eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
✅نوحه سنتی شب دهم محرم (شب عاشورا) 🔻 شاعر: میثم مومنی‌نژاد 1️⃣ بند اول دشت و صحرا پر از صوت قرآن شده مژده ای حاجیان عید قربان شده یا حسین یا حسین 2️⃣ بند دوم امشبی‌ را حسین در نمازو دعاست عصر فردا سرش بر روی نیزه‌هاست یا حسین یاحسین 3️⃣ بند سوم ساقی امشب بود گرد خیمه چو ماه عصر فردا شود علقمه قتلگاه یا حسین یا حسین
‍ ‍ 🏴ایام الله محرم 🏴 سبک زنجیر زنی کربلایی محمد یوسفی🎤🎤 کربلایی علی احدی🎤🎤 یه آرزو دارم آقا اون هم فقط کربلاته دیدن صحن و سراته ببین که پشت در تو گدا دوباره نشسته با پاهای خسته عشقت سامونم بی تو دلخونم پیرهن سیاه غم تو بسته به جونم بی تو بی تابم هستی اربابم به عشق دیدار صحنت هر شب میخوابم یاثارالله اباعبدالله ---------- ---------- دلم به عشق یه ساقی دیوونه ی بوی یاسه فدای عباسه تشنه ی مشکم دوباره دلم آقا بی قراره تو فکر دلداره شاه و سقایی باب دل هایی عشق تو آقا مجزا خودش یه دنیایی دادی بر بادم کردی آزادم وقتی که دارم می میرم برس به فریادم یاثارالله یا ثارالله 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 @Asheghane_hazrat_zeynab
✅ نوحه سنتی حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام ♦️ در رثای حضرت عباس (ع) ضياء ديدگان ام‌البنين ميوه قلب خاتم‌المرسلين با دو دست جدا می‌دهد اين ندا من جگر گوشه مرتضايم حافظ پرچم كربلايم —------------— محشر كبری شده در علقمه پهلوشکسته آمده فاطمه سليل مصطفی می‌دهد اين ندا من جگرگوشه مرتضايم حافظ پرچم كربلايم 👈 توضیح: این نوحه، یکی از معروف‌ترین غم‌سروده‌های سنتی برای ماه منیر بنی‌هاشم، حضرت اباالفضل‌العباس علیه‌السلام است.
😭😭😭😭😭حق روضه ادا شود 🎼 ☑️بنداول قتل الحسین بکربلا ذُبِحَ العطشانُ به نینوا السلام علیک یا قاطع البرهان علیک سیدنا العطشان علیک سیدنا العریان .... السلام علی الخدالتریب السلام علی الشیبِ الخضیب«۱» سلامّ مِن حبیب الی الغریب«۲» عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيب«۳» قُتِلَ الحسینِ بکربلا ذُبِحَ العطشانُ به نینوا معانی ۱_سلام بر آن گونه خاک آلود شده😭😭😭 ۲_سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده،😭😭😭 ۳_سلام بر آن دندان مباركى كه با چوب (خيزران) كوبيده شد😭😭😭😭 زیارت ناحیه ی مقدسه ☑️بند دوم آه ای داداش واویلا ازین غم جانکاه افتادی میون قتلگاه زینت دوش رسول الله ..... افتادی از مرکب برادرم زیر بارون تیغ ونیزه ها هر کس با قصد غربت می زدت یکی تیر وسنگ و یکی عصا قتل الحسین بکربلا ذُبِحَ العطشانُ به نینوا ☑️بندسوم از روی تل جور قوم کافر و دیدم خنجر روی حنجر و دیدم وقتی میبرید سرو دیدم ..... حرومی پاشو رو سینه گذاشت خنجر کندش رو بیرون کشید برگردوند تن تو با چکمه و دیدم سر تو از قفا برید قُتل الحسین بکربلا ذُبِحَ العطشانُ به نینوا 💠💠💠1⃣0⃣1⃣1⃣💠💠💠 ⛈ 🦋 🦋⛈
‍ ایام محرم سبک زنجیر زنی کربلایی محمد احمدی باباحسین ۲یاابالمظلوم حسین۲ باپاهای پرآبله .پابه پای سرتو ۲ به امید زیارت .اومده دخترتو۲ چندروزه که بابابجز نگاهی تر نداشتم۲ ازنیزه داروازسرت چشامو برنداشتم۲ باباحسین ۲یاابالمظلوم حسین۲ یه سوال دارم ازلبات .چراغنچش فسُرده .چراغنچش فسُرده نکن مثل من کتک.ازچوبه کوفی خورده۲ آخه چرالالهٔ من چوب نی ساقه ات شد طشت طلاونیزها مرکب وناقه ات شد باباحسین ۲یاابالمظلوم حسین۲ لحظه لحظه اینامارو .باهرآزاروبردن .باهرآزاروبردن باورت میشه عمه رو .سربازارآوردن ۲ دق میکنم بی توحسین .آخه دلدارم هستی درشام تاره بی کسی توفقط یارم هستی باباحسین ۲یاابالمظلوم حسین۲ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 @Asheghane_hazrat_zeynab
حضرت علی اکبر ع محمداحمدی 🏴 98 ترکیبی .تک .وسه ضرب# ▪️▫️◾️◽️◼️◻️🏴🏴🏴🏴 شده نقش چمن لاله ی کوثرم دست و پا می‌زند در برم اکبرم (ذکر لب من شد از دل وجان) علی جان جانم علی جان2# ◼️▫️◼️▫️◼️▫️🏴🏴🏴🏴 یاس و نسرینم ای حور دلبند من گل صد برگ من رفته ای ز دستم گل صد برگ من رفتی از دست من خفتی به خونه ای خورشید تابان (2) علی جان جانم علی جان#2 ▪️▫️◼️▫️◼️◻️🏴🏴🏴🏴 از اذانی که تو گفته ای در حرم دل ز کف داده ام تا صف محشرم (خیز و اذان گو ای روح و ریحان2) علی جان جانم علی جان2# 🏴◼️◽️▪️◽️◼️🏴🏴🏴🏴 محرم رازم ای چلچراغ دلم تازه از داغ تو شده داغ دلم (نعشت ز اشکم شد لاله باران2) علی جان جانم علی جان# ◼️◻️◽️◼️◼️◼️◼️🏴🏴🏴 عزیزم در غم و درد جدایی به چشمانم نمونده روشنایی(2) گرفتارم به دام غربت و غم (2) نه یار و همدمی نه آشنایی علی جان جانم علی جان(2)# حضرت علی اکبر ع 98 ترکیبی .تک .وسه ضرب# @Asheghane_hazrat_zeynab
هدیه به حضرت زینب صلوات شور روضه ای هر چی روکه شنیده ایم تو زینب اما دیده ای به روی دوش باز غم و درد و بلا کشیده ای دیدی دارن این جماعت حسین زجر کش می کنن دیدی حدود سه ساعت حسین زجر کش می کنن حسین حسین وای حسین دیدی تو گودال می زنه برادرت که دست و پا دیدی تنه مثله شده به زیر تیغ و نیزه ها دیدی که پنجه می زنه شمر به گیسوی حسین دیدی که نیزه می زنه میونه پهلوی حسین حسین حسین وای حسین دیدی به روی سینه حسین با چکمه می نشست دیدی جناقه سینه رو زیر فشار پا شکست دیدی به زیر دست و پا. غرق به خون پیکرشو دیدی به غارت می برن عبا و انگشترشو حسین حسین وای حسین رضا نصابی
AUD-20220807-WA0064.mp3
6.61M
‍ ‍ هدیه به حضرت زینب صلوات زمزمه مقتل عاشورا شعررضا نصابی به نفس حاج مهدی کمانی ظهره دهم رسید شد غرقه خون حسین از پشت مرکبش شد سرنگون حسین ظهره دهم رسید زینب نگاه می کرد از روی تل نگاه به قتلگاه می کرد ظهره دهم رسید شد محشری به پا ریختن سره حسین گرگای بی حیا ظهره دهم رسید از سینه اه کشید وقتی که فاطمه در قتلگاه رسید ظهر دهم رسید سه ساعته تمام در زیره تیغ و تیر زجرکش شده امام ظهر دهم رسید با دشنه می زدن بر پیکره حسین بی وقفه می زدن ظهر دهم رسید نیزه فرو می کرد نیزه اش رو داشت سنان توی گلو می کرد ظهر دهم رسید داشت دست و پا می زد زهرا و نیمه جان ارباب صدا می زد ظهر دهم رسید شمر پلیدو پست روسینه ی حسین با چکمه می نشست ظهر دهم رسید پنجه به مو کشید زینب نگاه می کرد رگ هارو می برید ظهر دهم رسید پا بر دهن می زد گرگی رسید و چنگ بر پیروهن می زد رضا نصابی
هدیه به حضرت زینب شور تلفیقی حضرت زینب چی دیده زینب کوچه و بازارو طعنه و ازارو مجلس اغیار و. ای وای ای وای دبده های تارو بدن تب دارو پای زخم از خارو ای وای. ای وای خنده ی اشرار و. ریزش الوارو. شرم تو بازارو. ای وای. ای وای ‍ ‍ _المصائب_یعنی رونیزه ها سر دیدن سر برادر دیدن غارت معجر دیدن ام المصائب یعنی غنچه پر پر دیدن ضجه مادردیدن شیر خواره بی سر دیدن ام المصائب یعنی لحظه ی غارت دیدن خیلی جسارت دیدن طعم اسارت دیدن چی دیده زینب غرق خون حنجرو بدن بی سرو. زیر پا پیکرو ای وای. ای وای گریه مادرو. و تیر سه. پرو. گلوی اصغر و. ای وای. ای وای گلای پر پرو روی نیلوفر وسه ساله مضطر و ای وای ای وای ام المصائب یعنی خنده ی اغیار دیدن طعنه و ازار دیدن کوچه و بازار دیدن ام المصائب یعنی بزم حرامی دیدن بی احترامی دیدن بازار شامی دیدن ام المصائب یعنی پژمرده لاله دیدن گریه و ناله دیدن مرگ سه ساله دیدن چی دیده زینب دست و پا زدن و. غرق خون دهن وتن بی کفن و ای وای ای وای بی هوا زدن و. ضربه ها زدن و از قفا زدن و. ای وای ای قلبه شعله ور و دیده های ترو. دستای قمرو ای وای ای وای ‍ ‍ام المصائب یعنی غصه و غم ها دیدن رد قدم ها دیدن دست قلم ها دیدن ام المصائب یعنی غرقه به خون تن دیدن غارت پیرهن دیدن غرقه به خون تن دیدن رضا نصابی
هدیه به حضرت زهرا و حضرت آمنه صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه مقتل می خونم روضه با چشمای تر می خونم. روضه من امشب از سر تو ی مقتل اومده که قاتل خنجر کندو گذاشت رو حنجر توی مقتل اومده میشینه بی حیا با چکمه روی سینه وقتی می بره سرو واویلا خواهرش از روی تل میبینه توی مقتل اومده نامردا تورو کشتن اما با زجر آقا توی مقتل اومده تو گودال. تورو کشتن اما باصبر آقا غریب آقام. غریب آقام. آقام. چه غروبیه چقدر دلگیره بدنت بین اراذل گیره موهایی که شونه میزد زهرا حالا توی دست قاتل گیره رو تو برگردوند نشست رو پشتت با دوازده ضرب خنجر کشتت هرکی هرچی که میخواست غارت کرد یکی سر رو برد یکی انگشتت مرکب های تازشون تو راهن تا که زیر و رو کنن پیکر تو صدای شکستن استخونات داره از حال می بره خواهر تو غریب آقا م. غریب. آقا م. آقام همه جای حنجرت زخمی بود از نوک پا تا سرت زخمی بود بیشترازنهصدوپنجاه تا زخم یعنی کل پیکرت زخمی بود سه شبانه روز توو صحرا موندی زیر آفتاب و توو گرما موندی بدن پاک تو روی خاک بود بی کفن ، غریب و تنها موندی توو مسیر کوفه روی نیزه سر تو منزل به منزل میره خواهرت با دست بسته،ای وای داره همراه اراذل میره شعررضا نصابی. خادم الرقیه
حق روضه اداشود😭 🎼 😭😭😭😭 🔘🔘910🔘🔘 ☑️بنداول داری میری و/ زینب وجا می‌ذاری داری میری و /رو دلم پا میذاری داری میری و/ من وتنها می‌ذاری داری میری و/ منم و اهل حرم داری میری و /بگو من کجا برم داری میری و/می ریزه برگ و برم داری میری و .... باغم وغصه مأنوسم داداش میری و تنها میپوسم داداش به وصیت مادرم باید زیرگلوتو ببوسم داداش السلام علی سیدالشهدا «ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم نوشته مقتل با عصا می زدنت نوشته مقتل بی هوا می زدنت نوشته مقتل همه جا می زدنت نوشته مقتل ..... ببخشن سادات شمر بی حیا و پست ببخشن سادات روسینت با پا نشست ببخشن سادات گیسوتو گرفت به دست ببخشن سادات ..... نوشته توو مقتله مستند هرکی رسید یه ضربه ای میزد حتی با سنگ و چوب کعبِ نی یا با غلاف یاضربه ی لگد السلام علی سیدالشهدا «ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بندسوم نوشته مقتل/زینب بی سرپناه نوشته مقتل/با فغان واشک و آه نوشته مقتل/میدوید توقتلگاه ..... نوشته مقتل/موهاتو میکشیدن نوشته مقتل/که سرت رو بریدن نوشته مقتل/رو تنت می دویدن افتاده بودی زیر دست و پا زیر بارون تیرو نیزه ها وقتی سرت رو میبرید عدو مادره تو هی میزدت صدا ‌ السلام علی سیدالشهدا «ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بند چهارم نوشته مقتل وقتی خواهرش میدید نوشته مقتل قصه به آخر رسید نوشته مقتل حرومی سر رو برید نوشته مقتل ...... نوشته مقتل بی محابا زدنت نوشته مقتل غریب گیرآوردنت نوشته مقتل وحشیونه کشتنت نوشته مقتل ...... نوشته لحظه های اخرت نشست با چکمه روی پیکرت ضربه می زد به حنجرت حسین از قفا پیشه چشمه خواهرت السلام علی سیدالشهدا «ع» 💠💠9⃣1⃣0⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
هدیه به حضرت زینب حضرت زهرا. امیر المومنین. حضرت محمد صلوات. اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور یا زمینه مقتل بند اول. تا که افتادی توی گودال شد زینب تو خیلی بدحال افتاد تن تو زیر پاوو با سنگ اومدن به استقبال خدایا زهرا با قامته تا تماشا می کرد دهانت رو با نوک سر نیزه سنان وا می کرد تنت رو باپا. میکرد پشت و رو جلوی زینب گرفتنش قاتل به پنجش گیسو جلوی زینب غریب مادر. غریب. مادر. حسین وا ویلا بند دوم گودال ازدحامه واویلا دورش می کنن هی نامردا تشنه پیکرش غرقابه خون بی حال افتاده روی خاکا اومد با خنجر. به سمت حنجر نشست رو سینه توی گودال و خدایا زینب داره می بینه دوازده ضربه. زدو با خنجر برید حنجر رو گرفت به سمته نگاه زینب خدایا سر رو غریب مادر. غریب. مادر. حسین واویلا بند سوم شال کمرت رو دزدیدن خودو سپرت رو دزدیدن عریان تن تو روی خاک و رو نیزه سرتُ رو دزدیدن کنار دریا لب تشنه شمر تورو بد کشتت اومد ساربون. واسه انگشتر برید انگشتت شروع شد بعد از. علمدار تو جسارت ها که شروع شد دیگه. برای زینب اسارت ها که به قلم اقایان رضا نصابی. یوسف اسماعیلی
4_5902013869114525503.mp3
9.42M
‍ ‍ اتچ بات: ‍ ‍ هدیه به ارباب صلوات شور تلفیقی روضه ای زیبا رضا نصابی نفس استاد کربلایی مجتبی رمضانی مسیر روضه باز به سمت گودال رفت حسین کنار اب تشنه لب از حال رفت به سرزنان زینب کنار مقتل گفت از سر من دیگر سایه ی اقبال رفت (خستگی از بدنت می ریزه داره نیزه ز تنت می ریزه مگه چی گفتی عدو سنگت زد داره خون از دهنت می ریزه ) سید المظلوم سید العطشان سید الغریب غریب غریب در ان کشا کش ها پیرو هن خونی عبا و عمامه میانه جنجال رفت در ان شلوغی ها برای انگشتر سار بان انگشت و بریدو خوشحال رفت (گرد و خاک از سپرت می ریزه العطش از جگرت می ریزه مگه گودال چقد جا داره یه سپاه داره سرت می ریزه ) سید المظلوم سید العطشان سید الغریب غریب غریب میونه اتیش ها خیمه ها می سوختن شعله ی اتش تا دامن اطفال رفت دست ابا الفضل تا به روی خاک افتاد دست حرومی ها به سمت خلخال رفت (باشه من میرم دلت می گیره داره کار قاتلت می گیره این همونیه که گفتی خواهر. جونم و مقابلت می گیره ) رضا نصابی
4_6003376364315479974.mp3
4.76M
‍ ‍ شعررضا نصابی. حسین ریاحی به نفس کربلایی مهدی گلپور بند اول السلام علیک ایهاالعریان ایهاالعطشان ای حسین جان السلام علیک ناطق قران سوره ی رحمان ای حسین جان هم پیرهن تو هم جوشن تو کل تن تو رفته به غارت هم به سره تو به خواهره تو. به پیکره تو گشته جسارت از خونت تنت تر گشته ثارالله وبن ثاره اسبت بی صاحب بر گشته ثارالله وبن ثاره " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله بند دوم روی خاک بیابان با لبه عطشان با تنه عریان افتادی تو پیشه چشمای زهرا روخاک صحرا زدی دست و پا جون دادی تو در بینه گودال رفتی. تو از حال. ای وای لگد مال شد پیکره تو لحظه ی اخر. شمر ستمگر می زد با خنجر رو حنجره تو روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله بند سوم افتادی رو زمین و به روی پیکر نداری تو سر ای برادر بعد تو چی میادش به روزه خواهر بین این لشگر ای برادر میرم با ازار در کوچه بازار. در بین انظار بی تو برادر بزم حرامی بی احترامی. خنده ی شامی می بینه خواهر روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله به قلم: رضا نصابی حسین ریاحی.
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول حسینم داره دلهره می زنه موج تو صحرا حسینم می دونم می زاری من و اینجا تنها حسینم اسارت می شه سهم زینب از اینجا حسینم 🔘 حسینم دلم ریخت تا باد موت و وقتی تکون داد حسینم گلوی تورو دست های شمر نشون داد حسینم نگاه پلیدش داداش بوی خون داد حسینم 🔘 حسینم دلم می زنه شور واسه حنجرتو میترسم بِبُرن جلوی چش خواهرتو حسینم باخنجر یه روز ی برادرسرتو 🔘 ببین خواهرت رو تو در شور و شین بمیرم برای غمهات ای حسین (ع) 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم حسینم میترسم که اینجابشم بی برادر برادر بیا تا ازینجا بریم جونِ خواهر میترسم ازین دشت و از خیل لشکر حسینم 🔘 حسینم اینا از بابامون علی عقده دارن میدونی می دونم که داغت رو آخر رو قلبم میزارن الهی بمیرم برا کشتن اکبرت بیقرارن 🔘 برادر ازین جا فقط غربت وغم میباره حسینم ببین خواهرت چه دلش بیقراره داداشی ببین روزام اینجا مثه شام تاره 🔘 ببین خواهرت رو پر از خواهشه غم تو نگاهت منو می کشه 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم حسینم می دونم که اینجا ته این مسیر ه می دونم که اینجا تورو از من اخر می گیره دعا کن که قبل از تو زینب تو این راه بمیره حسینم 🔘 چقد اینجا هست نیزه و تیغ و شمشیر می دونم که می شه تن اکبرت اینجا تکثیر می دونم جدا می شه اصغر سرش اینجا با تیر 🔘 حسینم *الهی بمیرم برای دله مضطر تو الهی *الهی بمیره برای غمات خواهرتو الهی*سرمن هزاربار عزیزم فدای سرتو 😭 میگفتی که اینجا تورو میکشن میگفتی گلات اینجاپرپر میشن 💠💠7⃣8⃣2⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
4_6005628164129164567.mp3
6.58M
‍ ‍ هدیه به حضرت زینب صلوات شور یا زمینه یا زمزمه مقتل از اقا امام زمان عج معذرت می خوام شعر و سبک رضا نصابی به نفس برادر عزیزم. کربلایی مهدی گلپور دیگه توونی نداری به تنت جوونی نداری خواهر تو از غم تو دل خون شده می بینم پر پر زدنت نیزه ای رو تو دهنت قاری قران دهنت پر خون شده شرر تو به جانش نزن چکمه به دندانش نزن بس کن دیگه شمر انقدر زجرش نده سر به سر سرش نزار خنجر رو حنجرش نزار ببین که زهرا مادر من اومده لا اقل تیزش کن خنجر کند که سرو نمی بره لا اقل تیزش کن بزار راحت این گلو رو ببره پا تو بر دار نامرد بو سیده اون سینه رو که مصطفی پاتو بر دار نامرد بزار راحت بزنه که دست و پا وااا. حسین. حسین. حسین از من نکرد حیا نشست روی سینت با پا نشست به پهلوت نیزه می کنه فرو حسین سر تو از تن می بره از پشت گردن می بره چی کار کنه خواهر تو بگو حسین چقد گیسوت ریخته به هم وضع گلوت ریخته به هم سر تو رو نیزه زدن مقابلم بگو باید چی کار کنم بمونم یا فرار کنم حالا که تنها میونه اراذلم دلم و بد جوری غم و غصه ی تو سوزونده حسین ته گودال تنها پیکر عریانه تو مونده حسین بعد تو من باید تو کوچه بازارا دربه در بشم بعد تو من باید با شمر و حرمله همسفر بشم رضا نصابی
🏴 اشعار _ امشب نشست آتش هجران به سینه ام آئينه ریخت شعله ی سوزان به سینه ام افتاده است جوشش دریا به دیده ام آمد ز داغ هجمه ی توفان به سینه ام اَمَن یُجیب نقش لبانم برای وصل یعنی که هست آیه ی قرآن به سینه ام تا که خموش آتش هجران کنم به دل افتاده اشک بی سر و سامان به سینه ام در وصل یار از شب هجران گذر کنم دارم ز شوق صبح درخشان به سینه ام می سوزم از فراق در این دشت بی کسی زیرا که هست آه پریشان به سینه ام دستم گرفت تا به وصالش رسد دلم دارد حبیب دیده ی احسان به سینه ام من قلب خویش جانب کرب و بلا برم زیرا که هست آتش پنهان به سینه ام مهر حسین بر دل زارم نشسته است یعنی که هست محنت مهمان به سینه ام امشب حسین غرق مناجات با خداست اکنون ازوست جلوه ی تابان به سینه ام فردا به خاک چهره گذارد امام عشق گرید ز داغ دیده ی گریان به سینه ام از خیمه گاه ناله ی ماتم نمی رسد فعلا" که نیست آتش بحران به سینه ام فردا ولیک شعله شود داغ کربلا افتد ز آه آتش طغیان به سینه ام وقتی که کفر هجمه به ایمان بیاورد باید نوشت غربت ایمان به سینه ام «یاسر» کشید عکس پریشان عشق را ناگه نشست چهره ی جانان به سینه ام 🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار _ دلم برای داغِ تو مذاب شد حسین جان که خانه‌ی دو چشم من خراب شد حسین جان به گریه‌های خواهرت به صبح گو طلوع مکن که قلب زینب از غمِ تو آب شد حسین جان صدای پای پاسبان خیمه‌ها هنوز هست هزار شکر کودک تو خواب شد حسین‌جان کنار اصغرت ببین سکینه زار می‌زند که روضه‌خوانِ خیمه‌اش رباب شد حسین‌جان خدا کند نماند و نگویدت میانِ شام لبت ز خیزران چرا کباب شد حسین‌جان کنارِ رأس تو چرا قمار می‌کنند وای نصیب طشت تو چرا شراب شد حسین‌جان 🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار _ چنان اسفند می‌سوزد به صحرا ریگ‌ها فردا چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا تمام دشت را زینب به خون آغشته می‌بیند مگر باران خون می‌بارد از عرش خدا فردا برادر، دل گواهی می‌دهد امشب شب قدر است اگر امشب شب قدر است، قرآن‌ها چرا فردا... همه در جامۀ احرام دست از خویشتن شستند شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا ببین شش‌ماهه‌ات بی‌تاب در گهواره می‌گرید علی از تشنگی جان می‌دهد امروز یا فردا ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را همانانی که می‌افتند زیر دست و پا فردا برادر! وقت جان افشانی عباس نزدیک است قیامت می‌شود وقتی بگوید یا اخا فردا برادر! خوب می‌خواهم ببینم روی ماهت را هراسانم که نشناسم تو را بر نیزه‌ها فردا به مادر گفته بودم تا قیامت با تو می‌مانم تمام هستی من، می‌روی بی من کجا فردا؟ 🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار _ در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد وقت جوابِ هم‌سفران بر امام شد پاسخ‌دهنده اوّل آنان «زُهیر» بود كاندر حضورِ سبط نبی در قیام شد كای زادهٔ رسول! «سَمِعْنا مَقالكَ» مطلب عیان بَرِ همه از خاص و عام شد دنیا اگر همیشگی و مرگ آخرش ما عزممان همین و نه جز این قیام شد و‌آن‌‌گه «بُریر» دادِ سخن داد آن‌چنان ظاهر، خلوصِ نیّت او از كلام شد منّت به ما نهاده خدا با وجود تو ما را ز لطف، شهد شهادت به جام شد فخر است قطعه‌قطعه شدن پیش روی تو طوبی بر آن بدن كه چنینش ختام شد! پس بهر دل‌نوازیِ فرزند فاطمه گاهِ سخن ز «نافع» شیرین‌كلام شد گفتا كنون كه گشته گهِ امتحان ما با رهبریت، محنت ما بی‌دوام شد ما دوستیم با تو و با دوستان تو دشمن به آن‌كه دشمنی‌ات را مرام شد ما را ببر به هر طرفی خود ز شرق و غرب حبل ولایت تو، ز ما «لَا انْفِصام» شد... 🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار _ عشق، سر در قدمِ ماست اگر بگذارند عاشقان را سر سوداست اگر بگذارند ما و این کشتی طوفان‏‌زده در موج بلا ساحل ما دل دریاست اگر بگذارند دشت از هُرم عطش سوخته و هالۀ غم سایه‌بانِ گل زهراست اگر بگذارند آب بر آتش لب‌های عطشناک زدن آخرین نیّت سقاست اگر بگذارند دوش در گلشن ما بلبل شیدا می‏‌گفت: باغ گل، وقف تماشاست اگر بگذارند هرچه گل بود، ز تاراج خزان پرپر شد وقت دلجویی گل‌هاست اگر بگذارند طفل شش‌ماهۀ من زینت آغوشم شد جای این غنچه همین‏‌جاست اگر بگذارند این به خون خفته، که عالم ز غمش مجنون است تشنۀ بوسۀ لیلاست اگر بگذارند چهره‌‏اش آینۀ حُسن رسول‏‌الله است آری این آینه زیباست اگر بگذارند این گل سرخ که از گلبُن توحید شکفت آبروی چمن ماست اگر بگذارند در عقیق لب من موج زند دریایی که شفابخش مسیحاست اگر بگذارند یوسف مصر وجودم من و، این پیراهن جامۀ روز مباداست اگر بگذارند... 🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار _ "گفت: ای گروه! هرکه ندارد هوای ما سر گیرد و برون رود از کربلای ما... تا دست و رو نشُست به خون، می‌نیافت کس راه طواف بر حرم کبریای ما این عرصه نیست جلوه‌گه روبه و گراز شیرافکن است بادیهٔ ابتلای ما همراز بزم ما نبوَد طالبان جاه بیگانه باید از دو جهان آشنای ما برگردد آنکه با هَوَس کشور آمده سر ناورد به افسر شاهی، گدای ما ما را هوای سلطنت مُلک دیگر است کاین عرصه نیست در خور فرّ همای ما یزدان ذوالجلال به خلوت‌سرای قدس آراسته‌ست بزم ضیافت برای ما..." 🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار _ عشق، سر در قدمِ ماست اگر بگذارند عاشقان را سر سوداست اگر بگذارند ما و این کشتی طوفان‏‌زده در موج بلا ساحل ما دل دریاست اگر بگذارند دشت از هُرم عطش سوخته و هالۀ غم سایه‌بانِ گل زهراست اگر بگذارند آب بر آتش لب‌های عطشناک زدن آخرین نیّت سقاست اگر بگذارند دوش در گلشن ما بلبل شیدا می‏‌گفت: باغ گل، وقف تماشاست اگر بگذارند هرچه گل بود، ز تاراج خزان پرپر شد وقت دلجویی گل‌هاست اگر بگذارند طفل شش‌ماهۀ من زینت آغوشم شد جای این غنچه همین‏‌جاست اگر بگذارند این به خون خفته، که عالم ز غمش مجنون است تشنۀ بوسۀ لیلاست اگر بگذارند چهره‌‏اش آینۀ حُسن رسول‏‌الله است آری این آینه زیباست اگر بگذارند این گل سرخ که از گلبُن توحید شکفت آبروی چمن ماست اگر بگذارند در عقیق لب من موج زند دریایی که شفابخش مسیحاست اگر بگذارند یوسف مصر وجودم من و، این پیراهن جامۀ روز مباداست اگر بگذارند... 🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
"تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب!! تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب ♫ یادم آمد زِ کبودیِ لب طفل رباب یادم آمد ز کبودی لب طفل رباب ♫ نبود صبر و قرارم گره افتاده به کارم داداش نبوَد صبر و قرارم گره افتاده به کارم ♫ من علمدارم علمدار من علمدارم علمدار بر حسینم یار و غمخوار.. بر حسینم یار و غمخوار ♫ نه سری مانده نه دستی.. نه سری مانده نه دستی کمرم را تو شکستی کمرم را تو شکستی ♫ چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد.. چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد ♫ گر بفهمد تو شدی کشته بدان میمیرد! گر بفهمد تو شدی کشته بدان میمیرد ♫ نبود صَبر و قرارم گره افتاده به کارم داداش نبود صبر و قرارم گره افتاده به کارم!!! ♫ من علمدارم عَلمدار ؛ من علمدارم علمدار بر حسینم یار و غمخوار بر حسینم یار و غمخوار ♫ نه سری مانده نه دستی نه سری مانده نه دستی کَمرم را تو شکستی ؛ کمرم را تو شکستی………. ♫ —–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
‍ روضه حضرت زینب (س) 🔹 ای یادگار سه امام زینب 🔹 بر قلب سوزانت سلام زینب سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد... چهار پنج سال بیشتر نداشت داغ جدش رسول خدا رو دید... اما صبر کرد ... هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود... پهلوی مادرش زهرا رو شکستند... جلو چشمان زینب به مادرش سیلی زدند...اما صبر کرد.. بلاکشه دورانه زینب... هنوز ..داغ مادرش رو از یاد نبرده بود...فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید... بمیرم برات خانم.... یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید.. اما بازم صبر کرد... روز عاشورا هم در نصف روز....تمام عزيزانش رو شهید کردند... اما... تمام دلخوشی زینب حسین بود... امان از اون لحظه ای که حسین هم صدا زد زینبم... خواهرم منم دیگه رفتم... زینب جان... خواهرم... خداحافظ. .. صدا زد ... حسینم داداش برا من که دیگه کسی نمونده... تمام دلخوشی من تو بودی... تو هم میخواهی بری زینبت رو تنها بگذاری... حسین.. صدا زد خواهرم... تا صدای الله اکبر من میاد...بدون من هنوز زنده ام ... ابی عبدالله رفت میدان... زینب کبری. ..داخل خیمه ...تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آرام میشه... حالا میخواهی برا زینب گریه کنی بسم الله... امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه زمین.... میگه حسین...بردار... زینبت به فدات بشه حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... میگه بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد...دید ذوالجناح اومده اما حسین نیومده.. بی تاب شد زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به طرف گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب...فقط دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا....واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔹 حسین آرام جانم 🔹 حسین روح و روانم