#نکات_خانه_داری 🏠 پاک کردن لکه های مختلف آرایشی اگر شما هم برای پاک کردن لکه های مختلف آرایشی دچار مشکل شده اید، این مقاله را از دست ندهید. آیا تابحال شده که دستتان بلغزد و لباستان را رژ لبی کنید؟ آیا تابحال با فونداسیون یقه‌ی لباستان را لک کرده‌اید؟ یا برس ریمل را روی شلوارتان انداخته‌اید؟ یا رنگ مو را روی بلوزتان پخش کرده‌اید؟ برای از بین بردن لکه، صرفنظر از سطحی که دارید روی آن کار می‌کنید (پوشاک، کفپوش یا مبلمان) باید تشخیص دهید که با چه نوع لکه‌ای طرف هستید. رژلب های روغنی یا مومی، شایع ترین لکه‌ها روی لباس هستند، در حالیکه لاک ناخن و فونداسیون به فاصله‌ی کمی بعد از آنها قرار دارند. برای همه‌ی ما اینگونه اتفاق‌های بد رخ داده است، اما نگران نباشید، می‌توان این خرابکاری‌ها را با محلول‌های ضد لک از بین برد. پاک کردن لکه رژ لب محلول‌های پاک کننده‌ی مختلفی لکه های رژ لب را از بین می‌برند. مواد شوینده‌ی مایع، الکل ایزو پروپیل و آمونیاک، اکثر چربی‌ها را در خود حل می‌کنند. برای استفاده از تمام محلول‌ها، اول تا جایی که می‌توانید لکه‌ی رژ لب را با پارچه‌ی مرطوب تمیز، برطرف کنید، سپس از محلول‌تان استفاده کنید و بعد بر اساس دستورالعمل برچسب لباستان، آنرا بشویید و آبکشی کنید. یادتان باشد که هرگز از آمونیاک روی پشم یا ابریشم استفاده نکنید. اگر در مضیقه هستید، اسپری مو نیز لکه‌های رژ لب را پاک می‌کند. به سادگی آنرا روی لکه اسپری کنید، چند دقیقه صبر کنید و سپس آنرا با یک پارچه‌ی تمیز پاک کنید. پاک کردن لکه ریمل پاک کردن ریمل، کمی سخت‌تر است، بنابراین لکه‌ی این محصول روغنی را با یک حلال روغنی مخصوص، که معمولا در خشکشویی‌های معتبر موجود است، پاک کنید. حلال‌های روغنی، چسبندگی پروتئین‌ها در ریمل را (یعنی چیزهایی که لکه را به پارچه می‌چسبانند) از بین می‌برند. اجازه دهید که حلال، روی لکه خشک شود، سپس محکم برس بکشید و با توجه به نوع پوشاک آنرا بشویید. پاک کردن لکه لاک ناخن پاک کردن لاک ناخن، ساده‌تر از آن است که فکرش را می‌کنید. استون برای لباسها بیش از حد قوی است. اگر بطور تصادفی روی لباسها لاک ریختید، اول اجازه دهید که لاک روی پارچه خشک شود، سپس یک نوار چسب تمیز را روی آن بچسبانید و مانند یک نوار مومی آنرا بکشید. لاک به آسانی کنده می‌شود. پاک کردن لکه مواد آرایشی مایع صورت این مواد، روغنی هستند و بسادگی روی یقه‌های اکثر لباسها می‌نشینند. با صابون‌های مایع و مواد شوینده‌ای که به راحتی این لکه‌ها را حل می‌کنند، می‌توانید چربی را از بین ببرید. با یک پارچه‌ی تمیز مواد رنگی اضافه را پاک کنید. سپس به آرامی پاک کننده‌تان را روی لکه بمالید و ماساژ دهید و ماده‌ی رنگی را از روی لباس بردارید. پاک کردن لکه رنگ مو از آنجا که رنگ مو بسیار قوی است، یکی از سخت ترین لکه‌هایی است که می‌توان آنرا پاک کرد. معمولا مالیدن الکل برای پاک کردن رنگهای با دوام موثر است. همچنین می‌توانید از یک حلال، مانند تربانتین یا مایع‌های سبکتر روی پارچه‌های خاصی استفاده کنید. اما اول تحقیق کنید تا مطمئن شوید برای آن نوع پارچه مناسب است یا نه. نکات پاک کردن لکه مواد آرایشی لکه‌های تازه، راحت تر از لکه‌های خشک شده پاک می‌شوند. بنابراین به محض اینکه لکه‌ای دیدید، دست بکار شوید. هرگز لکه را مالش ندهید، چون فقط باعث می‌شود که به عمق پارچه نفوذ کند. به جای این کار، با یک پارچه به آرامی به لکه ضربه بزنید. از محلول‌های ضد لک، روی پشت پارچه استفاده کنید تا لکه، عمیق تر در پارچه پخش نشود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 #گلنسا بیست سال پیش دقیقا روزی که اون اتفاق افتاد برای همیشه از نیشابور بیرون اومدم هفده سالم بود و زنم توی عقد بود اسمش گلنسا بود و من عاشقش بودم گلنسا چشماش رنگ دریا بود ما تو روستاهای نیشابور زندگی میکردیم گلنسا ۱۵سالش بود که مادرم رفت خواستگاریش چون گفته بودم اگر با گلنسا ازدواج نکنم حتما یه بلایی سر خودم میارم وقتی بهش رسیدم خوشبخت ترین پسر دنیا بودم به گلنسا میگفتم تو باید تو خونم خانومی کنی ،همش چهل روز از عقدمون گذشته بود که یه روز رفتم خونه گلنسا اینا،دلم تنگش بود موقع ظهر بود و همه سر زمین بودن ولی من میدونستم گلنسای من خونس ،موهامو آب زدم دست و رومو شستم و رفتم پشت در خونشون از توی خونه صدایی نمیومد گفتم خب زن عقدیمه دیگه خواهراشم که کوچیکن ،درباز بود بدون گفتن یا الله رفتم داخل که متوجه شدم صدای ناله میاد،دلم گواه بد میداد رفتم پشت خونشون جایی که مرغ و خروسا بودن دیدم گلنسای من از سرش خون جاریه و یه گوشه افتاده و ناله میکنه تا من رسیدم دیدم یکی از دیوار پرید پایین و فرار کرد ،دنبالش دویدم اونقدر دنبالش کردم که از نفس افتادم ولی نتونستم ببینمش یا بهش برسم اشکام بند نمیومد نفهمیدم چی شد که خودمو رسوندم پیش مادر گلنسا اشک چشمام با خاک روی صورتم قاطی شده بود گفتم مادر، گلنسام از دستم رفت مادرش از حال رفت و من راه اومده رو دویدم به سمت خونه ولی قبل از اینکه من برسم برادرش رسیده بود و داشت از گلنسا سوال جواب میکرد ،گلنسا نفسش بالا نمیومد ،گفتم عزیزم بگو اون کیی بود چکارت داشت چی شده جان من بگو من اگر نفهمم دق میکنم به جان تو ولی اون فقط گریه میکرد من طاقت نداشتم ببینم گلنسا به این روز افتاده منم همراهش گریه میکردم شب نفهمیدم چطور برام صبح شد سریع بیرون زدم و رفتم جلو در خونه ی گلنسا اینا جلوی در شلوغ بود همه گریه میکردن و تو سر خودشون میزدن من با تعجب نگاهشون میکردم و نمیفهمیدم چه خبره قلبم میسوخت گفتم نکنه گلنسای منو کشتن یا بلایی سرش اومده سریع رفتم داخل خونه اتاقا رو گشتم و گفتم کو گلنسا؟؟؟ برادرش گفت نیست فرار کرده نگاه به مادرش کرد و گفت من که میدونم تو فراریش دادی به خدا پیداش کنم خودش میدونه خواهر بزرگش که باردار بود یه گوشه ایستاده بود و گریه میکرد از اون خونه که زدم بیرون هر کی منو نگاه میکرد به بغل دستیش میگفت نگاش کن اسماعیل بیچاره رو ،زن جوونش فرار کرده کم کم خبر توی روستا پیچید که گلنسا با خواستگار شهریش فرار کردن رفتن ولی من این حرفارو باور نداشتم و در به در دنبال گلنسا بودم رفتم لب جاده وایسادم و از همه پرس و جو کردم تا اینکه یکی گفت با ماشین گوسفندا صبح رفته شهر فهمیدم پس تنها بوده و خواستگاری در کار نبوده ،خدایا عزیز دلم چی شده.... #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا 💜🍃 با عرض سلام و ادب خدمت شما و اعضای کانال. میخواستن در مورد مادری که جوان ۲۱ساله دارن که با جنس مخالف در ارتباطه، عزیزم میدونم چقدر سخته که فرزنت چنین کارهایی میکنه نفرین نکن جاش دعا کن. امام_سجاد علیه السلام در مناجات با خداوند متعال فرمودند: أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِم‏ مرا در تربیت فرزندانم یاری فرما دعای شماره 25 صحیفه سجادیه در باب فرزندان است که از امام سجاد علیه السلام نقل شده است. حداقل برداشتی که از این دعا می توان کرد این است که پدر و مادر باید برای عاقبت بخیری فرزندانشان دعا بکنند و این دعا کردن از وظایف والدین است صحیفه سجادیه، دعای 25 جایی دیدم خانمی گفتن از این نماز حاجت گرفتن ان شاالله پسرتون توبه کنند و سرباز اقا امان زمان بشوند نماز برای موفقیت و سعادت فرزندان که در مفاتیح الجنان هم اومد روزی دو رکعت نماز به نیت هدایت و سعادت و عاقبت به خیری فرزندان و اگه ی دونه بچه دارن به نیت فرزند بخونن مثل نماز صبح دورکعت در رکعت اول  بعداز حمد سوره قدر و در رکعت دوم بعداز حمد سوره نصر(در شرایطی که شب بخونیم باید  سوره کوثر بخونیم)   را بخوانید بعداز اتمام نماز برای فرزند یا فرزندانتون  دعا کنید به همین سادگی از خواص بی نظیر این نماز بهره مند بشین و دیگه اینکه این پدرو مادر عزیز هر صبح و شب به نیت هدایت فرزندشون دعای یستشیر که در مفاتیح اومده دو بخونن که پیغمبر اکرم ص خیلی سفارش کردن انشاالله تمامی جوانان عزیز ایران در پناه اقا امام زمان باشن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیز ان اعیاد شعبان را به جمیع مومنین و الخصوص امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف تبریک عرض میکنم،سلام دوستان عزیز در پاسخ به دوست عزیزی که راجع به بارداری شون گفتن که میترسن احساس می کنند سنشون زیاده،باید بگم من خودم سال هشتاد و هفت نا خواسته باردار شد م ،سه فرزند داشتم فرزند اولم دانشگاه میرفت و دومی شاغل،و سومی سال آخر دبیرستان خیلییییییییییی ناراحت بودم، از بچه‌ها م خجالت می کشید م،اما به لطف خداوند منان در سن چهل و دو سالگی فرزند چهارم بدنیا آمد الآن از بودنش احساس شوق بسیار دارم و خداوند را شکر گذارم هزار ماشاءالله خیلی با هوش و مؤدب با تشکر فراوان از زحمات شما سرورگرامی امیدوارم لحظات خوشی را در پناه حق سلامت و موفق باشید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 برا اون دختر خانم سیزده ساله. شما مهاجری یا افغانی بهرحال فکر نکنم بهزیستی قبول کنه ولی باز برید سر بزنید. همه که تواین گروه هستن مشهدی نیستن شما یک ایدی یا شماره حسابت تو گرو بزار هرکی درتوانش کمکم کنه میتونی یک سر به امام جماعت جمعه شهری که هستی سربزنید مشکلتون بگید احتمالاکمک کنن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برا اون خانمی که بچهاش ازشیر گرفته گریه می کنه نوزده ماهشه خوب احتمال خیلی زیاد بچت گرسنه اشه. سیر نمیشه. هرچقدر م غذا بدی جای شیر نمی گیره حداقل تا بیست وچهار ماهگی. بهش شیر بده میتونی شیر خشک یا شیر پاستوریزه بهش بدی اون الان برا رشد استخواناش به شیر احتیاج داره ،،زیر مشماشم چک کن ببین قرمزی یا سوختگی نداره اگه از اینا نبود ببرش دکتر. شاید از گوشش باشه درد می کنه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اون خانم ک گفتن دخترشون بغل میخاد منم ۲۰ سالمه چند سال پیش ک تنها بودم میرفتم ب مامانم میگفتم ک بغلم کنه واقعا آرامش میگرفتم ولی مامانم خیلی آدم با محبتی نبود یا بغلم نمی‌کرد یا اگرم بغلم می‌کرد زود از بغلش درم میورد منم دیگ بهش نگفتم ولی خیلی احساس بدی داشتم ولی دیگ ب مامانم نگفتم بغلم کن روغن مار برای همه چی خوبه ب جز مادر زادی باشه البته اصل اصل جای زخم و .. برای حاجت های مهم زیارت عاشورا ب صورت حق شناس 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام اون خانمی ک گفتن پشت گوش بچش مایع جمع شده برو عطاری بهت دارو میده سر باز میکنه همش تخلیه میشه عطاری کار بلد برو یا برو طب سنتی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 باسلام تولد امام‌ حسین وقمر بنی هاشم حضرت ابولفضل واین ماه شعبان راتبریک می گویم تورا به حضرت معصومه من را ازدعای خیرتان محروم نکنید خیلی برای بچه‌ها یم که بیکارهستن التماس دعادارم منتظرم ناامید نکنید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام حبیبه خانم ختم قران گرفتیم برای بی وارثین جزهای ۱.۷.۱۶.۱۹.۲۰مونده اگه میشه بزاریدتوکانال این جزهاروبردارن وتوثوابش سهیم باشن🙏🙏🙏🙏 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام ببخشین برای ادن خانمی که گفتن برای رفع تهمت یا الله یا اعلم را ۳۶۰مرتبه هر روز بگن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 حجة الاسلام شفتي🍃 (اين سيد بزرگوار پيوسته مراقب باري تعالي بود و چيزي او را از حالت حضور و مراقبت باز نمي داشت ، گوشه هاي چشم او از كثرت گريه كردن در مقام تهجّد مجروح شده بود. يكي از نزديكان اين بزرگوار گفته است : با آن مرحوم به يكي از روستاها رفتيم ، شب را در راه گذرانديم . سيّد به من فرمود: نمي خوابي ؟ من رفتم كه بخوابم ، چون سيّد گمان كرد كه من خوابيدم برخاست و مشغول نماز شد، به خدا قسم ديدم بندهاي دوش و اعضايش مي لرزيد به طوري كه كلمات نماز را از شدت حركت فكّين و اعضا مكرّر مي نمود تا آن را صحيح ادا كند. گويند از شدّت حضور قلبي كه در پيشگاه خداوند داشت ، بندهاي دوشش مي لرزيد و به محض اين كه مجلس از مردم خلوت مي شد، اشكش جاري مي گشت ، جاري شدن اشك او مقارن بيرون رفتن آخرين فرد مجلس بود. محدّث قمي مي نويسد: در عبادت و دعا و مناجات با قاضي الحاجات و نوافل و اوراد، حكايات بسيار از آن جناب نقل شده است .) مرحوم تنكابني مي گويد: اين بزرگوار از نيمه شب تا صبح ، به گريه و زاري و تضرّع اشتغال داشت و در صحن كتابخانه اش ، مانند ديوانگان مي گرديد و دعا و مناجات مي خواند و بر سر و سينه مي زد تا صبح ، و چنان صداي گريه او بلند بود كه اگر همسايه ها بيدار مي شدند و مي شنيدند. بالا خره ، از كثرت گريه و زاري ، در اواخر عمر به بيماري (باد فتق ) مبتلا شده بود و پزشكان هر چه معالجه كردند سودي نبخشيد. بناچار، سيد را از گريه منع كردند و گفتند: گريستن بر تو حرام است ؛ زيرا، موجب افزايش باد فتق مي شود. و هنگامي كه سيّد به مسجد مي رفت تا وقتي كه در مجلس حضور داشت ذاكرين منبر نمي رفتند و اگر اتفاقاً در حضور او ذاكري بالاي منبر مي رفت او بر نمي خاست و باز گريه مي كرد. مرحوم تنكابني ، درباره فرزند حجة الاسلام شفتي ، مرحوم آقا سيد اسداللّه نيز چنين مي نگارد: هر شب از نصف شب تا صبح ، در جايي خلوت به دعا و مناجات و گريه و عبادت و نماز اشتغال دارد و در گريستن از خوف خداوند متعال ، مانندي براي او نيست . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 یه سوال دیگه هم داشتم خودم درگیر کیست و توده سینه هستم که دکتر گفته باید هر سه ماه کنترل بشی ، و از طرف دیگه قاعدگی های طولانی مدت که به خاطر کیست و توده سینه نمیتونم قرص های هورمونی برای تنظیم قاعدگی استفاده کنم و همچنین داروهای گیاهی اکثرا برای کیست و توده سینه مضر هست اگر کسی تجربه ای داره ممنون میشم راهنمایی کنه ، التماس دعا از همه ی دوستان اجرتون با خانم فاطمه زهرا. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت همه دوستان لطفاا اگه کسی تجربه داره راهنمایی کنه ممنونم من ی پسر دارم که تازه رفته تو ۱۷ سالگی ولی قدش نسبت به دوستاش خیلی کوتاهه ۱۶۵ سانت ریش و سبیل هم کم درآورده افتادگی سر شونه هم داره میخوام بدونم باید چکار کنم به چه دکتری مراجعه کنم ممنونم از همتون 🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ واینکه خودم سوال داشتم اینکه عزیزم من چندساله پوست سرم خارش داره هردکتر وهرشامپویی که استفاده کردم خوب نشدم الان مادر دوتا دخترم هنوزم پوست سرم میخاره نمیدونم چیکارکنم ،الان چندساله موهام هم خیلی کوتاه کردم بازم خارش داره کم مو هم هستم ممنون ازراهنمایتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به حبیبه خانم و عزیزان گروه . یه سوال داشتم چهار ساله که سرپرست خانوار هستم وعضو کمیته امداد. از اونجایی که زیادهم رسیدگی نمیکنن.بازم منو دهک چهار قرار دادن و میخان منو از عضویت کمیته قطع کنن. چون چندین سال پیش شوهرم میرفت به بنگاه ماشین وماشین معامله میکرد شناسنامه ی منو میبرد و سه تا پراید چندین سال پیش به نام من زد .یکی از صاحب ماشین ها رو امسال پیدا کردم و ماشینو به نامش زدم دوتا دیگشون با اینکه از شهریورتا حالا توقیف پلاک کردم هیچ اثری ازشون نیست ایا راه دیگه یی وجود داره تا بتونم صاحباشون و پیدا کنم. پلیس +۱۰ هم رفتم میگه کار ما نیست راهنمارانندگی هم همین حرف و میزنه. چون پیامک از طرف کجا اومده که کمیته امداد قطع میشی پیام داده سه تا ماشین به نامته و هم این که سه تا بانک حساب دارم. یکی قرض الحسنه که یارانه بگیرم یکی هم بانک ملی که اعتبار داره والا رفتم وام ده ملیونی بهم بده میگه حسابت کار نکرده. خواهش میکنم هرکی میدونه من کجا برم راهنماییم کنه . این پیامک ها اومده واسه ماشین 👈در صورتی که خودرو را واگذار کرده اید وفرایند فک پلاک طی نشده برای خروج آن خودرو از ثبت دارایی ها لازم است اقدام به فک پلاک از مبادی ذیربط نمایید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ ویه سوال دیگه هم دارم این ک من رفتم دکتر زنان بهم گفتم رحمم یکم پایینه من بچه دار هم نشدم و نگران این قضیه هستم میشه بگید درمانی بفیراز عمل داره یان البته دکتر نگفت عمل ولی من نمیخوام اینجوری بمونه،دوم این ک یکی ازمهره های کمرم خیلی درد میکنه میشه بگید باید چکار کنم به روش سنتی ک خوب بشه سومی هم اینکه چند سال پیش پاشنه پام خوردب جاروبرقی محکم ازاون موقع درد میکنه برای راه رفتن خیلی سختمه و هم الان چند روزه احساس میکنم کف پام انگار سر شده من قم هستم اگرمیشه پاسخ بدید امکان دکتر رفتن رو اصلا ندارم ممنون میشم اورزانسی پیاممو بزارید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باسلام خدمت حبیبه خانم وهم گروهی های عزیزم ببخشید دختر من اوایل بهار که میشه آلرژی داره و فقط رودستاش تا آرنجش پر از دانه های ریز قرمز رنگ میشد وبشدت خارش داره هرچی هم چرب میکنم فایده نداره چه دارویی واسه حساسیت یا آلرژی هست که استفاده کنه تا خوب بشه دخترم ۱۰ سالش هست ممنونم از شما عزیزان اگه راهنمایی کنید اجرتون با حضرت زهرا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ برای از بین بردن لکه روی وسایل برقی که سفید هستن چه راه حلی هست و همچنین تمیز و براق شدن کتری استیل #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 با سر و صدایی که از سالن میومد چشم باز کردم.نگاهی به اطراف انداختم.بلند شدم ساعت نزدیک 12بود. از اتاق بیرون رفتم.مامان و خاله تو سالن حرف می زدن گفتم : رفتن ؟ مامان بلند شد :اره فدات شم مادر همه رفتن. -:بابا اینا کجان ؟ -:رفتن بخوابن. کنار خاله نشستم:احوال خاله خانم ؟ -:سلامتی.صحت خواب.خسته بودیا. -:اره بابا.بیدارم می کردین.زشت شد رفتم خوابیدم. مامان گفت : نه.بابات گفت خسته بودی.می دونن دیگه سرت خیلی شلوغه. -:مامان چایی داری تشنم شد. -:هنوز نه.اما سهره الان داشت اماده می کرد.یکم صبر کن اماده بشه. اینم یه شباهت من و سهره بود که قبل از خواب چایی می خوردیم. -:کجا رفتن ؟ مامان کنارم نشست : کیا ؟ -: دخترا دیگه. حاله گفت : سارنج و روشا اتاق روشا هستن. سهره هم رفت بالا الان میاد. رفت بالا ؟ هی هی . چطوری پاشم برم بالا ؟ یکم می تونم باهاش حرف بزنم. یکم این پا و اون پا کردم و بالاخره بلند شدم و رفتم اتاقم.لباسام و عوض کردم و حولم و برداشتم. این بهترین بهونه بود.من عادت داشتم بالا برم حموم.طبقه پایین احساس خفگی می کردم. مامان گفت : میری دوش بگیری ؟ -:اره برم یه دوش بگیرم.خستگیم رفع شه. -:باشه.زود بیا. به سرعت از پله ها بالا رفتم. در و اروم باز کردم تا بابا و عمو بیدار نشن. نگاهی به اتاق انداختم.سهره نبود. یکدفعه نگاهم به سالن افتاد.توی تاریکی سالن.روی کاناپه نشسته بود. چراغ و روشن کردم : اینجا چرا نشستی؟ -:هیچی.هیمنطوری. -:مامان گفت چای دم کردی. -:اره می خوری ؟ -:البته.یه دوش بگیرم میام. -:باشه.پس من میرم پایین. بلند شد.از کنارم که رد میشد.مغزم به کار افتاد.تا کی می خواستم خفه بشم ؟ تا کی می خواستم دوست داشتنم و پنهون کنم ؟ من عاشقش بودم.باید ساکت می موندم.دوسم داشت ؟ الان چیکار باید می کردم ؟ به خودم که اومدم سهره رفته بود و من همونطور وسط سالن ایستاده بودم. نفس عمیقی کشیدم و به طرف حموم رفتم. بازم سکوت.بازم غرور.بازم... با لباس زیر دوش ایستادم و چشمام و بستم. من دوسش داشتم.همیشه دوسش داشتم.بیش از اندازه می خواستمش.حتی بیشتر از خودم. چشمام و باز کردم.نمی تونستم زمان با اون بودن و از دست بدم.سریع دوش گرفتم و بیرون رفتم.چراغا خاموش بود. از کمدم توی این طبقه لباس برداشتم و پوشیدم. جلوی اینه ایستادم تا موهام و خشک کنم. موهای من به قهوه ای مایل به سیاه می زد. موهام و تقریبا با حوله خشک کردم.یه شلوار ورزشی ابی و تیشرت ابی پوشیدم و پایین رفتم. مامان و خاله برای خواب به اتاق مامان رفته بودن. تنها چراغ اتاق روشا و چراغ خوابای سالن روشن بود. چند ضربه به در اتاق روشا زدم :بیام تو ؟ صدای فریاد سارنج بلند شد : نه.نیا. خندیدم و گفتم : من اومدم. صدای داد سارنج بلندتر شد.وارد اتاق شدم. سارنج روی تخت کنار روشا نشسته بود و سهره روی زمین. رو به سارنج گفتم : نمی خوای بخوابی ؟ دیر وقته بچه ها باید زود بخوابن. -:هر وقت تو بخوابی منم می خوابم پسر خاله. #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نامه_های_آسمانی 🕊 حجاب در کلام شهدا❤️ خواهرانم! حجاب شما سنگری است که از خون شهدا پاسداری می‌کندو باید با حجاب خود، مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بکوبید. آیه 59 سوره احزاب است:« یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما» ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است. فرازی از وصیت نامه شهدای لرستان درباره حجاب: شهید محمد لک1:خواهران عزیزم! حجاب کوبنده‌تر از خون من است. در حفظ حجاب خود کوشا باشید. شهید جواد دلفان2 : از خواهرانم می‌خواهم که با حجاب در سنگر مدرسه راه ما را ادامه دهند. شهید محمدحسین سوزنی3 : خواهرم! حجاب خود را حفظ کن، زیرا دشمن از حجاب تو آنقدر می‌ترسد که از مسلسل پاسداران خواهد ترسید. شهید ماشاء‌الله حیدری4 : درود به خواهرانی که حجاب اسلامی، آن ارزنده‌ترین زینت زن را به طور کامل رعایت می‌کنند و با این حرکت شان مشت محکمی بر دهان وابسته‌های آمریکا و روسیه می‌زنند. شهید محمدحسین ساریخانی5: خواهرانم! حجاب شما سنگری است که از خون شهدا پاسداری می‌کندو باید با حجاب خود، مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بکوبید. شهید سعید مرادی مطلق6 : وصیتم به خواهرانم: از شما می‌خواهم حجاب خویش را رعایت نموده، زیرا شما زمانی ارزش دارید که حجاب خویش را رعایت کنید. شهید کریم توکلی7 : ای خواهرانم! می‌خواهم در سنگر حجاب، پشتیبان ولایت فقیه باشید و این را بدانید خواهرم، حجاب تو کوبنده‌تر از خون من است. خونم که بر زمین بریزد تو می‌دانی با حجاب خود، آن را حفاظت کنی که خدایی ناکرده خون من پایمال نشود. شهید امیدعلی درویشی8 : خواهرانم! اول از هر چیز مانند همیشه حجاب خویش را حفظ کنید، زیرا با حجاب خود ضربه سنگینی بر دشمن خواهید زد. این دشمن خوار از بی‌حجابی لذت می‌برد و باعث فریب جوانان عزیز انقلاب می‌شود، پس حجاب خود را حفظ کنید. شهید منصورعلی رستم‌پور9: تو ای مادر و خواهر گرامی و دیگر خواهران، این را بدانید که حجاب شما وقار شماست و وقار شما افتخار ماست. ابرقدرت‌های کثیف از سیاهی چادر شما می‌ترسند، پس بر شماست که حجاب‌تان را حافظ باشید. شهید محمدرضا گودرزی10: خواهران مسلمان! امیدوارم که در حفظ حجاب کوشا باشید. جنگ ما به‌خاطر اسلام است به‌خاطر حجاب است. استکبار جهانی جنگ را به کشور ما تحمیل کرد که باید از طریق نیروی انسانی و مالی و تبلیغی همراه با داشتن ایمانی الهی و قوی جلوی آن‌ها را گرفت. پی نوشت ها: 1. شهید محمد لک | نام پدر: پالانی|تاریخ ومحل تولد:2/3/1342شهرستان خرمشهر |تاریخ و محل شهادت: 4/7/1359خرمشهر 2. شهید جواد دلفان | نام پدر:حاج علی|تاریخ ومحل تولد: 16/5/1342بدرآباد خرم آباد|تاریخ و محل شهادت:20/2/1361خرمشهر 3. شهید محمدحسین سوزنی| نام پدر:ابراهیم|تاریخ ومحل تولد:30/6/1337|تاریخ و محل شهادت:12/2/1361خرمشهر 4. شهید ماشاء‌الله حیدری | نام پدر:محمدحسین|تاریخ ومحل تولد: 17/4/1339شهرستان خرمشهر|تاریخ و محل شهادت: 9/5/1362شیب نیسان 5. شهید محمدحسین ساریخانی| نام پدر:محمدهاشم|تاریخ ومحل تولد:12/1/1347بروجرد|تاریخ و محل شهادت:4/12/1362تنگه چزابه 6. شهید سعید مرادی مطلق | نام پدر:کرم علی|تاریخ ومحل تولد:1/6/1345خرم آباد|تاریخ و محل شهادت:27/6/1364زبیدات 7. شهید کریم توکلی| نام پدر:علی|تاریخ ومحل تولد:1/3/1342الیگودرز|تاریخ و محل شهادت:11/1/1365سلیمانه عراق 8. شهید امیدعلی درویشی| نام پدر:محمدعلی|تاریخ ومحل تولد:2/3/1346روتای چغازال ازنا|تاریخ و محل شهادت:15/11/1365شلمچه 9. شهید منصورعلی رستم‌پور | نام پدر:موسی|تاریخ ومحل تولد:1/7/1342 کوهدشت |تاریخ و محل شهادت:11/1/1365سلیمانیه عراق 10. شهید محمدرضا گودرزی | نام پدر:اسماعیل|تاریخ ومحل تولد:3/7/1344بروجرد|تاریخ و محل شهادت:2/3/1365حاج عمران ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا 💜🍃 با سلام خدمت شما دوستان عزیز در پاسخ به خواهری که گفتند دختر بیست و یک ساله شون دوست دارن بغلشون کنند می خواستم بگم کاش من هم مادرم زنده بود تا شده یکبار هم باتمام وجودم بغلش می کردم چون تو سن بیست سالگی مادرم را از دست دادم خدا شما را برای دخترون نگه داره با تمام وجود بغلش کن اغوش شما بهترین و گرمترین جا برای دخترتون هست عشق مادر و فرزندی عشق بینهایتی هست که هیچ جایگزینی نداره شما هم از این احساس و گرمای دخترتون نهایت لذت را ببر ان شاءالله همیشه محبت و صفا بین تون قرار باشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 با سلام خدمت شما دوستان عزیزم در پاسخ به دوست عزیزم که گفتند سینه دخترتون کمی بزرگ شده عزیزم اصلا جای نگرانی نیست دختر من هم تو این سن کلاس دوم بود می گفت سینه ام درد می کنه و یکیش کمی حالت ورم و کمی برجسته شده بود من هم مثل شما نگران بلوغ زود رس شدم بردمش پیش دکتر زنان اون هم براش سونوگرافی و ازمایش نوشت چون مدرسه می رفت فرصت نکردم انجام بدم بعد یه مدت سرما خورد و پیش پزشک کودکان که اقا بود بردمش ایشون وقتی دفتر چه بیمه را باز کرد دارو بنویسه که برگه هایی که توش ازمایش و سونو گرافی نوشته بود را دید بعد پرسید دخترتون مشکلش چی بود من گفتم اینطوری شده دکتر گفت اصلا نیازی نیست ببری ازمایش و سونو دخترتون مشکلی نداره و این حالت سینه کاملا طبیعی هست از اون موقع الان سه سال گذشته خیلی کم کم سینه اش رشد کرد و اولش خیلی سخت هست و تا جایی می خورد دردش می گرفت و الان دخترم پنجم هست تازه یکم از رو لباس برجستگی سینه اش معلوم میشه ضمنا در اوردن سینه همین طوری هست اول تا مدت طولانی یکیش جوانه میزنه و بعد اون یکی شروع به جوانه زدن میکنه در کل در اوردن سینه به طور کامل دو سه سال زمان میبره اصلا نگران نباش به دخترت هم استرس وارد نکن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام برا دختر خواهر ۱۴سالشون که تشنج داره نگران نباشید با خوردن دارو کنترل میشه دختر منم دوسال دارو خورد و بعدش خوب خوب شد خدارو شکر.ولی باید تو این دوسال تحت نظر دکتر باشن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت همه دوستان. خانمي که فرمودن اگر کسی دامادش حرف یا فیلم زشتی براشون بگه یا بفرسته چکارکنن. عزیزم شما اول به خودش خیلی جدی ومحکم بگو که قصدت از این کار چيه؟وخيلي جدی بهش بفهمون که بار آخرش باشه. وفعلا هم چیزی به دخترت نگو زندگیش به مشکل بر نخوره وبه دامادتم بگو چون جای پسرمی ومنم جای مادرت. ایندفعه ازت گذشت میکنم ولی اگر تکرار بشه جور دیگری باهات برخورد میکنم.وبه دخترم ميگم. ورابطتون رو باهاش سرسنگین تر کنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 و د. مورد سوال خانمی که دنبال پزشک خون می‌گردن اقوام نزدیک بنده هم سرطان خون معز استخوان دارن پروفسور موسوی در تهران بیمارستان شریعتی هستن بسیار مهارت و باتجربه هستن مطب هم دارن خیلی پزشک دلسوزی هستن چند مورد هم شده بیمار نیاز به پیوند داشته ولی با دارو خداراشکر کنترل شدن نزد ایشون برن مطمعن باشید خوب میشن برای سلامتی امام زمان صلوات پروفسور موسوی پزشک خون و انکولوژی هستن اینترنتی هم میتونن از بیمارستان شریعتی نوبت بگیرن یا سوال کنن ادرس مطبشون را بگیرن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که مدفوع در خون دیدن به دکتر جراحی عمومی برن چند پماد میدن خوب میشه ان شاالله..این اشخاص باید چیزهایی بخورن که یبوست نگیرن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام .چیزی که در مورد لباسشویی اتوماتیک هست اب رو روی درجه سرد بزارید لباسها تمیزتر میشوره. التماس دعا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام. خسته نباشید، دختری که دستهاش چروک شده خواهرم اگه دستهای منو ببینی چی میگی اینقدر کارهای کشاورزی کردم دستهام شدن دست مرد تازه دست مردها کوچیک ترن دستای من رگهاشون مشخص چروکیده شدن کاش فقط دستها م بود صورتم هم چروک شده نگران دست نباش دست چیزی نیست خواهری. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#منبر_آسمانی ☀️🍃 . پیغمبر (ص) در وفات فرزندش پیغمبر اکرم (ص) وقتی فرزندش ابراهیم از دنیا رفت، خورشید گرفت. پیغمبر فرمود: هیچ ارتباطی میان این دو نیست. ببینید چهارده قرن پیش، کسی از خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی، سر در نمی آورد. همین که مرگ پسر پیامبر (ص)، ابراهیم واقع شد و خورشید گرفت آن حضرت فوری بالای منبر رفت و فرمود: «إِنَّ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ آیَتَانِ مِنْ آیَاتِ اللهِ یَجْرِیَانِ بِأَمْرِهِ مُطِیعَانِ لَهُ لَا یَنْکَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَ لَا لِحَیَاتِه»؛ خورشید و ماه با مرگ کسی نمی گیرند، او خودش گرفته و فرزند من هم به مرگ خودش از دنیا رفته است. [9] حالا تصادفاً این آقا عمرش تمام بوده و عروسی فرزند شما هم همان زمان بوده است. اکنون زمان اتفاق با هم تناسب پیدا کرده، نه اینکه چون این آقا داماد شما شده، و یا این خانم عروس شما شده است چنین اتفاق افتاده است. مرگ این آقا چه ربطی دارد او عمر خودش را کرده بود و این آقا هم مجلس خودش را داشت. مردم ما خیلی گرفتار این خرافات باطل و غلط هستند. می گفتند انبیاء شوم اند. گاهی پیغمبری نزدیک منطقه ای می آمد اتفاقاً آن سال خشکسالی هم می شد. گاهی پیش می آید آدم به کسی که بدبین است او را سوار می کند و ماشینش پنچر می شود، در حالی که هیچ ارتباطی ندارد که این آقا سوار شده. گفتند: انبیاء «تَطَیَّرْنٰا بِکُمْ» [10] شوم اند. قرآن می فرماید: «وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِي عُنُقِهِ» [11] هر کس سرنوشتش گردن خودش است. در یک جمله: اگر چیزی را دین نگفته، عقل نگفته، منطق و تجربه نگفته، قابل پذیرش نیست. خطرناک ترین نوع خرافات، خرافات دینی – اعتقادی عزیزان من، برادران و خواهران! خطرناک ترین نوع خرافات و خرافه پرستی – خدای نکرده – این است که در حوزۀ روضۀ سیدالشهداء (ع) و در حوزۀ مجالس دینی و مسایل اعتقادی و باورها بیاید، از خودش سلیقه ایجاد کند، خرافه ایجاد کند. مسایلی که تاکنون گفتم در مسایل اجتماعی بود. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله عظمی مرعشی – اعلی الله مقامه الشریف – در کتاب «احقاق الحق» خود، وقتی بحث صوفیه را مطرح می کند می فرماید: «عندی اَنَّ الصُّوفِیةَ مُصِیبةُ الصُّوفِیةَ مِن اَعْظَم الْمَصائِبِ»، نزد من مصیبت صوفیه بزرگ ترین مصیبت بر جهان اسلام بوده است. چرا؟ چون از خودشان سلیقه ایجاد کردند. البته من نمی گویم همۀ فرقه های متصوفه یکی هستند متفاوتند، اما سماء، رقص، خانقاه تراشی در مقابل مسجد و غیره فضیلت تراشی های بی خود در همه است. #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_خانه_داری 🏠 نحوه شستن ژاکتهای کشمیری مرحله اول: در ابتدا یک ماده شوینده مخصوص شستشو با دست بخرید. مرحله دوم: بر طبق دستور العمل شستشوی لباس که در داخل لباس دوخته شده است لگن یا سینک خود را با آب نیم گرم یا خنک پر کنید. در داخل لگن مقدار پیشنهادی مایع شوینده اضافه کنید. مرحله سوم: با دست خود مایع را درون آب تکان دهید تا کف کند. مرحله چهارم: ژاکت را درون آب غوطه ور کنید و به آرامی آن را فشار دهید تا با فشار دادن آن کف ها به داخل آن نفوذ کند. مرحله پنجم: بگذارید بیست دقیقه درون آب خیس خورد. مرحله ششم: لگن را خالی کنید و ژاکت خود را با آب نیم گرم آبکشی کنید و تا کاملا از مایع داخل لگن پاک شود. مرحله هفتم: به آرامی ژاکت را فشار دهید تا آب آن تخلیه شود سپس آن را از طول خود روی یک حوله خشک و تمیز حمام قرار دهید. مرحله هشتم: حوله را لوله کنید و با کف پای خود آن را فشار دهید تا آب اضافی آن خارج شود. مرحله نهم: ژاکت را از حوله خارج کنید و آن را به شکل اصلی خود در آورید. مرحله دهم: ژاکت را روی یک حوله خشک و تمیز پهن کنید و اجازه دهید که با هوای آزاد خشک شود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا 💜🍃 سلام مادری که مایع پشت گوش بچشون جمع میشه و لوزه بزرگ دارن منم پسرم تو چهارسالگی مدام گوش دردهای خیلی بدی میگرفت که پزشک تشخیص دادن بخاطر گرفتگی مجرای گوش هست و باعث کم شنوایی میشه چون در صورت عفونت گوش مجرا بسته است و عفونت پشت گوش جمع میشه و باعث دردهای خیلی بدی میشه با یه عمل نیم ساعته تو دوتا گوشش یک چیزی شبیه دونه تسبیح خیلی ریزی کار گذاشتن به اسم( ویتی) که هم از سوراخش عفونت خارج میشد هم باعث شد مجرای گوشش بسته نشه و به صورت نرمال دربیاد بعد از شش ماه هم به صورت خودبخود از تو گوشش افتادن، خدا رو شکر هم شنواییش کاملا خوب شد هم دیگه گوش درد نمیگیره حتما فرزندتون رو ببرید برای عمل این درد گوش خیلی وحشتناکه و درصورت عدم درمان باعث کم‌شنوایی میشه سختی اون عمل شاید به اندازه یکبار عفونت و درد گوش نباشه. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 با سلام خدمت حبیبه خانم و دوستان گلم خیلی ازتون تشکر میکنم بابت جواب سوالمو که دادین خدا خیر دنیا و اخرت نصیبتون کنه بنده مادر بچه های تشنجی هستم که ژنتیکی هستن عزیزان من خیلی راه ها رفتم خیلی هر دکتری بگین تو تهران و کرج رفتم طب سنتی رفتم الانم کاردرمانی میبرمشون فقط الان سوال من اینه آیا بنظرتون مرکز رویان میتونن با استفاده از خون ناف کاری واس اینجور بچه ها کنن اخه شنیدم واس هر کاری خون ناف به درد میخوره تو رو خدا هرکسی میدونه یا مسیرش اونورا میافته بپرسه خبرم کنه انشاالله هر حاجتی دارین حاجت روا بشین🤲 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی ک میخوان وزن دخترشون بیشتر بشه، پسر منم چهارکیلووزنش کم بود دکترش اول ب مدت دو ماه شربت راسیپ داد وقتی وزنش زیاد نشد شیر خشک سورس جونیور رو تجویز کرد قیمتش زیاد نیست هر قوطی هفتاد و سه تومنه ک کافیه هر شب ی لیوان براش درست کنید هم خوشمزه ست هم تاثیرش چند روزه مشخص میشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم خداقوت خانمی ک گفتن زگیل تناسلی دارن تنها راهش سوزاندن برو دکتر پوست واست با اسید میسوزونه بعد چند روزی با پنبه آغشته ب الکل روی زگیلهای سوخته شده بزن و چند روزی با دامن بدون لباس زیر باش من خودم همه راه‌ها رفتم و خرج کردم فقط بسوزون❤️ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب دوستمون که دکتر غدد برای کودکان در یزد می خواستن دکتر ناصر میر حسینی اگر در گوگل دکتر دکتر سرچ کنند نام دکتر و ادرسشون می آورد براشون 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب دوستمون که خواهرشون وسواس دارند و کمر درد گرفتن .مرزنگوش ( مرزنجوش) بسیار خوبه می توانندچند دقیقه قبل از خاموش کردن غذاهای مایع یا آبگوشت وخورشت یک قاشق مربا خوری به غذاشون اضافه کنند وبخورند .یا مثل بقیه دارو های گیاهی دم بگذارند وبخورند . مطمئن باشند اگر به صورت جدی و پی در پی بخورند خوب می شوند انشالله به اذن خداوند تبارک وتعالی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام حبیبه جان وقت بخیر پاسخ من و ب اون خانمی که میخواد پای فامیلشون قطع بشه اورژانسی بفرستید براش، من تو برنامه انارستان دیدم دکتر حسن اکبری دکتر طب سنتی بیماری و رو که در اثر قند میخواست پاش رو قطع کنه آورده بودن اون آقا گفتن من ب دکتر اکبری مراجعه کردم و ایشون عسلی رو تهیه دیدن و به مدت دوماه پای من تا زانو در عسل بود و رفع شد اون سیاهی و مشکلم بنظرم ایشونم برن پیش دکتر اکبری ارزشش رو داره مطب ایشون تو یبارک هست ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 سلام من میخواستم داستان زندگیمو بگم. از زمانی که یادم میاد ۷ سالگیم بود که پدرم منو مادرمو با خواهر یکسالم میفرستاد گدایی کردن صبح زود بیدار میشدیم با اتوبوس میرفتیم منطقه هایی که وضع بهتری دارن مادرم با چادر و بچه یکساله که پشتش میبست دست منم میگرفت به سختی میرفتیم گدایی. پدرم میگفت باید بچه ها رو ببری که دلشون بسوزه .بابام خودش گدایی نمیکرد چون میگفت کسی به من پول نمیده ولی مامانم چون زن بود میگفت دلشون میسوزه پول میدن .یادمه یکبار انقد برف باریده بود که به سختی تونستیم بریم و اون شب کسی زیاد بهمون کمک نکرد فقط یک ذره غذا بهمون دادن وقتی برگشتیم پدرم به قصد کشت مادرمو میزد میگفت چرا پول نیاوردی و من فقط نگاه میکردمو میلرزیدمو اشک میریختم. یک روز که همینطور سرد بود برف اومده بود بازم نتونستیم پول زیادی ببریم مامانم دیگه خیلی ترسیده بود چون دیر وقت بود باید برمیگشتیم ولی دست خالی. اون شب رفتیم در یک خونه ای وقتی مرده اومد دم در یادمه مامانم افتاد به دست و پاش گریه کرد گفت کمکمون کنه اگه پول نبریم شوهرم میکشتم. اون اقا گفت دلش سوخت برامون و پول و غذا بهمون داد ،وقت رفتن دیدم آروم به مامانم گفت فردا صبح بیا اینجا کارت دارم مادرم گفت برای چی بیام اون اقا گفت مگه پول و غذا نمیخوای ؟ پس هرچی میگم گوش کن و بعدش یه نگاهی بهمون کرد و درو بست فردا صبح رفتیم در خونه ش اقاهه به مامانم گفت بیا تو خونه ولی مادرم ترسید و گفت نه همین جا بگید چکار داشتید اون اقا تا دید مادرم ترسیده،.....👇👇❌🔞 https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c طفلک خانومه😔👆 سنجاقه توی کانالشون✅