eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
در اصل، تیر قلب پدر را هدف گرفت گرچه گلوی خشک پسر را هدف گرفت مُنّو علی الغریب، جگرسوز شد گلم آبش نداد بلکه جگر را هدف گرفت دست حسین زیر گلوی علی نشست تیری رسید، زیر و زِبَر را هدف گرفت تیری که ظهر سینه خورشید را شکافت در علقمه هلال قمر را هدف گرفت سر درد داشت مادر غم پرورش، رباب از آن زمان که حرمله سر را هدف گرفت بعد از علی، سکینه دگر قدکمان شده اینبار تیر، قدّ و کمر را هدف گرفت اصغر چقدر مثل عمو محسنش شده، آن روز در مدینه که در را هدف گرفت؟ تیر سه شعبه قصه ی ما را تمام کرد در اصل تیر قلب پدر را هدف گرفت محمدرضا نادعلیان @rozeh_1
به روی نی، بزند شانه باد موی تو را و آفتاب عوض کرده رنگ و روی تو را چقدر جای تو و گاهواره ات خالی ست هنوز می دهد این خیمه گاه بوی تو را رباب بعد تو هر شب به خواب می بیند گرفته است هدف حرمله گلوی تو را همان سه شعبه که بر حنجر تو زد بوسه شکافت مشک و سر و دیده ی عموی تو را قرار بود عصای حسین باشی تو به باد داد ولی شمر آرزوی تو را تو کیستی؟ که ملائک همه به قصد شفا به چشم خویش بمالند خاک کوی تو را احسان نرگسی رضاپور @rozeh_1
لرزه بر دست من و پیکر تو میلرزد وسط معرکه دیدم سر تو می لرزد خواستم از گلویت تیر کشم اما حیف تیرهم در وسط حنجر تو می لرزد شده آویخته بر پوست سر کوچک تو گر ببیند سر تو، خواهر تو می لرزد موقع دفنِ تنت، کار پدر مشگل شد عمه ات گفت، هنوز اصغر تو می لرزد مثل بسمل شده ای گرچه سرت گشته جدا خاک میریزم و بینم پرِ تو میلرزد کاشکی نیزه ی دشمن نکند پیدایت نیزه در خاک رود، مادر تو میلرزد محمود اسدی @rozeh_1
بر درِ خیمه نشسته است و خبر می‌گیرد خبرت را زِ منِ  سوخته پَر می‌گیرد چه کنم خیمه روم یا نروم آه ، رباب بیشتر صبر کند درد کمر می‌گیرد دستِ من نیست اگر دست به پهلو دارم دستِ او نیست اگر دست به سر می‌گیرد کاش میشد نَفَسی... یا که تکانی بخوری دارد از شرمِ حرم قلبِ پدر می‌گیرد چار پایان همه خوردند بجای تو از آب چقدر آب لبِ طفل مگر می‌گیرد؟ مادرت گفت برو لیک بپوشان او را این سفیدیِ گلو زود نظر می‌گیرد مادرت گفت برو رو مزن اما آقا تو اگر رو بزنی هلهله سر می‌گیرد هرطرف می‌نگرم تیرِ سه‌شعبه آنجاست آه این تیر مگر جا چقدر می‌گیرد تیرش آنقدر مهیب است به هرکس بخورد می‌شود رد زِ گلو و به جگر می‌گیرد بعدِ پیراهن من نوبتِ قنداقه‌ی توست حرمله دارد از آن دور خبر می‌گیرد  سرِ قبرِ تو زِ من پیرزنی می‌پرسد سرِ نوزاد به سرنیزه مگر می‌گیرد؟ حسن لطفی @rozeh_1
روی دستان پدر بی‌تابیِ ما را ببین لااقل از آن بلندی رنگِ دریا را ببین رازقِ دنیا به مشتی بی سر و پا رو زده آب شد آب از خجالت؛ کار دنیا را ببین این طرف خشکیده لب‌های تمام بچه‌ها اسب‌هاشان نیز سیرابند، آنجا را ببین تیر خوردی جای شیر و مادرت شرمنده شد بدتر از حال دل من، حال بابا را ببین خون حلقت جوهر و تیر سه شعبه شد قلم ثبت شد داغت؛ بساطِ مُهر و امضا را ببین می‌روی پیش کسی که هیچ کس او را ندید جای ما هم محسنِ امّ‌ابیها را ببین تا که دیدم روی نی رفتی به خود گفتم رباب اصغرت شد مثل اکبر؛ قد و بالا را ببین نیزه‌ات را برد تا پیش عمویت نیزه‌دار خواست سیرابت کند؛ چشمان سقا را ببین ! بر سرت دارند قیمت می‌گذارند آن طرف پای خود ای رونق بازار !، دعوا را ببین چشم خود را باز کن ای شیرخوار غیرتی آه، ای مَردَم !؛ کنارم بی حیاها را ببین رضا قاسمی @rozeh_1
پسری که پدرش بُرد به میدان اورا کرد بر دست چو مه پاره نمایان اورا مانده بودند که این نور هدایتگر چیست چونکه دیدند دَمی پارهء قرآن اورا کیست این طفل که خود آیتِ کُبریِ خداست کرده سجده به دَرَش خیل بزرگان اورا سرش امّا ز عطش بر سر شانه خَم بود کاش آبی بدهد یک تن از آنان اورا هر دری زد پدرش تا که به آبی برسد بُرد زین رو وسط معرکه سُلطان اورا کار شَه وای به منّت کِشی از قوم رسید کاش لاقل برسد آب ز باران اورا تا که گفت آب همه لشکریان خندیدند گویی اصلا نشمردند مسلمان او را وسط خُطبهء شه بود که یک تیر پرید تیرِ وحشیِ سه سر بُرد به پایان اورا تیرِ چرخیده شده بین گلو جا خوش کرد خِیرش این بود فقط داد سه دندان اورا با سه شعبه عَصبِ گردنش از کار اُفتاد کُند شد دم به دم آن حالت لرزان اورا مادرش در بر خیمه چِقَدَر دلخوش بود که به طفلش پدرش هست نگهبان اورا دو قدم سمت حرم رفت دوباره برگشت همه دیدند گرفتار و پریشان اورا بُرد در پشت حرم تا که نهانش سازد تا که شاید کند از معرکه پنهان اورا ولی انگار قرار است به نیزه برود نیزه پیداش کند شام غریبان اورا مجتبی صمدی شهاب @rozeh_1
عاقبت دادِ مرا تیر در آورد ای وای حجمِ حلقومِ تو را حرمله پُر کرد ای وای نَفَسِ بی رمقت کار به دستم داده حرمله نیزه ای انگار به دستم داده درد داری که پُر از چین شده ای بابا جان؟ با سه شعبه تو چه سنگین شده ای بابا جان تیر چرخی زَد و با خویش پَرت را چرخاند خواستم بوسه بگیرم که سَرَت را چرخاند به لبت حالتِ لبخند بده حِس دارد می روم خیمه ولی زخمِ تو خِس خِس دارد روضه هایِ تو مهیب است زبان بسته چه شد استخوانِ تو ظریف است زبان بسته چه شد یِک سَرِ تیر گلویِ پسرم را سوزاند دو سرِ دیگر آن هم جگرم را سوزاند ضَربَش آنقَدر شدید است که پاشید علی تارِ صوتیِ تو را تیر تراشید علی مادرت دید به رویِ تو عبا اُفتاده استخوان های گلویَت به صدا اُفتاده نفس از حنجره یِ پاره کشیدن سخت است پا برهنه عقبِ بچه دویدن سخت است حسن لطفی @rozeh_1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دِلا بکوش مُطهر بمان و مَحرم باش دخیل چادرِ دُخت رسول اکرم باش به تزکیه سپری کن دو روز دنیا را بدین طریق به چشم خدا مُکرّم باش عبودیت به صفات ربوبیت برسد بیا و عبد خداوند باش ، رَب هم باش تو جمع عالَم دنیا و آخرت هستی مباش فکر دو عالم ، خودت دو عالم باش مسافریم و از اینجا خلاصه باید رفت به فکر رفتن از این نشئه نیز کم کم باش ز راه میرسد آن دم که صور را بدمند از این به بعد دَمادَم به یاد آن دَم باش به سفره خانه یِ حاتم مَبَر نیاز ، اما اگر به خانه یِ تو آمدند حاتم باش اگر درست نکردی ، خودت درست بمان کسی به دست تو آدم نشد ، تو آدم باش غمی به غصه همسایه هات اضافه نکن ولی به غصه همسایه هات مرهم باش بگو به زن که زنی فاطمه نخواهد شد بگو که لااقل آسیه باش ، مریم باش شب زفاف دو رکعت نماز قبر بخوان شب زفاف که شد فکر قبر خود هم باش چراغ خانه به مسجد رواست نی خانه به فکر مسجد و محراب و ابروی خم باش گر ایستاده بمیری شهید میمیری درست مثل شهیدان چو کوه ، محکم باش کلید قفل شهادت بدست گریه توست امیدوار به این اشکهای نم نم باش آهای اُمت اسلام ! بهر پیروزی دخیل چادر دخت رسول اکرم باش @babollharam
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کجایی قرارم. بی قرارم این دمِ آخر. بیا کنارم صدام گرفته. آروم ندارم تا که بیایی. چشم انتظارم من و ببین ای علمدار بارونیِ چشمام امشب روضه می خونم با گریه امون امون از دلِ زینب یا ام البنین ادرکنی بند دوم کجایی ماهِ. شبِ تارم دلم خزونه. ای بهارم خدا می دونه. ای نگارم یه عمرِ که من. عزادارم شنیدم ای یاسِ پرپر کمرِ یار و شکستی تا با یه تیرِ سه شعبه میونِ خون هجله بستی یا ام البنین ادرکنی بند سوم مادر شنیدم. تو رو کشتن زدن به فرقت. گُرزِ آهن بهت یه جرعه. آب ندادن مشکت و با تیر. ازت گرفتن علقمه شد غرقِ خون و تنت و در خون کشیدن وقتی افتادی روی خاک سرت و از تن بریدن یا ام البنین ادرکنی شعروسبک کربلایی رضاباقریان حضرت ام البنین (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از تو هر کس دور شد عقبا ندارد وسلام نسبتی با حضرت زهرا ندارد وسلام رو سفیدم با سیاهی های داغت ، روز حشر اعتباری کس شبیه ما ندارد وسلام سنگ شام و کوفیان را با دعا پس داده ای رحمتت را شانه ی دریا ندارد وسلام چون نهادی پا درون کربلا ، شد کربلا اعتباری بی تو این صحرا ندارد وسلام عاشق تو هر که باشد احترامش واجب است زشت و زیبا خوب و بد اینجا ندارد وسلام مثل خورشیدی همه سیراب از مهر تواند بت پرست و عابد و ترسا ندارد وسلام سر به زیر پای تو بگذارم و دل در کفت نوکری بر خوان تو اما ندارد وسلام لاف عشق شاه بی سر را نزن چون دیده ایم عاشقی جز زینب کبری ندارد وسلام سجاد احمدیان حضرت زینب (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس هرقدر می‌شود از حضرتِ مولا بنویس دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد مُحرمِ عشق بخوان مَرحم هر درد آمد مَرد می‌خواست خدا مَرد تر از مَرد آمد شانه‌ای آمده تا بارِ بلا را ببرد قامتی آمده تا کرببلا را ببرد چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد فاطمه‌وار نوشتند حسین آمده است شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است آمده تا که نبیند همه را اِلا یار آمده تا برود سایه به سایه با یار سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار... هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او نیست مانند برای دل زهرایی او جای گهواره‌ی او قلبِ حسین است حسین دلِ آواره‌ی او قلبِ حسین است حسین و فقط چاره‌ی او قلب حسین است حسین ماه و خورشید نَه بر محور او می‌چرخند شش برادر همه دورِ سرِ او می‌چرخند ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب خطبه‌ای خواند که از شام بجز نام نماند نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند خطِ خون زنده شد و خِطّه‌ی دشنام نماند گفت در شام که اسلامِ علی می‌ماند به رویِ مأذنه‌ها نامِ علی می‌ماند همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد به رَدِ سایه‌ای از معجرِ او دست نخورد آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند خواهری بود که بی پنج برادر بود و با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و دید در خیمه‌ی آتش‌زده دختر بود و یک نفر بود و هرآنکس که نمی‌زد می‌زد بشکند دست حرامی چقدر بد می‌زد... تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب شرف ما نجف ما حرم ما زینب ما مسلمان شده‌ی غیرت زینب هستیم بنویسید که ما ملت زینب هستیم (حسن لطفی) حضرت زینب (س) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مدح هرکس که مقرر شده بر لب باشد حق بده بر لب ما صحبت زینب باشد نیست شایسته ی هر کس که برد نامش را نام او در خور لبهای مودب باشد چه نیاز است به موضوع همینکه در شعر دختر حیدر کرار مخاطب باشد هرکسی مذهب و آیینی و دینی دارد زینبی هرکه شود صاحب مذهب باشد تیغ حیدر به زبان دارد اگر دم بزند شام گیرم که پر از خیبر و مرحب باشد قرب ، همسویی عشق است و جنون در مقصود هرکه با اوست از افراد مقرب باشد او نشان داد که عزت ز مذلت دور است به اسیری برود باز محجب باشد... شاعر: محسن ناصحی حضرت زینب (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از فِراق ِ تو پریشانم ، نور چشمانم رضا جانم گشته ام دلتنگ ِ روی چون ماه ِ تو در دلم سوز ِ تو ، بر لبم آه ِ تو ای گل ِ مرتضی یا رضا یا رضا ** تا دم ِ آخر بی قرارم ، حسرت ِ روی تو را دارم در فِراقت دارم ناله و چشم ِ تر خواهرت در غربت جان دهد برادر ای گل ِ مرتضی یا رضا یا رضا ** مَحمل من چون گلباران شد قلبم از داغی نوحه خوان شد یاد ِ عمّه زینب ، یاد ِ قلب ِ خسته یاد ِ روی نیلی ، یاد ِ دست ِ بسته سوز کعب ِ نی ها ، ناله ی یا زهرا آه و واویلتا شاعر : حاج امیر عباسی حضرت معصومه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گوشه ی دنجی نشسته روضه خوانی می کند با حروفی قد شکسته روضه خوانی می کند نذر اشک جاریش تنها حسین است و حسین دل ز غیر او گسسته روضه خوانی می کند کاسه ی آبی کنارش هست از جنس زلال یاد آن حلقوم خسته روضه خوانی می کند نیست بین باورش عباس افتاده زمین زین سبب با چشم بسته روضه خوانی می کند هر کسی بشنید سوز ناله اش را گریه کرد بهر مردم دسته دسته روضه خوانی می کند آه..امروزم تمام و شب رسید اما هنوز گوشه ی دنجی نشسته روضه خوانی می کند نام هیئت زینبیون روضه خوان ام البنین مستمع زهرا و بانی هم امیر المومنین شاعر: علي اكبر حائري حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دوباره نام تو آمد میان دلم لرزید قلم جنون بسرش زد شد عاشق و رقصید خدانمایی عشق تو عقل را پس زد تمام رشته عقل بشر زهم پاشید حساب خوبی توجمع وضرب ومنها نیست تورا فراتر از این بحث کور باید دید توئی که عالمهء بی معلمی زینب درآسمان ولا شب ستیز چون خورشید تمام علم الهی زبان گویایت چکیدهء همه انوار حق ز تو تابید تو از چه مکتب نابی بپا شدی زینب که بهر عشق خدایی خدا شدی زینب نژاد تو همه افلاکیان حق پیما تبارت عاطفه و وارثان اَو اَدنی تو از خدا به خدایی عشق منصوبی بپای تو شده مجنون هزارها لیلا مدار دین خدا دین مداری ات باشد به زیرِ دِینِ تو دین خدایِ بی همتا حجاب کامل تو درس حضرت مریم دخیل چادر خاکی تو بود عیسی توئی تجلّی حیدر به قالب یک زن توئی که بی بدلی مثل مادرت زهرا برای کار بزرگی سوا شدی زینب که بهر عشق خدائی خدا شدی زینب بود خزانه اسرار ذات حق نامت گرفته هاله سرّی تورا در ابهامت حقیقت تو فقط باید از خدا پرسید نمیرسد پرش مرغ ذهن تا بامت توئی که غرّش الفاظ تو عدوکُش شد اسیر بودی و دشمن فتاد در دامت تمام زحمت دین خدا بدوشت بود روا بود که بخوانم رسول اسلامت اگرچه حرمت تو ظاهرا شکست امّا کند خدای دوعالم همیشه اکرامت پیام آور دشت بلا شدی زینب که بهر عشق خدایی خدا شدی زینب توحامی شجر و نسل عصمتی زینب بری زخواری و تندیس عزّتی زینب نماز نیمه شبِ تو عبادت مطلق خدای منظر و الله هیبتی زینب ندیده ای به بلا غیر موج زیبائی گرفته خصم تو از تو فلاکتی زینب برای حضرت عباس مرد نام آور تو اُسوه ای بخدا رُکن غیرتی زینب رقیّه در کَنَفِ تو سه ساله مرجع شد توئی که رأس چنین بزم و دولتی زینب تو درمسیر الهی فنا شدی زینب که بهر عشق خدایی خدا شدی زینب برای آیهء قرآن مفسّری الحق تو بعدِ فاطمه بر شیعه مادری الحق توئی که فاتح شامی بجای بابایت تو ماده شیر صف شیر خیبری الحق حیا و حُجب تو یکسو صلابتت یکسو تو سرّاکبرِ الله اکبری الحق نه مهریه که حسین شرط وصلتت بوده حقیقتا بخدا عشق محوری الحق تو دُرّی و صدفت اجتماع هاشمیان قداستِ زن و روپوش و معجری الحق تو در بساط محبت رها شدی زینب که بهر عشق خدایی خدا شدی زینب تو از تبار قنوت شکسته ای خانم تو شاهد تنِ از هم گسسته ای خانم تو از زمان طفولیتت بلا دیدی عجب نباشد اگر زار و خسته ای خانم حسین ملتمست در نماز شد برخیز چرا به وقت نمازت نشسته ای خانم شبی به بند به دروازه‌ای تورا دیدم که بین لطمهء زنجیر بسته ای خانم به روی هر دولبت خون حنجری خشکید تو بودی و نظر سوء دسته ای خانم بلا کش سفر کربلا شدی زینب که بهر عشق خدایی خدا شدی زینب مجتبے صمدے شھاب حضرت زینب (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خاطره هان که میسازن عشقو بی بی معصـــــومه همه قرارم اینهمه خاطره رو تـو صحنات حتـــی با کـــــربوبلا نــــدارم ریزه خوار احسان القدیمتم خاک پای زائر حریمتم ماکه کفتر نشدیم بی بی برات به زبون قمی یا کریمتم ۱(یاکریمه) تو کرم کن بی بی ۲ (یاکریمه) دل من به پربزنه ۳ (یا،کریمه)یامی بخشه اره در- ۴ (یا کریمه) من که نوکرم ، بی بی جون برات امضا کن برام ، بی بی جون برات(۳) مدیونم کــه بوده همیشه روسرم لطفِ مستــدامت مادرم بی بی جون کنیز و پــــدرمم بوده غـــــلامت بی بی عالم شامل عنایتت که دو دونیاس مورد شفاعتت اومدم من همیشه به نیته قبــر بی بی زهــــرا زیارتت ریزه خوار احسان..... (یاکریمه) تو کرم کن بی بی  (یاکریمه) دل من به پربزنه  (یا،کریمه)یامی بخشه اره در-  (یا کریمه) من که نوکرم ، بی بی جون برات امضا کن برام ، بی بی جون برات(۳) هرکی هرچی خواست از تو بی بی حتــــی نمک رزق خــــونـش به ســفرش بـی انـدازه دادی بی بی جون آب قم نشونش منم اینجا اومدم کرم کنــــــی داره مارو مـی کُــشه کربوبـــلا یا خودت پر بده یا بکن بی بی یه سفارش مارو به امام رضـا ریزه خوار احسان....  (یاکریمه) تو کرم کن بی بی  (یاکریمه) دل من به پربزنه  (یا،کریمه)یامی بخشه اره در-  (یا کریمه) من که نوکرم ، بی بی جون برات امضا کن برام ، بی بی جون برات(۳) حضرت معصومه (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شب هشت ربیع الثانی آمد شور و غوغا شد گلی از گلشن هادی امام ما هویدا شد دوباره سرزده گل پیغمبری به دنیا آمده امام‌عسکری حسن آمد حسن(۲) گلی از گلشن باغ امامت واشده امشب امام هادی از لطف خدا بابا شده امشب ز یمن مقدمش مدینه گلشن است تمامی جهان ز نورش روشن است حسن آمد حسن حدیثه در بغل دارد یکی ماه دلارایی کنداین طفل زیبایش درعالم جلوه آرایی دهم نور خدا ببوسد روی او مشامش پرشده زعطرو بوی او حسن آمد حسن ز لبهای محبان اینچنین شور و نوا آمد برای یاری دین سومین ابن الرضا آمد شده دل منجلی ز انوار جلی بیامد در جهان چهارمین علی حسن آمد حسن مدینه از قدوم عسکری امشب شده روشن زیمن این گل زیبا همه عالم شده گلشن شده فصل حضور مدینه غرق نور ز یمن مقدمش پر از شادی و شور حسن آمد حسن هر آنکس دیده روی ماه اوگشته خاطر خواهش حدیثه مادرش بوسه زند بر روی چون ماهش مدینه گشته است دوباره با صفا به دنیا آمده گل ابن الرضا حسن آمد حسن من امشب شادم و بااین دلم درسامرا هستم گدای عسکریم از سبوی عشق او مستم تویی مولای من همه هستم حسن ز لطف و مرحمت بگیر دستم حسن حسن آمد حسن بهشت شیعیان عالم هستی بودکویت امام عسکری با دست خالی آمدم سویت کرم کردی آقا شدم مهمان تو امام انس وجان کنار خوان تو حسن آمد حسن رضا یعقوبیان امام عسکری (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بی هوایش پری نمی ماند چشم های تری نمی ماند واژه ی عاشقی وسط باشد واژه ی بهتری نمی ماند تا که قم هست و هست معصومه بی حرم مادری نمی ماند بانوی ما اگر اشاره کنی به تن ما سری نمی ماند با ورود تو و امام رضا عرصه ی محشری نمی ماند یا بدون مقام خواهریت عزت خواهری نمی ماند ای کریمه همه فدای توأییم گریه کن های غصه های توأییم با غم و غصه آشنا بودی مثل یک بغض بی صدا بودی از همان کودکی همان اول غرق دریای غصه ها بودی زخم زنجیر و ساق پای پدر به غم و درد مبتلا بودی راهی ات کرد بغض دلتنگی راهی دیدن رضا بودی تو رسیدی به کشور ما و مورد احترام ما بودی همه گل ریختن روی سرت گرچه از دلبرت جدا بودی یادت آمد دلی که سوزان شد خواهری را که سنگ باران شد خواهری گفت اشک سهم من است ای برادر چقدر دل شکن است ... ...این که یک خواهری نگاه کند به برادر که پاره پیروهن است بدنت را محاصره کردند حاصلش آه، زیر و رو شدن است در همت کرده اند و میبینم نیزه هایی که سهم یک بدن است لشگر کوفه را کفن کردند بدن تو هنوز بی کفن است خواهرت می رود ولی افسوس دلبرش روی خاک پاره تن است در گلو بغض بی صدا مانده بدنت روی خاک جا مانده شاعر : مسعود اصلانی حضرت معصومه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا هر که میخواهد بلا با ما بیاید کربلا هر که بیمار است و از هر در جوابش کرده اند میدهد مولا شفا با ما بیاید کربلا زاده ام البنین سرباز گیری میکند گو به سرباز خدا با ما بیاید کربلا دعوت از مولاست هر کس طالب مهمانی است میزند هاتف صدا با ما بیاید کربلا جامهٔ ماتم بپوش ای دل مُحَرّم آمده گو به چاوش عزا با ما بیاید کربلا بُعد منزل نیست عاشق را همین جا کربلاست آمده اهل سما با ما بیاید کربلا زشت و زیبا را در این بازار با هم میخرند شاه باشد یا گدا با ما بیاید کربلا کربلا هستند برخی، کربلایی نیستند محرم قالو بلا با ما بیاید کربلا از مدینه آمدم بیرون تمنّا کرده ام شخص ختم الانبیا با ما بیاید کربلا من نخواهم رفت زیر بار ظلم ظالمان اهل غیرت، هر کجا با ما بیاید کربلا اهل بحرین اهل مصر اهل یمن اهل عراق اهل ایران هکذا با ما بیاید کربلا جان من، ای اکبر من، دست قاسم را بگیر گو عزیز مجتبی با ما بیاید کربلا هشتم ذیحجه راه افتادم از امّ القرا گفتم اهل کبریا با ما بیاید کربلا با خدای کعبه عهد کربلایی بسته ام تا خلیلش از منا با ما بیاید کربلا در بقیع بودم شب هجران «کلامی» قول داد مادرم خیرالنسا با ما بیاید کربلا
🏴 🏴(سبک با نوای کاروان ) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ میرسد بوی حسین میروم سوی حسین(2) زوار کوی تو شور و نوا دارد " این کاروان عزم کرب و بلا دارد " مولا حسین جانم (2) با همه شور و نوا از نجف تا کربلا(2) موکب به موکب ما سوی تومی آئیم پای پیاده تا کوی تو می آئیم مولا حسین جانم (2) بر لب ما زمزمه یا حسین فاطمه (2) در راه تو مولا ما جان به کف داریم اذن دخولت از شاه نجف داریم مولاحسین جانم (2) حج ما کویت بود قبله ام سویت بود(2) حجاج این وادی خونین پر و بال است حاجی این صحرا بی سر به گودال است مولاحسین جانم (2) جان به قربانت کنم یاد طفلانت کنم(2) مولا نظر کن بر این آه سرد من ای خاک زوارت درمان درد من مولا حسین جانم (2)
🏴 سبک_برمشامم_میرسدهرلحظه_بوی_کربلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بوی عطر کربلا در بزم ما پیچیده است. این مسافر مرقد تن های بی سر دیده است. بوی خاک کربلا دارد تن زوار ما. مرقد مولای مظلومان مکرر دیده است. از نجف می آید و هم از زمین کربلا. مرقد شاه نجف با دیده ی تر دیده است. از زمین کربلا بر ما پیام آورده است. قبر شش گوش شه در خون شناور دیده است. از کنار علقمه با درد و با آه و فغان. دست سقای علمدار و دلاور دیده است. آمد از شهر بلا از کربلا از شهر غم. شهر تن های پر از شمشیر و خنجر دیده است. خاک پای کربلایی طوطیای چشم ما. قتلگاه اکبر آن شبه پیمبر دیده است.
مادر کجا بودی که چشمان تو تار است؟ مادر کجا بودی که زخمت بیشمار است؟ پیشانی تو، ماه پیشانی بلندم آئینه ای از شش جهت در انکسار است مقتل مگر دارد خیابان های این شهر؟ در این حوالی شمر در گشت و گذار است؟ مادر بمیرد پیرهن بر تن نداری مادر بمیرد پهلوان من شکار است انگشترت مثل خودت در هم شکسته مانده نگینی که مرا سنگ مزار است بوسیده رویت را مگر زهرای اطهر اینگونه عطر یاس او در انتشار است با خود نگفتند آرزو داری، جوانی ؟ در خانه مادر داری و چشم انتظار است؟ جان می دهی اما نمی میری تو هرگز جان می دهی و مرگ از تو در فرار است تو می روی ای آرمان من ولیکن با رفتن تو آرمانت بر قرار است از کربلای تو هزاران لاله خیزد یاد تو تکرار شکوه این تبار است این زخم پهلوی تو خواهد کشت ما را این روضه از روز دوشنبه برقرار است طاهره ابراهیم نژاد آکردی
معرفت (1) ای بـرادر از خسیسانِ کـلامُ مَکـرَمت هرزمان دوری بکن از فاقدان مَعرفَت (2) از تمامِ چابلوسانُ دورویان دور باش روحِ انسانیّت است ایدل وَفاُمَعدَلَت (3) چابلوسانُ،دو،رویان راسَزَد گردن زنی چون نباشد در،وجودُ،روح آنها منزلت (4) پایۂ حق سُست شود ازفاقدان مَعدَلَت کشوراسلامیان راکی سَزَداین سلطنت (5) مأمَن حق خالی از أهل ریا باید شود مُحتَکِر،مُفسِد،مُنافِق،جاهلانِ مملکت (6) هریکی باشد بنوعی أنگلِ این جامعه جملگی بی غیرتندوعـاملانِ معصیت (7) دوری از أهل ولاو مشورت نادانی است ای بشرحرف خداباشد،به قرآن مشورت (8) رو به زیـر پـرچـم فـرزانه ها ای با وفـا در جهان خواهی اگرصلح وصفا منفعت (9) ماحصـل آزادفـر بیگـانه شو بـابـی أدب محورِ مُستَحکـمِ دین خدا،است معرفت پایان