eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.6هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴دشمن ریزش مو اینجاست دیگه نذار موهات دونه دونه کم بشه و پوست کف سرت دیده بشه حیفه واقعا اگه کم پشتی موهات کلافت کرده و با شونه کشیدن مشکل داری 😔 اگر همه جای خونه رو نگاه میکنی ومو می‌بینی 😭 دیگه پـولاتو هی اینور و اونور هدر نده بیا اینجا یه راز مهمی رو بهت بگم👇 هیچ کاری نکن فقط بیا تو این کانال 10 تا پیام آخرشو بخون @moshaver_moo1 ☎️ 09010097353 اینم لینکش بزن روش 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/829096704Cb962f5550a ببین این راز چیه☝️👆👆
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه دویست و هجده قرآن کریم سوره مبارکه يونس ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
Quran-page-218.mp3
2.5M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه دویست و هجده قرآن کریم، سوره مبارکه يونس با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🌱 ♦️دعای شریفه ذیل برای افزایش و رونق در رزق و روزی و وفور نعمت و ثروتمندی و غنی شدن از مال دنیا میباشد و در  برخی کتب ادعیه از علما این دعای شریف آورده شده، بخصوص که منقول است از امام صادق( ع )🔻  دستورالعمل انجام این دعای شریف بدین شرح است که باید همراه با نیت خالصانه و با تقرب به درگاه الهی و با طهارت و وضو پس از نمازهای واجب حداقل به مدت ٣ روز قرائت نماید دعای شریف ناد علی علیه السلام را و حاجت خود را بخواهد. این دعا ذیل را بخواند: 🌺ﻧﺎﺩ ﻋﻠﻴﺎ ﻣﻈﻬﺮ ﺍﻟﻌﺠﺎﺋﺐ ﺗﺠﺪﻩ ﻋﻮﻧﺎ ﻟﻚ ﻓﻰ ﺍﻟﻨﻮﺍﺋﺐ ﻛﻞ ﻫﻢ ﻭ ﻏﻢ ﺳﻴﻨﺠﻠﻰ ﺑﻮﻟﺎﻳﺘﻚ ﻳﺎ ﻋﻠﻰ ﻳﺎ ﻋﻠﻰ ﻳﺎ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ🌺 🔻و سپس سه مرتبه در انتهای قرائت دعای زیر را بخواند 🔻 🎗ﻳﺎ ﺍﺑﺎ ﺍﻟﻐﻮﺙ ﺍﻏﺜﻨﻰ ﺍﺩﺭﻛﻨﻰ  ﻳﺎ ﻋﻠﻰ ﺍﺩﺭﻛﻨﻰ🎗 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 ۲۱ آذر | قوس ۱۴۰۳ 🗓 ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶ 🗓 11 دسامبر 2024 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام 📆 روزشمار: ▪️4 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️11 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️20 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️21 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ▪️23 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه: یا حَیُّ یا قَیّومُ ای زنده،‌ ای پاینده ❇️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد ❇️ روز به اسم موسی بن جعفر (ع) و علی بن موسی (ع) و محمد بن علی (ع) و علی بن محمد (ع) است. روایت شده در این روز این چهار امام خوانده شود. ذکر روز چهارشنبه می‌شود. 📚 شب : طبق آیه ی ۱۰ سوره می‌باشد. ⛔️ برای و دادن روز مناسبی نیست. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای روز مناسبی است‌. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ⛔️ برای رفتن روز مناسبی نیست. 🔰زمان : از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر. 🔸امروز روز خوبی است. 🔸امروز برای شروع کارها مناسب است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان پسندیده است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد. 🔹کسی که امروز گم شود زود پیدا میشود. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن انجام شود. 🔹برگزاری مجالس عروسی و جاری ساختن صیغه ی عقد، نیکوست. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت بلامانع است. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود، سعادتمند خواهدشد، اگر خدا بخواهد. 🔸رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب است. 🔹امروز ناخن گرفتن خوب نیست. 🔹حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث درد اعضاء میشود. 🔹 امروز،سر تراشیدن، موجب درد است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « پشت » است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹مسیر رجال الغیب میان شرق و جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبَ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🌹   🌹 از حضرت امام صادق علیه السلام مروی است که بعد از نماز صبح به جهت روزی حلال و دفع بلیات و آفات بخوانند :بسم الله الرحمن الرحيم يا رازق المُتَقين يا ذالقُوَة المَتين يا وَلي المومنين يا ديّان يوم الدين يا أرحَمَ الراحِمين يا راحِمَ المَساكين إغفِرلي و أرحَمني و أغنِني مِنَ الفَقر و صَلّي اللّهُ علي مُحَمَّد و آلهِ أجمَعين منبع : کافی ج 2 ص 550 ☜ صبح05:34 طلوع آفتاب07:04 ☜ ظهر11:58 اذان عصر14:33 ☜ آفتاب16:51 اذان مغرب17:11 ☜ عشاء18:02 نیمه‌شب شرعی23:13 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی ۵:۴۸ صبح 🤲 خواندن در زمان میشود.
اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم به خدای کعبه قسم از مردان بی غیرت و زنان بی حیا نمیگذرم.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام به دوستان گروه دلم گرفته گفته با دوستان گروه دردم را بگم ،شوهر من خیلی سرده اصلا به من توجه نمیکنه من دوتا پسر دارم ۲۰ و۹ ساله فقط با پسره دومیم خوبه بگو بخند ،شوخی، حرف میزنه ،پسر بزرگم اصلا یه شهر دیگه درس میخونه زیاد پیش ما نیست ،ولی شوهرم با من اصلا زیاد حرف نمیزنه ،به من اهمیت نمیده ،چیزی میگم بگیر اگه برا خودم باشه باید چند بار تکرار کنم تا بگیره ،ولی برا پسرم یا خودش میگیره ،اگه جایم درد بگیره اصلا نمیگه چته یا بعضی وقتها مسخره میکنه، نمیگه برو دکتر ،یا پول نمیده خودم برم ،الان دوماه دندونم درد میکنه میگم ببر تا دندونم را بکشم میگه تو که خوبی چیزیت نیست حالا بعضی شبهامیبینه از درد دندان خوابن نمیبره بهش میگم اهمیت نمیده،یا اگه بگم لباس میخوام اصلا نمیگیره سالی یا شده دوسالی یه مانتو یاشلوار بگیرم،بهش میگم میگه کجا میخوای بری ،هیچ جا مارا نمیبره همش تو خونه ام ،به خدا دیگه افسردگی گرفتم بهش میگم منم آدمم تو خونه خسته شدم تنهایی آخه پسر کوچیکمم میره مدرسه دیگه تنهام میگه کاش من جای توباشم تو خونه میخوری ومیخوابی ،میگم تو خودت را بزار جای من یک ساعت تو خونه نمی مونه همش یا سر کاره یا اگرم خونه باشه بیشتر با پسر کوچیکم بازی یا حرف میزنه با من زیاد صحبت نمیکنه دیگه خسته شدم از کاراش ،یا اخلاقش ما تو روستا زندگی می‌کنیم، با هیچ کس رابطه نداره چه با فامیلای خودش ،و فامیلهای من ،فقط دوست داره خودش وخودش باشه میگم بریم خونه پدرم نمیره اگرم بخوایم بریم باسروصدا ،خونه برادرام الان ۸ ساله اصلا نرفتم اونا میومدن ولی این بی احترامی می‌کرد و میگفتن شما نمیاد ما هم دیگه نمی‌آیم دیگه نمیان خونمون ،بهش میگم اصلا براش مهم نیست ،کلا با پدر مادر و برادرهای من خیلی بی احترامی میکنه چه بریم چه بیا خونمون باهاشون سرد برخورد میکنه مثل غریبه میشینه بالا خونه مهمون را میزاره پایین خونه میشینه بعد پیش اونا با پسر کوچیکم فقط بازی یا حرف میزنه یا سرش تو گوشی هست که نخواد با آنها حرف بزنه به خدا از کاراش خسته شدم خدا یه خواهر هم بهم نداد که باهاش دردودل کنم سبک بشم ،دیگه تو خونه موندم افسردگی گرفتم اصلا نمیزاره با همسایه ها هم رفت وآمد کنیم ،خیلی خیلی اخلاقش بده تورو خدا دوستان یکم دلداری یا راهنمایی کنید تا دلم آروم بگیره ،اصلا دوست ندارم حتی بیاد خونه یادم رفت اینم بگم اصلا اهل خیانت یا مواد این چیزا نیست ولی خیلی خیلی مغرور دوست نداره کسی از خودش بالاتر باشه یا فقط منم منمش زیاده غرور داره فقط میگه من دیگران نه حتی شده خونه ایی که توروستا داریم را به رخ خیلیا بکشه که من خونه دارم شما مستاجر هستید ،درحالی که همچین وضع مالی نه خوب نه بد متوسط هستیم ،ببخشید طولانی شد 👇👇🌻🌻 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
12.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯افراد همه چیز را عالی می‌خواهند. 🗯کمال گرایان باید شکست را بپذیرند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام خدمت حبیبه خانم واعضای گروه پسرم 17 سالش هست دچار عفونت روده شده هرکار میکنم د
❤️🍃 سلام در مورد اون دختر خانمی که پسر عموش بهش اس میده و قراره بیان خواستگاری . خواستم بهشون بگم اگه جوابت منفی هست قبلش تا نیومدن تو هم بهش پیام بده یا زنگ بزن بگو تو این حرفو زدی ولی من نگفتم جوابم مثبته گفتم هرجور قسمت باشه . ولی حالا که فکرامو کردم میبینم ما مناسب هم نیستیم یا قصد ازدواج ندارم و... و بگو تو خیلی خوبی و ...ولی من شرایط ازدواج با شمارو ندارم به نظرم اینجوری اونم دلش نمیشکنه و ناراحت نمیشه . 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 حلماجان دختری از دیار کریمان ممنونم از دعای قشنگت، انشالله به حاجت دلت برسی و حاج قاسم عزیزم رو زیارت کنی، باورت میشه منه همشهری حاج قاسم هنوز لیاقت نداشتم برم پابوس، بااینکه عاشقانه مبپرستمش اما خب دنیاست و مشغله های بیخودش، انشالله نصیب جفتمون بشه اول زیارت بعدم نی‌نی، درضمن شما هیچ مشکلی ندارین فقط تنها مشکل شما استرس هست، بیخیال باش، رهاکن، فکرنکن، ورزش کن،، پیاده روی کن، موسیقی گوش کن، پنج انگشت و رازیانه وتخم شوید دم کن بخور، پریودی هرگز سردی نخور انشالله حامله میشی، یه ختم صلوات هم برای شهدای بی وارث بردار، ممنونم از دعای قشنگت، منم شمارو دوست دارم، اصلآ خدا منو آفریده برای دوست داشتن بقیه ☺️، 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 قارقور شکم دختری از دیار کریمان عزیزم سردیت شده، اول تا یک هفته دم نوش هل باد و زیره بخور هروعده بعد غذا و پیاده روی نیم ساعت بعد غذا واینکه تا یه مدت غذاهای سرد نخور اگرم خوردین حتما روش دم نوش دارچین زنجبیل و یا هرچیز گرمی که دوست دارین بخورین. حبوبات هم یه شب قبل‌تر خیس کن بعد بپز 🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 متهم شدم به نداشتن لیاقت، دختر تنها وتک و پدر ندارین وشهر غريب باشوهر مهندس دختری از دیار کریمان عزیزم شوهرت وقتی خودزنی میکنه بدون دلش پره، عصابش بابت یه چیزی خرابه که به ته خط رسیده! چرا اینو میگم چون خودم به همین نقطه رسیدم ازوقتی برادرام سرمایم کشیدن بالا ضرر زیادی کردم،پس بدن که ندادن ازوقتی که فهمیدم قرار نیست پولم پس بدن باکوچکترین حرفی بهم میریزم ودلم میخواد خودمو بزنم وحتی خودکشی کنم اما با نهایت فشاری که دارم خودمو کنترل میکنم اما اشکهام بی اختیار تاچند ساعت میریزه، این گفتم که بدونی شوهرت از چیزی به شدت ناراحته وبه نظر من حداقل یک ماه بی تفاوت باش به رفتار بقیه برات مهم نباشه فلانی جواب سلام نداد فلانی اخم کرد و... یکماه آزمایشی کلآ سکوت کن ببین چند درجه رفتار شوهرت تغییر میکنه، عصاب خودتم آرومه، اصلأ همه برن به درک، مهم شوهرته که باید جذبش کنی و کم‌کم آرومش کنی که ازخودزنی دست بکشه وتنها شما میتونی با سکوت ومحبت و بیخیالی به قولی یکماه زندگیتو بگذرون، ببین چی میشه، خدا بزرگه شاید درست شد، باهاش رفیق شو که باهات دردودل کنه شاید سبک شه، شاید اونم ازدست خانوادش به تنگه اما جلو شما مجبوره طرفداری کنه، والا، شمام بودین جلو شوهرتون آبروداری میکردین وطرف خانوادت می‌گرفتین که کم نیارین اگه بعداین مدت تغییری نکرد که انشاالله میکنه، برو مشاوره قبل بچه دارشدن تکلیف خودتو معلوم کن عزیز جان. غصه نخور هممون به یه دردی تواین دنیا گرفتاریم، دنیا همینه 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 آقای 6 ماه عقد شده که برادر وخواهر خانمش بهش بی تفاوت هستن و پدرومادرش فوت شدن دختری از دیار کریمان برادر حالا که وجودشون برا شما وخانم تون مفید نیست، همون بهتر قطع رابطه کنید، بعدم برادرهاش اگر متاهل هستن مطمن باشید که خانم هاشون اجازه نمیدن خرج کنن درسته حق دارین حداقل یه تماس گرفتن ازکجاشون کم میاد شمام برا دل خودت و خانمت که بیش از این شرمنده نشه کلآ قطع رابطه کن یا درحد یه عصرونه برید ودر همین حد دعوت بدین، برا عروسی تونم همینجور درحد عصرونه دعوتشون کن حالا شمارو نمی‌خوان چرا غذای پرسی 400 به خوردشون بدین برادر، شمام فکرکن اونام مثل پدرومادر خانم فوت شدن، اما اگر خانمت دلش خواست ببیندشون جلوشو نگیر گناه داره اونم درحد میان وعده بزار بره گرچه فکرنکنم بخواد ببیندشون، والا برادر برا ماهم همینطوره، کلآ دنیا اینطور شده، شما فکرمیکنی برادرهای من خیلی به فکرم هستن منم مثل خانم شما یتیم هستم دوهفته پیش با شوهرم دعوام شد زنگ زدم گفتم برادر یه سر به من بزن کارت دارم، عمرا نیومد خدا بی‌کسی رو نصیب هیچ کس نکنه خیلی سخته، دوره ای شده نمیشه ازکسی توقع کرد، شمام خودتو عشقه زودتر ازدواج کنید برید زیر یه سقف که خانمت همینقدرم محتاج همچین آدمای نامردی نباشه، درضمن توقع کمک مالی تواین گرونی نباید داشته باشیم این روزا همه زیر بار کرایه خونه وقسط وام و... کمرشون تا شده، یااگرم داشته باشن هم نمیدن زورشون میاد بدن پس بهش فکرنکن براد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 فرشته با بغض لب زدم : شاهین چشمای شاهین سرخ شده بود لب زد : جان شاهین به
❤️🍃 فرشته . تو باید تقاص شاهینو بدی  . میخوام  شاهین زجر کش بشه .  اشکام بی اختیار روی گونم میریختن . شالم رو از روی سرم کشید   خنده ای کرد که با جیغ و حرص روی صورتش چنگ  انداختم . دستامو گرفت و گفت : خفه شو دختره ی ... . با جیغ اسم شاهین رو صدا زدم که  عصبانی شد و دوتا سیلی به صورتم زد .  من گریه میکردم و از ته دل زار میزدم و  کرد مگه  بدبخت تر از منم بود؟ داشتم گریه میکردم که صداش بلند  شد : دیوونم کردی خفه شو دیگه و به سمتم هجوم اورد و اونقدری کتکم زد که بی جون  گوشه زمین افتادم . تا صبح دندونام روی هم میلرزیدنو  اشکام روی صورتم سر میخوردن .  صبح با احساس درد زیادی توی سرم چشمام رو باز گردم  که دیدم ناصر موهام رو گرفته بود و میکشید . اشکام بی اختیار از روی درد جاری شدن . با جیغ گفتم: ولم کن  وحشیییی ناصر بی توجه بهم فحشم میداد . کشون کشون بردم و توی  اشپزخونه انداختم . اونقدری کتکم زد که داشتم از حال  میرفتم . با شنیدن جمله ای که گفت : تف تو روح ننه بابات  با همه وجود نفرینش کردم . چند تا لگد بهم زد و از خونه  رفت و پشت سرشم در رو قفل کرد . با صدای بلند زدم زیر گریه . به زحمت خودمو جمع کردم . همه بدنم کبود بود  درد میکرد . زیر چشمم کبود شده بود . کف سرم خیلی درد میکرد . ولی با یاد اینکه حداقل شاهین زنده میمونه لبخند  کم جونی زدم .  چندماهی گذشت . کتکای هرروز ناصر شده بود یه وعده روزانه برام . دیگه زیر دستش گریه نمیکردم ولی اون عصبانی تر میشد و بدتر میزد . با هیچ کسی رفت و امدی  نداشتم فقط گاهی اوقات وقتی ناصر نبود به شیما زنگ میزدمو باهاش صحبت میکردم . از همه دردام براش میگفتم و پا به پام اشک میریخت . صدای تلفن خونه بلند  شد . گوشی رو برداشتم و جواب دادم : بله؟! صدای غمگین مردی توی گوشم پیچید : فرشته با شنیدن صداش ته دلم خالی شد . بغض بزرگی گلوم رو گرفت : فرشته کجایی؟ حرفی نداشتم که بزنم : اخ فرشته شکستم ، فرشته چرا طلاق گرفتی؟؟ فرشته اون شب ک توی زندان فهمیدم  طلاق گرفتی ، همه وجودم سوخت . فرشته چه غلطی کرردییی بغضم شکست . صداش بلند تر شد و گفت : گریه نکن لعنتی  صدای مامان زینبو زنعمو رو از پشت تلفن میشنیدم .  دنیا روی سرم خراب شد وقتی صدای گریه شاهین رو شنیدم .  تلفن رو قطع کردم و از ته دلم زار زدم . چند روزی گذشت که صدای تلفن رو شنیدم . جواب دادم:  بله؟؟ صدای بابا علی توی گوشم پیچید : فرشته از خونه برو بیرون . فرشته سریع باش با تعجب گفتم : چرا بابا؟؟ داد گفت : شاهین داره میاد اونجا فقط از خونه بیرون برو  فرشتهههه با هول از خونه بیرون زدم . ماشین عمو حسین توی کوچه پیچید . شاهین از ماشین پیاده شد و با یه بطری که حدس زدم بنزین باشه ، به سمتم اومد . متعجب بهش زل زده بودم . که جلوی روم وایساد . با چشمای سرخ و رگ  پیشونیش که متورم شده بود داد زد : به به فرشته خانم  با تعجب نگاهی به بنزین و بعد به شاهین انداختم . زبونم توی دهنم نمیچرخید . در حیاط رو نبسته بودم که منو به سمت حیاط هل داد و خودش هم وارد حیاط خونه شد در بطری رو باز کرد و بنزین رو روی خودش خالی کرد . بقیه بنزین رو هم روی من خالی کرد . از ترس کاری که داشت انجام میداد ، زبونم  بند اومده بود لب زد : فرشته دارم دق میکنم فرشته بی غیرتیم توی محله ورد زبون مردمه . چرا اینکارو کردی؟؟؟؟  من میمردم بهتر بود . لااقل یه ..... رو کشته بودم تا اینجا رو از روی دفترچه خاطرات فرشته و چیزایی که برای شیما گفته بود نوشتم  از اینجا ب بعداز زبان شیما : نفس زنان جلوی اقاجون وارد حیاط خونه ناصر شدم . با دیدن لباسای خیس شاهین و فرشته خشکم زد . شاهین با بغضی که توی صداش بود داد زد : خودمو خودتو راحت میکنم فرشته  شاهین فندک زد و به سمت فرشته گرفتش . فرشته خشک  شده نگاهش میکرد و لبخند نحیفی روی لباش بود با جیغ به سمتش رفتم که مانعش بشم اما دیر شد و  لباسای فرشته شعله ور شد داشتم جیغ میزدم که شاهین خودش رو هم اتش زد . به سمت شلنگ اب رفتم و به سمتشون اب ریختم اما نه تنها  درست نشد بلکه بدترم شد . اقاجون روی زمین افتاده بود و دستش روی قلبش بود . اونقدری جیغ زدم که همسایه  ها توی حیاط ریخت . من فقط ۱۵ سالم بود و نمیدونستم  که باید چیکار کنم . مثل دیوونه ها فقط جیغ میزدم و به جسم فرشته و شاهینی که سوخته بودن زل زده بودم . اون روز فرشته رو از دست دادیم . شاهین هم به کما رفت و بعد از دوهفته فوت کرد . دردشون شد عین یه غده توی دلم . اقاجون سکته کرد و از اون روز به بعد هیچکدوممون صداش رو نشنیدیم . ناصر وقتی اون روز جریان رو فهمید ، پوزخندی به اقا جون زد و گفت : برادرمو گرفتین ، خدا حقمو ازتون گرفت و دوتا  جوونتونو ازتون گرفت .
خدا خیلی بزرگه ولی هنوزم حقه اون کتکایی که فرشته خورده بود رو از ناصر نگرفته . عمه باز برگشت پیش ناصر و  دیگه بعد از اون جریان ندیدیمش . با برگشتن عمه زبون ناصر دوبرابر شد . زندگی ما رو ب اتیش‌کشوند و دوباره زندگیش با عمه درست شد فقط از خدا میخوام که حق همه زجرایی که اون مدت فرشته کشید رو ، از ناصر بگیره  بچه ها این چیزی ک براتون تعریف کردم کاملا واقعیت بوده من و شیما سال هاست که با هم دوستیم . شیما تک ب تک اینا رو با ویس برای من گفته و نصفشونم از روی دفترچه خاطرات فرشته نوشتم پایان✅✅✅ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽