شعر روضه #اربعین
زبان حال #حضرت_زینب سلام الله علیها
از راه آمد خواهرت ای سر بریده
اما بدون دخترت ای سر بریده
دارد رباب از راه مي آید برادر
اما بدون اصغرت ای سر بریده
از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است
آید صدای مادرت ای سر بریده
از شامیان پیراهنت را پس گرفتم
از ساربان انگشترت ... ای سر بریده
من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش
خولی چه کرده با سرت ای سر بریده
بالای نیزه ماه من بودی برادر
در کوچه ها همراه من بودی برادر
حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند
حتما خودت دیدی غرورم را شکستند
حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم
حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم
حتما خودت دیدی بساط کوفیان را
حتما خودت دیدی مرام شامیان را
قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد
عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد
حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده
هم جای سالم در تن زینب نمانده
این آخر عمری مرا بازار بردند
من را میان مجلس اغیار بردند
رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد
تو خیزران خوردی و قد من کمان شد
وحید محمدی ۲۸ / ۶ / ۱۴۰۰
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#اربعین_حسینی
یادم نمیرود به برم ریختی بهم
با گریه های اهل حرم ریختی بهم
وقتی که آسمان به زمین سر گذاشتی
دیدی دو دست بر کمرم ریختی بهم
تو با نگاه اخر خود بین قتلگاه
آتش زدی به بال و پرم ریختی بهم
لب تشنه بودی و لب شمشیرهای کند
تشنه به خون تو جگرم ریختی بهم
از زیر دست شمر به گودال تا حسین
من آمدم تو را ببرم ریختی بهم
در مجلسی که برد مرا قاتلت به زور
دیدی به گریه چشم ترم ریختی بهم
گردیده ای شبیه حروف مقطعه
گشتی شبیه موی سرم ریختی بهم
از کوفه تا به شام تو دیدی ز نیزه ها
معجر نداشتم به سرم ریختی بهم
🔸شاعر: #ابراهیم_میرزایی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
🏴سبک زمزمه و واحد سنگین روضه ای سوزناک اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#زمزمه_اربعین_حسینی_ع
#واحد_اربعین_حسینی_ع
#چهل_روزم
🏴بند اول
چهل روزم با غمت سر شد
که خواهرت زار و مضطر شد
تو رفتی و روز به روز زینب
خبر داری بی تو پیرتر شد
تورو چهل روز،ندید و پیر شد
رنج اسارت،کشید و پیر شد
زخم زبون ها،شنید و پیر شد
دنبال راست،دوید و پیر شد
به اربعینت،رسید و پیر شد
(سر مزارت،رسید و پیر شد)
بعد چهل روز،قدش خمیده
بیا به استقبالش،خسته رسیده
داداش حسینم...
🏴بند دوم
پاشو بگم که کجا بودم
پاشو بگم با کیا بودم
خبر داری که چهل منزل
با یه عده بی حیا بودم
بعد تو رفتم،با شمر خونخوار
خبر داری که،مُردم هزار بار
با دسته بسته،رفتم تو بازار
من چی بگم از،خنده ی اغیار
دادن منو با،کعب نی آزار
(خبر داری که،مُردم هزار بار)
بعد چهل روز،رنج و بلاها
سر مزارت از سفر،برگشتم حالا
داداش حسینم...
🏴بند سوم
پاشو ببین که زمینگیرم
که دشمنت کرده تحقیرم
پاشو بکش دست روی قلبم
که دارم از غصه میمیرم
پاشو عزیزم،دورت بگردم
تویی تو تنها،تسکینِ دردم
شبیه پاییز،خزون و زردم
اگه نبودی،که زود میمردم
امانتات رو،برات آوردم
اما یکیش رو،من نیاوردم
سه ساله ی تو،تو بین را موند
نشد بیارمش ببخش،خرابه جا موند
داداش حسینم...
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک نوحه زمینه یا واحد سنگین اربعین حسینی علیه السلام زبانحال جابر ابن عبدالله انصاری (ره)
#نوحه_اربعین_حسینی_ع
#زمینه_اربعین_حسینی_ع
#واحد_اربعین_حسینی_ع
#سلام_از_جابر
🏴بند اول
سلام از جابر به تو ای شاه۲
نداری سر در بدن صد آه۲
کفن داری_نمیدانم
برایت چاک_گریبانم
مزارت شد_قبله ی جانم
حبیبی مولا_حسین جانم۲
منم آن اولین زائر
که شد در اربعین زائر
منم جابر منم جابر
به عرش روی زمین زائر
حبیبی مولا_حسین جانم
🏴بند دوم
سلام از جابر به تو مظلوم۲
دلم از داغت شده مغموم۲
ببین حاله_خرابم را
دله از خون_کبابم را
سر تو از_پیکرت دور است
نمیدهی پس_جوابم را
نصیبم شد دل غمبار
سلام ای حضرت دلدار
منم جابر منم جابر
که آمدم با دو چشم تار
حبیبی مولا_حسین جانم
🏴بند سوم
سلام از جابر به تو عطشان۲
به آن پیکر که شده عریان۲
کفن داری_نمیدانم
تو آوردی_به لب جانم
شنیدم که_از سم اسبان
شدی تو پاره_پاره جانانم
سرم روی مزار تو
دهم جان در کنار تو
منم جابر منم جابر
که شد قلبم بیقرار تو
حبیبی مولا_حسین جانم
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#محاوره
نه باورم نمی شه که اومدم
باور نمی کنم مسافر شدم
اگه که خوابم من و بیدار نکن
چه خوبه خواب اینکه زائر شدم
خوبا همه جمعن و من بینشون
یعنی که این بدم سعادت داره
من؟! اربعین؟! راه نجف کربلا؟!
رویاهام انگار که حقیقت داره
@hosenih
حقیقته میخام بیام کنارت؟
با اینکه بیشتر شبیه خواب شده
نمی دونی وقتی که راهی شدم
پشتسر من چه دلایی آب شده
خودت بگو حالا به غیر روضه
کجا برن از کربلا مونده ها
سلام اول من و قبول کن
از طرف تموم جامونده ها
هر چی توقع تو از من کمه
رو دوشم التماس دعا زیاده
شاه دو عالم کرمت رو برم
دور و برت چقد گدا زیاده
یه شب توی یکی از این موکبا
انگاری روحم از بدن جدا شد
آخه تو آسمون کبوتر دیدم
یهو دلم تنگ امام رضا شد
نمی دونم کی و کجا از آقا
دوای زخم سینه مو گرفتم
فقط این و میدونم آخر امسال
برات اربعینم و گرفتم
حالا میخوام یه سر برم زیارت
به نیت آقای مهربونم
میرم توی گودال قتلگاه و
روضه یابن شبیب و می خونم
@hosenih
یابن شبیب جدم و سر بریدن
جدم با شمشیر و دشنه کشتن
ذبیح و قبل کشتن آبش می دن
یابن شبیب جدم و تشنه کشتن
یابن شبیب مدینه تکرار شد و
دنیا روی سرامون آوار شد و
فقط یه حرف می زنم و رد می شم
ناموسمون راهی بازار شد و....
شاعر: #محمدعلي_بياباني
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمزمه روضه ی اربعین
زبان حال حضرت زینب سلام الله علیها
بمونه داداش، حکایت شام
یه شهر ما رو سنگ می زدن از روی هر بام
میون ازدحام و شلوغی
نمی دونی چی اومد به روزم
میخندیدن به وضع لباسام
هنوز دارم از این درد می سوزم
بعد تو دیگه بریدم
یه روز خوشم ندیدم
شدم مثل پیرزن ها
من یه مادر شهیدم
بمونه داداش، قصه بازار
شکر خدا حال منو ندید علمدار
تا بچه ها شنیدن کجائیم
دیدم داره سکینه می لرزه
یه لحظه تو شلوغی زمین خورد
یه عمر به من گذشت اون یه لحظه
دختر علی و بازار
کشتن منو بین انظار
از اذون صبح تا مغرب
بردن ما رو بین اشرار
بمونه داداش، حرف خرابه
خدا می دونه فکرشم برام عذابه
از اون شب و خرابه، عزیزم
دیگه توو دست و پاهام رمق نیست
حق داش رقیه دق کرد همونجا
جای سرت تنور و طبق نیست
پیرهنت رو پس گرفتم
با اینکه توون نداشتم
ربابو آوردم اما...
دخترت رو جا گذاشتم
۲۲ شهریور ۱۴٠۱
#اربعین
#زمزمه_اربعین
ا ﷽ ا
"السلام علی من بکته ملائکه السماء "
سلام بر کسی که ملائکه آسمان بر او گریستند ❤️❤️😭💚
سفر اربعین ۱۴۰۱
@azizamhosen
@yaraliagham
🏴سبک واحد سنگین اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#واحد_اربعین_حسینی_ع
#فراق_تو
🏴بند اول
فراق تو،یک اربعین،زد آتشم یارم
خیزو نگر،ای بی قرین،آه شرربارم
بودم میان،عده ای،نامحرم و نامرد
مرا نگاه،شومشان،پیر و زمینگیر کرد
یک اربعین غم دیدم و
آشفته و پژمرده ام
یک اربعین زخم زبان
شنیده ام افسرده ام
《برادرم مظلوم حسین》
🏴بند دوم
رخت اسارت،بر تنم،بعد تو پوشیدم
به احتزازه،پرچمه،سرخ تو کوشیدم
منزل به منزل،رفتم و،با خطبه جوشیدم
در مجلس،ابن زیاد،رفتم خروشیدم
یک اربعین با رأس تو
صحرا به صحرا رفته ام
یک اربعین ای نازنین
همراهه اعدا رفته ام
《برادرم مظلوم حسین》
🏴بند سوم
مرا دگر،در پیکرم،تاب و توانی نیست
این زینبت،دیگر همان،زینب که دانی نیست
از قامتم،گویم تو را،یا از سر و مویم
دیگر تو نشناسی مرا،سر بسته میگویم
گویم به تو از شامیان
آن مردمان بی حیا
گویم به تو از مجلسِ
حرام دشمن خدا
《برادرم مظلوم حسین》
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__مناجات
جز آسِتان جانان ما قبله ای ندیدیم
در راه ساقی خود با پای سر دویدیم
با فتنه ها نرفتیم از بارگاهت ای شاه
بر شانه بار عشقت را تا ابد کشیدیم
تکرار هشتیمن بار از مرتضی تو هستی
ما سینه را چو کعبه در راه تو دریدیم
بر بام تو اگر سنگ خوردیم جای دانه
عین کبوترانت از بام تو پریدیم؟
صد بار توبه کم بود ما بیشتر شکستیم
جز مرحمت ز باغ آغوش تو نچیدیم
جان هدیه ی کمی بود اما به لطف ساقی
یک تار گیسوت را با جانِ خود خریدیم
سجاد احمدیان
امام رضا (ع)
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__روضه
شانه به درد زلف پریشان من نخورد
مرهم به درد زخم گریبان من نخورد
از زهر معتمد که دو سه جرعه خورده ام
یک قطره هم نماند که از جان من نخورد
از تب سفید و زرد ز ضعف و کبود زهر
رنگی به غیر سرخ به دامان من نخورد
تاریک بس که بود شکنجه سرای من
راه ستاره نیز به زندان من نخورد
شش سال در اسارت اگر عمر من گذشت
بر خواهر اسیر که چشمان من نخورد
در شعله ای که چادر این همسرم نسوخت
یا تازیانه بر تن طفلان من نخورد
دندان من ز لرزه بر این کاسه آب خورد
چوبی دگر به گوشه ی دندان من نخورد
شاعر : رضا رسول زاده
امام عسکری (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__روضه
از تیر نشسته بر بدن میگویم
از دوختن کفن به تن میگویم
با هر نفسم ((حسین ))گفتم اما
با هر طپش دلم ((حسن))می گویم
تو کشته ی جنگ مردمی نا آگاه
من کشته ی صلح می شوم در این راه
تنهایی تو برای من سنگین است
((لا یوم کیومک ابا عبد الله))
به برادرش عباس:
روزی که علمدار شدی ، میفهمی
محرم به غم یار شدی ، میفهمی
این لرزش دست و دل من را هر وقت
در کوچه گرفتار شدی میفهمی
امام حسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__نوحه
گریان بی کس و نالان دل پریشان
زندان در غمت گشته بیت الاحزان
دلها بی قرارت
عالم غصه دارت
صاحب العصر والزمان گشته سوگوارت
مولا یا حسن جان
مهدی کا سه ی آبی دست تو داد
بین لب و دندانت لرزه افتاد
در دل خون به پا شد
عالم در نوا شد
یاد عاشورا حجره ات آقا کربلا شد
مولا یا حسن جان
آقا در دلم دارم من ولایت
سوز حسرت طوف سامرایت
گویم در نمازم
با حق از نیازم
ای کاش من ضریحت از نو بسازم
مولا یا حسن جان
شاعر : رضا تاجیک
امام عسکری (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar