eitaa logo
از شرح بی نهایت (منبر مکتوب، آیات و روایات اهل بیت)
646 دنبال‌کننده
4 عکس
2 ویدیو
5 فایل
«احادیث اهل بیت، آیات قرآن، کلمات علما و اشعار» فضایی برای ارائه معارف و کمک به فضلای عزیز جهت منبر همچنین ببینید: کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub و متن روضه اهل بیت: @rozehayemaktoubb
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰روایتی زیبا در بیان چند صفت یکی از دوستان اهل بیت: "الکافی: امام حسن علیه السلام برای مردم خطبه خواند و فرمود: ای مردم، از برادری که در نظر من از بزرگ ترین مردمان است، برایتان می‌گویم: ۱. آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه می‌داد، کوچکی دنیا در نظر او بود. ۲. او از سلطه حکومت شکمش خارج شده بود، آنچه نمی یافت اشتهایش را نداشت. و چون به دست می‌آورد، زیاده روی نمی کرد. ۳. از سلطه حکومت شرمگاهش خارج شده بود، پس عقل و اندیشه اش را برای آن سبک نمی کرد. ۴. از سلطه حکومت جهالت خارج شده بود، پس دستش را جز از روی یقین و برای منفعت دراز نمی کرد. ۵. پر اشتها و ناراضی و دلتنگ نبود. ۶. اکثر اوقات زندگی اش ساکت بود. اگر سخن می‌گفت بر گویندگان چیره می‌گشت. ۷. در جدل وارد نمی شد و در دعوایی مشارکت نمی کرد و دلیلی را ارائه نمی کرد مگر اینکه قاضی را ببیند. ۸. از برادرانش غافل نبود و هیچ چیزی را تنها از برای خود نمی خواست. ۹. ناتوان بود و مردم او را ناتوان می‌پنداشتند. اگر کاری جدی به میان می‌آمد همچون شیر بیشه می‌خروشید. ۱۰. هیچ کس را نسبت به کارش در آنجا که امکان داشت عذری داشته باشد ملامت نمی کرد تا اینکه عذری حاصل شود. ۱۱. آنچه را که می‌گفت، خود انجام می‌داد و آنچه را که نمی گفت نیز انجام می‌داد. ۱۲. چون میان دو کاری حیران می‌ماند و نمی دانست که کدامیک برتر است، نگاه می‌کرد که کدامیک به هوای نفس نزدیک تر است پس با آن مخالفت می‌نمود. ۱۳. از هیچ دردی جز نزد کسی که امید بهبودی می‌رفت، شکایت نمی کرد. ۱۴. و با هیچ کس جز کسی که از او امید خیرخواهی داشت، مشورت نمی کرد. ۱۵. دلتنگ و خشمگین و ناراضی و پر اشتها و اهل انتقام گرفتن نبود و از دشمن غفلت نمی کرد. بر شما باد به داشتن این اخلاق نیک. و اگر قدرت انجام همه آن‌ها را ندارید بدانید انجام کمی از آن بهتر از ترک بسیار است. هیچ نیرو و توانی جز به واسطه خداوند نیست. شبیه همین نقل از امیرالمومنین در نهج البلاغه نقل شده است. الکافی ۲: ۲۳۷ کا، [الکافی] عَنِ الْعِدَّةِ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ مِنَ الْعِرَاقِیِّینَ رَفَعَهُ قَالَ: خَطَبَ النَّاسَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أُخْبِرُکُمْ عَنْ أَخٍ لِی کَانَ مِنْ أَعْظَمِ النَّاسِ فِی عَیْنِی وَ کَانَ رَأْسُ مَا عَظُمَ بِهِ فِی عَیْنِی صِغَرَ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلَا یَشْتَهِی مَا لَا یَجِدُ وَ لَا یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ فَرْجِهِ فَلَا یَسْتَخِفُّ لَهُ عَقْلَهُ وَ لَا رَأْیَهُ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ الْجَهَالَةِ فَلَا یَمُدُّ یَدَهُ إِلَّا عَلَی ثِقَةٍ لِمَنْفَعَةٍ کَانَ لَا یَتَشَهَّی وَ لَا یَتَسَخَّطُ وَ لَا یَتَبَرَّمُ کَانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صَمَّاتاً فَإِذَا قَالَ بَذَّ الْقَائِلِینَ کَانَ لَا یَدْخُلُ فِی مِرَاءٍ وَ لَا یُشَارِکُ فِی دَعْوَی وَ لَا یُدْلِی بِحُجَّةٍ حَتَّی یَرَی قَاضِیاً وَ کَانَ لَا یَغْفُلُ عَنْ إِخْوَانِهِ وَ لَا یَخُصُّ نَفْسَهُ بِشَیْ ءٍ دُونَهُمْ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِذَا جَاءَ الْجِدُّ کَانَ لَیْثاً عَادِیاً. کَانَ لَا یَلُومُ أَحَداً فِیمَا یَقَعُ الْعُذْرُ فِی مِثْلِهِ حَتَّی یَرَی اعْتِذَاراً کَانَ یَفْعَلُ مَا یَقُولُ وَ یَفْعَلُ مَا لَا یَقُولُ کَانَ إِذَا ابْتَزَّهُ أَمْرَانِ لَا یَدْرِی أَیُّهُمَا أَفْضَلُ نَظَرَ إِلَی أَقْرَبِهِمَا إِلَی الْهَوَی فَخَالَفَهُ وَ کَانَ لَا یَشْکُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ مَنْ یَرْجُو عِنْدَهُ الْبُرْءَ وَ لَا یَسْتَشِیرُ إِلَّا مَنْ یَرْجُو عِنْدَهُ النَّصِیحَةَ کَانَ لَا یَتَبَرَّمُ وَ لَا یَتَسَخَّطُ وَ لَا یَتَشَکَّی وَ لَا یَتَشَهَّی وَ لَا یَنْتَقِمُ وَ لَا یَغْفُلُ عَنِ الْعَدُوِّ فَعَلَیْکُمْ بِمِثْلِ هَذِهِ الْأَخْلَاقِ الْکَرِیمَةِ إِنْ أَطَقْتُمُوهَا فَإِنْ لَمْ تُطِیقُوهَا کُلَّهَا فَأَخْذُ الْقَلِیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثِیرِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰درخواست کمک مردگان از خانواده خویش در روایتی آمده است: مردگان در هر شب جمعه از ماه رمضان می‌آیند و با صدایی اندوهناک و در حالی که گریه می‌کنند می‌ایستند و ندا می‌دهند ای خانواده من کمک کنید ای فرزندان کمک کنید و ای خویشان کمک کنید! چیزی به ما لطف کنید رحمت خدا بر شما باد ما را یاد کنید و ما را از دعا فراموش نکنید و به ما مهربانی کنید و بر غربت و تنهایی ما رحم کنید که ما در زندانی تنگ و اندوهی بزرگ و غم و سختی باقی مانده‌ایم پس به ما رحم کنید و از دعا و صدقه برای ما بخل نورزید شاید خدای متعال بر ما رحم کند قبل از اینکه شما نیز مانند ما بشوید. پس وا حسرتا ما نیز مانند شما که اکنون توانا هستید توانا بودیم. ای بندگان خدا بشنوید کلام ما را و ما را فراموش نکنید که فردا خواهید دانست آنچه از زیاده اموال در دست شماست در دست ما بود ولی آن را در راه اطاعت خدا انفاق نمی‌کردیم و از حق منع کردیم پس اکنون وبالی بر گردن ما شده است و منفعت و سود آن برای دیگران است. لطفی به ما کنید با درهمی یا نانی یا تکه نانی! پس ندا می‌کنند چه زود است که شما گریه کنید بر خودتان به سودی ندهد آنچنان که ما بر خود گریه کردیم و سودی نداد پس تلاش کنید قبل از اینکه مانند ما بشوید! القطب الراوندي في لب اللباب : كان الصادق ( عليه السلام ) في مرضه يقول : « اللهم اجعله علة ادب ، لا علة غضب ». قال : وفي الخبر كان الموتى يأتون في كل جمعة من شهر رمضان فيقفون وينادي كل واحد منهم بصوت حزين باكياً : يا اهلاه ويا ولداه ويا قرابتاه اعطفوا علينا بشيء يرحمكم الله ، واذكرونا ولا تنسونا بالدعاء ، وارحموا علينا وعلى غربتنا فانا قد بقينا في سجن ضيق ، وغم طويل وغم وشدة فارحمونا ولا تبخلوا بالدعاء والصدقة لنا ، لعل الله يرحمنا قبل ان تكونوا مثلنا ، فواحسرتا قد كنا قادرين مثلما انتم قادرون ، فيا عباد الله اسمعوا كلامنا ولا تنسونا فانكم ستعلمون غداً ، فان الفضول التي في أيديكم كانت في ايدينا فكنا لا ننفق في طاعة الله ، ومنعنا عن الحق فصار وبالاً علينا ومنفعته لغيرنا ، اعطفوا علينا بدرهم او رغيف او بكسرة ، ثم ينادون ما اسرع ما تبكون على انفسكم ولا ينفعكم كما نحن نبكي ولا ينفعنا ، فاجتهدوا قبل ان تكونوا مثلنا.
🔰 روایتی زیبا درباره شش صورت نورانی در قبر مومن "محاسن: یکی از صادقین علیهما السلام فرمود: وقتی بنده مومن می‌میرد و وارد قبر و برزخ می‌شود شش چهره ی نورانی با او وارد قبر می‌شوند. در بین این شش صورت یکی از همه نورانی تر و زیباتر و بشاش تر و زیباتر است، یکی از آن‌ها طرف راست این شخص در قبر قرار می‌گیرد، یکی چپ او، یکی روبروی او، یکی پشت سر او، یکی نزدیک پاهای او. آن که از همه نورانی تر است بالای سر او می‌ایستد. این شخص که در قبر آرمید، این شش صورت در برابر هر حادثه و مشکلی که بخواهد به او آسیب برساند از هر طرف از وی حمایت می‌کنند. آن که از همه نورانی تر است از دیگران می‌پرسد: شما کیستید؟ خدا جزای خیر به شما بدهد آن که طرف راست قرار دارد می‌گوید: من نمازم، و آن که طرف چپ قرار دارد می‌گوید: من زکاتم، و آن که جلو او قرار دارد می‌گوید: من روزه ام، و آن که پشت سر او قرار دارد می‌گوید: من حج و عمره ام، و آن که نزدیک پاهای او قرار دارد می‌گوید: من نیکی و احسانم که به برادران مومنت روا داشتی. بعد می‌گویند: تو که هستی که از ما زیباتر و خوش بوتر و با هیبت ترید؟ می‌گوید: من ولایت آل محمد صلوات الله علیهم هستم. محاسن: ۲۸۸ - اِبْنُ أَبِي نَجْرَانَ وَ اَلْبَزَنْطِيُّ مَعاً عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ قَالَ: إِذَا مَاتَ اَلْعَبْدُ اَلْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ سِتَّةُ صُوَرٍ فِيهِنَّ صُورَةٌ أَحْسَنُهُنَّ وَجْهاً وَ أَبْهَاهُنَّ هَيْئَةً وَ أَطْيَبُهُنَّ رِيحاً وَ أَنْظَفُهُنَّ صُورَةً قَالَ فَيَقِفُ صُورَةٌ عَنْ يَمِينِهِ وَ أُخْرَى عَنْ يَسَارِهِ وَ أُخْرَى بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أُخْرَى خَلْفَهُ وَ أُخْرَى عِنْدَ رِجْلِهِ وَ تَقِفُ اَلَّتِي هِيَ أَحْسَنُهُنَّ فَوْقَ رَأْسِهِ فَإِنْ أُتِيَ عَنْ يَمِينِهِ مَنَعَتْهُ اَلَّتِي عَنْ يَمِينِهِ ثُمَّ كَذَلِكَ إِلَى أَنْ يُؤْتَى مِنَ اَلْجِهَاتِ اَلسِّتِّ قَالَ فَتَقُولُ أَحْسَنُهُنَّ صُورَةً وَ مَنْ أَنْتُمْ جَزَاكُمُ اَللَّهُ عَنِّي خَيْراً فَتَقُولُ اَلَّتِي عَنْ يَمِينِ اَلْعَبْدِ أَنَا اَلصَّلاَةُ وَ تَقُولُ اَلَّتِي عَنْ يَسَارِهِ أَنَا اَلزَّكَاةُ وَ تَقُولُ اَلَّتِي بَيْنَ يَدَيْهِ أَنَا اَلصِّيَامُ وَ تَقُولُ اَلَّتِي خَلْفَهُ أَنَا اَلْحَجُّ وَ اَلْعُمْرَةُ وَ تَقُولُ اَلَّتِي عِنْدَ رِجْلَيْهِ أَنَا بِرُّ مَنْ وَصَلْتِ مِنْ إِخْوَانِكِ ثُمَّ يَقُلْنَ مَنْ أَنْتِ فَأَنْتِ أَحْسَنُنَا وَجْهاً وَ أَطْيَبُنَا رِيحاً وَ أَبْهَانَا هَيْئَةً فَتَقُولُ أَنَا اَلْوَلاَيَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
روایتی از امام حسین علیه السلام در فضیلت قرآن بشر بن غالب اسدی از امام حسین بن علی علیه السلام روایت کرد که فرمود: هر کس آیه ای از کلام خدا را در نمازش به حالت ایستاده بخواند، خدای تعالی در عوض هر حرفی صد حسنه برایش می‌نویسد و اگر در غیر نماز بخواند، بابت هر حرفی ده حسنه به او می‌دهد و اگر قرآن را بشنود، به عوض هر حرفی یک حسنه می‌نویسند و اگر قرآن را در شب ختم کند، فرشتگان آسمان بر او صلوات می‌فرستند تا صبح کند و اگر در روز ختم قرآن کند، ملائکه بر او درود فرستند تا شب کند و برای وی یک دعای مستجاب هست و آن بهتر است از آنچه که بین آسمان و زمین است. پرسیدم: این پاداش کسی است که قرآن خوانده است (ولی کسی که قرآن نخوانده پاداشش چیست)؟ حضرت فرمود: ای برادر بنی اسد! خدای تعالی بخشنده و بزرگوار و کریم است. وقتی آنچه که شنیده (در حفظ دارد) بخواند، خدای تعالی همان را به او می‌دهد. همچنین از امام صادق علیه السلام وارد شده که فرمود: هر کس حرفی از کتاب خدا را بدون قرائت بشنود، خدای تعالی برای او حسنه ای بنویسد و گناهی را از وی محو کند و درجه ای را به او دهد. رَوَی بِشْرُ بْنُ غَالِبٍ الْأَسَدِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام: مَنْ قَرَأَ آیَةً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ فِی صَلَاتِهِ قَائِماً یُکْتَبُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ مِائَةُ حَسَنَةٍ فَإِنْ قَرَأَهَا فِی غَیْرِ صَلَاةٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ عَشْراً فَإِنِ اسْتَمَعَ الْقُرْآنَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ حَسَنَةٌ وَ إِنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ لَیْلًا صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ حَتَّی یُصْبِحَ وَ إِنْ خَتَمَهُ نَهَاراً صَلَّتْ عَلَیْهِ الْحَفَظَةُ حَتَّی یُمْسِیَ وَ کَانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ وَ کَانَ خَیْراً لَهُ مِمَّا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ قُلْتُ هَذَا لِمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَنْ لَمْ یَقْرَأْهُ قَالَ یَا أَخَا بَنِی أَسَدٍ إِنَّ اللَّهَ جَوَادٌ مَاجِدٌ کَرِیمٌ إِذَا قَرَأَ مَا مَعَهُ أَعْطَاهُ اللَّهُ ذَلِکَ. وَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ [الصادق] علیه السلام قَالَ: مَنِ اسْتَمَعَ حَرْفاً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ مِنْ غَیْرِ قِرَاءَةٍ کُتِبَ لَهُ حَسَنَةٌ وَ مُحِیَ عَنْهُ سَیِّئَةٌ وَ رُفِعَ لَهُ دَرَجَةٌ. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
روایتی در فضل قرآن از امام باقر علیه السلام که امام حسین علیه السلام نیز در سلسله سند آن هستند: "امالی صدوق: امام باقر علیه السّلام روایت نموده که پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: هر که شباهنگام ده آیه تلاوت کند، در زمره غافلان نوشته نشود و هر که پنجاه آیه تلاوت کند، در زمره ذکرگویان نوشته شود و هر که صد آیه تلاوت کند، در زمره نمازگزاران نوشته شود و هر که دویست آیه تلاوت کند، در زمره فروتنان نوشته شود و هر که سیصد آیه تلاوت کند، در زمره رستگاران نوشته شود و هر که پانصد آیه تلاوت کند، در زمره جهادگران نوشته شود و هر که هزار آیه تلاوت کند، قنطاری برای او نوشته شود که هر قنطار پانصد هزار مثقال طلا و هر مثقال بیست و چهار قیراط است و کوچک ترین قیراط همانند کوه احد است و بزرگ ترین آن به اندازه آنچه میانه آسمان و زمین است باشد. عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنِ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ قَرَأَ عَشْرَ آیَاتٍ فِی لَیْلِهِ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغَافِلِینَ وَ مَنْ قَرَأَ خَمْسِینَ آیَةً کُتِبَ مِنَ الذَّاکِرِینَ وَ مَنْ قَرَأَ مِائَةَ آیَةٍ کُتِبَ مِنَ الْقَانِتِینَ وَ مَنْ قَرَأَ مِائَتَیْ آیَةٍ کُتِبَ مِنَ الْخَاشِعِینَ وَ مَنْ قَرَأَ ثَلَاثَمِائَةِ آیَةٍ کُتِبَ مِنَ الْفَائِزِینَ وَ مَنْ قَرَأَ خَمْسَمِائَةِ آیَةٍ کُتِبَ مِنَ الْمُجْتَهِدِینَ وَ مَنْ قَرَأَ أَلْفَ آیَةٍ کُتِبَ لَهُ قِنْطَارٌ وَ الْقِنْطَارُ خَمْسُونَ أَلْفَ مِثْقَالِ ذَهَبٍ وَ الْمِثْقَالُ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ قِیرَاطاً أَصْغَرُهَا مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ وَ أَکْبَرُهَا مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ [۱] [۱]: ۱. أمالی الصدوق ص ۳۶. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
حدیث حبابه والبیه از امام حسین علیه السلام : آیا پسرعموی من اهل نجات است؟ "بصائر الدرجات: ابو بصیر از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرد که فرمود: وقتی مردم پیش معاویه می‌رفتند، حبابه والبیه خدمت حضرت حسین علیه السّلام می‌رسید. او زنی بسیار کوشا بود که پوست بدنش از فرط عبادت خشک می‌نمود. او یک روز با پسر عمویش که پسرکی کوچک بود، خدمت امام حسین علیه السّلام رسید و عرض کرد: فدایت شوم! در آنچه که خدمت شما است ملاحظه بفرمایید که آیا اسم این پسر عمویم هست و او اهل نجات است؟ امام فرمود: آری، اسم او نزد ماست و رستگار است. -. بصائر الدرجات: ۴۷ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّ حَبَابَةَ الْوَالِبِیَّةَ کَانَ إِذَا وَفَدَ النَّاسُ إِلَی مُعَاوِیَةَ وَفَدَتْ هِیَ إِلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ کَانَتِ امْرَأَةً شَدِیدَةَ الِاجْتِهَادِ قَدْ یَبِسَ جِلْدُهَا عَلَی بَطْنِهَا مِنَ الْعِبَادَةِ وَ أَنَّهَا خَرَجَتْ مَرَّةً وَ مَعَهَا ابْنُ عَمٍّ لَهَا غُلَامٌ فَدَخَلَتْ بِهِ عَلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام فَقَالَتْ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَانْظُرْ هَلْ تَجِدُ ابْنَ عَمِّی هَذَا فِیمَا عِنْدَکُمْ وَ هَلْ تَجِدُهُ نَاجِیاً قَالَ فَقَالَ نَعَمْ نَجِدُهُ عِنْدَنَا وَ نَجِدُهُ نَاجِیاً مقاله حبابه والبیه را در ویکی شیعه بخوانید: حبابه والبیه از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰درخواست فاطمه دختر امیرالمومنین علیه السلام از جابر درباره عبادات امام سجاد علیه السلام "امالی شیخ طوسی: فاطمه دختر امیر المؤمنین علیه السلام، چون ناراحتی حضرت زین العابدین علیه السلام را از (شدت) عبادت مشاهده کرد، پیش جابر بن عبد الله انصاری رفت و گفت: جابر! تو از صحابه پیامبری! ما بر شما حقوقی داریم، یکی از آنها این است که اگر دیدید یک نفر از ما خود را از پرستش و عبادت زیاد به کشتن می‌دهد، او را تذکر دهید و بخواهید جان خود را حفظ نماید. اینک یادگار برادرم علی بن الحسین علیهما السلام خیلی رنجور و ناتوان شده است و از زیادی عبادت پیشانی و دو کف دست و زانوانش پینه بسته! جابر به طرف خانه زین العابدین رهسپار شد. درب خانه، حضرت باقر - محمد بن علی علیهما السلام - با چند نفر از بچه‌های بنی هاشم بودند. جابر آن جناب را دید که می‌آید؛ گفت: راه رفتن تو شبیه راه رفتن پیامبر است، تو که هستی پسر جان؟ فرمود: من محمد بن علی بن الحسینم. جابر شروع به گریه نموده و گفت: به خدا قسم تو واقعاً شکافنده (باقر) علمی، نزدیک من بیا، پدرم به فدایت! همین که نزدیک آمد، جابر گریبانش را باز نمود و دستش را روی سینه اش گذاشته و بوسید و صورت و گونه اش را روی آن گذاشت و گفت: من از طرف جدت پیامبر صلی الله علیه و آله به تو سلام می‌رسانم. او به من دستور داد که با تو چنین کنم. و به من فرمود: تو زنده خواهی بود تا یکی از فرزندانم به نام محمد را درک کنی که شکافنده دانش است و فرمود: تو آنقدر عمر می‌کنی که کور می‌شوی و دوباره بینا خواهی شد. سپس گفت: از پدرت برایم اجازه بگیر. حضرت باقر علیه السلام داخل شد و جریان را عرض کرد که پیرمردی بر در خانه است و با من چنین و چنان کرد. امام فرمود: او جابر بن عبد الله است و پرسید، از بین تمام بچه‌ها فقط با تو چنان گفت و چنان کرد؟ عرض کرد: بلی! فرمود: قصد بدی نداشته، خواسته است خون تو را به گردش آورد. بعد به جابر اجازه ورود را داد. جابر داخل شد و دید حضرت از عبادت زرد و ناتوان شده است. امام علیه السلام از جای حرکت نمود و احوالپرسی شایانی از جابر کرده، او را پهلوی خود نشاند. جابر شروع به صحبت نموده و گفت: یا ابن رسول الله! مگر نمی دانی خداوند بهشت را برای شما و دوستانتان آفریده و جهنم را برای دشمنان و مخالفین شما؟ پس چرا این قدر خود را ناراحت می‌کنی. زین العابدین علیه السلام فرمود: «ای همراه پیامبر! مگر جدم نمی دانست که آمرزیده شده است؟ چرا در عبادت کوشش می‌کرد - پدر و مادرم فدایش - تا جایی که ساق پاهایش ورم کرد؟. به ایشان گفتند: با اینکه خدا گناه گذشته و آینده ات را بخشیده، باز چنین عبادت می‌کنی؟ فرمود: بنده شاکر خدا نباشم؟» وقتی جابر دید سخنش در آقا اثری ندارد عرض کرد: یا ابن رسول الله! پس جان خود را حفظ کن! تو از خانواده ای هستی که خداوند به واسطه آنها بلا را دفع می‌کند و رنج و ناراحتی را برطرف می‌نماید و از آسمان باران می‌فرستد. امام فرمود: جابر! من از روش پدر و جدم صلوات الله علیهما دست بر نمی دارم تا آن دو را ملاقات کنم. جابر به کسانی که حضور داشتند گفت: من در میان اولاد انبیاء چون علی ابن الحسین علیهما السلام ندیده ام، مگر یوسف بن یعقوب علیهما السلام را؛ به خدا قسم، فرزندان علی بن الحسین علیهما السلام بهتر از فرزندان یوسف بن یعقوب هستند. از این خانواده است آن کسی که زمین را پر از عدل و داد می‌نماید چنانچه پر از ستم شده است. امالی طوسی: ۶۳۶ - از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
متن روایت بالا👆👆👆 عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام: أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ لَمَّا نَظَرَتْ إِلَی مَا یَفْعَلُ ابْنُ أَخِیهَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بِنَفْسِهِ مِنَ الدَّأْبِ فِی الْعِبَادَةِ أَتَتْ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَرَامٍ الْأَنْصَارِیَّ فَقَالَتْ لَهُ یَا صَاحِبَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ لَنَا عَلَیْکُمْ حُقُوقاً مِنْ حَقِّنَا عَلَیْکُمْ أَنْ إِذَا رَأَیْتُمْ أَحَدَنَا یُهْلِکُ نَفْسَهُ اجْتِهَاداً أَنْ تُذَکِّرُوهُ اللَّهَ وَ تَدْعُوهُ إِلَی الْبُقْیَا عَلَی نَفْسِهِ وَ هَذَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بَقِیَّةُ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ قَدِ انْخَرَمَ أَنْفُهُ وَ ثَفِنَتْ جَبْهَتُهُ وَ رُکْبَتَاهُ وَ رَاحَتَاهُ إِدْءَاباً مِنْهُ لِنَفْسِهِ فِی الْعِبَادَةِ فَأَتَی جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بَابَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام وَ بِالْبَابِ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام فِی أُغَیْلِمَةٍ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ قَدِ اجْتَمَعُوا هُنَاکَ فَنَظَرَ جَابِرٌ إِلَیْهِ مُقْبِلًا فَقَالَ هَذِهِ مِشْیَةُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ سَجِیَّتُهُ فَمَنْ أَنْتَ یَا غُلَامُ قَالَ فَقَالَ أَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فَبَکَی جَابِرٌ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ أَنْتَ وَ اللَّهِ الْبَاقِرُ عَنِ الْعِلْمِ حَقّاً ادْنُ مِنِّی بِأَبِی أَنْتَ فَدَنَا مِنْهُ فَحَلَّ جَابِرٌ أَزْرَارَهُ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی صَدْرِهِ فَقَبَّلَهُ وَ جَعَلَ عَلَیْهِ خَدَّهُ وَ وَجْهَهُ وَ قَالَ لَهُ أُقْرِئُکَ عَنْ جَدِّکَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله السَّلَامَ وَ قَدْ أَمَرَنِی أَنْ أَفْعَلَ بِکَ مَا فَعَلْتُ وَ قَالَ لِی یُوشِکُ أَنْ تَعِیشَ وَ تَبْقَی حَتَّی تَلْقَی مِنْ وَلَدِی مَنِ اسْمُهُ مُحَمَّدٌ یَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً وَ قَالَ لِی إِنَّکَ تَبْقَی حَتَّی تَعْمَی ثُمَّ یُکْشَفُ لَکَ عَنْ بَصَرِکَ ثُمَّ قَالَ لِی ائْذَنْ لِی عَلَی أَبِیکَ فَدَخَلَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَی أَبِیهِ فَأَخْبَرَهُ الْخَبَرَ وَ قَالَ إِنَّ شَیْخاً بِالْبَابِ وَ قَدْ فَعَلَ بِی کَیْتَ وَ کَیْتَ فَقَالَ یَا بُنَیَّ ذَلِکَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ أَ مِنْ بَیْنِ وِلْدَانِ أَهْلِکَ قَالَ لَکَ مَا قَالَ وَ فَعَلَ بِکَ مَا فَعَلَ قَالَ نَعَمْ قَالَ إِنَّا لِلَّهِ إِنَّهُ لَمْ یَقْصِدْکَ فِیهِ بِسُوءٍ وَ لَقَدْ أَشَاطَ بِدَمِکَ ثُمَّ أَذِنَ لِجَابِرٍ فَدَخَلَ عَلَیْهِ فَوَجَدَهُ فِی مِحْرَابِهِ قَدْ أَنْضَتْهُ الْعِبَادَةُ فَنَهَضَ عَلِیٌّ علیه السلام فَسَأَلَهُ عَنْ حَالِهِ سُؤَالًا حَفِیّاً [۲] ثُمَ أَجْلَسَهُ بِجَنْبِهِ فَأَقْبَلَ جَابِرٌ عَلَیْهِ یَقُولُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِنَّمَا خَلَقَ الْجَنَّةَ لَکُمْ وَ لِمَنْ أَحَبَّکُمْ وَ خَلَقَ النَّارَ لِمَنْ أَبْغَضَکُمْ وَ عَادَاکُمْ فَمَا هَذَا الْجَهْدُ الَّذِی کَلَّفْتَهُ نَفْسَکَ قَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام یَا صَاحِبَ رَسُولِ اللَّهِ أَ مَا عَلِمْتَ جَدِّی رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ فَلَمْ یَدَعِ الِاجْتِهَادَ وَ تَعَبَّدَ بِأَبِی هُوَ وَ أُمِّی حَتَّی انْتَفَخَ السَّاقُ وَ وَرِمَ الْقَدَمُ وَ قِیلَ لَهُ أَ تَفْعَلُ هَذَا وَ قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ- ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ قَالَ أَ فَلَا أَکُونُ عَبْداً شَکُوراً فَلَمَّا نَظَرَ جَابِرٌ إِلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام وَ لَیْسَ یُغْنِی فِیهِ قَوْلُ مَنْ یَسْتَمِیلُهُ مِنَ الْجَهْدِ وَ التَّعَبِ إِلَی الْقَصْدِ قَالَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ الْبُقْیَا عَلَی نَفْسِکَ فَإِنَّکَ مِنْ أُسْرَةٍ بِهِمْ یُسْتَدْفَعُ الْبَلَاءُ وَ یُسْتَکْشَفُ اللَّأْوَاءُ وَ بِهِمْ یُسْتَمْطَرُ السَّمَاءُ فَقَالَ لَهُ یَا جَابِرُ لَا أَزَالُ عَلَی مِنْهَاجِ أَبَوَیَّ مُؤْتَسِیاً بِهِمَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا حَتَّی أَلْقَاهُمَا فَأَقْبَلَ جَابِرٌ عَلَی مَنْ حَضَرَ فَقَالَ لَهُمْ وَ اللَّهِ مَا أَرَی فِی أَوْلَادِ الْأَنْبِیَاءِ بِمِثْلِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ إِلَّا یُوسُفَ بْنَ یَعْقُوبَعلیهما السلام وَ اللَّهِ لَذُرِّیَةُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ ذُرِّیَّةِ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ إِنَّ مِنْهُمْ لَمَنْ یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً [۱] . ---------- [۲]: ۲. یقال: حفی عنه: أکثر السؤال عن حاله، و فی النسخة« خفیا» و هو تصحیف. (ب). [۱]: ۱. أمالی ابن الشیخ المطبوع بآخر أمالی أبیه ص ۴۰۷.
🔸بردن مخفیانه غذا در خانه مردم "ارشاد: ابن اسحاق می‌گوید: در مدینه چندین خانوار زندگی می‌کردند که خوراک آنها می‌رسید و نمی دانستند از کجا می‌آید و به کسی احتیاج نداشتند! پس از فوت علی ابن الحسین علیهما السلام مقرری آنها نرسید. ارشاد: ۲۷۵ - عَنْ یُونُسَ بْنِ بُکَیْرٍ عَنِ ابْنِ إِسْحَاقَ قَالَ: کَانَ بِالْمَدِینَةِ کَذَا وَ کَذَا أَهْلَ بَیْتٍ یَأْتِیهِمْ رِزْقُهُمْ وَ مَا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ- لَا یَدْرُونَ مِنْ أَیْنَ یَأْتِیهِمْ فَلَمَّا مَاتَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام فَقَدُوا ذَلِکَ از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
گذشت در هنگام قدرت "ارشاد: عبد الله بن محمد پسر عمرو بن علی می‌گوید: هشام ابن اسماعیل با من خیلی بد رفتاری می‌کرد (او از طرف عبد الملک مروان والی مدینه بود و ولید بن عبد الملک او را عزل کرد) و حضرت علی بن الحسین علیهما السلام را به شدت آزرد. پس از آنکه ولید او را عزل نمود، دستور داد جلوی مردم بایستد تا آنها انتقام خود را بگیرند. در حالی که در نزدیکی خانه مروان او را نگه داشته بودند، حضرت علی بن الحسین علیهما السلام از کنار او گذشت. حضرت به او سلام کرد. علی بن الحسین علیهما السلام قبلا به نزدیکان خود دستور داده بود که متعرض او نشوند. -. ارشاد: ۲۷۴ - رَوَی الْوَاقِدِیُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: کَانَ هِشَامُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ [۵] یُسِی ءُ جِوَارِی فَلَقِیَ مِنْهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام أَذًی شَدِیداً فَلَمَّا عُزِلَ أَمَرَ بِهِ الْوَلِیدُ أَنْ یُوقَفَ لِلنَّاسِ قَالَ فَمَرَّ بِهِ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام وَ قَدْ أُوقِفَ عِنْدَ دَارِ مَرْوَانَ قَالَ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ قَالَ وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام قَدْ تَقَدَّمَ إِلَی خَاصَّتِهِ أَلَّا یُعَرِّضَ لَهُ أَحَدٌ [۱] . ---------- [۵]: ۵. هو هشام بن إسماعیل المخزومی ولی المدینة سنة ۸۴ ولاه عبد الملک بن مروان و بقی والیا علیها حتّی سنة ۸۷ فعزله الولید بن عبد الملک عن المدینة و ورد عزله فیما ذکر لیلة الاحد لسبع لیال خلون من شهر ربیع الأوّل (عن الطبریّ باختصار). [۱]: ۱. إرشاد المفید ص ۲۷۴. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
خوبی در مقابل جفا اعلام الوری، ارشاد: محمد بن جعفر و دیگران گفتند: یکی از بستگان علی بن الحسین علیهما السلام خدمت ایشان آمد و به طوری که حضرت می‌شنید، شروع به ناسزا گفتن به آن جناب کرد و سخنی با حضرت نگفت! همین که رفت، امام علیه السلام به حاضرین فرمود: شنیدید چه گفت؟ مایلم با هم برویم، ببینید من چگونه پاسخ او را می‌دهم. گفتند: حاضریم؛ ما مایل بودیم که امام پاسخ او را بدهد. امام کفش پوشیده و به راه افتاد و زیر زبان این آیه را تلاوت می‌کرد، «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ -. آل عمران / ۱۳۴ - »، { و خشم خود را فرو می‌برند و از مردم در می‌گذرند و خداوند نکوکاران را دوست دارد. } فهمیدیم که چیزی به او نخواهد گفت. حضرت درب منزل آن مرد رسید و او را صدا زده و فرمود: بگویید علی بن الحسین با تو کار دارد. آن مرد بیرون آمد و آماده بود که با هر برخوردی مقابله کند و یقین داشت که امام برای کیفر عمل زشتی که او کرده بود آمده است. امام علیه السلام فرمود: برادرم! تو هم اکنون پیش من آمدی و چنین و چنان گفتی، اگر راست گفتی از خدا طلب آمرزش می‌کنم و در صورتی که دروغ گفته باشی، خدا تو را بیامرزد، آن مرد پیشانی امام را بوسیده و گفت: نه! آنچه گفتم در تو نیست و من به آن نسبتها شایسته ترم. -. اعلام الوری: ۱۵۴، ارشاد: ۲۷۳ - ---------- [۱]: ۱. الإرشاد ص ۲۷۳. أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَدِّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ وَ غَیْرِهِ قَالُوا: وَقَفَ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ فَأَسْمَعَهُ وَ شَتَمَهُ فَلَمْ یُکَلِّمْهُ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ لِجُلَسَائِهِ لَقَدْ سَمِعْتُمْ مَا قَالَ هَذَا الرَّجُلُ وَ أَنَا أُحِبُّ أَنْ تَبْلُغُوا مَعِی إِلَیْهِ حَتَّی تَسْمَعُوا مِنِّی رَدِّی عَلَیْهِ قَالَ فَقَالُوا لَهُ نَفْعَلُ وَ لَقَدْ کُنَّا نُحِبُّ أَنْ یَقُولَ لَهُ وَ یَقُولَ فَأَخَذَ نَعْلَیْهِ وَ مَشَی وَ هُوَ یَقُولُ- وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ فَعَلِمْنَا أَنَّهُ لَا یَقُولُ لَهُ شَیْئاً قَالَ فَخَرَجَ حَتَّی أَتَی مَنْزِلَ الرَّجُلِ فَصَرَخَ بِهِ فَقَالَ قُولُوا لَهُ هَذَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ قَالَ فَخَرَجَ إِلَیْنَا مُتَوَثِّباً لِلشَّرِّ وَ هُوَ لَا یَشُکُّ أَنَّهُ إِنَّمَا جَاءَ مُکَافِئاً لَهُ عَلَی بَعْضِ مَا کَانَ مِنْهُ فَقَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ یَا أَخِی إِنَّکَ کُنْتَ قَدْ وَقَفْتَ عَلَیَّ آنِفاً فَقُلْتَ وَ قُلْتَ فَإِنْ کُنْتَ قُلْتَ مَا فِیَّ فَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْهُ وَ إِنْ کُنْتَ قُلْتَ مَا لَیْسَ فِیَّ فَغَفَرَ اللَّهُ لَکَ قَالَ فَقَبَّلَ الرَّجُلُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ قَالَ بَلْ قُلْتُ فِیکَ مَا لَیْسَ فِیکَ وَ أَنَا أَحَقُّ بِهِ [۱] قَالَ الرَّاوِی لِلْحَدِیثِ وَ الرَّجُلُ هُوَ الْحَسَنُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰 آيا امام سجاد ـ عليه السلام ـ در واقعه حرّه به مروان كه دشمن سرسخت اهل بيت بود پناه داد؟ چرا؟ به نقل از سایت پرسمان قرآن: 🔸 یکی از موضوعات قابل توجه در زندگانی امام سجاد(ع)،پناه دادن به خانواده مروان بن حکم،در ماجرای قیام مردم مدینه(واقعه حرّه) است. طبق تصریح منابع تاریخی در جريان واقعه حره و هجوم شاميان به مدينه ، بسيارى از خانواده ها همسر و فرزندان خود را به خانه امام سجاد (عليه السلام ) فرستادند و از آن حضرت پناه خواستند و در پناه آن حضرت تا پايان اشغال مدينه به دست سپاه مسرف ، در امنيت و سلامت به سر بردند و از تعرض شاميان در امان ماندند. از جمله خانواده هايى كه به پناه امام سجاد (عليه السلام ) آمده بودند، خانواده مروان مى باشند و اين نكته نشان مى دهد كه تنها علويان و يا بستگان نزديك آنان از لطف و بزرگوارى امام بهره مند نبودند بلكه همه كسانى كه به آنحضرت التجا مى جستند، از كرامت او بهره مند مى شدند، حتى عناصر بدخواه و بد سابقه اى چون مروان ! البته بايد يادآور شد كه پناه خواهى مروان براى خانواده اش از امام سجاد (عليه السلام )، مربوط به زمان يورش شاميان نبوده است ، زيرا مروان خود از بنى اميه مى باشد و مورد حمايت سپاه شام . بنابراين پناهندگى خانواده وى مربوط به ماجراى اخراج بنى اميه از مدينه است . كه در جريان آن حدود هزار نفر از بنى اميه ، از مدينه رانده شدند و در چنين شرايطى مروان در صدد پناه دادن به خانواده اش برآمده است . او نخست به عبيدالله بن عمر روآورد و از او خواست تا در آن بحران و آشوب كه عليه بنى اميه صورت گرفته بود به همسرش - عاشيه دختر عثمان بن عفان - پناه دهد و او را مخفى دارد تا اهل مدينه متعرض او نشوند ولى عبدالله بن عمر نپذيرفت . ناگزير، مروان روى نياز به خانه لطف و كرم و رحمت آورد و از على بن الحسين (عليه السلام ) پناه خواست و تقاضا كرد كه همسرش در ميان خانواده امام جاى گيرد. امام سجاد (عليه السلام ) درخواست او را پذيرفت .( 1) علت اين كه امام سجاد (عليه السلام ) به همسر مروان پناه داد و درخواست مروان را رد نكرد براى آنان كه چشم بيناى حقيقت دارند و با مقام معنويت و كرامت ائمه آشنايند، بسى روشن و بى نياز از توضيح است . اگر على بن ابى طالب (عليه السلام ) در بستر شهادت و در آخرين لحظات عمرش به فرزندانش سفارش مى كند كه درباره قاتل او كوتاهى نكنند و در نوشيدن آب و خوردن غذا بر او تنگ نگيرند، هر چند دشمنى كينه توز باشد. او پناه خواسته است و امام درياى رحمت است و تقاضا و استمدادى را بى پاسخ نمى گذارد. 🔸مروان کیست؟ مروان همان كسى كه در جنگ جمل به نبرد با على بن ابى طالب (عليه السلام ) پرداخته است ! در جنگ صفين همراه معاويه و به نفع او عليه اميرالمؤ منين جنگيده است ! مروان همان كسى است كه به وليد پيشنهاد كرده است كه حسين (عليه السلام ) با يزيد بيعت نمى كند در همين مجلس او را بكش ! بنابراين ، مكارم اخلاقى و سرشت رحمت آفرين امام (عليه السلام ) است كه بديهاى او را با نيكى و لطف پاسخ داده و از پس آن همه جفاها كه مروان به خاندان على (عليه السلام ) داشته ، باز هم از عفو و بزرگوارى ايشان محروم نمى ماند. اين امام سجاد (عليه السلام ) است كه مى فرمايد: اگر كشنده پدرم ، شمشيرى را كه با آن پدرم حسين (عليه السلام ) را به شهادت رسانده نزد من به امانت گذارد، در امانت كوتاهى نكرده به او باز مى گردانم .(3) امان دادن امام سجاد به خانواده مروان،آن هنگام که مردم مدینه بنی امیه را از مدینه بیرون می کردند،سبب شد تا طى سه روز كه مدينه دستخوش قتل و غارت بود، خانه امام سجاد مامن خوبى براى پناهندگان بود و تعداد صد نفر زن با اعضاى خانواده خويش به منزل امام پناهنده شدند و امام تا آخر غائله از آنان پذيرايى كرد. «مسلم بن عقبه»، پس از ختم غائله، على بن الحسين (ع) را خواست. وقتى كه حضرت حاضر شد او را نزديك خود نشاند و مورد احترام و تفقد قرار داد و سپس با بازگشت حضرت به خانه، موافقت كرد.(4) پی نوشتها: 1- تاريخ طبرى 7/409؛ تاريخ كامل ابن اثير 4/112-113؛ احقاق الحق 12/93؛ انوار البهيه 100. 2- تاريخ طبرى 7/409. 3- اعيان الشيعه،ج 1،ص636. 4- على بن عيسى، کشف الغمه، ص 319 - السيد المحسن الامين، اعيان الشيعه، ج 1، ص 630 و 633 از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat