⚖ #شریح_قاضی ؛ زندگىنامه و عملکرد
✍ على اکبر خدایی
شریح بن حارث کندى - مشهور به شریح قاضى - از چهرههاى اجتماعى - قضایى و تا حدى سیاسى صدر اسلام مىباشد .
در این مقاله کوشش مىگردد تا زوایاى دیگرى از زندگى او همچون: #ایرانى بودن، صحابى یا تابعى بودن وى، دلایل تداوم منصب قضاى او و ... روشن گردد .
مقدمه
پرداختن به شخصیتهاى گوناگون تاریخى، علاوه بر این که زوایاى تاریک حیات تاریخى شخص مورد نظر را مشخص مىسازد، تا حدى تناقضات میان روایات مختلف راویان آن را هم برطرف مىنماید . بررسى حیات تاریخى شریح نیز یکى از همین مقولههاست . از آن جا که درباره تاریخ حیات او اختلاف زیادى وجود دارد و این اختلافات سبب شده تا شخصیت او از سوى محققین غربى همچون: تیان، اشنایدر، شاخت و . . . افسانهاى و جعلى قلمداد شود، این نوشتار کوتاه تا حدى به روشن شدن این قضایا کمک خواهد کرد . به طور خلاصه مىتوان گفت که شریح یکى از معدود فعالان عرصه قضا و داورى مىباشد که عمر طولانى یافت و مدت مدیدى از آن را در کار قضا سپرى نمود .
شریح; افسانه یا واقعیت
در منابع تحقیقاتى غربىها در کنار بررسى علم قضا در اسلام، دانش حدیث و کاوش در شناخت مکتبهاى نخستین اسلامى، از شریح به عنوان شخصیتى نیمه افسانهاى یا جعلى یاد شده است .
دلیل این نگرش و قضاوت، به میزان تناقض در روایات راجع به حیات او بر مىگردد . از دیدگاه آنها شریح شخصیتى است که روایات مربوط به وى غیر واقعى و غیر قابل باور مىباشد .
مثلا امیل تیان (Emile Tyan) مهمترین دلیل افسانهاى بودن او را در غیر ممکن بودن مدت قضاوت طولانى او (75 سال)، با توجه به اتفاقات سیاسى و عزل و نصبهاى گوناگون زمان او دانسته است . این نکته از چند جهت قابل نقد و بررسى مىباشد:
1- کمبود مطالعات عمیق و مؤثر نویسنده در باب شخصیت و تاریخ حیات او، صرف نظر از مطالعات قضایى تیان .
2- نقصان اطلاع و آگاهى او نسبتبه خصوصیات اخلاقى و ویژگىهاى رفتارى شریح و حالت رضاى او به حکومت وقت .
3- سازش و مداراى شریح با هر حاکم و خلیفه، به گونهاى که رضایت او را در تثبیت مقامش جلب نماید .
شاخت (Schacht) دیگر نویسنده غربى که شخصیتشریح را ساختگى فرض کرده است، از شریح نه به عنوان فردى خاص، بلکه به عنوان نظریهاى از انواع نظریات مورد استناد در میان اهل عراق یاد کرده است . در عین حال، در جایى دیگر از شریح به عنوان طراح قدیمى مکتب عراق یاد مىکند که اشاره به وجود فردى خاص دارد .
گرچه بعضى از روایات موجود در مورد شریح متناقض و گاه اغراقآمیز است، ولى دلیل بر غیر تاریخى بودن این چهره نمىباشد .
همچنین، نامه ذکر شده در #نهج_البلاغه از جانب امام على به این شخص و نمونههایى از قضاوتهاى وى و راهنمایىهاى حضرت على و احادیثى که به نقل از شریح در کتب معتبر حدیث آمده، در کنار اشعار به جاى مانده از او، بر واقعى بودن این شخص مهر تایید مىزند .
🔸بررسى حیات تاریخى شریح تا قبل از تصدى مقام قضاوت
در این که اصل و نسب شریح متعلق به کدام سرزمین و ملیتبوده است، میان تاریخ نویسان، عالمان انساب و تذکره نویسان اختلاف نظر کلى وجود دارد . اکثر نویسندگان با توجه به شجرهنامه اجدادى او اظهار داشتهاند که جد پنجم شریح - رائش - از سپاهیان #انوشیروان بوده که به فرماندهى سیفبن ذى یزن، براى جنگ با حبشه به سرزمین یمن آمده و تابعیت قبیله معروف کنده را پذیرفته و در آن جا ماندگار شده بودند و به همین دلیل جزء همپیمانان (حلفاى) کنده محسوب گردیدند و خود شریح نیز بر این نکته (حلیف بودنش) تاکید کرده است .
ابن سعد در معرفى نام و نسب او نوشته است: «وى شریحبن حارثبن قیسبن جهم معاویةبن عماربن رائشبن حارثبن معاویةبن ثورین مرتع از نسل کنده بود» . این نسب نامه از حیث قدمتسند و به لحاظ تاریخى، بر دیگر روایات ترجیح دارد .
منابع، تاریخ دقیق تولد شریح را به خاطر گمنامى و ناشناس بودن وى در آن زمان ذکر نکردهاند، ولى با توجه به این که اکثر منابع معتبر، سال وفات او را 78 یا 80 هجرى و سن او را در هنگام مرگ 106 تا 110 سال دانستهاند.
تاریخ ولادت او، حدودا 30 سال قبل از هجرت پیامبر ص بوده است، اما مطابق روایت ابنحجر تاریخ ولادت او حدودا با زمان تولد امام على یکسان بوده است ....
📕مجله تاریخ اسلام جلد 7 ص 5
این مقاله با تلخیص ادامه دارد...
#متن