eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
. کار زار بین کوچه کار ما را زار کرد حال گل را زار کرد و کوچه را گلزار کرد دیده شیر خدا را دور دید و شیر شد آن که روز مادرم را همچو شام تار کرد داشت مادر حرف می زد بی حیا مهلت نداد ناشنیده وحی را با سیلی اش انکار کرد مادر نازک تر ازبرگ گل مارا زدند سنگ می داند چه با آیینه رخسار کرد نیمی از گلبرگ او پژمرد از سیلی خصم نیم دیگر را چو لاله ضربه دیوار کرد او رشیده بود آه افتاد و آن افتادنش زخم هایی را به زخم کهنه اش تکرار کرد شکر من بودم عصای مادرم در کوچه ها بعد ازآن ظلمی که در کوچه بر او اغیار کرد وای اما از رقیه در شب تاریک دشت خواب بود و زجر او را بی هوا بیدار کرد هیچ کس در آن سیاهی های شب یارش نشد زیر دست پای زجر او مرگ را دیدار کرد قد او تا زانوان زجر هم حتی نبود بی حیا اما برای زجر او اصرار کرد موسی علیمرادی ✍ .
. افتاده آتش در حرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم سوزد درِ بیت‌الکرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم تنها نه دربِ خانه سوخت ، شمع و گل و پروانه سوخت مثلِ دلِ غم‌پرورم ، وای‌مادرم وای‌مادرم بایک لگد هم در شکست ، هم پهلوی مادر شکست هم کشته شد برادرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم افتاد مثل محتضر ، میگفت با سوز جگر فضه بگو کو شوهرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم مادر به دنبال علی ، پشت سرش من با حسین فریاد میزد خواهرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم با خود علی را برده بود ، قنفذ اگر آنجا نبود از این حرامی نگذرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم با تازیانه با غلاف ، آنقدر زد بر مادرم که بازویش کرده ورم ، وای‌مادرم وای‌مادرم با کس نگفتم ای خدا ، من ماجرای کوچه را آنجا چه آمد بر سرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم در کوچه شد مویم سفید ، دیدم که نامردی پلید زد بی هوا بر مادرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم ای کاش قدّم میرسید ، تا می شدم آنجا سپر بر مادرِ بی یاورم ، ، وای‌مادرم وای‌مادرم یک ضربه زد نامردِ پست ، دو گوشوارش را شکست در پیش چشمانِ ترم ، وای‌مادرم وای‌مادرم سیلی اگر یک بار خورد ، یک ضربه از دیوار خورد نقش زمین شد در برم ، وای‌مادرم وای‌مادرم مادر دو چشمش تار شد ، کار حسن دشوار شد‌‌ چگونه مادر را برم ، وای‌مادرم وای‌مادرم عبدالحسین میرزایی ✍ حضرت سلام الله علیها
. افتاده آتش در حرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم سوزد درِ بیت‌الکرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم تنها نه دربِ خانه سوخت ، شمع و گل و پروانه سوخت مثلِ دلِ غم‌پرورم ، وای‌مادرم وای‌مادرم بایک لگد هم در شکست ، هم پهلوی مادر شکست هم کشته شد برادرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم افتاد مثل محتضر ، میگفت با سوز جگر فضه بگو کو شوهرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم مادر به دنبال علی ، پشت سرش من با حسین فریاد میزد خواهرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم با خود علی را برده بود ، قنفذ اگر آنجا نبود از این حرامی نگذرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم با تازیانه با غلاف ، آنقدر زد بر مادرم که بازویش کرده ورم ، وای‌مادرم وای‌مادرم با کس نگفتم ای خدا ، من ماجرای کوچه را آنجا چه آمد بر سرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم در کوچه شد مویم سفید ، دیدم که نامردی پلید زد بی هوا بر مادرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم ای کاش قدّم میرسید ، تا می شدم آنجا سپر بر مادرِ بی یاورم ، ، وای‌مادرم وای‌مادرم یک ضربه زد نامردِ پست ، دو گوشوارش را شکست در پیش چشمانِ ترم ، وای‌مادرم وای‌مادرم سیلی اگر یک بار خورد ، یک ضربه از دیوار خورد نقش زمین شد در برم ، وای‌مادرم وای‌مادرم مادر دو چشمش تار شد ، کار حسن دشوار شد‌‌ چگونه مادر را برم ، وای‌مادرم وای‌مادرم عبدالحسین میرزایی ✍ ...................................................................
در عزای حضرت زهرا سلام الله علیها . . مرحوم سید عباس حسینی جوهری . . گریه کن ای دیده بر احوال زار فاطمه بر دل پر خون و چشم اشکبار فاطمه . روز و شب جز گریه و آه و فغان کاری نداشت رفت از دنیا چو باب تاجدار فاطمه . در عزای باب خود از بسکه اشک از دیده ریخت چرخ گفتا رود جیحون شد کنار فاطمه . کاش میکردی بهار عمر ما رو در خزان از سموم کین خزان شد چون بهار فاطمه . تا پیمبر بود زهرا داشت قدر و احترام رفت بعد از او همه عزّ و وقار فاطمه . بعد پیغمبر ز دست مردم بی اعتبار ریخت بر خاک مذلّت اعتبار فاطمه . بر در دولت سرایش آتش سوزان زدند سوخت از آن سوختن قلب فکار فاطمه . چهرۀ خورشید نیلی شد ز شرم انفعال چون عدو زد سیلی کین بر عذار فاطمه .
در وصف حضرت زهرا (س) . . فانی تبریزی تضمینی از غزل حافظ . . ملک هستی کمینه دولت اوست کون و امکان رهین منّت اوست جان مهیا برای خدمت اوست دل سرا پردۀ محبّت اوست دیده آیینه‌ دار طلعت اوست . . خانه ‌اش جلوه ‌گاه نور خدا مرکز شور و عشق و ذوق و صفا مهبط روح و معبد صلحا من که باشم در آن حرم که صبا پرده ‌دار حریم حرمت اوست . . خانه ‌ای آبرو به هر دو سرای ساکنان جمله محو نور خدای گلشنی عصمتش هزار آوای هر گل نو که شد چمن آرای اثر رنگ و بوی صحبت اوست . . معدن شور و شوق و ذوق و طرب منبع جود و علم و حلم و ادب روشن از نور حق چه روز و چه شب گر من آلوده دامنم چه عجب همه عالم گواه عصمت اوست . .
بسم الله الرحمن الرحیم ضریح نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است علت خلق دوعالم علم فاطمه است سر سجاده به‌جایی نرسیده است کسی هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌وبازدم فاطمه است به دفاع از ولی و شان ولایت برخاست خطبه‌ی فاطمه تیغ دودم فاطمه است سر نامش همه‌ی اهل‌کرم حساسند استجابت به خدا در قسم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟ تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهرا خلوت‌وخاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریح حرم فاطمه است
YEKNET.IR - shoor 2 - fatemieh 2 - 1400 - sibsorkhi.mp3
4.46M
ای بزرگ هاشمیان زینب❤️👌 بانوی با کمالات زینب💚👌 حضرت علیها السلام @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت _الزهرا سلام الله علیها مادر افتاد طوری با لگد زدن پشت در افتاد نفسش به لب رسید و با سر افتاد همه ی دار و ندار حیدر افتاد درده سر شد بانوی خونه ی مولا خونجگر شد یه نفر کمک نیومد و سپر شد پهلو و سینه با خون تازه تَر شد اون چل نفر رو  : اون میخ در رو اون مرد پست که : شد حمله ور رو نمی بخشم۲ اون ضرب پا رو : اون بی حیا رو اون ازدهام و : اون خنده هارو نمی بخشم۲ __ چادرش سوخت توی هرم شعله ها بال و پرش سوخت زیر دست و پا تموم پیکرش سوخت بین اون برو بیا با پسرش سوخت عقده وا کرد دوّمی لعنتی نگم چیا کرد قصد بر هم زدن خونه ی ما کرد خدا نگذره ازش خیلی جفا کرد اون روز تلخ و  :  اون لحظه هارو مسمار تیز و :  اون ماجرا رو نمی بخشم۲ اون مردمی که : با ظلم و کینه حرمت شکستن : توی مدینه نمی بخشم۲ ___ پیچید از زمین و آسمون بلا می بارید قنفذ هم ناله پ به حال و روز ما می خندید چشمای مادرم هیچ جارو نمی دید شر به پا شد لحظه های احتضار مرتضی شد دستای مادرم از بابا جدا شد همه عقده های اون مغیره وا شد اون ریسِمان و : اون ضربه هارو اون دومی و : با اون دوتا رو نمی بخشم۲ اون عُقده های : خیره سرا رو اونا که دیدن : اشکای مارو نمی بخشم۲ __ عباس_قلعه
حضرت _الزهرا سلام الله علیها ☑️بند اول از سر نوشتم با دست لرزان و دو چشم تر نوشتم از در نوشتم ازخاطرات تلخ یک مادر نوشتم از هیزم و از سیلی و از آن آتش و آذرنوشتم از در نوشتم از میخ و درب خانه ی حیدرنوشتم از ازدحام و از خون یک مظلومه پشت درنوشتم از بی گناهی ازمحسن از آن لاله ی پرپرنوشتم‌ از قوم نامرد از دست بسته ی یل خیبر نوشتم ☑️بند دوم مادر فداشد در آن زمان که حامی شیرخدا شد مادر فدا آری بلاگردان دین مصطفی شد وای مادرمن وای مادرم مادر فدا شد پای حرامی تا میان خانه وا شد نذرش ادا شد سهمش به کوچه ضربه های بی هوا شد وای مادرمن آن قوم کافر وقتی علی را می‌کشیدند بی بهانه مادر زمین خورد دربین آن نامردمان بیرون ز خانه آن بی حیاها مابین کوچه میزدندش وحشیانه میزد به زهرا قنفذ غلاف و گه مغیره تازیانه شد پرنشانه پهلو و دست مادرم تا روی شانه وای مادرمن ☑️بند سوم مقتل باور ندارد خون خدا در کربلا یاور ندارد یاور ندارد جسمی که افتاده به مقتل سر ندارد یاور ندارد وقتی علی اصغر و اکبر ندارد یاور ندارد وقتی علمدارو نه آب آورندارد حنجر ندارد زیر گلو جای نوک خنجر ندارد ای وای حسینم یک تن نیازی بر آن سپاه و اینهمه لشکر ندارد پرپر زده او اما برای پر کشیدن پر ندارد زینب به سرزد گفتا حسین در کربلا مادرندارد خواهرندارد یک پیرهن یا یک عبا در بر ندارد مادر ندارد دستش چرا انگشت و انگشتر ندارد ای وای حسینم