eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
164.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش ساعت 7:30 😔 دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود! زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد. خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم... عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش! شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟ زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم... بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد. اما در عین ناباوری ....👇🔞 https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85 چه صبری داری خدا😭👆
میدونستین اکثر پادردهای ما خانمها بخاطر عفونت زنانه س؟ خیلی از ماخانمها ، وقتی عفونت میگیریم و میریم دکتر،بعد از چند وقت دوباره علائممون برمیگرده🤦‍♀️ این عفونتها بجای اینکه با قرص خشک کننده،سرکوب بشه باااااااید از بدن خارج بشه مگه رحم سطل آشغاله که عفونتها رو توش خشک میکنند😤😤😤 اما اگر شما هم درگیر هستین 👇👇👇👇👇 من توی گروه پایین یاد گرفتم چطور عفونتم رو کنترل کنم،چه علائمی داره و... بماند که چقدر درمورد دردهای عادت ماهانه راهکار میذارن بدون معطلی وارد گروهش بشین https://eitaa.com/joinchat/853737924C7e009d7a04
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۵۶۱🌼 @azsargozashteha
2831874.mp3
1.92M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۵۶۱🌼 @azsargozashteha
🌱 این صلوات از اسرار می باشد این صلوات از اسرار میباشد که اگر برای آخرت بخواند معنویات به دست میآورد و مشهور است اگر برای دنیا بخواند گنج پیدا خواهد کرد. ده مرتبه صبح، ده مرتبه عصر، نزدیک مغرب و عشا بخواند و برای ختم ۹۹ مرتبه لازم است. « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدَنا وَ حَبیبِنا وَ شَفیعِنا مُحَمَّدٍ حاءِ الرَّحْمَه وَ میمی الْمُلک وَ دا لِالدَّوامِ اَسَّیَّد الْکامِلِ الْفاتِحِ الْخاتِمِ کُلَّما ذَکَرَکَ وَ ذَکَرَهُ الذّاکِروُنَ وَ کُلَّما سَهی وَ غَفَلَ عَنْ ذِکْرِکَ وَ ذِکْرِهِ الْغافِلُونَ صَلَواهً دائِمَهً بِدَوامِکَ باقِیّهً بِبَقائِکَ لامُنْتَهی لَها دُونَ ذلِکَ وَ عَلی الِهِ وَ اَصْحابِه کَذلِکَ اَنَّکَ عَلی کُلِ شَیٍ قَدیر وَ بِالاِجابَهِ جَدیر» منابع: گنج های معنوی هر کس در شب جمعه ده مرتبه این دعا را بخواند نوشته شود در نامه اعمال او هزار ، هزار حسنه و محو شود هزار هزار سیئه و بلند شود در بهشت برای او هزار، هزار درجه وجنات « يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ» اى خدايى كه فضل و كرمت بر خلق دايم است و دو دست ‏عطا و بخششت به جانب بندگان دراز است اى صاحب بخشش هاى بزرگ «صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ» درود فرست بر محمد و آلش كه در اصل خلقت و فطرت بهترين خلقند اى خداى بلند مرتبه در همين شب گناه ما را ببخش منابع:مفاتیح
📅 🗓 ۷ فروردین | حمل ۱۴۰۳ 🗓 ۱۵ رمضان  ۱۴۴۵ 🗓 26 مارس 2024 🌹 امروز متعلق است به 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه : یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین "ای مهربان‌ترین مهربانان" ❇️ خواندن روز باعث می‌شود که حاجت روا شوید این ذکر به نام علی بن الحسین علیه السلام و محمد بن علی علیه السلام و جعفر بن محمد علیه السلام می‌باشد بنابراین رعایت شده است در این روز امام خوانده شود. ❇️  (یا ) ۹۰۳ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. 📚 وقایع مهم شیعه: 🌹 ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا اولین شب قدر ▪️4 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام ▪️5 روز تا دومین شب قدر ▪️6 روز تا شهادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌‌. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌‌. ⛔️ برای روز مناسبی نیست‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌. ⛔️ امشب برای خوب نیست. ✅ برای رفتن روز مناسبی است. 🔰 زمان :از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر. 🔸امروز روز نیکویی  است. 🔸شروع کارها بسیار نیکوست است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد.ان شاءالله 🔹کسی که امروز گم شود، پس از چند روز پیدا میشود. ان شاء الله. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن خوب است. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت خوب است. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود سعادتمندخواهدشد. اگر خدا بخواهد. 🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « زبـان » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹 خواب در این شب درست است. 🔹مسیر رجال الغیب در سمـت جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت):بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🔹 🔹 اذان صبح ۴:۳۳:۳۹ طلوع آفتاب ۵:۵۹:۰۳ 🔹 اذان ظهر ۱۲:۱۰:۵۱ غروب آفتاب ۱۸:۲۱:۱۳ 🔹 اذان مغرب ۱۸:۳۹:۲۰ نیمه شب شرعی ۲۳:۲۷:۵۶ 🟢   🟢 از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود : دعایی که این اسماء در راس آن باشد رد نمی شود خوب است بعد از نمازها مداومت شود: يَا حَلِيمُ‏ يَا عَلِيمُ‏ يَا عَلِيُ‏ يَا عَظِيمُ‏ يَا يَا حَيُ‏ يَا قَيُّومُ‏ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ بِرَحْمَتِكَ ‏أَسْتَغِيثُ‏ فَأَغِثْنِي لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ يَا مُغِيثُ‏ يَا مُغِيثُ‏ يَا مُغِيثُ 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۳:۴۴ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود
❤️🍃 خانمی که با یه آقا به تفاهم رسیدی و میخواد درمورد زناشویی بدونه واینکه میتونی..... کنی عزیزم 😡توروخدا یعنی سرکاریم یا واقعا دراین حد ساده ایی دخترخوب ببخش رک گفتم، اولا بدون خانواده درجریان باشه صحبت کردین کارخوبی نبوده شما بهش بگو خواهر یا6مادرت درجریان بوده، این برا آینده اگر قسمت هم بشین لازمه، بعدم بخدا قسم اول میخواد از صحبت کردن درمورد زناشویی وارضا شدن بپرسه بعدم معلومه که تحریک میشین ومیکشه به جاهای باریک وصدالبته ولت میکنه میره چونکه این روزا تنها خواسته پسرا همینه، گیرمیدن وابستت میکنن وبعد ازت رابطه میخوان وبعد میگن اگه دختره پاک بود بامن لاس نمیرد، به خدا قسم اگر واقعا میخوای باهات ازدواج کنه هرگز درمورد زناشویی باهاش صحبت نکن، میخواد ببینه چه جور دختری هستی، اگر حرف منوقبول نداری از برادر یا پدر خودت بپرس بگو داداش اگر دختری درمورد فلانچی باهات وارد بحث بشه باهاش ازدواج میکنی؟ هرگز جوابش بله نیست، اگر این رابطه تلفنی ده سال هم طول بکشه، اینقدر طولش میده تا به تحریک کردن شما برسه وبه خواستش برسه، وبعد بره،هیچم حقش نیست دختر مردمو وارد همچین بحثی بکنه، بهش بگو بلد هستم یا نیستم به خودم مربوطه بلدم نباشم مشاوره ازدواج میرم یاد میگیرم یااینکه مادرم بعد عقدم یادم میده، اصلآ بهش بگو یکی از خواهر خودت همچین سوالایی بپرسه شما خوشت میاد؟ ببین گر میگیره یانه؟ البته شایدم اینقدر بی غیرت باشه برا رام کردن شما برخورد جدی نکنه باهات، خودتو دریاب لطفا، توروخدا دخترا اینقدر خودتون خار نکنین، این حرکت که شما گفتی بخدا بچه 4 ساله هم میدونه نباید انجام بده خودتو گول نزن، یه برادرزاده دارم 4 سالشه داداشم می‌گفت بین راه گفته دسشویی دارم داداشم زده بغل جاده که بچه کارشو بکنه، هرچی داداشم اصرار کرده بوده جیش نکرده بوده، میدونی گفته بوده زشته بابایی مردم تونم میبینن، به زبون بچه گونه، یعنی پشت خودمون، اینقدر خندیدیم که نگو داداشم نیم ساعت اصرار کرده بود اما جیش خودشو نگه داشته بود ماشاالله بهش، قربونش برم اونوقت شما ندونی کارت اشتباهه؟! میدونی، اما میخوای خودتو گول بزنی البته شیطان درکمینه دختر خودتو دریاب، اگر رک گفتم رنجیدی حلال کن، به نظر من اگر گیر داد شماره بابات براش بفرست و بعدم مسدودش کن بگو این شماره بزرگترم اگر واقعا قصدت خیره بسم الله اگرم، نه شمارو به خیر مارو به سلامت،، اگر همچين کاری بکنی ببین چطور دنبالت بدوه و تورو سوگلی خونش بزاره، دختری از دیار کریمان 😡😞 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 باسلام لطفابزاریدداخل گروه دوستان گرامی دخترمن از3سالگی ناخداگاه دندونهای جلوش ریخت کسی می دونه بایدچیکارکنم دکتربردم چیزی سردرنیاوردن گفتن تا7سالگی صبرکنم کسی تجربه داره ممنون میشم بگه راستش دندون پزشک خوب نبردم 👇💜 @adminam1400
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 گلی یک روز به خانه آمده بود از کارآفرین نمونه ای حرف زده بود که چندین سال پیاپی
🌸🍃 خاتون حال پدرم روز به زور بدتر شده بود ..قدرت حرکت را از دست داده بود.با وجود تزریق مرفین هم دردش آرام   نمی شد.انروز مادرم همراه برادرم برای خرید داروهای پدرم بیرون رفتند ومن کنار بستر بیماری پدرم قرآن میخواندم چند روزی بود که میگفت برایم قرآن بخوان...گویی با خواندن قرآن کمتر درد می کشید... پدرم مرد بزرگ ونجیبی بود زیادی آرام بود و حتی با مریضی سخت و طاقت فرسا زبان به آه وناله هم باز  نمی کرد وفقط هر از گاهی شکر خدا می گفت.... تک دختر وته تغاری خانواده بودم  و شاید این دلیل زیادی محبت پدرم نسبت به من بود...با چشمهای مهربانش به صورتم نگاه میکرد.. سرطان لعنتی کل وجودش را در بر گرفته بود  و رنگی به رویش نمانده بود دلم از این همه درد وبیماری پدرم خون شده بود و کاری از دستم بر نمی امد...گاهی از فشار درد اخمهایش در هم می رفت وآخ ریزی میگفت.... با خود گفتم اگر اندکی با پدرم حرف بزنم شاید کمی ذهنش مشغول شده و درد از یادش برود... رو به پدرم کردم و صدایش کردم باباجان.... جواب داد :جان دلم...!گفتم بابا شما چجوری با مادرم آشنا شدین و ازدواج کردین...خنده ی نا جونی زد و گفت این قصه سر دراز دارد ...گفتم بابا دوست دارم بشنوم. همیشه فکر می کردم پدرم عاشق ترین مرد روی زمین است زیرا همیشه رفتارش نسبت بامادرم محترمانه و محبت آمیز بود....پدرم اندکی تن رنجورش را در رختخواب جابجا کرد و گفت دوست داری قصه ای از جوانی های پدرت بشنوی... بیشتر از آنکه از شنیدن داستانی که پدرم میخواست برایم تعریف کند از این خوشحال بودم که افکار پدرم را از درد وبیماری  هر چند کوتاه غافل شده است ... چشم بر صورت رنگ پریده پدرم دوخته بودم و منتظر شروع داستان...ولی با حرفی که پدرم زد مات و مبهوت شدم ...پدرم گفت من قبل از مادرت یک بار ازدواج کرده بودم....لکنت وار پرسیدم :مامان می دانست؟ پدرم گفت :مادرت همه چیز را میداند ... اجازه نداد بیشتر از آن کنجکاوی کنم و شروع کرد به گفتن: چهار پنج ساله بودم کنار مادرم در مجلسی که برای گذاشتن اسم دختر عموی تازه بدنیا آمده وزنهای روستا برای چشم روشنی جمع شده بودند نشسته بودم...مادرم نوزاد کوچک را به بغل گرفت گوشهایش را سوراخ کرد..جیغ نوزاد که به هوا رفت زنهای روستا کل کشیدند...مادرم دخترک کوچک راکه نام *خاتون *بر او نهادند بوسید  گفت این دختر نشان  کرده ی پسرم *جلال* از آن روز مهر عجیبی از خاتون بر دلم افتاد .در عالم کودکی او را عروس خودم می دانستم.خواه نا خواه هوایش را داشتم .با کوچکترین نا راحتیش ناراحت واز خوشحالیش خوشحال میشدم... خاتون روز به روز بزرگ و زیباتر میشد ...خرمن موهای طلاییش دین و دلم را یک جا به یغما برده بود ... شاید کمتر ازپانزده  سال داشتم ولی عاشق سینه چاک دخترک ظریف و چشم آبی  عمویم شده بودم... گاهی از بالای دیوار به خانه ی محبوبه ام سرک می کشیدم تا خاتون را موقع آب وجا رو کردن حیاطشان ببینم... شاید خاتون هم متوجه حضور من میشد که کارش را طول میداد...بعد، جارو دست و صورت زیبایش را می شست و موهای طلاییش را به دست شانه میسپرد تا من عاشق را مجنون تر سازد.... این دید زدنهای دزدکی بهترین تفریح من در آن ایام پر شور جوانیم بود...گاهی با اسبم به تاخت از کوچه رد میشدم و زودتر از او به چشمه می رسیدم  تا موقع آمدن خاتون یک دل سیر نگاهش کنم...خاتون تنها نشانی دلدادگیش را که سیب گون شدن گونه هایش بود را برایم هدیه می داد و هوس چیدن  وخوردن سیب ها را برایم افزون و افزونتر میکرد.... زمان بی خیال دل شیدای من می گذشت ...زمزمه ی به اجباری رفتن من کم کم در خانه پیچیده بود...دلم آشوب  بود از اینکه از محبوبه ام دور شوم....مادرم بی قراری های  را میدانست...حال من نگفته از چشمانم پیدا بود.... ان شب در خلوت رو به پدرم گفت :تا جلال به اجباری نرفته بهتر است نشون دست خاتون کنیم تا این بچه با خیال راحت راهی شود... آخ آخ که مادرم حرف دلم را زد...راست گفته اند که مادر تعبیر خواب نا دیده ی فرزندان است.... فردای آن روز مادر و پدرم همراه با یک کله قند و یک قواره پارچه به خانه ی عمویم رفتند ومن دوباره از بالای دیوار بی صبرانه چشم بر در اتاقی دوختم تا شاید خاتون را هر چند کوتاه ببینم.... حرفها زده شد مادرم انگشتر خود را در دست خاتون کرد و صیغه ی دائمی خوانده شد...وخاتون رسما برایم به حقیقت پیوست.. چند روزی از نامزدی من وخاتون می گذشت...ولی در آن زمانها طوری نبود که ما همدیگر را به راحتی ببینیم...در حالی که هنوز درست و حسابی خاتون را ندیده بودم راهی خدمت سربازی شدم آنهم  در یک شهر مرزی که فرسنگها از روستافاصله داشت...دلتنگی و دوری از دلداده ام بی قرارم کرده بود  . .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌