eitaa logo
از شهیدان تا رسیدن بخدا
81 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
4هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. گمنام.جزیره مجنون. پیکرش هنوز هم برنگشته است! میگویند وقتی به شهید همت خبر شهادتش را دادند گفت: «با شهادتش کمرم شکست.»💔 محمدرضا، همان جوان نابغه ای بود که برای خیلی هایمان ناشناخته است. سردار ۲۶ ساله‌ای که مسیر خوش عاقبت زندگی‌اش را میان فاصله اسفندماه سال ۳۶ تا ۶۲، ساخت و به شهادت رسید.🌱 حالا سالهای سال از آن روزها میگذرد و او همچنان همان «گمشده مجنون» است که خیلی ها راهشان را با او پیدا میکنند! |برای حفظ اسلام دادید🩸| |برای حفظ اسلام میدهم☝️| از شهیدان تا رسیدن به خدا
ختم صلوات به نیت🔰 💔 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺 مهلت: تا فردا شب ساعت۲۱ از شهیدان تارسیدن به خدا
🔹گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقامهدی است. 🔸آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت....ادامه دادم : قا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا.جارو رو بدین من، آخه چرا شما؟؟؟؟ 🔹خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون اقامهدی رو کشیدم : زن رفتگرمحله، مریض شده بود.. بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه توبری نفرجایگزین نداریم. 🔸رفته بود پیش شهردار و اقامهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش... اشک تو چشام جمع شد هرچی اصرار کردم اقامهدی جارو رو به من، نداد. 🔹خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه. رفتگر آن روز ما، شهید مهدی باکری بود... 📎فرماندهٔ دلاورلشگر ۳۱ عاشورا 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۳/۱/۳۰ میاندوآب ●شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ جزیرهٔ مجنون ، عملیات بدر 🆔ا شهیدان تا رسیدن به خدا
🍃 فرزندانم! خدا را فراموش نکنید همیشه خدا را حاضر و ناظر بدانید. تحصیل و علم در راه خدا و راه اسلام برای خدا را ادامه دهید. از روحانیون و مراجع تقلید جدا نشوید و پیرو آن‌ها باشید هر زمان اگر خدایی نکرده جدا شوید دین و دنیا و آخرت شما تباه خواهد شد. فرازی‌از‌وصیت از شهیدان تا رسیدن به خدا
🌷شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام محمدحسن دهقانی راوی موسسه روایت سیره شهدا تولد : ۱ مرداد ۱٣۵٧ شهادت : ٨ آبان ۱٣٩٧ محل شهادت : سوریه مزار شهید : قم 🌱فرازی از وصیت‌نامه شهید محمدحسن دهقانی همسر فداکار و مهربانم آن‌قدر در حق من لطف، گذشت و ایثار کردی و آن‌قدر از خواسته‌های به‌حق خود گذشتی که تنها جمله‌ای که در برابر این‌همه سختی‌هایی که متحمل شدی می‌توانم بگویم آن است که شرمنده‌ام... بار سنگین زندگی و تربیت فرزندان به دوش شما بود، سختی‌های تنهایی و غربت و ... را عاشقانه تحمل کردی تا من در تحصیل و درس خواندن اذیت نشوم، مرا حلال کن و برایم طلب مغفرت کن. مرا در قم دفن کنید تا در پناه بی‌بی فاطمه معصومه (س) که سال‌ها جیره‌خوارش بوده باشم مقداری تربت سیدالشهدا (ع) و مقداری از تربت شلمچه شهدای بزرگ همراهم بگذارید شاید مشمول شفاعت آن‌ها شوم، همچنین دستمال مشکی اشکم که خدا قبول کند در روضه‌هایم همراهم بوده آن را هم همراه بگذارید. 🕊 قرارگاه عاشقی شهدا ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🌷🌷 آخرین دست نوشته میرزا کوچک‌خان 🌷 افسوس می‌خورم که مردم ایران پس از محو ما خواهند فهمید ما که بوده‌ایم، چه می‌خواستیم و چه کردیم. مردم همه منتظرند روزگاری را ببینند که از جمعیت ما اثری به میان نباشد. پس از آنکه نتایج تلخی از سوء افکار و انتظار خود دیدند، آنوقت دو دست ندامت به سر کوفته، قدر و هویت ما را می‌فهمند.   امروز دشمنان، ما را دزد و غارتگر خطاب می‌کنند، در صورتی که هیچ قدمی جز در راه آسایش مردم و حفاظت مال و جان و ناموس آنها برنداشتیم 🥀 ما هرگونه اتهاماتی را که به ما نسبت می‌دهند، می‌شنویم و حکمیّت را به خداوند قادر و حاکم علی‌الاطلاق واگذار می‌کنیم. 🕊هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز صلوات 🥀 •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• ▪️| @rasa_ar |▪️
🔹روز تشییع جنازه قرار شد پیکر مطهر شهید را اول ببریم منزل پدرش و بعد داخل شهر تشییع کنیم. وقتی آمبولانس جلوی در ایستاد، جمعیت تابوت را روی دست گرفتند و بردند داخل منزل پدرش. 🔸جمعیت گریه و شیون می‌کردند. بعد از چند دقیقه پدر شوهرم با صدای بلند فریاد کشید و همه را ساکت کرد. بعد خطاب به تابوت شهید کرد و گفت: فرهاد من از تو راضی هستم خدا هم از تو راضی باشد برو به امان خدا اما فقط محمدت را فراموش نکن و به او سر بزن! 🔹بعد از مراسم تدفین و نزدیک غروب محمد داخل ماشین خواب بود. هرچه نوازشش می‌کردیم چشمش را باز می‌کرد و باز هم می‌خوابید. بعد از ساعتی از خواب بیدار شد. می‌گفت بابا اومد پیشم، منو بوسید و برام اسباب بازی خرید، پلیس شده بود و تفنگ داشت، باهاش هاپوها رو می‌کشت…. 🔸فرهاد به قولش وفا کرده و آمده بود. یکی از همرزمانش می‌گفت روز آخر در عملیات به من گفت امروز می‌خواهم اینها (دشمن) را مثل سگ بکشم. 🌸 .....🕊🌸 🕊سلام زندگیتان منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 🍃🌷🍃🌷
2.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 💫تعابیر زیبای حاج حسین یکتا در شب‌های بله برون شلمچه از شهید همت ☀️ عاشقی شهدا ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
وقتی شهیدمهدی باکری🌹 فرمانده نام‌آور لشکر ۳۱ عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هر اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش بر روی تریبون نهاد و آنگاه با لحنی آرام جمله‌ای را گفت که همه متاثر شدند. 🔹خاک بر سرت مهدی آدم شده‌ای که بیت‌المال را به زیر پایت انداخته‌اند؟ شادی روح مطهرش بخوانیدالفاتحه مع الصلوات🕊 قرار گاه عاشقی شهدا
شهید"اسماعیل صادقی":خدايا اين آخرين وصيتنامه ام باشد... بخشی از وصیت نامه شهید اسماعیل صادقی : 📌خدايا تو می دانی در وجودم چه می گذرد خدايا تو می دانی دارم منفجر مي شوم. ديگر نمي توانم پرواز ياران به سوي تو را ببينم و خود در اين پرواز شريك نباشم .  🔸خدايا التماس می کنم ديگر خجالت می كشم به شهر برگردم وجلو خانواده شهدا ومفقودين و اسرا و مجروحين ومعلولين سرم را بلند كنم .  🔹خدايا احساس مي كنم اين بار عاشق شده باشم. تا به حال شايد عاشق خوبی نبوده ام، ولي خوب شدم خودت كمكم كن خدايا من عاشقم .  ▪️من درونم شعله ور از عشق توست، كمكم كن تا زنده هستم در جبهه بمانم و به پشت جبهه برنگردم. ▫️خدايا اين سومين وصيتنامه ام است كه دارم مي نويسم . خجالت مي كشم از شهدا. طوری نشود كه باز مجدداً ناگزير بشوم وصيتنامه ای بنويسم.خدايا اين آخرين وصيتنامه ام باشد. 🔹️ قرارگاه عاشقی شهدا
5.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌روایتی از زندگی فرمانده ای که با نظم در کار و لبخند همیشگی بر لبانش شناخته می شد 🔸شهید اسماعیل صادقی، رئیس ستاد لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام که روز ۱ فروردین ۱۳۶۴ بر اثر اصابت ترکش در عملیات بدر به شهادت رسید. 🔹️قرارگاه عاشقی شهدا
شهید آوینی : اسیر زمان شده‌ایم ! مرڪب شهـادت از افـق می آید تا سوار خویش را بہ سفر ابدی ڪربلا ببرد ... 🦋🦋🦋