هدایت شده از روضه های مکتوب ( متن روضه اهل بیت )
درباره امیر المومنین (علیه أفضل صلوات المصلین)
🔰قسمت اول:
روایتی مهم در مدح امیرالمومنین در بیان پیامبر
روایتی زیبا در مورد هفت امتحان از حضرت در حیات و بعد از وفات پیامبر اعظم
قصه هجرت امیرالمومنین از مکه و دفاع از فواطم
داستان ولادت امیرالمومنین از کفالت پیامبر توسط ابوطالب تا کفالت امیرالمومنین توسط پیامبر
حمایت ابوطالب و فاطمه بنت اسد از پیامبر
نامگذاری امیرالمومنین به حیدر توسط مادر
روایت امیرالمومنین: ما از شادی شما شاد و از اندوه شما غمگین و از بیماری شما بیمار می شویم.
وحدت نور امیرالمومنین و پیامبر اعظم
روایاتی درباره شهادت امیرالمومنین
🔴لیست اشعار درباره امیرالمومنین
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
حتما روایت ولادت امیرالمومنین علیه السلام را در این ایام دوباره بخوانید
🔰روایتی مهم در مدح امیرمومنان توسط پیامبر اعظم (علیهما السلام)
جابر بن عبد اللَّه گويد:
چون على «ع» مژده فتح خيبر براى رسول خدا «ص» آورد رسول خدا «ص» باو فرمود:
🌸اگر جماعاتى از امتم در باره تو نميگفتند آنچه نصارى در باره عيسى بن مريم گفتند امروز در باره تو چيزى مىگفتم كه به هر جمعى گذرى خاك زير پايت و زیاده آب وضويت را براى شفا بگیرند.
🌸و همين بس كه تو از منى و من از تو ارث مرا برى وارث تو را برم.
🌸و تو نسبت بمن چون هرون باشى نسبت بموسى جز اينكه پس از من پيغمبرى نباشد
🌸تو ذمه مرا برى كنى
🌸و بروش من بجنگى
🌸و فردا بر سر حوض خليفه من باشى
🌸و تو اول كسى باشى كه سر حوض بر من وارد شوى
🌸و تو اول كسى كه با من جامه در بركنى
🌸و اول كسى از امت منى كه در بهشت در آئى
🌸و شيعيانت بر سر منبرهاى نور با روى سفيد گرد منند و از آنها شفاعت كنم و فردا در بهشت همسايههاى منند
🌸و به راستى نبرد با تو نبرد با منست و سازش با تو سازش با من
🌸سر تو سر منست و آشكار تو آشكار من و راز سينه توچون راز من،
🌸فرزندانت فرزندان منند
🌸تو وعدههاى مرا عمل كنى
🌸و حق با تو است و حق بر زبان تو است و بر دلت و ميان دو ديدهات ايمان با گوشت و خونت آميخته چنانچه با گوشت و خونم آميخته
🌸و دشمن تو سر حوض بر من وارد نشود و دوست تو پنهان نگردد تا بهمراه تو سر حوض آيد.
جابرمی گويد: على «ع» برو در افتاد و سجده كرد و گفت حمد خدا را كه بمن نعمت مسلمانى داد و بمن قرآن آموخت و مرا محبوب خير البريه نمود كه خاتم پيغمبران و رسولانست از احسان و تفضل خودش بر من گويد.
پيغمبر «ص» فرمود اگر تو نبودى مؤمنان پس از من شناخته نميشدند.
متن روایت:
عن جابر بن عبد الله، قال: لما قدم علي (عليه السلام) على رسول الله (صلى الله عليه وآله) بفتح خيبر، قال له رسول الله (صلى الله عليه وآله):
لولا أن تقول فيك طوائف من أمتي ما قالت النصارى للمسيح عيسى بن مريم، لقلت فيك اليوم قولا لا تمر بملا إلا أخذوا التراب من تحت رجليك ومن فضل طهورك يستشفون به،
ولكن حسبك أن تكون مني وأنا منك، ترثني وأرثك، وإنك مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي، وإنك تبرئ، ذمتي وتقاتل على سنتي، وإنك غدا على الحوض خليفتي، وإنك أول من يرد علي الحوض، وإنك أول من يكسى معي، وإنك أول داخل الجنة من أمتي، وإن شيعتك على منابر من نور، مبيضة وجوههم حولي، أشفع لهم، يكونون غدا في الجنة جيراني، وإن حربك حربي، وسلمك سلمي، وإن سرك سري، وعلانيتك علانيتي، وإن سريرة صدرك كسريرتي، وإن ولدك ولدي، وإنك
تنجز عداتي، وإن الحق معك، وإن الحق على لسانك وقلبك وبين عينيك، الايمان مخالط لحمك ودمك كما خالط لحمي ودمي، وإنه لن يرد علي الحوض مبغض لك، ولن يغيب عنه محب لك حتى يرد الحوض معك. قال: فخر علي (عليه السلام) ساجدا، ثم قال: الحمد لله الذي أنعم علي بالاسلام، وعلمني القرآن، وحببني إلى خير البرية خاتم النبيين وسيد المرسلين، إحسانا منه وفضلا منه علي. قال: فقال النبي (صلى الله عليه وآله): لولا أنت لم يعرف المؤمنون بعدي
منبع امالی شیخ صدوق
کانال از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
حقوق متقابل پدر و فرزند:
🔸حق علی بر مردمان حق پدر بر فرزند است
قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) : حَقُّ عَلِيٍّ عَلَى اَلنَّاسِ حَقُّ اَلْوَالِدِ عَلَى وُلْدِهِ .
🔸پیامبر خدا فرمود ای علی حق فرزند بر پدر این است که اسم نیکو برای او انتخاب کند و ادب او را نیکو قرار دهد و او را در جایگاه شایسته قرار دهد و حق پدر بر فرزند این است که او را به نام نخواند و در جلوتر از او راه نرود.
«يَا عَلِيُّ حَقُّ اَلْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ أَنْ يُحْسِنَ اِسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ يَضَعَهُ مَوْضِعاً صَالِحاً وَ حَقُّ اَلْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ أَنْ لاَ يُسَمِّيَهُ بِاسْمِهِ وَ لاَ يَمْشِيَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لاَ يَجْلِسَ أَمَامَهُ وَ لاَ يَدْخُلَ مَعَهُ فِي اَلْحَمَّامِ
امام کاظم فرمود کسی از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید حق پدر بر فرزند چیست فرمود او را به نام نخواند و جلوتر از او راه نرود و قبل از او ننشیند و کاری نکند که موجب سب پدر شود
عن أبي الحسن، موسى - عليه السّلام - قال: سأل رجل رسول اللّه - صلّى اللّه عليه و آله- : ما حقّ الوالد على الولد؟ قال: لا يسمّيه باسمه، و لا يمشي بين يديه، و لا يجلس قبله، و لا يستسبّ له .
🔸نقل شده از پیغمبر پرسیده شد یا رسول الله حق پدر بر فرزند چیست فرمود اینکه تا زنده است از او اطاعت کنید پرسیده شد حق مادر چیست فرمود هیهات هیهات عنی دور است دور است اگر به اندازه ریگ بیابان و قطرههای باران در ایام دنیا در مقابل او بایستد باز هم حق روزی که او را در شکم خویش حمل میکرد را ادا نکرده است.
عَوَالِي اَللآَّلِي ، وَ فِي اَلْحَدِيثِ عَنْهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : قِيلَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ مَا حَقُّ اَلْوَالِدِ قَالَ أَنْ تُطِيعَهُ مَا عَاشَ فَقِيلَ مَا حَقُّ اَلْوَالِدَةِ فَقَالَ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَوْ أَنَّهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ قَطْرِ اَلْمَطَرِ أَيَّامَ اَلدُّنْيَا قَامَ بَيْنَ يَدَيْهَا مَا عَدَلَ ذَلِكَ يَوْمَ حَمَلَتْهُ فِي بَطْنِهَا .
🔸 پیامبر خدا فرمود از حق فرزند بر پدر این است که نام نیکو بر او بگذارد و او را کتابت بیاموزد و هنگامی که به بلوغ رسید او را به ازدواج درآورد
عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: مِنْ حَقِّ اَلْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ ثَلاَثَةٌ يُحَسِّنُ اِسْمَهُ وَ يُعَلِّمُهُ اَلْكِتَابَةَ وَ يُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغَ .
کانال از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰معنای عقیلة العرب
یکی از القاب مشهور حضرت زینب کبری سلام الله علیها لقب «عقیلة بنی هاشم» است.
قدیمی ترین کتابی که این نام را نقل کرده است _طبق یافته ما_ کتاب مقاتل الطالبیین است که در آنجا به نقل از ابن عباس تعبیر «حدثتنی عقیلتنا» را درباره آن بانوی گرامی نقل می کند.
طبعا اینکه ابن عباس چنین با تجلیل از آن بانو نقل می کند نشانگر احترام ویژه وی به عنوان عالم و صحابه جلیل اسلامی که مورد قبول همه است نسبت به این بانوی بزرگ است.
اما درباره معنای واژه عقیله اگر چه در افواه بیشتر به عنوان «بانوی خردمند» ترجمه می شود اما جستجو در لغت های مختلف عربی نشانگر این است که این تعبیر ـ طبق گفته لغویین ـ اشاره به گرانقدری آن بانو است و البته بدیهی است که خردمندی آن حضرت نیز از اسباب این گرامی بودن است.
در کتب لغت «عقیلة از هر چیز» را «گرامی ترین فرد» آن می دانند. به عنوان مثال به مروارید «عقیلة البحر» می گویند یعنی «گرانقدرترین چیز در دریا»
طبق این معنا «عقیلة» به معنای «معقولة» می آید و از آنجا که «عقل» به معنای «بستن» آمده است، «عقیلة» به هر چیزی گفته می شود که از آن نگهبانی و پاسداشت می شود.
همچنین به سید و سرور هر چیز «عقیلة» گفته می شود.
در نتیجه «عقیله بنی هاشم» یعنی گرامی ترین بانوی بنی هاشم.
گفتنی است که در خصوص علم الهی آن معدن کمال و معرفت می توان به تعبیر امام سجاد علیه السلام تمسک کرد که فرمود: «عالِمة غیر مُعلَّمة»
منابع:
مقاتل الطالبیین:
و العقيلة هى التي روى ابن عباس عنها كلام فاطمة فى فدك، فقال: «حدثتنى عقيلتنا زينب بنت على (عليه السلام)»
مفردات راغب:
العَقِیلَةُ من النّساء و الدّرّ و غیرهما: التی تُعْقَلُ، أی: تحرس و تمنع،
لسان العرب:
العَقِیلة من النساء: الکَریمةُ المُخَدَّرة،
و عَقِیلَةُ القومِ: سَیِّدُهم. و عَقِیلة کُلِّ شیء: أَکْرَمُه.
مقائیس اللغة:
فأمّا قولُهم: فلانةُ عقیلةُ قومِها، فهی کریمتُهم وخیارهم. ویُوصَف بذلک السیِّد أیضاً فیقال: هو عقیلة قومه. وعقیلةُ کلِّ شیءٍ: أکرمُه.
کانال از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
فهرست کتاب مسند الامام الکاظم علیه السلام جهت مطالعه
https://lib.eshia.ir/86869/1/522
فهرست دانشنامه امام کاظم علیه السلام جهت مطالعه
https://lib.eshia.ir/71812/1/489
🔰 داستان بشر حافی با امام کاظم علیه السلام
روزی حضرت بابالحوائج، موسی بن جعفر علیهالسلام در بغداد از درب خانه « بشر حافی » میگذشت. صدای سازها و آوازها و رقصیدنها و شادمانیها از داخل خانه به وضوح به گوش میرسید و هر عابری را متوجه خود میساخت.
ناگهان کنیزکی از خانه بیرون آمد تا خاکروبه را خالی نماید. امام علیهالسلام از آن کنیز پرسید: « صاحب این خانه عبد و بنده است یا آزاد؟ » کنیزک گفت: « این چه سؤالی است؟ صاحب این خانه، آزاد و حر است. » امام علیهالسلام فرمود: « صدقت لو کان عبدا خاف من مولاه » « آری! درست گفتی! اگر بنده بود از مولای خود میترسید و این چنین به فسق و فجور نمیپرداخت. »
کنیز به خانه برگشت. « بشر » که بر روی سفره شراب و صدها گناه دیگر نشسته بود پرسید: « ای کنیز! چرا دیر کردی؟ »
کنیز جریان را تعریف نمود و از سخنانی که بین او و امام علیهالسلام رد و بدل گشت، بشر را آگاه نمود. ناگهان بشر، پای برهنه بیرون دوید و خود را به امام علیهالسلام رسانید و گریه بسیار کرد و ضمن اظهار شرمندگی، عذرخواهی فراوان نمود. [1] .
آری « بشر » مقصود امام علیهالسلام را به نیکی دریافت و از اعمال زشت خویش توبه نمود و به دست ولایت تامه امام علیهالسلام به سعادت جاودانی دنیا و آخرت نائل گشت.
از آنجا که او هنگام توبه، پابرهنه بود، به او « بشر حافی » گفتند.
(حافی یعنی پابرهنه).
به نقل از دانشنامه امام کاظم علیه السلام
کانال از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰 امام کاظم علیه السلام باب الحوائج
نخست به چند مورد از اعترافهای اهل سنت توجه نمایید.
خطیب بغدادی:
هیچ مشکلی برای من پیش نیامد که با زیارت موسی بن جعفر حل نشود. [1] .
امام شافعی: قبر موسی الکاظم التریاق المجرب. [2] «در قبر موسی بن جعفر (زیارت قبر) همانند دارویی تجربه شده میباشد».
ابو علی خلال از رهبران حنبلیها:
ما همنی امر فقصدت قبر موسی بن جعفر فتوسلت به الا و تسهل الله تعالی لی ما أحب. [3]
«هیچ چیزی مرا اندوهناک نساخت جز اینکه هنگامی که متوسل به موسی بن جعفر شدم بر من آسان شد».
باب الحوائج بودن امام کاظم علیهالسلام بر خاص و عام و شیعه و سنی به تجربه به اثبات رسیده است. هر کس از مسلمانان که مشکل داشته به زیارت حضرت مشرف شده و متوسل به وی شده است، به آبرو و مقام وی خداوند سبحان مشکل را آسان و حاجت شخص را روا ساخته است.
امام صادق علیهالسلام فرزند خویش را «باب الله» مینامد و میفرماید:
هو باب من ابواب الله عزوجل. [4]
و نیز میفرماید: وی کسی است که بین او و خدا هیچ حجابی وجود ندارد: انها تلد مولود لیس بینه و بین الله حجاب. [5]
این تعبیر یعنی موسی بن جعفر علیه السلام مظهر رحمت الهی است. موسی بن جعفر وسیله گشوده شدن مشکلات و گرفتاریها است. موسی بن جعفر علیهالسلام واسطه فیض الهی است.
موسی بن جعفر علیهالسلام فیضان و فوران فیض الهی است. موسی بن جعفر علیهالسلام دری است که رحمت خاص الهی از آن سرازیر است. هر کس دست نیاز به این دامن پر خیر دراز کند، حاجت روا خواهد شد که وی باب الله و باب الحوائج است، و ابتغوا الیه الوسیلة. [6] وی را وسیله و واسطه بین خود و خدا قرار دهید و خدای مهربان را به مقام عظمت و عبادت و مظلومیت موسی بن جعفر علیهالسلام سوگند دهید، بر باور یقین باشید که حاجت روا خواهید شد.
پی نوشت ها به نقل از دانشنامه امام کاظم علیه السلام:
(1) تاریخ بغداد، ج 1، ص 133؛ منتهی الآمال، ج 2، ص 400.
(2) اعلام الهدایة، ج 9، ص 46.
(3) تاریخ بغداد، ج 1، ص 133.
(4) عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ج 1، ص 34.
(5) اعلام الوری، ص 310.
(6) مائده، 35.
منبع: امام کاظم الگوی زندگی؛ حبیب الله احمدی
کانال از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
یکی از خواسته های عزیزان که گاهی مطرح می کنند قراردادن آدرس دقیق برای احادیث یا مقتل است که این اگر چه فرمایش به حقی هست اما به جهت نیاز به وقت بیشتر در مواردی از آن صرف نظر می کنیم.
🔸اما شما می توانید با جستجوی عبارات یا واژه های کلیدی عبارت در سایت کتابخانه فقاهت یا نرم افزار جامع الاحادیث نور یا نرم افزار بحار الانوار موجود در کتابخانه قائمیه یا در برخی موارد جستجو در نرم افزار موسوعة تاریخ الامام الحسین علیه السلام (نور) به عبارت برسید انشاالله.
‼️تقسیم کارهای روزانه در بیان امام کاظم علیه السلام
بکوشید زمان و فرصتی را که در اختیار دارید به چهار بخش تقسیم کنید:
۱. بخشی را به عبادت و ارتباط با خدا اختصاص دهید
۲. و بخشی را به تلاش و کوشش برای تأمین نیازمندیهای زندگی.
۳. پارهای دیگر از وقت خود را در معاشرت با برادران دینی و افراد مورد اعتماد خود که در دل ارادتمند شما هستند و عیبهایتان را به شما میشناسانند سپری کنید.
۴. ساعتی را نیز به بهرهگیری از لذتهای حلال اختصاص دهید و (توجه داشته باشید که) در پرتو بهرهگیری مطلوب از این بخش اخیر، در انجام سه بخش نخست موفقتر و توانمندتر خواهید بود.
«اجتهدوا فی ان یکون زمانکم اربع ساعات:
ساعة لمناجات الله،
و ساعة لامر المعاش،
و ساعة لمعاشرة الاخوان و الثقات الذین یعرفونکم عیوبکم و یخلصون لکم فی الباطن،
و ساعة تخلون فیها للذاتکم فی غیر محرم و بهذه الساعة تقدرون علی ثلاث ساعات»
امام کاظم (علیه السلام) در این رهنمود بسیار ارزنده به همه ابعاد و نیازهای فطری و غریزی بشر توجه کرده و پیروان خود را به اجرای دقیق آن توصیه نموده است. این سخن حکیمانه امام (ع) اولاً ما را به نظم در زندگی و برنامهریزی دقیق در کارهای روزانه توصیه میکند، و ثانیاً لیست جامع و دستورالعمل کاملی از برنامه روزانه ما را در پیش رویمان قرار میدهد که اجرای دقیق آن، انسان را به سعادت و کمال میرساند.
پی نوشت ها:
(1) تحف العقول، ص 302.
منبع: زندگانی امام کاظم؛ علی رفیعی، سید محمد حسینی
کانال از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
‼️مرزهای فدک در بیان امام کاظم علیه السلام
مهدی عباسی (سومین خلیفه عباسی) برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خود، روزی اعلام کرد که « میخواهم عباد و حقوقی که مردم بر گردن من دارند به صاحبانشان بدهم ».
امام کاظم علیهالسلام این اعلام را شنید و نزد مهدی عباسی رفت و دید او در ظاهر به ادای حقوق مردم اشتغال دارد، به او فرمود:
« ما بال مظلمتنا لا ترد »
« پس چرا حقوق از دست رفته ما به ما باز نمیگردد »؟
مهدی گفت: « حقوق شما چیست »؟
امام علیهالسلام فرمود: « "فدک" حق ماست ».
مهدی عباسی گفت: « حدود فدک را مشخص فرما تا آن را به شما بازگردانم ».
امام علیهالسلام گفت: « حد اول آن، کوه احد است.
حد دوم آن، « سیف البحر » (حدود شام و سوریه) است.
حد سوم آن، « عریش مصر » است. و حد چهارمش « دومة الجندل » (بین شام و عراق) است ». مهدی گفت: « آیا همه اینها از حدود فدک است »؟
امام کاظم علیهالسلام فرمود: « آری ».
مهدی آنچنان ناراحت شد که آثار خشم در چهرهاش پدیدار گشت، چرا که پاسخ امام علیهالسلام به او فهماند که زمام حکومت همه دنیای اسلام باید در دست امامان باشد.
مهدی برخاست و در حالیکه میرفت گفت:
« این حدود بسیار است، باید پیرامون آن اندیشه کنم »! [1] .
پی نوشت ها:
(1) علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 48، ص 156 - کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 543.
منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام موسی بن جعفر؛ سید علی حسینی قمی
کانال از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat