی افسوس که دید هیچ کَس با تَنِ این تشنه مدارا نکند دید در پیشِ لبش آب زمین میریزند دید می‌خورد زمین ناله‌ی زهرا نکند چه کند گر نرسد وای اگر دیر شود چه کند عمه اگر مُشتِ دگر وا نکند به گمانم که حسن آمد و با زینب گفت : بگذار او برود تا که تماشا نکند به گمانم که حسن گفت رها کن بِدَوَد تا دریغا و دریغا و دریغا نکند او رها شد بدود رفت به گودال که باز با وجودش اَحدی معرکه برپا نکند تیغی آمد به عمویش بخورد دستش بُرد سنگی آمد به لبش خورد که نجوا نکند او در آغوشِ عمو بود که یک نیزه نشست دوخت او را به عمو  دوخت تقلا نکند او در آغوش عمو بود حرامی زد و گفت : مانده سر نیزه‌ی خود تا بکند تا نکند حرمله دید پسر را و همه فهمیدند نرود تا به گلویش دو سه تا جا نکند او در آغوشِ عمو بود که دَه مرکب را تاختند از بدش اینهمه بابا نکند حسن لطفی @rozeh_1
 شب پنجم که می رسد از راه روضه را غرق آه باید خواند از یتیم حسن که می گوییم روضه ی قتلگاه باید خواند روز آخر نیامده است اما روضه رفته است داخل گودال مثل مرغی که بال او کنده است حسنی زاده می زند پر و بال لحظۀ آخر است و این میدان گرچه مردِ نَبَرد می خواهد حسنی زاده ! کاش می ماندی بعد از این ، خیمه مَرد می خواهد حیف از آن دست، حیف از آن بازو دست خود را به تیغ نسپاری پیش زینب بمان که بعد عمو علم و مشک را تو برداری محسن ناصحی @rozeh_1