eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2. کاش گردی گردم.mp3
10.02M
( علیه السلام ) حجه الاسلام والمسلمین •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کاش گردی شوم و از کرمت بنشینم به کنار حرمت کاش چون ماه ،به شبهای دراز داشتم با حرمت راز و نیاز کاش چون اشک ،کنارت افتم به روی خاک مزارت افتم روی جانها همه بر تربت تو سوز دلها همه از غربت تو غربت آن نیست که از داغ جوان قد بابا شود از غصه کمان غربت آن نیست که سر برسر نی ره کند با سپه دشمن طی غربت آن نیست که با ضربت سنگ چهره از خون جبین گردد رنگ غربت آن است که فردی مظلوم شود از کینه ی همسر،مسموم غربت آن است که بعد از کُشتن بارش تیر ببارد به بدن تیر بارید ز بس بر بدنت بدنت گشت یکی با کفنت قلب احمد که برایت خون بود به همه مردم عالم فرمود روز محشر که همه گریانند اشک ریزانِ حسن خندانند به همت جواد افشانی
ا ﷽ ا ای عشق سربلندکه بر نیزه میروی از حلقه کمند تو، راه گریز نیست سلام علیکم 🔸مجموعه ای از اشعار روضه چهارده معصوم علیهم السلام 🔸اشعار ماه محرم و ایام عزاداری 🔸مناسب طلاب، مبلغین ،ذاکرین محترم 🔸بدون تبلیغات و ... 🔸 شعر فارسی و ترکی "عزیزم حسین" فارسی @azizamhosen "یارالی آقام "ترکی، آذری @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این طرح اسکان زائر در مشهد رایگان است: https://zaer.masjedona.ir 🔸این لینک کاملا معتبر و جا رزور بفرمائید با شما تماس میگیرند @azizamhosen @yaraliagham
93-09-23 rafiee.MP3
2.87M
بعد از خود برای امت اسلام 🎙استاد رفیعی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) ثَلَاثٌ أَخَافُهُنَّ عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي الضَّلَالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَ مَضَلَّاتُ الْفِتَنِ وَ شَهْوَةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ. 💚رسول اکرم(ص) فرمود: سه چیزند که پس از به خاطر آن نگران امتم هستم: 1⃣ گمراهی پس از شناخت 2⃣فتنه های گمراه کننده 3⃣شهوت شکم و شهوت جنسی. 📚کافی، ج2، ص79 ‌ @azizamhosen @yaraliagham
دل سپردن به حسن شرط مسلمان شدن است بی سبب نیست صدای ضربانم حسن است بی حرم مانده ولی در عوضش می بینیم چارده قرن فقط از کرم او سخن است شک نکن دیر نباشد که ببیند همه دور تا دور ضریحش پُرِ از سینه زن است چه نیازی به بهشت است،که از روز ازل قبرِ خاکیِ حسن جنت الاعلی من است فاطمی خوی و علی روی،عجب آقایی! پس همین است حسن آینه ی پنج تن است آن چنان روز جمل دست به شمشیرش برد که بدانند شبیه پدرش صف شکن است آن همه تیر کفن نیز برایش نگذاشت پس حسن نیز به یک نوع دگر بی کفن است 🔸شاعر: ____________________
روح بلند مصطفی تا عرشِ اعظم می رسد بالاتر از بالاست...من اینقدر عقلم می رسد! هر زحمتی که می کشد، خیرش به عالم می رسد پس بوسه بر خاک درش، بر نسل آدم می رسد با او ترازوی عمل، آنقدر سنگین می شود... شاءن گدایش برتر از شاءن سلاطین می شود وقت کرم، در کیسه اش درّ و گهر دارد فقط چون از میان خانهء زهرا گذر دارد فقط از قُوسِ اَو اَدنای او، حیدر خبر دارد فقط در غزوه ها بر ذوالفقار او نظر دارد فقط با دست خود نهری کنار نهر کوثر می کشد صد جرعه را وقت عطش، با یاعلی سر می کشد @hosenih انگشتر دستش، سراغ سنگ خاتم را گرفت در بین هیئت ها خودش هربار، پرچم را گرفت بعد از حُسینُ مِنِّی اش، در روضه ها دم را گرفت با گریه های او گدا، اشک محرم را گرفت لرزه به روی شانهء عرش برین افتاده است بابا بزرگ روضه خوان ها بر زمین افتاده است آنکس که ماهِ هر سحر، شب زنده دارش بوده است بعد نماز آخرش، زهرا کنارش بوده است ام ابیها که نبی هم بیقرارش بوده است... میخ ثقیفه، سال ها در انتظارش بوده است مانده جنازه بر زمین، هیزم میان کوچه هاست آن چادر خاکی شده وقتی که می سوزد عزاست در با لگد که وا شود، صد لاله پرپر می شود یاس سفید باغ حیدر رنگ دیگر می شود زهرا نگفته با کسی که باز، مادر می شود محسن که شش ماهش شود، اوضاع، بدتر می شود ای وای! از این کوچه و این خانه و این سرزمین صد مرد باهم جان دهد، یک زن نیفتد بر زمین! @hosenih یا مصطفی! شد بعد تو تنهای تنها دخترت هرچند بارانی شده چشمان زهرا دخترت... کاری ندارد هیچکس، این دور و بر با دخترت راحت بغل کرده ترا هر دفعه اینجا دخترت با آن غمی که مانده در قلب حزینت گریه کن امشب برای دختر ویران نشینت گریه کن آن دختری که خسته در آغوشِ خار افتاده بود از دست زجر بی حیا، دستش ز کار افتاده بود از روی ناقه بر زمین، با چشم تار افتاده بود بین طبق می دید سر را که کنار افتاده بود قدری بغل می خواست که آغوش بابا را ندید سر بود...گردن بود...اما باز آقا را ندید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فلک امشب نشان داده‌ست روی دیگر خود را که پس می‌گیرد از خلق جهان، پیغمبر خود را.. @hosenih فَلَک می‌ریزد امشب بر سر خود، خاک عالم را مَلَک بر اشک چشمش می‌کشد بال و پر خود را یکی «انا الیه راجعون» روی لبش جاری‌ست یکی با گریه می‌گیرد سر زانو سر خود را تمام عمر رو به قبله بود و حال می‌خواهد بچرخاند به سمت قبله، حتی بستر خود را بزرگان گِرد او هستند و می‌چرخد به آن سمتی که تنها و به تنهایی ببیند حیدر خود را @hosenih علی ماند و پی کاری همه رفتند... پیغمبر، به دوش این و آن نگذاشت، حتی پیکر خود را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتند روز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند @rozeh_1
یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد یک اتفاق بود که او را شهید کرد @rozeh_1
وسط کوچه میزدم فریاد بی هوا زد که مادرم افتاد... @rozeh_1
تمام تیرها بر پیکرش خورد یکی از تیر ها بر حنجرش خورد یکی برسینه و بازو و پهلو تمامش را به عشق مادرش خورد @rozeh_1
تو طفل بودی و حتی گمان نمی کردی میان کوچه کسی هتک حرمتی بکند به مادری که خداوند کوثرش خوانده کسی لگد بزند یا جسارتی بکند به قصد خانه از این کوچه ها گذر کردید ولی چه حیف که مادر به مقصدت نرسید چو دست های بزرگش به قصد سیلی رفت "پریدی از سر جایت ولی قدت نرسید" ز روی پوشیه زد تازه این چنین شده است چه خوب شد که تو آن جا مراقبش بودی چو برق از سر مادر پرید و می افتاد چه خوب مثل عصایی مراقبش بودی هنوز لحظه ی رفتن میان کوچه ی تنگ تو با تمام تصاویر درد سر داری نگاه کردم و دیدم نوشته یا زهرا به روی لخته ی خونی که از جگر داری @rozeh_1
روزی که مادر تو به کوچه ز پا فتاد چشم تو دید درد سر فاطمه، حسن سیلی به پیش چشم تو بر مادرت زدند دیوار بود و زخم سر فاطمه، حسن @rozeh_1
در کوچه پای آمدنش تیر میکشد از سمت گوش تا دهنش تیر میکشد این طفل هر زمان که به در میکند نگاه بی وقفه چار چوب تنش تیر میکشد مادر چقدر دلنگران سکوت اوست فهمیده سینه ی حسنش تیر میکشد سیدحسن رستگار @rozeh_1
خون دل خوردن شده هر روز ،کار مجتبی هم غریب هم آشنا برده قرار مجتبی قصه مظلومی مولا رسیده بر حسن آه شد با بی کسی طی روزگار مجتبی روضه مکشوفه یعنی خاطرات کودکیش بین کوچه شد زمستانی بهار مجتبی قتلگاهش خانه او نیست ، بین کوچه هاست گشت نقش بر زمین مادر کنار مجتبی هیچ کس سنگ صبورش نیست حتی همسرش وای ازین غم زهر کینه گشت یار مجتبی وای ازین غم کینه توزان جمل نگذاشتند تا که باشد پیش پیغمبر مزار مجتبی تیرها از هر طرف می خورد بر تابوت او حضرت عباس گشته شرمسار مجتبی با حسینی که تمام هستی اش غارت شده در کنار پیکر قاسم قرار مجتبی مثل بابا می شود تنها میان دشمنان می دهد جان در غریبی یادگار مجتبی محمدحسین رحیمیان @rozeh_1
با تیر آمدند به تشییع پیکرت خون می گریست در غم تو چشم خواهرت عمری ست روبه روی تو و چشم های توست تصویرِ گوشواره ی زخمی مادرت ای راز دار فاطمه! یادت نمی رود مادر چگونه خورد زمین در برابرت در خانه کاش مَحرَم اسرار داشتی مثل رباب کاش وفا داشت همسرت فرمانده ای غریب تر از تو ندیده ایم از هم گسست با طمع سکه لشکرت معلوم شد از این جگر پاره پاره ات دیگر رسیده است نفس های آخرت در کربلا اگر چه نبودی خودت ولی پرپر شدند جای تو گل های پرپرت تاریخ را ورق بزن و آخرش ببین افتاده است در دل صحرا برادرت احسان نرگسی رضاپور @rozeh_1
سالها گریه سالها روضه همه ی عمر مجتبی روضه روزگارش گذشت با روضه کوچه،در،طشت چندتا روضه بانی و روضه خوان و سینه زن است سوخته نام دیگر حسن است دوستانی چو دشمنان دارد گله از دست این و ان دارد کارد بر روی استخوان دارد گرچه هرروز میهمان دارد شان اورا کسی نفهمیده از مدینه حسن چه ها دیده کس نفهمید ابتلایش را در گذر بغض بی صدایش را جوشن زیر این عبایش را روی پا زخم آشنایش را غصه اش را خضاب کرد حسن مرگ را انتخاب کرد حسن وای اگر بی کس حرم باشی خسته از جان به هررقم باشی بین خانه اسیر غم باشی روزه باشی و تشنه هم باشی پر شکسته ز خاک پر بکشی زهر را جای اب سر بکشی چون حسن بی کسی به دهر نبود شان او طعنه های شهر نبود با کسی جز مغیره قهر نبود جگر پاره اش ز زهر نبود داغ ناموس بود بر جگرش به در خانه بود هر نظرش داغ انروز که رسیدند و چهل نفر داد میکشیدند و پدرش را غریب دیدند و مادرش را زمین کشیدند و همه قاتل شدند حتی در بی هوا رد شدند از مادر گرچه آماده ی جدایی بود به لب تشنه اش نوایی بود دلش انگار کربلایی بود وقت گریه به روضه هایی بود روضه ی ذبح از قفای سری زدن خواهری بپای سری سید پوریا هاشمی @rozeh_1
ای پلیدِ بی حیا او را نزن من را بزن جانِ جدّم مصطفا او را نزن من را بزن دین اگر داری مگر حمله به زن جایز بود مشرکِ دور از خدا او را نزن من را بزن اینقَدرغیظ و پلیدی از کجا آورده ای؟ بی حیایِ بی صفا او را نزن من را بزن در دهانِ تو نمی چرخد مگر حرفِ درست بس کن آخر ناسزا..او را نزن من را بزن چادرش را زیر پاهایت لگدمالی نکن قاتلِ خیرالنسا او را نزن من را بزن با غرورِ من نکن بازی که می آید به جوش ای اسیرِ مدّعا او را نزن من را بزن سد نکن این کوچه را فرزند پاکِ حیدرم پس بنابراین بیا او را نزن من را بزن محسن راحت حق @rozeh_1
🔰 آقا رسول الله (ص): ‌ 🌀 «هيچ كس به اندازه من در راه خدا آزار نديده و هيچ كس به اندازه من در راه خدا ترسانده و تهديد نشده است. سى شبانه روز بر من گذشت و من و بلال [حبشى] غذايى كه موجود زنده اى مى خورد، براى خوردن نداشتيم، مگر آن مقدارى كه اگر زير بغل بلال مى گذاشتى ناپديد مى شد.» ‌ 📔 كنز العمّال: ۱۶۶۷۸🌷 ‌ حضرت صلی الله علیه و آله و سلم @azizamhosen @yaraliagham
امام حسن مجتبی ع شهادت نه چاه بود که غم را به سینه اش بسپارد نه همدمی که دمی سر به شانه اش بگذارد جوانی همه ی نوکران آل پیمبر فدای شاه کریمی که سنگ قبر ندارد بردیا_محمدی
تو بیکران آسمونی بالاتر از فهم زمینی حالا دیگه همه میدونن آقا معز المومنینی بمیرم من / که محرم به جز غم نداری بمیرم من / رو زحمات یه مرهم نداری بمیرم که / توی خونه محرم نداری صحن چشام شده پر از ستاره باز میخونم با دل پاره پاره سینه زنا_حسن حرم نداره (آه و واویلا غریب زهرا) قوربون اون که تو رواقش خاکی میشه بال کبوتر همه میگن حسین غریبه حسن شد از حسین غریب تر غریبونه / که قبرش یه زائر نداره غریبونه / که حتی مجاور نداره غریبونه / که غم از مزارش میباره از آسمون اشک عزا میباره زهرا میگه با دل پاره پاره سینه زنا_حسن حرم نداره (آه و واویلا غریب زهرا) داره تو رو میکشه کم کم بغضی که داری توی سینه نمیره از خاطرت اقا جسارت اهل مدینه چی دیدی که / یه شبه موهات سفید شد دلت دیگه / از این دنیا نا امید شد همه میگن / حسن تو کوچه شهید شد ای وای موندن اثر نداره برا مرغی که بال و پر نداره از درد تو_ببین خبر نداره (آه و واویلا غریب زهرا) شاعر: رضا شریفی 📢حـاج مـــهدی رســولی 🔶تو بیکران آسمونی... 🔳ایام امام حسن مجتبی (ع)