حضرت #فاطمه _الزهرا سلام الله علیها
مادر افتاد
طوری با لگد زدن پشت در افتاد
نفسش به لب رسید و با سر افتاد
همه ی دار و ندار حیدر افتاد
درده سر شد
بانوی خونه ی مولا خونجگر شد
یه نفر کمک نیومد و سپر شد
پهلو و سینه با خون تازه تَر شد
اون چل نفر رو : اون میخ در رو
اون مرد پست که : شد حمله ور رو
نمی بخشم۲
اون ضرب پا رو : اون بی حیا رو
اون ازدهام و : اون خنده هارو
نمی بخشم۲
__
چادرش سوخت
توی هرم شعله ها بال و پرش سوخت
زیر دست و پا تموم پیکرش سوخت
بین اون برو بیا با پسرش سوخت
عقده وا کرد
دوّمی لعنتی نگم چیا کرد
قصد بر هم زدن خونه ی ما کرد
خدا نگذره ازش خیلی جفا کرد
اون روز تلخ و : اون لحظه هارو
مسمار تیز و : اون ماجرا رو
نمی بخشم۲
اون مردمی که : با ظلم و کینه
حرمت شکستن : توی مدینه
نمی بخشم۲
___
پیچید
از زمین و آسمون بلا می بارید
قنفذ هم
ناله پ به حال و روز ما می خندید
چشمای مادرم هیچ جارو نمی دید
شر به پا شد
لحظه های احتضار مرتضی شد
دستای مادرم از بابا جدا شد
همه عقده های اون مغیره وا شد
اون ریسِمان و : اون ضربه هارو
اون دومی و : با اون دوتا رو
نمی بخشم۲
اون عُقده های : خیره سرا رو
اونا که دیدن : اشکای مارو
نمی بخشم۲
__
عباس_قلعه
حضرت
#فاطمه _الزهرا سلام الله علیها
#شعر_واحد_شور
#از_سر_نوشتم
☑️بند اول
از سر نوشتم
با دست لرزان و دو چشم تر نوشتم
از در نوشتم
ازخاطرات تلخ یک مادر نوشتم
از هیزم و از
سیلی و از آن آتش و آذرنوشتم
از در نوشتم
از میخ و درب خانه ی حیدرنوشتم
از ازدحام و
از خون یک مظلومه پشت درنوشتم
از بی گناهی
ازمحسن از آن لاله ی پرپرنوشتم
از قوم نامرد
از دست بسته ی یل خیبر نوشتم
☑️بند دوم
مادر فداشد
در آن زمان که حامی شیرخدا شد
مادر فدا
آری بلاگردان دین مصطفی شد
وای مادرمن وای مادرم
مادر فدا شد
پای حرامی تا میان خانه وا شد
نذرش ادا شد
سهمش به کوچه ضربه های بی هوا شد
وای مادرمن
آن قوم کافر
وقتی علی را میکشیدند بی بهانه
مادر زمین خورد
دربین آن نامردمان بیرون ز خانه
آن بی حیاها
مابین کوچه میزدندش وحشیانه
میزد به زهرا
قنفذ غلاف و گه مغیره تازیانه
شد پرنشانه
پهلو و دست مادرم تا روی شانه
وای مادرمن
☑️بند سوم مقتل
باور ندارد
خون خدا در کربلا یاور ندارد
یاور ندارد
جسمی که افتاده به مقتل سر ندارد
یاور ندارد
وقتی علی اصغر و اکبر ندارد
یاور ندارد
وقتی علمدارو نه آب آورندارد
حنجر ندارد
زیر گلو جای نوک خنجر ندارد
ای وای حسینم
یک تن نیازی
بر آن سپاه و اینهمه لشکر ندارد
پرپر زده او
اما برای پر کشیدن پر ندارد
زینب به سرزد
گفتا حسین در کربلا مادرندارد
خواهرندارد
یک پیرهن یا یک عبا در بر ندارد
مادر ندارد
دستش چرا انگشت و انگشتر ندارد
ای وای حسینم
حضرت #فاطمه _الزهرا سلام الله علیها
آه، دل پر ماتمه
غمای قلبم قد یک عالمه
که دارم غسلت میدم ای فاطمه
آه، دل پر ماتمه
آااه اَسما آب بریز
رو تن رنجور زهرا آب بریز
رو کبودی ها و زخما آب بریز
آاه اَسما آب بریز
چرا کل تنش
یا کبوده یا نیلیه
گونه هاش جای سیلیه
☑️بند دوم
آه ای زهرای من
از تن غرق خونت ام الحسن(ع)
چه جوری رو تنت بندازم کفن
آه از زخمت تنت
از گل لاله ی روی پیرهنت
کفنت زهرا جان شد رنگ تنت
آه از زخمت تنت
تو لحظه ی وداع
آب غُسلته اشک من
خداحافظ اُمُ الحسن(ع)
#حضرت_زهرا_زمینه
#زمینه
مادر مادر، افتادى ميون بستر
مادر مادر، بى تو چه غريب حيدر
داغ دلبر، اى دل اى دل
خزون باغ، اى واى اى واى
شعله ى در، اى دل اى دل
ميخ داغ، اى واى اى واى
اى هماى آسمونى
پر شكسته، نيمه جونى
با همين قد كمونى
تو چراغ خونمونى
مادرم مرو يا زهرا
...
مادر مادر، ياس ارغوان و نيلى
مادر مادر، با رخت چه كرده سيلى
اشك نم نم، اى دل اى دل
قلب غمگين، اى واى اى واى
كوچه ى غم، اى دل اى دل
دست سنگين،اى واى اى واى
پر زدن برا تو زوده
سيلى حق تو نبوده
زينبت برات بميره
زير چشم تو كبوده
مادرم مرو يازهرا
...
مادر مادر، از بعد تو غم مى بينم
مادر مادر،گودال و دارم مى بينم!
آه و شيون، اى دل اى دل
تيغ و خنجر، اى واى اى واى
بوسه ى من، اى دل اى دل
زير حنجر، اى واى اى واى
دوختى كهنه پيرهن رو
غم گرفته قلب من رو
مي پوشونه بوريايى
جسم شاه بى كفن رو!
ياحسين غريب مادر
مدینه داده از کف گوهرش را
چه گوهر دختر پیغمبرش را
بگو با چشم خود خون بارد امشب
که ساقی داده از کف کوثرش را
همان زهرا که می بوسید احمد
مکرر دست و روی اَنوَرش را
همان زهرا که می بوئید چون گل
پیمبر سینه ی گل پرورش را
حمایت از علی کرد و شکستند
به یک ضرب لگد بال و پرش را
بسوزد تار و پودش گر که خواند
حدیث سینه و میخ و درش را
ز شاخه غنچه را نشکفته چیدند
که تا بستند دست شوهرش را
سیه کردند پیش چشم شوهر
به ضرب تازیانه پیکرش را
پی غصب فدک در کوچه دشمن
رقم زد بار دیگر دفترش را
به سیلی سرخ کرد آن پست جانی
رخ از برگ گل نازکترش را
#حسن_فرح_بخشیان
(ژولیده_نیشابوری)
ahangaran-6.mp3
1.97M
ای انیس مونس شب های تارم یا علی
این دم آخر بیا اندر کنارم یا علی
عغده ها دارم به دل زین مردمان بی حیا
گوش بنما به نا له های زار زارم یاعلی
این حسین و این حسن این زینبین خسته دل
این عزیزان را به دستت میسپارم یا علی
سیر گردیدم دیگر از این جهان بی وفا
میروم من سوی باب تاج دارم یا علی
سوره یاسین تلاوت کن به بالین سرم
خلقت کون و مکان از کرم فاطمه است
آفرینش رشحات قلم فاطمه است
عدم از سایه ی او یافته تشریف وجود
زندگی بسته به اعجاز دم فاطمه است
دیده بر خاک رهش آب زند از سر شوق
مژه، جاروکش خاک قدم فاطمه است
به خداوند قسم!قبله ی ارباب یقین
خاک درگاه ملایک خدم فاطمه است
در امان از تب خورشید قیامت باشد
هرکسی سایه نشین علم فاطمه است
خاک را گر که کند فضه ی او زر چه عجب؟*
آبرومند غبار قدم فاطمه است
ما ولای علی از فاطمه آموخته ایم
شکر و صدشکر که این از نعم فاطمه است
بهر ابقای ولایت گذرد از سر جان
هر که در راه علی هم قسم فاطمه است
گر به ظاهر حرمی نیست برای زهرا
دل هر شیعه ی مولا حرم فاطمه است
به دو عالم نفروشیم غم زهرا را
چه متاعی است که هم سنگ غم فاطمه است ؟
گر شب وروز ز غم گریه کند حق دارد
هر که دل سوخته ی عمر کم فاطمه است
((رستگار))!آیت رحمت شده هر چند حسین
رحمت واسعه ، شرح کرم فاطمه است
46.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃حالمو تو هفته
🍃شب جمعه ها خراب دوست دارم
#شور
#کربلا
حضرت امام #حسین علیه السلام
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@azizamhosen
@yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
ای حریر چرخ پای انداز تو
مه چراغ محفل اعزاز تو
آفتابت فوج عصمت را یَزک
اخترانت چهر عفّت را زرک
از شراب وحدتت رنگ شفق
وز سحاب رحمتت نور فلق
کهکشان صفُّ النِّعال درگهت
سرمه سای چشم مَه خاک رهت
شمسه ی کاخ رسالت روی تو
مَهبَطِ روح و ملک مشکوی تو
چلچراغ محفل اُمُّ القُری
نور یثرب بضعه ی خَیرُ الوَری
ماه بر باب جلالت حلقه زن
بوریای محفلت عِقد پرن
درة البیضای اکلیل وفا
غایة القُصوای آزرم و حیا
جلوه ی نه گنبد از خاک درت
وز فروغ لایزالی گوهرت
پیر گردون سر چو بر پایت نسود
زد به نیل غصّه شولای کبود
شد مکدّر ماهتاب شب فروز
کو نبیند آفتابت را به روز
باد از کویت چو راهی شد به باغ
گل شد از انفاس قدسی تردماغ
تا زکویت پا صبا در خلد هِشت
تازه شد جان ریاحین بهشت
از مسیرت تا غبار انگیز شد
نافه ی غبرا عبیر آمیز شد
ای صفای آب حیوان از لبت
بلکه فیضش از زلال مشربت
در تنافس قدسیان بر خدمتت
ماسوا مهمان خوان رحمتت
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
خلقت کون و مکان از کرم فاطمه است
آفرینش رشحات قلم فاطمه است
عدم از سایه ی او یافته تشریف وجود
زندگی بسته به اعجاز دم فاطمه است
دیده بر خاک رهش آب زند از سر شوق
مژه، جاروکش خاک قدم فاطمه است
به خداوند قسم!قبله ی ارباب یقین
خاک درگاه ملایک خدم فاطمه است
در امان از تب خورشید قیامت باشد
هرکسی سایه نشین علم فاطمه است
خاک را گر که کند فضه ی او زر چه عجب؟*
آبرومند غبار قدم فاطمه است
ما ولای علی از فاطمه آموخته ایم
شکر و صدشکر که این از نعم فاطمه است
بهر ابقای ولایت گذرد از سر جان
هر که در راه علی هم قسم فاطمه است
گر به ظاهر حرمی نیست برای زهرا
دل هر شیعه ی مولا حرم فاطمه است
به دو عالم نفروشیم غم زهرا را
چه متاعی است که هم سنگ غم فاطمه است ؟
گر شب وروز ز غم گریه کند حق دارد
هر که دل سوخته ی عمر کم فاطمه است
((رستگار))!آیت رحمت شده هر چند حسین
رحمت واسعه ، شرح کرم فاطمه است