eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ارث قبیله است که هرکس جوان تر است مویش سفید گشته و قدش کمان تر است این بیست و پنج سال که سنی نمی شود اما بهار عمر شما پر خزان تر است تو مجتبای خانه ی موسی بن جعفری با همسری که از همه نامهربان تر است زهری کشنده بود و لبت را سیاه کرد زهری که چوب نیست ولی خیزران تر است محسن ناصحی @rozeh_1
سر را ز خاکِ حجره اگر بر نداشتی تو رو به قبله بودی و خواهر نداشتی خواهر نداشتی که اگر بود میشکست وقتی که بال میزدی و پر نداشتی از طوس آمدم که بگِریَم در این غمت یاری به غیر چند کبوتر نداشتی وقتی که زهر بر جگرت چنگ میکشید جز یا حسین نالۀ دیگر نداشتی ختمی گرفته اند برایت کبوتران لبخند میزدند و تو باور نداشتی تو تشنه کام و آب زمین ریخت قاتلت چشمت به آب بود و از آن بر نداشتی کف میزدند دور و برت تا که جان دهی کف میزدند و تاب به پیکر نداشتی کف میزدند ولیکن به روی دست دست ز تن جدای برادر نداشتی شکر خدا که پیرهنی بود بر تنت یا زیر نیزه ها تن بی سر نداشتی شکر خدا که لحظه ی از هوش رفتنت خواهر نداشتی، غم معجر نداشتی حسن لطفی @rozeh_1
کنیزها بدنت را کِشان کِشان بردند گرفته بر لبه ی در سَرَت ؛ اَبَالهادی! سه روز بر تَن تو آفتاب می تابید ولی بریده نشد حنجرت ؛ اَبَالهادی! دگر به زیر سُم اسب های تازه نَفَس ندید جسم تو را دخترت ؛ اَبَالهادی! اگر چه دور و برت خیره سر فراوان بود ولی نظاره نشد خواهرت ؛ اَبَالهادی چه خوب شد که در آن همهمه کسی نرسید برای غارت انگشترت ؛ اَبَالهادی! علیرضا خاکساری @rozeh_1
سیاهی رفت چشمانت، زبانم از سخن افتاد شنیدم مقتلت شد خانه، اشک از چشم من افتاد نگاهش فتنه در سر داشت یارِ خانه ات تا گفت: برایت آب آوردم، بنوشش از دهن افتاد چه مکّارانه «أمّ الفضل» میشد «جعده» ای دیگر همین که زهر نوشیدی دلت یادِ حسن(ع) افتاد تداعی شد برای من سر بازارِ شهر شام صدایِ هلهله تا بر لبِ یک عدّه زن افتاد تنت در سایۂ بالِ کبوتر ها و عاشورا؛ به دستان یزیدی ها عبا و پیرهن افتاد تو کنجِ حجره جان دادی و امّا گوشۂ گودال حسینِ(ع) تشنه لب بر خاک ها دور از وطن افتاد تنت میسوخت روی بام زیرِ آفتاب آقا دلم آتش گرفت و یاد شاهِ بی کفن افتاد! مرضیه عاطفی @rozeh_1
گوشۀ حجره شده جایت چرا ؟ مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟ بسته شده راه صدایت چرا ؟ آب نیاورده برایت چرا ؟ شعله به جان و دل زهرا مکش جان رضا روی زمین پا مکش ضربه به حیثیت افلاک خورد رنگ کبودی به رخی پاک خورد موی به هم ریخته ات خاک خورد داد زدی دورِ لبت چاک خورد با جگر سوخته پرپر زدی بر دَرِ حجره چقدر سر زدی خون ز لب خشک تو پاشید وای لحظۀ پرپر زدنت دید وای چشم به چشمان تو خندید وای تشت زنان دورِ تو رقصید وای شعله به جان تو چنین ریخته آب به پیش تو زمین ریخته آب نخوردی ... بدنت پا نخورد یک نخی از پیر و هنت پا نخورد در ته گودال تنت پا نخورد مثل حسین بر دهنت پا نخورد یاد حسین دیدۀ تر داشتی هر چه سرت آمده ، سر داشتی چنگ به موی سرش انداختند روی تن بی سر او تاختند خیل زنان رنگ ز رخ باختند پیکر غارت شده نشناختند عمۀ سادات زمین گیر شد بر سر بوسیدن رگ پیر شد طول کشید از نَفَس افتادنش حنجر پاشیده روی دامنش عده ای اعراب دَمِ رفتنش با کتک از کرب و بلا بُردنش عمه از آن لحظه گرفتار شد ناقه نشین راهی بازار شد قاسم نعمتی @rozeh_1
خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد یا گرد و خاک پیرهنت را تکان دهد از روی خاک حجره سر خاکی تو را بر دارد و به گوشه دامن مکان کند می خواهی آب آب بگویی نمی شود گیرم که شد ولی چه کسی آبتان دهد؟ چندین کنیز را وسط حجره جمع کرد می خواست دست و پا زدنت را نشان دهد تا بام می شود سر سالم تری رسید با شرط این که این لبهٔ در امان دهد بالا نشسته ای و جهان زیر پای توست وقتش شده گلوی شهیدت اذان دهد علی اکبر لطیفیان @rozeh_1
میان حجره غریبانه دست و پا میزد همان که روضه اش آتش به جان ما میزد میان اشهد خود گاه یا رضا میگفت و گاه مادر مظلومه را صدا میزد تمام حاجت او انتقام سیلی بود... ....از آن که مادرشان را به کوچه ها میزد صدای ناله ی او: آه سوختم ،جگرم شراره ها به دل حضرت رضا میزد صدای هلهله و تشنگی و کاسه آب گریز روضه او را به کربلا میزد دلش گرفت برای کسی که در گودال عدو به پیکر او نیزه بی هوا میزد همین که چشم به هم میگذاشت او می دید که روی نیزه سر شیر خواره را میزد همان که سر شاه را جدا کرده سه ساله را طرفی برده و جدا میزد برای اینکه نبیند دوباره این ها را میان حجره غریبانه دست و پا میزد مهدی نظری @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آن روز کاظمین چو بازار شام شد دنیا برای بار نهم بی امام شد دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت آنقدر اشک ریخت که چشمش تمام شد جنت وزید و حُجره ی در بسته ی امام در بارش ملائکه خود، بار عام شد تا سایه بان شود به تن زهر دیده اش خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد گل رفت و مستی از سر پروانه ها پرید دل بی خبر ز لذت شرب مدام شد آن روز ذوالجناحِ حسین از نفس فتاد آن روز ذوالفقارِ علی در نیام شد آتش نشست در جگر کربلایی اش یعنی به رسم خون خدا تشنه کام شد از بس که اشک ها به غزل پشت پا زدند این مصرع رمیده زمین خورد و رام شد شاعر : عباس احمدی امام جواد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای نام تو قرارِ دلِ بیقرارها حرف تو ماندگارترین یادگارها درک بشر به فهم مسائل نمی رسید از علم تو شکسته تمام حصارها تعبیرهای ناب تو راه عبور ماست ای معتبرتر از همه ی اعتبارها سیل فرشتگان خدا پای درس تو شاگردی ات بزرگترین افتخارها از هر طرف به مادر سادات می رسی محوِ سلاله ی تو تمام تبارها ای سومین امام ستمدیده ی بقیع قربان خاک قبر تو سنگ مزارها از کوچه های شام تو هم شکوه ای بکن ای بازمانده ی سفرِ نی سوارها اصلا خودت بگو چقدَر بین ازدحام خورده ست بر سرت لگد نیزه دارها بی شک تو هم میان بیابان دویده ای مثل رقیه رفته به پای تو خارها با آنکه تو مراقب او بوده ای، ولی از دستهای زجر، کتک خورده بارها ای وای از آن دمی که به دست حرامیان از گوشها کشیده شود گوشوارها محسن مراد نوری امام باقر (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 این ها به جای این که برایت دعا کنند کف می زنند تا نفست را فدا کنند هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند با دست و پا زدن به نوایی نمی رسی این ها قرار نیست به تو اعتنا کنند بال فرشته های خدا هست پس چرا؟ این چند تا کنیز تو را جابه جا کنند هر وقت دست و پا بزنی دست می زنند اما خدا کند به همین اکتفا کنند تا بام می برند که شاید سر تو را در بین را با لبه ای آشنا کنند حالا کبوتران پر خود را گشوده اند یک سایبان برای سرت دست و پا کنند علی اکبر لطیفیان امام جواد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آه ای اسیرِ روضه یِ سربسته کیستی مردِ غریبِ حُجره یِ دربسته کیستی این حُجره هم به ناتوانی تو گریه می کند پیری بر این جوانیِ تو گریه می کند در خانه ی امام  چرا دست می زنند با ناله ات مدام  چرا دست می زنند ای یاکریم بال و پَرَت را زمین مزن آه ای جوانِ خانه سرت را زمین مزن اصلا صدای تو به صدایی نمی رسد این آب آب آب به جایی نمی رسد اُفتاده ای زِ دامن زهرا به رویِ خاک کمتر بکش محاسن خود را به روی خاک کِل می کشند گریه ی زهرا درآورند کف می زنند دادِ رضا را درآورند  تو هرچه می کنی  جگرت را چه می کنی با حال و روزِ خود پسرت را چه می کنی با خود چه داشت زهر ، تنت را کبود کرد باور نمی کنم دهنت را کبود کرد جانم حسن شبیه حسن روضه های توست نامرد بِینِ کوچه مزن روضه های توست اما به این صدای غریبانه خنده کرد بر ناله ی تو کُلفَتِ این خانه خنده کرد می کوبد آه پا به زمین پیش مادرت می ریزد آب را به زمین پیش مادرت بُردند نیمه جان بدنت را به پُشت ِبام از پا کشانده اند تنت را به پشت ِبام   می رفت پیکرت به روی پله های تیز می خورد هِی سَرَت به روی پله های تیز از سنگها برای تو اَبرو نماده است آقا چرا برای تو پهلو نمانده است رفتی به روی بام ولیکن هزار شُکر گیرم سه روز و شام ولیکن هزار شُکر گیرم به پشت بام ولی سایبان که هست چندین کفن برای تو با دوستان که هست گیرم سه روز و شب ولی آخر پسر رسید اینبار هم پسر به کنار پدر رسید شکر خدا عقیق تو را ساربان نبرد رنگ لبان خشک تو را خیزران نبرد آقا قسم که پیرهنت را نمی کِشند با نیزه ای شکسته تنت را نمی کِشند حسن لطفی امام جواد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گر گناهی کردم و دارم، خداوندا ببخش چون گنه را عذر می آرم، خداوندا ببخش پای خجلت را روایی نیست بر درگاه تو دست حاجت پیش می دارم، خداوندا ببخش گر گناهم سخت بسیار است رحمت نیز هست بر گناه سخت بسیارم، خداوندا ببخش چون پذیرفتار بدرفتار نادانان تویی بر من نادان و رفتارم، خداوندا ببخش پیشت از روز «الست» آوردم اقرار «بلی» هم بر آن پیشینه اقرارم، خداوندا ببخش بخششت عام است و می بخشی سزای هر کسی گر به بخشایش سزاوارم، خداوندا ببخش ناامیدی بردم از یاران، که می اندوختم روز نومیدی تویی یارم، خداوندا ببخش آبرویم نیست اندر جمع خاصان را، ولی آب چشمم هست و می بارم، خداوندا ببخش عالِمی بر عیب و تقصیرم تو، یارب! دست گیر واقفی بر غیب و اسرارم، خداوندا ببخش گفته ای: بر زاری افتادگان بخشش کنم اینک آن افتاده زارم، خداوندا ببخش گر به دلداری دل مجروح من میلی نمود بر دل مجروح و دلدارم، خداوندا ببخش ور چشیدم شربتی بیخود زروی آرزو زآرزوی خود، به آزارم، خداوندا ببخش «اوحدی»وار از گناه خود فغانی می کنم بر فغان اوحدیوارم، خداوندا ببخش (اوحدی مراغه ای) مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یا سیدی به بنده ی رسوا امان بده بر این گدای بی کس و تنها امان بده میترسم از حساب و کتاب تو یا مجیر(یاکریم) کن با اسیر خویش مدارا ...امان بده من خورده ام زمین تو دیگر مرا نزن این بنده ی فراری خود را امان بده کار مرا درست کن ای یُجبر المحیف پیش از حساب محشر کبری امان بده آن روز که پدر ز پسر میکند فرار دست مرا بگیر خدایا امان بده پیش تو آبرو که نمانده برای من امشب بیا به خاطر زهرا امان بده حب علی میان دلم موج میزند طوفانی است تا دل دریا امان بده این سینه نیز مثل نجف جای حیدر است دیگر بیا به حرمت مولا امان بده تضمین فاطمه ست به هر زائر حسین گوید به احترام من او را امان بده بر کربلا قبله ی شش گوشه اش قسم ما را میان عرش معلا امان بده تنها به عشق گریه برای تو زنده ام در آرزوی کرب و بلای تو زنده ام قاسم نعمتی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای خاک تووطنم دیوانه تومنم این جمله کشته من و ارباب بی کفنم ارباب بی کفنم آقاجون رخصت بده تاپربگیرم ضریح شیش گوش تودربربگیرم برای قاب دلم ازحرمت باچشمام یه عکس محشربگیرم دل من دنبال شما غرق شوروحال شما غم عشق تومال من همه هستیم مال شما ---- یاوربی یاورم جزتویاری ندارم جزتوسالاربی سرم سالاری ندارم من به عشق توزنده ام تونباشی میمیرم جزتوای شاه بی کسم کس وکاری ندارم ازهمون طفلی سربازارتوام دل وسرسپرده حضرت تو کشته مرده علمدارتوام ---- همه مردم تورویان من رویای ابوالفظل(ع) زندگی میکنم من توی دنیای ابوالفظل(ع) چشم به راهم یه روزی بادوتاچشم گریون جون بدم پاضریحش واسه چشمای ابوالفظل(ع) آقاکاش من خاکم واحساس میشدم بانگاه لطف توالماس میشدم آخ چی میشداون روزاول کوامدم یه نخ ازپیراهن عباس(ع)میشدم امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وقتی افتادی تو گودال/وقتی میگفتی یاالله ذاتِ رَبُّ العزّه گفت / لبیک یا اباعبدالله۲ تو بگی کربلا رو رود کنم....میکنم تو بگی لشگر و نابود کنم....میکنم تو بگی توعرش پرچم بزن....میزنم تو بگی عالم و بر هم بزن....میزنم تو سیر اِلیَ اللهِ منی تا ابد ثارُ اللهِ منی جلوه‌ی تو نور نیّرین یااباعبدالله الحسین..... وقتی میگفتی شیعَتی / وَ مُحِبّیٖ یاالله بی پرده حق می فرمود / لبیکَ یا ثارَالله۲ تو بگی گریه کنِ منو ببخش .... می بخشم تو بگی سینه زنِ منو ببخش ... می بخشم تو بگی حسینیا رو ببخش .... می بخشم تو بگی عالم و یکجا ببخش .... می بخشم ای کشته‌ی روز واقعه یارحمتَ الله الواسعه ای مرا از ازل نور عین یا اباعبدالله الحسین وقتی میگفتی زیر لب / صَبراً عَلیٰ بلائِک آوردند از حق ندا / دسته دسته ملائک ۲ تو بخوای بهشت و کربلا کنم .... می کنم تو بخوای خودم رو خونبها کنم ... می کنم‏ تو بگی بیام برا نظارتت .... می آیم شبای جمعه برا زیارتت .... می آیم بانورت می درخشم حسین زوارت رو می بخشم حسین تو میشی آقای عالمین یا ابا عبدالله الحسین مرحوم ملای دربندی دراسرار مینویسد: وقتی امام حسین صلوات الله علیه فرمود هل من ناصرینصرنی.... اَوّلُ مَن اجابَ سَیّدَالشُهَدا،هوَرَبُّ العِزّه، وَ ناداهُ اَنا ناصِرُکَ وَ مُعینُک ..... خادم امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
امام_جواد_علیه_السلام دست و پا ميزدي و روضه پرم را سوزاند تشنه لب بودي و داغت جگرم را سوزاند هم حسن بود در اين روضه و هم بود حسين گريه بر غربت تو چشم ترم را سوزاند عطش آل پيمبر چقدر جانسوز است خواستم آه كشم برگ و برم را سوزاند قتلگاه و عطش و هلهله و خون جگر اين گريزي ست كه پا تا به سرم را سوزاند زير خورشيد روي بام تنت را بردند با كف و هلهله سوز سخنت را بردند جگرت پاره شد اما بدنت سالم بود ننوشته است كسي پيرهنت را بردند تا نفس داشتي از كرببلا ميگفتي ذكرت اين بود عقيق يمنت را بردند به همان پيرهن كهنه كسي رحم نكرد خواهرت ديد چگونه كفنت را بردند غرق خون بود همان بسمل بي بال آنجا سر تقسيم غنائم شده جنجال آنجا سايه دارم به تن از بال كبوتر اما پيكر جد غريبم شده پامال آنجا چه غريبانه روي خاك نهاده است سرش شمر با چكمه شده وارد گودال آنجا خنجرش كند دلش سنگ زمين مي لرزيد عمه ام رفت پس از مادرم از حال آنجا... محسن_صرامی   مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مدارا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود این قدر پیش چشم کنیزان به خود مَپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مکش به خاک ؛دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته است صورتت؟ این جای تنگ و این قد و بالا...نمی شود! با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جای تنت جا نمی شود خوبیِ پشت بام همین است ای غریب پای کسی به سینه تو وا نمی شود علی اکبر لطیفیان
زسوز غم پر پروانه می سوخت                                      ز داغ لاله ای گلخانه می سوخت وجودش را شرر زد آشنایی                                       که از جور دل بیگانه می سوخت بنوشید آب از پیمانه زهر                                            دل پاکش از این پیمانه می سوخت ز آوای جواد آن جان زهرا                                          نهان گلشن جانانه می سوخت میان حجره بود و ناله می کرد                                                به حال وی دلی آنجا نمی سوخت از همین جا دلت را روانه آن  حجره ای کن که امام جواد میان آن حجره افتاده ، از سوز زهر به خود می پیچید ، اما کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفایی همسرش بود ، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی ، چه کشید جواد الائمه ، آن ساعتی که دید اُمالفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت : شادی کنید تا کسی صدای ناله امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب بیندازند ، اما کبوترها  می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد ، اما عاشقان امام جواد این بدن دیگر برهنه نبود ، بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود . رحمت خدا بر این ناله ها ، ای دلهای آماده ، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین ، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی ؟ فرمود : سکینه جان این بدن بابایت حسینِ ، همه صدا بزنید حسین حسین . @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
متن روضه کوتاه امام جواد علیه السلام الا که مظهر جود خدا یکتایی نُهم سلاله پاک رسول بطحایی توئی که خیر کثیر خدای بر خلقی کتاب عشق رضا و یادگار زهرائی خدای خوانده جوادت که جود پیشۀ توست تو بر تمام کریمان امیر و مولائی همین نه عقده گشای خلایقی امروز که دستگیر همه عاصیان به فردائی مراست عقده دیدار کاظمین بدل چه می شود ز دل این عقده را تو گشائی می دانم دل همه برای کاظمین امروز پر می زند ،امروز دلت را روانه کن کاظمین حرم آقا جواد الائمه ، حاجت دارها ، مریض دارها . به باغ عشق و وفا بعد مادرت زهرا جوان ترین گل پرپر میان گلهایی قربان عمر کوتاهت برم آقا ، مثل مادرش زهرا عمر نازنینش کم بوده است ، بیست و پنج سال بیشتر نداشت . آی مردم ، کجای عالم سراغ دارید یک کسی تشنه اش باشد . هی صدا بزند جگرم ، دارد می سوزد اما کف بزنند ، هلهله کنند . بمیرم برای لبهای خشک آقا ، هی صدا می زد : ام الفضل جگرم دارد می سوزد . دلم از بی کسی در التهاب است خدایا ناله هایم بی جواب است کشم پا بر زمین از سوز این زهر نوای کام خشکم آب آب است
‍ متن روضه حضرت رقیه (س) - با این همه زخم، دست کمی از مادرت زهرا ندارم - سید مجید بنی فاطمه ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ با این همه زخم، دست کمی از مادرت زهرا ندارم تنها نشستم، حتی به قول دختران بابا ندارم داری میایی، باید که چادر که سر کنم اما ندارم شرمنده بابا، غیر ازخرابه من برایت جا ندارم یا عمه یا تو، یا آرزوی مرگ دارم یا ندارم اما دلت قرص، یک لحظه هم ترس از حرامی ها ندارم  دیدی خمیدم، اینقدر سیلی زد که جایی را ندیدم بعد از تو بابا، با دامن آتش گرفته می دویدم من مثل عمه وقتی که قاتل می برید و میبریدم با خنده می گفت با دست خود از پشت سر سر را جای تو خالی با حرمله با شمر چه زجری کشیدم رنگین کمانم، بازو کبود و روی زرد و مو سفیدم کنج خرابه خوابیده بودم با لگد از جا پریدم  بازار شام و حرف کنیزی و نمی گویم چه دیدم قربان لبهات من پیر چوب خیزرانی یزیدم آماده هستم عمه حلالم کن که دیگر سر رسیدم +دختر داری یا نه؟ خواهر کوچیک داری یا نه؟ یاد اون پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی به خیر که وقتی می فهمیدن میخوای بری حرم بی بی میدیدی یه عروسک بهت میدادن، میگفتن رفتی ببر حرم رقیه؛ معناش میدونی چی بود؟ یعنی دختر بچه بهونه میگیره باید با این چیزا ساکتش کنن؛ نامرد یه دفعه گفت کیه که نمیزاره من بخوابم؟ گفتن: صدای دختر حسینه، گفت: چی میخواد؟ گفتن: بهونه باباش رو گرفته، گفت: این که کاری نداره سر بریده رو براش ببرید، دختری که دلش برا باباش تنگ شده همچین که تشت آوردن روپوش کنار زد، تا چشمش به سر افتاد، آروم آروم شروع کرد رو این لبا دست می کشید یه مرتبه دادش بلند شد بابا کی رگ های گردنتو بریده.... رسیدن به خیر سر و روی خونی یه دردایی دارم بعیده بدونی وای سرم، ای کرم تو از زخمای من نداری خبر وای سرم، حنجره به من گفته بودی که رفتی سفر تو تو سفر، چی شده چه زخم لب از همه است تازه تر چیزی از من نپرس که گوشواره هامه همین دور و بر نمیبینه چشمام یا اینجا بی نوره این عطر بابامه یا بوی تنوره وای ببین، رو زمین با چه حالی از هوش رفته رباب وای ببین، دستمو اینا جای سنگه اینا هم طناب جون من غم نخور اصلا ما نرفتیم به بزم شراب هر چی شد بسته روی پای من دیگه راحت بخواب بابا بابا بابا بابا +وقتی پسر بچه زمبن میخوره، میگن: بلند شو، گریه نکن، مرد که گریه نمیکنه، زودی میاد کس کارش پیدا میکنه، اما دختر زمین میخوره بلند نمیشه اینقدر صبر میکنه تا باباش بیاد... گفت بابا یه نصف شب از ناقه افتادم، هر چی صدات زدم نیومدی.... شنیدم صدای قدمی میاد گفتم بابام کع اینحور تند تند راه نمی رفت، بابام هیچ وقت با عجله قدم بر نمی داشت، همچین که دستم رو سرم بود حس کردم یه دستی موهام گرفت... یک ضربه زد...
سرود عید غدیر خم شده عید الله اکبر امروز روز شادی پیمبر امروز رهبر و منجی عالم گشته بعدِ ختم رسول حیدر امروز عجب غوغایی شده در عالم علی مولا گردیده به دست خاتم همه عالم شد به پیش او خم ولای او کرده دین حق را محکم علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر(۲) لطف حق گشته به عالم شامل به پیمبر شده آیه نازل دین اسلام و محمد امروز با ولای مرتضی شد کامل هر آنکس را که منم مولایش پس از پیغمبر علی بود مولایش بودحرف من چنین معنایش بود فرمان ازسوی حی یکتایش علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر(۲) همه جا غرق سرور است امروز شیعه در شادی و شور است امروز از دل شیعه ی پاک حیدر غم و اندوه بدور است امروز به شیعه روز غدیر است امروز که این فرمان از حی قدیر است امروز علی بر احمد وزیر است امروز به کل عالم علی امیر است امروز علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر(۲) شادمان فاطمه و طاها شد علی تا روز جزا مولا شد از ازل تا صف محشر یاران هر که آمد سوی او آقا شد خداوندا من هر آنچه هستم زطفلی بر او و آل او دل بستم ز لطف یزدان ز عشقش مستم شدم مهمانش تاکه بگیرد دستم علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر(۲) تو گل گلشن آل اللهی همه ی هست رسول اللهی بعد پیغمبر اکرم مولا تو فقط علی ولی اللهی تو آگه از هر ضمیری مولا خدا داند بر همه امیری مولا تو دستگیر هر فقیری مولا تو کل دنیا تو بی نظیری مولا علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر با تو من اهل یقینم حیدر که تویی حبل متینم حیدر اهل عالم بدونن تا محشر شد ولایت تو دینم حیدر به جسم شیعه تو جانی حیدر ولایت باشد گنج نهانی حیدر به شیعه کهفُ الامانی حیدر زبس آقایی و مهربانی حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر(۲) یا علی تو کعبه ی دلهایی تا ابد بر همگان مولایی ای که حب تو تمام دین است تو امید همه ی دنیایی تو هستی نور شب تار من که کسب نور از شما بود کار من منم خار تو تویی یار من همیشه هستی مولا مدد کار من علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر(۲) تویی تو روح نمازم حیدر همیشه محرم رازم حیدر ای صفابخش دل من مولا تا ابد به تو مینازم حیدر ز جامِ عشقت همیشه نوشم علی جان مهرت به عالمی نفروشم به راه عشقت علی جان کوشم به درگاهت من غلام حلقه گوشم علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر(۲) بر غریبان تو حبیبی حیدر درد شیعه را طبیبی حیدر ماهمه ذره و تو خورشیدی در کرامت تو عجیبی حیدر منم خار و تو گل شادابم منم عبد درمانده تویی اربابم من امشب مولا نگر بی تابم خجالت مولا از تو نموده آبم علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر باز من از کرم و احسانت شده ام روز غدیر مهمانت بنگر آمده دست خالی یا علی دست من و دامانت خدایم باشد گواهم حیدر که داده حق با تو عزو جاهم حیدر به تو یا مولا پناهم حیدر به حق زهرا نما نگاهم حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی یا حیدر علی علی یا حیدر ✍️ زندوکیلی
می‌رسد قصه به آنجا که علی دل تنگ است می‌فروشد زِرهی را که رفیق جنگ است چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد «إن یکاد» از نفس فاطمه بر تن دارد خبر از شوق به افلاک سراسیمه رسید تا که این نیمهء توحید به آن نیمه رسید علی وفاطمه در سایهء هم... فکر کنید شانه درشانه دوتا کعبهء یکدست سفید عشق تاقبلِ همین واقعه مصداق نداشت ساز و آواز خدا گوشهء عشّاق نداشت کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام فاطمه... فاطمه با رایحهء گُل آمد ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد آسمان با نفسش رنگ دگر پیدا کرد دست او پیرهن نو به تن دنیا کرد ابر مهریهء او بود که باران آمد نفَس فاطمه فرمود که باران آمد ناگهان پنجره‌ای رو به تماشا وا شد هر کجا قافیه «یا فاطمةالزهرا» شد مثنوی نام تو را برده، تلاطم دارد چادرت را بتکان، قصد تیمّم دارد می‌رود قصهء ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام 🔸شاعر: ___________________________
💞💞💞💞💞💞💞💞 صدای هلهله ای عاشقانه می آید صدای پای تغزل، ترانه می آید بهشت خنده کنان، این میانه می آید خدا به شوق در این آستانه می آید حدیث وصل دو دریا عجب شنیدنی است عروسی علی و فاطمه چه دیدنی است از این به بعد، دو عاشق کنار هم هستند تجلّی هم و آیینه دار هم هستند به روی سفره ی خود نان بیار هم هستند چو کوه پشت هم و دوستدار هم هستند دوباره پوزه ی شیطان شکست، شکر خدا عروسی علی و فاطمه است، شکر خدا از این وصال مبارک خدا هدف دارد چقدر حضرت خاتم به دل شعف دارد دلم هوای ضریح شه نجف دارد عروسی علی و فاطمه است، کف دارد به بزم عشق همه عاشقانه دف بزنید برای خاطر داماد باز کف بزنید کنار سفره ی عقد، این عروس گل سیما زکیّه، طاهره، انسیّه، فاطمه، زهرا نشسته اذن "بلی" تا بگیرد از بابا پدر اجازه گرفت از خدای جلّ علا بساط خطبه از این اذن تا فراهم شد علی به فاطمه اش تا همیشه محرم شد بگیر دامن پر برکت پیمبر را بپاش بر سر امّت، گلاب قمصر را گره زدند به هم عادیات و کوثر را کشانده اند به دنیا بهشت و محشر را از این وصال غدیر از گزند ایمن شد نوشته اند که تکلیف شیعه روشن شد نوشته اند که شیعه نشانه ای دارد شراب کوثریِ جاودانه ای دارد کبوتری شده و آشیانه ای دارد برای گریه و شادی بهانه ای دارد تمام عمر دلم زیر دین می آید از این وصال مقدّس حسین می آید سخن ز عشق که باشد، شراب شیرین است برای تشنه ی عشق آفتاب شیرین است کنار یار خوشی و عذاب شیرین است سلام های بدون جواب شیرین است اگر که فاطمه باشد کنار شیر خدا زمان فتنه شود ذوالفقار شیر خدا زمان فتنه قمر در محاق می افتد تبر به جان درختان باغ می افتد میان امّت احمد نفاق می افتد و آن دوشنبه ی شوم اتّفاق می افتد که درب خانه ی زهرا شکسته می شود و دو دست حیدر کرار بسته می شود و خدا کند که نبینی قیامتی را که کنار خانه ی حیدر جماعتی را که شکسته اند دری را، نه ساحتی را که شکست ضربه آن درب، قامتی را که پس از سه ماه علی نیمه شب، غریبانه به دست قبر سپردش، عجب غریبانه 🔸شاعر: ______________________________
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهم السلام آسمونا سر می‌ذاره زیرِ پاهات با شعف پر می‌گیره مرغِ سینه از مدینه تا نجف نجف به نامِ فاطمه مکّه به نامِ علی کِل می‌کشن ملائکه به احترامِ‌ علی به عشقِ فاطمه باید گرفت این دم را علی امامِ من است و منم غلامِ علی علویه زهرایِ اطهر فاطمیه مولایِ قنبر یازهرا یاحیدر‌ ۲ رولبایِ‌..... جبرئیله آیه‌یِ وَ اِن یکاد ماه و خورشید نور می‌پاشن‌ رویِ سرِ شاه‌داماد‌‌ زمین و عرشِ مُعلّاست مستِ جامِ‌ علی وَ قلبِ حضرتِ صدّیقه شد به نامِ علی به صور می‌دمد امشب جنابِ اِسرافیل علی امام من است و منم غلامِ علی ذکرِ مولا ياعصمةُاللّه ذکرِ زهرا یا ولیُّ‌اللّه یازهرا یاحیدر‌ ۲ حسین ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهم السلام دامادِ نبی شده بِاِذنِ‌للَّه شاه دور‌ِ سرِ نوعروس می‌گردد ماه تا خورد نگاهشان گِره خالق گفت لا حولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِااللّه ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهم السلام خوش آن‌روزی که احمد شاد باشد دلم از قیدِ غم آزاد باشد خدا خود قند می‌سابَد چرا که.... امیرالمؤمنین داماد باشد
💞💞💞💞💞💞💞💞 فضایِ شهر مدینه دوباره عرفانیست نماز پنجره هایش چه قدر روحانیست! مگر چه عید بزرگی رسیده که امشب! در آسمان و فلک جشن نور افشانیست عجب شبی! همه جا ریسه بسته جبرائیل عجب شبی!همه ی کهکشان چراغانیست ولیمه می دهد امشب پیمبر رحمت چه قدر سفره این جشن،پهن و طولانیست فرشته ها سرشان گرمِ رقص و...میکائیل به فکر پُخت و پزِ سوروساتِ مهمانیست میان سفره مِی ناب و ساغر آوردند کلیم و خضر،دلی از عزا در آوردند شراب داخل خمره مدام قُل می زد پیاله ذوق کنان سمتِ باده زُل می زد چه عطرِ سیب خوشی بین عرش پیچیده! برای باده زدن ذوالفقار هُل می زد دگر نزول ملائک به خاک آسان شد خدا میان زمین و بهشت پل می زد شب عروسیِ خورشید و ماه عالمتاب سپیده برسرِ بام سحر دهل می زد برای بُردن این زوج آسمانی، نوح چه باسلیقه به کشتیِ خویش گُل می زد امیرِ غزوه ی فتح الفتوح می آید صدای بوق زدن های نوح می آید ستاره ها همه بی تاب دیدن داماد گرفته اند حسودان کوردل غمباد وضو گرفته و با احترام باید گفت: جناب حضرت داماد،شاخه ی شمشاد تمام آینه های مدینه غش کردند نگاه فاطمه تا در نگاه شان افتاد کلید باغ جنان را، خدا مراسم عقد به این عروس سرِسفره زیر لفظی داد ترانه ی لب داوود خوشصدا این است: علی و فاطمه پیوندتان مبارک باد خدا به حورومَلَک گفت تا که دف بزنند بس ست گفتن تسبیح و ذکر،کف بزنند 🔸شاعر: ____________________________
4_6003559609095161883.mp3
930.7K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهم السلام آسمونا سر می‌ذاره زیرِ پاهات با شعف پر می‌گیره مرغِ سینه از مدینه تا نجف نجف به نامِ فاطمه مکّه به نامِ علی کِل می‌کشن ملائکه به احترامِ‌ علی به عشقِ فاطمه باید گرفت این دم را علی امامِ من است و منم غلامِ علی علویه زهرایِ اطهر فاطمیه مولایِ قنبر یازهرا یاحیدر‌ ۲ رولبایِ‌..... جبرئیله آیه‌یِ وَ اِن یکاد ماه و خورشید نور می‌پاشن‌ رویِ سرِ شاه‌داماد‌‌ زمین و عرشِ مُعلّاست مستِ جامِ‌ علی وَ قلبِ حضرتِ صدّیقه شد به نامِ علی به صور می‌دمد امشب جنابِ اِسرافیل علی امام من است و منم غلامِ علی ذکرِ مولا ياعصمةُاللّه ذکرِ زهرا یا ولیُّ‌اللّه یازهرا یاحیدر‌ ۲ حسین ایمانی
4_6003559609095161884.mp3
407K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهم السلام دل‌ْدلْ می‌کنم هر جا حرفِ علیه حیدر فاطمی فاطمه حیدریه بدونِ واهمه گذشته روزگار با علی به عشقِ فاطمه بگو صد و ده بار یاعلی یاعلیُ یاعلیُ یاعلیُ یاعلی ۴ یاعلی دَمِ حَجَرُالاَسْوَدِه فاتح بوده هر جا به میدون زده گرفته دینِ ما همیشه اعتبار با علی دوایِ هر دردیه یکصد و ده بار یاعلی یاعلیُ یاعلیُ یاعلیُ یاعلی ۴ حتماً عاقبت به خیره نوکر پایِ پرچمِ زهرا و حیدر ما حیدریون می‌ذاریم امشب قرار با علی کوثر بنوشیم و بگیم صد و ده بار یا علی یاعلیُ یاعلیُ یاعلیُ یاعلی ۴
4_6003559609095161882.mp3
800.9K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور(سرود) مدح حضرت علی علیه‌السلام تو سعادتی توقیامتی تو شجاعتی تو شهامتی تو عنایتی تو کرامتی تو اُصولِ نابِ ولایتی الحمدللّهِ الّذی خَلقَ شاهِ لوُکَشَف الهی قسمت شِه بگی یاعلی‌علی تو نجف یاعلی یاعلی علی ۴ تویی دلبرم تویی سرورم تویی ساغرم تویی کوثرم تو قلندرم تویی رهبرم به خدا که نوکرِ حیدرم الحمدللّهِ الّذی خَلَقَ شاهِ لاٰ فتیٰ الهی قسمت شِه بگی یاعلی نجف.... کربلا یاعلی...... تو ابوتراب تو شرابِ‌‌‌ ناب وَ تویی حساب وَ تویی کتاب تویی فتحِ‌باب غضبِت عذاب خونه‌یِ مُعانِدِ تو خراب الحمدللّهِ الّذی خَلَقَ اَباَالزّینبین الهی قسمت شِه بگی یاعلی تو صحنِ حسین یاعلی ....... حسین ایمانی
باز این قلم به یادِ تو تحریر میکند تا دست روزگار چه تقدیر میکند یا مَظهَرَ العَجائِبُ یا کاشِفَ النِّغَم نامت به وقت غصه چه تاثیر میکند ! @hosenih قرآن برای پاسخ بر حرفِ دشمنت وصف تو را به آیه تطهیر میکند بیچاره است آن که ز تو دور گشته است بیچاره تر کسی است که تزویر میکند لعنت به آن مُبَلِّغِ دینی که رویِ چوب اسلام را بدونِ تو تفسیر میکند ! در جنگ تیغ تو نه فقط ، یک نگاه تو کار هزار نیزه و شمشیر میکند هر صبح و شام روبروی باب ساعتت جبریل بر ولای تو تقریر میکند @hosenih 《لطفی کن ای کریم و به فریادِ ما برس》 این وضع با نگاه تو تغییر میکند 《یونس》 اگر چه غرق گناه است و معصیت نقصِ وِرا کمالِ تو تعمیر میکند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ غریبم و دلم گرفته از همه آخه قاتلم مَحرم تو خونمه به کی بگم خستم، کسی کنارم نیست به کی بگم خونه‌م، جای نامحرم نیست گریه‌م گرفته، کسی نیستم همدمم تو گریه ها گریه‌م گرفته، چرا بهم میخندی بی حیا گریه‌م گرفته، میبینی این زهر با من چه کرده ای خدا «غریب آقام ابن الرضا ..» رویِ خاک حجره دارم دست میکشم ولی اینا کِل میکشن جلو چشم به ناله های من، محل نمیذارن حتی یه جرعه آب، واسم نمیارن دارم میسوزم، یکی بیاد به دادم برسه دارم میسوزم، بابا ببین جوادت بی کسِ دارم میسوزم، دارم میمیرم آزار و اذیت بسه «غریب آقام ابن الرضا ..» همه برا عذابِ من همدستنُ پشت بوم خونه رو آزین بستنُ این جماعت انگار باهم قرار دارن سه روز زیر آفتاب منو نگهدارن یادم میوفته، روضه هایی که رو که گفتن به من یادم میوفته، همه جده غریبم بی کفن یادم میوفته، رحمی نکردن حتی به کهنه پیروهن «غریب آقام ابن الرضا ..» @majmaozakerine