سبک سرود میلاد حضرت زینب سلام الله علیها تو آسمون ستاره ها صف بستند زِ جام زینبی همه سر مستند فرشته های عرش حق امشب رو درِ خونه علی چو سائل هستند تبریک، یاحسن، یاحسین اومد، بر علی، نور عین زینب، زینتِ، عالمین عشقت پاک و بی بدیل بد خواهت شده ذلیل تو جشن تولدت.. بستیم بر شما دخیل عقیلة العرب مدد يازينب(٤) یا علیا مخدره جان بی بی با صبر تو شد معنا قرآن بی بی از بسکه عاشق حسینی، آروم.. شدی رو دستای حسین جان بی بی حیدر، با شما، دلخوشه نازت، رو علی، می‌کشه زهرا، با تو آ،روم میشه هستی بانیِ بهشت ای بانوی پاک سرشت با اذن تو دست حق رو قلبم حسین نوشت عقیلة العرب مدد يازينب(٤) شده حریم تو اسیر اعدا ولی نداری باکی توی دنیا نخور بی بی غصه ی هیچ چیزی رو تا داری لشکری زِ ایرانی ها هستیم، مدافع ،یِ حرم داريم، عهدى پا ،ی علم میدیم، سر برات، هر قدم از حرم شهید میآد چون حر رو سپید میآد این یعنی کز ظهورِ منتقم، نويد ميآد عقیلة العرب مدد يازينب(٤) نگاهی کن به ما تو امشب زینب داریم با تو یه عرض مطلب زینب یه کربلا میخوایم تو پایان سال حق حسین گداتو بطلب زینب با تو، کربلا، معنا شد بی بی، خواهشم، رؤیا شد میخوام ، کربلا، حالا شد به به، به تعهدت هدیه ی تولدت کربلا بده به ما تو با امضای خودت عقیلة العرب مدد يازينب(٤) #مجتبی_دسترنج_ملتمس #ولادت_حضرت_زینب_س #حضرت_زینب_س

سبک سرود میلاد حضرت زینب سلام الله علیها بویِ گلِ سوسن و یاسمن آمد قوّتِ قلبِ حسین و حسن آمد ماهِ درخشانِ هر اَنجمن آمد اَهلِ ولا مژده سروِ چَمن آمد فاطمه خیرالنساچشم تو روشن یا علیِ مرتضی چشم تو روشن جانِ علی آمده گُل بِفشانید دست توسل به کویش بِرسانید مدح و سرودش صَمیمانه بِخوانيد زین شعف از دل دگر غُصه بِرانید فاطمه خیرالنساچشم تو روشن یا علیِ مرتضی چشم تو روشن زینب کبری بُوَد جلوه ی زهرا باشدش از هرجهت زینتِ بابا ماتِ جلالش شده مریم و حوا نامِ نِکویش بُوَد بر لبِ طاها فاطمه خیرالنساچشم تو روشن یا علیِ مرتضی چشم تو روشن فاطمه را در بَغل دلبرش آمد سوره کوثر بِخوان کوثرش آمد مژده بِده بر علی حیدرش آمد کرببلا را حسین لشکرش آمد.. فاطمه خیرالنساچشم تو روشن یا علیِ مرتضی چشم تو روشن هر که گدایی کُند بر درِ زینب یا که شهیدش شود پرپرِ زینب شاهِ دو دنیا بُوَد نوکرِ زینب او را دعا می کُند مادرِ زینب فاطمه خیرالنساچشم تو روشن یا علیِ مرتضی چشم تو روشن برلب ما باشد این جمله ی خواهش در حَرَمَت دِه به هر سینه آرامش مهدی زَنَد عاقبت ریشه ی داعش شیعه ندارد با ظالم سرِ سازش.. فاطمه خیرالنساچشم تو روشن یا علیِ مرتضی چشم تو روشن ما همه پایَش بیُفتَد یَلی هستیم زینبی هستیم و مستِ علی هستیم پایِ وطن یک دل و صیقلی هستیم گوش ُبه فرمانِ سَيّد علی هستیم فاطمه خیرالنساچشم تو روشن یا علیِ مرتضی چشم تو روشن شُکرِ خدا پیروِ پیرِ خُمینیم نوکرِ دربارِ شاهِ عالمينيم تا نفسی باشه سربازِ حسینیم عاشقِ دیدارِ بین الحرمینیم فاطمه خیرالنساچشم تو روشن یا علیِ مرتضی چشم تو روشن #مجتبی_دسترنج_ملتمس #ولادت_حضرت_زینب_س #حضرت_زینب_س

زینب ای جان ودل حیدر سلام زینب ای محبوبه داور سلام ذکر نامت می کند پیروجوان زینب ای یار شه محشر سلام کس ندیده در جهان همتای تو زینب ای تاج سر مادر سلام دم زند اهل زمین وآسمان زینب ای شمع دل مضطر سلام پادشاهان سائل دربار توست زینب ای زیبا ترین گوهر سلام ماه تابان سرای فاطمه زینب ای آزاده سنگر سلام قهرمان سر زمین کربلا زینب ای فرمانده لشگرسلام طاق گردون می رسد آوای خوش زینب ای. ذکر دل اکبرسلام کاخ استبداد را کردی خراب زینب ای سرما یه دلبر سلام (شاکرا) بنوشته در طاق فلک زینب ای دلبند پیغبر سلام

سرود میلاد حضرت زینب سلام الله علیها هرکی عیدی میخواد امشب بگیره دم به روی لب با یه دل عشق و ارادت بخونه مدد یا زینب یازینب یازینب بَرکت خونه حیدر یازینب یازینب زینت آغوش مادر یازینب یازینب آروم دل برادر یازینب یازینب(2) یازینب میگم ، دلم ، میشه با صفا یازینب میگم ، میشم ، زائر خدا یازینب میگم ، میرم ، تا کرببلا (یازینب ، یا عقیله العرب یازینب ،مه فاطمی نسب)(4) اومده دلبر دلها اومده هستی زهرا اومده تا که بگیره لقب زینت بابا یازینب یازینب چشمه‌ی حجب و حیایی یازینب یازینب بانوی کرببلایی یازینب یازینب خواهر خون خدایی یازینب یازینب(2) یازینب تویی ، همه ، حاجت دلم یازینب تویی ، فقط ، حل مشکلم یازینب تویی ، تو حشر ، همه حاصلم (یازینب یا عقیله العرب یازینب مه فاطمی نسب)(4) جان عالم به فدایت به فدای خاک پایت بابی انت و امی به فدای بچه هایت یازینب یازینب ای سفینة النجاتم یازینب یازینب تویی اوج درجاتم یازینب یازینب بکن امضای براتم یازینب یازینب(2) یازینب میگم ، تا که ، کربلا برم یازینب میگم ، آخر ، ببینم حرم یازینب میگم ، با این ، چشمای ترم (یازینب یا عقیله العرب یازینب مه فاطمی نسب)(4) #مجتبی_دسترنج_ملتمس #سرود_حضرت_زینب_س #ولادت_حضرت_زینب_س #حضرت_زینب_س

#مدح_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی، به با شکوهی زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده‌ست، یاعلی! نامش گره به نام تو خورده‌ست، یاعلی! ترکیبِ عقل روشن و بیداری دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است آنقدر از زبانِ تو، حکمت شنیده است تا با یقین، به وادی عصمت رسیده است... یک شب رسید و سنگ صبورِ غم تو شد او زینب تو، محرم تو، مرهم تو شد بر دامن حسین و سرِ شانهٔ حسن این است، راز زینت شیرخدا شدن قانون عقل و عشق جهان را به هم زند وقتی عقیلة العرب از عشق دم زند * زینب به بند، بندگی یار می‌کند گیراست زلف یار و گرفتار می‌کند از چشم یار، قامت دلدار، دیدنی‌ست نام حسین، از لب زینب شنیدنی‌ست... زن دیده‌اید؟ از همهٔ شهر، مردتر از هرچه مردِ عشق، بیابان‌نوردتر؟ زن دیده‌اید؟ در سخنش، برقِ ذوالفقار دربند و سربلند، اسیر و امیروار دریادلی، که پشت بلا را شکسته است از دستِ استواریِ او، خصم خسته است شد پیش حق، دلیلِ مباهات اهل‌بیت آن لحظه‌ای که دُخت علی گفت: «ما رَاَیت...» با «ما رَاَیت...»، بندگی‌اش را تمام کرد حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد حمدی نشسته خواند و دل عالمی شکست حمد نشسته‌اش، به دل عالمی نشست * «از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است» این دخترت، علی! چقَدَر، شکل مادر است! هر بار، تا صدا زده‌ای نام زینبت انگار نام دیگر زهراست، بر لبت زینب، طلوع دیگری از نور فاطمه‌ست یک جلوه، از حقیقت مستور فاطمه‌ست آن زهره‌ای که چادر زهراست بر سرش ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش باغ حیاست؛ کوچ بیابانی‌اش مبین فخرُالنّساست؛ بی‌سر و سامانی‌اش مبین در پایمردی از همهٔ مردها، سر است دُخت علی‌ست، در رگِ او خون حیدر است...

سرود میلاد حضرت زینب سلام الله علیها زینبیم من، همه عالم بدونه نوکر زینب،امشب با من بخونه زینب عزیزِ کل عالمینه دخت علی شریکة الحسینه یازینب مددی ،یازینب مددی، یازینب مددی، یا مولاتی زینبیم من، می خونم از دل و جون به پای عشقش، شدم بی سر و سامون زینب قرة العینِ المرتضائه نورِ خدا عقیلة النسائه... یازینب مددی ،یازینب مددی، یازینب مددی، یا مولاتی زینبیم من، غلام سینه چاکش عاقبت امر، یه روز میشم هلاکش زینب ذکر قشنگه همه لبهاست زینب پاره ای از وجود زهراست یازینب مددی ،یازینب مددی، یازینب مددی، یا مولاتی زینبیم من، خون علی تو رگهام به اذن زینب، من غلامِ مولام زینب الگوی بی همتایِ عشقه زینب پادشَهِ شهر دمشقه یازینب مددی ،یازینب مددی، یازینب مددی، یا مولاتی زینبیم من، عاشقِ کربلایم عاشق عشقه، سید الشهدایم زینب رمز ورود کربلامه زینب تو کربلا ماه تمامه یازینب مددی ،یازینب مددی، یازینب مددی، یا مولاتی #مجتبی_دسترنج_ملتمس #سرود_حضرت_زینب_س #ولادت_حضرت_زینب_س #حضرت_زینب_س

نام خدا نقش جبینت بود ، زینب دست خدا در آستینت بود ، زینب ای توپدررا زیب وزینت ازصفایت وی زینت دنیا و هستی از وفایت تنها نه میر مومنان را نور عینی بنت الامیری ،زینبا اخت الحسینی زن نه ،که تو مرد آفرین روزگاری زن نه،که توبنت الجلال،اخت الوقاری بعدازحسینی کاروانش را تورهبر وان کشتی غرق تلاطم را تولنگر ای دست گیرکودکان بی پدر،تو وی غمگسار مادران بی پسر ،تو ای بارها آن قامت رعنا ، خمیده وزپای طفلان خارهابیرون کشیده در زیر نیزه با برادر همسفر ، تو ای سایه اش ازنیزه افتاده به سر،تو رفتیدباهم تابه شام غم رسیدید رفتیدو تاویرانه ی ماتم رسیدید وقتی که بار کاروان افتاد ،شب بود جام شفق ازخون ظلمت لب به لب بود انگار می گریید چشمان زمان هم چشم زمین تر بودو چشم آسمان هم آنجا، درآن مخروبه کزعالم جدا بود یک زن ، امیر کاروان کربلا بود وقتی زنی باخیل نامردان درآویخت انگار با کفرتمام ، ایمان در آویخت چون دودمان مصطفی کردند غارت بستند طفلان را به زنجیر اسارت گفتند: اینک اینکا ! پایان نهضت پایان توفان های دریای ولایت کندیم ،شیرازه کتاب مرتضی را درگل گرفتیم آفتاب مصطفی را غافل،که زینب مانده است ومی خروشد مانده است تاچون شیر غرانی بجوشد افراشتی غرش کنان، وقتی که قامت پیروزی حق بود بر باطل ، قیامت گرزاده ی مرجانه را رسوا نمی خواست خالق، زبانت را چنان گویا نمی خواست ایراد اگر آن خطبه ی غرا نمی شد آن دوده ی اهریمنی رسوا نمی شد ازخطبه ات ظلم یزیدی ریشه کن شد فریادهایت ،کفر را ،اندیشه کن شد شام ،انتهایش ،ابتدای کربلا بود این ماجرا ،دنباله ی آن ماجرا بود تابازهم بعد از هزارو چارصد سال این مثنوی در آسمانت وا کند بال مجموعه اشعارحسین منزوی

༻🍃🌼🍃༺ 🌸 حضرت زینب علیها السلام زینب که بوده ؟💐 دختر زهرا💐 بوده پرستار💐 در دشتُ صحرا💐 زینب که بوده ؟💕 یار یتیمان💕 اُسوه‌ی صبرُ💕 مظهر ایمان💕 زینب که بوده ؟🌸 معنای یک زن🌸 آتش زده او🌸 بر قلب دشمن🌸 زینب که بوده ؟🌷 برای جهان🌷 نوری خدائی🌷 نوری ز یزدان🌷 #شعر کودکانه

میلادیه حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) اسوه وقار و جلال سروده‌ی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی جهان ز مولد زینب چو خویشتن آراست عنایت ازلى جلوه كرد از چپ و راست‏ زنى چگونه زنى، فخر عالم و آدم‏ زنى كه چون پدر و مام، عروة الوثقى است‏ ولیّة الله و عین ‏الله و لسان ‏الله‏ زنى بزرگ كه الگوى دانش و تقوا است‏ زنى كریمه، زنى عالم علوم خفى زنى كه پایه‌ قَدرش ز آسمان بالا است‏ زنى ستوده، زنى اسوه‌ وقار و جلال‏ زنى كه خواهر و هم ‌رزم سیّدالشهدا است‏ زنى بزرگ، زنى قهرمان كوفه وشام‏ زنى كه معدن صبر و عفاف و شرم و حیا است‏ زنى چگونه زنى، آیت كمال ابد زنى كه درگه او مشعر و مِنا و صفا است‏ زنى تهمتن و شیر افكن و على هیبت‏ زنى كه بانوى بى‏مثل روز عاشوراست‏ زنى معلّمه‌ مكتب نبوّت و وحى‏ كه خود معلّمه مكتب كمال و وفا است‏ زنى عظیمه، بزرگ و عزیز و نیرومند زنى كه باقى از او انقلاب كرب و بلا است‏ عظیمه گر چه همى بوده است وخواهد بود و لیك زینب كبرى عظیم در عظما است‏ زنى به منطق و گفتار، حیدر كرّار زنى كه در شرف و مجد، ثانى زهرا است‏ مقام ومشهد او در دمشق و قاهره هست‏ دلیل آن كه حقیقت، مدار عزّ و بقا است‏ از آن خطابه كه در مجلس یزید سرود هنوز ولوله و شور در زمین و سما است‏ چنان نمود یزید پلید را محكوم‏ كه تا ابد برِ تاریخ، ساقط و رسوا است‏ رساند ناطقه ی او به گوش عالمیان‏ كه عزّ و مجد و كرامت از آنِ آل عبا است‏ بیان نمود در آن خطبه‌‌ی فصیح و بلیغ‏ كه حق ز باطل وباطل ز حق همیشه جداست‏ ره حسین و على، راه حق و توحید است‏ ره یزید و معاویه، راه شرك و خطا است‏ سخن ز قدر و جلالش نمى‏ توان گفتن كه درك شأن و مقامش وراى بینش ما است‏ سرود «لطفى صافى» مر این چكامه‌ ی نغز اگر قبول شود بس براى هر دو سرا است‏ عتبه بوس آستان ملک پاسبان عالمه غیر معلّمه زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) لطف اللّه صافی

زینب   زینب  زینب زینب  زینب زینب  شمس دو سرا زینب۲ زینب زینب زینب درد است و دوا زینب ۲ ای جانِ جانم دین و ایمانم ۲ زینب زینب زینب محبوب خدا  زینب۲ زینب زینب زینب مهراست و وفا زینب ۲ ای جانِ  جانم  دین  و ایمانم ۲ ای جانِ حسین زینب جانانِ حسین زینب ۲ قربان  حسین  زینب سامان حسین زینب ۲ ای جانِ جانم دین وایمانم ۲ زینب زینب زینب  بنت النجبی زینب زینب زینب زینب  بنت الهدی   زینب ای جانِ جانم دین و ایمانم ۲ ای جانِ  جانم  روح و  ریحانم ای جانِ  جانم   دین و   ایمانم بیقرار اصفهانی

روزی که در صحرا روان دریای خون بود رخسار عالم زین مصیبت تیره گون بود در موج خون مه پاره ها در رقص بودند احرام عالم یک به یک در نقص بودند خورشید در شب بود و مه در روشن روز در شعله های خصم آدم در تب و سوز فریاد ماتم بود و شیپور بلا بود هنگامه ایی در سرزمین کربلا بود می زد فلک با حسرتی طبل عزا را تاریخ آدم می نوشت این ماجرا را برخاست از دریای خون زهرای ثانی برداشت زیبا گام های جاودانی ققنوس وار از سینه ی اتش برون شد عقل از شکوهش راهی وهم و جنون شد چون ذوالفقار نطق حیدر را عَلَم کرد هر جا که نور عشق بود ان را حرم کرد او شد سفیر خون پاک سربداران عطر شهیدان را سپرده دست باران هر جا که باران نغمه اش را می کند ساز در سینه زخم کربلا لب می کند باز فریاد آزادی انسان در صدایش آزادگی طرح رسایی بر لوایش کوه از کمر بشکست و دریا لب فرو بست صبر از نفس افتاد و جام عشق بشکست این گونه می تابد مه دروازه ی علم تا از جلالش بشکند آوازه ی حلم زینب نوشت این گونه بر اوراق عالم نیکو بود اصل و اساس خلق آدم آدم گرفت از زن شکوه و هستیش را از دامن پاکش عروج و مستیش را اری زن است اعجوبه ی زیبای خلقت دریای جوشان محبت، کوه غیرت ای زن! ز زینب بشنو این بانگ رسا را بر قلب خود حاکم مکن باد هوا را ارزانی قلب سلیمت گشته جنت دارد خدا این گونه بر خلق تو منّت #نیره جهانشاهی

زمادر زاده شد زینب حسینش را معین آمد شریک نهضت سرخ سپه سالار دین آمد حسین آمد بغل گیرد ببوسدطلعت ماهش حسن تا که زند بوسه به چشم نازنین آمد علی خوشحال وخرم دل حسن شاکر حسین خندان شعف بر قلب زهرا و به ختم المرسلین آمد علی کیش و نبی مسلک حسن خصلت حسین صولت خدیجه فعل و زهرا خو برای عالمین آمد به عصمت مثل زهرای مطهر چون حسن صابر به ایثارو شهامت همچو مولایم حسین آمد چه غم اسلامیان را غم سر آمد غصه زایل شد کمک بر دین پیغمبر به قرآن مبین آمد به یک خطبه کند رسوا عبیدالله فاسق را به دنیا صاحب نطق و بیان آتشین آمد از آتش میکشد بیرون امام چارم مارا پرستاری کند تاکه به زین العابدین آمد برای تهنیت امشب زبهر مهدی موعود ملائک یکسر از عرش خدا سوی زمین آمد غم دلها شده زایل بگو بر شیعیان تبریک که خاکی زینت نام امیرالمومنین آمد نغمات خاکی