eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد پاره‌هایِ جگرم می‌چكد از كُنجِ لبم عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها اُفتاد باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند راهِ من باز بر آن كوچه‌ی غم‌ها اُفتاد یادِ آن کوچه که با مادر خود می‌رفتم به سَرَم سایه‌ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه‌ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره‌ی گُل جا اُفتاد گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد حسن لطفی @rozeh_1
روضه خوان خسته نباشی مادر روضه خواندی ز شه بی کفنم شصت روز است حسین می گویی امشبی روضه بخوان از حسنم روضه خوان روضه غربت سخت است هیچکس با حسنم یار نبود خانه هم امن نبوده بر او همسرش یار وفادار نبود جعده زهری به حسن خورانده که از آن فتنه و شر می ریزد روی تشتی که برایش بردند لخته خون، پاره جگر می ریزد روضه خوان روضه بخوان از حسنم جگرش گرچه به زهر آغشته پسرم غیرتی و مادری است داغ کوچه حسنم را کشته صورت من که از آن کوچه تنگ تا دم مرگ فقط نیلی ماند توی ذهن حسن مظلومم تا ابد خاطره سیلی ماند حسنم هیچ نرفت از یادش آتش و دود چه غوغا می کرد در که افتاد روی پهلوی ام محسنم داشت تقلّا می کرد امیر عظیمی @rozeh_1
داغی نهفته است در این قلب پاره ام همچون حباب منتظر یک اشاره ام عمریست لحظۀ گذر از کوچه هایِ تنگ آن صحنه غرور شکن در نظاره ام گفتم به زهر: خوب اثر کن بر این جگر در دست های توست فقط راه چاره ام در ظلمت همیشۀ شب های کوچه ها در جستجویِ تکّه چندین ستاره ام چون مادرم تمامِ تنم سوخت ای خدا امّا به سینه است تمامِ شراره ام اسرار کوچه را نتوان گفت با کسی راویِ این حقیقت پر استعاره ام یک جمله ای بگویم و ای خاک بر سرم بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرم قاسم نعمتی @rozeh_1
پایِ غریبی تو به پا برنخواستند یا دشمنت شدند و یا برنخواستند مُشتی حرامزاده ز جا برنخواستند وارد شدی به پایِ شما برنخواستند اهل مدینه ناز شما را کشیده اند یک عده جانماز شما را کشیده اند با خنده زخم بر جگرت میگذاشتند اهل مدینه سر به سرت میگذاشتند گاهی عصا به رویِ پرت میگذاشتند یک کوزه سَمّ کنار سرت میگذاشتند تنها ، غریب ، بی کس و آرام میروی از کوچه هایِ طعنه و دشنام میروی در کوچه میروی ، غم مادر نشسته است قنفذ در این مسیر مُکَرَر نشسته است در پیش تو مُغیره به منبر نشسته است درخانه پایِ قتل تو همسر نشسته است این زهر و دردِ سوختنت فرق میکند تو طرز دست و پا زدنت فرق میکند زانو بغل مکن چقَدَر آه میکشی تو در جوابِ اهل گذر آه میکشی با راز خویش تا به سحر آه میکشی داری به جای چند نفر آه میکشی در آه آهِ خویش تو مویت سفید شد در کوچه ای امیدِ دلت نا امید شد تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست تقصیر تو نبود دلِ اطهرش شکست تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست گیرم که دست تو سپر مادرت نشد تقصیر تو نبود قدت یاورت نشد بیرون بریز این جگر پاره پاره را بیرون بریز غُصه یِ این گوشواره را زینب رسیده است بگو راهِ چاره را خونابه هایِ دور لبِ پُر شراره را با مقنعه دهان تو را پاک میکند این خاکِ گیسوانِ تو را پاک میکند خون لخته رویِ پیرُهنت ریخته شده آلاله وقت آمدنت ریخته شده هفتاد تیر در بدنت ریخته شده هم خونِ تازه از کفنت ریخته شده دارد حسین پیش تو از حال میرود او از کنار تو تهِ گودال میرود شکر خدا که پیرُهنت در نیامده با زور خاتم یمنت در نیامده دیگر لباسهایِ تنت در نیامده یا چوبِ نیزه از دهنت در نیامده شکر خدا که پیکرِ پاکِ تو پا نخورد سرنیزه ای میانِ گلویِ تو جا نخورد اما حسین صورتِ از خون خضاب داشت در دل برایِ خواهرِ خود اضطراب داشت یک کوه غُصه داشت ولیکن رباب داشت جا در میانِ مجلس و بزمِ شراب داشت با چوبدست رویِ لبش مینواختند یک عده مست رویِ لبش مینواختند محمد جواد پرچمی @rozeh_1
در میانِ داغِ سوزانِ حسین ای عزادارِ عزیزِ فاطمه قلب زهرا را بیا خوشنود کن گاه کن نام حسن را زمزمه هر چه داریم از حسن داریم ما بی حسن، کِی از حسین آید سخن گوشِ دل بسپار بر راسُ الحسین زیرِ لب پیوسته گوید یاحسن کربلا را مجتبی بنیان نهاد خود به غربت برد تا آخر پناه از زمانِ کوچه با خود عهد کرد تا بگیرد صبرِ زینب را گواه کیست گوید از مقام مجتبی مجتبی یعنی همه صبر و شکیب زینتِ عرشِ خدا نام حسن گر چه باشد او در این دنیا غریب ما نمیبینیم اما این غریب بقعه ای دارد فرازِ آسمان در حریمش بهر تکریمِ حسن مینهد جبریل سر بر آستان یک حرم دارد ز کعبه خوبتر در زمین نه، در قلوبِ اولیاست دُرّ و یاقوت و زُمردهای سبز زینتِ گلدسته های مجتباست در دل هر مرد و زن دارد رواق با شبستانی بنام قاسمش هست بابُ القاسمش در سینه ها مرغِ دل هر روز باشد عازمش مُضجعی در قلبها دارد حسن هر کسی را در حریمش راه نیست دردمندان و غریبان زائرش هر که گردد زائرش، گمراه نیست سبزیِ رویش، ز شرم مادر است زانکه شد نیلی ز سیلی روی او چون در آن کوچه نشد کاری کند دید جای پنجه تا ابروی او بر دلش از نوجوانی زخم داشت بس گرفت از چهره ی نیلی اثر در همه عالم بگَردی، بی گمان نیست مانند حسن پاره جگر پاره های قلب او در طشت ریخت دید زینب طشت را غرقِ بلا وای از آنروزی که در بزم شراب روبرو گردید با طشت طلا بدتر از روز حسن، روز حسین خیزران بود و لب و دندان او ای زبانم لال، از جام شراب ریخت دشمن بر لبِ عطشان او محمود ژولیده @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یک دلم رو بسوی قبله ی هشتم دارد یک دلم میل حریم حرم قم دارد خواستم روضه بخوانم ز برادر، دل گفت خواهرش وقت عزا حقّ تقدم دارد * چه قدر، جان برادر به زمین می افتی ای عزیز دل خواهر به زمین می افتی تو علی هستی و در کوچه بسمت حجره مثل زهرای پیمبر به زمین می افتی * این عبایی که کشیدی به سرت یعنی چه این قد خم شده و مختصرت یعنی چه کاخ مأمون چه به روز دل تو آورده روی لب، لخته ی خون جگرت یعنی چه * از نفس های تو اندوه و غمت می ریزد هر قدم، عمر تو پای قدمت می ریزد هی نفس، سرفه، نفس، سرفه، نفس، وای چقدر پاره پاره جگر از بازدمت می ریزد * حجره بسته است برادر، چه سرت می آید چه کسی بر بدن محتضرت می آید خواهرت نیست اگر، مانده برایت پسری شکر حق، لحظه ی آخر پسرت می آید *** خوش بحالت! پسری مانده برایت، مولا قوّت بال و پری مانده برایت، مولا خوش بحال پسرت، هست سرت در بر او خوش بحالت که سری مانده برایت مولا شاعر : امیر عظیمی امام رضا (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حس میکنم رفتار تو تغییر کرده این روزها کردار تو تغییر کرده هم صبح و ظهر و هم سرشب دیدن من می آیی و گفتار تو تغییر کرده یک فاطمه میگویی و دلشوره دارم چون نحوه ی دیدار تو تغییر کرده چیزی شده ای سایه ی روی سر من؟ مهمانی این بار تو تغییر کرده چیزی شده ؟ با مرتضای من چه گفتی؟ این روزها سردار تو تغییر کرده حس میکنم مانند یک ابر بهاری بابای از گل بهتر من گریه داری بابامگرنه اینکه هستم محرم تو هستم همیشه مونس تو همدم تو حالابگو دیگر چرا حالت گرفته ست هستم شریک درد و آه و ماتم تو بابا به قربان تو وموی سپیدت بابا به قربان تو و قد خم تو ای کاش می مردم نمیدیدم پدرجان چشمان خیس و گریه های نم نم تو میگویی از دلتنگی و دیدار مادر ماندم چگونه تا کنم با این غم تو سنی ندارم من یتیمی سخت باشد بابادعاکن دخترت خوشبخت باشد بابادعاکن ماتمی دیگرنبینم بعدازتو مظلومیت حیدر نبینم دعوا سر حق و حقوق و جانشینی دعوا سر عمامه و منبر نبینم بابا دعاکن مرتضی را دست بسته مستاصل و درمانده و مضطر نبینم بابادعاکن در تمام طول عمرم برسینه ی خود جای میخ در نبینم یا لااقل در راه برگشتن به خانه سنگ صبورم را به چشم تر نبینم بابابرو سه ماه دیگر خواهم آمد باچادرخاکی بر سر خواهم آمد شاعر : علیرضا خاکساری پیامبر اکرم (ص) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تو نور چشم زهرا،عزیز مصطفایی فرزند مرتضایی،امام مجتبایی مظلوم حسن حسن جان۲ کریم اهل بیت و،امام دومینی تو در سخاوت و جود،امیرمؤمنینی مظلوم حسن حسن جان۲ آقا چنان پیمبر،مقام تو رفیع است تویی غریب عالم،قبر تو در بقیع است مظلوم حسن حسن جان۲ غریبی تو مولی،از تربت تو پیداست از قبر خاکی تو،غریبی تو معناست مظلوم حسن حسن جان۲ عالم شود فدای،قبر غریبت آقا در شهر خود مدینه،غم شد نصیبت آقا مظلوم حسن حسن جان۲ همسر تو ز کینه،گردیده قاتل تو زهر ستم حسن جان،سوزانده حاصل تو مظلوم حسن حسن جان۲ هستی تو یا حسن جان،غریب در مدینه شدی به دست همسر،شهید زهر کینه مظلوم حسن حسن جان۲ از ظلم و کین همسر،جانت رسیده بر لب رسیده در کنارت،ریزد سرشک زینب مظلوم حسن حسن جان۲ ای گل باغ طاها،راحت شدی ز غم ها خونین جگر روی تو،مولی به سوی زهرا مظلوم حسن حسن جان۲ تشییع تو حسن جان،بر روی دوش یاران تابوت پیکر تو،گردیده تیرباران مظلوم حسن حسن جان۲ در لحظه های آخر،بودی به یاد مادر افتاده بودی یاد،ناله ی پشت آن در مظلوم حسن حسن جان۲ دیدی ز ظلم و کینه،مادر تو زمین خورد مظلومه ی مدینه،چون گل لاله پژمرد مظلوم حسن حسن جان۲ مادر بی قرینه،یاس علی ز کینه پرپر شده به دست،اعدا در مدینه مظلوم حسن حسن جان۲ دیدی کنار زینب،آن مادر یگانه به دست مرتضی شد،غسل و کفن شبانه مظلوم حسن حسن جان۲ رضا یعقوبیان امام حسن (ع) زمزمه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چرخ گردون را عجب غوغا و شوری در سر است یا که گیتی را فنا گردیده وقت محشر است بر چه می ریزد سرشک تلخ از مژگان فلک عالمی را رخت ماتم نوحه گر بر پیکر است ارض هستی یکسره گردیده بی صبر و سکون خون چکان عرش و فلک در ماتم پیغمبر است فاطمه دخت نبی می سوزد از هجر پدر خلقت هستی پریشان از نوای کوثر است یک طرف نالان حسن سویی حسین و زینبین سوی دیگر دل غمین بهر برادر حیدر است ناگهان آمد سروشی غم مخور زهرای من نگذرد چندی پدر واصل به وصل دختر است مهر تابان هدایت گشته خاموش عاقبت مرتضی دیگر غریب و بی کس و بی یاور است آب غسل تو نخشکیده هنوز ای نور حق دخترت پهلو شکسته بین دیوار و در است بعد تو از آتش بدعتت سرایت سوختند غنچه نارسته ای از ظلم کینه پرپر است خیز از جا یا رسول الله بنگر بی معین ریسمان بر گردن فتاح و میر خیبر است یا رسول الله چنان سیلی به زهرایت زدند کز شرارش تا ابد نیلی عذار دخت راست یا رسول الله زجا برخیز و زهرا را ببین آنکه را خواندی ابیها را گرامی مادر است یا رسوالله علی شد بعد تو خانه نشین حق شده خاموش وناحق بهر امت رهبر است پیامبر اکرم (ص) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شب هم به قدر دیده ی تو، پر ستاره نیست دریای غصه های دلت را، کناره نیست گفتی به خادمت که درِ حجره را ببند یعنی برای تشنگیت، راه چاره نیست آقا شبیه مار گزیده، به خود مپیچ آهسته تر، مگر جگرت، پاره پاره نیست بهتر که خواهرت دم آخر نیامده این صحنه ها که قابل درک و نظاره نیست داری به یاد جدّ ِخودت گریه می کنی روضه بخوان که جای گریز و اشاره نیست تو روی خاکِ حجره ای و خاک، بر سرم اما تنت اسیر هجوم سواره نیست شاعر:محمد امین سبکبار امام رضا (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حسن آرام جانم - حسن روح و روانم زهر اگر چه جگرم سوخته است تعنه پا تا به سرم سوخته است گرچه در تاب و تبم دم نزنم جان رسيده به لبم دم نزنم سالها ساخته ام سوخته ام غم ، روي غم به دلم دوخته ام گرچه خود قدرت حيدر دارم ليک مظلوم ترين سردارم نمک از سفره لطفم خوردن خيمه ام ليک به غارت بردن ديگر از زندگي ام سير شدم زود تر از همه کس پير شدم ريخته زهر جفا در کامم خسته از خاطره ي ايامم خسته از خاطره ي آتش و دود سينه خسته و رخسار کبود خسته از خاطره ي قصب فدک کوچه و زخم دل و سوز نمک من که در کوچه به خود لرزيدم مرگ را در نظر خود ديدم مادرم چون به روي خاک افتاد همه هستي من رفت به باد امام حسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یا رسول الله ، یا رسول الله ۲ امشب شب غم پروری دارد مدينه حال و هوای ديگری دارد مدينه امشب علی دست دعا بالا بگيرد اشک يتيمی از رخ زهرا بگيرد امشب فضای آسمانها اشکبار است شهر پيمبر را غمی در انتظار است امشب ملائک سوز خود را ساز کردند سوز درون خويش را ابراز کردند با ديده ی گريان و با قلبی شکسته زهرا کنار بستر بابا نشسته خاموش شد امشب چراغ معنويت پيغمبر رحمت جدا گردد ز امّت ای آسمان خون گريه کن امشب که زهرا با چشم خود بيند غم داغ پدر را از خانه وحی خدا امشب صفا رفت از جمع اهل البيت ختم النبيا رفت امشب حديث غصّه می خواند مدينه داغ گردان را می کند پنهان به سينه امشب پيمبر را وداع آخرين است وقت فراق اهل بيت طاهرين است امشب علی و فاطمه ماتم گرفتند بر گرد پبغمبر نوای غم گرفتند پيداست مرگ از روی چون آئينه او سبطين بنشستند روي سينه ي او درهای فتنه باز شد بعد از پيمبر ظلم و ستم آغاز شد بعد از پيمبر امشب حسن را بويد و بوسد پيمبر با فاطمه راز نهان گويد پيمبر ای دخترم ای سينة تو مينوی من تو زودتر از اهل بيت آئی سوی من اهل سقيفه عقدة دل باز کردند و آن کينة ديرينه را آغاز کردند اهل ستم ناحق به جاي حق نشستند از اهل بيت مصطفي حرمت شکستند بعد از نبي حق علي را غصب کردند بيگانه را بر مسند حق نصب کردند شد بعد فقدان رسول الله رحمت سيلي زدن بر فاطمه اجر رسالت پايان عمر رحمه للعالمين شد آغاز غمهاي اميرالمؤمنين است  محمّد نعيمي  پیامبر اکرم (ص) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar