#پاسخ_اعضا ❤️
سلام در رابطه با اون عزیزی که گفتن درگیر عشق یه نفر در فضای مجازی شدن...
عزیزم عشقی که تو مجازی اتفاق بیفته اصن به نظرم اسمش عشق نیس....
چون توی مجازی ممکنه طرف مقابل خوده واقعیشو نشون نده و منکر خیلی چیزا بشه.. یه سری دورغا گفته شه و...
پس اصلا اسمش رو نمیشه عشق گذاشت..
یه سوال!؟ خدایی که انققققد به ما لطف داشته.. کلی نعمتای قشنگ داده..رو انقد دوست داریم که به خاطرش خودمونو تو گناه نندازیم...!؟
آبجی جانم اگر که نوجون هستی این حسا زودگذره و کلا نوجونی فک کنم برا عموم این طور بوده.. ممکنه ذهنتو مشغول کنه که در این مواقع میتونی به خدا توکل کنیی❤️
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام
میخواستم یه کمکی به اون خانوم که مشکلات قبل یادش میاد و جوش میزنه
منم خیلی وقتا اینطوری میشم
که ای کاش اون موقع که فلانی حرفی زد چی جواب میدادم
یا فلان وقت چیکار میکردم
من فقط چند بار یه ذکری رو تکرار میکنم
مهم نیست چی باشه
صلوات.لا اله الا الله.یا هر چی خودتون صلاح دیدین
فقط باید اون لحظه ذهنت رو منحرف کنی.
برای من که خیلی خوب بوده.
احتیاج نیس داروی اعصاب بخوری یا مشاور بری و....
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام در خصوص مشکل خانمی که خاطرات گذشتشون باعث ناراحتیشون میشه👇
راهی جالب برای کنار آمدن با خاطرات بد
به هنگام به یاد آمدن خاطرات بد، به جای احساسمان به آن خاطره ، روی جزئیات فیزیکی اتفاق تمرکز کنیم.
به یاد آمدن خاطرات بد، منجر به احساساتی می شود که تحمل آن مشکل است. تحقیق جدیدی، روشی جدید برای مقابله با اثر عذاب آور این نوع خاطرات یافته است. به جای احساس، به جزئیات فیزیکی زمان خاطره فکر کنیم، مثل اینکه در آن زمان چه لباسی پوشیده بودیم، هوا چه طور بود، چه کسانی آنجا بودند و… .
تویه کانال مشاوره بود امیدوارم به دردتون بخوره🙃 لطفاً برای مشکل منم خیلیی دعاکنید ممنونم🌹🙏🌸
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خسته نباشید
در مورد اون دوستمون که میگن حرص میخورن و حرف های گذشته رو با خودشون تکرار میکنن میخواستم بهشون بگم عزیزم اینقدر حرص نخور و سعی کن گذشته رو فراموش کنی و این یادآوری گذشته به همسرتون باعث میشه که همسرتون نسبت بهتون سرد باشه تا میتونین حداقل به ظاهر یا جلوی همسرتون با خانواده ش مهربون باشین این باعث میشه بیشتر بهتون علاقه مند بشه و زندگی بهتری داشته باشین انشاالله
من خودم سختی های زیادی کشیدم و خیلی به خانواده ی همسرم محبت کردم ولی دریغ از ذره ای جبران اینم بگم من ۴ ماه بعد از ازدواج شوهرم شهر دیگه ای سر کار بود برادرشوهرم که کلاس اول راهنمائی بود رو آوردن پیش من برا تحصیل(روستای خودشون مدرسه ی راهنمائی بهشون دور بود) تا زمانی که دوتا برادرشوهرم دانشگاه تموم کردن پیش ما بودن ما هم مستاجر بودیم دریغ از ذره ای مخارج از طرف خانواده ی همسرم یا اینکه مادرشوهرم چندین بار عمل داشتن فقط من بودم که باهاش بودم با اینکه دوتا بچه ی کوچک داشتم
هر بار از خانواده ی همسرم دلگیر میشدم اینا رو به شوهرم میگفتم که من چقدر زحمتشون کشیدم ولی شوهرم خیلی ناراحت میشد برا همین سعی کردم دیگه تکرار نکنم هر اتفاقی هم میفته اصلا به روی همسرم نمیارم الان دیگه خداروشکر هیچ مشکلی هم بینمون پیش نمیاد آرامش بیشتری دارم
عزیزم فقط با خدا دردودل کن و دعای توسل بخون
ببخشید طولانی شد منم مشکلات خیلی خیلی زیادی رو پشت سر گذاشتم ولی الان خداروشکر با توکل به خدا و ائمه تونستم به آرامش برسم
بدون بارون هیچی رشد
نمیکنه
یاد بگیر طوفان های زندگیت
رو شرمنده کنی رفیق
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_پانزدهم حساب کنید عروس تو خیابون مونده... مادرشوهر قهر کرده بره و داماد هم افتاده دنبال مادرش
#قسمت_شانزدهم
اخرش محمد گفت من که میدونم چی گفته صبح حالشو جا میارم...
و پشتش رو کرد به منو خوابید.
ولی از صدای نفسهاش میفهمیدیم که بیداره اونم تا صبح چشم روی هم نذاشته بود.
الان که سالها گذشته پیش خودم فکر میکنم چرا من اینقدر احمق و بی زبون بودم در برابر این زن..
منی که از بچگی از شیطونی و زبون درازم یه محل عاصی بودن چرا جلوی این زن و کاراش لال بودم.
صبح فردا شد و من همچنان اشک میریختم، محمد پاشد و رفت حیاط دسشویی و به من گفت پاشو لباس بپوش بریم
گفتم کجا ؟
بدون اینکه جوابمو بده از در رفت بیرون و رفت تو کوچه یک ربع بعد دیدم با ماشین شوهر خاله م اومد و خالم هم تو ماشینه
گفتم کجا میریم گفت دکتر
برای اولین بار و اخرین بار منو برد دکتر و نمیدونم معجزه بود یا دست دکتر شفا بود که بعد از ۴۰ روز فهمیدم باردارم
کلی شوق و ذوق داشتیم و به این فکر میکردیم حالا که داریم بچه دار میشیم یه فکری برای خونمون بکنیم تو یه اتاق با اون همه اساس یه بچه و سیسمونی بخواد اضافه بشه واقعا سخته
محمد کمر همت بست و یاعلی گفت و خیلی سخت تر و بیشتر کار میکرد تا بتونه خونمون رو تکمیل کنه
۳ ماهه بودم که دامادشون اومد خونمون گفت میخوام زنمو ببرم یه فرصتی میدم اماده بشید برای عروسی و جهاز خریدن
خدایا اخه الان؟؟
خدایا خوشی به ما نیومده؟
تو مدت کوتاهی محمد بیچاره هم باید جهاز میداد
هم خونه خودمو تکمیل میکرد
هم من هزینه های بارداری و زایمان داشتم
واقعا جیگرم برای محمد خون بود ولی کاری از دستم بر نمیومد
با هر مصیبتی بود خونه رو ساختیم و پاشدیم رفتیم شهرستان امار بگیریم برای جهاز
هر بار که شهرستان رفته بودیم چند تکه خریده بودیم که مثلا اگر یک روزی خواست عروس بشه زیاد بهمون فشار نیاد.
اون موقع ۶ ماهه بودم و دریغ از یک ذره ویار تنها ویارم این بود از برنج بدم میومد
وقتی رسیدیم شهرستان زندایی محمد اومد به ما سربزنه و تبریک بگه برای حاملگی من
ازم پرسید که ویارم داری ؟
تا اومدم لب باز کنم جواب بدم
مادرش زودتر از من لب زد
اب انبار که آب نداره قورباغه لازم نداره
منظورش این بود که دروغ میگیم من باردارم و از شانس بدم تو اندامم هم هیچ تغییری نکرده بودم چون خودم کمی تپل بودم اصلا معلوم نمیشد باردارم
اونم باز به متلک ها و کنایه هاش ادامه میداد و دست بردار نبود
نمیخوام از جهاز بگم که هر چیز خریده بودیم بدرد بخور بود رو مادرش برداشته بود و تو این چند ماه استفاده کرده بود
چون میدونست محمد چیزی برای خواهرش کم نمیزاره
زندگی خودشو نو نوار کرده بود و هر چیز احتیاج داشت از جهیزیه برداشته بود
با هزار مصیبت وبدبختی جهازو جور کردیم و منم زایمان به سزارین ختم شد ....
@azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
سلام ایام به کام ❤️ به درخواست اعضا و برای عوض شدن حال و هوای کانال تصمیم گرفتیم روزهای پنجشنبه چال
#چالش_اول ❤️
سلام گفتید خنده دار ترین موصوع عروسی و ترحیم بگید
من شب حنابندون برادرم با ماشینش امد دنبالم آرایشگاه منم سوال نکردم کو شوهرم امدیم خونه بابام مهمانها همه امده بودن
بعد از اون طرف هم شوهرم هم امد اریشگاه دنبال من😄😁
بعد خانم ارایشگر گفت یکی امد عروس برد
شوهرم بر میگردد
برای شب عروسی ارایشگر گفت تا داماد نیاد من عروس تحویل نمیدم
ترسیده بود
😄😁😁
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام
من خیلی بچه مثبت بودم یعنی جرات هر حرفی رو نداشتم تا این حد که فکر میکردم شوهر کلمه زشتیه
ی روز ختم ی بنده خدایی داماد خونه با زنش کار داشت به من گفت برو صداش کن منم رفتم گفتم بابات دم در کارت داره🙈 همه 😳😳 اینجوری شدن
آخه سوم باباش بود😅
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام بخاطر چالش اومدم تا چند تا از اشتباه های فامیلامون وموقع عقد رو بگم.
حدود ۳ماه پیش عقد دختر عمه بنده بود که دختر دایی مم میشه.
خاله من متاسفانه تو همه مجلس ها سری خودشوجلو میندازه سری رفت کله قند رو گرفت گفت من میرم قند رو میسابم نذاشت یکی از دختر ها جوون بره 😨
اونحالا هیچی کله قند رو داشت بر عکس میسابید خلاصه همه فامیلامون داشتن زیر زیرکی بهش میخندید
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹
سلام
این یکی از خنده دار ترین مراسم ترحیم هست 😂
یکی از فامیلامون که فوت کردن تصمیم گرفتن قبل مرگ صداشو ظبط کنن .
روزها گذشت تا اینکه فوت شد .
و موقع مراسم اونو پخش کردن .
اون مرحوم : آهای ! چرا این پتوی سفید رو پیچیدید به من ! 😂
چرا روم خاک میریزن خاک بر سرا 😂🤣
چرا یهو تاریک شد ! 🤣
بعد که سنگ رو گذاشتن صدا رو هم قطع کردن .
توی اون مراسم به جای اینکه همه گریه کنن .
از خنده داشت اشکشون درمیومد 🤣🤣
ممنون که پستش میکنی پیامم رو 💜
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام.مراسم هفتم پدر شوهرم بود برادر شوهرم پشت میکروفون ضمن تعریف از پدر خود یکباره گفت ایشان آن قدر پیش خدا عزیز بود که افنخار این رو داشت که در آغوش من به رحمت خدا برود.ما هم مانده بودیم که بخندبم یا گریه کنیم
❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹❤️❤️❤️
سلام
خنده دار ترین اتفاقی که من توی عروسی به چشم دیدم اونجا بود که وسط رقص خواهرم خواست از زیر دست شوهر خواهرم بچرخه و دستاشونو به هم دادند آبجیم خم شد که بچرخه درست همون لحظه آستینش به تاجش گیر میکنه و گند میخوره به فیلمشان و اون لحظه قیافه مهمونا خیلی دیدنی بود
ولی تو فیلم دختر داییم هست که بادهن باز جلوی دوربین قهقهه میزنه و ما هروقت فیلمشو بعد چند سال میبینیم از خنده ریسه میریم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام در رابطه با چالش امروز
من یک سال پیش روز عروسیم وقتی از آرایشگاه اومدیم هنوز پیاده نشده بودم ماشین عروس آتیش گرفت به زور در ماشینو باز کردن و من پیاده شدم..کل آرایشم خراب شد..
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹❤️❤️❤️
سلام بابت چالش خوبتون پیام دادم من توی ختم یکی ازدوستان شرکت کرده بودم ک موقع خاک سپاری اون مرحوم وقتی میخواستن سنگ وبزارن ک خاک بریزن سنگ ازدستشون افتاد روسرجنازه سرجنازه شکست وزخم شد نمیدونم چی بگم هم خنده داربود هم جالب وهم غصه دار ممنون میشم بزاریدکانال😘
@azsargozashteha💚
#پرسش_اعضا ❤️
سلام وقت بخیر
من از مادرشوهرم متنفرم خیلی دخالت میکنه
قبلا هم به شوهرم تذکر داده بودم که جلوی ننتو بگیر ولی هی پشت گوش انداخت.
یه ماه پیش داشتم خونه تکونی میکردم اومد کمک کنه زد آیینه عقدمو شکست.
منم دیگه روانی شدم هرچی از دهنم دراومد بهش گفتم
و با دسته جارو برقی زدم توی بازوش و از خونه بیرونش کردم.
هربار میاد یه چیزی رو میشکنه.
شوهرم وقتی اومد منو از خونه پرت کرد بیرون😔😔
دلم واسش تنگ شده
باید منم درک کنه
حتی سراغم هم نمیاد.
چطور زندگیمو درست کنم؟
واقعا کار مادرشوهرم بد بود آخه
ایدی ادمین👇🌹
@habibam1399
لطفا پاسخ ها کوتاه باشد🙏🌹
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام وقت بخیر من از مادرشوهرم متنفرم خیلی دخالت میکنه قبلا هم به شوهرم تذکر داده بو
#پاسخ_اعضا ❤️
سلام درپاسخ اون خانمی که از مادر شوهرش متنفره باید بگم که اصلا این ادبیات صحبت کردن در مورد مادر شوهرتون درست نیست
یادتون باشه اگر شوهرتون خوبه... همین مادر شوهرتون بوده که اونو تربیت کرده... در ضمن یه روزگاری خودتم میشه مادر شوهر و عروست همینکارو باهات میکنه... شوهرت کار درستی کرده شمارو بیرون کرده... چجور بخودت اجازه دادی به مادر شوهرت بزنی آخه😱
من خودمم مادر شوهر دارم شاید خیلی وقتام با حرفاش ناراحتم کنه اما بخاطر همسرم کوتاه میام
❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹🌹❤️
سلام خانمی که معتقده مادرشوهرش دخالت میکنه چقدرشمابی ادب وبی شخصیت هستید،ایشون وظیفه ای نداره کمک شمابیادلطف کرده اومده من خودم هم عروسم ولی حتی به خودم اجازه نمیدم حتی به خواهرشوهرهام هم بی احترامی کنم والاشوهرت حق داره همچین زنی تعادل روانی برای زندگی نداره
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در جواب خانومی که مادر شوهرش رو از خونه پرت کرد بیرون
شوهرت خوبت کرد از خونه انداختت بیرون من جاش بودم همین کارو می کردم نکنه انتظار داری حالا با سلام و صلوات بیاد دنبالت. اونم جای مادرت مادرت هم که نه بزرگتر که هست احترامش واجبه خودت اگه پسر داشته باشی و عروست بندازت بیرون چه حالی میشی واقعا برات متاسفم. من چهر سال با مادر شوهرم زندگی مردم وقتی بهش سلام می کردم جوابم بهم نمیداد چون فکر می کرد پسر ته تقاریشو برا خودم بردم اصلا اجازه نداد یه بار پامو بزارم تو آشپزخونه یا در یخچالشو باز کنم😔😔اما من اصلا بهش بی احترامی نکردم متاسفاته وقتی که داشت میمرد و در حال احتضار بود همش یه حرفی می زد هیچکس نمی فهمید به شوهرم با سر اشاره کرد که منو صدا کنه با اشاره بهم فهموند تسبیحشو می خواد گذاشتم تو دستش براش دعا خوندم تا لحظه آخر حواسم بهش بود و خودم رو به قبلش کردم😔😔😔این دنیا ارزش اینو نداره که کسی رو از خودمون ناراحت کنیم چوب خدا صدا نداره با هر دستی که بدی با همون پس می گیری.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام درمورد اون خانوم که مادرشوهرشو با میله جارو برقی زده بود خواستم بگم کار شما صد برابر بدتر بود ایشون ایینه شکست اما شما حرمت
و شخصیت مادرشوهرتو شکوندی میتونی ی آینه
جدیدتر وخوشگل تر بخری اما حرمت اون مادرو چی ....
وبدتر ازاون خودت رو پیش خانواده ی شوهرت بی ارزش کردی ب نظر من با گل و هدیه برو خونه ی مادرشوهرت دستش رو ببوس وازش حلالیت بخواه وشوهرت هم رفتارش طبیعیه
که نیاد دنبالت
خطا از جانب شما بود الانم باید پا بزاری روی غرورت و بری ازشون عذرخواهی کنی
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹❤️❤️
سلام برا خانمی ک مادر شوهرشون رو زدن واز خونه بیرون کردن کارشون هیچ توجیهی نداره خدا ازش بگذره
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
با سلام ❤️❤️❤️درست که مادر شوهر شما کار خوبی نکرد ولی عزیزم به این فکر کن خودت روزی مادر شوهر بشی بقول🙊🙊 مادربزرگم این تخم سفیدو همین مرغ سیاه گذاشته😁😁😁👍برو معذرت خواهی البته فقط بخاطر رضای خدا بقیه اش با خود خدا البته کار شما هم خوب نبوده عزیزدلم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام عزیز هر چقدر مادر شوهر بد نباید دست روی او بلند میکردی مثل مادر خودت اگر میرفت خونه زنداداشت خدایی نکرده چیزی میشکست بهش حق میدادید مادرتون رو بزنه؟به نظر من گل وشیرینی بخر با بزرگترت برو از مادر شوهرت معدرت خواهی کن بخاطر زنگی خودت بگو کنترلم رو از دست دادم اگر شوهرتو دوست داری این کار بکن
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در مورد خانمی که از مادر شوهرش متنفر هست. مادر شوهر شما مادر هست ممکنه حرفی بزنه که شما ناراحت بشید ولی باید احترام نگه دارید و بی احترامی نکنیدکاری که با مادر شوهرت کردی درست نبوده خودت باشی کسی با مادرت این کار را میکرد چیکارش میکردی. پیشنهاد میکنم هدیه ای برای مادر شوهرت بگیری وببری و از دلش در بیاری . خوش به حالت که مادر شوهرت برای خونه تکانی کمکت میکنه.خوبی ها را ببین . آه مادر خیلی بد بیار هست. کسی را سراغ دارم که با مادر شوهرش همین کار را کرد و سعی نکرد از دلش در بیاره آخر دست تو 50سالگی به مریضی بدی دچار شد و به بدترین وضع فوت کرد.این خانم خیلی مومن هم بود و خواهر شهید هم بود .
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خدا قوت راجع به اون خانمی که مادرشوهرشون رو زدن خواستم بگم من با خواندن داستانشون آنقدر حالم بد شد که سردرد شدید شدم واقعا براشون متاسفم من خودم عروس هستم و شاید خیلی از کارهای مادر شوهرم رو نپسندم ولی امکان ندارد کوچکترین بی احترامی به ایشون کنم واقعا کارشون زشت و ناپسندبوده پیرزن بیچاره قصد کمک داشتن خدای من باورم نمیشه کسی همچین کاری کنه اصلا اون بنده خدا بد عالم ولی همینقدر که پسری تربیت کرده که الان سایه سر شماست کافیه که بی احترامی بهش نکنین نه اینکه به تلافی کمک کردن چنین کار زشتی رو انجام بدین سعی کنین خودتون و افکار تون رو درست کنید وگرنه به مشکلات بیشتری خواهید خورد
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_شانزدهم اخرش محمد گفت من که میدونم چی گفته صبح حالشو جا میارم... و پشتش رو کرد به منو خوابید
#قسمت_هفدهم
با هزار مصیبت و بدبختی جهازو جور کردیم و منم زایمانم به سزارین ختم شد و خونه هم تکمیل کرده بودیم که کلی خرجمون شده بود
تو چند ماه باسختی زیاد داشتیم میگذروندیم هرجوری بود اون سال هم گذشت و پسرم داشت کم کم راه میفتاد و ما همچنان اندر خم یک کوچه بودیم و تمام درامد محمد خرج خانواده ش میشد
درسته شغل پردرامدی داشت ولی خواسته های خانواده اش کم نبود و گاهی وقتا هیچ پولی برای مایحتاج ضروری خونه خودمون نداشتیم
روزها میگذشت که یکبار انگار یه تلنگری به من خورده بود
به محمد گفتم محمد الان ۳۳ سالته ۲۵ ساله داری زحمت میکشی و کار میکنی از مال دنیا چی داری؟
الان اگر من قلبم بگیره پول داری منو ببری بیمارستان؟!
گفت راستش بخوای هیچ پولی ندارم ....
گفتم خب بنده خدا تا کی میخوای هرچی درمیاری خرج خانواده ات کنی؟ مگه ما خودمون آینده نداریم؟؟
یه نگاه عمیق بهم انداخت راستش اولش از نگاهش ترسیدم ولی بعد لب زد
از وقتی حمید راه افتاده هروقت جلوم راه میره شرمنده میشم
به خودم میگم یعنی قراره مثل من بشه؟ برای تامین نیازهاش شبانه روز جون بکنه
حالا که فکر میکنم میبینم من درحق تو واین بچه خیلی ظلم کردم
محمد گفت چند روزه خودمم دارم به این موضوع فکر میکنم
اخه تا کی هر چی کار میکنم خرج خانوادم کنم؟!
این شد که اون شب تصمیم جدی گرفت دست و پاشو جمع کنه و به فکر آینده بچه ش باشه
حدود یکسال با پشتکار زیاد کار کرد و فقط به فکر زندگی بود و افتاده بود تو سرش ماشین بخره
تازه یادش افتاده بود که اونم میتونه برای خودش زندگی کنه
عشق ۴۰۵ بود، اون زمان به روزترین ماشین ایران بود و محمد همیشه بلند پرواز بود آرزوهاش بزرگ بود
نمیدونم کار خدا بود یا معجزه بود که اواخر سال ۸۲ ایران خودرو فراخوان زد برای فروش لیزینگی و ما تونسته بودیم کمی پس انداز کنیم و دادیم برای ثبت نام
که ۳ ماهه ماشین بدن بقیه شو قسط بدیم
بماند که ۳ ماه شد ۱۱ ماه و همه میگفتن پولتون خوردن و کلابرداری بوده و از این حرفا
تو این ۱۱ ماه محمد شبانه روز کار میکرد، از اونجایی که خیلی کمتر خانوادشو ساپورت میکرد خیلی اوضاعمون فرق کرده بود خداروشکر زندگی بهتر شده بود
ولی بازم کم وبیش به خانوادش کمک مالی میکرد و مادرش دیگه کم کم با من لج کرده بود و عروس گلش نبودم و از چشم من میدید این قضیه رو.
دی ماه بود یک روز تلفن زنگ خورد من خواب آلود رفتم سراغ گوشی که گفت از ایران خودرو زنگ میزنن و تا ساعت ۲ عصر بریم فلان شعبه ماشینمونو تحویل بگیریم
وای که اون لحظه نمیدونستم چجوری به محمد خبر بدم از بس هول کرده بودم
حساب کنید آدمی که یک عمر کار کرده ولی همیشه آرزو به دل خودش بوده هرچی داشته خرج خانوادش میشده!
گوشی و برداشتم و زنگ زدم به موبایل محمد....
@azsargozashteha💚
#حرف_اعضا ❤️
سلام .در رابطه با اون خانوم هایی ک میگن از مادر شوهرشون بدشون میاد فکر کنید حرف ها و کارای ایشون رو مادر خودتون انجام میدن آیا اون موقع هم میگی از مادرم بدم میاد ؟اونم ی مادره و صلاح زندگی پسرشو میخواد چرا وقتی مادر خودت دخالت میکنه یا چیزی میگه بدتون نمیاد زمین گرده و همه چیز بازتاب رفتار های خودتونه مطمعن باشید مادر شوهر ک شدید عروس شما بدتر از این رفتار میکنه باهاتون منم گاهی با مادر شوهرم لج میوفتادم الان یه ماهه مادر شوهرم فوت کرده حسرت مونده تو دلم ی بار دیگه ببینمش میگم کاش روزی صد بار میزد تو صورتم ولی زنده بود خیلی دلم براش تنگ شده خیلی زن خوبی بود چقدر احمق بودم ک چند بار دلش رو شکستم روز آخر همش ازم حلالیت میخواست با اینکه بدی در حقم نکرده بود تو دستهای خودم جون داد بدترین لحظه ی زندگیم بود فقط دلم میخواد ازم راضی بوده باشه الان میگم کاش بازم برای زندگیم دعا کنه تورو خدا بس کنید این بچه بازی هارو اگ بد رفتار کنید خدا عروس میزاره جلو راه تون از خودتون بد تر آیا اون موقع دوست دارید بخاطر کمک برید خونه پسرتون بعد عروستون با دسته جارو برقی بزنه شمارو ؟شمایی ک این همه واسه بچه تون از جون و دل مایه گذاشتین. این دنیا دوروزه بد هم بود تحمل کنید مهم اون دنیاست ک تمومی نداره این دنیا ارزش دل شکستن نداره قبلا شوهرم باهام خیلی بد رفتاری میکرد الان میگه چون مادرم دوست داشت ازت راضی بود منم دنیارو ب پات می ریزم ادم مگه از زندگیش چی میخواد کاش منم مادر شوهرم زنده بود روزی هزار بار دستهاش رو می بوسیدم الان فقط از خدا میخوام زندگیم خوب باشه بچه های خوب بهم بده لیاقت خوب بودن بده از ادم یا خوبی میمونه یا بدی خواهشا احترام پدر شوهر مادر شوهرتون رو نگه دارید زندگی نامرد تر از اونی هست ک وقت جبران بده .
@azsargozashteha💚
#پرسش_اعضا ❤️
سلام خوبی عزیزم✨
خب امروز میخواسم من از شما درمورد مشکلم کمک بخوام لطفا راهنماییم کنید
من یه مدت بود که با یه پسری حرف میزدم خیلیم همدیگرو دوست داشتیم و قصدمون جدی بود طوری که خانواده هامون هم از علاقه هم دیگه با خبر بودن البته فامیل نیسیم ولی چون خونه هامون تو یه محله هس خانواده هامون همدیگرو میشناسن خب حالا برم سر اصل مطلب من خانوادم جوریه که زیاد مذهبی نیسیم یعنی متوسط لباس میپوشیم مثلا من خودم از نظر لباس مانتو جلو باز میپوشم خب هر کی یه جور عقایدی داره دیگ ولی این اقا خانوادش مذهبیه حدود دو هفته پیش اومد به من گف که من خانوادم اگه تورو با این وضع ببینن قبول نمیکنن باید چادر سرت کنی و فلان راسشو بخواین من خیلی ناراحت شدم چون من خیلی خیلییییی باز هم نمیپوشم همیشه رعایت میکنم ولی از چادر خوشم نمیاد خب دست خودم نیس ایشون هم اومدن درست دست گذاشتن رو نقطه ضعف من و گفتن باید چادر کنی منم قبول نکردم تا اینکه سر این موضوع دعوامون شد و الان دو هفته میشه که از هم جدا شدیم من واقعا دوسش دارم و بهش وابسته شدم خانواده هامون هم در جریانه ولی اون فک میکنه چون من یکم باز میپوشم کلا به عقایدم به همه چیم توهین کرد من خواهرم تو اینستا عکسای خودشو میزاره پست ولی پیجش خصوصیه یعنی فقط فامیلا فالوش کردن بخاطره همون راحته سر اون به من برگشت گف من واقعا نمیدونم شوهر خواهرت چجوری اسم خودشو گذاشته مرد بعدش هم برگشت بهم گف از اول بالا سر تو واینستادن اینجوری شدی یجوری گف که انگار من بی صاحبم یا یتیمم واقعا خیلی ناراحت شدم و سر اون کات کردیم تا اینکه ۳ یا ۴ روز پیش اومد و بهم گف برگرد منم خیلی دوست داشتم برگردم ولی چون از دستش دلخور و ناراحت بودم واس همون گفتم که واقعا از دستت ناراحتم تو دلمو شکوندی و قصدم از این حرفا فقط شنیدن یه ببخشید ساده بود ولی اونقد مغروره که یه ببخشید که نگف هیچ برگشت گف راست میگم دیگ تو خیلی باز میپوشی سر اون خیلی بلا ها میاد سرت و فلان که دوباره دعوامون شد و دیگ جوابمو نداد الان نمیدونم مقصر منم یا اون خیلی دوست دارم برگردم چون واقعا میخوامش ولی از دسش خیلی ناراحتم نمیدونم چیکا کنم توروخدا منو مث خواهرتون بدونین و راهنماییم کنین💔
ایدی ادمین 👇🌹
@habibam1399
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام خوبی عزیزم✨ خب امروز میخواسم من از شما درمورد مشکلم کمک بخوام لطفا راهنماییم کنی
#پاسخ_اعضا ❤️
با سلام درجواب این خانم نظرم اینه اگه هم کفو وتفکرات واعتقادات شما باهم فرق داره این ازدواج به صلاح شما نیست چون شما اول راه این همه باهم مشکل دارین وای به روزی که وارد زندگی هم بشین عزیزم حدود شرعی هر جا ودر هر زمینه رعایت نشه انسان در زندگیش دچار مشکل میشه چون خدا مارو از خودم بهتر میشناسه خیر وصلاح بنده هاشو میدونه متاسفانه عدم رعایت شرعیات تو این زمونه باب شده که خودش عامل همه مشکلات تو همه زمینه هاست چه خانوادگی چا اجتماعی وچه اقتصادی همین نحوه آشنایی مشکل ساز میشه از خدا بخواهید بهترین را نصیبتون میکنه
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام ادمین جان ممنون از کانالتون خیلی کانال خوبیه. خب خواهرم که مانتو جلو باز میپوشی من کاری ندارم که الان اون که ازت انتقاد کرده کی بوده ولی منم جای خواهرت گلم آیا به نظرت این مانتو جلو باز که مد شد اومد تو بازار اصلا درسته یا شلوارای 90یا بستن روسری که همه مو گردن بیرونه والا من مطالعه کردم تو غربشم با هر پوششی نمیزارن دخترا وارد کلاس و دانشگاه بشن معتقدند این پوشش نادرست که زنو بیشتر جلوه بده نمیزاره آقایون هواسشون به درسشونن باشه .کنترل میکنن .چون مرد حس شهوتیش به چشماشه از این گذشته اصلا بحث مذهب نیس بحث این نوع پوشش چه برا مرداچه برا خانما روابط حیوانی رو گسترش میده همین .تو رو خدا به دل نگیرید من خودم 28سالمه ولی من انقد اولا ازدواجم اعصابم خورد میشد از پوشش بعض خانما تو فروشگاه ها مراکز خرید آخه شوهره ما بیچاره ها که نمیتونن کور بشن نبینند که اون که ایستاده دم فروشگاه ناخنا پاشم لاک زده واسه جلب مشتری اون که پشت پیشخوانه ناخنا دستشو لاک زده با ی وضعایی اصلن خیلی ببخشید آدم حالش بد میشه بعدم کسی که مچ و پایین پات رو میبینه تا ...میفهمه چه خبره کسی که مچ دست به بالاتر میبینه تا روی شکمتو خونده چه شکلیه پس نگین پوشش داریم .ببخیش طولانی شد
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
عزیزم حجاب چیزبدی نیست ازاسیب گرگ های جامعه درامانی ازاون ورم اخرتتو میخری ببخشید ها ولی چیه این مانتوهای جلوبازاصلا حجاب ندارن مگه اینکه یه زیرسارافون بلند بپوشید زیرمانتو به نظرم بیشتر فکر کن با یه مشاورمشورت کن بعدا توی زندگی بهت گیرهای الکی نده درضمن پروفایل خواهرت اگه شخصیه این آقا ازکجا دیده
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
با عرض سلام و ادب... خواهر گلی که تقاضای راهنمایی کردن بابت حجابشون...البته من خودم در حدی نمیدونم که راهنما باشم ولی تجربیاتمون تو زندگی اینو میگه....اول اینکه مطمئن هستین از هر لحاظ برای ازدواج با ایشون؟ مرد ایده آل یک زندگی مشترک هستن از هر لحاظ...خانوادتون تاییدش میکنن؟؟خوب اگه مورد تایید هستن از هر لحاظ ...به نظر من ایشون میخوان شما حجاب برتر رو انتخاب کنید،چیز بدی از شما نخواستن.....فقط طرز بیانشون اشتباه بوده و نباید مساعل خانوادگی شما رو پیش بکشن....مساعل خانوادگی خواهرتون به ایشون مربوط نمیشه.....حجاب چیز بدی نیست...قبول کنید مانتوهای الان ۹۹ درصدشون جلو باز هستن ...با یه زیر سارافونی کوتاه....یا شال و روسری که اونم بستگی داره شما چطور سر میکنید که ایشون حساس شدن...اگه ایشون رو واقعا میخواهید حجابتون رو با خدا معامله کنید و کاملش کنید....ولی ایشون هم باید رفتار پخته تر از خودشون نشون بدن...طرز بیانشون رو اصلاح کنن...و هر مسئله ای رو با جنگ و دعوا مطرح نکنن...حجاب شما رو،،، به خاطر خدا و خودشون بخوان نه به خاطر خانواده....
شما هم حجابتون رو به خاطر خودتون و خدا باید اصلاح کنید،،، زیرا با این تفکر اصلاح حجاب برای همسرتون ،،،بدها دل زدگی و اختلاف میاره تو زندگی مشترکتون....برای دین کامل فقط حجاب ملاک نیست.... ایمان واقعی...اخلاق....رفتار....خانواده خوب بهترین ملاک انتخاب همسر برای هر دو طرف....ان شاءالله انتخابتون درست باشه زیرا همسر خوب ...فرزند خوب هم به بار میاره به اینده هم فکر کنید.... ارزوی خوشبختی براتون دارم 🌹
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خدمت اون خانم که گفت با یه آقا آشنا شده مذهبی هست وبه حجاب ایشون ایرادگرفته عزیزم وقتی یه مرد به حجاب ایراد میگیره یعنی غیرت داره دوست داره فقط حریم شخصی خودش باشی واسه خودش باشی ولی یه چیزی عزیزم ایشون اگه خیلی مذهبی هست وحجاب براش مهمه چطوری به شما پیشنهاد دوستی داده وبا شما در ارتباط هست آیا خانوادش این کارو میپسندند بیشتر فکر کنید
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام درجواب خانمی که بانامزدش بهم زده چون ازدوقشرمتفاوت فرهنگی هستن یکی مذهبی ایشون هم دوست دارن به مدباشن یه ضرب المثل هست که میگه جلو ضررازهرجایی بگیری منفعت ماداشتیم که به مشکل خوردن ازهم طلاق گرفتن به نظرمن ایشون پافشاری نکنن بهتر اصلا منت هم نکش بعد یه مدت میتونین فراموشش کنید.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹
سلام ادمین عزیز
در رابطه با دوستی که با پسری رو دوست دارن اما از نظر عقاید باهم مشکل دارن عزیزم شما