💌#پرواز_ققنوس👆
🔹پرواز ققنوس
🔸به قلم:زهرا
🔹ژانر: #عاشقانه #پلیسی #هیجانی #مافیایی
💠خلاصه:
دو فرد با تفاوت های بسیار، مردی قاتل بیرحمی که برای له کردن دیگران عنان از کف نمیدهد ولی برعکس سیرتش صورت زیبا و اغواگری دارد و اما دختری باهوش و نخبه تک دختر سردار بزرگی که نام و نشانش لرزه بر تیره کمر دشمنان انداخته اما جذبه اش روی دخترکش،
این دو درمسیری روبه روی هم قرار میگیرند و به جای شلیک تیر هایشان در پیکره یکدیگر، بوسه جاودان عشق را برتن هم می گذارند
┄┅┅✿☕️•📚•🍂✿┅┅┄
💌#اولین_مرگ👆
🔹اولین مرگ
🔸به قلم: Mobina.M
🔹ژانر:#عاشقانه #جنایی #پلیسی
🔸تعداد صفحات:747
💠خلاصه:
سرگرد ماهر سازمان نیروی انتظامی، با یک تصادف غیرعمد میمیرد؛ البته این چیزیست که بقیه از آن خبر دارند، در حالی که مسئله پیچیدهتر است! سرگرد مُردهی دیروز، تبدیل به رئیس باند امروز شده است که هدفی مهم دارد اما…
📖اسم رمان: مرد خود خواه من👆
📝ژانر: #عاشقانه ، #پلیسی ، #همخونه_ای ، #طنز
👩🏻💻نویسنده: صبا حسینی
📃تعداد صفحات: 220
📚خلاصه رمان:
درسا جامعه شناسی خونده و برای پایان نامه اش پدرش مجبورش میکنه بره پرستاری یه پیرزن رو بکنه و این درسا خانم از روی اجبار مجبور میشه قبول کنه که این تازه اول ماجرای این رمانه…
دانلود رمان:مجرم عاشق👆👆
نویسنده : آمنه آبدار
تعداد صفحات : 328
#عاشقانه
#مافیایی
#پلیسی
#هیجانی
خلاصه :
تانیا راستاد، دختر بیست و پنج ساله ای که بعد کشته شدن پدر و مادرش، در بیست سالگی قید زندگی را می زند؛ بعد پنج سال به خود می آید و آتش انتقام در دلش شعله ور می شود و تصمیم به گرفتن انتقام می گیرد. او برای گرفتن انتقام نیازمند یک باند قوی است؛ پس طی یک نقشه وارد زندگی سامان موحد، سرگرد دایره مواد مخدر می شود تا بدون اینکه پلیس کوچکترین شکی به او بکند و با اطلاعاتی که از او می گیرد، باندش را قوی کند..
💌#عشق_اجباری👆👆👆
🔹عشق اجباری
🔸به قلم:زهراشین
🔹ژانر:#عاشقانه#خشن#پلیسی#اجباری#خونبس
🔸تعداد صفحات:129
💠خلاصه: داستان درباره دختری که به عنوان خون بس عروس خانواده ای میشه واتفاقاتی که توی این راه براش میوفته و با ادم های اشنا میشه که آیندشو تغییر میده...
┄┅┅✿☕️•📚•🍂✿┅┅┄
دانلود رمان:انفجار تاج👆👆
نویسنده: سمانه حسینی
تعداد صفحات: 242
#عاشقانه
#پلیسی
#رمان
قسمتی از رمان:
مرد قوی هیکل رو به نوچه هاش داد زد
– زود باشین تا مادر تون رو نیوردم جلو چشمتون
یکی از اون ها گفت :
رئیس ماشین اسباب بازی که نیست میدونی چه سخته از راه دور کنترلش
کرد…
مرد با داد گفت :
-خفه شو… به کارت برس .
و با تلفن همراهش شماره دفتر رئیس بزرگ رو گرفت
مثل همیشه قبل از رئیس منشی با ان صدای الوده به عشوه اش جواب داد :
-الان وصلتون میکنم جعفر خان .
مرد کمی صبر کرد و با خودش گفت :
این همه سخت گیری برای یه تلفن جواب دادن؟
که صدای رئیس بزرگ به گوشش رسید
نام رمان : #فندک_طلایی👆👆
ژانر : #عاشقانه #پلیسی
نویسنده : #moonesa
خلاصه :
داستان درباره دختری به اسم نگاه هست که سه سالِ کل خانوادشو از دست داده و توی گل فروشی پیش سید و بی بی کار میکنه . شبی در حال برگشت به خانه با سرهنگی روبه رو میشه که ....
دانلود رمان: قلب مشکی 👆
تعداد صفحات : 432
#عاشقانه
#پلیسی
#طنز
#رمان
خلاصه رمان :
داستان درمورد سه دختر و سه رفیق است، که هرکدام زندگی خودشون
رو دارن. ولی دختر قصه مون شخصیت رک، مستقل و درونگرایی دارد…
قلب اون خیلی وقته که رنگ مشکی به خودش گرفته. زندگی به روال خودش می گذره، اما همه چیز از نامه های مشکوک چند شخص شروع می شود.
از دزدیدن یکیشون تا…
ولی بازی پیچیده تر از این حرفاست. خودشون باید پرده ی رازها رو کنار بزنن.
با اینکه انتهای این راه قطعا مرگه…
ولی شاید همیشه کسایی باشند که قلب آدم ها رو برگردونند…
رمان: #عاشقی_در_یک_ماه👆
ژانر: #عاشقانه #پلیسی
خلاصه:
داستانمون درباره دختری هست که تو 15سالگی مخیه برای خودش ... کلی وسایل امنیتی و نرم و افزار رو اینا برای خودش درست میکنه و چون چندسال تحصیلیشو جهشی خونده سه ماه دیگه اش کنکور داره. اما دختر داستانمون دزدیده میشه تا در یک ماه کاری رو به انجام برسونه و در این راه حقایقی در زندگیش هست که با فهمیدن اونها هدف زندگیش رو گم میکنه ...
پسر داستانمون هم شخصیت پیچیده ای داره دختر داستانمون رو میدزده اما در اصل هدفش یه چیز دیگه اس.
دانلود رمان : سایه های سربی👆
نویسنده: بهارک حلوایی
تعداد صفحات: 1480
#معمایی
#عاشقانه
#پلیسی
#رمان
خلاصه رمان :
گروگانگیری در عمارت شایگان…
تمنا، دختری که عاشق زندانبانش میشه بدون اینکه بدونه این مرد سرگرد نفوذیه
اربابی که با پیشنهاد وحشتناکش زندگی دکتر رو به آتش میکشه…
مرد کر و لال مرموزی که راز بزرگ این داستانه
-نام رمان🦋: #اصلا_دلم_خواست
نویسنده: RAJABI_F77👆
ژانر: #عاشقانه #پلیسی
تعداد صفحات: 430
خلاصه:
داستان از اين قراره كه دختر قصه ما،خونه كوچيكي توي پايين شهر داره كه چند تا از بچه هاي بي سر پناه و به سرپرستي قبول كرد.اما بخاطر بي پولي مجبور شده بچه هارو به سمت خيابان هاي شلوغ تهران بكشونه و با اجناسي كه بهشون ميده،با فروش اونا خرجشون در بياره .
روزي اتفاقي افتاد كه دختر حساس ما بخاطر دزدي يكي از بچه هايي كه سرپرستيش قبول كرده بود،با مردي اشنا ميشه كه از قضا اون مرد پليس بود....
نميگم چه اتفاقي ميافته چون ميخوام خودتون بخونيد!
خلاصه بهتون بگم بعد از اتفاقاتي كه ميافته،دختر براي كمك به پليسا مجبور به همراهي اقا پليسه داستان ميشه!
ولي اين اقا پليس نميدونه اون كسي كه قراره باهاش همراه بشه،اصلا دختره نيست!چراكه اون خودش حسام معرفي كرده و به هيچ كس، هويت اصليش نگفته جز جناب سرگرد محمدزاده!...
•-----------📚💚📚-----------•
#یک_قاچ_کتاب•↯😋
📚کدو تنبل📚👆👆
ژانر:#عاشقانه #پلیسی
✍️نویسنده:مرجان جانی
خلاصه:
من فقط اون حس قشنگی که به همدیگه داشتیم رو میخوام.
من هنوز تورو یادمه.
خنده هات…
صدات…
حرفامونو یادمه.
اما تو دیگ نیستی و بینمون چند تا اسمون فاصلس.
کاش بیشتر میموندی…
بیشتر داشتمت.
الان تنها چیزی که ازت دارم یه اتاق پر از عکساته.
عکسایی که باهم انداختیم.
بیا برگردیم به عقب…
#پیدیاف
#باهمبخوانیم