eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 سیر و سلوک من شده آواره بودن بی چاره بودن با وجود چاره بودن هرکس کسی دارد ولیکن من ندارم کاری به جز زانو بغل کردن ندارم من دوست دارم کوچه گرد شب شدن را شب تا سحر دلواپس زینب شدن را رفتند اما یک نفر دور و برم بود آن یک نفر هم سایه ی پشت سرم بود گشتم ولی این شهر پروانه ندارد انگار جز طوعه کسی خانه ندارد این شهر بی درد است، یک زن اهل درد است طوعه پناهم داد، خیلی طوعه مرد است چه مردم نامهربانی داشت کوفه ای کاش ده تا مثل هانی داشت کوفه در کوفه دیگر حرمت مهمان شکسته این چند روز آنقدرها دندان شکسته اینجا وفا دارد، وفاهای دروغی بازار هم دارد، چه بازار شلوغی بازار، دنبال وفا رفتم، جفا داشت اما خدا را شکر دیدم بوریا داشت حالا که دستم بسته شد یاد علی ام معلوم شد امروز داماد علی ام از بام نه از چشمشان افتادم آخر دیدی چه کاری دست زینب دادم آخر؟ گفتم سرم را طوعه می گیرد به دامان اما سرم را کوفیان دادند طفلان مانند قربانی تنم را می کشیدند دست مرا بستند و از پا می کشیدند می خواستم خونم به پای رب بریزد گل در مسیر محمل زینب بریزد علی اکبر لطیفیان حضرت مسلم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 میخواستم که جانب میخانه رو کنم دستِ نیاز حلقه جام و سبو کنم در ساحل نیاز نشینم امیدوار دل را به شطّ باده دَمادم فرو کنم وقتی که هست شوق تیمم ز خاک یار دیگر چرا ز چشمه زمزم وضو کنم با من حدیث طعنه نا مردمان مگو من آبرویِ مِی طلب آبرو کنم تیغ زبان به کار نمیآیدم دگر باشد به چشم خون شدهام گفتگو کنم از دست رفته دل به تمنای دلبرم ساقی کمی تحمل من کن که مضطرم دست خمار جز به سوی خم نمیرود کشتی ز بحر جز به تلاطم نمیرود گر گُل اسیر پنجه باد خزان شود از بلبل انتظار ترنم نمیرود یک خوشه عشق آل علی گر ثمر دهد آدم سراغ دانه گندم نمیرود حاتم بخیل نیست، اگر درهمی نداشت لبهاش جز به مهر و تبسم نمیرود تا گفت آشیانه ما آن دیار هست آواره میشود دل و از قم نمیرود چشمم فرات و باز دلم مات میشود محوِ جلالِ عمه سادات میشود تا باده از سبوی امامت گرفتهایم پیش خدا جوازِ اقامت گرفتهایم از حُسن خلقیتم به حیرت، گمان مبر انگشت بر دهان ز ندامت گرفتهایم دل را چو دادهایم به دست طبیب عشق منزل به کوچه باغ سلامت گرفتهایم با وعده بهشت برابر نمیکنیم هر دِرهمی از او به کرامت گرفتهایم خورشید را مُسخّر خود کردهایم ما تا ذرهای ز رحمت عامت گرفتهایم تا سوخته چو لاله ز داغت دعای ماست خاک حریم شاه چراغت دوای ماست یک صبح میشود که برایم دعا کنی؟ یا نیمه شب به شوق نمازم صدا کنی؟ مرغ دل از قفس تن به درکشی در آسمان صحن و سرایت رها کنی ما را به پادشاهی عالم در آوری یعنی که در حریم بلندت گدا کنی امروزه کاینچنین به کرامت زبانزدی تا رستخیز بهرِ شفاعت چها کنی؟ تو زائر مدینهای و طوس میروی ما را ببر که زائر قبرِ رضا کنی باشد نصیب ما بنمایی هزار حج یعنی طواف در حرم ثامن الحجج اینجا که آمدی سخن از تازیانه نیست حرفی ز بی وفایی و ظلم زمانه نیست در دستهای مردم شهر تو سنگ نیست یعنی سلام مردم تو وحشیانه نیست سیلی نزد کسی به رُخ داغدار تو اینجا خبر ز خون دل و دردِ شانه نیست با شاخ گل ترا به سوی خانه میبرند کنج خرابه بهر تو آشیانه نیست آری حریم تو حرم اهل بیت شد حتی فراز آنکه ز قبرش نشانه نیست تا نیت زیارت معصومه میکنم یاد از مزار مادر مظلومه میکنم جواد زمانی حضرت معصومه (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کوثر امشب بازهم جاری شده موسم مستی و دلداری شده کوثری دیگر روان شد از جنان بوی عطرش رفته تا هفت آسمان غنچه ای رو ئید در خاک زمین غنچه ای از باغ فردوس برین پهنه ء عرش و زمین گلشن شده وادی هفت آسمان روشن شده وجه این گل به چه زیبا و جلی ست ریشهء این غنچه از نسل علیست زاده ای از نسل کوثر آمده دختر موسی بن جعفر آمده وجه او وجه و جمالش فاطمه ست قدر او قدر و کمالش فاطمه ست شأن أو شأن و مقام کوثر است نام او همنام نام کوثر است آب دریا پیش لطف او کم است شاه بانوی تمام عالم است او به حوران بهشتی دلبر است سایهء لطفش همیشه بر سر است چادر او سایبان مردم است کوی رضوان گونه اش شهر قم است خواهر شاه سریر ارتضاست عشق و معشوق علی موسی الرضاست عالم و آدم ثنا خوان وی اند صد چو حاتم ریزه خواران وی اند او پناه قلبهای خسته است ره گشای راههای بسته است نور رو بندش درخشانی ترین تارو پود چادرش حبل المتین خاک پایش توتیای دیده هاست تربتش رشک همه سجاده هاست او تمام عزت است و جاه عشق هم طراز است او با ماه دمشق جلوه گاه حق و زهرا صورت است فاتح دلها و زینب سیرت است خلد گردی روی دامانش بود رخصت هستی به دستانش بود شهرت او رفته بالاتر زقاف عالمان گرد حریمش در طواف تربتش همواره غرق همهمه است خاک قبرش خاک قبر فاطمه است میکند عالم به خاک او سجود لیک چون زهرا نشد رویش کبود فاطمه گر هست نام نیکویش لیک نشکستند از کین پهلویش مجتبی صمدی شهاب حضرت معصومه (س) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دوباره میخونه صفا گرفته دل منم یه گوشه جا گرفته اگه امشب دلم مستی ش زیاده پیاله از امام رضا گرفته اومده دلبر دلبر دلبر دلها اومده خواهر خواهر خواهر مولا گمونم بازهم بازهم اومده زهرا توعاشقی گم شدم معتكف قم شدم دور و بر حرم میچرخم با عشق و با زمزمه به نیت فاطمه به دور مادرم می‌چرخم یا فاطمه مددی ، بی بی جان خدا چه نعمتی به ماها داده حرم برای ما باب المراده در این خونه ام الحمدلله همینم از سر ماها زیاده این حرم مثل عرش خدا می مونه چشمه ی كوثر توی حوضش روونه پاتوق آقا آقا صاحب زمونه دلا بهش اسیره ستاره ی كویره قبله جنات النعیمه تو این خونه همیشه زود كشكولا پر میشه از بسكه این خانم كریمه یا فاطمه مددی ، بی بی جان بی عشقش دین ما تایید نمیشه نفس تو سینه ها تمدید نمیشه نیاد هركی نزاره سر به خاكش به خدا مرجع تقلید نمیشه خدا مشتاق ذكر و رازونیازش حاجت عالم تو دست چاره سازش سایه ی عالم عالم چادر نمازش ستاره هر شبه این جلوه زینبه این دختر ابوترابه از لطف و از كرمش یه بوسه به حرمش شیرین تر از سوهان نابه یافاطمه مددی، بی بی جان احمد متولی حضرت معصومه (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شده ویروون - قبرآل طاها چکد اشک از - هردوچشم زهرا زاین مصیبت - آه و واویلتا نه چراغی - نه رواقی داره آسمونم - زغمش میباره غربت اون - برامون دشواره حسن جانم - برایت زارو گریانم حسن جانم - مزارت قبله ی جانم حسن جانم - زغمهایت پریشانم امون ای دل (3) ای بقیع دل - میزنه پرسویت توی هیات - پره عطر و بویت آه ازاین غم - پره خاکه کویت زایر تو - ماه آسمونه همه قبرات - خاکی و ویروونه دل شیعه - زغمت پرخونه میادآخر - یه روزی صاحب دلها خزون میره - میاد از راه بهار ما حریمت رو - میسازه مهدی زهرا امون ای دل (3) پیچیده باز - عطر و بوی تربت توی روضه - شده حرف حرمت یه گریزی - بزنیم از غربت غربت اونه - تشنه لب توو گودال زیر پاها - بدنی شد پامال خواهری رفت - توی گودال ازحال غریب اونه - که راسش رفت روی نی ها غریب اونه - نداره یک کفن حتی بگم یا نه - هزار تا مرد زنی تنها حسین جانم(3) ابوذر رییس میرزایی (بهار) مناسبتهای شیعی زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
. واویلتا به دست وهابی بی ایمان آن پیروان مسلک شیطان قبر ائمه ی بقیع ویران ظلم و کینه هاشان گشته عیان بقیع تخریب شد از جور زمان از این همه ظلم آل سعود خون گشته قلب صاحب الزمان آجرک الله صاحب الزمان(۴) واویلتا ظلم ز وهابیان ملعون شد ظلم وستم به شیعه افزون شد دل تمام شیعیان خون شد هشت شوال و روز ماتم است زین مصیبت خون قلب عالم است با این همه ظلم وهابیون از دیده روان اشک نم نم است آجرک الله صاحب الزمان واویلتا مدینه زین ستم چه غمناک است قبورشان یکسان با خاک است صدای ناله تا به افلاک است ناله ی ماتم می رسد به گوش غیرت شیعه آمده به جوش قبور ائمه گشته خراب با دست وهابی دین فروش آجرک الله صاحب الزمان یابن الحسن پر از ریا دنیا شده برگرد شیعه ی تو تنها شده برگرد همدم با غمها شده برگرد ای منتقم خون فاطمه فصل درد و رنج است و ماتمه ای یاور دین خدا بیا منتظر بر حضورت عالمه آجرک الله صاحب الزمان .
مداحی آنلاین - خرابه حالم - پیرایش.mp3
3.56M
امام حسین(ع) 🍃خرابه حالم ...!! 🍃چطوری بی تو طی شده یکی دو سالم 🎤 🌷 تکثیر عشق 👈 @shoormahshar @shoormahshari
بیا و درد هجران محبّان را مداوا کن نگاهی از کرم بر چشم‌های خستهء ما کن تمام آفرینش بی‌تو باشد جسم بی‌جانی بیا با یک نظر بر خلق، اعجاز مسیحا کن بیا از غربت جدّت بگو، با مردم عالم بیا و چشم ما را از سرشک سرخ، دریا کن کنار علقمه با مادر مظلومه‌ات زهرا دو چشم خویش را دریا، به یاد چشم سقا کن بیا با اشک کن همچون عموی خویش، سقّایی بریز از دیده خون و گریه بر اولاد زهرا کن بیا و تير را بیرون بکش از حنجر اصغر پسر که ذبح شد از تیر قاتل، فکر بابا کن بیا دست یداللهی، برون از آستین آور طناب خصم را، از دست‌های عمّه‌ات وا کن سر بالای نی، آوای قرآن، خندۀ شادی بيا دروازۀ ساعات و زینب را تماشا کن بریزد خون «میثم» تا به خاک پای یارانت بیا او را برای روز جانبازی، مهیا کن استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
قربان چهره ات که تجلی مصطفاست قربان آن صلابت چون حیدر شما ای کاش صبح روز ظهورت صدا کنند نام مرا عزیز خدا؛ یاور شما در زیر طاق صحن گوهرشاد حاضر است از بهر خطبه خوانی تان منبر شما نفرین فاطمه شده صدشکر مستجاب لبخند آمده به لب مادر شما آقا دعا کنید که در زندگی مان باشیم ای ذخیرۀ حق یاور شما ای چشمۀ زلال الهی ظهور کن ماتشنه ایم، تشنه لب کوثر شما فرموده ای که الگوی من مادر من است با این حساب فاطمه شد رهبر شما کی ریشه کن کنی تو تبار یهود را ای جان فدای طنتنه ء خیبر شما بیرون بکش زخاک دوتا غاصب فدک این انتقام گشته به حق باور شما روز ظهور نعره زنی جدی الحسین کرببلاست چون هدف آخر شما قاسم نعمتی @rozeh_1
ما فراموش کرده ایم آقا کار دنیا بدون تو لنگ است بی حضور تو تا صف محشر جلوی پای این جهان سنگ است ما فراموش کرده ایم آقا با تو دنیا بهار می گردد با تو بر روی موج خوشبختی همه دنیا سوار می گردد ما فراموش کرده ایم آقا که تویی رهنمای این مردم بی تو در فتنه های رنگارنگ می شود اعتقاد و ایمان ، گم ما فراموش کرده ایم آقا کعبه یعنی امام یعنی تو آیه آیه تمام قرآن را شرح و تفسیر و روح و معنی تو ما فراموش کرده ایم آقا دردها از تو نسخه می گیرد بی تو ای صاحب زمانه ی ما روح و جان زمانه می میرد ما فراموش کرده ایم آقا با تو پا تا به سر همه دردیم بی تو در کوچه های گمراهی با تو ختم بخیر می گردیم ما فراموش کرده ایم آقا تو بهار علی و زهرایی رگ رگت خون مرتضا دارد تو سحرگاه شام دلهایی ما فراموش کرده ایم آقا کن حلال این همه فراموشی آخرین ماه فاطمه برگرد کن پر از نور ، قلب خاموشی ما فراموش کرده ایم اما تو فراموشمان نخواهی کرد می کشد انتظارت این عالم ای سفر کرده از سفر برگرد شعرِ بی روضه شعرِ بی نمک است یا اباصالح ای بهار حسین می رسد آن زمان که می خوانی روضه ای بر سر مزار حسین بی گمان در کنار شش گوشه از تن و آفتاب می خوانی با دوچشم ترت برای همه روضه های رباب می خوانی پرده ی خیمه را کناری زد دید قرص قمر به دست حسین ناگهان دید دست و پا می زد روی دست حسین هست حسین کاش دیگر نبیند این مادر روی غرق به خون اصغر را یا نبیند به روی سرنیزه غنچه ی ناشکفته پرپر را ناصر شهریاری @rozeh_1
ای عشق! کاری کن که درماندند درمان‌ها برگرد و برگردان حقیقت را به ایمان‌ها چشم‌انتظارت شهرهامان کوچه در کوچه غرق خیالِ بوسه بر پایت، خیابان‌ها مستِ شب گیسوی تو، چشم سحرخیزان بی‌تاب تسبیح سحرگاهت، شبستان‌ها مهدیه‌ها دل برده‌اند از حوض مسجدها دور «ولیِّ عصر» می‌گردند میدان‌ها... پُر می‌شود شهر از نوای «آیة الکرسی» تا بگذری از زیر این دروازه قرآن‌ها... در خواب، چشمان تو را دیدند نرگس‌ها شوق گل روی تو را دارند گلدان‌ها ای در صدای مهربانت حجتی کامل! ای در نگاه روشنت اثبات برهان‌ها! هر جمعه در شهری برایت ندبه می‌خوانیم تا یوسف گمگشته! باز آیی به کنعان‌ها... قاسم صرافان @rozeh_1
این روزها که می‌گذرد، غرق حسرتم مثل قنوت‌های بدون اجابتم! بسته‌ست چشم‌های مرا غفلت گناه تو حاضری! منم که گرفتار غیبتم! یک گام هم به سوی شما برنداشتم ای مرحبا به این همه عرض ارادتم! خالی‌ست دست من، به چه رویی بخوانمت؟ دل خوش کنم به چه؟ به گناهم؟ به طاعتم؟ من هر چه دارم از تو، از این دوستیِ توست خیری ندیده‌ای تو ولی از رفاقتم بگذر ز رو سیاهی من، أیها العزیز! حالا که سویت آمده‌ام غرق حاجتم بگذار با نگاه تو مانند حُرّ شوم با گوشه‌چشم خود بِرَهان از اسارتم آن روز می‌رسد که فدایی تو شوم؟ من بی‌قرار لحظه ناب شهادتم یوسف رحیمی @rozeh_1
از رفتن دل نیست خبر اهل وفا را آن کس که تو را دید نداند سر و پا را تا باد صبا بوی تو را در چمن آرد برداشته هر شاخ گلی دست دعا را باشد همه شب نام خوشت ورد زبانم اَصبَحتُ عَلَی ذِکرِکَ سِرّاً و جَهارا گیرم که شکیبد دل ما، رحم تو چون شد؟ بردار نقاب از رخ و بنمای لقا را... در کوی تو دیگر به سرافرازی ما کیست؟ گر عشق کند خاک به راهت سر ما را عمری‌ست «حزین» را کف امید فراز است امید که محروم نسازند گدا را حزین لاهیجی @rozeh_1
حالا که سیل غم بنا دارد بیاید کشتی نوحی لاجرم باید بیاید دل را به هرکه غیر او دادیم و گفتیم باز است این در هرکه میخواهد بیاید فریاد ایمان سر برآوردیم و با شک گفتیم منجی جمعه ای شاید بیاید شاید برای کوفیان عصر غیبت بد نیست گاهی استخاره بد بیاید بیراهه رفتیم و گمان کردیم کافی است روی ولا الضالین مومن "مد" بیاید در غیبتیم و ظاهرا فکر ظهوریم قبل از نود آخر چگونه صد بیاید؟ هی درد پشت درد ما دنبال درمان آخر نفهمیدیم او باید بیاید از دست ما گم کرد قافیه خودش را حق دارد اینکه ظرف صبرش سر بیاید علی اکبر نازک کار @rozeh_1
آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خواند از فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشت گله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت هم‌نفس با من از آهنگ فراقم می‌خواند داشت از گوشۀ ایران به عراقم می‌خواند یادم انداخت که آن سوی تماشا او هست می‌روم می‌روم از خویش به هر جا او هست جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دست سهله آغوش گشوده‌ست مفاتیح به دست رایحه رایحه با بوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست مرا سوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست که از دوست پر از خاطره است خانۀ دوست که نام دگرش سامره است آن اویسم که شبی راه قرن را گم کرد با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟ وطن آن‌جاست برایم که پر از خویشتن است یعنی آن‌جا که در آن خانۀ محبوب من است سامرا! خانۀ محبوب من! از او چه خیر؟ از دل‌آرام من، از خوبِ من، از او چه خبر؟ ما همه غرق سکوتیم تو این‌بار بگو سامرا! طاقت ما طاق شد از یار بگو سایۀ روشنش آورده مرا تا اینجا بوی پیراهنش آورده مرا تا اینجا به اذانش، به قنوتش، به قیامش سوگند به رکوعش، به سجودش، به سلامش سوگند قَسَمت می‌دهم آری به همان راز و نیاز آخرین بار کجا در حرمت خواند نماز؟ آخرین مرتبه کی راهی میقات شده‌ست؟ آخرین بار کجا غرق مناجات شده‌ست؟ خسته از فاصله‌ام با منِ بی‌تاب بگو با من از گریۀ او در دل سرداب بگو سامرا! ای که بلندای شکوهت عرش است گرد و خاک قدمش روی کدامین فرش است؟ حرمت ساحل آرام‌ترین امواج است این گدا سامره‌ای نیست، ولی محتاج است از زمستان پیاپی به بهارم برسان بر لبم عرض سلام است به یارم برسان ما به تکرار دچاریم بگو با یارم غیر او چاره نداریم، بگو با یارم ـ رنگ و رو رفته شد آفاق، به دنیا برگرد ما نخواندیم دعای فرج اما برگرد آن‌چه را مانع دیدار شد از دیده بگیر جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر تو فقط چارۀ هر دردی و برمی‌گردی وعدۀ بی برو برگردی و برمی‌گردی روزیِ باغچه آن روز نفس خواهد بود جای دل، آن‌چه شکسته‌ست، قفس خواهد بود از سر مأذنۀ کعبه اذان می‌خوانیم قبلۀ کج شده را سوی تو می‌چرخانیم هر کجا می‌نگرم ردّ عبورت پیداست کوچه در کوچه نشانی ظهورت پیداست تازه این اول قصه‌ست، حکایت باقی‌ست ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقی‌ست می‌نویسم که شب تار سحر می‌گردد یک نفر مانده از این قوم که برمی‌گردد سید حمیدرضا برقعی @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 باز در شهر مدینه بویی از عنبر رسید بر گلستان ولایت لولو و گوهر رسید دختر دردانه ی باب الحوائج آمده بر امام هشتمین یک مونس و یاور رسید باز در عرش معلا شورو شوقی شد به پا مژده ای اهل ولا محبوبه ی داور رسید آمده پشت و پناه حضرت سلطان شود باز از نسل علی یک زینب دیگر رسید طاهره ، مرضیه و معصومه و هم فاطمه جلوه ای از چهره ی زهرای پیغمبر رسید ای ملائک کل عالم را گل افشانی کنید در میان خلق عالم بهترین دختر رسید وحید زحمت کش شهری حضرت معصومه (س) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ببین تو ناله های محزونم ببین که زار و دل پریشونم نیا به کوفه ای آقا جونم (مولای خوبم) ببین شده سفیرت آواره آواره ی کوچه و بازاره مسلم تو بیکس و بی یاره(مولای خوبم) [میا به کوفه ای حسین جانم(۳)آقای مظلوم]۲ دیدی که شد شکسته دندانم دیدی که بر قناره مهمانم ببین که بیقرار طفلانم (نیابه کوفه) تا که حسین نام تو رُ بردم آتیش و سنگ و ناسزا خوردم ازغصه ی زینبِ تو مُردم ( نیابه کوفه) بی کَسَم و تو کوچه می گردم بدون تو آقا پُرِ دردم هستیِ خود را وقف تو کردم (دلم شکسته) داری میای ولی پشیمونم از حالا من روضتو میخونم با گریه هام شبیه بارونم (دلم شکسته) کربلایی مرتضی شاهمندی حضرت مسلم (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وقتی نَفَس از سینه بالاتر نیاید جز هِق هِق از این مردِ غمگین بر نیاید خیلی برایِ آبرویم بد شد اینجا آنقدر بد دیدم که در باور نیاید در را خودم بر رویِ دشمن باز کردم گفتم به طوعه تا که پشت در نیاید سوگند خوردم در مدینه بعدِ زهرا خانومِ خانه پشتِ در دیگر نیاید دیر است اما کاش می شد تا عقیله شهرِ تنور و خار و خاکستر نیاید بر پُشتِ دستم می زنم دیدی چه کردم هرکس بیاید مادرِ اصغر نیاید ای کوفه باتو آرزویم رفت از دست بی آبروها آبرویم رفت از دست در کوچه ها بر خاکها رویم کشیدند در را شکستند و به پهلویم کشیدند در پیشِ زنهاشان غرورم را شکستند با پا زدنهاشان غرورم را شکستند از بس که زخمم می زدند از حال رفتم بینِ جماعت بودم و گودال رفتم عمامه ی من را که غارت کرد نامرد با نیزه ای آمد جسارت کرد نامرد دو کودکم دیدند بر جانِ من اُفتاد دو کودکم دیدند دندانِ من اُفتاد طفلانِ من دیدند طفلانت نبینند آقا جسارت را به دندانت نبینند با سنگهای خود سرِ من را شکستند انگشتِ بی انگشترِ من را شکستند ای کاش می شد لحظه ی آخر  نیاید یا ساربان دنبالِ انگشتر نیاید وای از دلِ زینب چه می آید سرِ او وقتی که انگشتر زِ دستت در نیاید یا لااقل دنبالِ این هشتاد خانوم نامحرمی با خیزرانِ تَر نیاید بالا سرت وقتی که گودالت شلوغ است هرکس بیاید کاشکی مادر نیاید حسن لطفی حضرت مسلم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 جلوه جنتبه چشم خاکیان دارد بقیع یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع گر حصار کعبه را جبریل دربانی کند صد چو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع گر چه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است الفتی با مهر و ماه آسمان دارد بقیع گرچه محصولش بظاهر یک نیستان ناله است یک چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع گرچه میتابد بر او خورشید سوزان حجاز از پر و بال ملائک سایبان دارد بقیع میتوان گفت ازگلاب گریه اهل نظر بی نهایت چشمه اشک روان دارد بقیع بشکند بار امانت گرچه پشت کوه را قدرت حمل چنین بار گران دارد بقیع تا سروکارش بود با عترت پاک رسول کی عنایتبا کم و کیف جهان دارد بقیع این مبارک بقعه را حاجتبنور ماه نیست در دل هر ذره خورشیدی نهان دارد بقیع اینکه ریزد از در و دیوار او گرد ملال هر وجب خاکش هزاران داستان دارد بقیع چون شد ابراهیم قربان حسین فاطمه پاس حفظ این امانت را بجان دارد بقیع فاطمه بنت اسد عباس عم، ام البنین اینهمه همسایه عرش آستان دارد بقیع در پناه مجتبی در ظل زین العابدین ارتباط معنوی با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبی و صادق آل رسول خفتهاند آنجا که عمر جاودان دارد بقیع قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهرای جوان دارد بقیع کس نمیداند چرا یا قرة عین الرسول منظر فصل غم انگیر خزان دارد بقیع آخر اینجا قصه گوی رنجبی پایان تست غصه و غم کاروان در کاروان دارد بقیع خفته بین منبر و محرابی اما بازهم از تو ای انسیه حورا نشان دارد بقیع راز مخفی بودن قبر ترا با ما نگفت تا بکی مهر خموشی بر دهان دارد بقیع؟ شب که تنها میشود با خلوت روحانیاش ای مدینه انتظار میهمان دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روی مردم بستهاست زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع کاش باشد قبضه خاکم در آن وادی «شفق» چون ز فیض فاطمه خط امان دارد بقیع شاعر:محمد حسین بهجتی(شفق) مناسبتهای شیعی روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دارم وصیت می کنم دیگه تمومه کار من هر فاطمیه بخونید روضه دم مزار من مثل علی می مونم تنها و بی نشونم در شکستن و آتیش زدن به خونه ام امون از این غریبی پیش نگاه بچه ها دشمن دلم رو می سوزوند رو خاکا کوچه منو، کوچه به کوچه می کشوند رفتنم از خدامه هر شب و روز دعامه دستای بسته ی علی جلو چشامه امون از این غریبی وقتی دویدم نیمه شب دنبال مرکب ای خدا فکر رقیه بودم اون رأس رو نیزه ها عدوی من سواره منو می برد پیاده دوباره داغ کربلا به دل فتاده امون از این غریبی مداح:حمیدرضا علیمی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دل پر از بهونه ی من ، کسی رو به جز شما نداره خواهر به خوبی تو دنیا ، برای امام رضا نداره تو که مرآت خدایی ، ثانی خیرالنسایی دختر موسی ابن جعفر ، خواهر خوب رضایی یا معصومه ، یا معصومه ** شب ولادت تو بانو ، شب ولادت بهاره خواهر به خوبی تو دنیا ، برای امام رضا نداره گرچه از مدینه دوریم ، شهر قم مدینه ی ماست حرمت برای شیعه ، حرم حضرت زهراست یا معصومه ، یا معصومه * شاعر : محمد مهدی روحی حضرت معصومه (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 السّلام ای اسوه ي بانوي ايراني سلام ای شکوه ناب اِجلال مسلمانی سلام در بیان وصفتان لوح و قلم شرمنده شد بـرتـرین گلواژه ی آیات رحمانی سلام کوچه باغ خلوت ذهن من از لطف شما می شود با یک غزل غرق گُل افشانی سلام چشمه ی فیض شما در کشور دل جاری است زمـزمـی،یـا کـوثـر آیات قرآنی ؟سلام ای شکوه وصفتان در لوح محفوظ خدا زینت ارض و سما ، بانوی عرفانی سلام تو کدامین آیه ی عشقی که من معنا کنم؟ عقل در دریای وصفت غرق حیرانی سلام الگوی عفت تویی ای خواهر شمس الشموس دختر موسی ابن جعفر نور یزدانی سلام آمـدی ای عـالِـم اسـرار قـرآن فـاطـمـه مــرحـبـا ای پـرتـو انوار روحانی سلام من چه گویم در ثنایت تا ثناخوانت خداست؟ هر چه گفتم هر چه گویم برتر از آنی سلام حضرت معصومه (س) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بر سر بام گرفتار به صد شیون و آه میفرستم چه سلامی به اباعبدلله دست بر سینه شدم‌ رو به بیابانم من تو کجای سفری حیف نمیدانم من این لب پاره فقط ذکر تو گفته ست زیاد من گرفتار توام !کور شود ابن زیاد! کوفه شهر پدرت بود ولی حالا نیست غیر بغض علی از چهره شان پیدا نیست کوفیان روی مسافر همه در میبندند رسم دارند که خنجر به کمر میبندند غم نبینی! دوسه روز است فقط غم دیدم ظهر در دور و برم حرمله را هم دیدم کاش که جای تو با مسلم‌ تو بد بشوند اسبها جای تو از روی تنم رد بشوند کاش تا گودی گودال به زورم ببرند سر من را ببرند و به تنورم ببرند کاش پیراهن من غارت دشمن باشد خیزران جای لبت روی لب من باشد دور تا دور من زار غریبه مانده از محبین تو یک ام حبیبه مانده نیست جای گذر از کوچه و معبر اصلا زن و بچه طرف کوفه نیاور اصلا کاش در کوفه حمیده بشود قربانی تا کند از حرمت زود بلاگردانی.. پوریا هاشمی حضرت مسلم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
به کوفه-5شوال ✅ چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند بوده ای اینگونه بر انگشتر دست حسین ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی)
به کوفه-5شوال ✅ آمدم کوفه ولی، بی توگرفتارِ شدم بی تومن ساکن این دیارِ خونبارِ شدم کوفه من، خسته و سَرگشته و بیمارِ شدم آمدم کوفه گرفتار، غم کوچه ودیوارِ شدم لَعنتُ اللّه به این مردم بی عهد و وفا برعبیدالله وبرمردم، آن دوران ها دگر آرام گرفته خنجرکوفه حسین رنگِ اِحرام گرفته خنجرکوفه حسین زِ سرم کام گرفته خنجرکوفه حسین ختمِ انعام گرفته خنجرکوفه حسین خنجراز راه رسید و به سَرَم تیغ نشست.. استخوان بدنم ازاثر ضربه شکست باز هم رو به توام ، گریه کنان... بی تابم کوفه ، ای یارمیا ، برتو حسین بیتابم مردم کوفه حسین عهد و وفابشکستند منتظرمانده ی مرگم، در شب مهتابم آه دارم روی لب ،ذِکرِ ”حسین جان” گویم خجلم ازتوحسین، سیه اگرشد رویم دل چو ، مشغولِ توسل به محمد» شد و بعد... اشک ، بینِ دیده و چَشمِ تَرَم سَد شد و بعد... ابن مرجانه سرم کردجدا ،ردشد وبعد سرم افتاد زتن وای حسین بد شد و بعد... السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرت میکند مردم این شهرتورا دَر به دَرتَ اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میشد بین هرگریه ی چنین ، طرحِ معمّا میشد زیرِ لب بودمیا "کوفه " چه نجوا میشد... سرمن به نیزه ها خوب تماشا میشد چکنم وای که نام توحسین روی لب است دل من مضطرب از آمدورفت زینب است دم آخرشده و ، لحظه ی دیدار رسید وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید یاحسین کوفه میا، آخر دیدار رسید ابن مرجانه مراکشت وچو گل پژمردم آخرین لحظه به لب نام قشنگت بردمِ زیرتیغ ونیزه ها ، مرثیه خوانی میکرد دیده اش از دلِ او خانه تکانی میکرد ِاینچنین بودکمی یادِ جوانی میکرد همه را بودکه با ناله روانی میکرد یاحسین گفت به لب ، خواست که آرام شود مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود... شده پرتاب تنش تا جگرش تیر کشید صورتِش خورد زمین ، ناله ی تصویر کشید... رفتنش دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید اوشهادت نامه همه بار به تعبیر کشید زیرِ لب گفت: «حسین کوفه پرازنامردیست غیرمن کسی حسین ،بفکر اولادتونیست 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی)
5شوال-سالروز ورود مسلم به کوفه ابن العقیل بودودلیری سواره بود مردی در سپهر شجاعت ستاره بود درکوفه او اجازه جنگ آوری نداشت آماده باش، منتظر یک اشاره بود آمدبه کوفه تاکه بگیردوفا وعهد از این که مانده بود دلش پرشراره بود هجده هزارنامه زمردم روانه کرد در جستجوی یافتن راه چاره بود آمدحسین تاکه به عهدش وفا کند در حلقه محاصره صدها سواره بود مسلم اسیرمردم وقومی زبیوفاست دیدی که زخم هاش فزون از شماره بود کوفه میا که شد سرمسلم جدازتن برخاک کوچه پیکر مسلم ستاره بود کوفیه میا که دست به دستان تیغ بود آقا سه شعبه در پی ذبحی دوباره بود شرمنده ام که نوشتم حسین بیا آقامیاکه پیکر من پاره پاره بود کوفه میا که غارت خیمه کند عدو دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود -آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
من کوفه را چون مردگان بی‌درد دیدم نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاح‌الرجال‌اند خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد قلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود زن‌هـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد از بام‌ها بر فرق من آتش فشاندنـد مـن جـان‌نثار عترت خیرالانـامم صیدبـه‌خـون غلتیدۀ بـالای بامم وقتی که خود را از عطش بی‌تاب دیدم عکس لب خشک تـو را در آب دیدم در موج خون دریای «لا»را دیدم امروز از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز انگـار می‌بینم جراحـات تنـت را خونين به چنگ گرگها، پیراهنت را انگـار می‌بینم گُلان پـرپـرت را پاشیده از هم عضوعضو اکـبرت را انگار می‌بینم که بعد از قتـل یـاران هم تیرباران می‌شوی هم سنگ‌باران انگـار مـی‌بینم ذبیـح کـوچکت را زخم گلوی شیرخواره‌کودکت را انگار می‌بینم که با اشک دو دیـده داری به روی دست خود دستِ بریده انگار بينم غرق خـون آیینه‌ات را جای سم اسبان و زخم سینه‌ات را انگار می‌بینم که شمر ‌آید بـه گودال انگار می‌بینم زدی در خون پر و بال انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم لب‌تشنـه از پیکر جـدا گردد سر من آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من تنهـا نـه ايـن نامردمردم می‌کُشندم در کـوچه‌های شهر کوفه می‌کِشندم «میثم!»شرار از نظم جانسوزت فشاندی بس کن که دل‌ها را به بحر خون نشاندی استاد حاج غلامرضا سازگار
(ع) سره گودال غریبانه بهم میریزد زیرخنجرتن شاهانه بهم میریزد قامت زینب ازاین واقعه گردیده کمان دشمنی خیمه ی دردانه بهم میریزد بین گودال سرت بودکه خنجرمیخورد عشق زینب بی تو این لانه بهـم میریزد به پریشانی زینب همگی خندیدند مو که یک شب نخورد شانه بهم میریزد درکنارجسدت تابه سحرسوخته ام گرخورد شعله به "پروانـه" بهم میریزد اشک های دیدگانم همه هِـق هِـق شده بود دخترت گوشه ی ویرانه بهم میریزد -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نوحه ببین تو ناله های محزونم ببین که زار و دل پریشونم نیا به کوفه ای آقا جونم (مولای خوبم) ببین شده سفیرت آواره آواره ی کوچه و بازاره مسلم تو بیکس و بی یاره(مولای خوبم) [میا به کوفه ای حسین جانم(۳)آقای مظلوم]۲ دیدی که شد شکسته دندانم دیدی که بر قناره مهمانم ببین که بیقرار طفلانم (نیابه کوفه) تا که حسین نام تو رُ بردم آتیش و سنگ و ناسزا خوردم ازغصه ی زینبِ تو مُردم ( نیابه کوفه) بی کَسَم و تو کوچه می گردم بدون تو آقا پُرِ دردم هستیِ خود را وقف تو کردم (دلم شکسته) داری میای ولی پشیمونم از حالا من روضتو میخونم با گریه هام شبیه بارونم (دلم شکسته) کربلایی مرتضی شاهمندی حضرت مسلم (ع) نوحه