32.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شکرگزاری ذهن قهرمان
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
═✧❁🌸🌸❁✧═
🌹انتشار مطالب با ذکر صلوات🌹
@azkare_tahora
═✧❁🌸🌸❁✧═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذهن قهرمان
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
═✧❁🌸🌸❁✧═
🌹انتشار مطالب با ذکر صلوات🌹
@azkare_tahora
═✧❁🌸🌸❁✧═
سپاسگزاری قبل از وقوع
✨شکرگویی وسپاسگزاری ازهرچه نعمت ریزودرشتی که دردست داریم امری پسندیده ست.
🎗اما گاهی خواسته یاهدفی درنظر و آرزوی ماهست که آنرا بسیاردوست داریم ولی هنوز محقق نشده.
✨شکری هست که قبل از داشتن یارسیدن نعمتی به دل وزبان جاری میشودبه گونه ای که گویی آن نعمت دردست ماست همین اکنون.
🎗این شکرگویی را باهمان هیجان وخوشحالی که گویی در همین زمان حال میان خواسته و آرزویی که داریم غوطه ور هستیم به زبان میرانیم.ساده و روان با افعال مضارع همچون دارم...هستم ... شکری زیبا که نمادیست از باور و ایمان به نادیده هایی غیبی که ازچشمهامان پنهانند فعلا.
✨بدین معنا که گرچه هنوز ندیدم هدف مدنظرم را ولی ایمان دارم که
از آن من است این نعمت به لطف خدا.
🎗فرکانسی که بااین شیوه سپاسگویی ازسوی ما ساطع میشودهمچون جریانی فشارقویست که عالم هستی را موظف میکندتاخواسته ی گوینده را باسرعتی حیرت انگیزمحقق کند و می کند.
✨بسیاری از مردم این گونه سپاسگزاری راکه درحقیقت نوعی دعاست بلدنیستند و زبانهابیشتربه گلایه و شکایت از این و آن اعتیاد پیدا کرده .
ذهن قهرمان
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
═✧❁🌸🌸❁✧═
🌹انتشار مطالب با ذکر صلوات🌹
@azkare_tahora
═✧❁🌸🌸❁✧═
کانال معجزه شکرگذاری طهور
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 #حرمت_عشق 💞 قسمت ۱۶ مادرش فخری
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حرمت_عشق
💞 قسمت ۱۷
به اتاقش رسید...
صدای یاشار می امد، خبرهایی میداد.!که خرید حلقه رفتند،..که برای سالن چه کردند...حوصله هیچکس را نداشت. همزبانی نداشت بجز علی.
بدون اینکه لباسش را عوض کند..
روی صندلی که پشت میز کامپیوترش بود نشست.آرنجهایش را روی پاهایش، و سرش را در حصار دستانش برده بود.کلافه بود.
با دستانش صورتش را پوشاند...
چند صلوات فرستاد. کمی آرامتر شده بود.بلند شد لباسش را عوض کرد.باید وضویی_سراسرنور میگرفت تا علاوه بر دلش، ذهنش هم آرام شود..
با لبخند از اتاق بیرون رفت...
دیگرصدایی در خانه نبود.آرام به سمت آشپزخانه رفت.مراقب بود سر و صدا نکند، آرامش_اهل_خانه را بهم نریزد.
آب را کمی باز کرد..!
نگاهش به آب افتاد.
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى جَعَلَ الْمآءَ طَهُوراً وَلَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً
ستایش خداى را که آب را پاک کننده قرار داد، و آن را ناپاک نگردانید.
دستش را زیر آب نبرده بود.
بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنَ التَّوّابينَ وَاجْعَلْنى مِنَ الْمُتَطَهِّرينَ.
به نام خدا، و به ذات خدا، خدایا مرا از توبه کنندگان، و پاکى طلبان قرار ده.
شستن را آغاز کرد.
اَللّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهى يَوْمَ تَسْوَدُّ فيهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهى يَوْمَ تَبْيَضُّ فيهِ الْوُجُوهُ
خدایا چهره ام را سپید کن، روزى که چهره ها سیاه مى شود، و چهره ام را سیاه مکن، روزى که چهره ها سپید مى گردد.
آب بر روی دست راستش ریخت.
اَللّهُمَّ اَعْطِنى كِتابى بِيَمينى وَالْخُلْدَ فِى الْجِنانِ بِيَسارى وَحاسِبْنى حِساباً يَسيراً خدایا پرونده ام را به دست راستم بده، و نامه جاوید بودن در بهشت را به دست چپم، و حسابم را به حسابى آسان رسیدگى کن.
برای شستن دست چپ گفت:
اَللّهُمَّ لا تُعْطِنى كِتابى بِشِمالى وَلا مِنْ وَرآءِ ظَهْرى وَلا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً اِلى عُنُقى وَاَعُوذُ بِكَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّيرانِ
خدایا پرونده ام را به دست چپم وا مگذار، و از پشت سرم در اختیارم قرار مده، و آن را بسته به گردنم ننما، و از پاره هاى آتش به تو پناه مى برم.
صاف ایستاد. چشمانش را بست. مسح سر را کشید.
اَللّهُمَّ غَشِّنى رَحْمَتَكَ وَبَرَكاتِكَ.
خدایا رحمت و برکاتت را بر من بپوشان.
پاهایش را مسح کرد.
اَللّهُمَّ ثَبِّتْنى عَلَى الصِّراطِ يَوْمَ تَزِلُّ فيهِ الاَْقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْيى فيما يُرْضيكَ عنّى يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ
خدایا مرا بر صراط ثابت بدار، روزى که قدمها مى لغزد، و کوششم را در انچه تو را از من خشنود مى کند قرار ده، اى داراى بزرگى و اکرام.
وضویش که تمام شد نفسی عمیق کشید.
و در حالیکه به اتاقش برمیگشت آرام زیرلب گفت :
اَللّهُمَّ اِنّى أَسْئَلُكَ تَمامَ الْوُضُوءِ وَتَمامَ الصَّلوةِ وَتَمامَ رِضْوانِكَ وَالْجَنَّةَ.
خدایا از تو مى خواهم کمال وضو، و کمال نماز، و کمال خشنودى ات و بهشت را.
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ
ستایش خاص خداى پروردگار جهانیان است.
با آرامش_خاصی بسمت اتاقش رفت...
وبا لبخندی حاکی از رضایت و عشق_به_معبود بخواب رفت..
ادامه دارد...
✨✨💚💚💚✨✨
✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار
💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚
http://eitaa.com/joinchat/3229614087C15a40dd81b
🌺🌺🌺حدیث 1583
نماز و روزه چه مواقعی سود می کند ؟
229 - وَ قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: لَوْ صَلَّيْتُمْ حَتَّى تَكُونُوا كَالْحَنايا، وَ صُمْتُمْ حَتَّى تَكُونُوا كَالْأَوْتارِ، ما يَنْفَعُكُمْ ذَلِكَ إِلاَّ بِوَرَعٍ.
اگر آنقدر نماز بخوانيد كه( کمرتان ) مانند كمانها (خميده) گردد و آنقدر روزه بگيريد كه مانند زه كمان (لاغر) شويد اين كار نفعى به حال شما نخواهد داشت مگر با ورع و پارسائى ( و ترس از خدا همراه باشد).
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
═✧❁🌸🌸❁✧═
🌹انتشار مطالب با ذکر صلوات🌹
@azkare_tahora
═✧❁🌸🌸❁✧═
داستان_آموزنده
🔆ثمره سفر طائف
ابوطالب عموى رسول اكرم و خديجه همسر مهربان آن حضرت ، به فاصله چند روز هر دو از دنيا رفتند. و به اين ترتيب ، رسول اكرم بهترين پشتيبان و مدافع خويش را در بيرون خانه ، يعنى ابوطالب و بهترين مايه دلدارى و انيس خويش را در داخل خانه يعنى خديجه ، در فاصله كمى از دست داد.
وفات ابوطالب به همان نسبت كه بر رسول اكرم گران تمام شد، دست قريش را در آزار رسول اكرم بازتر كرد. هنوز از وفات ابوطالب چند روزى نگذشته بود كه هنگام عبور رسول اكرم از كوچه ، ظرفى پر از خاكروبه روى سرش خالى كردند. خاك آلود به خانه برگشت . يكى از دختران آن حضرت (كوچكترين دخترانش ، فاطمه سلام اللّه عليها) جلو دويد و سر و موى پدر را شستشو داد. رسول اكرم ديد كه دختر عزيزش اشك مى ريزد،
فرمود:دختركم ! گريه نكن و غصه نخور، پدر تو تنها نيست ، خداوند مدافع او است .
بعد از اين جريان ، تنها از مكه خارج شد و به عزم دعوت و ارشاد قبيله ثقيف ، به شهر معروف و خوش آب و هوا و پر ناز و نعمت ((طائف ))، در جنوب مكه كه ضمنا تفرجگاه ثروتمندان مكه نيز بود رهسپار شد.
از مردم طائف انتظار زيادى نمى رفت . مردم آن شهر پر ناز و نعمت نيز همان روحيه مكيان را داشتند كه در مجاورت كعبه مى زيستند و از صدقه سر بتها در زندگى مرفهى به سر مى بردند.
ولى رسول اكرم كسى نبود كه به خود ياءس و نوميدى راه بدهد و در باره مشكلات بينديشد او براى ربودن دل يك صاحبدل و جذب يك عنصر مستعد، حاضر بود با بزرگترين دشواريها روبرو شود.
وارد طائف شد. از مردم طائف همان سخنانى را شنيد كه قبلاً از اهل مكه شنيده بود. يكى گفت : هيچ كس ديگر در دنيا نبود كه خدا تو را مبعوث كرد؟!
ديگرى گفت : من جامه كعبه را دزديده باشم اگر تو پيغمبر خدا باشى
سومى گفت : اصلاً من حاضر نيستم يك كلمه با تو همسخن شوم و از اين قبيل سخنان .
نه تنها دعوت آن حضرت را نپذيرفتند، بلكه از ترس اينكه مبادا در گوشه و كنار افرادى پيدا شوند و به سخنان او گوش بدهند يك عده بچه و يك عده اراذل و اوباش را تحريك كردند تا آن حضرت را از طائف اخراج كنند. آنها هم با دشنام و سنگ پراكندن او را بدرقه كردند. رسول اكرم در ميان سختيها و دشواريها و جراحتهاى فراوان از طائف دور شد و خود را به باغى در خارج طائف رساند كه متعلق به عتبه و شيبه دو نفر از ثروتمندان قريش بود و اتفاقا خودشان هم در آنجا بودند. آن دو نفر از دو شاهد و ناظر احوال بودند و در دل خود از اين پيشامد شادى مى كردند.
بچه ها و اراذل و اوباش طائف برگشتند. رسول اكرم در سايه شاخه هاى انگور دور از عتبه و شيبه نشست تا دمى استراحت كند. تنها بود، او بود و خداى خودش . روى نياز به درگاه خداى بى نياز كرد و گفت :
خدايا! ضعف و ناتوانى خودم و بسته شدن راه چاره و استهزا و سخريه مردم را به تو شكايت مى كنم . اى مهربانترين مهربانان ! تويى خداى زيردستان و خوار شمرده شده گان . تويى خداى من ، مرا به كه وا مى گذارى ؟ به بيگانه اى كه به من اخم كند، يا دشمنى كه او را بر من تفوق داده اى ؟ خدايا! اگر آنچه بر من رسيد، نه از آن راه است كه من مستحق بوده ام و تو بر من خشم گرفته اى باكى ندارم ، ولى ميدان سلامت و عافيت بر من وسيعتر است . پناه مى برم به نور ذات تو كه تاريكيها با آن روشن شده و كار آخرت با آن راست گرديده است از اينكه خشم خويش بر من بفرستى ، يا عذاب خودت را بر من نازل گردانى ، من بدانچه مى رسد خوشنودم تا تو از من خوشنود شوى ، هيچ گردشى و تغييرى و هيچ نيرويى در جهان نيست مگر از تو و به وسيله تو.
عتبه و شيبه در عين اينكه از شكست رسول خدا خوشحال بودند، به ملاحظه قرابت و حس خويشاوندى ، ((عداس )) غلام مسيحى خود را كه همراهشان بود دستور دادند تا يك طبق انگور پر كند و ببرد جلو آن مردى كه در آن دور زير سايه شاخه هاى انگور نشسته بگذارد و زود برگردد.
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
═✧❁🌸🌸❁✧═
🌹انتشار مطالب با ذکر صلوات🌹
@azkare_tahora
═✧❁🌸🌸❁✧═
☑️سوال
اگر پزشک نامحرم ما را لمس کند چه حکمی دارد؟ مثلاً در دندان پزشکی و یا برای تزریق
✅پاسخ
اگر مراجعه به پزشک همجنس ممکن باشد رجوع به نامحرم حرام است ، مگر اینکه پزشک همجنس نباشد و اضطرار باشد که به مقدار ضرورت اشکال ندارد.
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
═✧❁🌸🌸❁✧═
🌹انتشار مطالب با ذکر صلوات🌹
@azkare_tahora
═✧❁🌸🌸❁✧═
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ روحانی میگه: موسیقی و رقص خوبه و ما هیچ خواننده و شاعر آدمکش نداریم ❌
(نقد:مرتضی کهرمی )
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
═✧❁🌸🌸❁✧═
🌹انتشار مطالب با ذکر صلوات🌹
@azkare_tahora
═✧❁🌸🌸❁✧═