#یک_نکته_از_هزاران 🌱
تاجر متقي حاج محمد علي گفت : روزي در بـازار بـودم .
حـاج محمد حسين كه از تجار بود، به من رسيد و سؤال كرد: اهل كجاييد؟ گفتم : اهل دزفول هستم .
هـمـيـن كـه اسـم دزفـول را از من شنيد، بناي مصافحه و معانقه و اظهار محبت كردن به من را گذاشت و گفت : امشب براي صرف غذا به منزل من تشريف بياوريد.
كمي ترسيدم كه بدون هيچ سابقه اي به منزل او بروم ، لذا تامل نمودم .
ايشان از حال من ، مطلب را دريافت ، لذا گفت : اگر هم مي ترسيد، مي توانيد هر كس را بخواهيد باخود بياوريد، مانعي ندارد.
من وعده دادم و ايشان نشاني خانه را داد.
شب به آن جا رفتم ، ديدم تشريفات وتداركات زيادي بجا آورده است .
ايشان به من گفت : سبب اظهار محبت من نسبت به شما آن هم به اين كيفيت ، آن است كه من از دزفـول شـمـا فـيضي عظيم برده ام ، لذا چون شنيدم شما از اهل آن جاييد،خواستم قدري تلافي كرده باشم .
جريان اين است كه من ثروت زيادي دارم ، ولي قبلاهيچ اولادي نداشتم و به اين دليل مـحزون بودم و غصه مي خوردم ، تا آن كه به كربلا ونجف مشرف شدم .
در آن جا از اهل علم سؤال كردم : براي حاجات مهم ، چه توسلي در اين جا مؤثر است .
گـفتند: ((به تجربه ثابت شده است ، كه اعمال مسجدسهله در شب چهارشنبه ، موجب توجه امام عصر (ع ) مي شود)).
مـن مـدتي شبهاي چهارشنبه را به آن جا مي رفتم و اعمالش را آن گونه كه ياد گرفته بودم ، بجا مـي آوردم .
تـا آن كـه شبي در خواب كسي به من فرمود: جواب مشكل تو نزدمشهدي محمد علي نـساج (بافنده ) در شهر دزفول است .
من تا آن روز، اسم دزفول رانشنيده بودم ، لذا از بعضي افراد، نام و راه آن جا را پرسيدم ، و به آن طرف حركت كردم .
وقتي به آن جا رسيدم ، نزديك صبح به نوكر خـود گـفـتـم : من مي خواهم كسي را در اين شهر پيدا كنم تو در منزل بمان اگر هم دير شد، به جستجوي من بيرون نيا تا خودم برگردم .
از خانه خارج شدم ، اما تا عصر در هر كوچه و محله اي كه رفتم و سراغ مشهدي محمد علي نساج را گرفتم ، كسي او را نمي شناخت ، تا آن كه آخرالامر به كوچه اي رسيدم و از شخصي پرسيدم : مغازه مشهدي محمد علي بافنده كجا است ؟ گفت : سر اين كوچه دكان او است .
وقتي به آن جا رسيدم ، ديدم دكان بسيار كوچكي دارد و در همان جا هم نشسته است .
به مجرد آن كه مرا ديد، فرمود: حاج محمد حسين ، سلام عليك .
خداوند چند اولادپسر به تو مرحمت مي كند و تعداد آنها را گفت كه الان به همان تعداد، اولاد پسردارم .
من بسيار تعجب كردم كه ايشان بدون سابقه مرا شناخت و مقصد مرا هم گفت .
در دكان او نشستم .
دانست كه من غذا نخورده ام لذا يك سيني و كاسه چوبي آورد كه در آن قدري مـاسـت و دو تـا نـان جو بود.
وقتي خوردم و نماز خواندم ، به ايشان گفتم :من امشب مهمان شما مي باشم .
فرمود: حاجي منزل من همين جا است و هيچ رواندازي ندارم .
گفتم : من به همين عباي خود اكتفا مي كنم .
او هم اجازه ماندن داد.
همين كه شب شد، ديدم اول مغرب اذان گفت و نماز مغرب و عشا را خواند.
بعد از آن هم سيني و كاسه را با ماست و چهار دانه نان جو آورد، و بعد از صرف غذا خوابيد ومن هم خوابيدم .
اول اذان صبح برخاست و اذان گفت و نماز خواند و سر كار خود نشست .
من پرسيدم : شما اسم و مقصد مرا از كجا دانستيد؟ فرمود: حاجي به مقصد خود رسيدي ديگر چه كار داري ؟ اصرار كردم .
فـرمود: اين خانه عالي را مي بيني ؟ [از دور خانه مجللي ديده مي شد].
اين جا منزل يكي از اعيان و اشـراف لـر است .
هر سال پنج الي شش ماه مي آيد و چند سرباز به همراه خود مي آورد.
يك سال در مـيـان سـربـازها، شخصي لاغر اندام بود كه روزي نزد من آمدو گفت : تو براي تهيه نان خود چه مي كني ؟ گفتم : اول سال به اندازه روزي چهار دانه نان جو كه لازم دارم ، جو مي خرم و آردمي كنم و از آن آرد، هر روز مي دهم برايم نان بپزند.
گفت : ممكن است من هم پول بدهم و همان قدر براي من جو تهيه كني و نان مراتامين نمايي ؟ قبول كردم .
او هر روز مي آمد و چهار دانه نان جو از من مي گرفت .
تا آن كه يك روز ظهر نيامد.
قدري طول كشيد.
رفتم و از رفقاي او پرسيدم .
گفتند: امروز كسالت پيدا كرده و در مسجد خوابيده است .
به آن مسجد رفتم ، تا او را عيادت كنم .
وقتي حالش را پرسيدم ، گفت : من امروز درفلان ساعت از دنـيا مي روم و كفن من فلان جا است و تو در دكان خود مواظب باش هر كس آمد و تو را خواست ، اطاعت كن .
هر چه هم از جو باقي مانده ، خودت بردار.
بـه دكـان آمدم .
چند ساعتي كه از شب گذشت ، شخصي آمد و مرا صدا زد.
برخاستم و بااو و چند نفر ديگر كه همراهش بودند، به مسجد رفتم .
جـوان از دنـيـا رفته بود.
آن شخص دستوري داد و او را با كفن برداشتيم تا بيرون شهرنزد چشمه آبي آورديم .
بعد هم غسل و كفن كرده ، به خاك سپرديم .
آنها رفتند من هم بدون اين كه سؤالي از ايشان بنمايم به دكان خود برگشتم .
تقريبا يك ماه گذشت .
يك شب ديدم ، باز كسي مرا صدا مي زند.
در را گشودم ، آن شخص فرمود: تو را خواسته اند.
برخاستم و با ايشان تا بيرون شهر آمدم .
ديدم درصحراي وسيعي جمع بسياري از آقـايان دور يكديگر نشسته اند.
به قدري آن صحرادر آن موقع روشن بود و صفا داشت كه به وصف نمي آيد.
آن آقـايي كه ميان آنها از همه محترم تر بودند، به من فرمودند: مي خواهم تو را به جاي آن سرباز به پاداش خدمتي كه به او كرده اي (در امر تهيه نان او را كمك كردي ) نصب كنم .
مـن چون اصل مطلب را متوجه نشده بودم ، عرض كردم : من كجا از عهده سربازي برمي آيم ؟ تازه ايـن چـه كـاري است ، يعني اگر خيلي ترقي داشته باشد منصب سلطاني پيدا مي كند.
كمال الدين ج 2، ص 79، س 20.
______________
[آن هم كه فايده ندارد.]
فـرمـوند: اين طور نيست كه تو فكر مي كني .
در اين جا شخصي كه با ايشان آمده بودم ،فرمود: اين بزرگوار حضرت صاحب الامر (ع ) مي باشند.
من به حضرتش عرض كردم : سمعا و طاعة .
فرمودند: تو را به جاي او گماشتم .
به جاي خود باش هر زمان به تو فرماني داديم ،انجام بده .
من برگشتم .
يكي از آن فرمانها پيغامي بود كه به تو دادم
كمال الدين ج 2، ص 79، س 20.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام خسته نباشید، من یه پسر ناخونده دارم از ۵سالگیش من اومدم بزرگ کردم الان شده ۱۳ساله مادرش تقریبا شش ماه میاد در مدرسه میبره بیرون اخلاقش خیلی عوض شده تو خونه با هیچ کس راه نمیاد، هر حرفی یاد میده که تو خونه دعوا راه بنداز حرف زن بابات گوش نکن از باباش یکم حساب میبره مگر نه حرف اونم گوش نمیکرد، میخواستم ببینم چکارش کنم؟ کسی مثل من هس؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت همه اعضا خوب دوست داشتنی یه سوال داشتم خدمتتون مادرمن75سالشونه دیابت دارن انسولین میزنن قبل عید متاسفانه خوردن زمین ساق بالای پای چپ شکست عمل کردن والان بهترن ولی عجیب عرق میکنن خیلی بهشون عصاره گوشت آناناس بادام چهار مغز هرچی خوب بوده دادیم تا وایستادن ولی مشکل تعرق زیادشون اذیتشون میکنه روزی چهار بار لباس عوض میکنند کسی موردی داشته راهنمایی بفرمایند تشکر درپناه امام زمانمون باشین انشالله🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وخدا قوت خدمت همه ی دوستان عزیز امیدوارم حال دلتون خوب باشه،یه مشکلی برای خواهرم پیش اومده ممنون میشم راهنمایی کنید اونم اینکه چند وقتیه شوهر خواهرم حالش مدام بد میشد واز حال میرفت تا اینکه متوجه شدن بیماری سختی داره الانم تحت درمانه مشکل اینجاست که شوهرش از وقتی متوجه بیماریش شده راضی نیست بره خونه ی خودش وخونه ی مادرش رفته نزدیک ۲ماهه تو خونه خودش پا نمیذاره خواهرمم با چندتا بچه مجبوره پیشش بمونه ومراقبت کنه ازش ،خواهرم این وسط داره عذاب میکشه وزندگیش داره از هم میپاشه از یه طرف بیماری شوهرش واز طرف دیگه که خونه زندگیش رو ول کرده وخونه مادر شوهرش نشسته اصلا راحت نیست اونجا هر روز یه مشکل جدید وبحث ودلخوری وکار خواهرم شده غصه وازاری وخیییلی از مشکلات دیگه اگه بگم خیلی طولانی میشه خواهرم هر کاری کرد که راضیش کنه برگرده خونه قبول نمیکنه میگه به خاطر بیماریش هم نمیتونم باهاش بحث کنم میترسم حالش بدتر بشه خواهش میکنم از شما دوستان واسش دعا کنید خدا گره از کارش باز کنه وهمه ی مریضارو شفا بده🤲لطفا اگه کسی دعایی راهکاری بلد باشه که شوهرش راضی بشه برگرده خونه دریغ نکنه اجرتون با امام زمان (عج )🙏🌹🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان عزیزم من مشکلی دارم اگه کسی تونست راهنماییم کنه لطفا من نمیتونم دردمو به خانوادم یا کسی بگم .من ۱۳ سال خونه دارم دوتا پسر ده و دو ساله دارم که از اول زندگی با همسرم مشکل داشتیم اخلاقامون متفاوت بود تا این که در بارداری دومم همسرم با دوست صمیم که زنی چهل ساله که از همسرم هم بزرگ تر بود و خیلی با حجاب بود خیانت کرد و من مطلع شدم که با سختیه زیاد که افسرده شده بودم ولی سعی کردم زندگیمو حفظ کنم و کارایی که قبل برای همسرم انجام ندادم انجام دادم و سعی کردم همونی که اون میخواد باشم ولی العان بعد دو سال تلاش همسرم اصلا خوبی های منو نمیبینه و همیشه میگه تو زن بدی هستی با وجود این که خیلی باهاش کنار میام اون شخصیت کمال گرا داره با این که وضع مالی خوبی داره ولی به من سخت میگیره همیشه دنبال پول جمع کردنه معتاد هم هست از موقعی که خیانت کرده فکر میکنه من پسرم و تحریک میکنم که علیه باباش باشه یا فکر میکنه من پولاشو میدزدم یا میخوام بهش خیانت کنم درصورتی که من اصلا اهل این کارانیستم با پسربزرگم لج شده تو رودا کسی اگه تجربه داره بگه چی کار کنم نمیخوام بچه هام شبیه باباشون بشن ممنون که درد و دلامون گوش کردین
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان. ببخشید کسی یه برنامه خوب میشناسه که با نصبش گوشیم قشنگتر و با کیفیت بالا عکس بگیره؟ مثل اسنپ چت که البته روی گوشی من وصل نمیشه. گوشیم سامسونگ هست.ممنونم❤
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت حبیبه خانم عزیزم واقعا ممنون از این گروه خوبتون لطفاً لطفاً اورژانسی بزارین توی گروه یه خانمی توی گروه گفته بودن برای آنهایی که بچه دار نمیشن یه خانمی که معروف به سیده خانم که شب عاشورا خواب دیده بودند که گردو می دادند که نصفش رو خانم میخورد ونصف دیگرش رو آقا وتوی کرج هستند البته ما ل سال 94الی 95بوده میخواستم بدونم هنوز ایشون همون کرج هستند آیا آدرس یا تلفنی از ایشون دارین که به من بدین چون یکی از بستگان من هم 10ساله که حامله نمیشن واشون رو هم بفرستم پیش این سیده خانم ممنون میشم که جوابم روبدین
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇💜
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 💜🍃
☘ جایگزین بهتر: اگر انسان چیزی را از دست بدهد، ناراحت میشود؛ ولی اگر به او مژده دهند که بهجای آنچه از دست داده، چیز بهتری به دست خواهد آورد، خوشحال میشود و جمله استرجاع چنین کاری را میکند. در اینجا داستان و مطلب بسیار جالب و دلنشینی است از امسلمه یکی از همسران پیامبر:
ام سلمه قبل از آنکه به همسری پیامبر در آید، همسر شخصی به نام «اباسلمه» بود. اباسلمه مردی شایسته و مؤمن و بزرگ بود. روزی حدیثی را از پیامبر(ص) برای ام سلمه نقل میکند، میگوید: شنیدم که حضرت فرمود: «هر کس که به او مصیبتی برسد و در آن وقت بگوید: «انا لله و انا الیه راجعون» و بعد بگوید: اللّهُمَّ عِندَکَ احتَسِب مُصیبَتی هذِهِ. اللّهُمَّ اخلفنی فیها خَیراً منها؛ خداوندا! این مصیبت را به پیشگاه تو حساب میکنم. خداوندا! بهتر از او را برای من جایگزین کن». خداوند جایگزین بهتری به او عطا خواهد کرد. ام سلمه این حدیث را در خاطر داشت و آن زمان که شوهرش از دنیا رفت، کلمه استرجاع را بر زبان آورد و گفت: خداوندا! در پیشگاه تو این مصیبت را حساب میکنم. و همین که خواست بگوید. جانشینی بهتر از او را به من بده، تردید کرد و به زبان نیاورد و پیش خود گفت: بهتر از او کسی نیست. ولی بعد از لحظاتی آن دعا را به زبان آورد، دیگران تردید او را متوجه شدند؛ لذا پس از مدتی که به همسری پیامبر درآمد، فهمید که آن جمله شریفه کار خود را کرد و جایگزین بهتری را بدست آورد.
افرادی در آن روز شاهد حال او بودند، گفتند: دیدی چگونه بهترین را بدست آوردی. گفت: من اصلاً انتظار نداشتم و به فکر و ذهنم خطور نمیکرد که همسر پیامبر شوم.
☘ دوستان زمانی که آقای رجایی شهید شدن همه ناراحت بودن و این اتفاق ضایعه و غم بزرگی بود ولی خداوند جایگزینی مثل آیت الله خامنه ای برای ما قرار دادند.
از همه خواهش میکنم این مدت قبل انتخابات این دعا را زیاد بخونیم و از خدا بخواهیم جایگزینی بهتر برای ما قرار دهند.
☘ انا لله و انا الیه راجعون اللّهُمَّ عِندَکَ احتَسِب مُصیبَتی هذِهِ. اللّهُمَّ اخلفنی فیها خَیراً منها ☘
#ارسالی 💜🍃
سلام وقتتون بخیر
پاسخ خانمی که پرسیده بودن
ی ذکر میخواستن برای آروم شدنشون که همسرشون تو کما بود براثر تصادف با هوشیاری ۸ونیم
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش
ساعت 7:30
#واقعی 😔
دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود!
زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود
به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه
زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد.
خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم...
عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش!
شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟
زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم...
بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد.
اما در عین ناباوری ....👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85
چه صبری داری خدا😭👆
ماجرای شفاعت حضرت زهرا از جوان فاسد
اون وقتا يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم،که شده بود خونه گناه و معصيت.. شب عاشورا ...ماشينو برداشتم برم يه گشتي بزنم.توی راه یه دخترخانم چادري داشت ميرفت حسينيه.اومدم جلو و سوار ماشينش کردم،به بهونه ی ميرسونمت و این حرفا...ولی بردمش توي اون خونه ي مجردي....اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن.گفتم برو بابا ،من به امام حسين شما کار ندارم .....توي گريه یهو گفت که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم...گفتم من فاطمه ی زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم:...بعد هم پاشدم که چادرشو از سرش بکشم ولی یهو دیدم دختره ...👇😭
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
#یا_زهرا😔👆
🔴دعای وفاداری ، دعایی برای زن دوم نگرفتن همسر 🔴
فردی که نمیخواهد شوهرش همسر دوم اختیار کند و میخواهد که زندگی اش
از دوام و استحکام بهتری برخوردار باشد، و مهر و محبت شوهرش هم
نسبت به او بیشتر شود. اگر دعای شریفه ی
زیر را با گلاب و زعفران در سه
برگه نوشته، اولی را به همسر
بنوشاند. برگه دوم را داخل
بالش او بگذارد و برگه سوم را با خود همراه داشته باشد
،ان شاء الله به
خواست خود خواهد رسید...👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
انقدر قویه این دعا که یک روزه اثرشو میبینید😳👆
💕 دعـاۍ بخــت گشایۍ و
ازدواج سریـع 💕
❤️❣ برای ازدواج سریع دختر خانمها، به اذن خداوند تبارک و تعالی دعای ذیل را بر روی کاغذ بدون خط ترجیحا با گلاب و زعفران بنویسد و در جیب خود به همراه داشته باشد.
ان شاء الله پس از چهل روز در صورتی که مانعی مثل سحر یا بستگی وجود نداشته باشد ازدواج خواهد نمود.
متن دعا👇👇👇❤️
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
خیلیا ازش حاجت گرفتن👆💯⭕️
⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️
از حضرت امام صادق (ع) نقل است
که اگر فرزندتان سرکش شده
اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد
با اعتقاد تام و باور کامل ،
این سوره مبارکه را(107) مرتبه
با نیت خالص و توجه به خدا بخواند
فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خسته نباشید، من یه پسر ناخونده دارم از ۵سالگیش من اومدم بزرگ کردم الان شده ۱۳سا
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
خانمی که گفته مادرش باخواهرش پچ پچ می کنه وبیرون می رن وبین دختراش تبعیض قائل می شه مادرمنم همین طوربودهنوزم به بچه توشکمم رحم نمی کنه ونیشم می زنه ولی خداراشکرازوقتی توکل به خداکردم وازدواج کردم وحالیش کردم وقتی بلدحرف زدن ومحبت به دخترش نیست نیازنیست زنگ بزنه هم پول تلفن خودش خرج کنه هم آرامش من بهم بزنه غصه ام کمترشده توهم ازخدابخواه شرایط ازدواجت فراهم کنه دوست دلسوزی پیداکن که معرفیت کنه وحامیت باشه تاازدواج کنی به خداتوکل کن وشرایط پایین هم قبول کن تاازدواجت سربگیره وازچنین مادروخواهری دوربشی اون وقت همسرت جاشون می گیره ودیگه نیازنمی بینی بهشون فکرکنی وغصه شون بخوری
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
دختردیارکریمان منم شرایطم یه جورایی مثل توهست ازبی نمکی دستم حتی دلم پرغصه ترازحرفهاوتوطئه هایی که درجواب خوبی هام دیدم وشنیدم هست ولی خداراشکربه ماه ششم بارداری رسیدم بدون کمک ومنت اطرافیان وازهمین راضیم چون منت گذاشتن دیدم وخوشم نمی آدکسی من محتاج خودش بدونه وبگه ولی خودم همیشه بادل صاف وبی منت بودم نسبت به اطرافیام،اگه هم همشهریم بودی برات غذامی فرستادم،منم ازبچگی روپای خودم بودم ازوقتی که شمارش پول وپسنداز یادگرفتم ولی توماشاءالله موفق تربودی که تونستی خونه بخری براهمین دوست دارم بگی چطورازهشت سالگی تونستی تلاش کنی وبه این هابرسی تامن وبقیه خانم های کانال هم ازت یادبگیریم
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
خانمی که گفته انگشتای دست پسرش قارچ زده شوهرمن پشت کمرش قارچ می زنه پمادبتاکورتال ۰/۱درصدازداروخانه می گیره دوسه باربراش می زنم قارچ ازبین می ره قیمتشم فکرکنم ۱۲هزارتومن،می خوایدپسرتون انگشتش نشون دکتریاداروخانه بده چیزی که مناسبش براش تجویزکنه
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
خانم مشهدی که ۵۰سالش وازدواجش الکی بهم می خوره شایدازحسادت یاکینه بختت بستن وبخت گشایی کن مثلاسوره احزاب بنویس بندازتویه کوزه کوچک بزاریه جای بلنداتاقت،حرزامام جوادعلیه سلام ببنددبه بازوی راستت و...اعمال بخت گشایی زیادهست فکرکنم توهمین گروه قبلانوشتن بزن روسه نقطه بالای صفحه کانال اولین گزینه اش زره بین بزن روش سرچ کن بخت گشایی یاتواینترنت بنویس تابرات بیاد
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
خانمی که دراثردوبارزایمان طبیعی واژنش گشادشده شنیدم اگه توآب اناربشینی تنگ می شه یاورزش های گیگل انجام بدی یابری دکترمتخصص زنان تابرات بدوزه همین طورشنیدم شیاف ماریاناباعث تنگی می شه
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
خانمی که گفتن توزمین برادرشوهرش یه طبقه خونه ساختن وگفتن اگه می خواین برین بالا،زندگیت یه جورایی شبیه من ولی من شوهرم زمین داشته به برادرش که زمین نداشته وبزرگتربوده وبرعکس خودش متأهل گفته تواول بسازبعدمن می سازم وبعدساخت هرکدوم یه طبقه شون به نام خودشون کردن خلاصه اوناپایین هستن ومابالاولی ماکه بالاهستیم هم سروصداوحرف زدنشون وصدای جست وخیزبچه هاش می آدصدای گرامب گرومب کوبیدن وجابه جاکردن وسایلشون صدای محکم کوبیدن درشون مخصوصادرساختمون خلاصه خواستم بهت بگم ازلحاظ سروصداشنیدن طبقه پایین یابالابودن فرق نداره مخصوصاشماکه میگرن هم داری منم به خاطرنمک نشناسی وبی ادبی وفحش های ناحق برادرشوهرم دراثردروغ وتهمت وفتنه زن ودختراش وحتی پیشنهادخواهرشوهرم که درک داشت ودرک کردخواستم ازاون خونه بریم ولی شوهرم هنوز راضی نشده اماشماکه شوهرت راضی شده به نظرم دیگه برنگردی تواون خونه بهتره یه جوری ازبرادرشوهرت بخواین سندبه نامتون بزنه که بعدابرا اجاره یافروشش نیازبه اجازه اش نداشته باشین برات دعامی کنم خداحقت ازآدم های ظالم بگیره توهم برامن دعاکن
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
در مورد اون خانمی که میگفتن توی خونه یه سفیدی میبینن،یاخانمی که وسایلشون جابجا میشه،حتما هر روز یا شب دعای معراج بخونن،خیلی مجرب هست،برای خودم همین مشکل پیش اومده بود با راهنمایی یکی از دوستان یک مدت بر خوندنش مداومت کردم خدا روشکر خیلی زود جواب داد ومن آرامش گرفتم ،و البته برای بر آوردن حاجات سوره ی یس را به نیت حضرت فاطمه،و سوره واقعه را به نیت امام علی و دعای عهد را به نیت نرجس خاتون مادر امام زمان بخونن خیلی جواب میده
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
مال حرام تا آبروی آدم را نبرد انسان را رها نمیکند
آیت الله جوادی آملی: هرگز خیال نکنیم حرفی که زدیم، مال حرامی که گرفتیم و یا آبرویی کسی را بردیم، گذشته، خیر! چیزی نمیگذرد! هر کاری که کردیم بالاخره ثمر آن را می بینیم مگر اینکه با توبه آن را ترمیم کنیم. چون نظام عالم طبیعت، جای تغییر و تبدیل است، شما ببینید بدبوترین کود وقتی تحت تدبیر کشاورز قرار بگیرد، میشود گل یاس یا میشود سیب و گلابی. اینجا جای تبدیل و تغییر است. کار توبه، اِنابه و توجه همین است؛ «إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ» اما تا زندهایم جای تغییر و تبدیل است.