♦️مردم بندگان دنیایند، و دین همانند چیز خوش طمع و لذیذى بر زبانشان است که تا آنگاه که زندگى شان (به وسیله آن) پر رونق است، آن را نگه مى دارند، ولى هنگامى که به بلا (در امر دین) آزموده شوند، تعداد دین داران اندک گردند.(۵)
سپس فرمود :
شما مرا دعوت کردید، اگر حاضر به همکارى نیستید به جایگاه اصلى ام باز مى گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پیمان شکن است، زیرا اگر امام(ع) مى خواست بازگردد، بعد از خبرهاى قطعى که از شهادت مسلم و هانى و پیمان شکنى اهل کوفه به او رسیده بود و هیچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى گشت.
او به خوبى مى داند مسیر او به سوى کربلا، میدان جانبازى و شهادت او است، و این خبر از جدّش رسول خدا(ص) به او رسیده بود.
مطابق روایتى حضرت(ص) فرمود :
📋《أَیُهَا النّاسُ! أَنَا ابْنُ بِنْتِ رَسُولِ اللّهِ(ص)!
وَ نَحْنُ أَوْلى بِوِلایَةِ هذِهِ الاُمُورِ عَلَیْکُمْ مِنْ هؤُلاءِ الْمُدَّعینَ ما لَیْسَ لَهُمْ وَ السّائِرینَ فیکُمْ بِالظُّلْمِ وَ الْعُدْوانِ، فَإِنْ تَثِقُوا بِاللّهِ وَ تَعْرِفُوا الْحَقَّ لاَهْلِهِ فَیَکُونُ ذلِکَ لِلّهِ رِضىً، وَ إِنْ کَرِهْتُمُونا وَ جَهِلْتُمْ حَقَّنا وَ کانَ رَأْیُکُمْ عَلى خِلافِ ما جاءَتْ بِهِ کُتُبُکُمْ وَ قَدِمَتْ بِهِ رُسُلُکُمْ اِنْصَرَفْتُ عَنْکُمْ》
♦️اى مردم! من فرزند دختر رسول خدایم، ما به ولایت این امور بر شما (امامت بر مسلمین) از این مدّعیان دروغین که در میانتان به ظلم و ستم و تجاوز رفتار مى کنند سزاوارتریم.
اگر به خدا اعتماد کنید و صاحبان حق را بشناسید، مایه خشنودى خداوند است و اگر ما را ناخوش داشته و حقّ ما را نشناسید و عقیده شما برخلاف آن باشد که در نامه هایتان نوشته اید و فرستادگانتان گفتند، از نزد شما باز مى گردم.
حرّ بن یزید در پاسخ عرض کرد :
اى اباعبدالله(ع)! ما از این نامه ها و فرستادگان بى خبریم!
امام(ع) به یکى از خدمت گزاران به نام عقبة ابن سمعان، رو کرد و فرمود :
📋《یا عُقْبَةُ! هاتِ الْخُرْجَیْنَ اللَّذَیْنِ فِیهِمَا الْکُتُبُ》
♦️اى عقبه! آن دو خورجین نامه ها را بیاور.
عقبه نیز نامه هاى شامیان و کوفیان را حاضر کرد و پیش روى آنان ریخت، آنان پیش آمده، به نامه ها نگاه کرده و مى گذشتند!(۶)
هنگامی که سخنان امام حسین(ع) به پایان رسید، سپاه حر همچنان ساکت بودند و سخنی نمی گفتند چون آنان مأمور بودند به هر قیمتى شده اجازه ندهند که امام حسین(ع) به کوفه نزدیک شود، و اجازه بازگشت به مدینه را هم نداشته باشد، بلکه امام(ع) را در یک منطقه دور از آبادى ها فرود آورند تا لشکریان دیگر فرا رسند و امام(ع) را در محاصره کامل قرار دهند.
پس در این هنگام؛ حرّ بن یزید ریاحی به عنوان فرمانده اعزامی عبیدالله بن زیاد گفت :
ما دستور داريم كه وقتی تو را ديدار كرديم از تو جدا نشويم، تا اینکه تو را در كوفه به عبيدالله تحویل دهیم.
امام حسین(ع) در پاسخ به او فرمود :
📋《الْمَوْتُ أَدْنَى إِلَيْكَ مِنْ ذَلِكَ》
♦️مرگ براى تو نزديك تر از اين آرزو است.
سپس امام(ع) به اصحاب فرمود :
📋《قُومُوا فَارْكَبُوا》
♦️برخیزید و حرکت کنید.
همین که خواستند حرکت کنند، حرّ و لشکریانش راه را بر آنها بستند و مانع حرکت آنان شدند.
امام(ع) در این هنگام خطاب به حرّ فرمود :
📋《ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ! مَا تُرِيدُ؟》
♦️مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی؟
حُرّ جواب داد :
📋《أَمَا لَوْ غَيْرُكَ مِنَ الْعَرَبِ يَقُولُهَا لِي وَ هُوَ عَلَى مِثْلِ الْحَالِ الَّتِي أَنْتَ عَلَيْهَا مَا تَرَكْتُ ذِكْرَ أُمِّهِ بِالثُّكْلِ كَائِناً مَنْ كَانَ وَ لَكِنْ وَ اللَّهِ مَا لِي إِلَى ذِكْرِ أُمِّكَ مِنْ سَبِيلٍ إِلَّا بِأَحْسَنِ مَا يُقْدَرُ عَلَيْه!》
♦️اگر كسى از عرب جز تو در چنين حالى كه تو در آن هستى، اين سخن را به من می گفت، من نيز هر كه بود نام مادرش را به عزا گرفتن مي بردم، ولى به خدا من نمى توانم نام مادر تو را جز به بهترين راهى كه توانائى بر آن دارم، ببرم.(۷)
زهیر بن قین به امام(ع) پیشنهاد جنگ با آنان را داد، اما حضرت(ع) نپذیرفت.
📚منابع :
۲)تاريخ الأمم و الملوك طبری، ج۵، ص۴۰۱
۳)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۱۳۵
۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۱۹۲
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۸۱
۶)مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، ص۲۳۷
۷)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۸
امام #حسین علیه السلام
#کاروان_امام_حسین
تکثیر عشق 💚 👈
@azizamhosen
@yaraliagham
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
✅ زمینه شب نهم محرم
🔻وحید محمدی
1️⃣بند اول
ای جانم به قد و بالای علمدار حسین
ای جانم به سرو رعنای علمدار حسین
ای جانم به نور سیمای علمدار حسین
به این صورت چون قرص قمر ای جان ای جان
به این ماه شب و نور سحر ای جان ای جان
سپهدار حسین و شه با وفا
علمدار حسین و صاحب لوا
همه کاره حسین و معدن سخا ابالفضل
شه با وفا ابالفضل صاحب لوا ابالفضل
معدن سخا ابالفضل نور هل اتی ابالفضل
شه با وفا ابالفضل
2️⃣بند دوم
ای جانم به حسن دلجوی علمدار حسین
ای جانم به طاق ابروی علمدار حسین
ای جانم به زوی بازوی علمدار حسین
به این گل پسر ام بنین ای جان ای جان
به قرص قمر ام بنین ای جان ای جان
علمدار حسین و حیدری نسب
سپهدار حسین و تک یل عرب
همه کاره حسین و مظهر ادب ابالفضل
پور مرتضی ابالفضل جان مجتبی ابالفضل
یل کربلا ابالفضل شه با وفا ابالفضل
شه با وفا ابالفضل
3️⃣بند سوم
ای جانم به نور ایمان علمدار حسین
ای جانم به تیغ بران علمدار حسین
ای جانم به رزم طوفان علمدار حسین
به سقای جگردار حسین ای جان ای جان
به این یار وفادار حسین ای جان ای جان
علمدار حسین و حیدر حسین
سپهدار حسین و یاور حسین
همه کاره حسین و نوکر حسین ابالفضل
بنده ی خدا ابالفضل نور اولیا ابالفضل
به مرض شفا ابالفضل شه با وفا ابالفضل
شه با وفا ابالفضل
#تاسوعا
#وحید_محمدی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
✅ شور امام حسین علیه السلام
🔻وحید محمدی
1️⃣بند اول
هرشب گریونم / هر شب بی تابم
با یاد صحنت / هر شب می خوابم
خودم رو پیشت می بینم
عجب رویای شیرینی
دلم تو سینه می کوبه
داری اشکامو رو می بینی
دل خوشم به این گریه
دل خوشم به این اشکا
دل خوشم به این تصویر ، همین رویا
یا حسین اباعبدالله
2️⃣بند دوم
من دورم از تو / خیلی دلگیرم
آقا از دوری / دارم می میرم
خدایی سخته آقا جان
برام این دوری تقدیره
منو دعوت کن آقا که
داره نوکرت می میره
کربلات پر از عشقه
کربلات پر از نوره
کربلات بهشت ماس ، ولی دوره
یا حسین اباعبدالله
3️⃣بند سوم
من دلم می خواد / با شما باشم
شب اربعین / کربلا باشم
دلم بدجوری بی تابه
غمت توو دل ها می جوشه
خدایی دل توو دلم نیس
واسه دیدن شیش گوشه
کربلات شده رویا
کربلات شده حسرت
دل خوشم تو این دوری ، به این هیئت
یا حسین اباعبدالله
#امام_حسین_علیه_السلام
#وحید_محمدی
#شور
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
✅ شور امام حسین علیه السلام
🔻وحید محمدی
1️⃣بند اول
مثل حبیب منو عاشقم کن
توو عاشقی منو لایقم کن
شبیه جون منِ رو سیاهو
یه نوکر صاف و صادقم کن
حُبُّکَ اجَنَّنی یا مولا
دوست دارم شبیه عابس باشم
همه زندگیمو می دم واسه ات
دوست دارم برا تو خالص باشم
انت نعم الامیر اباعبدالله
منو تحویل بگیر اباعبدالله
منو تحویل بگیر اباعبدالله
2️⃣بند دوم
مثل بریر منو با وفا کن
مثل زهیر منو سر به را کن
حال دل منو بهترش کن
نوکرتو بنده ی خدا کن
دوست دارم مثل سعید آقا جان
سپر بلات بشم ثارالله
دوست دارم بگم دم جون دادن
اَوَفَیتُ یا اباعبدالله
انا *عَبدُُ* فقیر اباعبدالله
منو تحویل بگیر اباعبدالله
منو تحویل بگیر اباعبدالله
* عَبدُن خوانده می شود.
#امام_حسین_علیه_السلام
#وحید_محمدی
#شور
#محرم_1401
📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه هجدهم ■🟢
#امام_حسین_علیه_السلام
~ نام اثر : دلآرام جهان ...
جدید 💯 ( تک_ایستاده)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
سر زده باز هلال غم
حال دنیا دگرگونه
با نگاه بی بی زهرا
رزق گریه فراوونه
یااهل العالم
اومد دوباره عزای محرم ...
یا اهل العالم
باید بمیریم ازاین داغ اعظم ...
خامس آل عبا / ابی عبدالله
سلطان کربلا ابی عبدالله
دردمندای جهان باید بخونن
یا من اسمه دواء ابی عبدالله
ــــــــــــــــــــ
💢بابی انت و امی اباعبدالله💢
ــــــــــــــــــــ
گرچه از کربلا دورم
دستمه از حرم کوتاه
عهد میبندم که باشم من
تا ابد عبد ثارالله
دل بیقراره
ارباب همیشه هوامونو داره
دل بیقراره
چشم همه پای روضه میباره
یاقدیم الاحسان ابی عبدالله
ای به قلبم ضربان ابی عبدالله
اسمت به دنیا آرامش میده
ای دلآرام جهان ابی عبدالله
ــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️به قلم : #علی_حاجیان_فر
ویژه محرم ۱۴۰۱ هجری شمسی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
#پیشواز_محرم
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من
چگونه شکر بگویم اجل امانم داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد
@hosenih
چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم
به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را
چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم
تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان
امان دهید خودم بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم
برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم
سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک
میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد
به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی
شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم
تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم
همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری
@hosenih
همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر
برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه بیست و یکم ■🟢
#امام_حسین_علیه_السلام
~ نام اثر : شعار مشترک ...
جدید 💯 (تک ایستاده )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
فصل عاشقی(نوکری) ما این شبهاست
لک لبیک حسین رو لبهاست
همه مکتبای دنیا رفتند
مکتب کرببلا پابرجاست
نوای روی لب ما یا حسینه
ما همه رعیتیم و آقا حسینه
شعار مشترک ما هیئتیا
"نجات اهل عالم با حسینه"
گره خورده این دل من با
تارو پود پرچم روضه
از جهنم دور میشم با
گریه های نم نم روضه
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
ربنا آتنا شفاعت الحسین
ربنا آتنا زیارت الحسین
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
✍ #بنددوم 📝
میگیره قلب تموم دشمنا
وقتی متحد میشن سینه زنا
زیر پرچم ، همگی جمع شدیم
یعنی / حب الحسین یجمعنا
تموم اعتقاد ما / ابی عبدالله
مظهر اتحاد ما / ابی عبدالله
خدا بیامرزه همه رفتگانمونو
ارثیه اجداد ما / ابی عبدالله
توی دنیا آباده هرکی
شده خونه خرابه ارباب
توی این شبهای محرم
دست بیعت میدم به ارباب
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
ربنا آتنا شفاعت الحسین
ربنا آتنا زیارت الحسین
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
✍️به قلم : #علی_حاجیان_فر
ویژه محرم ۱۴۰۱ هجری شمسی
📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه نوزدهم ■🟢
#حضرت_ابالفضل_علیه_السلام
~ نام اثر : سوره ایثاری ...
جدید 💯 ( شلاقی _واحد)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
دست تو معیار عشقو / یار وفاداری
جا داره نازل شه واست "سوره ایثاری"
باب حوائج و رمز اجابتی یا عباس
مرد رشادت و روح صلابتی یاعباس
عبد صالح نایابی
کاشف کرب اربابی
یا ابالفضل
بیرق تو بالا بالا
ذکر لب ارمنیا
یا ابالفضل
ــــــــــــــــــــ
💢آغازم با حسینو پایانم با ابالفضل💢
ــــــــــــــــــــ
✍ #بنددوم 📝
حامل پرچم ثارالله / نافذالبصیره
معرکه گردان عشقی / ای ماه عشیره
نور تو به دل غمزده همه تابیده
بازوی نیرومند تو رو حیدر بوسیده
قوت قلب حرم هستی
صاحب مشک و علم هستی
یاابالفضل
فاطمه محو تماشاته
رزق همه توی دستاته
یا ابالفضل
ــــــــــــــــــــ
💢لاحبیب الاحسینو/ لارفیق الا ابالفضل💢
ــــــــــــــــــــ
✍ #علی_حاجیان_فر
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#محاوره #زمزمه #پیشواز_محرم
#ورود_به_ماه_محرم
سنگین تر از غمت آقا
رو دلامون که داغی نیست
این که میام تو هیأتِت
میدونم ، اتفاقی نیست
از رویِ هر چی برداریم
کم می شه جز همین غمت
برکتِ زندگیم شده
گریه یِ تو محرمت
وقتی غم عشق تو هست
دیگه مگه غمی دارم؟!
سایه ات و از سرم نگیر
نوکرتم تا جون دارم
@hosenih
کاش که تموم زندگیم
خرج عزای تو بشه
از نون شب واجب تره
خرج که برای تو باشه
بساط خونه تکونی
تو دلِ هیئتا جوره
گرد و غبار دلارو
گریه بَراتو می شوره
حرفِ غریبیت که میشه
ابر بهار میشم برات
حالا می فهمم که چرا
شدی قتیلُ العبرات
@hosenih
گریه برا تو یاحسین
مایه یِ آرامشمه
این که واسه تو بمیرم
بزرگترین، خواهشمه
تو قیامت خوشحاله اون...
چشی که واسه تو تَره
چشمای بارونی تَرو
فاطمه... بهتر میخره
نسیم رحمت... میاد از
حوالیِ هوای تو
زده دوباره به سرم
هوایِ کربلای تو
شاعر: #منصوره_محمدی_مزینان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_مناجات
ذکر تسبیح و دعایم کم شده
وقتِ خلوت با خدایم کم شده
خوب بودم...اشکِ جاری داشتم
بد شدم! حال بکایم کم شده
@hosenih
کاش برگردم به عهدِ کودکی
با وفا بودم؛ وفایم کم شده
روضه های بی ریا یادش بخیر
روضه های بی ریایم کم شده
زودتر از خادمان می آمدم
شور و شوقِ روضه هایم کم شده
در دلم تکرارِ ناب جملهٔ
دیر شد! «باید بیایم» کم شده
هرزه کرده چشم هایم را گناه
گریه های بیصدایم کم شده
وای بر شیطان و داد از معصیت
در محرّم ها عزایم کم شده
@hosenih
من مریض ِ نفْسم و حالم بد است
درد دارم چون دوایم کم شده
میرود از دست من توفیق ها
چونکه رزق کربلایم کم شده!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
.
#زمزمه #دهه_محرم
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
میا کوفه آقا که قلبم شکسته
به عشق تو کوفی دو دستم رو بسته
به دیوار غربت سرم رو میذارم
منم بی قرارو تو هستی قرارم
منی که یه مردم توو کوچه بریدم
به یاد عقیله ز دل آه کشیدم
من از کوچه گردی شدم خسته ای یار
چه حالی رو داره سکینه توو بازار
دو تا بچه هام که غریبی مو دیدن
الهی نبینن سرم رو بریدن
ولی از روی تل می بینه سه ساله
میگه با دلی که پر از درد وناله
آهای اهل کوفه نبرّید سرش رو
بذارید ببوسم یه بار حنجرش رو
میگه با دل خون نچرخون بدن رو
ببینید توو گودال، داداشش حسن رو
#محمود_اسدی_شائق✍
.........
.
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_به_کربلاء
#زمزمه۱۲
قرار دل من، ببین بی قرارم
برای گلوته که دلشوره دارم
کجاست اینجا ای گل، که قلبم حزینه
نگو که دل من به داغت می شینه
میترسم که قلبم بشه غرق ماتم
الهی یه مو هم نشه از سرت کم
سؤالی دارم از تو ای عشق خواهر
بگو اینا نخله یا نیزه ست برادر
جواب امام
مکن بی قراری مکن گریه خواهر
هنوز که ندیدی روی نیزه ها سر
می بینی همین جا که بی سر می افتم
می بینی زیر پای لشکر می افتم
هنوز که ندیدی به خونها شناور
ندیدی سنانو،توو گودی حنجر
مشو خیره انقدر تو به سوی نیزه
تنم بالا پایین میشه روی نیزه
#محمود_اسدی
.............
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_زمزمه
#زمزمه۱۲
سلام سر بریده سلام کربلایی
آخه معلومه که بابایی کجایی
کجا بودی بابا که خونیه لبهات
به من عمّه می گفت سفر رفته بابات
غریبی مو دیدن دلم رو شکستن
چقد زجر و خولی نامردند و پستن
نبودی به اشک چشام خنده کردن
نبودی به زخم پاهام خنده کردن
سرت روبرومه نمی بینم امّا
چقد دستای شامی سنگینه بابا
نمی بینه گر چه چش دختر تو
چرا که بوی دود می آد از سر تو
شنیدم تو گیر کرده بودی تو گودال
چجوری در آوردنت از توو جنجال
شنیدم که بابا جلو چشم زینب
تو جون داشتی و رفت تنت زیر مرکب
#محمود_اسدی_شائق
............
.
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_زمزمه
#زمزمه۱۲
صدای غریبیت رو تا من شنیدم
عمو جون تا اینجا رو با سر دویدم
تو رو بین لشکر غریب گیر آوردن
تنت رو با نیزه به هر سویی بردن
برای تن تو دو دستم سپر شد
یتیم حسن باز که شرمنده تر شد
من افتادم ای وای روی پیکر تو
دیدم جای نیزه ست روی حنجر تو
تک و تنها افتاد عمو بین گودال
ببین عمه جونم تنش شد لگد مال
عمومو یه عده ببین دوره کردن
چیشد که با خنده دارن بر میگردن
ببین غرق خونه، نوک پاش تا ابرو
عموم روی خاکا می غلته به پهلو
بذار که برم تا نشه زیرو رو تر
ببین نیزه میره توو جسمش فرو تر
#محمود_اسدی_شائق
..............
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_زمزمه
#زمزمه۱۲
پیچیده توو گوشم صدای تو قاسم
میسوزه دل من برای تو قاسم
پُره خونه چشمات پُره خاکه لبهات
بریدم که دیدم بریده ست نفسهات
دیدم یه حرومی موی تو گرفته
سم اسبا حتی بوی تو گرفته
زیر پای اسبا شدی غرق در خون
نمی آد تنت از توی خاکا بیرون
همه تیر زدن به تنت ای شهیدم
به یاد حسن افتادم تا که دیدم
شکسته شد ای وای زیر نعلا سینه
تورو دیدم امّا دلم رفت مدینه
همون جایی که در میسوخت و شرر زد
یکی با لگد هی به پهلوی در زد
دیدم که درافتاده بر جسم مادر
دیدم که همه رد شدن از روی در
#محمود_اسدی_شائق
.👇
.
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_زمزمه
#زمزمه۱۲
حالا که سرت از تن تو جدا شد
می بینی که بابات به غم مبتلا شد
ببین غنچه ی پر پرم بی قرارم
چجوری تیرو از گلوت دربیارم
میخوام پیکرت رو بپوشونم اصغر
نبینه تا زخم روو حنجر رو مادر
میخوام خاک بریزم روو جسمت که نازه
چشای تو آخه هنوزم که بازه
میترسم بیفته سرت گیر نیزه
پیش مادر تو بشه خیره نیزه
موقّت علی بر تنت خاک می ریزم
تا که زیر پاها نشی له عزیزم
می ترسم سرت رو. روو نیزه ببندن
به اشک چشای تو روو نی بخندن
چشای قشنگت روو نیزه پُرآبه
می بینی که عمّت توو بزم شرابه
#محمود_اسدی_شائق✍
...............
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_زمزمه
#زمزمه۱۲
گل پرپر من علی اکبر من
میدونی غم تو چی آوُرد سر من
پاشو ای جوونم که جونی ندارم
زمین خوردن تو گره زد به کارم
شدی ارباً اربا جلو چشم بابا
تو افتادی روو خاک،من افتادم از پا
دیدم ماه لیلا یه لشکر سرت ریخت
دیدم که ز مرکب همه پیکرت ریخت
رو بغضی که دارن روی اسمت اکبر
سرت رو شکافتن مثه فرق حیدر
تو رو دیدم و رفت چش من سیاهی
دیدم مرکبت رو که رفت اشتباهی
به هنگام جمع تن درهم تو
می خندن یه جمعی به جسم کم تو
بچینم چجور، روو عبا کُلّ پیکر
یه کم از تنت بود، زیر پای لشکر
#محمود_اسی_شائق
..............
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_اباالفضل_زمزمه
#زمزمه۱۲
چجوری روی خاک تو افتادی عباس
بمیرم چقد سخت تو جون دادی عباس
بی بی دستی تو همه خنده کردن
جلو چشمای فاطمه خنده کردن
امیدم بریدم ببین که خمیدم
ز جسم تو از بس که نیزه کشیدم
تو رو دیدمت ای یل لشکر من
خیال کردم هستی علی اصغر من
پاشو ای غیورم پاشو ای دلاور
پاشو حیدر من، پاشو جون حیدر
چشت روشن ای یار، پاشو ای علمدار
پاشو تا نبردن زنا رو توو بازار
پاشو بی تو یاسم میشه رنگ نیلی
پاشو که نداره، گلم تاب سیلی
می ترسم با شلّاق صداشو بگیرن
می ترسم با معجر موهاشو بگیرن
#محمود_اسدی_شائق
...........
.
#عاشورا_زمزمه
#گودال_زمزمه
#زمزمه۱۲
من از بین خیمه تا گودی دویدم
روی تل تنت رو، روی خاکا دیدم
چقد قتلگاه تو تنگه عزیزم
چقد دور جسم تو سنگه عزیزم
دیدم روی سینت که قاتل نشسته
یه جوری لگد زد که پهلوت شکسته
مگه حنجرت رو، چجوری بریده
چقد نحر حلقوم تو طول کشیده
تو رو بین گودال، غریب گیر آوُردن
سرت رو با خنده، بریدند و بردن
خبر از تو آخر به سوی نجف رفت
دیدم با سُم اسب تنت هر طرف رفت
بمیرم تنت رو، روو خاکا کشیدن
تو جون داشتی اسبا، روو سینت دویدن
تنت بین صحرا شده قسمت ای وای
پس از تو شده صحبت غارت ای وای
#محمود_اسدی_شائق✍
#شب_دهم_محرم
#روز_دهم_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇