eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
6هزار دنبال‌کننده
38 عکس
44 ویدیو
97 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰قصیده حضرت امام خمینی (سلام الله علیه) درباره تقارن عید نوروز با نیمه شعبان 🔰در این قصیده زیبا نخست در توصیف نوروز و تشبیه رگبار باران به تصویر تیرباران جنگ سخن می گوید و پس از آن به مدح حضرت صاحب زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می پردازد. سپس به مدح ولی فقیه زمان حضرت حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی می پردازد. این قصیده ای تاریخی درباره نگاه بلند امام خمینی به مقام ولایت فقیه و نیابت عام امام زمان است. 🔸مژده فروردین ز نو بنمود گیتی را مُسخّر‏   ‏جیشش از مغرب زمین بگرفت تا مشرق سراسر‏ ‏‏رایَتَش افراشت پرچم زین مُقَرْنَسْ چرخِ اَخْضَرْ‏   ‏گشت از فرمان وی دَر خدمتش گردونْ مقرّر‏ ‏‏بر جهان و هَرچه اندر اوست، یکسر حکمران شد‏ 🔸‏‏قدرتش بگرفت از خطِّ عرب تا مُلْک ایران‏   ‏از فراز تودۀ آنْوِرْس تا سَر حدِّ غازان‏ ‏‏هند و قفقاز و حبش، بلغار و تُرکستان و سودان‏  ‏ هم طراز دشت و کوهستان و هم پهنای عمان‏ ‏‏دولتش از فرّ و حشمت، تالی ساسانیان شد‏ 🔸‏‏کرد، لشکر را ز ابر تیره اُردویی منظّم‏   ‏داد هر یک را ز صَرصَر بادیه پیمای اَدهم‏ ‏‏بر سران لشکر از خورشید نیّر داد پرچم‏  رعد را فرمان حاضر باش دادی چون شه جم‏ ‏‏برق از بهر سَلام عید نو آتشفشان شد‏ 🔸چون سَران لشکری حاضر شدند از دور و نزدیک‏ هم اَمیران سپه آماده شد از تُرک و تاجیک‏ ‏‏داد از امر قضا بر رَعد غُرّان حکم موزیک‏  زان سپس دادی بر آن غژمان سپه فرمان شلیک‏ ‏‏تودۀ غبرا ز شلّیک یَلان بُمباردمان شد‏ 🔸‏‏از شلیک لشکری بر خاک تیره خون بریزد‏  قلبها سوراخ و اندر صفحۀ هامون بریزد‏ ‏‏هم به خاک تیره از گُردان دو صد میلیون بریزد‏  زَهْرَۀ قیصر شکافد قلب ناپلئون بریزد‏ ‏‏لیک زین بُمباردمان عالم بهشت جاودان شد‏ 🔸‏‏روزگار از نو، جوان گردید و عالم گشت بُرنا‏  ‏ چرخْ پیروز و جَهان بهروز و خوش اقبالْ دنیا‏ ‏‏در طربْ خورشید و مه در رقص و در عشرتْ ثریّا‏  ‏ بس که اسبابِ طرب گردید از هر سو مُهیّا‏ ‏‏پیرِ فرتوتِ کُهن از فرطِ عشرت نوجوان شد 🔸‏‏سیب سیم اندامْ فتّان گشت و شد دلدار عیّار‏  ‏ گشت پنهان پشت شاخ، از برگ محکم بست رخسار‏ ‏‏تا که «به»، روزی ورا دید و ز جان گشتش خریدار‏  بس که رو بر آستانش سود آن رنجورافگار‏ ‏‏چهره اش زرد و رُخش پرگَرد و حالش ناتوان شد‏ 🔸‏‏جامۀ گلنارگون پوشیده بَر اندام نار است‏  ‏ گوییا چون من گرفتار بُتی بی اعتبار است‏ ‏‏جامه اش از رنگ خونِ دل چنین گلناروار است‏  ‏ یا که چون فرهادِ خونینْ دل، قتیلِ راه یٰار است‏ ‏‏پیرهَن از خون اندامش بسی گُلنارسٰان شد‏ 🔸جان فزا بزمی طرب انگیز و خوش آراست بلبل تا که آید در حباله ای عقد او گل بی تأمُل‏ ‏‏«تار» صَلْصَل زد، «نوا» طوطی و گرم «رقص» سُنبل‏ بس که روح افزا، طَرب انگیز شد، بزم طَرب، گل‏ ‏‏بَرخلاف شیوۀ مَعشوقگان تصنیف خوان شد‏ 🔸‏‏نی اساس شادی اندر تودۀ غَبرا مهیّاست‏  ‏ یا که اَندر بوستانهای زمینی عیش برپاست‏ ‏‏خود در این نوروز اندر هشت جنّت شور و غوغاست‏  ‏ قُدسیان را نیز دَر لاهوت، جشنی شادی افزاست‏ ‏‏چون که این با توأمان شد‏ 🔸‏‏مَصدرِ هر هشت گردون مبدأ هر هفت اختر‏  ‏ خالق هر شش جهت، نور دل هَر پنج مَصدر‏ ‏‏والی هر چار عنصر حُکمران هَر سه دختر‏  ‏ پادشاه هر دو عالم، حُجّتِ یکتای اکبر‏ ‏‏آنکه جودش شهرۀ نُه آسمان بَل لامکان شد‏ 🔸 سیرت، فر، عصمت خو هم قدرت، علی زهد و مُحمّدعِلم مَهْرو‏ ‏‏شاه جعفر فیض و کاظِم حلم و هشتم قبله گیسو‏  ‏ هم تقی تقوا، نقی بخشایش و هم عسکری مو‏ ‏‏مَهدی قائم که دَر وی جمع، اوصاف شهان شد‏ کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
🔸‏‏پادشاه عسکری طَلعت، نقی حشمت تقی فر‏  ‏ بوالحسن فرمان و موسی قُدرت و تقدیر جعفر‏ علم باقر، زهد سجّاد و حُسینی تاج و افسر‏  ‏ مجتبیٰ حلم و رضیّه عفّت و صولت چو حیدر‏ ‏‏مُصطفی اوصاف و مجلای خداوند جهان شد‏ 🔸‏‏جلوۀ ذاتش به قدرتْ تالیِ فیض مُقدس‏  ‏ فیض بی حَدش به بخشش، ثانیِ مجلای اقدس‏ ‏‏نورش از «کن» کرد برپا هشت گردون مقرنس‏  ‏ نطق من هرجا چو شمشیر است و دَر وصف شه اخرس‏ ‏‏لیک پای عقل دَر وصف وی اندر گِل نهان شد‏ 🔸دست تقدیرش به نیرو جلوۀ عقل مُجرّد‏ آینه انوار داور، مَظهر اوصافِ احمد‏ ‏‏حکم و فرمانش محکَّم، امر و گفتارش مُسدّد‏  ‏ در خصایلْ ثانی اِثْنَیْنِ اَبوالقاسمْ مُحمّد(ص)‏ ‏‏آنکه از «یزدان خدا» بر جُمله پیدا و نهان شد‏ 🔸‏‏روزگارش گرچه از پیشینیان بودی مؤخّر‏  ‏ لیک از آدم بُدی فرمانْش تا عیسیٰ مُقرّر‏ ‏‏از فراز تودۀ غبراء تا گردون اخضر‏  ‏ وز طرازِ قبّۀ ناسوت تا لاهوت ، یکسر‏ ‏‏بندۀ فرمانبرش گردید و عَبدِ آستان شد‏ 🔸‏‏پادشاها کار اسلام است و اسلامی پریشان‏  ‏ در چنین عیدی که باید هر کسی باشد غزلخوان‏ ‏‏بنگرم از هر طرف هَر بیدلی سر در گریبان‏  ‏ خسروا از جای برخیز و مَدد کن اهل ایمان‏ ‏‏خاصه این آیت که پُشت و ملجأ اسلامیان شد‏ 🔸راستی این گر دَر این سامان نبودی‏  ‏ کشتی اسلام را از مِهر پُشتیبان نبودی‏ ‏‏دشمنان را گر که تیغ حِشمتش بر جان نبودی‏  ‏ اسمی از اسلامیٰان و رسمی از ایمان نبودی‏ ‏‏حَبّذا از ، کز وی، طٰالع این خورشید جان شد‏ 🔸‏‏جای دارد گر نهد رو آسمان بر آستانش‏  ‏ لشکر فتح و ظفر گردد هَماره جٰان فشانش‏ ‏‏نیّرِ اعظم به خدمت آید و هم اخترانش‏  ‏ عبد درگه، بندۀ فرمان شود، نُه آسمانش‏ ‏‏چون که بر شد‏ 🔸‏‏حوزۀ اسلام کز ظلم ستمکاران زبون بود‏  ‏ پیکرش بی روح و روح اقدسش از تن بُرون بود‏ ‏‏روحش افسرده ز ظلمِ ظلم اندیشان دون بود‏  ‏ قلب پیغمبر، دلِ حیدَر ز مظلومیش خون بود‏ ‏‏از عطایش باز سوی پیکرش روح روان شد‏ 🔸ابر فیضش بر سَر اسلامیٰان گوهرفشان است‏  ‏ باد عَدلش از فراز شرق تا مغرب وزان است‏ ‏‏داد علمش شهرۀ دستان شهود داستان است‏  ‏ ز بعد حضرت صٰاحب زمان است‏ ‏‏آن که از جودش، زمین ساکن، گرایان آسمان شد‏ 🔸‏‏تا ولایت بَر ولی عصر(عج) می باشد مُقرّر‏  ‏ تا نبوّت را مُحمّد(ص)، تا خلافت راست حیدر‏ ‏‏تا که شعر #«هندی» اَست از شهد چون قند مُکرّر‏  ‏ پوستْ زندان، رگْ سنان و مُژّهْ پیکان، مویْ نشتر‏ ‏‏باد آن کس را که خَصم جاهِ تو از انس و جان شد‏. 🔴با توجه به تاریخ وفات مرحوم شیخ عبدالکریم حائری (۱۳۱۵ شمسی) احتمالا این قصیده مربوط به سال 1303 شمسی است که نیمه شعبان مقارن با دوم فروردین بوده است. منبع: پرتال امام خمینی http://www.imam-khomeini.ir/fa  کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
روضه حضرت خدیجه فروردین ۱۴۰۱.mp3
5.27M
روضه کوتاه حضرت خدیجه (سلام الله علیها) کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
✅ جلسه برای قتل 🔹شیخ مفید می نویسد : 🔻در سال چهل هجری قمری، سه تن از خوارج همدیگر را در مکه ملاقات کردند و با هم به مذاکره پرداختند و پس از اتمام مراسم حج، سوگند یاد کردند که سه تن را که به اعتقاد خودشان مسئول وضع اسفبار مسلمانان بودند را بکشند. و با انگیزه ی انتقام از کشتار یارانشان در نهروان، آنها را از میان بردارند. ▪️《فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ : أَنَا أَكْفِيكُمْ‏ عَلِيّاً(ع)! ▪️وَ قَالَ الْبُرَكُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ مُعَاوِيَةَ! ▪️وَ قَالَ عَمْرُو بْنُ بَكْرٍ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ! ▪️وَ تَعَاقَدُوا عَلَى ذَلِكَ وَ تَوَافَقُوا عَلَيْهِ وَ عَلَى الْوَفَاءِ وَ اتَّعَدُوا لِشَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ ثُمَّ تَفَرَّقُوا》 🔸عبدالرحمن بن ملجم گفت : من مسئول کشتن علی(ع) می شوم. 🔸برک بن عبدالله تمیمی نیز گفت : من مسئول کشتن معاویه می شوم. 🔸و عمرو بن بکر تمیمی نیز مسئولیت قتل عمروعاص را بر عهده گرفت. سپس یکی روانه شام شد تا معاویه را بکشد و دیگری روانه مصر شد تا عمرو عاص را ترور کند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی هم برای به شهادت رساندن امام علی(ع) روانه ی کوفه شد. ✳️مکان کشتن را در حین نماز و زمان روز کشتن را نوزدهم ماه رمضان تعیین نمودند و سپس متفرق شدند.(۱) ________ 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸ علیه السلام به نقل از کانال @hosenih_maghtal کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
✅پس از ورود ابن ملجم به کوفه، بلافاصله او پیش مردان قبیله اش کنده رفت، اما نیتش را بر ملا نکرد، چرا که می ترسید در همه جا فاش شود. بزرگ قبیله کنده اشعث بن قیس کندی بود. ✳️همان کسی که امام صادق(ع) از آنان به عنوان منفورترین خانواده در تاریخ یاد کردند و فرمودند : ▪️《إِنَّ اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ شَرِكَ فِي دَمِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ اِبْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ اَلْحَسَنَ(ع) وَ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ شَرِكَ فِي دَمِ اَلْحُسَيْنِ(ع)》 👆🏻أشعث بن قیس کندی در خون امیر المؤمنین امام علی(ع) شریک بود و دخترش جعده امام حسن مجتبی(ع) را مسموم کرد و پسرش محمد در خون امام حسین(ع) شرکت کرد.(۱) ✳️پس براساس منابع تاریخی، اشعث از ماجرای شهادت امام علی(ع) آگاهی داشته است. 👇🏻یعقوبی می نویسد : 🔹هنگامی که ابن ملجم برای کشتن امام علی(ع) به کوفه رفت، یک ماه در منزل اشعث اقامت گزید و در این مدت شمشیرش را آماده می‌کرد.(۲) ________ 📚منابع: ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۲۸ ۲)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۲ علیه السلام به نقل از کانال @hosenih_maghtal کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
✅ابن ملجم لعین در کوفه با قطام بنت اخضر تمیمی آشنا می شود! 🔻شیخ مفید می نویسد : ابن ملجم در کوفه بود تا اینکه؛ ▪️《ذَاتَ يَوْمٍ مِنْ تَيْمِ الرِّبَابِ فَصَادَفَ عِنْدَهُ قَطَامِ بِنْتَ الْأَخْضَرِ التَّيْمِيَّةَ وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَتَلَ أَبَاهَا وَ أَخَاهَا بِالنَّهْرَوَانِ وَ كَانَتْ مِنْ أَجْمَلِ نِسَاءِ زَمَانِهَا فَلَمَّا رَآهَا ابْنُ مُلْجَمٍ شُغِفَ بِهَا وَ اشْتَدَّ إِعْجَابُهُ بِهَا فَسَأَلَ فِي نِكَاحِهَا وَ خَطَبَهَا》 🔺ابن ملجم روزی گروهی از قبیله ی تیم الرباب را دید که برای کشتگان خود، در نهروان عزاداری می کردند و در میان آنان زنی زیبا رو به نام قُطامه بنت شجنه را دید که برای پدر و دو برادرش که در جنگ نهروان توسط امام علی(ع) کشته شده بودند، عزاداری می کرد. ابن ملجم دلباخته ی قطامه شد، و بعدها از وی خواستگاری نمود. 🔹قطام به او گفت : ▪️《مَا الَّذِي تُسَمِّي لِي مِنَ الصَّدَاقِ؟ فَقَالَ لَهَا : احْتَكِمِي مَا بَدَا لَكِ! فَقَالَتْ لَهُ : أَنَا مُحْتَكِمَةٌ عَلَيْكَ ثَلَاثَةَ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ وَصِيفاً وَ خَادِماً وَ قَتْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)!》 🔸چه چيز مهر من خواهى كرد؟ 🔹ابن ملجم گفت : تو هر چه خواهى مهر قرار بده تا من بپردازم! قطام گفت : مهر من عبارت است از سه هزار درهم پول، و كنيز و غلامى و ديگر كشتن على بن ابى طالب(ع)! ابن ملجم گفت : ▪️《لَكِ جَمِيعُ مَا سَأَلْتِ وَ أَمَّا قَتْلُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)! فَأَنَّى لِي بِذَلِكِ؟! فَقَالَتْ : تَلْتَمِسُ غِرَّتَهُ! فَإِنْ أَنْتَ قَتَلْتَهُ شَفَيْتَ نَفْسِي وَ هَنَأَكَ الْعَيْشُ مَعِي وَ إِنْ قُتِلْتَ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الدُّنْيَا》 🔹به جز كشتن على بن ابى طالب(ع) آنچه خواهى مهيا می كنم، و اما كشتن على بن ابى طالب(ع) را چگونه انجام دهم؟ 🔸قطام گفت : او را غافلگير كن! اگر او را کشتی، دل مرا شفا داده ای و به وصل می رسی و آن گاه با من زندگی خواهی کرد و اگر در این راه کشته شوی، در آخرت خیری نصیبت می شود که از دنیا بهتر است. 🔹ابن ملجم گفت : ▪️《أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَقْدَمَنِي هَذَا الْمِصْرَ وَ قَدْ كُنْتُ هَارِباً مِنْهُ لَا آمَنُ مَعَ أَهْلِهِ إِلَّا مَا سَأَلْتِنِي مِنْ قَتْلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)! فَلَكِ مَا سَأَلْتِ قَالَتْ فَأَنَا طَالِبَةٌ لَكَ بَعْضَ مَنْ يُسَاعِدُكَ عَلَى ذَلِكَ وَ يُقَوِّيكَ! ثُمَّ بَعَثَتْ إِلَى وَرْدَانَ بْنِ مُجَالِدٍ مِنْ تَيْمِ الرِّبَابِ فَخَبَّرَتْهُ الْخَبَرَ وَ سَأَلَتْهُ مَعُونَةَ ابْنِ مُلْجَمٍ》 🔸به خدا سوگند هر آينه من به اين شهر نيامده‏ ام، و به اين حالت پنهانى و اختفاء و كناره‏ گيرى از مردم به سر نبردم، جز براى انجام همين خواسته تو و آن كشتن على بن ابى طالب(ع) است! پس بدان كه آنچه خواهى انجام می دهم!(۱) ________ 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸ علیه السلام به نقل از کانال @hosenih_maghtal کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
✅کینه قطام از امام علی(ع) حتی به قیمت کابین خون! 🔻در تاریخ آمده است که؛ هنگام قطعی شدن تصمیم ابن ملجم لعین مبنی بر قتل امام علی(ع)، او در روزهای باقی مانده، شمشیرش را اصلاح می کرد و صیقل می داد و عیوبش را برطرف می ساخت. روزی آن را نزد قطام برد و قطام آن را گرفت و گفت : ▪️《إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُعْمِلَ فِيهِ سَمّاً! فَإِذَا كَانَ مَسْمُوماً فَإِنْ لَمْ تَعْمَلِ الضَّرْبَةُ عَمِلَ السَّم‏ُ》 🔸من می خواهم این شمشیر را با سمّی خالص که نزد خود دارم، مسموم سازم. چون می خواهم اگر ضربه ی تو در حق او کاری هم نبود، لااقل سمّ او اثر بگذارد.(۱) _________ 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۷۴ علیه السلام به نقل از کانال @hosenih_maghtal کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
✅قطام وقتی فهمید که ابن ملجم قصد ترور امام علی(ع) را در خاطر خود می پروراند به او گفت : پس اكنون كه چنين تصميمى گرفته‏ ای، من نيز در اين راه تو را يارى خواهم كرد، و كسانى را براى كمك دادن به تو فراهم مي كنم. 🔹قطام از اين رو، او را به نزد وردان بن مجالد كه يكى از مردان قبيله تيم رباب و از زمره خوارج و دشمنان على(ع) بود، فرستاد و جريان را به او گفت و از او درخواست كمك با ابن ملجم را نمود، وردان نيز روى دشمنى با على(ع) پذيرفت. ابن ملجم نيز بعد از موافقت وردان، سراغ مردى از قبيله أشجع كه نامش شبيب بن بجرة و با خوارج هم عقيده بود، رفت و او را نیز با خود همراه ساخت. ابن ملجم نقشه ترور امام علی(ع) را این گونه کشیده بود که؛ او به شبیب گفت : ▪️《نَكْمُنُ لَهُ فِي الْمَسْجِدِ الْأَعْظَمِ فَإِذَا خَرَجَ لِصَلَاةِ الْفَجْرِ فَتَكْنَا بِهِ وَ إِنْ نَحْنُ قَتَلْنَاهُ شَفَيْنَا أَنْفُسَنَا وَ أَدْرَكْنَا ثَأْرَنَا》 🔹در مسجد بزرگ کوفه کمین می کنیم. هنگامی که علی(ع) برای نماز صبح بیرون آمد، به او یورش می بریم و او را می کشیم و اگر بتوانیم این کار را عملی سازیم، خود را شفا داده ایم و انتقام خون های ریخته شده خود را گرفته ایم. ابن ملجم به همراه شبیب نزد قطام که در مسجد اعتكاف كرده بود و خيمه‏ اى براى خويش در آنجا زده بود، آمدند. آنها گفتند : ما هر دو تن براى كشتن اين مرد رأى خود را يكى كرده و تصميم خود را گرفته ايم! قطام به آنها گفت : هر گاه خواستيد اين كار را بكنيد در همين جا نزد من آئيد، تا من هم بتوانم شما را در این امر يارى دهم.(۱) 🔸به هر حال، آن دو از نزد قطام رفتند و پس از گذشتن روزى چند، نزد او آمدند و آن مرد ديگرى را هم كه همان وردان بن مجالد بود با خود آوردند. ✳️اين اتفاق در شب چهارشنبه روز نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرى بود. پس قطام چند تكه پارچه حرير طلبيد و با آنها سينه‏ هاى آنها را محكم بست، و آنها شمشيرها را به كمر بسته، به راه افتادند، و آمدند برابر درى كه أميرالمؤمنين(ع) از آن در براى نماز به مسجد مى‏ آمد، به انتظار نشستند. پيش از اين جريان، اشعث بن قيس كندى را كه در ابتداى كار از ياران على(ع) بود و در پايان كار در زمره خوارج درآمد، نيز از انديشه خويش كه كشتن على(ع) بود، آگاه ساخته بودند، او هم همراهى كردن آنها را پذيرفت و روى همين توطئه، اشعث بن قيس نيز در آن شب به آنها پيوست و به انتظار نشست.(۲) _______ 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۹ علیه السلام به نقل از کانال @hosenih_maghtal کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
✅ شبی که مولا ضربت خورد 🔻در روایتی نقل شده است که؛ ▪️《سَهِرَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) فِي اللَّيْلَةِ الَّتِي قُتِلَ‏ فِي صَبِيحَتِهَا وَ لَمْ يَخْرُجْ إِلَى الْمَسْجِدِ لِصَلَاةِ اللَّيْلِ عَلَى عَادَتِهِ》 🔹اميرالمؤمنين(ع) در شبى كه درصبح آن شب ضربت خورد، براى نماز شب به مسجد نيامد و در تمام آن شب بيدار بود و به عبادت حق تعالى مشغول بود. به ایشان عرضه داشتند : ▪️《مَا هَذَا الَّذِي قَدْ أَسْهَرَكَ؟》 🔸علت بيدارى و اضطراب تو در اين شب چيست؟ امام(ع) فرمود : ▪️《إِنِّي مَقْتُولٌ لَوْ قَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَتَاهُ ابْنُ النَّبَّاحِ فَآذَنَهُ‏ بِالصَّلَاةِ فَمَشَى غَيْرَ بَعِيدٍ ثُمَّ رَجَعَ!》 🔹در صبح اين شب شهيد خواهم شد، پس در اين هنگام ابن نباح، مؤذّن حضرت(ع) آمد و نداى نماز در داد و رفت و هنوز دور نشده بود که برگشت. ✳️در این هنگام؛ ام کلثوم عرضه داشت : ▪️《مُرْ جَعْدَةَ فَلْيُصَلِّ بِالنَّاسِ》 🔹امر کن امشب جعدة بن هبیرة (خواهر زاده امام) با مردم نماز گزارد! 🔺امام(ع) فرمود : ▪️《نَعَمْ! مُرُوا جَعْدَةَ فَلْيُصَلِ‏ ثُمَّ قَالَ : لَا مَفَرَّ مِنَ الْأَجَلِ فَخَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ》 ✳️آری! بگویید نماز را با جعده اقامه کنید و سپس منصرف شد و فرمود : نه لازم نیست و از قضاى الهى نمى‏ توان گريخت. پس، از خانه به سوی مسجد روانه شد.(۱) 🔻در روایتی آمده است که امام علی(ع) خطاب به دخترشان ام کلثوم(س) فرمودند : ▪️《يَا بُنَيَّةِ! إِنَّنِي أَرَانِي قَلَّ مَا أَصْحَبُكُمْ!》 😭اى دخترم! اندك زمانى من بعد از اين با شما خواهم بود. 🔹ام کلثوم(س) پرسید : ای پدر! مگر چه شده است؟ امام(ع) پاسخ داد : ▪️《إِنِّي رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) فِي مَنَامِي وَ هُوَ يَمْسَحُ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِي وَ يَقُولُ : يَا عَلِيُّ(ع)! لَا عَلَيْكَ قَضَيْتَ مَا عَلَيْكَ!》 😭امشب حضرت رسول(ص) را در خواب ديدم كه به دست مبارك خود غبار از روى من پاك مى ‏كرد و می فرمود : يا على! بر تو باكى نيست آنچه بر تو بود به جاى آوردى! ✳️در این هنگام، ام کلثوم(س) فریاد بر آورد و امام(ع) به او فرمود : ▪️《يَا بُنَيَّةِ! لَا تَفْعَلِينَ فَإِنِّي رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يُشِيرُ إِلَيَّ بِكَفِّهِ وَ يَقُولُ : يَا عَلِيُّ! إِلَيْنَا فَإِنَّ مَا عِنْدَنَا هُوَ خَيْرٌ لَكَ》 🔸اى دخترم! گريه مكن، در اين وقت حضرت رسول(ص) را مى‏ بينم و به دست خود، به سوی من اشاره مى ‏كند و می فرماید : 🔺يا على(ع)! زود بيا به نزد ما كه آنچه نزد ماست از براى تو بهتر است‏.(۲) __________ 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۶ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۱۱ علیه السلام به نقل از کانال @hosenih_maghtal کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
✅بدن مطهر امام علی(ع) شبانه به سمت نجف فعلی روانه شد. 🔻راوی می گوید : ▪️《ثُمَّ وَضَعُوهُ عَلَى السَّرِيرِ وَ تَقَدَّمَ الحَسَنُ(ع) وَ الحُسَينُ(ع) إلَى السَّرِيرِ مِن مُؤَخِّرِهِ وَ إذَا مُقَدَّمِهِ قَد ارتَفَعَ وَلَا يُرَى حَامِلُهُ وَ كَانَ حَامِلَاهُ مِن مُقَدَّمِهِ جَبرَئِيلِ وَ مِيكَائِيلَ فَمَا مُرَّ بِشَئِ عَلَى وَجَه الاَرضِ إلَّا انحَنَى لَهُ سَاجِدَاً وَ خُرِجَ السَّرِيرِ مِن مَايِيلِ بَابِ كِندِةِِ، فَحَمَلا مُؤَخِّرِهِ وَ سَارَا يَتَّبِعَانِ مُقَدَّمِهِ》 🔹سپس جنازه مطهر امام علی(علیه السلام) را بر روی تابوت قرار دادند. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) انتهای تابوت را گرفتند و ابتدای تابوت خود بلند شد در حالی که حامل آن مشخص نبود، ولی حاملین ابتدای تابوت جبرائیل و میکائیل بودند. تابوت مطهر از هر جایی از روی زمین گذر می کرد، همه بر او سجده می کردند. تابوت از باب کنده خارج شد و روانه خارج از کوفه شد و همچنان انتهای تابوت به دنبال ابتدای تابوت در حال حرکت بود.(۱) 🔹محمد بن حنفیه می گوید : ▪️《وَاللهِ لَقَد نَظَرتُ إلَى السَّرِيرِ وَ إِنَّهُ لَيَمُرَّ بِالحَيطَانِ وَ النَّخلِ فَتَنحَنَي لَهُ خُشُوعَاََ، وَ مَضَى مُستَقِيمَاً إلَى النَّجَفِ إلَى مَوضِعِ قَبرِهِ الآنَ》 🔸به خدا قسم! من می دیدم که تابوت مطهر امام علی(ع) از دیوار ها و نخلستان کوفه گذر می کرد، در حالی که آنان به احترام امام علی(ع) خَم و منحنی می شدند. ✳️سپس جنازه مطهر مستقیما به سوی نجف رفت، همان مکان فعلی!(۲) سرانجام بعد از طی مسافتی تابوت را زمین گذاشتند و بر آن نماز خواندند. ▪️《أَن يُصَلِّيَ الحَسَنُ(ع) مَرَّةً وَ الحُسَينُ(ع) مَرَّةً صَلَاةَ إِمَامِِ》 🔹امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هر کدام یک بار، بر جنازه امام علی(ع) نماز خواندند.(۳) 🔹امام علی(ع) در طی روایتی قبل از شهادت خطاب به فرزندان خویش فرموده بود : ▪️《فَإِنَّكُمَا تَنْتَهِيَانِ إِلَى قَبْرٍ مَحْفُورٍ وَ لَحْدٍ مَلْحُودٍ وَ لَبِنٍ مَوْضُوعٍ فَأَلْحِدَانِي وَ أَشْرِجَا عَلَيَّ اللَّبِنَ وَ ارْفَعَا لَبِنَةً مِمَّا عِنْدَ رَأْسِي فَانْظُرَا مَا تَسْمَعَانِ! فَأَخَذَا اللَّبِنَةَ مِنْ عِنْدِ الرَّأْسِ بَعْدَ مَا أَشْرَجَا عَلَيْهِ اللَّبِنَ فَإِذَا لَيْسَ فِي الْقَبْرِ شَيْ‏ءٌ وَ إِذَا هَاتِفٌ يَهْتِفُ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) كَانَ عَبْداً صَالِحاً فَأَلْحَقَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِنَبِيِّهِ وَ كَذَلِكَ يَفْعَلُ بِالْأَوْصِيَاءِ بَعْدَ الْأَنْبِيَاءِ حَتَّى لَوْ أَنَّ نَبِيّاً مَاتَ فِي الشَّرْقِ وَ مَاتَ وَصِيُّهُ فِي الْغَرْبِ أَلْحَقَ اللَّهُ الْوَصِيَّ بِالنَّبِي‏(ص)》 🔺شما در طی حمل جنازه من، به قبری كنده شده ای به همراه سنگ لحد، خواهید رسيد. و خشتى چند برای من مهيّا شده، پس مرا در لحد گذاريد و خشت بر من بچينيد، پس يك خشت از بالاى سر من برداريد و در قبر نظر كنيد و طبق دستوری که می شنوید عمل نمایید. پس وقتی حضرت(ع) را دفن کردند، يك خشت از بالاى سر آن حضرت(ع) برداشتند و در قبر نظر كردند كسى را در قبر نديدند، ناگاه صداى هاتفى را شنيدند كه گفت : 🔸امير المؤمنين(ع) بنده شايسته خدا بود، حق تعالى او را به پيغمبر(ص) خود ملحق گردانيد، و حق تعالى با اوصياء بعد از پيغمبران خود چنین می کند. حتّى اگر پيغمبرى در مشرق بميرد و وصىّ او در مغرب بميرد، خداوند آن وصی را به پیغمبر ملحق می سازد.(۴) 🔻 امام باقر(ع) می فرماید : ▪️《دُفِنَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) بِنَاحِيَةِ الْغَرِيَّيْنِ وَ دُفِنَ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَ دَخَلَ قَبْرَهُ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَيْنُ(ع) وَ مُحَمَّدٌ بَنُو عَلِيٍّ(ع) وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ》 🔹سرانجام امام علی(ع) در پشت کوفه در منطقه غَریّین، قبل از طلوع فجر دفن شد و به ترتیب امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و محمد بن حنفیه و عبدالله بن جعفر وارد قبر شده و با آن حضرت(ع) وداع کردند.(۵) ✳️محل دفن امام علی(ع) به مدت ۹۰ سال مخفی بود و تنها عده خاصی از یاران و اصحاب ائمه اطهار(ع) نسبت به آن آگاهی داشتند تا اینکه در سال ۱۳۵ قمری امام صادق(ع) محل دفن علی(ع) را آشکار کرد.(۶) 🔻نوف بکالی از یاران امام علی(ع) در فقدان ایشان می گوید : ▪️《كُنَّا كَأَغْنَامٍ فَقَدَتْ رَاعِيهَا تَخْتَطِفُهَا الذِّئَابُ مِنْ كُلِّ مَكَان‏ِِ》 🔸ما همچون گوسفندانى بوديم كه شبان و صاحب خود را گم كرده باشند و از هر طرف، گرگها آنها را بربايند.(۷) ________ 📚منابع : ۱-۲)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۹۵ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۱۳ ۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۸ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۲۵ ۶)الغارت ثقفی، ج۲، ص۸۶۲ ۷)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۱۰۰ علیه السلام به نقل از کانال @hosenih_maghtal کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
✅در این لحظه، مردم ابن ملجم را دستگیر کرده و نزد امام علی(ع) آوردند، در حالی که مردم با دیدنش او را لعنت می کردند. 🔻وقتی نگاه أميرالمؤمنين(ع) به آن ملعون افتاد، فرمود : ✳️ای ابن ملجم! ▪️جنایتی بزرگ کردی! ▪️آیا من برایت بد امامی بودم؟ ▪️آیا تو را مورد مرحمت قرار ندادم و بر دیگران برنگزیدم؟ 🔺با وجود اینکه می دانستم قاتل من خواهی بود به تو احسان کردم و بخششم به تو را افزون ساختم تا از راه گمراهی که برگزیده ای بازگردی، اما شقاوت بر تو غلبه کرد تا مرا بکشی ای شقی ‏ترین اشقیاء!(۱) 🔹سپس (س) خود را بر مسجد رساند و خطاب به ابن ملجم گفت : ▪️اى دشمن خدا! أمير مؤمنان را كشتى؟ آن ملعون گفت : ✳️جز اين نيست كه پدر تو را كشته‏ ام! (نه أمير مؤمنان را)! 🔸ام کلثوم فرمود : اى دشمن خدا! اميد آن دارم كه باكى بر ایشان نباشد و بهبودى يابد! ✳️ابن ملجم گفت : ▪️《وَاللهِ! لَقَدِ اشتَرَیتُهُ بِأَلفٍ، وسَمَمتُهُ بِأَلفٍ، ولَو کانَت هذِهِ الضَّربَهُ عَلی جَمیعِ أهلِ المِصرِ ما بَقِیَ مِنهُم أحَدٌ》 😭به خدا سوگند! آن شمشیر را به هزار درهم خریدم و با هزار درهم نیز آن را زهرآگین ساختم و چنان ضربتى را با آن، به او زدم كه اگر آن ضربه، بر اهل شهر زده می شد، همه هلاك می شدند!(۲) سپس ملعون را از نزد آن حضرت(ع) بيرون بردند و به زندان افکندند. پس مردم نزد امام علی(ع) آمده و عرض كردند : 🔹اى أمير المؤمنين! در باره اين دشمن خدا دستورى فرما که باعث این مصیبت و تباهی اسلام شده است! 🔻امام علی(ع) در مورد ابن ملجم به حسنین(علیها السلام) سفارش کرد و فرمود : ▪️《احْبِسُوا هَذَا الْأَسِيرَ وَ أَطْعِمُوهُ وَ اسْقُوهُ وَ أَحْسِنُوا إِسَارَهُ فَإِنْ عِشْتُ فَأَنَا أَوْلَى بِمَا صَنَعَ فِيَّ إِنْ شِئْتُ اسْتَقَدْتُ‏ وَ إِنْ شِئْتُ صَالَحْتُ وَ إِنْ مِتُّ فَذَلِكَ إِلَيْكُمْ》 😭این اسیر را زندانی کنید و آب و خوراکش را خوب و بسترش را نرم کنید. اگر زنده ماندم، من صاحب اختیار خون خویشم، یا عفو می کنم یا قصاص، و اگر مُردم، قصاص آن را بر شما محول می کنم.(۳)  🔹و در روایتی دیگر در این باره آمده است که امام(ع) فرمود : ▪️《أَلَا! لَا يُقْتَلَنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي! انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا يُمَثَّلْ بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ》 🔸بدانید که غیر از قاتلم، کسی را نکشید! بنگرید که اگر من از این ضربت او مُردم، او را تنها یک ضربت بزنید (ضربتی در مقابل ضربتی!) و دست و پا و دیگر اندام او را نبرید و او را مُثله نکنید که از رسول اکرم(ص) شنیده ام که 😭حتی از مُثله کردن سگ هار نیز بر حذر می داشت.(۴) وقتی فرزندان امام علی(ع) از دفن ایشان فارغ شدند، امام حسن(ع) دستور داد ابن ملجم را بياورند، پس او را آوردند. 🔹سپس خطاب به آن ملعون فرمود : ▪️《قَتَلْتَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ أَعْظَمْتَ الْفَسَادَ فِي الدِّينِ! ثُمَّ أَمَرَ بِهِ فَضُرِبَتْ عُنُقُهُ》 🔸اى دشمن خدا! اميرمؤمنان(ع) را كُشتى و تباهى بزرگی، در دين کردی! سپس امام(ع) دستور داد گردنش را زدند.(۵) ____________ 📚منابع : ۱_۲)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۲۱ ۳)قرب الاسناد حمیری، ص۱۴۳ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۶ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۲۲ علیه السلام به نقل از کانال @hosenih_maghtal کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub