eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ای آخریـن امید رسـالت خوش آمدی خورشید آسمـان عـدالت! خوش آمدی سر تا به پات قدر و جلالت! خوش آمدی بنیان‌کن اساس ضلالت! خوش آمدی با مقدم تو گشت زمین رشک آسمان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان اسلام بـا ولادت تـو بـاز جـان گرفت روی ندیـدۀ تـو دل از آسمـان گرفت دیـن بـا ولایتت شرف جاودان گرفت «حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت» جاء الحقت رسید بـه گوش جهانیان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ای از خدا سلام به جسم و به جان تو آوای وحـی می‌شنــوم از زبــان تو دل‌بـرده از پـدر ز مـلاحت بیان تو قرآن بخوان که بوسه زند بر دهان تو ای عمر وحی از نفست گشته جاودان عجل علـی ظهورک یا صاحب‌الزمان میـلاد تو ولادت خوبان عالم است عید هزار موسی و عیسی‌بن‌مریم است میـلاد اهـل‌بیت رسول مکرم است میـلاد دیگـر شهـدای مکرم است میـلاد سیدالشهــدا را دهـد نشـان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان بازآ که اولیای خـدا چشم‌شـان به توست یـاران سیدالشهــدا چشم‌شـان به توست سرهای تشنه گشته جدا، چشم‌شان به توست مکه، مدینه، کرب‌و‌بلا چشم‌شان به توست کعبه گشوده چشم به راه تو همچنان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ما از تو دور و جای تو پیوسته بین ماست روی ندیـده‌ات همـه جا نور عین ماست چشم انتظار ماندن ما دین و دِین ماست جمعـه گــواه نالـۀ ایـن الحسین ماست یک جمعه این سوال نیفتاده از زبان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان تو خود شبان و این رمه در انتظار توست چشم جهانیـان همـه در انتظار توست مولا! بیـا کـه فاطمـه در انتظار توست خورشید نهـر علقمـه در انتظار توست بر بازوی عموی خود این جمله را بخوان عجـل علی ظهـورک یا صاحب‌الزمان تو غایبی و خلق جهان در حضور توست ملک خـدای عزوجـل غـرق نـور توست جای تو خالی است و جهان پر ز نور توست آقـای عیدهــا همـه روز ظهــور توست از چشم ما نهانی و در عالمی عیان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان بی تـو شـب سیــاه شـده روزگار ما بی ‌تو شده است خنده گل نیش خار ما رنـگ خـزان گرفتـه سراسر بهـار ما بــازآی ای قــرار دل بـی‌قــرار ما بازآ که ذکـر مـا شده الغوث الامان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان کی می‌شود که پای به چشم بشر نهی؟ عمامــۀ رسـول خـدا را به سر نهی بر قلب دشمنـان ولایت شـرر نهی تا یک نظر به جـانب اهل نظر نهی رخ بر تمـام منتظـرانت دهـی نشان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ای زخــم پیکـر شهــدا بی‌قرار تو چشم علی به دست تو و ذوالفقار تو فریـاد انتقـام شهیـدان شعـار تو لبخند می‌زند عموی شیرخوار تو کای دست انتقـام خداونـد لامکان! عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان دست حقّی و کاتب لوح و قلم تویی بهـر ظهـور، بیـن امامان علم تویی بگشای رخ که هادی کل امم تویی مـولا! بیـا! بیـا! کـه امام حرم تویی گویـد بـلال بـر تـو به بام حرم اذان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ای دست اولیــای الهـی به دامنت جوشن کبیر در صف پیکار جوشنت پیـــراهن حسیــن، بـرازندۀ تنـت «میثم» تمام چشم شده بهر دیدنت چشمش بود به راه تو، اشکش به رخ روان عجـل علـی ظهورک یا صاحب‌الزمان
بسم‌ الله الرحمن الرحیم مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟! زمین را مگر نورباران نکردیم ؟! مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟! شبِ تار را غرقِ شب‌بو نکردیم ؟! مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟! سر کوچه را طاق‌نصرت نکردیم ؟! مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟! قلم‌ها سلاحِ ظهورش نبودند ؟! مگر مرغِ آمین‌مان در قفس بود ؟! دم ربّناهایمان بی‌نفس بود ؟! مگر العجل‌هایمان دیردَم بود ؟! سرِ سفره‌ی ندبه‌ها چای، کم بود ؟! مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟! تهِ هفته‌ها را به نامش نکردیم ؟! چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟! چرا برنمی‌گردد از راهِ غیبت ؟! چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟! کجای عمل‌هایمان گیر دارد ؟! جوابِ چراهایمان هم سوال است مگر آرزوی وصالش محال است ؟! نگو آرزویش محال است، هرگز ! نگو دیدنش در خیال است، هرگز ! زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید اگر حرف‌مان حرف باشد می‌آید
بسم‌ الله الرحمن الرحیم خشک شد این مزرعه، باران نمی‌آید چرا؟ عید هم آمد ولی مهمان نمی‌آید چرا؟ شیخ، همراه ِ چراغش منتظر مانده هنوز... پرسشش این است که: "انسان نمی‌آید چرا؟" یکه تازی می‎کند قوم ِ ثمود و لوط و عاد مانده‌ام من در جهان طوفان نمی‌آید چرا؟ سامری گوساله بازی می‌کند، موسی کجاست؟ ای خدا! پس لوح ِ دَه فرمان نمی‌آید چرا؟ سوی چشمم کم شده از گریه‌های ندبه‌ام یوسف ِ گمگشته‌ی کنعان نمی‌آید چرا؟ من دعای عهد می‌خوانم به امید ِ طلوع آفتاب ِ نیمه‌ی شعبان نمی‌آید چرا؟
  زلفت اگر نبود، نسیم سحر نبود گمراه می شدیم نگاهت اگر نبود مهر شما به داد تمنای ما رسید ورنه پل صراط، چنین بی خطر نبود تعداد بی نظیریتان روی این زمین از چهارده نفر به خدا بیشتر نبود پیراهن، اشتیاق نسیمانه ای نداشت تا چشم های حضرت یعقوب تر نبود ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟ ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟ این جشن ها برای تو تشکیل می شود این اشک ها برای تو تنزیل می شود رفتی، برای آمدنت گریه می کنم چشمان ما به آینه تبدیل می شود بوی خزان گرفته ی پاییز می دهد سالی که بی نگاه تو تحویل می شود ایمان ما که اکثراً از ریشه ناقص است با مقدم ظهور تو تکمیل می شود تقویم را ورق بزن و انتخاب کن این جمعه ها برای تو تعطیل می شود ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟ ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟ ای آخرین توسل خورشید بام ها ای نام تو ادامه ی نام امام ها می خواستم بخوانمت اما نمی شود لکنت گرفته زبان کلام ها ما آن سلام اول ادعیه ی توییم چشم انتظار صبح جواب سلام ها حالا چگونه دست توسل نیاوریم وقتی گدا به چشم تو دارد مقام ها ! از جانماز رو به بهشت خدائیت عطری بیاوریم برای مشام ها ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟ ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟ ای التماس و خواهش بالا دوازده ظهر اذان عقربه ی ما دوازده من حقم است هشت گرفته ام یک جمله هم نساخته ام با دوازده با چند نمره باشد اگر، رد نمی شوم؟ یک، دو، سه، هفت، هشت، نه آقا دوازده بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند ای نمره ی قبولی دنیا، دوازده ثانیه های کند، توسل می آورند یا صاحب الزمان خدا، یا دوازده ! حالا که ساعت تو و چشم خدا یکیست آقا چقدر مانده زمان تا دوازده؟ امروز اگر نشد ولی یک روز می شود ساعت به وقت شرعی زهرا، دوازده ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟ ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟ هر شب کنار پنجره های وصال تو حرف تو بود و آمدنی که قرار بود آن روزها که بوی تو در سال می وزید پاییز هم برای درختان بهار بود ! حتی نگاه کردن خورشید جمعه هم نذر ظهورت دولت چشم نگار بود جمعیتی به ناله ی ما گریه می شدند از بس که آه ندبه ی ما گریه دار بود ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟ ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟ دارد دوباره میوه ی ما کال می شود پرواز ما بدون پر و بال می شود در آسمان و در شب شعر خدا هنوز قافیه های چشم تو دنبال می شود یعنی تو آمدی و همه گرم دیده اند وقتی کنار پنجره جنجال می شود روز ظهور تو که دقایق، ستاره ایست روشن ترین خاطره ی سال می شود بیش از تمام بال و پر یا کریم ها دست کبود فاطمه خوشحال می شود ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟ ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟ 🔸شاعر: ___________________________
زیباترین بهانه برای سرودنی تنها دلیل خلقت بود و نبودنی با تو شروع میشود این بار شعرمن زیرا فقط تویی تو هوادار شعر من گلواژه ی تمام غزل ها قصیده ها سبک جدید گویش و طراح ایده ها پایان خواب های دروغین به دست توست جان دوباره دادن بر دین به دست توست میخوانمت به نام خودت آسمان عشق سوگندمیخورم به تویعنی به جان عشق از سختی تمامی دوران دلم گرفت از این همه گناه فراوان دلم گرفت ازاین همه دورویی وبی مهری و نفاق از قحطی و نبودن ایمان دلم گرفت نوری که بی تو جلوه کند تار می شود حتی بهشت بی تو همان نار می شود بی سمت وسوترازهمه ی بادهای شهر حرف رسیدن تو چه تکرار می شود این روزها بدون تو شب جلوه میکنند این آسمان بدون تو آوار می شود باید بیایی از سفر ای سایه ی سپید خورشید از نبودن تو تار می شود دنیا مرابه غیرتو مشغول کرده ست در غرب ضدِّ آمدنت کار می شود تو نیستی و این همه بغض ترک ترک دارد به روی سینه تلمبار می شود پس زودتر بیا ز سفر ای صبور من آخر شکست پای ظهورت غرور من برگرد تا که آینه ها بی تو نشکنند آیینه ها حکایت جان و دل منند برگرد تا که خنده شودگریه های ما پیش خدا رود نفس " ای خدای ما " برگرد ای طراوت سرسبز باغ ها پایان بده به عمر دراز فراق ها برگرد اصل مطلب و خاطر نشان عشق سوگند میخورم به تویعنی به جان عشق ما هر چه می کنیم که آدم نمیشویم بر خیمه گاه سبز تو محرم نمیشویم تقصیر ماست این همه دوری و انتظار ما حق مان همیشه خزان است نه بهار ما عاشقیم و هیچ دعایی نمی کنیم ما فکر می کنیم ریایی نمی کنیم ما بیخودی به نام تو سوگند میخوریم وقتی که از گناه و جهالت همه پُریم ما که لیاقت تو و عشقت نداشتیم بیخود به روی نام خود"عاشق"گذاشتیم 🔸شاعر:
امشب از باد صبا، بوی کسی می‏شنوم هر نفس، بوی مسیحا نفسی می‏شنوم مژده‏ی آمدن دادرسی می‏شنوم اندرین بادیه بانگ جرسی می‏شنوم حمدلله که از آه اثر کرده‏ی ما خبری می‏رسد از یار سفر کرده‏ی ما شب قدر است شب نیمه‏ی شعبان، آری ریزد امشب به جهان رحمت یزدان آری می‏دمد روح دگر در تن ایمان، آری می‏رسد مصلح کل، منجی انسان آری‏ لیله‏ی نیمه‏ی شعبان، سحری خوش دارد سحر نیمه شعبان، اثر خوش دارد خلف منتظر عترت طاها آمد زاده‏ی منتقم حضرت زهرا آمد بندگان! خاک ببوسید که مولا آمد گو به فرعون زمان، ثانی موسی آمد آن که رسم ستم از روی زمین بردارد که به عالم، اثر از جور و جفا نگذارد غیر ازو نیست کسی رهبر و سرور، ما را لطف او سایه برانداخته بر سر، ما را رسد از میمنتش رزق مقدر، ما را آید از مرحمتش رحمت داور، ما را قلب عالم بود و زنده همه عالم ازوست چشمه‏ی رحمت و گلزار جهان خرم ازوست این شب تیره به پایان رسد انشاءالله یوسف از مصر به کنعان رسد انشاءالله‏ دردها را همه درمان رسد انشاءالله چون که آن حجت یزدان رسد انشاءالله اندر آن روز که او سر ز یهودان گیرد شیعه‏ی بی سر و سامان، سر و سامان گیرد یارب! آن منتظر اهل ولا را برسان یارب! آن ریشه‏کن ظلم و جفا را برسان یارب! آن زنده ‏کن صدق و صفا را برسان یارب! آن ریشه‏کن ظلم و جفا را برسان برسان آن که بود مبتکر صلح جهان تا ازو، روی زمین پر شود از امن و امان به خدا بار فراق تو کشیدن سخت است جرعه‏ای از می وصلت نچشیدن سخت است هر سخن جز سخنی از تو شنیدن سخت است همه را دیدن و روی تو ندیدن سخت است ای ز نور تو دل و دیده فروزان ما را در غم خویش ازین بیش مسوزان ما را ای نظام دو جهان بسته به تار مویت انس بگرفته دل ما به سر گیسویت دیده گر قابل آن نسیت که بیند رویت سوی عالم نظری، ای دل عالم سویت از همه عالم و آدم به خیال تو خوشیم در شب هجر به امید وصال تو خوشیم ای که اکناف جهان، سفره‏ی عام تو بود رشحه‏ی فیض ابد، ریزش جام تو بود مصلح کل تویی و صلح به نام تو بود رجعت آل علی بعد قیام تو بود این تویی آن که جهانت همه تسخیر شود دولت آل علی از تو جهانگیر شود 🔸شاعر:   ___________________
ای بر فراز چرخ، رسیده خروشتان بر طوفان نوح کرده به پا، جنب  و جوشتان پیوسته بود بار ولایت به دوشتان من مهدی‌ام که ناله‌ام آید به گوشتان بیش از هزار سال گذشته ز غربتم جانم به لب رسیده از این طول غیبتم   یک خلق با منند و ندانند کیستم قومی‌ شدند منکر و گویند نیستم   بیش از هزار سال غریبانه زیستم چون مادرم به کوه و بیابان گریستم   من وارث غریب غریب مدینه‌ام فریاد بی صداست نفس‌ها به سینه‌ام   نسل جوان که دیدۀ مهدی است سویتان ای کوثر ولایت ما در سبویتان   با ماست در عیان و نهان گفتگویتان در هر نفس ظهور من است آرزویتان   دست دعا بلند به سوی خدا کنید ریزید اشک و بر فرج من دعا کنید   دشمن حقیر عزّت و مجد و غرورتان فریاد ماست زمزمۀ سوز و شورتان   فتح و ظفر تجلّی فیض حضورتان تابیده در سراسر اسلام نورتان   قرآن غریب و در طلب یاری شماست مهدی در انتظار وفاداری شماست   من کشتی نجاتم و در گل نشسته‌ام من یوسف و ز دوری یعقوب خسته‌ام   من داغدار مادر پهلو شکسته‌ام در طول غیبتم به شما چشم بسته‌ام   عمری به سینه حبس شده دادهای من داد شماست پاسخ فریادهای من   روزی که چشم آل محمّد به خون نشست روزی که دست جدّ مرا دست فتنه بست   روزی که دست مادر مظلومه‌ام شکست روزی که رفت محسن شش ماهه‌اش زدست   در اوج گریه گرم دعا بود مادرم بالله قسم به یاد شما بود مادرم   آماده تا که روز ظهورم فرا رسد فریاد من زکعبه به خلق خدا رسد   پیغامم از مدینه به اهل ولا رسد در سامرا و در نجف و کربلا رسد   آنجا نوید وصل به خلق جهان دهم بر شیعه قبر مادر خود را نشان دهم   آماده، ‌ای تمام جوانان پاک جان آماده، ‌ای همه سپه صاحب الزّمان   آماده، ‌ای سرشک من از چشم تان روان آماده، ‌ای به مکتب ما داده امتحان   ترک گناه و پیروزی از ما عبادت است این بهترین مسیر جهاد و شهادت است   لبّیک ‌ای به سینۀ یاران خروش تو لبّیک ‌ای تمام نداها به گوش تو   لبّیک ‌ای حیات بشر جرعه نوش تو لبّیک ‌ای لوای حسینی به دوش تو   ای قطره قطره خون دل ما، جواب تو ایثار ماست منتظر انقلاب تو   تو دادخواه خون خدایی، بیا بیا تو آخرین چراغ هدایی، بیا بیا   تو زنگ غم ز سینه زدایی، بیا بیا تو نجل سیّد الشّهدایی، بیا بیا   عالم دهد ندات که الغوث و الامان عجّل علی ظهورک یا صاحب الزّمان 🔸شاعر: ___________________________
نذر یار است، میان تن اگر جان داریم هرچه داریم ازین نیمه ی شعبان داریم اشتیاق دل دیوانه ی ما دیدنی است خنده بر چهره ولی دیده ی گریان داریم @hosenih از عطا و کرم حضرت نرجس خاتون عشق دلدار، در این سینه فراوان داریم هر که هر چیز دلش خواست بگوید اما ما به برگشت گل فاطمه ایمان داریم عهد بستیم که جان بر کف مهدی باشیم با نبی و علی و فاطمه پیمان داریم خودمانیم چه عیدی؟! چه سرور و جشنی؟! تا که دلبر نرسد، حال پریشان داریم سر و سامان همه از اوست، اگر سر نرسد... تا ابد زندگیِ بی سر و سامان داریم تا که فریاد زند بانگ أناالمهدی را تا همان دم به خدا غصه ی هجران داریم کاش با آمدنش، روشنی دیده شود تا به کی گریه ی خود، از همه پنهان داریم؟ کاش یک بار به ویرانه ی ما سر بزند کاش این جمعه ببینیم که مهمان داریم مطمئنیم شب نیمه ی شعبان، حرمِ... کربلا رفته و ما پاره گریبان داریم ای ملائک برسانید بر آن شاه کرم روسیاهیم و همه حاجتِ غفران داریم برسانید که در صحن قدیم الاحسان التماسِ کرم از معدن احسان داریم سالیانی است که ما منتظران، دیده ی تر... یاد خشکیِ لب سیدالعطشان داریم @hosenih آتشی را که میان دل خود داشته ایم از غم غارت ارباب، کماکان داریم نعل، خوش یُمن نبوده است، بدانید که ما دل پُر از سُم و از نعل ستوران داریم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعد سرما بهار می آید لطف پروردگار می آید بی قراری؟ قرار می آید به سر این انتظار می آید جام اعلاتری دهید امشب باده ی کوثری دهید امشب مژده بر عسکری دهید امشب دلبرِ گل عذار می آید @hosenih عید موعودِ نیمه ی شعبان روز مسعودِ نیمه ی شعبان برکت و جودِ نیمه ی شعبان ناجی روزگار می آید پسر نرجس، آفتاب زمین بهجت و شور هر دل غمگین آرزوی تمام صدیقین نور لیل و نهار می آید مهر جانانِ خود نگه دارید در دل، ایمان خود نگه دارید عهد و پیمان خود نگه دارید مرد باشیم، یار می آید لحظه لحظه گناه من را دید واسطه شد، خدا مرا بخشید باز چشم از معاصی ام پوشید با بدی ام کنار می آید دیده ام اشک بار می بیند همه را جز نگار می بیند مثل یعقوب، تار می بیند مرهمِ چشم تار می آید از کرامات حضرتش خجلم مِهر خود ریخت بینِ آب و گلم نخلِ خشکیده ی کویرِ دلم... ...با نگاهش به بار می آید شده قلبم به ذکر او مأنوس مُحرمش نیستم هزار افسوس خسته ام از فراق، نه مأیوس مژده بر دل، نگار می آید چهره اش انعکاسی از مادر روی دوشش عبای پیغمبر بر سر خود عمامه ی حیدر یار با اقتدار می آید هیبتش مثل هیبت زهرا وارث نور عصمت زهرا باز با یادِ غربت زهرا... ... بر دل او فشار می آید می شود دولتش به نام حسین سر دهد در جهان، پیام حسین می رسد روز انتقام حسین صاحب ذوالفقار می آید @hosenih روضه با آه و ناله می خواند روضه از باغ لاله می خواند گر که از آن سه ساله می خواند چشم ما هم به کار می آید یاد عمه رقیه و حالش یاد آتش گرفتنِ بالش یاد حال کنار گودالش اشک، بی اختیار می آید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اول به محضرِ تو ، سلام عرض میکنم از واژه های علمِ علی قرض میکنم خود را گدای کوی شما فرض میکنم آنگه ردیف و قافیه را نقض میکنم ای التیامِ خونِ شهیدان، خوش آمدی ای آخرین طلیعه ی دوران، خوش آمدی ای کاش بگذرد نَفَحاتَت از این دیار ما را بکُش به غمزه ی ابرویِ ذواالفقار "مستیم و عاشقیم و خماریم و بی قرار" حَیَّ عَلََی الاِقامه ی شعری به وصفِ یار شعری که گفته ام ، بخدا قابلی نداشت بیچاره آن کسی که برایت دلی نداشت @hosenih ای ماه چارده ، ز شبت شعر میچکد از ذکر هایِ رویِ لبت شعر میچکد از کیسه های پُر رُطَبَت شعر میچکد از جاده ی سه شنبه شبت ، شعر میچکد وقتش رسیده حالِ خوشی معنوی کنیم شبهای جمعه ، شوقِ تو را مثنوی کنیم تلخ است کام و لعل محبّان، عسل تویی در شعرهای خط خطیِ من غزل تویی تلمیح و استعاره، مجاز و بدل تویی حَیَّ عَلَی القَصیده که خیرِالعمل تویی این ظلمتِ معادله را غرقِ نور کن حتی اگر طَرید و وحیدی، ظهور کن عشقِ تو را میانِ دل خود نشانده ایم رویِ زبان بجز سخن از تو نرانده ایم دانی چرا به حسرتِ روی تو مانده ایم؟ در کربلا، دعایِ فرج را نخوانده ایم غرقیم در میانِ غم و غصّه و بلا ما را اسیر کن وَ ببر سمت کربلا در کربلا به حالِ دعا زار و خسته ایم در انتظارِ روزِ ظهورت نشسته ایم دل را بجز به بندِ دخیلت نبسته ایم هرچند در برابر تو سرشکسته ایم، ما قول میدهیم که مطلوب میشویم ما را به جمکران ببری، خوب میشویم از کربلا مرا بِکِشان سویِ جمکران هِی هِق هِق شبانه و هِی اشکِ بی امان من داد میزنم بخدا رو به آسمان، عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان شعر از جمالِ رویِ تو گفتن، که ساده نیست ای وای بر کسی که دلش بین جاده نیست ما رو سیاه ها، به تو مایل نبوده ایم ما ارزشی به عشقِ تو قائل نبوده ایم ما را ببخش ، پیشِ تو قابل نبوده ایم در دعوت از ظهور تو یکدل نبوده ایم خواندیم صفحه ای ز سرودِ حیات را درعصرهای جمعه، دعای سمات را شب تا سحر به حال محبان گریستی اصلاً خودت بگو که کجایی و چیستی ای آخرین ستاره ی زهرا تو کیستی؟ دارد تمام میشود این شعر و نیستی... ظلم و ستم، در آخرِ عالم شکار توست یک "یا علی" بگو که جهان بی قرار توست ای اشتیاقِ عارف و آگاه ، میرسی در بین شب به منزله ی ماه ، میرسی یک روز میرسد که تو از راه میرسی با بیرقِ "عَلی وَلیُ الله" میرسی روزی فرا رسد که بیاید نشان تو از کعبه میرسد صلوات و اذان تو @hosenih روزِ ظهور، مژده به احباب میزنیم با دیدنِ تو طعنه به مهتاب می زنیم از جامِ انتظار، مِیِ ناب می زنیم ما کوچه را به مَقدمِ تو آب می زنیم بر رویِ لب ، دعایِ فرج غنچه میکند حالا ببین که روزِ وصالت چه میکند یک پنجره دخیلِ دعا کرده ایم باز بیچاره ایم ، ذکر و دعای تو چاره ساز "ای سروِ نازِ حُسن که خوش میروی به ناز" روزی فرا رسد که تو می آیی از حجاز، آید صدا که روز هم‌عهدی رسیده است قَد قامَتِ الصَّلات... که مهدی رسیده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟! زمین را مگر نورباران نکردیم ؟! مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟! شبِ تار را غرقِ شب‌بو نکردیم ؟! @hosenih مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟! سر کوچه را طاق‌نصرت نکردیم ؟! مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟! قلم‌ها سلاحِ ظهورش نبودند ؟! مگر مرغِ آمین‌مان در قفس بود ؟! دم ربّناهایمان بی‌نفس بود ؟! مگر العجل‌هایمان دیردَم بود ؟! سرِ سفره‌ی ندبه‌ها چای، کم بود ؟! مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟! تهِ هفته‌ها را به نامش نکردیم ؟! چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟! چرا برنمی‌گردد از راهِ غیبت ؟! چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟! کجای عمل‌هایمان گیر دارد ؟! جوابِ چراهایمان هم سوال است مگر آرزوی وصالش محال است ؟! @hosenih نگو آرزویش محال است، هرگز ! نگو دیدنش در خیال است، هرگز ! زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید اگر حرف‌مان حرف باشد می‌آید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قسم به آب..،به روز نخستِ پیدایِش قسم به باد..،به طوفانِ عاصیِ سَرکِش قسم به خاک..،به آن کوه های بی جنبش قسم به شعله ی خورشید،وقت هر تابش دلیل خلقت ربّانی جهان آمد بگو به اهل زمین،صاحبَ الزَّمان آمد زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت قلم به دست گرفتی،دل مُرَکَّب رفت نفس کشیدی و بادصبا..،مودب رفت دمی که پرده گرفتی ز چهره ات..،شب رفت به یُمن طَلعَت رویِ تو می کنم خیرات به آخرین سحرِ آلِ صبحدم صلوات نسیم،عطر تو را هر کجاست،می جوید تو آن گُلی که زمانِ بهار می روید خوشا مشامِ تَری که «وصال» می بوید به قول خواجه ی شیرازمان که می گوید: «به حُسن و خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد به یارِ یک‌جهتِ حق‌گزارِ ما نرسد» @hosenih چه یوسفی است که هجرش کشیدنی باشد! غم فراق ظهورت چشیدنی باشد چِقَدر ناز نگاهت خریدنی باشد علی علیِ لب تو شنیدنی باشد به عشق ذکر تو ، ذاکر شویم..،می چسبد نجف کنار تو زائر شویم می چسبد نیازِ اهل یقین را شکوه ناز ،تویی برای قبله ی توحیدیان نماز ،تویی دری که سمت خداوند گشته باز ،تویی قسم به بیتِ خدا،فارس الحجاز تویی به کعبه تکیه بده صبح روز سروری ات سرم فدای دم ذوالفقار حیدری ات تمام می شود این هجر ناتمام آقا به احترام تو دنیا کند قیام آقا فقیر سفره ی تو می شوم مدام آقا کریم زاده ی نسل حسن،سلام؛آقا شبیه جد کریمت،سخاوتت علنی است کرامت تو به قرآن کرامت حسنی است کلام نافذ تو واژه واژه بی همتاست نگاه آبیِ تو بی کرانه ی دریاست فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست محبت تو شبیه محبت زهراست شبیه فاطمه پر دامنه است شوکت تو چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو صدای بانگ اذانِ چهارده معصوم تپش..،تپش..،ضربان چهارده معصوم ای آخرین جریان چهارده معصوم عزیزِ فاطمه‌جانِ چهارده معصوم تویی که منتقم خون فاطمه هستی به داستان خداوند خاتمه هستی برای نوح،دمت ساحلی به دریا شد مسیح ذکر تو را بُرد..،کور بینا شد خلیل با مدد تو بلای بت ها شد ولایت تو عصایی به دست موسی شد شروع نقطه ی توحید هر قیام،تویی رسول های اولوالعزم را امام تویی به شعله می کشدم آن غم شب‌افروزم شبیه شمع ،سحرهای هجر می سوزم هنوز چشم به فصل وصال میدوزم تویی محول الاَحوالِ عید نوروزم نوید آمدن تو پیام امّید است برای شیعه زمان ظهور تو..،عید است برای قفل ظهورت،کلید بودم کاش میان لشکر عشق‌ات،شهید بودم کاش منم همان که به یارش رسید بودم کاش شبیه شیخِ مفیدت،مفید بودم کاش چقدر دل به هوس ها سپرد نوکر تو به درد فصل ظهورت نخورد نوکر تو برای دفع بلا هر زمان که لازم هست به سوی لشکر کـُفـّار صد مهاجم هست هنوز سینه ی سنگین من مقاوم هست میان شاهرگم خون حاج قاسم هست اگرچه رفت علمدار..،این علم برجاست به روی شانه ی ما بیرق خدا بالاست چه سال ها که بدون تو بی بهار گذشت چه هفته ها که به ما در فراق یار گذشت چه روز ها که به این عاشق تو زار گذشت تمام جمعه ی عمرم در انتظار گذشت بس است دوریِ از ما..،بس است..،خسته شدیم به فاطمه قسم آقا..،بس است..،خسته شدیم برای بردن نام خوش‌ات دهان برسان لبی بساز برایم سپس زبان برسان به دست سینه‌زنِ‌ من کمی توان برسان مرا به کرببلای «حسین جان» برسان تو را به جان رقیه..،مخواه غم باشم فقط اجازه بده اربعین حرم باشم @hosenih چقدر آه کشیدی ز دست این اقبال غروب روز دهم طبق سُنَّت هرسال شنیده ایم..،تو دیدی چه شد در آن گودال... همان دمی که ز گریه تو می روی از حال؛ بهم زند اثر ناله ی تو هیئت را حسین می کِشی و می کُشی جماعت را رسید نیمه ی شعبان..،دلم پُر آشوب است نگاه کن به دلی کز گناه معیوب است چقدر گریه به پای فراق مطلوب است مرا سحر برسانی به جمکران..،خوب است میان مسجد تو روضه ای به پا بکنیم برای مشک علمدار،گریه ها بکنیم خبر رسید به ایمان،ستون دین افتاد وقارِ بیرق شاهَنشَهی زمین افتاد امید تشنگیِ خیمه در کمین افتاد بلند‌مرتبه سقّا ز صدر زین افتاد کسی که چشم ندارد..،کمین خورَد سخت است کسی که دست ندارد..،زمین خورد سخت است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📋 لطف خدا به اهل زمین بی‌کران شده / (عج) / مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی / ویژه لطف خدا به اهل زمین بی‌کران شده دنیای پیر از قدم او جوان شده باید برای شعر سرودن کلیم بود وقتی خدا به عرش خودش مدح‌خوان شده خورشید ذره‌ایست ز نور خدایی‌اش تنها کمی ز وسعت او آسمان شده آمد همان کسی که دلیل رسالت است آمد کسی که وارث پیغمبران شده آمد دوباره یک گل خوشبوی فاطمی از شوق، اشک حضرت زهرا روان شده مریم به دور مادر او می‌کند طواف هاجر گدای هرشب این آستان شده امشب که باب رحمت حق سمت چشم اوست حتی مسیح معتکف جمکران شده امشب خدا برای زمین رهبر آفرید این بار دوم است خدا حیدر آفرید برده‌ست حسن روی تو از یوسفان قرار گیسو به شانه ریخته‌ای مثل آبشار اصلا به دام و دانه تو را احتیاج نیست با تیغ تیز ابروی خود می‌کنی شکار جاءالحق است ذکر لب اهل آسمان بر بازوان حیدری‌ات حک شد این شعار حق با علیست؛ دشمن او عین باطل است می‌آید آن زمان که شود کفر تار و مار مثل علی به معرکه تا میزنی قدم از دست ذوالفقار تو لایمکن الفرار مولا بیا که سخت شده زندگی ما مولا بیا، تمام شود فصل انتظار اسمش نه زندگی‌ست، که آهسته مردن است این روزها که میگذرد مثل شام تار جنگ و فساد، قتل و گناه و گرسنگی دنیای بی تو چیست به‌جز ظلم بی‌شمارهی دریا نمی‌شود هرکس که روی ماه تو را دید، شد خموش این راز سر به مهر که افشا نمی‌شود اصلا دلیل خلقت عالم وجود توست دنیای بی‌امام که دنیا نمی‌شود شکر خدا که سمت تو افتاد راه ما بهتر از این مسیر که پیدا نمی‌شود یوسف زیاد دیده به خود این جهان، ولی هر یوسفی که یوسف زهرا نمی‌شود باید تو را قسم بدهم جان مادرت بی‌نام فاطمه گرهی وا نمی‌شود آقا بیا به‌خاطر زهرا ظهور کن این قلبهای شب‌زده را غرق نور کن  ای منتهای خواهش سجاده‌های ما آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟! این هفته هم براق تو را زین نکرده اند یعنی اثر نداشت دوباره دعای ما اصلا عجیب نیست جوابی نمی‌رسد از روی عادت است همه‌ی ندبه‌های ما ما با زبانمان همگی درپی توییم دنبال غیر توست ولی قلبهای ما تو در میان مایی و ما از تو غافلیم بیمار معصیت شده این چشمهای ما تاثیر آن غربت و تنهایی شماست دلگیر می‌شوند اگر جمعه‌های ما امشب که رزق و روزی ما می‌خورد رقم آقا نیفتد از قلمت کربلای ما مولا تمام آرزوی ما شهادت است برگرد تا که سرخ شود این ردای ما روی مرام و غیرت ماهم حساب کن از ما مدافعان حرم انتخاب کن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوباره مستی من بی حد و عدد شده است مسیر شوق مرا آسمان بلد شده است ز بنده های خدا دور، چشم بد شده است شکوفه های بهشتی، سبد سبد شده است دوباره عید رسیده، زمان دیدار است دلم خوش است به اسمی که قاب دیوار است میان میکده ها غصه استحاله شده دوباره غورهء نارس هزار ساله شده سبو و می به لب مست ها حواله شده چه کوثری است که در کاسه و پیاله شده رسیدنم درِ میخانه بی معطّلیَ است شراب، خنده ء زهرا و خندهء علیَ است @hosenih ستاره نیست در افلاک! ریسه بندان است قشنگ تر ز قمر، ماهِ نیمه شعبان است عروس فاطمه خوش باش، قولِ قرآن است همین پسر که نمک دارد و نمکدان است... رسیده نورِ دو دنیای ما همه بشود همیشه تاج سر آقای ما همه بشود چه محشری شده والشمس و الضحا شدنت مبارک است تجلّیِ ربنّا شدنت شروع غیبت تو نه، بی انتها شدنت امام حاضرِ سردابِ سامرا شدنت مدار چرخش این زندگی است، حرکت تو رسیده روزی عمرم فقط به برکت تو قناتِ خشک شدم! پس کجایی اقیانوس جهنم است برایم بهشتِ بی طاووس حرم همیشه به یاد تو می روم پابوس توکربلا، تو نجف، مکه و مدینه و طوس ضریح چشم تَرِ عاشقان پُر از گره است گدای سامره ات بیقرار تذکره است چه خوب میشود از تو به ما امان برسد نشانِ خیمه ات ای یارِ بی نشان برسد جواب نامه ام از چاه جمکران برسد قرار بود ظهورت به دادمان برسد چه قرن ها که شروع و تمام شد بی تو چه لقمه ها که حلال و حرام شد بی تو رها شدیم! بیا در حصارمان بکشی شبیه شیخ مفیدت به کارمان بکشی دوباره دست به چشمان تارمان بکشی از این مجالس عصیان کنارمان بکشی از اشتباه زیادِ همه نرنجیدی همیشه دردسرت داده ایم و بخشیدی اگرچه جشنِ تو جای گله گذاری نیست درون سینهء من قلب بیقراری نیست ز دوری تو مرا اشک های جاری نیست بهار آمده اما دلم بهاری نیست نیامدی و خودم را دگر نمی بخشم فراق را ز خودم بیشتر نمی بخشم @hosenih گدای صاف و صمیمی سابقت نشدم رفیق بی کلک و خوب و صادقت نشدم خجالت از تو کشیدم که لایقت نشدم تو عاشقم شدی اما من عاشقت نشدم قرارِ آخرِ هفته همیشه یادم رفت من آبروی ترا هم به باد دادم رفت فدای تو بشوم که پر از غم و دردی دروغ گفتن من را به رو نیاوردی در این زمانهء نامردها، خودت مردی همیشه بارِ گناه مرا سبک کردی میان عشق من و تو اگر مغالطه شد مرا خرید علی و حسین واسطه شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در یا رب! به حق حضرت حجت مرا ببخش راهم بده به کوی محبت، مرا ببخش سر تا به پا گناهم و محتاج مغفرت شرمنده ام ز لحظه ی غفلت، مرا ببخش @hosenih یا رب! کسی بجز تو به دادم نمی رسد از آنِ توست جود و کرامت، مرا ببخش از تو ندیده ایم بجز بخشش و کرم در من نبوده غیر جسارت، مرا ببخش یا رب! کنون که نیمه ی شعبان رسیده است لطفی نما به خاطر حضرت مرا ببخش امشب شبِ زیارت ارباب عالم است با گریه های حال زیارت مرا ببخش بعد از نماز، سجده ی شکرم حسینی است اصلا بیا به خاطر تربت مرا ببخش @hosenih در طول هفته، بخشش اگر شاملم نشد شبهای جمعه گوشه ی هیئت مرا ببخش شبهای جمعه غمزده ی حاج قاسمم جا مانده ام ز فیض شهادت مرا ببخش شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مناجات در شب آنکه آلوده است و پست منم آنکه با دست خالی است منم آنکه زد توبه را شکست منم آنکه با هرکسی نشست منم آنکه حس دعا گرفته تویی باز دست مرا گرفته تویی قیل و قال مرا که می دانی زخم بال مرا که می دانی اشتغال مرا که می دانی شرح حال مرا که می دانی آنکه حال ترا گرفته منم شب عیدی عزا گرفته منم ما نشستیم، راه مان بدهی که فرار از گناه مان بدهی گذر از اشتباه مان بدهی خودت اینجا پناه مان بدهی بعد این سالهای بوالهوسی غیرتو پیش مان نمانده کسی @hosenih وای از دست ما مسلمان ها بد شکستیم عهد و پیمان ها درد داریم نیمه شعبان ها خیمه ات مانده در بیابان ها کم شدیم آه! بیشتر نشدیم سیصد وسیزه نفر نشدیم کار من شد خطای پنهانی عاشق کوچه و خیابانی خانه ام رفته رو به ویرانی دفترم را نگو نمیخوانی ناخلف بوده ام که خسته شدی پدرم بودی و شکسته شدی وای اگر بر گناه، خط نکشی قلمت را روی غلط نکشی ناله با فاطمه فقط نکشی آبروی مرا وسط نکشی بین بیراهه ها سبویم ریخت به ابالفضل آبرویم ریخت تو بگو باز آن گدایم کو شب احیاست، روضه هایم کو درد آورده ام، دوایم کو مُردم از هجر، کربلایم کو گریه های امانی ام پهن است سفرهء روضه خوانی ام پهن است @hosenih "ناله آه آه می آید از دل قتلگاه می آید خون ز حلقوم شاه می آید زنی از خیمه گاه می آید تا که پیش جنایت دگران بشود لشکر امام زمان وای! یاران باوفا چه کمند همهء یاس ها کمان و خمند زینب و شمر روبروی همند آه! غارتگران چه بد قدمند سر معجر بزن بزن شد وای عمه مشغول سوختن شد وای" دختری که شریف و محترم است داد زد عمه معجرم سرم است این چنین روضه ارث مادرم است دامنم بین آتش حرم است چون شکسته تمام بال و پرت سوخت موی سرم فدای سرت © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مناجات در شب در پاسخ لطف و کرم کاری نکردم دستی کشیدی بر سرم؛ کاری نکردم @hosenih آقا حلالم کن که دائم بر دل تو جز اینکه دادم درد و غم کاری نکردم از اعتقاداتم به تو یکریز گفتم اما برای باورم کاری نکردم گاهی نگفتم از تو و از ترس اینکه خلوت شود دور و برم کاری نکردم باید ادب میکردم او را تا بیایی بر نفْس ِ خود غیر از ستم، کاری نکردم آقا نه تنها محض تعجیلِ ظهورت حتی برای محشرم کاری نکردم دادی براتم را دعاگوی تو باشم دیدی برایت در حرم کاری نکردم؟! شرمنده ام! حتی زمانی که به یادت میسوخت قلب مضطرم کاری نکردم @hosenih شد نیمهٔ شعبان و آقاجان برایِ برگشتنت امسال هم کاری نکردم! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره مستی من بی حد و عدد شده است مسیر شوق مرا آسمان بلد شده است ز بنده های خدا دور، چشم بد شده است شکوفه های بهشتی، سبد سبد شده است دوباره عید رسیده، زمان دیدار است دلم خوش است به اسمی که قاب دیوار است میان میکده ها غصه استحاله شده دوباره غورهء نارس هزار ساله شده سبو و می به لب مست ها حواله شده چه کوثری است که در کاسه و پیاله شده رسیدنم درِ میخانه بی معطّلیَ است شراب، خنده ء زهرا و خندهء علیَ است ستاره نیست در افلاک! ریسه بندان است قشنگ تر ز قمر، ماهِ نیمه شعبان است عروس فاطمه خوش باش، قولِ قرآن است همین پسر که نمک دارد و نمکدان است... رسیده نورِ دو دنیای ما همه بشود همیشه تاج سر آقای ما همه بشود چه محشری شده والشمس و الضحا شدنت مبارک است تجلّیِ ربنّا شدنت شروع غیبت تو نه، بی انتها شدنت امام حاضرِ سردابِ سامرا شدنت مدار چرخش این زندگی است، حرکت تو رسیده روزی عمرم فقط به برکت تو قناتِ خشک شدم! پس کجایی اقیانوس جهنم است برایم بهشتِ بی طاووس حرم همیشه به یاد تو می روم پابوس توکربلا، تو نجف، مکه و مدینه و طوس ضریح چشم تَرِ عاشقان پُر از گره است گدای سامره ات بیقرار تذکره است چه خوب میشود از تو به ما امان برسد نشانِ خیمه ات ای یارِ بی نشان برسد جواب نامه ام از چاه جمکران برسد قرار بود ظهورت به دادمان برسد چه قرن ها که شروع و تمام شد بی تو چه لقمه ها که حلال و حرام شد بی تو رها شدیم! بیا در حصارمان بکشی شبیه شیخ مفیدت به کارمان بکشی دوباره دست به چشمان تارمان بکشی از این مجالس عصیان کنارمان بکشی از اشتباه زیادِ همه نرنجیدی همیشه دردسرت داده ایم و بخشیدی اگرچه جشنِ تو جای گله گذاری نیست درون سینهء من قلب بیقراری نیست ز دوری تو مرا اشک های جاری نیست بهار آمده اما دلم بهاری نیست نیامدی و خودم را دگر نمی بخشم فراق را ز خودم بیشتر نمی بخشم گدای صاف و صمیمی سابقت نشدم رفیق بی کلک و خوب و صادقت نشدم خجالت از تو کشیدم که لایقت نشدم تو عاشقم شدی اما من عاشقت نشدم قرارِ آخرِ هفته همیشه یادم رفت من آبروی ترا هم به باد دادم رفت فدای تو بشوم که پر از غم و دردی دروغ گفتن من را به رو نیاوردی در این زمانهء نامردها، خودت مردی همیشه بارِ گناه مرا سبک کردی میان عشق من و تو اگر مغالطه شد مرا خرید علی و حسین واسطه شد شاعر:
من کی‌ام قلب وجودم، من کی‌ام جان جهانم من کی‌ام نور عیانم من کی‌ام سرّ نهانم   من کی‌ام کهف حصینم من کی‌ام مهد امانم من کی‌ام مولای خلقت در زمین و آسمانم   من کی‌ام فرمانروای ملک حیّ لا مکانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   من کی‌ام من آسمانی مصلح خلق زمینم من کی‌ام من دست تقدیر خدا در آستینم   من کی‌ام من وارث پیغمبر و قرآن و دینم من کی‌ام سر تا قدم مولا امیرالمؤمنینم   من کی‌ام من آخرین تیر الهی در کمانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   من کی‌ام من آفتاب یازده خورشید نورم من کی‌ام من مصحفم، توراتم، انجیلم، زبورم   من کی‌ام من مظهر عفو خداوند غفورم من کی‌ام من آن کلیم استم که عالم گشته طورم   من یگانه مصلح عالم امام انس و جانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   ماه شعبان خنده زن بر آفتاب منظر من بوسه‌گاه جدّه‌ام زهرا جبین مادر من   سیزده معصوم را روح و روان در پیکر من جان به قرآن می‌دهد لعل لب جان پرور من   نقش جاء الحقّ به بازویم شهادت بر زبانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   پیشتر از آنکه کامم تر شود از شیر مادر داشتم بر آسمان معراج چون جدّم پیمبر   بر لبم گردید جاری آیۀ قرآن چو حیدر بر همه مستضعفین دادم نوید فتح را سر   با گل لبخند، بابا بوسه می‌زد بر دهانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   من به چشم شیعیانم جلوۀ الله و نورم من میان دوستانم، گر چه پندارند دورم   ملک هستی بحر موّاجی بود از شوق و شورم دوستان آماده، نزدیک است ایّام ظهورم   می‌رسد دیگر به پایان انتظار شیعیانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   گر چه چون یوسف به چاه غیبت کبری اسیرم هر کجا باشم به کلّ عالم خلقت امیرم   غیبتم را هست سرّی نزد دادار قدیرم تا در اقطاع زمین با دوستانم انس گیرم   گه به سهله گه به کوفه گه به قم گه جمکرانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   من همان خون خدا هستم که در جوش و خروشم بانگ هل من ناصر جدّم بود دائم به گوشم   پرچم سرخ حسین بن علی باشد به دوشم پر شود از عدل این عالم به عزم سخت کوشم   چون پیمبر گلّۀ صحرای هستی را شبانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   جامۀ ختم رسل پوشیده بر قدّ رسایم ذوالفقار مرتضی در پنجۀ مشکل گشایم   چارده خورشید پیدا در جمال دلربایم می‌رسد از کعبه بر گوش همه عالم صدایم   جمع می‌گردند در یک لحظه گردم دوستانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   می‌رسد روزی که با عدلم اروپا را بگیرم وز پی احیای قرآن کلّ دنیا را بگیرم   پنجۀ قهر افکنم حلقوم اعدا را بگیرم داد حیدر، داد محسن، داد زهرا را بگیرم   داد ثاراللّهیان را از یزیدی‌ها ستانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   منتظر باشید مهدیّون به امیّد وصالم می‌رسد روزی که گیرم پرده از ماه جمالم   من امید مصطفی من آرزوی قلب آلم من شما را آبرویم، عزّتم، قدرم، جلالم   من به میثم شهد وصل خویشتن را می‌چشانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم 🔸شاعر: _______________________
مژده بیدار دلان پیک سحر در راه است شب دلواپسیِ منتظران کوتاه است همه جا صحبت درمان تب سختی هاست همه جا حرف سرِ نسخه ی خوشبختی هاست @hosenih گوش کن! زمزمه ی خاتمه ی تاریکی ست خیمه ی حضرت خورشید همین نزدیکی ست! گوش کن لایحه ی دولت خوش عهدی را بر دماوند بزن پرچم یا مهدی را شوق دیدار رسانده ست به لب جان ها را بوی اسپند قرق کرده خیابان ها را خبر این بار دقیق است! می آید منجی وعده ی عهد عتیق است می آید منجی لوح محفوظ بشارت به ظهورش داده دل به آن لهجه ی آرام و صبورش داده می رسد بت شکنی!چون بت و نمرودی هست قول قرآن و زبور است که موعودی هست گفته انجیل که فریادرسی می آید صبح آدینه مسیحا نفسی می آید دو قدم مانده فقط! خسته شدن بی معناست پشت این گردنه ی سخت، بهشتی پیداست عمر دجال به فردا نرسد، کوتاه ست باخبر باش! خبرهای خوشی در راه است @hosenih ذوالفقار خِردش مصلح کژ تابی‌ ها برسد کاش به گوش کر وهابی ها کعبه آماده ی اثبات مسلمانی هاست نوبت بستن پرونده سفیانی هاست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ا ﷽ ا ☘اهمیت زیارت کربلا در نیمه شعبان /۱ قال الصادق علیه السلام: 🔸إِذَا کَانَ اَلنِّصْفُ مِنْ شَعْبَانَ نَادَى مُنَادٍ مِنَ اَلْأُفُقِ اَلْأَعْلَى زَائِرِی اَلْحُسَیْنِ اِرْجِعُوا مَغْفُوراً لَکُمْ ثَوَابُکُمْ عَلَى رَبِّکُمْ وَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکُمْ. 🔹هنگامی که شب نیمه شعبان می ‏شود، منادى از افق اعلى نداء می ‏کند: اى زائرین حسین، به سوی اهل خود برگردید در حالى که آمرزیده شده‏ اید. پاداش شما بر عهده پروردگارتان و بر عهده محمّد صلّی الله علیه وآله ، نبیّ شما می‏ باشد. مصباح المتهجد ج۲ زیارت امام حسین در شب نیمه شعبان 👇 https://www.emadionline.com/fa/post/26443?amp=1 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘اهمیت زیارت کربلا در نیمه شعبان/۲ قال الباقر علیه السلام: 🔸مَنْ زَارَ قَبْرَ اَلْحُسَیْنِ ع فِی اَلنِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَمْ تُکْتَبْ عَلَیْهِ سَیِّئَهٌ فِی سَنَتِهِ حَتَّى یَحُولَ عَلَیْهِ اَلْحَوْلُ فَإِنْ زَارَهُ فِی اَلسَّنَهِ اَلثَّانِیَهِ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ. 🔸هرکس قبر حسین بن علی علیه السلام را در نیمه شعبان زیارت کند ، گناهانش آمرزیده می شود ، و از آن موقع تا یک سال عمل بدی برای وی نوشته نمی شود ، پس اگر در سال بعد نیز حسین بن علی را زیارت کند ، گناهانش(گناهان آن سال) آمرزیده می شود. مصباح المتهجد ج ۲ زیارت امام حسین در شب نیمه شعبان 👇 https://www.emadionline.com/fa/post/26443?amp=1 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘اهمیت زیارت کربلا در نیمه شعبان/۳ قال الصادق علیه السلام: 🔸مَنْ زَارَ قَبْرَ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع ثَلاَثَ سِنِینَ مُتَوَالِیَاتٍ لاَ یَفْصِلُ بَیْنَهُنَّ فِی اَلنِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ اَلْبَتَّهَ. 🔹هرکس در سه سال متوالی قبرِ حسین بن علی علیه السلام را در نیمه شعبان زیارت کند ، قطعاً گناهانش آمرزیده می شود. مصباح المتهجد ج ۲ زیارت امام حسین در شب نیمه شعبان 👇 https://www.emadionline.com/fa/post/26443?amp=1 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘اهمیت زیارت کربلا در نیمه شعبان/۴ قال الصادق علیه السلام: 🔸مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُصَافِحَهُ مِائَهُ أَلْفٍ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ فَلْیَزُرْ قَبْرَ اَلْحُسَیْنِ ع فِی نِصْفِ شَعْبَانَ فَإِنَّ أَرْوَاحَ اَلنَّبِیِّینَ یَسْتَأْذِنُ اَللَّهَ تَعَالَى فِی زِیَارَتِهِ فَیُؤْذَنُ لَهُمْ. 🔹هرکس دوست دارد که دویست و بیست هزار پیامبر با او دست دهند ، باید قبر حسین بن علی علیه السلام را در نیمه شعبان زیارت کند. زیرا ارواح انبیاء برای زیارت حسین بن علی علیه السلام از خداوند اجازه می گیرند ، و به ایشان اجازه داده می شود. وسائل الشیعة,جلد۱۴ ص۴۶۷   ✍این روایت به جهت اهمیت معرفتی بسیار مهم و حاوی نکات دقیق و عمیقی است.👌 زیارت امام حسین در شب نیمه شعبان 👇 https://www.emadionline.com/fa/post/26443?amp=1 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘اهمیت زیارت کربلا در نیمه شعبان قال الصادق علیه السلام: 🔸مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُصَافِحَهُ مِائَهُ أَلْفٍ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ فَلْیَزُرْ قَبْرَ اَلْحُسَیْنِ ع فِی نِصْفِ شَعْبَانَ فَإِنَّ أَرْوَاحَ اَلنَّبِیِّینَ یَسْتَأْذِنُ اَللَّهَ تَعَالَى فِی زِیَارَتِهِ فَیُؤْذَنُ لَهُمْ. 🔹هرکس دوست دارد که دویست و بیست هزار پیامبر با او دست دهند ، باید قبر حسین بن علی علیه السلام را در نیمه شعبان زیارت کند. زیرا ارواح انبیاء برای زیارت حسین بن علی علیه السلام از خداوند اجازه می گیرند ، و به ایشان اجازه داده می شود. وسائل الشیعة,جلد۱۴ ص۴۶۷   ✍این روایت به جهت اهمیت معرفتی بسیار مهم و حاوی نکات دقیق و عمیقی است.👌 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135