.
.
#سرود
#میلاد_حضرت_رقیه سلام الله علیها
#سبک_واسونک
#حاج_رضا_یعقوبیان
امشب از لطف خدا نور خدا شد جلوه گر
نخل بستان حسین بن علی داده ثمر
گل ز گلزار ولا در مدینه وا شده
گل بستان حسین زینت دنیا شده
گل دین رقیه جان
حبل المتین رقیه جان
دختر خورشید عالم ماه انجمن شده
دیده ی مولا حسین ابن علی روشن شده
از سپهر دین حق در جهان سر زده ماه
شیعیان مرتضی آمده چراغ راه
گل دین رقیه جان
حبلالمتین رقیه جان
گلی از گلزار عصمت در مدینه سرزده
دختر آقای بی مثل و قرینه آمده
دختر خون خدا دختری زهرا نماست
همچو زهرای بتول درجهان مشکل گشاست
گل دین رقیه جان
حبلالمتین رقیه جان
از سپهر دین حق ماه دل آرا اومده
شیعیان مرتضی کعبه ی دلها اومده
برحسین داده خدا دختری نیکوسرشت
بیت مولاناحسین می دهدبوی بهشت
گل دین رقیه جان
حبلالمتین رقیه جان
شادمان گشته حسین وبوسه زد بر روی او
گشته بابای رقیه مست عطر و بوی او
از خداوند ودود بر گل حیدر درود
این گل زهرا نما دل ز بابایش ربود
گل دین رقیه جان
حبلالمتین رقیه جان
عالم هستی براین دخت حسین مهمان شود
دردهای عالمی با نام او درمان شود
او بود بنت الحسین زینبین را نورعین
همچو زینب عمه اش دستگیر عالمین
گل دین رقیه جان
حبل المتین رقیه جان
#حضرت_رقیه
با سر رسیدی بی سر گودال باباجان
ار ذوق دارم میروم از حال بابا جان
حس میکنم جا خوردی از وقتی مرا دیدی
راحت بگو در صورتم بابا چه ها دیدی
پا تا سرم را بعد تو غمها عوض کرده
آن دختری که داشتی خیلی بد آورده
یادت میاید شانه و موی کمندم را
دربین دختر بچه ها قد بلندم را
شانه به غارت رفت مویم سوخت درهم شد
قدم دم خیمه به زیر چکمه ها خم شد
یادت می آید چشمهایم آسمانی بود
کارم فقط در پیش تو شیرین زبانی بود
حالا ببین خونمردگی چشمهایم را
لکنت زبان و لرزش بین صدایم را
یادت میاید بازوی من بوسه گاهت بود
هرروز طاق ابروی من بوسه گاهت بود
شلاق ها پییچیده محکم دور بازویم
حالا رد انگشتری مانده به ابرویم
یادت میاید دست بوست میرسیدم من
بین حیاط خانه دائم میدویدم من
نه لب برایم مانده تا که بوسه بردارم
نه میدوم! از بس پدر درد کمر دارم
یادت میاید که ستاره گوش من کردی
روز تولد گوشواره گوش من کردی
پاره شده در وقت غارت لاله ی گوشم
شد گوشواره آلت قتاله ی گوشم
یادت میاید بود پشت پرده ها جایم
با دستهای خود حنا بستی به پاهایم
چشم تو روشن بین هربازار میگردم
انگار خلخالی زجنس خار پا کردم
یادت می آید ای پدر زهرای تو بودم
پیش همه انسیه الحورای تو بودم
در کوچه ی بن بست سیلی بی هوا خوردم
روی شتر از پیرزن ها من عصا خوردم
یادت میاید چند معجر داشتم روزی
یک چادر گلدار بر سر داشتم روزی
بازور چادر را کشیدند از سرم بابا
یک آستین پاره میشد معجرم بابا
یادت می آید عزت شاهانه مارا
امنیتی که بود دور خانه مارا
اینجا خرابه درمیان دید انظار است
جایی که میخوابیم ما نزدیک بازار است
یادت میاید حرمت ناموس حیدر را
دور و بر عمه عمو عباس و اکبر را
امروز ما زنها میان مردها رفتیم
اصلا نمیگویم به تو بابا کجا رفتیم
سیدپوریا هاشمی
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
دردِ غروب، گریهی ما را بلند کرد
این گریه، آهِ طشتِ طلا را بلند کرد
در خواب ناز بودم و من را صدا نزد
در بین خواب بودم و پا را بلند کرد
در راه کار زجر فقط این دو کار بود
یا پشت دست یا که صدا را بلند کرد
همسایهی یهودی ما صبح تا غروب
هنگام پخت بویِ غذا را بلند کرد
او را شناخت عمه به گودال دیده بود
وقتی که پیرمرد عصا را بلند کرد
این خون تازه رنگِ حنای مرا که بُرد
عمه گریست تا کفِ پا را بلند کرد
دیدی میان مجلس نامحرمان شام
طفلت نشست و دست دعا را بلند کرد
از من گرسنهتر که رباب است عمه جان
آنجا کباب بعد کباب است عمه جان
شانه نکش به موی سرم میخورد گره
با خارهای دور و برم میخورد گره
"خیلی یواش"لالهی خود را بغل بگیر
آرامتر سه سالهی خود را بغل بگیر
گلبرگهای لاله کبودی ندیده بود
این دخترِ سه ساله یهودی ندیده بود
پا را گذاشت روی پرِ من پرم شکست
نوشید آب و کاسهی آنهم سرم شکست
زنجیر را که بست النگوی من کشید
زنجیر را گشود به پهلوی من کشید
از لابه لای گیسوی من خار را بکِش
من خوردهام به در نوکِ مسمار را بکِش
خوردم زمین و دختر شامی نگاه کرد
بال و پرم که سوخت حرامی نگاه کرد
حتی به یک سلام محلم نمیدهند
این دختران شام محلم نمیدهند
اصلا صدا کنند مرا هم ، نمیروم
من جز به روی دوش عمویم نمیروم
عمه به گریه گفت که راضی نمیشود
با زخمهای آبله بازی نمیشود
دیدم که باز هدیهای از خود گرفته بود
عمه برام جشن تولد گرفته بود
باید کشید پارچه از روی این طبق
بوی تنور میرسد از بوی این طبق
بابا رسیده پاره گلو روی دامنم
عمه چقدر ریخته مو روی دامنم
این هدیه خوب گریهی ما را بلند کرد
این زخم چوب گریهی ما را بلند کرد
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
دیدم به خواب شمع خرابه شدی پدر
گفتم: چگونه بی تو شبم را سحر بُوَد ؟
گفتی: قرار آخر من با تو امشب است؛
بابا برای وصل تو، چشمم به در بُوَد
روزی به روی دوش عمو بود جای من
حالا به خاک سرد خرابه ست منزلم
حرف نگفته با تو بسی داشتم ولی
دیدم سر تو را و سخن مانْد در دلم
با دستْ اگرکه بر سرِ تو دست میکشم
سیلی زجر چشم مرا تار کرده است
این دنده ی شکسته ی پهلوی من، پدر
کار نفس کشیدن من زار کرده است
حالا که برلبت اثر از خیزران نشست
در راه عشق من لب خود میکنم کبود
موی سرم چو موی تو، آتش گرفته است
دختر ندیده ام که شبیه پدر نبود
عمّه ز راه رفتن من گریه می کند
خیلی شبیه مادر پهلو شکسته ام
بابا بیا و همره خود دخترت ببر
از دردِِ زنده ماندن بعد از تو خسته ام
او با کمک ز عمّه دگر راه می رود
یک دختر سه ساله و افتادگی چنین ؟
لب را گذاشت بر لب بابا و جان سپرد
پایان گرفت قصه ی دلدادگی چنین
وحید دکامین
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
من هم شبیه مادرم زهرا به سختی
پا میشوم از جای خود اما به سختی
بعد از سر تو قاتلت بال مرا چید
پر میزنم از شام عاشورا به سختی
آرامشم بعد از تو دیگر رخت بربست
گفتم به خود می افتم از فردا به سختی
بیش از همه دنبال انگشت تو گشتم
در نیمه های شب تک و تنها به سختی
آب خوشی پایین نرفته از گلویم
من خون دل هم میخورم حتی به سختی
وَ نَحنُ مَثبورونَ مَطرودونَ...ای وای
قومی نیفتاده ست مثل ما به سختی
با استخوان مویه کرده مویه کردم
خود را کشاندم در دل صحرا به سختی
خورد و خوراکم شد لگد با تازیانه
روز رقیه شب نشد الا به سختی
مثل لبان تو تن من هم کبود است
یک جای سالم میشود پیدا به سختی
تو روی نی بودی و من با تاول پا
سویت قدم برداشتم بابا به سختی
دامان خود را فرش راهت کردم از شوق
تا از طبق برداشتم سر را به سختی
این حجم اشک و ناله و دلتنگی ام را
دارد تحمل میکند دنیا به سختی
پهلو به پهلو میشوم شاید بخوابم
آنگونه که انسیه الحورا به سختی...
کاری ندارد از لبت بوسه گرفتن
من بوسه میگیرم ولی حالا به سختی
جان کندن راحت به طفل تو نیامد
جان میکَنم با این جراحت ها به سختی
غساله غسلم میدهد اما به اکراه
غساله غسلم میدهد اما به سختی
علیرضا خاکساری
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
تشنه بودم دشمنت فهمید و سقا را گرفت
کودکی ساحل نشین بودم که دریا را گرفت
با برادرها دلم خوش بود اکبر را زد و
از نگاهم آن عزیزِ ارباّ اربا را گرفت
دید من گهواره جنبان علی اصغر شدم
تیر را در چله کرد و کودک ما را گرفت
کودکی های مرا طاقت نیاورد آخرش
پیش چشمم داخل گودال بابا را گرفت
روی خاک افتادی و تاریک شد بعد از تو دشت
از شب ما لذت خورشید فردا را گرفت
پای نی با دیدنت خوش بودم اما برنتافت
نیزه را برداشت از من آن تماشا را گرفت
دید داری یاد مادر می کنی با دیدنم
از تو و از عمه زینب باز زهرا را گرفت
محسن ناصحی
@rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__سرود
مژده که قمر اومد - وارث حیدر اومد
وان یکاد روی لبهاست - برا علی یه گل پسر اومد(2)
ذکرلبها شمیمه - یاعلی یاعظیمه
نیمه ی ماه رسیده - ولادته آقای کریمه(2)
رحمته حقه که نازل شده
قمره فاطمه کامل شده
کریم ابن کریم اهلبیت
هرکی دیوونشه عاقل شده
مددی ای گل زهرا حسن
آسمون پره نوره - غرق شادی وشوره
اومده سبط اکبر - چشای حسودا کوره کوره (2)
صورتش چو پیمبر - هیبتش مثه حیدر
فاتح جمل اومد - عاشق جمالش شده مادر(2)
سرتا پای این پسر محشره
نورچشم زهرا و حیدره
یوسف حضرت خیرالنساء
ازهمه دلبرا دل میبره
مددی ای گل زهرا حسن
فصل سبز بهاره - دلهامون بی قراره
توی جود وسخاوت - آقای ما همتایی نداره(2)
کریم ابن کریمه - جد عبدالعظیمه
عشق مولا حسن جان - توی دلای ما از قدیمه(2)
خالیه کشکوله دستای ما
مددی یاحسن مجتبی
عیدیمون بده توو ماه خدا
یه شب جمعه بریم کربلا
مددی ای گل زهرا حسن
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
امام حسن (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امیرالمومنین__ع__روضه
دوباره پای غریبی به خانه ام واشد
دوباره اشک یتیمان کوفه دریا شد
دوباره بستری از غصه قسمت ما شد
دوباره خاطره ی تلخ کوچه احیا شد
میان بستر خون داشت دست و پا می زد
همیشه محسن و زهراش را صدا می زد
صدای ناله ی مادر به گوش می آمد
تمام غیرت زینب به جوش می آمد
چگونه خون سرش از گلوش می آمد
غم جدایی از این گفت و گوش می آمد
بمان دوباره عزیزم فقط پناهم باش
میان کوفه ی نامرد تکیه گاهم باش
بگو عزیز دل من مدینه یادت هست
هجوم و حمله و بن بست کینه یادت هست
مغیره بود و تو در این زمینه یادت هست
هجوم میخ در و زخم سینه یادت هست
بلند شو که دوباره دلم زمین نخورد
دوباره طعنه و لبخند آن و این نخورد
بلند شو پدرم بین خانه راه برو
بمان کنارم و با این بهانه راه برو
برا یتیم نوازی شبانه راه برو
دلم گرفته ز دست زمانه راه برو
بلند شو که حسن بین خانه دق نکند
دوباره از غم زخم زمانه دق نکند
بمان کنارم از این سیل آه می ترسم
میان کوفه تک و بی پناه می ترسم
من از غریبی و شهر گناه می ترسم
میان این همه زخم نگاه می ترسم
مخواه تا که اسیر شبی سیاه شوم
مخواه تا که در این شهر بی پناه شوم
خدا کند که تو باشی دلم تکان نخورد
دوباره زخم ز چشمان این و آن نخورد
هجوم غصه به دامان اهل مان نخورد
لب حسینت از این چوب خیزران نخورد
شنیدم از لب مادر ز روضه ی گودال
شنیدم از تن زخمی میان خون پامال
شنیده ام که حسینم غریب می ماند
تمام کرب و بلا بوی سیب می ماند
میان ناله ی غربت عجیب می ماند
برای من فقط امن یجیب می ماند
`سری به نیزه بلند است در برابر من
خدا کند که نباشد سر برادر من
احمد شاکری
امیرالمومنین (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید
هر وقت تر نبود به اجبار تر کنید
من کمتر از گدای شب جمعه نیستم
خانه به خانه دست مرا در به در کنید
بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند
مارا فضیل فرض کنید و نظر کنید
این تحبس الدعا شدن از مرگ بدتر است
فکری برای این نفس بی اثر کنید
باید برای سوختنم چاره ای کنم
این روزه روزه نیست برایم سپر کنید
العفو گفتنم که به جایی نمیرسد
ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید
در میزنیم و هیچ کسی وا نمیکند
پس زودتر امام رضا را خبر کنید
شاعر:علی اکبر لطیفیان
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__سرود
مژده که قمر اومد - وارث حیدر اومد
وان یکاد روی لبهاست - برا علی یه گل پسر اومد(2)
ذکرلبها شمیمه - یاعلی یاعظیمه
نیمه ی ماه رسیده - ولادته آقای کریمه(2)
رحمته حقه که نازل شده
قمره فاطمه کامل شده
کریم ابن کریم اهلبیت
هرکی دیوونشه عاقل شده
مددی ای گل زهرا حسن
آسمون پره نوره - غرق شادی وشوره
اومده سبط اکبر - چشای حسودا کوره کوره (2)
صورتش چو پیمبر - هیبتش مثه حیدر
فاتح جمل اومد - عاشق جمالش شده مادر(2)
سرتا پای این پسر محشره
نورچشم زهرا و حیدره
یوسف حضرت خیرالنساء
ازهمه دلبرا دل میبره
مددی ای گل زهرا حسن
فصل سبز بهاره - دلهامون بی قراره
توی جود وسخاوت - آقای ما همتایی نداره(2)
کریم ابن کریمه - جد عبدالعظیمه
عشق مولا حسن جان - توی دلای ما از قدیمه(2)
خالیه کشکوله دستای ما
مددی یاحسن مجتبی
عیدیمون بده توو ماه خدا
یه شب جمعه بریم کربلا
مددی ای گل زهرا حسن
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
امام حسن (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_خدیجه__س__شور
ام الزهرا - همه ي باورمي
ام الزهرا - برا من محترمي
ام الزهرا - مادر مادرمي
ام الزهرا...
براي مقام تو اين بس
كه ارباب ما تو عاشورا
با يك سينه ي سپر ميگفت
انا اْبنُ خديجةُ الكُبرىٰ
ام المومنيني، دشمنت ذليلِ
يكي از غلامات ، خودِ جبرئيلِ
اسم دختر تو ، ياورِ خليلِ
يا زَوجةَ الرسول ، يا اُمَ البتول ٢
بند دوم
ام الزهرا - به كوريه دشمنا
ام الزهرا - بزودي صحن شما
ام الزهرا - ميشه مثل كربلا
ام الزهرا...
مدينه تو اين شب و روزا
خدايي داره عجب حالي
ولي حيف كه جاي چار گنبد
ميون بقيع شده خالي
شيعه با حرومي ، يكي نميشه
ما آل سعود و ، ميكَنيم زِ ريشه
تو مكه ميخونيم ، يا علي هميشه
الغوث و الامان ، يا صاحب الزمان ٢
بند سوم
ام الزينب - كربلا ميخوام قسم
ام الزينب - به امام رضام قسم
ام الزينب - بي بي يك نگام قسم
ام الزينب...
نديدي به جز بدي از من
نديدم جايي خوبي جز تو
سرِ سُفرتون بودم عمري
قسم به محبتت فُزتُ
اين سينه زناتو ، اربابم عشقه
اين گريه كناتو ، اربابم عشقه
اين شورِ عزاتو ، اربابم عشقه
يا اِسمُكَ الدَوا ، يا ذِكْرُكَ الشِفا ٢
عباس میرخلف زاده
حضرت خدیجه (س)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__سرود
شده پرستاره مه شعبان
رسیده زره یک مه تابان
هویدا شد گلی زیبا
رقیه جان(۲)
مدینه پر از شورش و غوغا
حسین بار دیگر شده بابا
پر از شادی همه دنیا
رقیه جان
رسیده زره دخت ثارالله
بود کودک اما چراغ راه
رقیه غنچه ی طاها
رقیه جان
همه اهل بیت محو دیدارش
زند بوسه بابابه رخسارش
شده خندان همه لبها
رقیه جان
حسین را بود هدیه ی داور
گل فاطمه ،هستی حیدر
بود این گل گل طاها
رقیه جان
ضریح رقیه صفا دارد
حریمش بوی کربلا دارد
بود این گل امید ما
رقیه جان
حریمت بود کعبه ی دلها
بود نام تو ذکر محفل ها
به حال ما نظر فرما
رقیه جان
رضا یعقوبیان
حضرت رقیه (س)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امیرالمومنین__ع__روضه
مسجدكوفه اي خدا،پر ازنواي حيدراست
رسدنداي قدقتل،شام عزاي حيدر است
شيعه شب عزا بود،غزاي مرتضي بود
كشته شده شير خدا،صاحب عزا خدا بود
ديده به ره ناله كنان،منبر و محراب علي
به روي دست حسنين،پيكر بي تاب علي
تيغ عدو نشسته بر فرق علي مرتضي
بر لب زينبين بود،زمزمه يا ابتا
خيل ملك در آسمان،گريه كنان براي او
زاشك چشم كودكان،غلغله در سراي او
اي شيعه ها گريه كنيد،محشر غم به پاشده
مثل شفاي فاطمه،درد علي دوا شده
آسمونم اشك ميريزه ،تو ماتم شير خدا
عمر علي تموم شده ،كوفه شده كرببلا
***
امیرالمومنین (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امیرالمومنین__ع__روضه
زبان حال امام حسین (ع) با امیرالامومنین(ع)
ای تو تمام رحمت یزدان نفس بکش
بابای مهربان یتیمان نفس بکش
از زندگی به جز غم و غربت ندیده ای
ای تو ستم کشیده ی دوران نفس بکش
بنگر که روی سینه ی تو گریه می کنم
آرامش دو دیده ی گریان نفس بکش
با بودن تو غم به دل من حرام بود
دنیا بدون توست چو زندان نفس بکش
مادر که رفت دلخوشی ام بود مِهر تو
بر دلخوشیّ من نده پایان نفس بکش
سی سال بوده ای تو عزادار مادرم
شد رفتنت برای تو سامان نفس بکش
زخمی که وا شده به دلت وقت غسل او
با تیغ دشمنت شده درمان نفس بکش
گفتی ز کربلا و جسارت به اکبرم
از خواهشم به او که علی جان نفس بکش
صورت به صورتش بگذارم بگویمش
ای جان من شدی زچه بی جان نفس بکش
داغت تمام موی پدر را سپید کرد
ای تو قرار قلب پریشان نفس بکش
اکبر به خاطر دل عمّه بلند شو
بنگر که عمّه آمده میدان نفس کش
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
امیرالمومنین (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
✅ مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
تحویل_سال✅
بسم الله الرحمن الرحيم
یا رحمن و یا رحیم
السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِی وَ عَلَى آبَائِهِ
🆔http://eitaa.com/torkiy
مگر نه فصل بهار آمده، بهار کجاست
بهار ماست گل روی یار، یار کجاست
یا بن الحسن...
کجایی آقا جانم...
دل پیاده ام از پا فتاد و رفت ز دست
ندیدم عاقبت، آن یار تک سوار کجاست
یک سال دیگه ام از عمرم تمام شد...
یک سال دیگه ام گذشت...
میترسم آخر دفتر عمرم به پایان برسه و...
امام زمانم رو نبینم...
ندیدم عاقبت، آن یار تک سوار کجاست
نوشته افضل اعمال انتظار فرج
زهی حدیث، ولی مرد انتظار کجاست
به بی قراری دل های بی قرار قسم
قرار این همه دل های بی قرار کجاست
آقا...شیعیان شما...
از اول سال...
به همدیگه ميگفتند...
ان شاء الله امسال سال فرج باشه...
اما آقا... سال ما به آخر رسید و...
بازم شما نیومدید...
ای قرار دل شیعه...کجایی...
به برگ برگ شقایق نوشته این مصراع
که باغبان گلستان روزگار کجاست
یا بن الحسن ، یا بن الحسن
توی این روزهای اخر...
بزار سفره سال مون رو با مدینه جمع کنیم...
امید گمشدۀ اهل بیت رُخ بگشا
بگو که مادر سادات را مزار کجاست
✍( سازگار)
یا بن الحسن...
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
🔸عـیـد اسـت ولـی بـدون او غـم داریـم
عـاشـق شـده ایـم و عـشـق را کـم داریـم
ای کـاش کـه ایـن عـید ظـهـورش بـرسـد
ایـنـگـونـه هـزار عـیـد بـا هـم داریـم
عیدم بدون وصل رویت شام هجران است
چشمان خشکم بیقرار فصل باران است
نزدیکی خیمه نشستن شرط وصلت نیست
هرچند تکریم گدا کار کریمان است
یک روز هم نگذاشتم سر در بیابانت
سجادهء عشاق تو خاک بیابان است
شد آبرو ریزی ولی باز آبرو دادی
گفتند آلوده شده، گفتی پشیمان است
طفلی که گریان شد محبت می چشد آخر
هرچند از دید همه عالم پریشان است
اینبار تکلیف مرا با خود مشخص کن
آقا بیا که نوکرت بدجور حیران است
دیگر چنان اول سراغم را نمی گیری
لعنت به هرکس گفته که دل کندن آسان است
زندان که یوسف را نشانم داده زندان نیست
دنیا که ما را کنج عزلت بُرده زندان است
طعم تقرب را چشیدم در نجف بهتر
آنجا غریبه می رسد انگار مهمان است
سه سال دارد میشود دور از حرم هستم
انگور شیرین ضریحش زیر دندان است
✍رضا_دین_پرور
الْسَلٰامُ عَلَیْکَ یٰا ابٰاصٰالِحَ الْمَهْدیٰ(عج)
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ..»
سال_1401_مبارک 🌷
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
.
#سرود
#میلاد_حضرت_رقیه
#سبک_لعن_بی_پایان
#شور
تو شبه بارون دل شده مجنون
اومد رقیه و شده، خوشحال آقامون
ماهه آفاقه نوره اِشراقه
شبیه گل رو دامنِ، ام اسحاقه
چون گل یاس و میخکه
به شأن اون.. تبارکه
همه حسینیا میگن
تولدش مبارکه
خوش اومدی خوش اومدی یارقیه جان..
محشر محشر دلبر اکبر
برای زینب اومده، همدم و یاور
روح اعطیناس کوثر باباس
عرصه ی پادشاهیشَم، شونه ی سقاس
سه ساله بوده کربلا
تو کوفه و شام بلا
با گریه هاش نقشه های
یزید و کرده بر مَلا
خوش اومدی خوش اومدی یارقیه جان..
باز شب میلاد میزنم فریاد
رقیه اِی روحِ کرم.. ، خونه اَت آباد
عمهی سادات روح عبادات
با دستای کوچیکتون، شد روا حاجات
تو جشن میلاد شما
دلامون و صفا میده
هِدیّه صاحب الزمان
دمشق و کربلا میده
خوش اومدی خوش اومدی یارقیه جان..
جاشه با نفرت با همه غیرت
امشب به منکر بی بی، بکنیم لعنت
با همه ایمان از دل و از جان
لعنت بگیم به زجر و به، خولی و سَنان
لعن خدا به حرمله..
به شمر و به ابن زیاد
بعد یزید این شبارو
لعن عمر میگم زیاد
لعنت به دشمن شما یارقیه جان..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_میلاد_حضرت_رقیه_س
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها_ولادت
/
#امام_حسین_ع_مناجات_پایان_سال
#امام_حسین_ع_مناجات_سال_جدید
#سال_جدید
در کوچه های روضه به اقبال می رسیم
داریم می رسیم اگر کال می رسیم
یک ماه،نه دوماه،نه در گریه بر حسین
داریم به نتیجه ی یک سال می رسیم
@hosenih
هرجا که مجلسی ست مُزیّن به اهل بیت
با پا نمی رسیم نه،با بال می رسیم
فی الحال با حسین اگر حال ما خوش است
آینده نیز ما به همین حال می رسیم
با هدیه کردن صلواتی، به کردگار؛
اینگونه با محمد و با آل می رسیم
ما «گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر»
درانتقال روضه چنین لال می رسیم
هرشب برای ما شب عید است با حسین
یعنی به یا محول الاحوال می رسیم
@hosenih
مثل مُخَدَّرات حرم زجر می کشیم
وقتی به گوشواره و خلخال می رسیم
حالا که بین ما سخن دوست خوشتر است
از هرچه بگذریم به گودال می رسیم
شاعر: #مهدی_رحیمی_زمستان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_سال_جدید
#زیارت_کربلا
بیمار دوری از تو و شش گوشهی توام
دردا دوبــاره بــــاز دوا قسمتــم نشــد
بــا گــریـه میروم حــرم سیــدالکــریم
تحــویــلِ ســال کــرب و بلا قسمتم نشد
شاعر: #عماد_بهرامی
@hosenih
#امام_حسین_ع_مناجات_سال_جدید
کوکب بی زوال ، حسین
بی بدل بی مثال ، حسین
ذوالکرم ذوالجلال ، حسین
ذکر تحویل سال ، حسین
عید یعنی مرا بخرد
شب جمعه حرم ببرد
عید یعنی نگاه حسین
دیدن روی ماه حسین
زندگی در پناه حسین
جان سپردن به راه حسین
دل اگر کربلا بشود
احسن الحال ما بشود
شاعر: #محمود_مربوبی
@hosenih
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
از زمستان گذشتن آسان نیست
بازگرد و بهار کن مارا
پدر کودکان سرگردان
عید شد! نو نوار کن مارا
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
@hosenih
#یاعلی
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#مدح_امیرالمومنین
#سبک_و_شعر
عمل کن شاعر مسکین به فرمانی که من دارم
رسان پیغام من را بر محبانی که من دارم
برای هر دو دنیایش کفایت میکند لطفم
اگر دستی زند سائل به دامانی که من دارم
به مسکین و یتیم و آن اسیر افطار خود دادم
چه غم دارد گدا بر دل از احسانی که من دارم
برای دردِ بیماران اگر درمان دهد عیسی
کجا درمانِ او باشد چو درمانی که من دارم؟
امیرالمومنین تنها به من باشد برازنده
ندارد هیچ کس اینگونه عنوانی که من دارم
اگر که پرده ها افتد ، میان و من و معبودم
نمیگردد زیاد و کم از ایمانی که من دارم
صف دشمن به وقت جنگ حیرانند و سرگردان
دلیران را به تن رعشه ز جولانی که من دارم
به یک ضربه در خیبر ز جا کندم همه دیدند
یدالله است بی تردید دستانی که من دارم
نه تنها در جوانمردی شبیهم نیست بی تردید
نظیرش نیست این شمشیرِ برّانی که من دارم
به دنبال ورق های به روی نیزه میرفتند
دریغ از اینکه جایی نیست قرآنی که من دارم
تمامِ جن و انس و حور و قلمان تحت فرمانم
کجا دارد کسی ملک سلیمانی که من دارم؟
برای بحث علمی یا که دینی علمِ هر عالِم
رسد آیا به گردِ علمِ سلمانی که من دارم؟
به بیت الله آغازم ، به محراب دعا پایان
که دارد این چنین آغاز و پایانی که من دارم؟
شاعر: یونس وصالی (یونس)
@babollharam
مدح #حضرت_رقیه سلام الله علیها
خبر دهید به عالم ملیکه می آید
خبر دهید به شیعه شفیعه می آید
خبر دهید به زینب که نور چشمانت
سه ساله علویه رقیه می آید
تو آمدی و زند خنده بر رخت ارباب
چقدر مثل حسین و شبیه زهرایی
تمام عالم امکان شود به قربانت
برای جمع گدایت امید فردایی
سه ساله ای و تمام فلک ثناخوانت
شمار جن و ملک خادمان درگاهت
مقام ساره و آسیه هاجر و مریم
کم است در قبل آن مقام والایت
تمام دلخوشی اکبر است این بانو
شبیه فاطمه هم کوثر است این بانو
اگر دلت حرم شاه سرجدا خواهد
جواز کرب و بلا هست دست این بانو
ز عمق جان بزنم جار یا رقیه مدد
دوای درد گرفتار یا رقیه مدد
به یاد تشنگی اش ظهر روز عاشورا
نوای من دم افطار یا رقیه مدد
دلم خوش است ز روز الست حیدری ام
همیشه و همه جا در ولایت علی ام
تمام فخر من این است روز محشر که
یه عمر سینه زن و هیئت رقیه ای ام
عمو به نام سه ساله عجیب حساس است
به روی دوش ابالفضل جای هر روزش
خدا کند که نگیرند از او عمویش را
که دست زجر بیفتد به شانه و مویش
تو قول دادی عمو در کنار من باشی
همیشه و همه جا سرپناه من باشی
اگر نباشی عمو حرمله که شیر شود
دلت می آید عمو، زینبت اسیر شود
دلت می آید عمو که رقیه پیر شود
شاعر: حمیدرضا قناعتیان
۲۸ اسفند ۱۴۰۰
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#سبک_و_شعر
@babollharam
🔻شور حضرت سیدالشهدا (ع)
تقدیم به همه پیر غلامها و نوکرهای حضرت سیدالشهدا (ع)
_________________________
1️⃣ بند اول
لحظههای نوکری میگذره و
تازه من خودم پیدا رو میکنم
تو همین هروله و سینهزنی
یاد جمع پیر غلاما میکنم
یاد حاج احمد کافی
ناد علیِ کربلایی
یاد حاج علیِ آهی
همه مردای خدایی
عطر بهار و سوز صدا و
نوکری نیست نخونده شعر سازگار و
گرد حرم دویده ام صفا و مرو دیده ام
هیچ کجا برای من کرببلا نمیشود
"کربلا کربلا اللهم ارزقنا"
_________________________
2️⃣ بند دوم
پیر غلام آذریزبون اگه
بگه یا حسین دلت رو میبره
حاج کلامی نفسش حیدریِ
شعراشو حضرت زهرا میخره
یاد حاج اصغر زنجانی
میگه از ربابُ میسوزه
هرکسی رو من دیدم محو
یاحسین حاج فیروزه
یاد قدیم و روضه میگیریم و
میای بخونیم نوحه حاج سلیم و
زینب زینب
الگوی وفا زینب
آماج بلا زینب
هر درد دوا زینب
غم قهرمانی
زهرا نشانی
ای روح با ایمان
جانیم سنه گوربان
_________________________
3️⃣ بند سوم
هرچی نوکریم قدیمیتر میشه
رنگ و بوی پیرغلاما میگیرم
اگه سنگم بزنی هم یاحسین
من از این خونه که جایی نمیرم
یاد سوز کوثری ها و
روضه های غرق در نور و
نغمهٔ غلامعلی ها و
اونا یادمون دادن شور و
حس حضوره که پر ز شوره
تو ذهن من این نوحهٔ حاج منصوره
بیا نگار آشنا
شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود
شها تو مفتخر نما
ای گل وفا حسین
معدن سخا حسین
میکشی مرا حسین
"میکشی مرا حسین"
✍️#عبد_الزهرا
@babollharam