🔰صیحه آسمانی از علائم قطعی ظهور
ترجمه روایت اول:
"غیبت نعمانی: ابو بصیر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: «هر گاه دیدید آتشی مانند لباس هروی و بزرگ، سه روز یا هفت روز از مشرق طلوع کرد، به خواست خداوند عزوجل منتظر فرج و ظهور دولت آل محمد صلی الله علیه و آله باشید! زیرا خداوند بر همه چیز غالب و حکیم است. »
آنگاه فرمود: «صدای آسمانی فقط در ماه رمضان است، یعنی ماه خدا و آنهم صدای جبرئیل خطاب به این مردم است. »
سپس فرمود: «گوینده ای از آسمان نام قائم علیه السلام را میبرد، به طوری که از مشرق تا مغرب آن را میشنوند؛ هر کس خواب است بیدار میشود، هر کس ایستاده است مینشیند و هر کس که نشسته، از وحشت آن صدا برمی خیزد. خدا رحمت کند کسی را که از آن صدا عبرت میگیرد، زیرا صدای اول، صدای جبرئیل امین است. »
همچنین فرمود: «آن صدا در شب جمعه بیست و سوم ماه رمضان است؛ نسبت به آن شک نکنید، آن را بشنوید و از آن پیروی کنید.
در آخر آن روز، صدای شیطان ملعون به گوش میرسد که میگوید: «آگاه باشید! فلانی (مقصود عثمان است) مظلوم کشته شده است» تا بدین وسیله مردم را به شک بیندازد و در میان آنها فتنه انگیزد. چه بسیار مردم مردد و متحیری که در آن روز به واسطه این شک، به آتش دوزخ درافتند. ولی شما اگر صدای اول را در ماه رمضان شنیدید، شک نکنید که صدای جبرئیل است. علامت آن نیز این است که اسم قائم و پدرش را میبرد، به طوری که دختران پرده نشین نیز آن را میشنوند و پدر و برادر خود را تشویق به بیرون آمدن میکنند. »
و فرمود: «قبل از قیام قائم علیه السلام این دو صدا باید اتفاق بیفتد: صدایی از آسمان که صدای جبرئیل است و صدایی از زمین که صدای ابلیس لعین است که ندا میدهد: «فلانی (یعنی عثمان) مظلوم کشته شده است» و میخواهد این گونه مردم را بفریبد. بر شما باد به پیروی از صدای نخست و مبادا فریفته صدای دوم شوید! »
و نیز فرمود: «قائم قیام نمی کند، مگر گاهی که ترس شدیدی مردم را فرا گیرد؛ زلزلههای پی در پی بیاید؛ مردم در آشوب و بلا و طاعون به سر برند؛ و شمشیر برنده میان عرب کارگر باشد. و اختلاف شدیدی در بین مردم پدید میآید؛ همه درامر دین خود متفرق و حالشان متغیر خواهند شد، تا جایی که آرزومندان از سختی آنچه از مردم سگ صفت میبینند که چگونه یکدیگر را میدرند، صبح و شام انتظار قیام او را میکشند.
آمدن او به هنگامی است که مردم از دیدن ظهور دولت آل محمد صلی الله علیه و آله مأیوس و ناامیدند! خوشا به حال کسی که او را میبیند و از یاران اوست! وای وای بر کسی که دشمنی و مخالفت میکند و از دشمنان اوست! همچنین فرمود: «قائم به امر جدید و کتاب جدید و قضای جدید که بر عرب دشوار است، قیام میکند. کار او جز جنگ و کشتن بی دینان نیست. یکنفر بی دین را در روی زمین باقی نمی گذارد و سرزنش ملامت کنندگان، او را و از تعقیب هدفش باز نمی دارد. »
اضافه فرمود: «هر وقت اولاد فلان با هم اختلاف کردند، موقع فرج است. صبر و بردباری در اختلاف اولاد فلان است. هنگامی که با هم اختلاف کردند، شما منتظر صیحه آسمانی در ماه رمضان باشید که مژده به آمدن قائم میدهد، زیرا خداوند آنچه خواهد، میکند. قائم خروج نمی کند و هنگامی که اولاد فلان با هم اختلاف پیدا کردند. وقتی چنین شد، مردم نیز چشم به دولت آنها میدوزند، از هر طرف گفتگو درمی گیرد و سفیانی خروج میکند. »
[روایت خلاصه شده است]
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔸روایت دوم درباره صیحه:
"غیبت نعمانی: داود بن سرحان می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «آن سالی که در آن صیحه آسمانی شنیده میشود، در ماه رجب پیش از آن، علامتی خواهد بود. » عرض کردم که آن علامت چیست؟ فرمود: «صورتی است که در قبر میتابد و دستی که آشکار است. »
مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنِ الْفَزَارِیِّ عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ وَهْبٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: الْعَامُ الَّذِی فِیهِ الصَّیْحَةُ قَبْلَهُ الْآیَةُ فِی رَجَبٍ قُلْتُ وَ مَا هِیَ قَالَ وَجْهٌ یَطْلُعُ فِی الْقَمَرِ وَ یَدٌ بَارِزَةٌ [۱] .
-. غیبت نعمانی: ۲۵۲ -
----------
[۱]: ۱. هذا هو الصحیح کما فی المصدر ص ۱۳۴ و فی الأصل المطبوع: وجه یطلع فی القبر و یدانیه، و هو تصحیف و هکذا صحف فیه« محمّد بن همام» بمحمّد بن هاشم، راجع ص ۱۶۳ من طبعة الکمبانیّ.
🔸روایت دوم درباره صیحه:
غیبت نعمانی: عبداللَّه بن سنان از امام صادق علیه السلام روایت میکند که فرمود: «صدای آسمانی از امور حتمی است؛ آمدن سفیانی نیز حتمی است؛ کشته شدن مردی پاکدل نیز حتمی است؛ گرفتن خورشید نیز حتمی است. » آنگاه فرمود: «وحشتی در ماه رمضان خواهد بود که هر کس به خواب رفته باشد، بیدار و آنها که بیدارند، هراسان میشوند و دختران از پرده بیرون میآیند. » -. همان -
----------
للنعمانی عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ زِیَادِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ السُّفْیَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ کَفٌ [۲] یَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ قَالَ علیه السلام وَ فَزْعَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تُوقِظُ النَّائِمَ وَ تُفْزِعُ الْیَقْظَانَ وَ تُخْرِجُ الْفَتَاةَ مِنْ خِدْرِهَا.
[۲]: ۲. راجع المصدر ص ۱۳۴ و فی الأصل المطبوع: کسف یطلع، و هو تصحیف.
🔸روایت سوم درباره صیحه:
غیبت نعمانی: عبداللَّه بن ابی یعفور گفت: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: «نابودی فلانی، آمدن سفیانی، کشته شدن مرد پاکدل، فرو رفتن لشکر در زمین و صدا از آسمان را به عنوان علامت در دست خود نگهدار. »عرض کردم: «صدا کدام است؟ همان گوینده است؟ » فرمود: «آری! صاحب الامر به همین صدای آسمانی شناخته میگردد.
[روایت ادامه دارد تا آنجا که راوی نقل می کند:]
عرض کردیم: «آیا پیش از آن یا بعد از آن، اتفاقی روی میدهد؟ » فرمود: «آری، صدایی است که در ماه رمضان شنیده میشود، به طوری که مردم بیدار را به وحشت میاندازد و آنها که در خوابند بیدار میشوند، و دوشیزگان از پردهها بیرون میدوند. » -. غیبت نعمانی: ۲۵۸ -
للنعمانی ابْنُ عُقْدَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُخْتَارٍ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ أَمْسِکْ بِیَدِکَ هَلَاکَ الْفُلَانِیِّ وَ خُرُوجَ السُّفْیَانِیِّ وَ قَتْلَ النَّفْسِ وَ جَیْشَ الْخَسْفِ وَ الصَّوْتَ قُلْتُ وَ مَا الصَّوْتُ هُوَ الْمُنَادِی قَالَ نَعَمْ وَ بِهِ یُعْرَفُ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ [.....] قُلْنَا هَلْ قَبْلَ هَذَا مِنْ شَیْ ءٍ أَوْ بَعْدَهُ فَقَالَ صَیْحَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تُفْزِعُ الْیَقْظَانَ وَ تُوقِظُ النَّائِمَ وَ تُخْرِجُ الْفَتَاةَ مِنْ خِدْرِهَا.
🔸روایت چهارم درباره صیحه
روایت شده است که امام صادق علیه السلام فرمود در شب ۲۳ قائم به نام ندا داده خواهد شد و در روز عاشورا روزی که حسین بن علی به شهادت رسید قیلم خواهد کرد.
الفضل ، عن محمد بن علي الكوفي ، عن وهيب بن حفص ، عن أبي بصير قال : قال أبوعبدالله : إن القائم صلوات الله عليه ينادى باسمه ليلة ثلاث وعشرين ويقوم يوم عاشورا يوم قتل فيه الحسين بن علي .
بحار ج52ص390
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔸روایت پنجم درباره صیحه:
روایت شده است امام صادق علیه السلام فرمودند: اختلاف بنی عباس از حتمیات است و نداء از حتمیات است و خروج قائم نیز از محتومات است.
گفتم: نداء چگونه است؟
فرمود:
در اول روز ندا داده می شود آگاه باشید علی و پیروان او رستگارانند و در آخر روز ندایی خواهد آمد: آگاه باشید عثمان و پیروان او رستگارانند.
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ اخْتِلَافُ بَنِي الْعَبَّاسِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ مِنَ الْمَحْتُومِ قُلْتُ وَ كَيْفَ النِّدَاءُ قَالَ يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَوَّلَ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ عَلِيّاً وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ قَالَ وَ يُنَادِي مُنَادٍ فِي آخِرِ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ عُثْمَانَ وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ
کافی ج8ص310
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰 امیر جهاد با نفس
✏️ رهبر انقلاب: از اوایل انقلاب تا وقت شهادت، حقّاً و انصافاً جز خیر از این مرد [شهید صیادشیرازی] چیزی ندیدیم. آنچه در میدانهای جهاد از او بروز کرد، کارهای بزرگی بود؛ هم در میدان جنگ و هم بیرون از میدان جنگ. چیزی که مهمّ است، این است که یک نفر علاوه بر جنگ با دشمنان، در جهاد با نفس هم پیروز شود. ۱۳۷۸/۲/۱۹
🌷 سالروز شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔰شکایت بردن زینب کبری به حمزه سید الشهدا در کنار قتلگاه
در برخی منابع مانند لهوف، مناقب و بحار پس از گزارش بیرون ریختن بانوان حرم از خیام آورده اند بانوان حرم از ظالمین با سوگند درخواست کردند که آنان را از کنار قتلگاه عبور دهند:
🔸ترجمه نقل بحار که تفاوت اندکی با نقل لهوف دارد چنین است:
«راوی میگوید: به خدا قسم زینب دختر علی علیه السّلام را دیدم که برای حسین ناله و ندبه میکرد و با صدایی حزین و قلبی اندوهناک فریاد میزد: ای جد بزرگوار! صلوات پادشاه آسمان بر تو باد! این حسین تو میباشد که آغشته به خونها است؛ اعضایش قطعه قطعه شده است، و دختران تو اسیر شده اند. شکایت ما به خدا و محمّد مصطفی و علی مرتضی و حمزه سید الشهداء است.
🔸متن لهوف:
و قلن: بحقّ اللّه إلّا ما مررتم بنا على مصرع الحسين عليه السّلام. فلمّا نظر النّسوة إلى القتلى صحن، و ضربن وجوههنّ.
قال: فو اللّه لا أنسى زينب بنت عليّ عليه السّلام تندب الحسين عليه السّلام، و تنادي بصوت حزين و قلب كئيب: يا محمّداه! [فی روایة البحار: وامحمداه] صلّى عليك ملائكة السّماء [فی البحار: ملیک السماء]، هذا حسين مرمّل بالدّماء، [و فی روایة ابن شهر آشوب: صریع بکربلاء] مقطّع الأعضاء [و فی روایة ابن شهر آشوب: مجزوز الراس من القفا] و بناتك سبايا، إلى اللّه المشتكى، و إلى محمّد المصطفى، و إلى عليّ المرتضى، و إلى فاطمة الزّهراء، و إلى حمزة سيّد الشّهداء، يا محمّداه! هذا حسين بالعراء، تسفي عليه الصّبا، قتيل أولاد البغايا، وا حزناه! وا كرباه! اليوم مات جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله، يا أصحاب محمّداه! هؤلاء ذرّيّة المصطفى، يساقون سوق السّبايا.
و في رواية: يا محمّداه! بناتك سبايا و ذرّيّتك مقتّلة، تسفي عليهم ريح الصّبا، و هذا حسين محزور الرّأس من القفا، مسلوب العمامة و الرّداء، بأبي من أضحى عسكره في يوم الاثنين نهبا، بأبي من فسطاطه مقطّع العرى [فی نقل ابن شهر آشوب مقطع بالعرا] ، بأبي من لا غائب فيرتجى [فی نقل ابن شهر آشوب: لا هو غائب فیرجی ولا مریض فیداوی]، و لا جريحفيداوى، بأبي من نفسي له الفداء، بأبي المهموم حتّى قضى، بأبي العطشان حتّى مضى، بأبي من شيبته تقطر بالدّماء، بأبي من جدّه محمّد المصطفى، بأبي من جدّه رسول إله السّماء، بأبي من هو سبط نبيّ الهدى، بأبي محمّد المصطفى، بأبي خديجة الكبرى، بأبي عليّ المرتضى عليه السّلام، بأبي فاطمة الزّهراء سيّدة النّساء، بأبي من ردّت له الشّمس [حتّى] صلّى. [و فی روایة ابن شهر آشوب: أنا الفداء لمن شیبته تقطر بالدماء]
قال الرّاوي: فأبكت و اللّه كلّ عدوّ و صديق. [و فی نقل طبقات ابن سعد: فما بقی صدیق و لا عدو إلا اکب باکیاً] ثمّ إنّ سكينة اعتنقت جسد أبيها الحسين عليه السّلام فاجتمعت عدّة من الأعراب حتّى جرّوها عنه.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰عهد شهادت امیرالمومنین با حمزه سیدالشهدا
امیر مومنان در ضمن روایتی فرمود:
همه حاضرانی که اکنون میبینی و غایبان از اصحاب محمّد صَلی الله علیهِ و آله میدانند که مرگ در نظر من آب گورایی در روزی بسیار گرم برای یک شخص بسیار تشنه است و من به همراه عمویم حمزه، برادرم جعفر و عموزادهام عبیده با خدای عزّوجل و رسول او بر سر کاری پیمان بسته بودیم، که به آن وفا کردیم. اما آنان بر من پیشی گرفتند و من به خواست خدای عزّوجل از کاروان آنها عقب ماندم و خداوند به همین خاطرآیه: «مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُواْ مَا عَاهَدُواْ اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضیَ نحَْبَهُ وَ مِنهُْم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُواْ تَبْدِیلا» -. اجزاب / ۲۳ - {از میان مؤمنان مردانی اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند. برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند} را درباره ما: حمزه، جعفر، عبیده و من نازل فرمود و ای برادر یهود، به خدا سوگند آنکه در انتظار است منم و هرگز عقیده خود را تبدیل نکردهام و هیچ چیز مانع نشد که من در مقابل پسرعفّان سکوت کنم و مرا وادار به خویشتن داری نکرد مگر شناختی که از اخلاق وی داشتم و وی را آزموده بودم که این اخلاق دست از او بر نخواهد داشت تا اینکه دوردستان را به قتل و خلع او فرا خواهد خواند چه رسد به نزدیکان و این کار در حالی اتفاق خواهد افتاد که من گوشه ای اختیار نموده و صبر پیشه کرده بودم تا اینکه آن اتفاق افتاد بی آنکه من درباره او یک کلمه آری یا نه گفته باشم. آن گاه آن قوم نزد من آمدند و خدا میداند که من از قبول خلافت کراهت داشتم چون میدانستم آنان در طمع جمع مال و خوش گذرانی بر روی زمین هستند و نیز آگاه بودند که اینها را نزد من نخواهند یافت و ترک عادت کردن بسیار سخت است و چون نزد من به خواسته خود نرسیدند، به بهانه جویی روی آوردند. سپس رو به یاران خود نموده و فرمود: آیا چنین نبود؟ عرض کردند: بلی یا امیرالمؤمنین!
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰روح مطهر حمزه به بالین امیرالمومنین در هنگام شهادت
وقالَ: #هذا_رَسولُ_اللّهِ صلى الله عليه و آله وعَمّي حَمزَةُ و أخي جَعفَرُ و أصحابُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله وكُلُّهُم يَقولونَ: #عَجِّل_قُدومَكَ_عَلَينا فَإِنّا إلَيكَ مُشتاقونَ، ثُمَأدارَ عَينَيهِ في أهلِ بَيتِهِ كُلِّهِم
و قالَ: #أستَودِعُكُم_اللّهُ_جَميعاً
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
اساس دعوت اسلام در امر به معروف و نهی از منکر با گفتار و رفتار نرم است که فرمود: «قولا له قولا لینا»
اما آیا برخورد با گنهکار صرفا در گفتار نرم و قول لیّن خلاصه می شود یا اینکه «در مواردی» وظیفه آمر به معروف و ناهی از منکر در «برخورد تلخ با گنهکار» است؟
پاسخ به این سوال را در اینجا ببینید:
https://eitaa.com/azsharhebinahayat/157
🔰برخورد تلخ با گنهکار!
صفحه ۱
🔸مقدمه
در زمانه ای هستیم که اگر مومن در قبال یک گنهکار با تلخی و درشتی برخورد کند رسانه ها از همه سو او را مورد سرزنش قرار می دهند و دستورات تربیتی این رسانه ها صرفا به توصیه به نرمش و عطوفت خلاصه می شود. اما آیا دستورات دینی به همین خلاصه می شود یا گاهی اوقات نیاز به تلخی و درشتی و سخنان گزنده است؟
درباره مراتب امر به معروف بحث های فقهی مبسوطی در دوره های اخیر صورت گرفته است. از آنچه گفته شده است اجمالا برداشت می شود که پس از مرتبه اول که همان عدم رضایت قلبی نسبت به گناه است باید با ابراز این کراهت با چهره و غیر آن و بعد از آن برخورد زبانی و احیانا با برخورد فیزیکی جلوی ارتکاب گناه را گرفت.
در چگونگی این مراتب و ترتیب و جزئیات آن بحث هایی شده است اما آنچه در بحث های فقهی غالبا مسلم انگاشته شده است این است که در امر به معروف باید از روش هایی که کمترین مفسده را دارد شروع کرد.
سخن اصلی این نوشته این جاست که آنچه بر طالب این مباحث روشن است این است که در مواردی از امر به معروف دستور به «برخورد تلخ و گزنده با فاعل منکر» داده شده است.
به عبارت دیگر فارغ از اینکه مسلم بدانیم که برخورد با گنهکار باید از مراتب آسان تر شروع شود باید دانست که امر به معروف به اینجا ختم نمی شود بلکه در مواردی آمر به معروف باید درشتی و تلخی نشان دهد که این البته مطلبی کاملا طبیعی و عقلایی است. یعنی در تمام نظام های دنیا برای برقراری قانون گاهی تلخی و درشتی می کنند.
تاکید بلیغ می شود که این نوشته درپی بحث فقهی کامل و تبیین چگونگی مراتب امر به معروف نیست بلکه صرفا در پی اثبات لزوم برخورد تلخ در «پاره ای از موارد» است نه «همه موارد» که تبیین دقیق آن نیازمند بحث اجتهادی و جمع بین روایات است.
برای رعایت اختصار در این باره به روایاتی اشاره می شود و پس از آن متن روایات آورده می شود.
🔸نکته اول: روایاتی درباره برخورد تلخ با گنهکار:
مرحوم شیخ حر عاملی بابی در وسائل دارند به نام «باب وجوب ترک ارتباط با گنهکار و دست اندازی به هر راه ممکن برای از بین بردن آن» (۱) که در ذیل آن روایاتی نقل شده است:
۱. در روایتی حضرت دستور به «قطع ارتباط با گنهکار»(۲) می دهند.
۲. در روایت دیگر می فرماید «چرا گنهکار را اذیت نمی کنید تا گناه را ترک کند؟»(۳)
۳. در جای دیگر نقل می کند که علت ملعون بودن بنی اسرائیل این بود که آنان «در چهره اهل معصیت لبخند می زدند و با آنان انس می گرفتند.»(۴)
۴. در روایت دیگر دستور می دهد به گنهکار بگویید که «آهای! یا از ما جدا شو و کناره بگیر! یا دست از گناهت بردار!»(۵)
۵. طبعا اندازه درشتی و تلخی با گنهکار بسته به بزرگی گناه دارد چنانکه درباره اهل شک و بدعت فرموده اند:« از آنان ابراز برائت کنید» و حتی دستور به «سب» و «بدگویی» از آنان داده شده است تا مردم از آنان پیروی نکنند.(۶)
۶. مرحوم صاحب وسائل باب دیگری باز کرده اند به نام «باب وجوب آشکار کردن کراهت از گناه و وجوب روی گرداندن از گنهکار» (۷)
در این باب روایتی دارد که امیر المومنین نقل می فرماید که رسول خدا به ما دستور دادند «که با اهل معاصی با چهره عبوس برخورد کنیم»(۸)
همچنین حضرت امیر در روایت دیگری این برخورد با چهره عبوس با گنهکار را کمترین مرتبه نهی از منکر دانسته اند.(۹)
۷. در روایت دیگری امام صادق (ع) کلامی به این مضمون می فرمایند که علت دستور به عذاب یکی از اهل عبادت این بود که «او هرگز به خاطر خدا و خشم از گناه چهره درهم نکشید.» (۱۰)
🔸نکته دوم: روایات دستور به نهی از منکر و تغییر گناه
خواننده گرامی به این نکته مهم توجه بفرماید که روایات بخش گذشته بخشی از روایات است که خصوصا به نکته مورد بحث توجه داده اند و الا دستورات دیگری نیز هست که به اصطلاح علم «اصول فقه» با «عموم» یا «اطلاق» خود شامل وجوب برخوردهای تلخ با گنهکار می شوند.
دو دسته مهم این ادله در ذیل می آید:
۱. ادله ای که به طور مطلق دستور به نهی از منکر داده اند و فقیهان بزرگ فرموده اند که مقصود از «نهی از منکر» صرفا «دستور زبانی» نیست بلکه به معنای «جلوگیری» از گناه است (۱۱) و این دستور به جلوگیری با اطلاق خود شامل برخورد تلخ با گنهکار نیز می شود.
۲. دسته دوم روایاتی است که با واژه «تغییر» وارد شده اند. یعنی دستور داده اند که کسی که شاهد گناه است وظیفه دارد گناه را تغییر دهد یعنی از آن جلوگیری کند. (۱۲)
این دستور هم راهکارهایی دارد و مسلما «یکی» از آن راهکارها برخورد تلخ با گناهکار است.
آنچه گفته شد دستوراتی است که دلالت آن برای تکلیف به عموم مومنین واضح است.
ادامه در پیام بعد
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
ادامه نوشته بالا
صفحه ۲
روایات دیگری نیز وجود دارد که در آن دستور به جلوگیری قهری از گناه وجود دارد با تعبیری مانند «نهی از منکر با دست [کنایه از قدرت]» (۱۳) یا دستور به «جهاد» در مقابل گناه (۱۴) و ... که طبق فتوای رهبر انقلاب این دستورات (مربوط به برخورد فیزیکی) در زمان برقراری حکومت اسلامی به عهده حکومت اسلامی است.
البته پرواضح است که تمام آنچه گفته شد مشروط به این است که در پی این برخورد ها مفسده بزرگتری حاصل نشود.
کسی که به چشم انصاف در سیره اولیاء خدا پژوهش کند مواردی را می یابد که اولیاء خدا نیز گاهی با تلخی و محکمی نهی از منکر می کردند این حتی مخصوص به گناه نیز نمی شد بلکه گاهی به جهت تربیت مخاطب در موارد دیگر نیز با جدیت و درشتی سخن می گفتند. اما نگاه سطحی و شبه اسلام رحمانی نضج گرفته در نزد برخی باعث شده است که به تعبیر اهالی رشته خبرنگاری «دروازه بانی خبر» صورت گیرد و صرف برخورد های نرم اولیا شنیده شود اما سخنی از برخوردهای تلخ با خطاکار به میان نیاید.
🔸نکته سوم: فتوای رهبر انقلاب درباره سب
در پایگاه رهبر معظم انقلاب یکی از موارد استثناء از حرمت دشنام، دشنام به کسی دانسته شده است که آشکارا گناه می کند و فرموده اند: «اهانت و دشنام دادن متجاهر به فسق، در همان فسقی که به آن تجاهر میکند؛ به شرطی که به قصد نهی از منکر باشد؛ یعنی دشنام میدهد تا به این وسیله او را از آن منکر باز دارد.»
در عین حال در همان نکته تصریح شده است که اگر این دشنام اثر عکس بگذارد یعنی باعث مظلوم نمایی گنهکار شود «حرام» خواهد بود.(۱۵)
🔸نکته چهارم: تاثیر چگونگی گناه در چگونگی برخورد آمر به معروف
در اینجا آنچه بسیار قابل تامل است توجه به مراتب اهل گناه است:
گناه حالت های مختلفی دارد:
کسی که یک بار گناهی را انجام می دهد با کسی که اصرار می کند، کسی که در خفا گناه می کند یا آشکارا، کسی که به علت غلبه انگیزه های شهوانی و غضبی گناه می کند و کسی که به جهت مخالفت با خدا و ولی خدا و حکومت اسلامی و هم جهت با تبلیغات دشمن گناه می کند اینان با یکدیگر متفاوت اند.
🔸نکته پنجم: تاثیر شرایط آمر به معروف در چگونگی برخورد
همچنین تفاوت می کند که آمر به معروف در چه جایگاهی باشد آیا مراتب آسان را گذرانده است یا خیر؟ به عنوان مثال دستور به قول لین در خطاب به حضرت موسی (علیه السلام) که مربوط به مراحل شروع دعوت است نمی تواند در تعارض با دستورات یاد شده در بالا باشد. زیرا گاهی آمر مرتبه قول لین را گذرانده است و این مرتبه اثر لازم را نگذاشته است.
باز تفاوت می کند که در همان وهله اول آمر به معروف ببیند آیا برخورد نرم اثرگذار است یا خیر؟ اگر فرضا تشخیص دهد برخورد نرم اثر گذار نیست آیا باز مکلف به شروع از مرتبه آسان است؟ و قس علی هذا ... .
در نتیجه در بحث روز جامعه ما یعنی «گناه کشف حجاب» باید توجه کرد که کشف حجاب کننده چه بسا «اصرار برگناه» دارد، این گناه یک «گناه علنی» است و چه بسا در «برخی» موارد «جهت گیری بر خلاف خدا و حکومت اسلام» و «همراهی با جریان رسانه ای دشمن» است، و این تفاوت ها چه بسا موجب تفاوت برخورد آمر و ناهی شود.
پس در مواجهه با آمر به معروف باید دید آیا آمر به معروف در چه مرتبه ای تلخی و تندی نشان داده است و آیا در آن مورد اصلا برخورد نرم اثری می داشته است یا خیر؟
🔶نکته ششم: محبت به گنهکار یا دشمنی با او؟
نکته دیگری که قابل بررسی است بحث محبت یا بغض گنهکار است که روایات مختلفی در این باب وارد شده است.
🔹روایات لزوم محبت به گناهکار شیعه
برخی روایات تصریح به لزوم محبت به شیعه فاسق دارند که «دوستدار اهل بیت را دوست بدار حتی اگر فاسق و اهل فحشاء باشد»(۱۶) و همچنین فرموده اند: اختلاف درجات ایمان در بین شما نباید موجب ابراز برائت شما از یکدیگر باشد پس «از یکدیگر برائت مجویید»(۱۷)
🔹روایات دستوردهنده به بغض گنهکار
از طرف دیگر دستور به لزوم عدم محبت به گناهکار داده اند و فرموده اند:«هرکه گنهکار را دوست بدارد خود گنهکار است و هر که بنده مطیع خدا را دوست بدارد خود مطیع خدا است.»(۱۸)
همچنین فرموده اند: «به قلب خود رجوع کن که اگر اهل گناه را دوست می دارد در تو خیری نیست.»(۱۹)
مرحوم صاحب وسائل بابی در وسائل بازکرده است به نام «باب وجوب دوست داشتن بنده مطیع و بغض گنهکار»(۲۰)
ادامه در پیام بعد👇
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
منابع:
۱ وسائل الشيعة ؛ ج16 ؛ ص144 بَابُ وُجُوبِ هَجْرِ فَاعِلِ الْمُنْكَرِ وَ التَّوَصُّلِ إِلَى إِزَالَتِهِ بِكُلِّ وَجْهٍ مُمْكِن
۲ الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج8 ؛ ص162 سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ خَطَّابِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ: لَقِيَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِي طَرِيقِ الْمَدِينَةِ فَقَالَ مَنْ ذَا أَ حَارِثٌ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ أَمَا لَأَحْمِلَنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِكُمْ عَلَى عُلَمَائِكُمْ ثُمَّ مَضَى فَأَتَيْتُهُ فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَيْهِ فَدَخَلْتُ فَقُلْتُ لَقِيتَنِي فَقُلْتَ لَأَحْمِلَنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِكُمْ عَلَى عُلَمَائِكُمْ فَدَخَلَنِي مِنْ ذَلِكَ أَمْرٌ عَظِيمٌ فَقَالَ نَعَمْ مَا يَمْنَعُكُمْ إِذَا بَلَغَكُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْكُمْ مَا تَكْرَهُونَ وَ مَا يَدْخُلُ عَلَيْنَا بِهِ الْأَذَى أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تُعَذِّلُوهُ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِيغاً فَقُلْتُ [لَهُ] جُعِلْتُ فِدَاكَ إِذاً لَا يُطِيعُونَّا وَ لَا يَقْبَلُونَ مِنَّا فَقَالَ اهْجُرُوهُمْ وَ اجْتَنِبُوا مَجَالِسَهُم
۳ وسائل الشيعة ؛ ج16 ؛ ص145 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع لِقَوْمٍ مِنْ أَصْحَابِهِ إِنَّهُ قَدْ حَقَّ لِي أَنْ آخُذَ الْبَرِيءَ مِنْكُمْ بِالسَّقِيمِ وَ كَيْفَ لَا يَحِقُّ لِي ذَلِكَ وَ أَنْتُمْ يَبْلُغُكُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْكُمُ الْقَبِيحُ فَلَا تُنْكِرُونَ عَلَيْهِ وَ لَا تَهْجُرُونَهُ وَ لَا تُؤْذُونَهُ حَتَّى يَتْرُكَ. وَ رَوَاهُ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ أَيْضاً مُرْسَلًا
۴. تفسير العياشي ؛ ج1 ؛ ص335 عن محمد بن الهيثم التميمي عن أبي عبد الله ع في قوله: «كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ- لَبِئْسَ ما كانُوا يَفْعَلُونَ» قال: أما إنهم لم يكونوا يدخلون مداخلهم- و لا يجلسون مجالسهم- و لكن كانوا إذا لقوهم ضحكوا في وجوههم و آنسوا بهم
۵. وسائل الشيعة ؛ ج16 ؛ ص145 وَ فِي الْمَجَالِسِ وَ الْأَخْبَارِ بِالْإِسْنَادِ الْآتِي «6» عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَوْ أَنَّكُمْ إِذَا بَلَغَكُمْ عَنِ الرَّجُلِ شَيْءٌ تَمَشَّيْتُمْ إِلَيْهِ فَقُلْتُمْ يَا هَذَا إِمَّا أَنْ تَعْتَزِلَنَا وَ تَجْتَنِبَنَا وَ إِمَّا أَنْ تَكُفَّ عَنْ هَذَا فَإِنْ فَعَلَ وَ إِلَّا فَاجْتَنِبُوهُ.
۶. الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج2 ؛ ص375 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِيهِمْ وَ الْوَقِيعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ كَيْلَا يَطْمَعُوا فِي الْفَسَادِ فِي الْإِسْلَامِ وَ يَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا يَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ يَكْتُبِ اللَّهُ لَكُمْ بِذَلِكَ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعْ لَكُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِي الْآخِرَةِ.
۷.وسائل الشيعة - ط الإسلامية نویسنده : الشيخ حرّ العاملي جلد : 11 صفحه : 413
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
ادامه پاورقی پیام قبلی
۸. همان، وجوب اظهار الكراهة للمنكر، والاعراض عن فاعله
[1] محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال أمير المؤمنين عليه السلام: أمرنا رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أن نلقى أهل المعاصي بوجوه مكفهرة. ورواه الشيخ بإسناده عن محمد بن يعقوب إلا أنه قال: قال أمير المؤمنين عليه السلام: أدنى الانكار أن تلقى أهل المعاصي بوجوه مكفهرة.
۹. همان
۱۰. وعن محمد بن يحيى، عن الحسين، عن علي بن مهزيار، عن النضر بن سويد، عن درست، عن بعض أصحابه، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إن الله بعث ملكين إلى أهل مدينةليقلباها " على أهلها " فلما انتهيا إلى المدينة فوجدا فيها رجلا يدعو ويتضرع " إلى أن قال: " فعاد أحدهما إلى الله، فقال: يا رب إني انتهيت إلى المدينة فوجدت عبدك فلانا يدعوك ويتضرع إليك فقال: امض لما أمرتك به، فان ذا رجل لم يتمعر وجهه غيظا لي قط.
۱۱. جواهر الکلام ج ۲۱، ص۳۵۸، الأمر بالمعروف هو الحمل على فعل المعروف ، والنهي عن المنكر هو المنع منه
۱۲. العوالي 431 وقال النبي صلى الله عليه وآله من رأى منكم منكرا فليغيره بيده فان لم يستطع فبلسانه فان لم يستطع فبقلبه ليس وراء ذلك شئ من الايمان وفي رواية ان ذلك أضعف الايمان
۱۳. همان
۱۴. جامع احادیث الشیعه، سید حسین بروجردی، ج۱۴، ص۳۸۶،
فجاهدوهم بأبدانكم وابغضوهم بقلوبكم غير طالبين سلطانا ولا باغين مالا ولا مريدين بظلم ظفرا حتى يفيئوا إلى أمر الله ويمضوا على طاعته
۱۵. این فتوا در پایان این نوشته آمده است.
۱۶. الأمالي (للطوسي) ؛ النص ؛ ص405 عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ مِيثَمٍ التَّمَّارِ مَوْلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنِّي وَجَدْتُ فِي كُتُبِ أَبِي أَنَّ عَلِيّاً (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ لِأَبِي مِيثَمٍ: أَحْبِبْ حَبِيبَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ كَانَ فَاسِقاً زَانِياً، وَ أَبْغِضْ مُبْغِضَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ كَانَ صَوَّاماً قَوَّاما.
۱۷. وسائل الشيعة ؛ ج16 ؛ ص163 وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الصَّبَّاحِ بْنِ سَيَابَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا أَنْتُمْ وَ الْبَرَاءَةَ يَبْرَأُ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ بَعْضُهُمْ أَفْضَلُ مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُهُمْ أَكْثَرُ صَلَاةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُهُمْ أَنْفَذُ بَصَرا مِنْ بَعْضٍ وَ هِيَ الدَّرَجَات.
۱۸. عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج2 ؛ ص235 حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ جَعْفَرُ بْنُ نُعَيْمٍ الشَّاذَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمَدَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ مَنْ أَحَبَ عَاصِياً فَهُوَ عَاصٍ وَ مَنْ أَحَبَّ مُطِيعاً فَهُوَ مُطِيعٌ وَ مَنْ أَعَانَ ظَالِماً فَهُوَ ظَالِمٌ وَ مَنْ خَذَلَ عَادِلًا فَهُوَ ظَالِم.
۱۹. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ الْعَرْزَمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِيكَ خَيْراً فَانْظُرْ إِلَى قَلْبِكَ فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُحِبُّكَ وَ إِذَا كَانَ يُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ.
۲۰. وسائل الشيعة ؛ ج16 ؛ ص183 بَابُ وُجُوبِ حُبِّ الْمُطِيعِ وَ بُغْضِ الْعَاصِي وَ تَحْرِيمِ الْعَكْسِ
ادامه در پیام بعدی👇
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
ادامه پیام گذشته:
نقل فتوای کامل رهبر انقلاب درباره سب:
آنچه در زیر میآید، درس "شانزدهم" از جلد دوم «رسالهی آموزشی» احکام و مسائل شرعی است که مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدظلهالعالی تهیه، تنظیم و منتشر شده است.
سب مؤمن
تعریف: سب در جایی است که کسی را به امر قبیحی بنامند که در آن اهانتی وجود دارد، یا او را بدان خطاب کنند یا عمل زشتی را به او نسبت دهند؛ مثل بعضی فحاشیها که در آنها قصد نسبت دادن عمل زشت به صورت جدی نیست تا مصداق قذف باشد، اما کسی را به عمل یا صفتِ قبیحی منسوب میکنند؛ مثلا به کسی نسبت بخل یا خساست میدهند. یا او را به پستی منتسب کرده و مثلا "گدازاده" مینامند، یا او را به نام حیوانی صدا میکنند، یا در صورتیکه به نقص جسمانی مبتلا باشد، به شکل زشتی بیان کنند؛ مثلا او با به نام کور یا چلاق صدا میزنند. چنانچه این تعبیرات در عرف، شتم و تحقیر محسوب شود، سب و دشنام است.
نسبی بودن امور قبیحه
قبح امری نسبی است؛ یعنی در شرایط مختلف متفاوت است؛ مثلا در عرف ما گفتن سگ، دشنام بزرگی است. اما نسبت به کسانیکه سگ را با خودشان به حمام میبرند و میشویند و با آنان همخواب و همسفره میشوند، ممکن است سب نباشد.
حرمت سب و دشنام
سب و دشنام مؤمن، خواه شیعه و خواه غیرشیعه، حرام است. اما سب کافر در صورتیکه ظلم به او باشد، حرام است و اگر ظلم محسوب نشود، مکروه است. مگر در جایی که لازم باشد کفار را هجو کنند.
موارد استثناء از حکم حرمت
۱. بدعتگذار ؛ چه بدعتگذار در اصول باشد و چه در فروع:
الف) در صورتیکه دشنام به این افراد، سبب منزوی شدن آنها شود، بهگونهای که نتوانند در ایمان مؤمنان اثر بگذارند، دشنام و سب آنها واجب است.
ب) اگر در جایی سب این افراد اثر عکس گذارد، این سب حرام است؛ مانند اینکه به بدعتگذاری دشنام دهند و او در مقابل، منشِ مظلومانه به خود بگیرد و باعث شود عدهای بگویند که این دشنام از بی منطقی است.
۲. دشنامی که مسبوب(۴) به عنوان جواب و از باب تقاص به ساب(۵) میدهد؛ به شرطی که همان دشنام یا مثل آن دشنام داده شود، نه بیشتر یا غلیظتر.
۳. اهانت و دشنام دادن متجاهر به فسق، در همان فسقی که به آن تجاهر میکند؛ به شرطی که به قصد نهی از منکر باشد؛ یعنی دشنام میدهد تا به این وسیله او را از آن منکر باز دارد.
نکته
در حرمت دشنام، حضور مخاطب شرط است؛ چه مخاطب همان فرد مسبوب باشد و چه غیر او. بنابراین اگر انسان در خلوت که مخاطبی ندارد، دشنامی به دیگری بدهد، حرام نیست.
حرمت معامله
امروزه یکی از کارهای اساسی در جنگهای روانی دنیا، اکتساب به سب است؛ مثلا روزنامهنگاری را برای فحاشی به جناحی اجیر میکنند یا به شاعری پول میدهند که دیگری را هجو کند. از آنجا که سب مومن حرام است، معاملهای هم که بر این اساس است نیز حرام و باطل است.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
8⃣روایت چهار نکته ای از امام صادق علیه السلام
1⃣🔰روایتی زیبا از امام صادق علیه السلام
🔸تعجب امام صادق علیه السلام از چهار نفر
"خصال، امالی صدوق: امام صادق علیه السلام فرمود: در شگفتم از کسی که از چهار چیز میترسد، چگونه به چهار چیز نگراید؛
۱. شگفتم از آنکه بترسد چگونه نمی گرود به گفته حق که فرمود: حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل {بس است ما را خدا و چه خوب وکیلی است} که شنیدم خدای عز و جل به دنبالش فرمود: فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوء {با نعمت خدا و فضل او بازگشتند و بد ندیدند. } -. [۱] آل عمران / ۱۷۳ -
۲. و در شگفتم برای آنکه اندوهگین است چگونه نگراید به فرموده خدا لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین {نیست معبود حقی جز تو منزهی به راستی من از ستمکارانم} که شنیدم خدای عز و جل دنبالش فرماید: وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِین {نجاتش دادیم از غم و همچنین مؤمنان را نجات دهیم. } -. انبیاء / ۸۷ -
۳. در شگفتم از آنکه به او مکر و حیله زده میشود، چرا نگراید به گفته حق أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِباد {کار خود را به خدا واگذارم زیرا خدا به بندگان بینا است} زیرا شنیدم خدای عز و جل دنبالش میفرماید: فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا {خدا او را از کردارهای بد آنچه نیرنگ زدند، نگه داشت. } -. غافر / ۴۴ -
۴. در شگفتم از کسی که دنیا و زیورش را میخواهد، چرا نگراید به گفته او ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه {آنچه که خدا خواهد هست، نیست توانی جز به خدا} زیرا شنیدم خدای عز و جل دنبالش فرماید: إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَداً- فَعَسی رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِک {اینکه ببینی من از تو کمتر مال و فرزند دارم امید هست که پروردگارم بهتر از باغت به من بدهد} -. کهف / ۳۹ - و «عسی» در آیه معنای مثبت دارد. -. امالی صدوق: ۵ -
متن حدیث:
مسرور ، عن ابن عامر ، عن عمه ، عن ابن أبي عمير قال : حدثني جماعة عن مشايخنا منهم أبان بن عثمان وهشام بن سالم ومحمد بن حمران ، عن الصادق عليه السلام قال:
عجبت لمن فزع من أربع كيف لا يفزع إلى أربع :
۱. عجبت لمن خاف كيف لا يفزع إلى قوله : « حسبنا الله ونعم الوكيل »
فاني سمعت الله عزوجل يقول بعقبها : « فانقلبوا بنعمة من الله وفضل لم يمسسهم سوء »
۲. وعجبت لمن اغتم كيف لا يفزع إلى قوله : « لا إله إلا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين »
فاني سمعت الله عزوجل يقول بعقبها : « فنجيناه من الغم وكذلك ننجي المؤمنين »
۳. وعجبت لمن مكربه كيف لا يفزع إلى قوله : « افوض امري إلى الله إن الله بصير بالعباد »
فاني سمعت الله عزوجل يقول بعقبها : « فوقاه الله سيئات مامكروا »
۴. وعجبت لمن أراد الدنيا وزينتها كيف لا يفزع إلى قوله : « ما شاء الله لا قوة إلا بالله » فاني سمعت الله عزوجل يقول بعقبها : « إن ترن أنا أقل منك مالا وولدا فعسى ربي أن يؤتين خيرا من جنتك » وعسى موجبة .
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
2⃣🔰به هر کسی چهار چیز عطا شد از چهار چیز محروم نمی ماند.
امام صادق فرمود:
به هر کسی چهار چیز عطا شد از چهار چیز محروم نمی ماند.
۱. به هر که «دعا» داده شد از «اجابت» محروم نخواهد شد.
۲. به هر که استغفار داده شد از توبه محروم نخواهد شد.
۳. به هر کسی «شکر» داده شد از «فزونی» محروم نخواهد شد.
۴. به هر که «صبر» داده شد از «اجر» محروم نخواهد شد.
من اعطى أربعا لم يحرم أربعا
637- عنه حدثنا أبو أحمد الحسن بن عبد اللّه العسكري قال حدثنا أبو القاسم بدر بن الهيثم القاضي قال حدثنا علي بن منذر الكوفي قال حدثنا محمد بن الفضيل عن أبي الصباح قال قال جعفر بن محمد (عليهما السلام) من أعطي أربعا لم يحرم أربعا من أعطي الدعاء لم يحرم الإجابة و من أعطي الاستغفار لم يحرم التوبة و من أعطي الشكر لم يحرم الزيادة و من أعطي الصبر لم يحرم الأجر
مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع) نویسنده : العطاردي، الشيخ عزيز الله جلد : 21 صفحه : 83
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
3⃣🔰معامله با چهارخانه در بهشت!
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: کیست که چهار خصلت را برای من عهده دار شود تا من چهار خانه در بهشت برای او تعهد کنم.
۱. هر که انفاق کند و از فقر نهراسد،
۲. و از جانب خویش به مردم انصاف دهد،
۳. و در جهان سلام را آشکار کند
۴. و با این که حق هم با وی باشد، مجادله را ترک کند.
خصال: ۲۲۳ ب ۴ ح ۴۵ -
عنه حدثنا محمد بن موسى بن المتوكل (رضي الله عنه) قال حدثنا محمد بن يحيى العطار عن محمد بن أحمد عن محمد بن سنان عن معاوية بن وهب عن أبي عبد اللّه (عليه السلام) قال من يضمن لي أربعة بأربعة أبيات في الجنة من أنفق و لم يخف فقرا و أنصف الناس من نفسه و أفشى السلام في العالم و ترك المراء و إن كان محقا.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
4⃣🔰چهار صفت اهل بهشت
هر کس از امت من که از چهار صفت سالم بماند، اهل بهشت است:
"خصال: حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود:
هر کس از امت من که از چهار صفت سالم بماند، اهل بهشت است:
۱. از دخول و فرو رفتن در دنیا؛
۲. از پیروی هواهای نفسانی؛
۳. از شهوت شکم؛
۴. از شهوت فرج.
و هر کدام از زنان امّتم از چهار خصلت سالم بماند، سزایش بهشت است:
۱. پاکی دامان خود را حفظ کند،
۲. از شوهرش اطاعت نماید،
۳. نمازهای پنجگانه را بخواند،
۴. و ماه رمضان را روزه بگیرد.
-. خصال: ۲۲۳ -
مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع) نویسنده : العطاردي، الشيخ عزيز الله جلد : 21 صفحه : 86
عن أبيه عن أبي عبد اللّه (عليه السلام) قال قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم من سلم من أمتي من أربع خصال فله الجنة من الدخول في الدنيا و اتباع الهوى و شهوة البطن و شهوة الفرج
و من سلم من نساء أمتي من أربع خصال فلها الجنة إذا حفظت ما بين رجليها و أطاعت زوجها و صلت خمسها و صامت شهرها.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
5⃣🔰نظر عنایت خدای متعال به چهار نفر
"خصال: امام صادق علیه السلام فرمود: چهار کس را خدای عزوجل روز قیامت به آنان نظر میکند:
۱. کسی که معامله با شخص پشیمانی را فسخ کند
۲. یا فریاد خواهی را فریاد رسی کند
۳. یا برده ای آزاد کند
۴. یا ازدواج نکرده ای را همسر دهد.
عن سماعة ابن مهران عن أبي عبد اللّه (عليه السلام) قال أربعة ينظر اللّه عز و جل إليهم يوم القيامة من أقال نادما أو أغاث لهفان أو أعتق نسمة أو زوج عزبا.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
6⃣🔰علم مردم در چهار جمله
سفیان بن عیینه گوید: از امام ششم علیه السّلام شنیدم که میفرمود: همه دانش مردم را در چهار جمله یافتم:
1. یکم آنکه پروردگارت را بشناسی،
2. دوم آنکه با تو چه کرده،
3. سوم آنکه بدانی از تو چه خواسته،
4. چهارم آنکه بدانی چه چیز تو را از دین بیرون میبرد.
عن سفيان بن عيينة قال سمعت أبا عبد اللّه (عليه السلام) يقول وجدت علم الناس كلهم في أربع أولها أن تعرف ربك و الثاني أن تعرف ما صنع بك و الثالث أن تعرف ما أراد منك و الرابع أن تعرف ما يخرجك من دينك.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
7⃣🔰تمام کلمات در چهار کلمه
"خصال: امام صادق علیه السلام فرمودند: خدا به حضرت آدم وحی فرستاد که من همه سخنان را برای تو در چهار کلمه جمع آوری کنم.
عرض کرد: آن چهار کلمه کدام است؟
فرمود: یکی برای من است و یکی برای تو و یکی میان من و تو و یکی میان تو و سائر مردم.
عرض کرد: آنها را برای من بیان کن تا یاد بگیرم.
فرمود:
۱. اما آنکه برای من است این است که مرا بپرستی و شریکی برای من نتراشی
۲. و اما آنچه برای تو است این است که پاداش کار تو را به تو بدهم در وضعی که بسیار بدان حاجت داری
۳. و اما آنچه میان تو و مردم است این است که وظیفه تو در خواست است و بر من اجابت آن
۴. و آنچه میان تو و مردم است این است که بپسندی برای مردم آنچه برای خود میپسندی. -. خصال ۱: ۱۱۶ -
عن ميثم بن يعقوب بن شعيب عن أبي عبد اللّه (عليه السلام) قال أوحى اللّه عز و جل إلى آدم (عليه السلام) أني سأجمع لك الكلام في أربع كلمات قال يا رب و ما هن.
قال واحدة لي و واحدة لك و واحدة فيما بيني و بينك و واحدة فيما بينك و بين الناس فقال يا رب بينهن لي حتى أعلمهن فقال أما التي لي فتعبدني و لا تشرك بي شيئا و أما التي لك فأجزيك بعملك أحوج ما تكون إليه و أما التي بيني و بينك فعليك الدعاء و علي الإجابة و أما التي بينك و بين الناس فترضى للناس ما ترضاه لنفسك.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
8⃣🔰 چهار چیز از بین خواهد رفت
امام صادق علیه السلام فرمود: چهار چیز ضایع شده و از بین می رود:
۱. دوستی بی وفایان،
۲. احسان به کسی که شکر نکند،
۳. آموزش کسی که گوش شنوا ندارد،
۴. رازی که به کسی که راز دار نیست سپرده شود.
خصال: ۲۶۴، ب ۴، ح ۱۴۴ -
عن درست بن أبي منصور الواسطي عن أبي عبد اللّه (عليه السلام) قال أربعة يذهبن ضياعا مودة تمنحها من لا وفاء له و معروف عند من لا يشكر له و علم عند من لا استماع له و سر تودعه عند من لا حصانة له.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰هلاکت شش گروه به شش دلیل
امام صادق علیه السلام فرمود: شش گروه به شش دلیل نابود خواهند شد:
۱. امیران به ستم
۲. عرب به تعصب [قومی]
۳. مالکان را به کبر
۴. تاجران را به خیانت
۵. روستاییان را به جهالت
۶. فقیهان را به حسد
يهلك ستة بستة
1826- عنه عن الدرة الباهرة، قال الصادق (عليه السلام) يهلك اللّه ستا بست الأمراء بالجور و العرب بالعصبية و الدهاقين بالكبر و التجار بالخيانة و أهل الرساتيق بالجهالة و الفقهاء بالحسد.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰ثواب زیارت امام باقر و امام صادق علیهما السلام
امام صادق علیه السلام فرمود:
هر کس مرا زیارت کند گناهان او بخشیده می شود و فقیر از دنیا نمی رود.
همچنین از امام عسگری نقل شده است:
هر که امام صادق و امام باقر علیهما السلام را زیارت کند به چشم درد و بیماری مبتلا نخواهد شد و به گرفتاری [و بلاهای سخت] نمیرد.
قال الصادق (عليه السلام) من زارني غفرت له ذنوبه و لم يمت فقيرا.
و روي عن أبي محمد الحسن بن علي العسكري (عليه السلام) أنه قال من زار جعفرا و أباه لم يشتك عينيه و لم يصبه سقم و لم يمت مبتلى.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat