eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
می طراود ز ساحل کوثر چشمه چشمه حقیقت زمزم مانده در کار خلقتش مبهوت چشم حق بینِ هاجر و مریم در تمامی عالم و آدم نسل آدم ندیده مانندش چه کسی مثل اوست بی همتا هست حوا کجا همانندش همه دل بستِ روی پیغمبر مصطفی بسته دل ، به دیدارش به جلال و شکوه او سوگند هست مثل خدیجه رخسارش آنقدَر با کرامتش دانند که رسولش عقیله می نامد همۀ پنج تن که پر بکشند یک تنه در مسیر می ماند رتبۀ بندگی او والاست لحظه ای جز خدا نمی جوید در جواب امام خود حتی چون که یک گفت ، دو نمی گوید کیست این آسمانِ عزّ و شرف کیست این بانوی وفا یا رب این چه اعجوبه ایست کز عظمت نام او را گذاشتی زینب این همان زینتِ علی زینب این همان خواهر حسینِ من است اُمَتُّ اللهُ و آیتُ الکبری فخر کونین و عالمینِ من است همۀ دین ، وجود این بانوست اوست آئینه دارِ زهرایم ید و بَیضای او یداللهی است اوست پیغمبر خطرهایم به نبی گر رسالتم دادم به علی گر ولایتم دادم هر نبی و وصی گواهِ من است که به زینب هدایتم دادم او امام هدایتی خاص است از ازل تا ابد به هر منظر همه دلهاست در تصرفِ او کربلا کوفه شام تا محشر بر سرش هفت آسمان سایه زیر پایش زمین کند تعظیم ابر و باد و بهار سرمستش مهر و ماه و فلک پُر از تکریم او به اندازۀ همه عالم قد عَلَم می کند برابرِ ظلم هر که خیزد برابر علمش هر که باشد بُوَد برادرِ ظلم همتش کوخ را کند آباد دولتش کاخ را کند ویران مکتب او سه ساله ای دارد که شود پیر و مرشدِ پیران هرکجا نام کربلا باشد نام او می درخشد از مَحمل می شود با سر برادر خود همسفر در خطر چهل منزل گاه جای علی ، ولی گردد گاه گردد سپر برای یتیم گه علی وار خطبه می خواند گه شود زیر تازیانه مقیم به تهجّد که می رود دل شب نافله افتخار او دارد چشمِ گریان شیعه مرهم بر... دیدۀ اشکبار او دارد تا خدا را قسم دهد به حسین همۀ کائنات می گریند چون قسم می دهد به نام حسن جملۀ ممکنات می گریند تا بگویند : به پهلوی مادر لرزه ای بر مدینه می افتد آه از آندم که در دل محراب یاد آن زخم سینه می افتد به گمانم هنوز در چشمش کوچه ای مانده تیره و تاریک ذات حق را قسم به او باید تا زمانِ فرج شود نزدیک خون سرخ حسین می گوید : زینبا روز راز می آید اتنقام امام در راه است تک سوار حجاز می آید محمود ژولیده @azizamhosen @yaraliagham
آن قدر عاشقیم که املا نمی‌شود مستی ما که در قلمی جا نمی‌شود زلف مرا به پنجره‌های ضریح عشق طوری گره زدند، دگر وا نمی‌شود باید که ناز داشت، کمی نیز غمزه داشت هر دختر قبیله که لیلا نمی‌شود آن کس که خاک پای مریدان میکده است محتاج معجزات مسیحا نمی‌شود «تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند حالا شراب می‌شود و یا نمی‌شود ما مثل باده‌ایم شبی امتحان کنید انگور زاده‌ایم شبی امتحان کنید شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت از حاجیان کعبه سبز شما نوشت شکر خدا که دست قدر، دست سرنوشت نام مرا شریف‌ترین خاک پا نوشت صبح ازل به خاک تو پیشانی‌ام رسید این سجده را فرشته به پای خدا نوشت از ما سؤال شد که اسیر تو می‌شویم؟ ما خواستیم و آیه «قالو بلی» نوشت بالای سر در حرم کبریاییش نام تو را به خط خودش با طلا نوشت یعنی تمام جلوه آل عبا تویی آیینه تمام نمای خدا تویی اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت ای بارش همیشه سجاده‌های نور در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت بانو اگر به آینه‌ها سر نمی‌زدید تاریکی همیشه‌ی دنیا ادامه داشت در آسمان چهارم افلاک جا زدیم آیات رد پای تو اما ادامه داشت تا زندگی‌ات را به تماشا گذاشتی آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت ای آفتاب روشن شب‌های کربلا ای زینب مدینه و زهرای کربلا گفتیم آسمانی و دیدیم برتری گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری گفتیم دختر اسد الله غالبی ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری تو از زمان کودکیت تا بزرگیت شیواترین مفسر الله اکبری تو از کدام طایفه هستی که مستقیم فیض از حضور علم خداوند می‌بری بر شانه‌های سبز تو باز رسالت است تو اولین پیمبر بعد از پیمبری خورشید روی تو شرف مشرقین شد یک نیمه‌ات حسن شد و نیمت حسین شد ای ماورای حد تصور کمال تو بالاتر از پریدن جبریل بال تو از مادری چنین چنین دختری شود هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده‌ایم در انعکاس آینه‌های زلال تو نزدیک سایه‌های عبورت نمی‌شویم نامحرمان عشق کجا و خیال تو از گوشه‌های چشم تو ساحل درست شد محض رضای پای تو محمل درست شد تو زینبی و شیر زن بعد کربلا تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا زهرا، نبی، حسین و علی و حسن تویی بانو تویی تو «پنج تن» بعد کربلا ای سایه بلند اباالفضل بر سرت ای بال جبرئیل گلستان معبرت عباس هم رشیدی قد تو را ندید از بس که سر به زیر بود در برابرت شب زنده دار شام غریبان کربلا دل بسته بر نماز شب تو برادرت ای خطبه صدای تو نهج البلاغه‌ات وی محمل بدون جهاز تو منبرت  هجده سربریده به دنبال چشم تو هجده سر بریده نگهبان معجرت ای قله نجابت توحید، جای تو   عطر حضور فاطمه دارد حیای تو علی اکبر لطیفیان @azizamhosen @yaraliagham
زینبِ کبری شدی تا عشق را معنا کنی کربلا را تا ابد با اشکِ خود احیا کنی روح بخشیدی به آیینِ پدر بعد از نبی پیروی از مادرِ خود حضرتِ زهرا(س)کنی سوختی چون شمع در پای ولایت تا فقط بیرقِ سرخِ حسین را در زمین بر پا کنی ای علَم بر دوش از کرببلا تا شامِ غم ای که با لبخندِ اشکت درد را زیبا کنی آمدی ای گل نه تنها زینتِ بابا شوی بلکه مهرت را به قلبِ عاشقانت جا کنی در شبِ میلادت ای ماهِ دل‌افروزِ حسین من توسل کرده‌ تا قلبِ مرا احیا کنی تو پیمبر دامنِ زهرا شده معراجتان آمدی تا بابِ رحمت را به رویم وا کنی تو رسولِ مرسلِ کرببلای غربتی با سرِ بالای نیزه نیمه شب نجوا کنی در لبت آوازِ سرخِ کربلا، آهِ عطش دشتِ خونِ تشنه را با اشکِ خود دریا کنی در زمینِ کربلا تحتِ ولیِ امرِ خود اقتدا بر مادرت در ظهرِ عاشورا کنی ای تماشایی ترین زیباییِ صبرِ خدا ای که با گوشه نگاهی هر دلی شیدا کنی در زلالِ معرفت بی انتهایی چون علی(ع) این همه درد غریبی را کجا انشا کنی زینب ای امّ المصائب اسوه ی صبر و رضا هستی ات را داده ای تا عشق را معنا کنی کربلا با یاد تو در چشمها زیبا شده چونکه با اعجازِ نطقت ظلم را خنثی کنی ای که راضی بر رضای حق، ممنونیم اگر نامِ ما را در ردیفِ عاشقان امضا کنی ما مدافع بر حریمت گشته‌ایم از جان و دل کن دعا شاید شهادت را نصیبِ ما کنی! هستی محرابی @azizamhosen @yaraliagham
دست منو زنجیر ،فکرش را نمی کردم چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر باحنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم من باتو بودم بی تو از عمرِ بدون تو... ...اینقدر باشم سیر ! ، فکرش را نمی کردم مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد آن دستِ پرچم‌گیر،...فکرش را نمی کردم تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم شمشیر بالارفت و پایین آمد و اکبر... مُردم از آن تصویر،فکرش را نمی کردم در کوچه های کوفه در پیش کنیزانم خیلی شدم تحقیر،فکرش را نمی کردم خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام با اینکه شد تعبیر،فکرش را نمی کردم حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه ای وای از این تقدیر،فکرش را نمی کردم مهدی نظری @azizamhosen @yaraliagham
چو موی یار پریشان شدیم بعد از تو شکسته، خَسته و حیران شدیم بعد از تو تو زیر سم ستوران کوفه اما ما سوار ناقه عریان شدیم بعد از تو میان خيمه آتش گرفته لرزیدیم درون شعله هراسان شدیم بعد از تو زمان غارت معجر دلم شکست حسین میان خلق نمایان شدیم بعد از تو دلم کنار تن پاره پاره ات بود و روانه سوی بیابان شدیم بعد از تو به کوفه ای که شد آباد دست بابایم چقدر بی سر وسامان شدیم بعد از تو میان مجلس ابن زیاد محو تو و شکوه آیه قرآن شدیم بعد از تو میثم تربتی @azizamhosen @yaraliagham
کوفی و شامی یکی از دیگری بدچشم‌تر مانده‌ام گویم امان از کوفیان یا شامیان رفتن و ماندن به یک اندازه داغم می‌کند مانده‌ام گویم بران ای ساربان یا که مران دیدنت بر نی هم آتش زد هم آرامم نمود مانده‌ام گویم بمان پیشم حسین‌جان یا نمان صوت تو دل می‌بَرد اما امان از سنگ‌ها مانده‌ام گویم بخوان قرآن حسین‌جان یا نخوان اشک تو بر نیزه هم از دیده جاری می‌شود مانده‌ام گویم بدان از حال زینب یا ندان مهدی مقیمی @azizamhosen @yaraliagham
امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد  امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد  امشب خدا تجلّی خود را نشان دهد  با خطّ نور، بر همه خطّ امان دهد  امشب خدا به کوثر خود داد کوثری در بر گرفته فاطمه زهرای دیگری   باید دوباره خلقت پیغمبری چنین  آرد ز کعبه بنت اسد حیدری چنین  بخشد خدا به ختم رسل کوثری چنین  کز دامنش ظهور کند دختری چنین   او جلوهء خدیجه به چشم پیمبر است زین اب است و ام ابیهای حیدر است صبر است سربلند که این مادر من است قرآن دهد شعار که احیاگر من است بالد به خویش فاطمه کاین دختر من است نازد به او حسین که این خواهر من است با خون نوشته اند شهیدان مکتبی زینب حسینی است و حسین است زینبی یک مصطفی کرامت و یک فاطمه جلال یک مرتضی ولایت و یک مجتبی کمال یک کربلا مجاهده یک پنجتن جمال بر صبر او درود خدا و رسول و آل تنها فهیمه ای که ندیده مفهمه از کودکی است عالمهء بی معلمه ام الکتاب صبر و رضا کیست؟! زینب است فصل الخطاب کرب و بلا کیست؟! زینب است فریاد خون خون خدا کیست؟! زینب است آیینۀ حسین نما کیست؟! زینب است آمد گلی که خون خدا پایبست اوست  گلبوسه های دست خدا روی دست اوست  زهراست جان احمد و این جان فاطمه است ریحانۀ محمد و ریحانِ فاطمه است طاها و قدر و کوثر و فرقان فاطمه است گویی تمام وحی به دامان فاطمه است بسیار زن که صابر و نستوه بوده است کی مثل او رایت جمیلا سروده است آیات نور معنی سیمای زینب است چشم حسین محو تماشای زینب است إعجاز وحی نطق دل آرای زینب است تفسیر فتح خطبهء غرای زینب است وقت سکوت هم نفسش انفجار بود شمشیر اگر نداشت دمش ذوالفقار بود وقتی گشوده شد لب اسلام پرورش وقتی خطابه خواند همانند مادرش وقتی که گفت از پدر و از برادرش کوفه دوباره دید علی را به منبرش فخریه کرد فاطمه اینجا به زینبش نهج البلاغه بود که می ریخت از لبش بدر منیر و شمس ضحای علی تویی بعد از بتول عقده گشای علی تویی آیینهء تمام نمای علی تویی یادآور صدای رسای علی تویی با خطبهء تو پردهء ظلمت دریده شد از حنجرت صدای محمد شنیده شد بر شکر قتلگاه تو از داور آفرین  بر استقامت تو ز پیغمبر آفرین  بر ذوالفقار نطق تو از حیدر آفرین  بر خطبهء دمشق تو از مادر آفرین زهراست کوثر نبی و کوثرش تویی شهر شهادت است حسین و درش تویی تو کیستی فروغ چراغ هدایتی تو لنگر سفینهء نوح ولایتی مکتب نرفته بحر عمیق روایتی تو در مقام صبر و رضا فوق آیتی تنها نه صدر سورهء مریم به شأن توست در صبر هرچه آیهء محکم به شأن توست استاد حاج غلامرضا سازگار @azizamhosen @yaraliagham
با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند قاسم نعمتی @azizamhosen @yaraliagham
اَلا ای سر، فدای خون خشک گردنت گردم توصحراگَرد، من قربان صحرا گَردنت گردم تنت در کربلا تنها، سرت بر نیزه‌ها با ما به دنبال سرت آیم، به قربان تنت گردم تو را عریان به خاک کربلا بنهاده و رفتم نشد از تار و پود هستی‌ام پیراهنت گردم هلال من، هلالی شد قدم از غم، بیا تا من شبی پروانه‌ی شمع جمال روشنت گردم ز هر بام و درت سنگی به استقبال می‌آید بیا بنشین به دامانم که با جان، جوشنت گردم تو خورشید بلند عشقی و از دست ما بیرون بیا یک نیزه پایین‌تر که دست و دامنت گردم چو افکندی مرا از خطبه‌خواندن لب فروبستی بخوان قرآن که من قربان قرآن‌خواندنت گردم به شوق با تو بودن، از مدینه من سفر کردم ندانستم که باید همسفر با دشمنت گردم سیدرضا موید @azizamhosen @yaraliagham
...تو کیستی؟ که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو عقلِ رسا، نارسا... چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه... دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو... روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده... مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد فاطمه فخر مصطفی بر همه از تو ولی، فخرکنان فاطمه... نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایهٔ تو سایه‌ات عمۀ ساداتی و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود ای تو، به هر غمی امید حسین کشتهٔ عشقی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینۀ نجاتی... نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم معنی اگر ز خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... علی انسانی @azizamhosen @yaraliagham
شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر وفا درناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است شب که به امید سحر آرمید صدای تکبیر فلک را شنید شب زدگان نسیم رحمت وزید دوباره شمس روی حیدر دمید آینه ای به دست زهرا رسید فاطمه ی علی نما زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر ببین حسن حسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است آمدی ای جان جهان حسین آمدی ای روح و روان حسین آمدی ای دل نگران حسین جان حسین جان تو جان حسین آمدی و زد ضربان حسین حسین مروه و صفا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هرم این تب یکی است تا به سحر مسیر هر شب یکی است هر چه نوشتیم مرکب یکی است چنان که نام خالق و رب یکیس نام حسین و نام زینب یکیست جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است سیل کرم لحظه باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندنت مگر به لحظه حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را تنوان دست بست فصل خطاب خطبه ها زینب است موسی علیمرادی @azizamhosen @yaraliagham
آمده زینب ِ زهرا گل بپاشیم ما همه جان نثارش میکنیم این سروِ نازِ فاطمه بادا بادا مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲ بلبلِ شیرین سخن خوش آمده در این جهان گل بپاشید گل بپاشید مقدمِ خواهرِ حسین بادا بادا مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲ چشمِ زهرا باشه روشن آمده یارِ همه مرهمِ قلب ِ علی زینب بیامد فاطمه بادا بادا مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲ این مبارک بادا باشد بر نبی و برعلی مقدمش بادا مبارک بر حسنین ِ علی بادا بادا مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲ ای یار مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲ دامنِ زهرا از وجودِ زینبشش روشن شده شهر ِ مدینه ز ِ نور و عطر ِ او گلشن شده بادا بادا مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲ بوی بنتِ فاطمه پیچیده است در این جهان زینب آمد نور ِ حق بار ِ دگر گشته عیان بادا بادا مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲ گل بپاشید گل بپاشید مقدمِ خواهرِ حسین اومده آن دختر ِ طاها با عدالت بر زمین بادا بادا مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲ آسمون با خورشیدش دف میزنه برای خواهر ِ حسین دست میزنه بادا بادا مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲ گل اومده گل اومده دخترِ زهرا اومده بریزید نقل و نبات که ماهِ شبها اومده یار اومده یار اومده یارِ همه خوش اومده یاور قرآن ِ دین زینب ِ زهرا اومده بادا بادا مبارک بادا ایشاءالله مبارک بادا ۲
عطر بهشت / سرود میلاد حضرت زینب کبری ( س ) -------- ای همه هستم بادا فدای تو از لبم ریزد مدح و ثنای تو دل از تو روشن ، ای ماه در شب دارم به شوقت ، عطر تو بر لب زینب یا زینب .... از رخت عالم روشن شده امشب شهر پیغمبر گلشن شده امشب ای نور زهرا ، خورشید طاها رخسار ماهت ، شد عالم آرا زینب یا زینب .... خانه ی عترت باغ و گلستان است چهره ی ماهت خورشید رخشان است زهرا به رویت ، دارد تبسم حیدر به پیشت ، دارد تکلم زینب یا زینب .... مصطفی دارد نور دو عین امشب سوی تو باشد چشم حسین امشب میلاد پاکت ، مثل بهار است گریان به شوقت ، چشمان یار است زینب یا زینب ..... دختر زهرا زینت مولایی در بهشت دل برتر ز طوبایی طوبا به زهرا ، کوثر به حیدر دنیا ندیده ، مثل تو دختر زینب یا زینب ..... ** محمود تاری «یاسر» ٧ آذر ١۴٠١ سبک ؛ مجنون نبودم مجنونُم کردی از شهر خودم بیرونُم کردی
آن قدر عاشقیم که املا نمی‌شود مستی ما که در قلمی جا نمی‌شود زلف مرا به پنجره‌های ضریح عشق طوری گره زدند، دگر وا نمی‌شود باید که ناز داشت، کمی نیز غمزه داشت هر دختر قبیله که لیلا نمی‌شود آن کس که خاک پای مریدان میکده است محتاج معجزات مسیحا نمی‌شود «تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند حالا شراب می‌شود و یا نمی‌شود ما مثل باده‌ایم شبی امتحان کنید انگور زاده‌ایم شبی امتحان کنید شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت از حاجیان کعبه سبز شما نوشت شکر خدا که دست قدر، دست سرنوشت نام مرا شریف‌ترین خاک پا نوشت صبح ازل به خاک تو پیشانی‌ام رسید این سجده را فرشته به پای خدا نوشت از ما سؤال شد که اسیر تو می‌شویم؟ ما خواستیم و آیه «قالو بلی» نوشت بالای سر در حرم کبریاییش نام تو را به خط خودش با طلا نوشت یعنی تمام جلوه آل عبا تویی آیینه تمام نمای خدا تویی اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت ای بارش همیشه سجاده‌های نور در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت بانو اگر به آینه‌ها سر نمی‌زدید تاریکی همیشه‌ی دنیا ادامه داشت در آسمان چهارم افلاک جا زدیم آیات رد پای تو اما ادامه داشت تا زندگی‌ات را به تماشا گذاشتی آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت ای آفتاب روشن شب‌های کربلا ای زینب مدینه و زهرای کربلا گفتیم آسمانی و دیدیم برتری گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری گفتیم دختر اسد الله غالبی ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری تو از زمان کودکیت تا بزرگیت شیواترین مفسر الله اکبری تو از کدام طایفه هستی که مستقیم فیض از حضور علم خداوند می‌بری بر شانه‌های سبز تو باز رسالت است تو اولین پیمبر بعد از پیمبری خورشید روی تو شرف مشرقین شد یک نیمه‌ات حسن شد و نیمت حسین شد ای ماورای حد تصور کمال تو بالاتر از پریدن جبریل بال تو از مادری چنین چنین دختری شود هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده‌ایم در انعکاس آینه‌های زلال تو نزدیک سایه‌های عبورت نمی‌شویم نامحرمان عشق کجا و خیال تو از گوشه‌های چشم تو ساحل درست شد محض رضای پای تو محمل درست شد تو زینبی و شیر زن بعد کربلا تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا زهرا، نبی، حسین و علی و حسن تویی بانو تویی تو «پنج تن» بعد کربلا ای سایه بلند اباالفضل بر سرت ای بال جبرئیل گلستان معبرت عباس هم رشیدی قد تو را ندید از بس که سر به زیر بود در برابرت شب زنده دار شام غریبان کربلا دل بسته بر نماز شب تو برادرت ای خطبه صدای تو نهج البلاغه‌ات وی محمل بدون جهاز تو منبرت  هجده سربریده به دنبال چشم تو هجده سر بریده نگهبان معجرت ای قله نجابت توحید، جای تو   عطر حضور فاطمه دارد حیای تو علی اکبر لطیفیان
می طراود ز ساحل کوثر چشمه چشمه حقیقت زمزم مانده در کار خلقتش مبهوت چشم  حق بینِ هاجر و مریم در تمامی عالم و آدم نسل آدم ندیده مانندش چه کسی مثل اوست بی همتا هست حوا کجا همانندش همه دل بستِ روی پیغمبر مصطفی بسته دل ، به دیدارش به جلال و شکوه او سوگند هست مثل خدیجه رخسارش آنقدَر با کرامتش دانند که رسولش عقیله می نامد همۀ پنج تن که پر بکشند یک تنه در مسیر می ماند رتبۀ بندگی او والاست لحظه ای جز خدا نمی جوید در جواب امام خود حتی چون که یک گفت ، دو نمی گوید کیست این آسمانِ عزّ و شرف کیست این بانوی وفا یا رب این چه اعجوبه ایست کز عظمت نام او را گذاشتی زینب این همان زینتِ علی زینب این همان خواهر حسینِ من است اُمَتُّ اللهُ و آیتُ الکبری فخر کونین و عالمینِ من است همۀ دین ، وجود این بانوست اوست آئینه دارِ زهرایم ید و بَیضای او یداللهی است اوست پیغمبر خطرهایم به نبی گر رسالتم دادم به علی گر ولایتم دادم هر نبی و وصی گواهِ من است که به زینب هدایتم دادم او امام هدایتی خاص است از ازل تا ابد به هر منظر همه دلهاست در تصرفِ او کربلا  کوفه  شام تا محشر بر سرش هفت آسمان سایه زیر پایش زمین کند تعظیم ابر و باد و بهار سرمستش مهر و ماه و فلک پُر از تکریم او به اندازۀ همه عالم قد عَلَم می کند برابرِ ظلم هر که خیزد برابر علمش هر که باشد بُوَد برادرِ ظلم همتش کوخ را کند آباد دولتش کاخ را کند ویران مکتب او سه ساله ای دارد که شود پیر و مرشدِ پیران هرکجا نام کربلا باشد نام او می درخشد از مَحمل می شود با سر برادر خود همسفر در خطر چهل منزل گاه جای علی ، ولی گردد گاه گردد سپر برای یتیم گه علی وار خطبه می خواند گه شود زیر تازیانه مقیم به تهجّد که می رود دل شب نافله افتخار او دارد چشمِ گریان شیعه مرهم بر... دیدۀ اشکبار او دارد تا خدا را قسم دهد به حسین همۀ کائنات می گریند چون قسم می دهد به نام حسن جملۀ ممکنات می گریند تا بگویند : به پهلوی مادر لرزه ای بر مدینه می افتد آه از آندم که در دل محراب یاد آن زخم سینه می افتد به گمانم هنوز در چشمش کوچه ای مانده تیره و تاریک ذات حق را قسم به او باید تا زمانِ فرج شود نزدیک خون سرخ حسین می گوید : زینبا روز راز می آید اتنقام امام در راه است تک سوار حجاز می آید محمود ژولیده
   گفتم از کوه بگویم قدمم می‌لرزد از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده‌ست رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده‌ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می‌سوزد جبرئیلم همۀ بال و پرم می‌سوزد من در اعماق خیالم... چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است چه بگویم که خداوند روایتگر توست تار و پود همه افلاک نخ معجر توست روبروی تو که قرآن خدا وا می‌شد لب آیات به تفسیر شما وا می‌شد آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سورۀ «اَعطینا» شد عشق عالم به تو از شوق مکرر می‌گفت به گمانم به تو آرام پیمبر می‌گفت: بی‌تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود سید حمیدرضا برقعی
فخر  عالم   زینب است ماه  تابان  مهر  رخشان زینب است دختر    مولای     ایمان  زینب است یادگار      فاطمه       فخر      جهان همچو حیدر شیر یزدان زینب است زینب است اوزینب است عشق علی فخر   عالم   نور  یزدان  زینب است او    تمام    هستیش   مولا   حسین قافله    سالار    دوران   زینب است همچو  مادر  عطر  یاسش  در  فلک خود به  تنهایی گلستان زینب است با       صلابت        قهرمان      کربلا شهسوار  شام ‌‌   ویران  زینب است چشم   امید   همه   بر  لطف اوست درد  ما  را  جمله درمان زینب است (بیقرارم)   گفته ام  شعری  ز   جان دختر   مولای    ایمان   زینب است بیقرار  اصفهانی
4_509976290648917332.mp3
20.21M
🍂🍁🍂 ‍ مدح ولادت حضرت زینب سلام الله علیها 🎤مداح :کربلایی جواد مقدم 🍂🍁🍂 وقت نزول رحمت حق از سحاب شد یعنی که جام دیده ی ما پُر شراب شد مستی ما به رتبه ی اعلی رسیده است آنگونه که دل همه ی ما خراب شد زهراترین ستاره ی زهرا طلوع کرد نوری دمید و قبله گه آفتاب شد بعد از طلوع مِهر رخش دل جلا گرفت در ذره ذره های دلم انقلاب شد امشب خدا برای علی حیدر آفرید زیباترین دعای علی مستجاب شد یک نیمه اش حسن شد و یک نیمه اش حسین از شدت بزرگی اش عالیجناب شد از بس که شأن و منزلتش پر بها بُوَد وحی خدا به حضرت ختمی مَآب شد آمد ندا که نام دل آراش زینب است اینگونه شد که زینت بابا خطاب شد قائم مقام فاطمه آمد ادب کنید از او سعادت دو جهان را طلب کنید ما از ازل گدای پریشان زینبیم شکر خدا که ریزه خور خوان زینبیم با یک دعای او همه عاشق شدیم و بس یعنی که عاشقانه مسلمان زینبیم ما را خرید و نوکر اربابمان نمود ممنون لطف و بخشش و احسان زینبیم با یک نگاه حیدریش جذبمان نمود ما قوم در به در همه سلمان زینبیم حجب و حیای دختر حیدر زبانزد است تا روز حشر ما همه حیران زینبیم مثل خدیجه هستیِ خود را فدا نمود مبهوت عزم راسخ و ایمان زینبیم مانند مرد باشد اگر چه که خانم است خون علی میان رگش در تلاطم است هرگز کسی شبیه تو خواهر نبود و نیست در آسمان عاطفه دختر نبود و نیست دار و ندار تو همه وقف حسین بود مانند تو به پای برادر نبود و نیست حتی تو از عصاره ی جانت گذشته ای در کربلا شبیه تو مادر نبود و نیست بر شانه ی صبور تو بار رسالت است مانند ت
◾نوحه‌ی سینه‌زنی ◾ایام فاطمیه ◾بنداول سوزد ز کین کاشانه‌ام آتش گرفت این خانه‌ام زهرای من در پشت در ای وای آن دردانه‌ام واویلا واویلا(۲) یک زن... و این همه دشمنان یک زن... و قنفذ بی‌حیا بین کوچه مغیره رسید یک زن... و آتش کینه‌ها واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) ◾بنددوم مادر شده نقش زمین پاره شده حبل المتین آتش شراره میزند بر زینت عرش برین واویلا واویلا(۲) سینه....سوزد از این غصه‌ها یاعلی... فاطمه شد فدا کشته شد محسنش بین در فاطمه... فضه را زد صدا واویلا واویلا واویلا
🌻🌺🌟🌹🌻🌺🌼🌟🌹🍂 در مدینه شور و غوغاست جلوه گر ماهی دلاراست آمده زینب به دنیا شادمان حیدر و زهراست دختر حیدر خوش آمد۴ گوهر یکتا خوش آمد کعبه ی دل ها خوش آمد اهل دل با هم بگویید زینب کبری خوش آمد دختر حیدر خوش آمد۴ غنچه ای از باغ عصمت در مدینه شد شکوفا محو رویش گشته حیدر خنده بر لب گشته زهرا دختر حیدر خوش آمد۴ نوه ی پیغمبر آمد نور چشم حیدر آمد از کرامات خداوند فاطمه را دخترآمد دختر حیدر خوش آمد۴ سر زد از شهر مدینه ماه بی مثل و قرینه آمده زینب که باشد بر علی سرور سینه دختر حیدر خوش آمد۴ نخل دین را ثمر آمد مه به وقت سحر آمد بیت حیدر گشته روشن فاطمه را قمر آمد دختر حیدر خوش آمد۴ درب رحمت وا شد امشب اختری پیدا شد امشب فاطمه گردیده مادر مرتضی باباشد امشب دختر حیدر خوش آمد۴ امشب از نور وجودش بیت حیدر گشته گلشن بوسه زد بر روی زینب چشم زهرا گشته روشن دختر حیدر خوش آمد۴ زینت بیت ولایت دختر زهرا شدامشب محو روی ماه زینب مادر و بابا شد امشب دختر حیدر خوش آمد۴ ولادت_حضرت زینب علیها سلام
شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر وفا درناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است شب که به امید سحر آرمید صدای تکبیر فلک را شنید شب زدگان نسیم رحمت وزید دوباره شمس روی حیدر دمید آینه ای به دست زهرا رسید فاطمه ی علی نما زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر ببین حسن حسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است آمدی ای جان جهان حسین آمدی ای روح و روان حسین آمدی ای دل نگران حسین جان حسین جان تو جان حسین آمدی و زد ضربان حسین حسین مروه و صفا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هرم این تب یکی است تا به سحر مسیر هر شب یکی است هر چه نوشتیم مرکب یکی است چنان که نام خالق و رب یکیس نام حسین و نام زینب یکیست جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است سیل کرم لحظه باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندنت مگر به لحظه حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را تنوان دست بست فصل خطاب خطبه ها زینب است 🔸شاعر: ___________
1_1413837423.mp3
5.66M
🍂🍁🍂 متن شور امام_زمان(عج) مداح آقای مقدم 😭😭😭 یامهدی جز به تو آقا من به کی بنازم تو خرابم کن و از نوع بسازم یا مهدی ، جز به تو من به کی آقا بنازم تو خرابم کن و از نو بسازم تو راه عشق تو هستیمو میبازم منو ببخش اگه تو رو آزُردم اگه آقاجون آبروتو بردم کاشکی یه روز جمعه من میمردم الهی من آقا بلا گردونت چی میشد این شبا بودم مهمونت تا عمر دارم هستم آقا مدیونت ... آقا آقا آقای غریبم ، آقا آقا آقای غریبم ... یا زهرا ، دستای بسته ی مهدی رو وا کن واسه ی نوکرا بی بی دعا کن چشای گریون مارو دریا کن تو آبرو بهم دادی ممنونم به حق روضه هایی که میخونم اگه نیومدی بگیر این جونم بمیره نوکرت اگه تنهایی تو خونه ی دلم هنوز آقایی تو عشق خوب و پاک و بی همتایی ... آقا آقا آقای غریبم ، آقا آقا آقای غریبم ... آقا جان ، دلم من عمریه پیش تو گیره حرفاشو بِشنو که داره میمیره دیگه از زندگی بی شما سیره بیاد صورت سیاهم باشو بذار ببینمت آقاجون پاشو با این من فلک زده همراه شو ... آقا آقا آقای غریبم ، آقا آقا آقای غریبم سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات 🍂🍁🍂
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 حضرت زینب به تو ازجان سلام زینت مذهب به تو ازجان سلام باغ دلِ فاطمه را برگ سبز داده وجودت همه رابرگ سبز زینت بیت علی و فاطمه مُعَلّــمه نــدیــده ی عــالِمـه عمه و همشیره ی یازده امام به وصف تو شدند عاجز کلام نیمه ی پنهان حسین و حسن فخر نموده اند به تو پنج تَن ای گل عشق ازتو شکوفا شده غنچه ی عاطفه ز تو وا شده عفت و پاکدامنی ات مـادری هیبت گفتار تو چون حیدری آینه ی روی تو زهرا نشان فاطمه ی دوم این خاندان معنی ومفهوم حقیقی زعشق واژه ی زیبـای دقیـقی ز عشق عشق به عشقت متولد شده رساله ات خواندو مُقَلِّد شده عشق ز ایثار تو معنا گرفت با مدد تو جا به دلها گرفت تو آمدی دل علی شاد شد خـانه ی او دوبـاره آبـاد شد فاطمه دم بدم تو را بو کند حسین ازعشق تو هوهو کند آمده تا سوی تو بوی حسین دیده گشوده ای به روی حسین پسر اگر چه بلبل مادر است دختر هر خانه گل مادراست تو زِیْن جَدّو زِیْن اُمّ و اَبـی تو عشق خانه ی علی زینبی نام تو آرامش قلب حسین خنده ی تو علت جَلب حسین نزد حسین زبس که داری مقام به پیش پای تو نماید قیام فاطمه ی کرب وبلای حسین اسیر عشق و مبتلای حسین گر تو نبودی که حسینی نبود این همه عشق وشوروشینی نبود زبس که دیگ عشق را هم زدی بس که به زخم سینه مَرهَم زدی دلم به عشق تو گرفتار شد ولادتت «روز پرستار» شد مِهرتو تابه سینه ها جاری است عشق به خدمت وپرستاری است ز یُمْن مقدمت گـل فاطمه وَلیمـه می دهد علی به همه عمه ی صاحب الزمان دعاکن بهر فرج دمی خدا خدا کن الهی که روزخوش عهدی شود عیدی ما ظهور مهدی شود لطف تو زینب همه جابی عدد کن ز عنایت تو به«مداح» مدد 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» @@ewwmajmamolodi
یا عقیله بنی هاشم یا زینب کبری سلام الله علیها؛ در شبِ طاعت چو زهرا، روزِ روشن حیدر است در تهجّد فاطمه در جَهد لیکن حیدر است چادر او وصله پینه، روسری اش وصله دار مقتدای مطلقِ این پاکدامن حیدر است نام او را جبرئیل از آسمان آورده است زینت بابا که نه! در وجهِ اَحسن حیدر است روح خود را صیقلی داده است با نور علی ظاهرا زینب، جدا از قالبِ تن حیدر است در نجابت فاطمه در زهد و غیرت مرتضی مانده ام زهراست او یا اینکه اصلن حیدر است؟ کوفه را با ذوالفقار خطبه اش تسخیر کرد زینب است اما زمان فتحِ میهن حیدر است بیت الاحزانش خرابه، شام و کوفه چاه او وقت گریه فاطمه هنگام شیون حیدر است در چهل منزل اسارت صد تَرَک برداشته دخترِ شیرِ اُحُد هم بین دشمن حیدر است ذره ذره پنج تن در او خلاصه می شود ذره ذره گرچه سرتاپای این زن حیدر است
❣﷽❣ 🌺 س 🌸 س 🌸🌺🌸🌺🌸 بر یمن قدوم بنت حیـدر صلوات بر نـائبـه ی حضرت مـادر صلوات لبخنـد به لب هـای حسین است و حسن خوشنودی قلب دو بـرادر صلوات 🌸🌺🌸🌺🌸 امشب به دل مرده حیاتی بفرست از بهر جزایت حسناتی بفرست تا دسته گلی دهی به زهرا و علی بر مقدم زینب صلواتی بفرست 🌸🌺🌸🌺🌸🌺 بر چهره ی تابنده ی زینب صلوات بر منطق کوبنده ی زینب صلوات در گریه به صورت حسینش خندید بر گریه و بر خنده ی زینب صلوات 🌸🌺🌸🌺🌸 ای دست خدا و فوق هر دست علی ای رشته ی كائنات در دست علی دست من و دامنت كه امروز تو را قنداقه ی زينب است در دست علی 🌸🌺🌸🌺🌸🌺 تصویر تمام کربلا زینب بود تفسیر پیام کربلا زینب بود در عشق و فداکاری و ایمان و وفا زهرای قیام کربلا زینب بود ⭐️🍃 زیبایی گلشن علی زینب بود پرورده ی دامن علی زینب بود بر خصم شکست داد ولی خود نشکست آیینه ی نشکن علی زینب بود ⭐️🍃 در فضل، محیط بیکرانی زینب در صبر، بسیط آسمانی زینب ای خورده به سینه ات مدال عظمت بانوی همیشه قهرمانی زینب ⭐️🍃 زینب که به عشق جوشش آموخته است ماه است و چو مهر رخ برافروخته است کارآیی انقلاب خونین حسین بر قامت صبر او نظر دوخته است ⭐️🍃 زینب که به کار عاشقی غوغا کرد صد بار شهادت به رخش در وا کرد دو دسته ی گل یاس که در دامن داشت تقدیم به باغبان عاشورا کرد ⭐️🍃 من مظهر صبر، زینب کبرایم هرجا که بود حسین، من آن جایم هر چند که آفتاب بی سایه بود من سایه ی آفتاب عاشورایم ⭐️🍃 در عشق علامتی به جز زینب نیست در صبر قیامتی به جز زینب نیست آن جامه ی عصمتی که زهرا پوشید زیبنده ی قامتی به جز زینب نیست ⭐️🍃 زینب که شکوه جاودانی دارد هر جا حضور آسمانی دارد از دست حسین بن علی، خون خدا بر سینه مدال قهرمانی دارد ⭐️🍃 زینب که شکوه عشق پاینده از اوست ماهی ست که نور صبر تابنده از اوست اسلام ز کربلا بود زنده، ولی تاریخ حیات کربلا، زنده از اوست ⭐️🍃 زینب که دل و روح دلیری دارد در یاری دین سهم کثیری دارد همچون حسن و حسین و زهرا و علی نیرویِ شکست ناپذیری دارد ( ) 🌺🌸🌺🌸🌺 امشب كه كند فخر به شب های دگر آورده فلک اختر زيبای دگر اين زينب كبری است؟ به دامان علی يا ختم رسل گرفته زهرای دگر 🌸🌺🌸🌺🌸 سوگند به هر ڪلام زینب… یا رب بر ذڪر علی الدوام زینب… یا رب از کار فَرَج گِره گشایی فرما امشب تو به احترام زینب… یا رب 🌸🌺🌸🌺🌸 امشب ملک از زینب کبری گوید از نور دل و دیده ی طاها گوید تبریک به هم ولادت زینب را زهرا به علی علی به زهرا گوید ⭐️🍃 امید به قلب ما همه آورده خود عالمه است و عالمه آورده آیینه گرفته است زهرا در دست یا باز خدیجه فاطمه آورده ⭐️🍃 با گریه ببست فاطمه قنداقش بوسید علی به زمزمه قنداقش گه احمد و گه فاطمه و گاه علی چرخید به دستان همه قنداقش ⭐️🍃 او آمد و خلق زیر دِینش می رفت کم کم به حضور نور عینش می رفت لبخند به صورت برادر می زد وقتی که در آغوش حسینش می رفت 🌸🌺🌸🌺🌸 از غیب ترنّم حضوری آمد از قله ی آسمان چه نوری آمد بعد از حسن و حسین در خانه ی وحی «زینب» چه فرشته ی صبوری آمد 🌸🌺🌸🌺🌸 دل آمده در كرب و بلا رو بزند در گوشه ى خيمه گاه هوهو بزند فرمان حسين است به سردارانش زينب آمد، سپاه زانو بزند 🌸🌺🌸🌺🌸 دارد گلی در دامنش زهرای اطهر کز دیدن او شادمان گردیده حیدر زینب بُدی گریان و تا دیدی حسینش اندر تبسم شد به رخسار برادر ⭐️🍃 از رحمت و الطاف ذات حی سرمد زینب به دامانش گرفته دخت احمد شادند زهرا و علی از دیدن او وز مقدمش مسرور سبطین و محمد ⭐️🍃 ای در مقام نطق و بیان حیدری کلام دخت امام و اخت امام، نائب الامام بر ما نمای یک نظر لطف از کرم ای زینب ای سلیل نبی فاطمی مرام ⭐️🍃 عزیز فاطمه و دخت مرتضی زینب به قلب سوخته ی ما نظر نما زینب نگر که بار گنه خم نموده قامت ما برای عفو خطامان نما دعا زینب ⭐️🍃 ای رهنمای راه عدل و داد زینب وی یکه تاز عرصه ی ارشاد زینب دستم ز دامانت رها منمای بی بی حق علی تا عرصه ی میعاد زینب ⭐️🍃 معصومه ای و دختر معصوم زینب ما را مکن از لطف خود محروم زینب احسان نما و نام ما را از محبان در دفتر مهرت نما مرقوم زینب ⭐️🍃 تا به دنیا نهاد پا زینب کرد آغاز گریه را زینب نور عینش حسین را چو بدید در تبسم شد از وفا زینب 🌸🌺🌸🌺🌸 یا رب به گل اشک نگاه زینب یا رب به نگاه بی گناه زینب شام دل ما را همه جا روشن کن! با نورِ طلوعِ صبحگاه زینب ⭐️🍃 تو شافعه ی روز جزایی زینب! راضی به رضایِ هر قضایی زینب! وقتی که گذر می کنی از باغ سخن مانند بهشت، جانفزایی زینب! 🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)