#حضرت_زهرا
شبیه شمع، تمام تو آب شد بس کن
که مثل حال تو حالم خراب شد بس کن
برای غربت من باز چشم تو خون شد
دوباره بالش تو خیس آب شد بس کن
چقدر نالهی"لالا بخواب محسن جان"؟!
گُلت به پشت همین در گلاب شد بس کن
تو بین بستری و من به روی خاک سیاه
ترابِ غم به سرِ بوتراب شد بس کن
بیا و جان حسینت کمی بخند امشب
که رشته کوه امیدم مذاب شد بس کن
به غیر تو همهی شهر، با علی قهر است
سلامهای علی بی جواب شد بس کن
بُخار شد همهی پیکر تو مادر آب
تنت به پیش نگاهم سراب شد بس کن
قنوت زخمیِ"عجل وفات" میگیری؟!
دعای مرگ نکن مستجاب شد بس کن
رفیقِ راه علی از سفر نگو دیگر
دلم به رفتنِ با تو مُجاب شد بس کن
رضا قاسمی
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
آتش زبانه میزد و زهرا به خون نشست
در بین شعله ها گل طاها به خون نشست
مسمار لعنتی به پرش گیر کرده بود
بال و پر پرستوی زیبا به خون نشست
معنای نور و کوثر و توحید را زدند
تفسیر آیه های تولا به خون نشست
روی کبود و پهلوی زخمی و چشم تر
دار و ندار حضرت مولا به خون نشست
سیلی به روی مادر سادات میزدند
روی کبود عصمت کبری به خون نشست
روی کبود و پهلوی زخمی و چشم تر
بانوی قد خمیده طوبی به خون نشست
مریم کنیز و فضه اسیر نجابتش
استاد درس هاجر و حوا به خون نشست
فرصت نشد که محسن خود را بغل کند
اولاد پاک شافع عقبی به خون نشست
وقتی صدای گریه زینب بلند شد
کون و مکان و عرش معلا به خون نشست
وقت گریز روضه شده یا ابا الحسن
در قتلگاه ماه دلارا به خون نشست
وقتی که نیزه آمد و زد بوسه بر گلو
حلقوم خشک رهبر تنها به خون نشست
با چکمه ها به صورت مولا لگد زدند
آن دم تمام عالم معنا به خون نشست
عبدالحقیر مرادی
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
حدیث مادر مارا کبود میفهمد
کشیده خورده ی دست یهود میفهمد
نفس نفس زدنش را کبوتری زخمی
که تنگ شد نفسش بین دود میفهمد
درست اول کوچه حسن به خود پیچید
وقوع حادثه را ، طفل ، زود میفهمد
چقدر گفت نزن پابه ماه هست – مگر
حرامىِ عصبانى حدود میفهمد؟
ز خاک پوشیه ی او تمام واقعه را
على اگرچه در آنجا نبود،میفهمد
محمدجواد پرچمی
@rozeh_1
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
هرکس گرفته غیر تو ماوای دیگر
خیری ندیده از گداییهای دیگر
من روزی ام را از تو بی منت گرفتم
منت فراوان است درهرجای دیگر
یک پای من رفته ست امشب سمت مکه
سمت نجف رفته است اما پای دیگر
تو با علی یعنی دوتن در بین یک روح
شیعه ندارد جز شما بابای دیگر
وقت ولادت نیست هنگام ظهور است
دنیا می آیی تو ز یک دنیای دیگر
حالا که رفتم تا علی و تا محمد
باید بگویم یاعلی و یا محمد
نور تو خیلی قبل از آدم معتبر بود
از تو چه در انجیل و چه تورات اثر بود
دنبال تو بودند احبار بهودی
قلب کشیشان از ظهورت باخبر بود
هرروز عبدالله را تهدید کردند
هرروز عبدالمطلب تحت نظر بود
تو آمدی ایوان کسری هم ترک خورد
آثار ربانیت هرجا جلوه گر بود
آتشکده یکباره اصلا ریخت برهم
خاموش شد هر مشعلی که شعله ور بود
شب کافی است ای مکه دیگر ماه آمد
الله اکبر که رسول الله آمد
امی شدی ام القرا شد زادگاهت
پیغمبران را زنده کرده روی ماهت
خیلی دعا کردی برایش جای نفرین
حتی همانکه خار میریزد به راهت
این امت تو تا قیامت روسفید است
از برکت صوت اذان گوی سیاهت
بوی علی را میدهی آقای مکه
وقتی شده دیگر ابوطالب پناهت
دلخوش به اصحابت نشو که در خطرها
تنها علی میماند آقا درسپاهت
لعنت بر آنکه با جسارت حرف میزد
هرکس ز کفر والدینت حرف میزد
شکوه نکن ازغربتت لشگر که داری
در غزوه هایت ضربه آخر که داری
اصلا بیاید چندتا مرحب به میدان
فرقی ندارد فاتح خیبر که داری
گیرم که اصلا عبدود رد شد ز خندق
آسوده باش آقای من حیدر که داری
به طعنه های این و آن بی اعتنا باش
بگذر ازین بدبخت ها! کوثر که داری
آنکس که خیر و برکت دنیاست زهرا
سر وجود این جهان زهراست زهرا
ای صادق ال علی در بیکرانها
یادی بکن قدری هم از ما ناتوان ها
بار سفر برداشتی از دوش مردم
ای ناشناس مهربان کاروان ها
جارو کشت اعجاز ابراهیم دارد
در دستهای توست این کون و مکانها
درک مقامت کار امثال زراره ست
کی راه دارد در حریمت این گمان ها
پرچم سیاه روضه بر دیوار داری
تو روضه خوانی بر تمام روضه خوانها
روضه بخوان از آفتاب بین گودال
از حجت اللهی که افتادست بی حال
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
_______________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
و آنشب از شميم عطر نامش گلستان پر شد
تمام خانه از بوي خوش اين ميهمان پرشد
شگفتا "يوسفي در کاروان حسن پيدا شد"
که از نور جمالش صحن جان عاشقان پرشد
گريبان چاک کرد از مقدم او طاق کسرايي
زمان خالي شد و درياچه هاي باستان پر شد
سماع لحظه ها از چشم صحرا سرخ مي باريد
فرشته بس! دگر ميخانه پير مغان پر شد
خبر دادند سيمرغي ز کوه طور باز آمد
که از آواي سرشارش تمام آشيان پر شد
چنان مضمون صفت بود آن دو چشمان غزل گونش
که تا يک پلک زد ديوان جان شاعران پرشد
طواف لاله گرد کعبه آيينه ديدن داشت
شبي که مکه از نام محمد(ص) ناگهان پرشد
🔸شاعر:
#عباس_احمدی
___________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
فصلی از نور ورق خورد وزمان روشن شد
به زمین آمدی و چشم جهان روشن شد
آمدی مونس تنهایی انسان باشی
سبب ریزش خیر از لب باران باشی
آمدی کینه ز دلهای بشر رانده شود
مهربانی خدا با تو شناسانده شود
تکیه بر شانه ی لبخند تو میداد جهان
ماه و خورشید به دنبال نگاهت نگران
خاک تا عطر قدمهای تو را می بویید
باغ در باغ بهشت از نفسش می رویید
نشنید از تو کسی زخم زبانت را نه
جان خود مید هی و مال امانت را نه *
و خدا خواست که پایان رسالت باشد
خواست بر دوش تو این بار امانت باشد
پیک نور است خبر از سحری آورده
از عزیزی به حبیبی خبری آورده
ایستاده ست خدا محو تماشا "اقرَأ"
چشم و گوشند همه عالم بالا "اقرَأ"
توبخوان ای همه جاصوت دلارایت خوش
عالم از عشوه ی شیرین شکرخایت خوش
تو بخوان رونق بازار رطب را بشکن
گوشه چشمی بکن و شیشه ی شب را بشکن
عطر گیسوت گرفته همه ی عالم را
آبرو داده به تکریم بنی آدم را
حُسنی از یوسف و داوود و مسیحا داری
"آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری"
با خودت جلوه ای از عرش برین آوردی
سیزده شاخه طوبی به زمین آوردی
بولهب ها همه از جذبه ی تو حیرانند
"عشق داند که در این دایره سرگردانند"
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در بندت
همگی در به در رایحه ی لبخندت
نفست گرم الا کودک چوپان حجاز!
آیه در آیه بخوان از تب باران حجاز
"بِاسْمِ رَبّک..." بگشا دفتر دانایی را
هدیه کن دست خدا این همه زیبایی را
"أَنذِر…"ای عشق در این قوم اگر مردی هست
چشم در چشم خطر گر که هماوردی هست
پس همانها که زچشمان تو سر چرخاندند
"ها علی بشر کیف بشر" را خواندند
ماه را بر سر دست تو تماشا کردند
پشت هم معجزه دیدند و حاشا کردند
قصه از وادی عشق است و ندارد پایان
چشم این بادیه شور است حذر کن باران!
🔸شاعر:
#معصومه_اسکندری
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
از کتاب وصف تو یک حرف هر کس خوانده باشد
از سر حیرت دهانش چون حرا وا مانده باشد
هر کسی از سجده بر نورت تمرد کرد، رد شد
عدل حق است این که شیطان را ز عرشش رانده باشد
هر سری در ارتش علم تو باید پا بکوبد
خواه او سرباز باشد خواه او فرمانده باشد
جز برای مرتضی افلاک در خاطر ندارد
حکم تو خورشید را از راه، برگردانده باشد
بیت تو صُنع خداوند است پس جا دارد آقا
اینکه عزرائیل پشت در معطل مانده باشد
آتشی بر پا کنی قبل از قیامت تا که در آن
نامهی اعمال ما را دخترت سوزانده باشد
🔸شاعر:
#میلاد_حسنی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
به تمنای لبان پسر اسماعیل
زمزم از شوق، عجب چشم تری پیدا کرد
نور توحید پس از غیبت طولانی خویش
در حرم فرصت هر جلوهگری پیدا کرد
سالیانی خبر از حضرت جبریل نبود
مصطفی آمد و او بال و پری پیدا کرد
از قدوم پسر آمنه و عبدالله
امّت پاک سرشتان، پدری پیدا کرد
خاتم از راه رسید و شجر هر چه رسل
تازه بر بار نشست و ثمری پیدا کرد
ما هدایت شدۀ نور رسول اللهیم
ریزه خوار کرم زادۀ عبداللهیم
بی وجود تو بشر بی سر و سامان میشد
همه جا نور خدا مخفی و پنهان میشد
بی وجود تو کجا در همۀ امتها
نام این قوم مزین به مسلمان میشد
تا که از قوم دگر حرف میان میآید
تکیۀ بازوی تو شانۀ سلمان میشد
تو دعا کردی و ما شیعۀ مولا گشتیم
از همان روز، دلت گرم به ایران میشد
رخصتی میدهی ای سرور زیبا رویان
گویم از چه رخ تو قاتل هر جان میشد
با تبسم به لب غنچه تو گل میکرد
گیسوی حور، به یکباره پریشان میشد
علت این بود که در روی ملیحانۀ تو
قدری دندان ثنایات نمایان میشد
ذکر تسبیح تو آهنگ بیان ملک است
شکل ترکیب رخ تو نمک اندر نمک است
بی دم قدسی تو مردهای احیا نشود
پسر مریم قدّیسه، مسیحا نشود
پشت موسی به تو و حضرت مولا گرم است
ورنه بی اذن شما وارد دریا نشود
گر زلیخا رخ زیبای تو بیند در خواب
پای دلداگی یوسفی رسوا نشود
همه از رحمت تو حرف میان آوردند
از چه رو علت هر خشم تو افشا نشود
غضبت رمز «اشدّاء علی الکفّار» است
لشگر کفر حریف تو به هیجا نشود
با دعای تو علی صاحب تیغ دو سر است
بی رضایت گره از ابروی او وا نشود
جز به پیش غضب چشم تو در وقت نبرد
کمر تیغ علمدار احد، تا نشود
تو ز نور احدی، اشرف مخلوقاتی
پدر فاطمهای، تاج سر ساداتی
تو کریمی و کریمان همه از نسل تواند
سائلان بین، گذر یار بلافصل تواند
هر که ابتر به تو گفته رحمش ناپاک است
همۀ خلق خدا ریزهخور نسل تواند
آن کسانی که ندارند به دل حب علی
در عمل امت ملعون شده و رذل تواند
زدن فاطمه بر اهل یقین ثابت کرد
این اراذل پی آتش زدن اصل تواند
چون تمسّک به علی شرط شفاعت باشد
شیعیان در صف محشر همگی وصل تواند
چه کسی گفته اباالفضل ز اولاد تو نیست؟
ثلث سادات ز اولاد اباالفضل تواند
بعد محسن که دل فاطمه حساس شده
پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
مکتب قدسی تو نور حقایق دارد
چارده مصحف تابنده و ناطق دارد
دشمن کور دل تو ز کجا میدانست
راه تابندۀ تو حضرت صادق دارد
ظاهراً خاک حریمش شده با خاک یکی
باطناً او حرمی در دل عاشق دارد
روزی بندگی ما همه دست آقاست
در عمل او صفت کامل رازق دارد
سالها میگذرد، سرخی خاک یثرب
اثر خون تن زخم شقایق دارد
گر که گوش دل ما باز شود این ایام
صحبت از توطئۀ چند منافق دارد
زود شهر نبی از مادر ما خسته شده
باورم نیست که دستان علی بسته شده
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
💚سرود ولادت آقا رسول الله💚
🎶سبک واسونک (جینگ و جینگ ساز میاد)
شب نعمت، شب رحمت، شب لطف و برکات
به رخِ حضرت احمد، به محمّد صلوات
شب شور آمده
وقت سرور آمده
شب مولودی
حضرت نور آمده
یا محمّد رسول الله ـ یا محمّد یا نبی(۴)
بده ساقي، مي باقي، که شود شامل ما
خوشیِ دل، حل مشکل، مستی کامل ما
ای مه کامله
گل پسر آمنه
خاتم الانبیاء
مولا ابا الفاطمه
یا محمّد رسول الله ـ یا محمّد یا نبی(۴)
گل رویش، خم مویش، غم دل ها بخَرَد
به همان خلق نکویش دل عالم ببَرد
دلربایی کند
کعبه گدایی کند
او به لبخند خود
کار خدایی کند
یا محمّد رسول الله ـ یا محمّد یا نبی(۴)
✍شاعر: حسن_ثابت_جو
#میلاد_رسول_اکرم_صلی الله علیه و آله و سلم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
ما در این دنیا پی جاه و جلالی نیستیم
اهل شکوه کردن از رنج و ملالی نیستیم
پخته ی عشقیم، در دوران کالی نیستیم
با محمد جاودانیم و زوالی نیستیم
خورده بخت ما گره با رحمة للعالمین
ذکر طوفانی ما یا رحمة للعالمین
از همه سیریم الا رحمة للعالمین
ظرف مان خالی شود هم دستْ خالی نیستیم
@hosenih
ما اگر در راه پر نور ولایت مانده ایم
با دعاهای محمد پر صلابت مانده ایم
با عنایت زیر باران محبت مانده ایم
تشنه و بی کس زمان خشک سالی نیستیم
گشته ایم از لطف احمد آشنای اهل بیت
مبتلای احمدیم و مبتلای اهل بیت
بچه های ما همه یک جا فدای اهل بیت
قوم سلمانیم، قوم بی کمالی نیستیم
جان احمد در حقیقت هست جان فاطمه
در دو عالم هست شیعه در امان فاطمه
ما نمک گیریم... محشر در جنان فاطمه...
... غیر کوثر در پی جام حلالی نیستیم
شیخ آورده حدیثی را که از پیغمبر است:
از صراطِ روز محشر رد شدن دردسر است
برگ تضمین عبور از آن ولای حیدر است
غافل از این نقل زیبای امالی نیستیم ¹
باطن سیر به سوی حق همان سیر علی است
بیشتر از ما خدا گوینده ی خیر علی است
هر کجا باشیم راه حق مگر غیر علی است؟!
حق مداریم و پی هر قیل و قالی نیستیم
ذاکر عشقیم با قرآن، اسیر احمدیم
آیه آیه راوی خط غدیر احمدیم
با برائت از سقیفه در مسیر احمدیم
پیرو آن دو خبیثِ لاابالی نیستیم
پیر عشقیم امتحان عاشقی پس داده ایم
نام حیدر که وسط باشد همه آماده ایم
عبد دربار نجف هستیم، رعیت زاده ایم
ما علی داریم بی مولی الموالی نیستیم
شمس تابان امامت منجلی باشد بس است
یک ولی الله در عالم ولی باشد بس است
نائب صاحب زمان سید علی باشد بس است
با ولی باشیم در راه ضلالی نیستیم
هم چنان پای همان قول و قرار سابقیم
در نگهداری از این مکتب سراپا عاشقیم
راوی دین با روایات امام صادقیم
غیر از این شیوه پی کسب تعالی نیستیم
می رسد بوی غریبی از مدینه با نسیم
در کنار گنبد و ایوان طلای یک حریم
طرح صحن جامع شیخ الائمه می کشیم
بی خیال آن حریم و آن اهالی نیستیم
@hosenih
آخرش این فتنه را از ریشه در می آوریم
حرف آل الله باشد بال و پر می آوریم
سر بخواهند این قبیله کوه سر می آوریم
بنده ایم و اهل ترک امتثالی نیستیم
عاقبت همدرد یار بی قرینه می شویم
دسته جمعی کارگرهای مدینه می شویم
مرهمی کوچک برای زخم سینه می شویم
منتظر هستیم، اهل بی خیالی نیستیم
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
۱. شیخ طوسی در کتاب امالی از پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل می کند:
هنگامی که روز قیامت می شود و صراط بر روی جهنم نصب می گردد. هیچ کس نمی تواند از روی آن عبور کند مگر اینکه جوازی در دست داشته باشد که در آن ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد و این همان است که خداوند می گوید: «و قفوهم انهم مسئولون»
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e