سبک :زمینه #محرم
مداح:#محمد_حسین_پویانفر
متن:به یاد لبت یک شبم ...
_______________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
حسین جان به یادلبت یک شبم خواب راحت نداشتم
کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم واویلا
حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه
خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا
صدا میزدم مادرت رو یا مظلوم
نشون میدادم حنجرت رو یا مظلوم
صدا میزدم مادرت رو ای بی کس
به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم یا مظلوم
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
به صحراسپردم که باخاک بپوشونه داداش تنت رو
بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا
تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت
به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم
نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم
ندیدی چشای ترم رو با غیرت
شلوغی دور و برم رو یا مظلوم یا مظلوم
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
#محرم
شهادت امام سجاد علیه السلام
در میان قتلگه بر حنجرت بوسه زدم
مثل عمه من به جای مادرت بوسه زدم
بر تمام پیکری که چیده ام در بوریا
بر تمام زخم های پیکرت بوسه زدم
مثل پاره های قرآن من به اشک چشم خود
دست های ساقی آب آورت بوسه زدم
تشنه ی یک بوسه بودم با تلظی بارها
چون سه شعبه بر گلوی اصغرت بوسه زدم
تشنه بودم مثل اکبر من نه بر انگشترت
بلکه جای خالی انگشترت بوسه زدم
در وداع آخرم با جسم اکبر جای تو
بر ترک های لبان اکبرت بوسه زدم
روی زخم تازیانه بر غبار چادری
مانده زیر دست و پا از خواهرت بوسه زدم
وقت غسل نیمه شب با یاد غسل فاطمه
بر کبودی های جسم دخترت بوسه زدم
✍منکلام:استاد رسول رشیدی راد
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
شهادت امام سجاد علیه السلام
سی سال در فراق پدر زار گریه کرد
از داغ غربت شه بی یار گریه کرد
سی سال نیمه شب سر سجّاده تا سحر
چشمش به هم نیامد و بیدار گریه کرد
سی سال با شنیدن نسقّا علم عمو
یاد لبان خشک علمدار گریه کرد
سی سال هر جوان رشیدی به راه دید
با یاد شبه احمد مختار گریه کرد
سی سال هر زمان که سر سفرهای نشست
یک دم نگاه کرد و دوصدبار گریه کرد
سی سال تا که برد کسی نام شیرخوار
یاد رباب و اصغر و گهوار گریه کرد
سی سال تا نظر به قدِ خواهرش نمود
با خاطرات مجلس اغیار گریه کرد
هر کودکی که دید به ره زیر لب سرود
دامن شراره سنگ سنان خار گریه کرد
✍منکلام:استاد فقیرتهرانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام
شبهای غربت تو گذشت و سحر نداشت
حتی سحر غم از دل تو دست برنداشت
در حیرتم که سلسلۀ آهنین مگر
جایی ز زخم گردن تو خوبتر نداشت
زخم تن تو را همه دیدند و هیچکس
غیر از خدا ز زخم درونت خبر نداشت
دنیا چه کرد با تو که هجده عزیز تو
تنهایشان به روی زمین بود سر نداشت
سنگت زدند بر سر بازارهای شام
با آنکه جز تو یوسف زهرا پسر نداشت
هجده سر بریده برایت گریستند
آهت هنوز در دل دشمن اثر نداشت
سوزم بر آن عزیز که در آفتاب سوخت
یک سایبان به جز سرِ پاکِ پدر داشت
حال تو بود در دل گودال قتلگاه
چون بسملی که بال زد و بال و پر نداشت
مهمان شام بودی و بهر تو میزبان
جز گوشۀ خرابه مکانی دگر نداشت
سوز شما به سینۀ #میثم اگر نبود
اینقدر نخل سوختۀ او ثمر نداشت
✍منکلام:استاد حاج غلامرضا سازگار
متخلص به میثم
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
شهادت امام سجاد علیه السلام
از گلستان لالههای پرپرم آید به یاد
از نیستان داغهای خاطرم آید به یاد
با دل خود هر زمانی را که خلوت میکنم
در اسارت زآن چه آمد بر سرم آید به یاد
سالها از ماجرای کربلا بگذشت و باز
هر نظر آن صحنهی حزنآورم آید به یاد
هرکجا آب است آتش میزند بر جان من
چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد
هر جوانی را که میبینم به یاد کربلا
گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد
چون که بینم شیرخواری در کنار مادرش
از رباب و گریههای اصغرم آید به یاد
میشوم از آتش شرم و محن چون شمع آب
چون زحال عمّهی غمپرورم آید به یاد
من که برجسم پدر از بوریا کردم کفن
روز و شب زان جسم از جان بهترم آید به یاد
حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع
وایِ دل، چون آن وداع آخرم آید به یاد
چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی
سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد
از هجوم درد و غم در آن سفر داغی هنوز
از نظر نارفته داغ دیگرم آید به یاد
✍منکلام:استاد حاج سید رضا موید
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
امام سجاد علیه السلام
تبدار غیِر شربتِ اشکِ روان نداشت
در دل هزار درد و توان بیان نداشت
دانی چرا ز آل پیمبر کشید دست
نقشی دگر به کارِ ستم آسمان نداشت
تنها، زمین نداشت به سر دست از فلک
پایی به عزم پیش نهادن زمان نداشت
یک گل نداشت باغ و به آتش کشیده شد
جز آه در بساط دگر باغبان نداشت
یکسربه خاک ریخت گل وغنچه،شاخ وبرگ
دیگر ز باغ عشق نصیبی خزان نداشت
دانی به کربلا ز چه او را عدو نکُشت
تا کوفه، زنده ماندن او را گمان نداشت
از تب ز بسکه ضعف به پا چیره گشته بود
می خواست بگذرد ز سر جان توان نداشت
یک آسمان ستاره به ماه رخش ز اشک
میرفت ویک ستاره به هفت آسمان نداشت
می برد ترکش دل او تیر آه ها
اما به غیر قامت زینب کمان نداشت
✍منکلام:استاد حاج علی انسانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
شهادت امام سجاد علیه السلام
مانند ابر پیش یتیمان گریسته
مردی که پای غصه ی جانان گریسته
هر لحظه زندگی خودش را حسین دید
با این حساب از دل و از جان گریسته
از داغ و غصه های اسارت درون شام
با حال زار و موی پریشان گریسته
قطعا به یاد نیزه ی غربت میان دشت
او یا حسین گفته فراوان گریسته
در تشت چوب بود وحروف مقطعه
عمری برای قاری قرآن گریسته
شاید برای دختر دردانه ی حسین
وقتی که دید خار مغیلان گریسته
قطعا درون زندگی اش سود می کند
هرکس که پای عشق تو از جان گریسته
یعقوب چشم خویش برای حسین داد
کی او برای یوسف کنعان گریسته
✍منکلام: استادحاج علی اصغر یزدی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
حالات حضرت سجاد علیه السلام در راه شام
به سایهء شتری زآفتاب برده پناه
کسیکه عالم امکان به زیر سایهء اوست
به بند و قید جفا دست قدرتی بسته ست
که حول و قدرت او را امامت آیهء اوست
شهی که عرش برین باشدش نشیمنگاه
بسیط خاک و زمین کی سزای پایهء اوست
قیاس صبر جهان کی توان به صبرش کرد
قوام صبر جهان خشتکی ز پایهء اوست
اگرچه پیکر او گشته ناتوان و ضعیف
زنی چو زینب کبری بسان دایهء اوست
فراز نخل نی آن مصحف ورق به ورق
چو ذکر ذبح عظیم و حروف آیهء اوست
به دشت ماریه گر پرچمی به خون غلطید
فراز ناقهء او راس شه چو رایهء اوست
صفوف فوج ملک رهبری چو جبرائیل
به پیش موکب او جملگی طلایهء اوست
اگر چه خصم سِتَد درهمیّ و حق را کُشت
بحق که هر دو جهانی کمینه مایهء اوست
✍منکلام:استاد حاج مختار وطن پرست
متخلص به نگین تبریزی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
#امام_سجاد_ع_مصائب
می نشیند تا زمین با آسمان دور و برت
میشود سرشارِ آهی بیکران دور و برت
بوسه برمیدارد از خاک مزارت آفتاب
میدهد از غربتت آهسته جان دور و برت
@hosenih
میرسد بر گوش، از گلدستهٔ اینجا اذان
نیست یک گلدستهٔ غرقِ اذان دور و برت
جای زائر، جای خادم، جای ایوان و رواق
داشتی ایکاش قدری سایه بان دور و برت
پاکسازی میشود از فتنهٔ وهابیت
میشود با شیعیان امن و امان دور و برت
میشود حک در محرّم «یاعلی بن الحسین(ع)»
بر ضریحی که می آید روضه خوان دور و برت
دور قبرت می نشیند میکشد با گریه آه
یادِ آن ساعت که گریان شد جهان دور و برت
بی عمو عباس(ع) جانِ کاروان آزرده شد
داشتی جای پدر، شمر(لع) و سنان(لع) دور و برت
@hosenih
یاد آن بازار شام و لحظه ای که بعدِ سنگ
از فراز بام ها می ریخت نان دور و برت
گریه میکردی و عمری قلبت از جا کنده شد
بسکه پُر بود از صدای خیزران دور و برت!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امام_سجاد_ع_شهادت
هربار آب دیدم و هربار سوختم
بسیار گریه کردم و بسیار سوختم
ای زهر، داغ سینه ی من حاصل تو نیست
من سال ها به دیده ی خون بار سوختم
@hosenih
از سال شصت و یک که چهل سال طی شده
هر لحظه یاد قتلگه یار سوختم
دادم به گریه حکم عَلیکُنَّ بِالفرار
در بین خیمه، تشنه و تبدار سوختم
یادم نرفته در وسط نیزه دارها
دیدم نشسته عمه گرفتار، سوختم
وقتی به نیزه شد سر بابای بی کسم
شد کل دهر بر سرم آوار، سوختم
یادم نرفته بوسه به رگ های حنجرش
هر روز یاد آن غم دشوار سوختم
دیدم رقیه خورده زمین روی بوته ای
بیرون کشیدم از بدنش خار، سوختم
در بند مست ها چقدر حرمتم شکست
با ناسزای دسته ی اشرار، سوختم
تا ازدحام می شود از حال می روم
خیلی به یاد روضه ی بازار سوختم
گهواره ی رضیع حرم را میان شام
دیدم میان دکه ی تجار، سوختم
زخم عمیق سلسله هم آن قدر نسوخت
طوری که از تهاجم انظار، سوختم
@hosenih
با دیدن سکینه ی مظلومه خواهرم
یک عمر یاد شرم علمدار سوختم
دیدم کفن به پیکر هر مرده می کنند...
سر را گذاشتم روی دیوار، سوختم
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e