فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد روحانی دارالقران.aac
54.99M
🔰 حقیقتِ عشق
شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها
🏝@azkhodam
🔰 حقیقتِ عشق
مراسم امروز
شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها
🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 حقیقتِ عشق
مراسم امروز
شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها
🏝@azkhodam
📚 « کتابخانهٔ معلق قلب حیات »📚
👨👩👧👧 برنامه ی خانوادگی جمعه ها
« شرکت برای عموم آزاد و رایگان است»
🔰 برنامه ها
📚دورهمی های خودشناسی
مبحث فارماکولوژی روح یا ذکر
زمان بازدید « جمعه ها » از ساعت ۱۳ تا ۱۵ عصر »
🚷« بدون هماهنگی قبلی از پذیرش شما معذوریم »
🗺 طرقبه _ امام زاده یاسر و ناصر _ روستای حصار _ انتهای حصار ۱۴_ سمت چپ انتهای کوچه_سمت چپ
@Ad_azkhodam
🌄 اُنس علی (علیه السلام)
✏️ اگر بیشتر گوش بدهیم میتوانیم صدای حزن علی (علیه السلام) را از مدینهی رسول بشنویم...
راستی این فاطمه (سلام الله علیها) در کجا ایستاده که علی این گونه از او میگوید؟
این چه اُنس عمیقی که اینگونه حزن سرمد میآورد؟
🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲ آبان عصر۵.aac
46.65M
🔰 خودشناسی با محوریتِ کتابِ « انسانِ فوقِ انسان » « متفرقه »
#انسانِ_فوقِ_انسان
🌐 ایتا | تلگرام | سایت 🌐
🏝@azkhodam
۲آبان عصر۳.aac
18.28M
🔰 خودشناسی با محوریتِ کتابِ « انسانِ فوقِ انسان » « متفرقه »
#انسانِ_فوقِ_انسان
🌐 ایتا | تلگرام | سایت 🌐
🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 تحمل هم حدی دارد
تئاتر در حال اجرا بود که یهو .....
نمیتونم توصیف کنم باید خودت ببینی
وای مــادرم
🏝@azkhodam
🏞 اشتیاقی به فاطمه نیست...
✏️ آنجا که عشق و محبتی نیست و آدمها به هم مشتاق نیستند...
دیگر اشتیاقی به فاطمه (س) نیست.
سیلی میخورد پهلویش شکسته میشود...
🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنان که راه دراز و وقت کم را
فهمیده اند، مجبورند که خودرا زیاد کنند
و رشد بدهند.
ع.ص
🏝@azkhodam
▫️ ادامه ی
🔘 « قصه بلوهر و یوذاسف »
⏪ ( صفحه ۳۷ )
💠 در ذکر تمثیلاتی که مشتمل است
بر توضیح عیب های بسیار از دنیا
📚 نقل از کتاب عین الحیات
علامه مجلسی رحمت الله علیه
⬅️ پس آن پادشاه که در محملها بر دوش
گرفته بر روی تختش رسانیده بودند
به پای برهنه مضطرب از تخت
فرود آمد و لشکری خود را
جمع نمود و معتمدان
خود را به نزدیک
خود خواند
و گفت:
ای گروه!
من چگونه پادشاهی بودم شما را
و با شما چه نوع سلوک کردم؟
و در ایام دولت من شما بر چه حال بودید؟
ایشان در جواب گفتند که:
ای پادشاه پسندیده اطوار نیکوکردار
حق نعمت بر ما بسیار داری و از
شکر احسانهای تو عاجزیم
و اینک جان های خود را در راه
فرمانبرداری تو گذاشتهایم
و آنچه میخواهی بفرما
که به جان قبول میکنیم
پادشاه گفت که:
دشمنی که از او نهایت بیم و خوف دارم
به سرای من درآمده و هیچ یک از
شما او را مانع نشدید تا بر
من مستولی گردیده
با آن که شما معتمدان من بودید
و به شما امیدها داشتم
ایشان گفتند که:
ای پادشاه آن دشمن در کجاست؟
و او را میتوان دید یا نه؟
پادشاه گفت که:
خودش دیده نمیشود اما آثار
و علاماتش را میتوان دید
ایشان گفتند که:
ما برای دفع دشمنان تو مهیا گردیده ایم
و حق نعمتهای تو را فراموش نکرده ایم
و در میان ما صاحبان عقل و تدبیر بسیارند
دشمن خود را به ما بنما
تا دفع شر او از تو بکنیم
پادشاه گفت که:
من فریب عظیم از شما خورده بودم
و به خطا بر شما اعتماد کرده بودم
و شما را به منزله سپری
میدانستم برای دفع
دشمنان خود
و مالهای گرانمایه به شما بخشیدم
و شما را بر همه کس برگزیدم
و شما را به خود اختصاص
تمام دادم که مرا از شر
دشمنان حفظ و حراست
و منع و حمایت نمایید
و برای اعانت
و یاری شما بر این امر
شهرهای محکم بنا کردم
و قلعهها استوار گردانیدم
و اسلحه ای که برای دفع اعادی
در کار است به شما عطا کردم
و غم تحصیل مال و روزی را
از شما برداشتم که شما
را اندیشه ای به غیر از
محافظت من نباشد
و گمان من این بود که با وجود شما
آسیبی به من نخواهد رسید و با
آن که شما بر گرد من باشید
رخنه بر بنیان وجود من
راه نخواهد یافت
و اکنون با وجود جمعیت شما چنین
دشمنی بر من ظفر یافته است
اگر از این سستی و ضعف
شماست که قدرت بر
دفع آن ندارید
پس من در استحکام کار
و فکر روزگار خود خطا کرده ام که
شما را با این ضعف یاور خود گردانیده ام
و اگر شما قادر بر دفع آن
بوده اید و غافل شده اید
پس شما خیرخواه و
مشفق من نبوده اید
ایشان گفتند که:
ای پادشاه چیزی که ما طاقت دفع آن
داشته باشیم به سلاح و حربه
و اسبان و قوت تهیهٔ خود
به مشیت الهی نخواهیم
گذاشت که ضرر آن به تو
برسد تا ما حیات داریم
و اما چیزی که به دیده در نیاید
ما علم به آن نداریم و قوت
ما به دفع آن وفا نمیکند
پادشاه گفت که:
آیا من شما را نگرفته ام برای این که
دفع دشمنان از من بکنید؟
گفتند: بلی
پادشاه گفت که:
پس، از چه قسم دشمنان
مرا محافظت مینمایید؟
آن دشمنی که ضرر به من رساند
یا دشمنی که ضرر به من نتواند رسانید؟
گفتند:
از دشمنی که ضرر رساند
پادشاه گفت که:
آیا از هر دشمن ضرر رساننده
نگاه می دارید یا از بعضی
دشمنان ضرر رساننده؟
گفتند:
از هر دشمنی که ضرر رساند
پادشاه گفت که:
اینک رسول مرگ در رسیده
و خبر خرابی و پوسیدگی بدن
و زوال ملک و پادشاهی به
من میدهد و
میگوید که:
من میخواهم که آنچه تو
آبادان کرده ای ویران گردانم
و آنچه بنا کرده ای خراب کنم
و آنچه جمع کرده ای پراکنده گردانم
و آنچه به اصلاح آورده ای فاسد کنم
و آنچه اندوخته ای قسمت کنم
و کرده های تو را برهم زنم
و تدبیرهای تو را باطل سازم
و این رسول خبر آورده است
از جانب مرگ که:
عن قریب دشمنان تو را
بر تو شاد خواهم کرد
و از فنای تو دردها
و کینه های سینهٔ
ایشان را دوا خواهم کرد
زود باشد که لشکر تو را پراکنده کنم
و انس تو را به وحشت مبدل کنم
و تو را بعد از عزت خوار گردانم
و فرزندان تو را یتیم کنم
و متفرق سازم جمعیت تو را
و به مصیبت تو نشانم برادران
و اهل بیت و خویشان تو را
و پیوندهای بدن تو را از هم بپاشم
و دشمنان تو را بر خانه های تو بنشانم
آن گروه گفتند که:
ای پادشاه! ما تو را از شر مردم
و جانوران درنده و حشرات زمین
محافظت می توانیم نمود
اما مرگ و کهنگی و زوال را
ما چاره نمی توانیم کرد و
قوت دفع آن را نداریم و
از خود نیز آن را منع
نمی توانیم نمود
پادشاه گفت که:
آیا چارهای برای
دفع این دشمن هست؟
گفتند: نه
#قصه_بلوهر_و_یوذاسف ۳۷
💠 @azkhodam
⚪️ ادامه دارد ⚪️