eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
حق من این این بود از رفیقان جا بمانم ماندم چرا نگذاشتی تنها بمانم @hosenih من که نمی‌دانم چرا در کربلایم شاید مرا اینجا کشاندی تا بمانم این زائران امواج شورانگیز عشقند بگذار در آغوش این دریا بمانم حتی اگر هم این زیارت خواب باشد تا عمر دارم کاش در رویا بمانم من برنمی‌گردم دلم اینجاست اما ای کاش می‌شد با دلم اینجا بمانم @hosenih من هر چه دارم از دعای مادر توست بگذار زیر سایهٔ زهرا بمانم شاعر: ‏© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
مجنون ترين آواره ي روي زمينم آواره ي كرب و بلا در اربعينم @hosenih ديگر نخواهم داشت در دل آرزويي امروز اگر مهدي زهرا را ببينم آقا كجاي شهر هستي تا بيايم قدري به پاي روضه هاي تو نشينم با گريه كردن بر غريبي تو آقا امروز كامل مي شود اركان دينم اي كاش ميشد تا كه همچون جاده من نيز از خاك پايت هرقدم بوسه بچينم @hosenih اي واي كه از راه آمد اربعين و از غصه زينب نمردم شرمگينم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
4_5832540080157232228.mp3
737.5K
‍ 🏴 ۱۴۰۱ علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روز و شبم یکی شده داداش / دلم جا مونده توی قتلگات نفس نمونده برا زینبت / بس که توو این چل شب زدم صدات ۲ چهل شبه به یاد رگهای بریدم نگم برات توو مجلس شراب چی دیدم حالا با قامت خمم - به تو رسیدم کی می دونه که چی کشیده خواهر تو منزل به منزل روی نیزه بود سر تو منو حلال کن اگه جا - موند دختر تو عزیز برادرم حسین، حسین حسین جان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حق داری نشناسی منو داداش/اینجوری پیر کرده منو غمت حتی توی خوابم نمی دیدم/چهل شبانه روز نبینمت هنوز کنار نیومدم با غم دوری زینبو از پا درآورده این صبوری یادم نرفته که تو رو - کشتن چجوری چهل شبه یک دل سیر تو رو ندیدم محله ی یهودیا طعنه شنيدم حالا رسیدم که بگم - دیگه بریدم عزیز برادرم حسین، حسین حسین جان ۳ . 👇
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
4_5832540080157232228.mp3
737.5K
‍ 🏴 ۱۴۰۱ علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روز و شبم یکی شده داداش / دلم جا مونده توی قتلگات نفس نمونده برا زینبت / بس که توو این چل شب زدم صدات ۲ چهل شبه به یاد رگهای بریدم نگم برات توو مجلس شراب چی دیدم حالا با قامت خمم - به تو رسیدم کی می دونه که چی کشیده خواهر تو منزل به منزل روی نیزه بود سر تو منو حلال کن اگه جا - موند دختر تو عزیز برادرم حسین، حسین حسین جان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حق داری نشناسی منو داداش/اینجوری پیر کرده منو غمت حتی توی خوابم نمی دیدم/چهل شبانه روز نبینمت هنوز کنار نیومدم با غم دوری زینبو از پا درآورده این صبوری یادم نرفته که تو رو - کشتن چجوری چهل شبه یک دل سیر تو رو ندیدم محله ی یهودیا طعنه شنيدم حالا رسیدم که بگم - دیگه بریدم عزیز برادرم حسین، حسین حسین جان ۳ . 👇
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
چهل روزه چهل روزه تو نیستی پیش زینب چشش خونه، دلش آتیشه زینب چهل روزه سرم بی‌سایبونه سرت رو نی برام روضه می‌خونه چهل روزه عطش دارم بیادت شبیه ابر می‌بارم بیادت چهل روزه که تاج سر ندارم کنار خود علی اکبر ندارم چهل روزه تنم جانی نداره حرم دیگه نگهبانی نداره چهل روزه دلم پیش ربابه به یادت زیر نور آفتابه همین‌جا خصم بی‌بال‌وپرش کرد کمان حرمله بی‌اصغرش کرد همین‌جا از فرس افتاد جسمت همین‌جا از نفس افتاد جسمت همین‌جا از اراذل تیر خوردی عمود و نیزه و شمشیر خوردی همین‌جا پیکرت سنگ‌جفا خورد تنت از پیرمردی هم عصا خورد همین‌جا بود بد شرّی بپا شد به دست شمر جسمت جابه‌جا شد همین‌جا پنجه در گیسوت انداخت جسورانه بزاقی روت انداخت تو رو وقتی ذبیحاً بالقفا کرد سرت رو از تنت وقتی جدا کرد تنت وقتی که غارت شد سرت رفت به دست ساربان انگشترت رفت حرم تنها شد و شد وقت غارت جسارت، هی‌جسارت، هی‌جسارت هجوم از دشمن تو، زیور از من عمامه از تو بردن، معجر از من دلم خیلی برای دخترت سوخت موهای اون مثِ موی سرت سوخت سر تو توی آغوشش نمی‌رفت دیگه گوشواره تو گوشش نمی‌رفت امیرعظیمی
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
این چهل روز خواهرت آمده در این صحرا بعدِ یک اربعین ولی تنها خیز و بین پیکر کبودم را صورتم مثل مادرم زهرا این چهل روز قوتمان غم شد هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد قامت خواهرت ببین خم شد خواهرت کوه صبر و ماتم شد لحظه های غروب یادم هست بارش سنگ و چوب یادم هست ناله های تو خوب یادم هست به تنش پا نکوب ... یادم هست تو زمین خوردی آسمان افتاد از تنت نیزه ی سنان افتاد خاتمت دست ساربان افتاد شعله بر خیمه ی زنان افتاد بین این مردمان خدا گم شد عزت و احترام ما گم شد دختری زیر دست و پا گم شد پیکرت زیر نیزه ها گم شد رمق از ذکر روی آن لب رفت تن تو زیر سمّ مرکب رفت روی آن جسمِ نامرتب رفت چه به حال خراب زینب رفت من بمیرم پر تو خاکی شد صورت اطهر تو خاکی شد بین مقتل سر تو خاکی شد چادر خواهر تو خاکی شد بعد از آن پیکر تو غارت شد به زنان حرم جسارت شد روزی مردها شهادت شد قسمت بانوان اسارت شد در میان حرامیان رفتیم لاجَرَم، بین این و آن رفتیم وسط بزم کوفیان رفتیم سر بازار شامیان رفتیم در شلوغی گذارمان افتاد رنگ از روی دختران افتاد معجرم دست این و آن افتاد سر عباس از سنان افتاد صحبت گوشواره شد بد شد گوش ها پاره پاره شد بد شد چشم ها پر ستاره شد بد شد به زنانت اشاره شد بد شد تا نگاهش به سوی آب افتاد یاد شش ماهه اش رباب افتاد دردهای من از حساب افتاد گذرم مجلس شراب افتاد نیمه شب پشت کاروان جا ماند بارها زیر و دست و پاها ماند سعی کردم برادر، امّا ماند دخترت در خرابه تنها ماند وحید محمدی
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
یک اربعین گذشته باور نمیکنم که رسیدم کنارِ تو باور نمیکنم من و خاکِ دیارِ تو یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو یک اربعین اسیرِ بلایَم اسیرِ عشق یک اربعین دچارِ فراقم دچار تو یک اربعین دویده‌ام و زخم دیده‌ام دنبالِ ناله‌های یتیمانِ زارِ تو یک اربعین بجای همه سنگ خورده‌ام یک اربعین شده بدنم داغدارِ تو یک اربعین به گریه‌ی من خنده کرده‌اند لبهای قاتلانِ تو و نیزه دارِ تو مثلِ رُباب مثلِ همه تار تر شده چشمان خسته‌ی منِ چشم انتظارِ تو روز تولدم که زدم خنده بر لبت باور نداشتم که شوم سوگوار تو با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند با سنگ و تازیانه مرا داغدارِ تو یادم نمیرود به لبت آب آب بود یادم نمیرود بدنِ نیزه زار تو مانده صدای حرمله در گوشِ من هنوز وقتی که نیزه زد به سرِ شیرخوار تو حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟ گریَم برایِ زخمِ تنِ بی شمار تو من نذر کرده‌ام که بخوانم در علقمه صد فاتحه برای یَلِ تکسوار تو یک مُشت خاک رویِ تو و من دعا کنان شاید شوم نشانِ تو – سنگ مزار تو حسن لطفی
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گلم را خار صحرا پيرهن بود غبار و خاک و خون اورا کفن بود سرش بر ني به لب ذکر خدا داشت گلوي پاره با من همسخن بود خودم ديدم که جسم باغبانم سرا پا باغ گل از زخم تن بود خودم ديدم که از بالاي نيزه چهل منزل نگاه او به من بود خودم ديدم به صحرا يوسفم را که جسمش پاره تر از پيرهن بود خودم ديدم نشان سم اسبان عيان بر روي آن خونين بدن بود اربعین حسینی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امام جوان ائمه – شهید غریب ولایت شدی کشته از زهر کینه – فدای غم سامرایت دل شیعیان شد عزادار – برای شما یابن زهرا که رفتی غریبانه امشب – به سوی خدا یابن زهرا شده غرق ماتم – دل اهل عالم دوباره بساط – عزا شد فراهم یا حسن یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا (2) به بالینت ای ماه تابان – گل نازنینت رسیده کند زمزمه ای پدرجان – چرا رنگ رویت پریده پس ازتو من و درد غیبت – غریبانه تنهای تنها چنان عمه جانم رقیه – شوم ساکن خاک صحرا الهی بمیرم – برای سه ساله که از هجر بابا – شده غرق ناله یا حسن یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا (2) فدای دم آخر تو – که لب تشنه بودی و خسته کنار تو با حال محزون – ولی نور چشمت نشسته بمیرم برای شهیدی – که در کربلا کام عطشان سرش از بدن شد جدا و – تنش بر زمین گشته عریان سرش روی نیزه – تنش زیر مرکب به پیش نگاه – هراسان زینب یا حسین یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا (2) محمد مهدی روحی امام عسکری (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای ساربان آهسته ران دارد توانم می رود در این زمین پربلا ازغم عنانم می رود از خاک اینجا بوی هجران و جدایی میرسد گویا همین جا از تن رنجیده جانم می رود اینجا لب خشکیده را با تیر آبش میدهند گفتم عطش سوزم چو آتش بر زبانم می رود اینجا مقام دیدن ذبح ذبیح اعظم است کز داغ او شادی ز کل دودمانم می رود اینجا من و تاریکی و غربت به هم محرم شویم باید ببینم روی نی ماه زمانم میرود دوران یا بنت امیرالمونمین من گذشت وقت اسیری آمد و نام و نشانم می رود زین پس به روی تاقه ی بی پرده میخوانم نماز بعد از علی اکبرم دیگر اذانم می رود من خود به چشم خویشتن باید ببینم بی کفن روی سرم رآست به نی چون سایه بانم میرود اربعین حسینی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دشت لاله شد لب من زود بیا ای زینب من دیگه هیچ غمی ندارم خواهر من چشام و دارم میبندم با لب خونی میخندم مادر امده کنارم خواهر من بیا مادر و ببینیم با حسین پیشش بشینیم خواهرم با مادرم بیا باهم زبون بگیریم دور هم از بار غم به یاد غصه هاش بمیریم آه آهم داغ و پر شرره قاتل جیگره زهر کینه آه اما ذکر من به خدا شد به شور و نوا وای مدینه کاسه خون شده چشمام من غریب ترم ز بابام شماها خبر ندارید من چی دیدم خواهرم منو حلال کن خودت از مادر سوال کن کنارش میان کوچه چی کشیدم سایه افتاد رو سر ما سایه نامرد دنیا مثل باد اون بدنهاد دست سیاه ش و تکون داد بی حیا دور از بابا قدرت شو به ما نشون داد آه از اون روز گرفته دلم من هنوز خجلم پیش مادر آه از من کاری برنیومد یاری برنیومد پیش مادر امام حسن (ع) زمزمه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
۲۵ شهریور ۱۴۰۱