ازتبارعلے🌱🇵🇸.
. 📚 کتاب #فناوری_هستهای_چرخ_زندگی اثر پژوهشی #حجت_الاسلام_راجی به کارکردهای این دانش و تاثیر آن در
.
#تیکه_کتاب
قسمتیازمقدمهکتاب
+من رهبر رو قبول ندارم چون برای بمب اتم ما رو بیچاره کرده...
#تیکه_کتاب 📕📎
هر چیزی که ناراحتتان می کند، عاملی برای رشد و فرصتی برای شماست تا جنبه ی پنهان خود را باز پس گیرید.
📕- نیمه تاریک وجود
👤- دبی فورد
@raisali_ir | .🌱🇵🇸ازتَبارعلی
📚 #تیکه_کتاب
در زمان خلافتش بود
که زره اش گم شد!
بعد از مدتی، زره
در دست یک مرد مسیحی پیدا شد.
امیرالمومنین او را به محضر قاضی برد؛
و فرمود: این زره مال من است
نه آن را فروخته ام،
نه آن را بخشیده ام، و اکنون
آن را در دست این مرد پیدا کردهام.
قاضی به مسیحی گفت:
خلیفه ادعای خود را اظهار کرد
تو حرفی برای گفتن داری؟!
مسیحی گفت زره مال من است،
ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد
قاضی به امیرالمومنین گفت:
تو مدعی هستی و این شخص منکر است
آقای امیرالمومنین باید شاهد بیاوری!
امیرالمومنین خندید و فرمود:
حق با قاضیست؛
باید شاهد بیاورم
اما شاهدی ندارم.
قاضی به نفع مسیحی حکم داد.
مسیحی خودش بهتر میدانست زره
برای چه کسی است.
وجدانش تکان خورد و گفت:
این طرز حکومت داری
از نوع رفتار انسانِ عادی نیست
از نوع حکومت انبیاست
اقرار کرد و طولی نکشید
که دیدند مسلمان شده است،
و همراه علیﷺ در نهروان شمشیر میزند...
#امیرالمسلمینعلیعلیهالسلام
| بحارالانوار،ج۹ص۵۹۸
📚 #تیکه_کتاب
یکی از مضرترین تمایلاتی که من در طبیعت بشر دیدهام ناراضی بودن از حال و چشمداشت به آیندهٔ مجهول است بجای اینکه از گلهای زیبایی که در کنار پنجره اتاقمان روییده است لذت ببریم در عالم رؤیا به گلستان سحرآمیزی که در کرانهٔ افق است چشم دوختهایم.
بعضی چیزها در جهان خیلی مهمتر از دارایی هستند. یکی از آنها توانایی خوش بودن با چیزهای ساده است.
•| #تیکه_کتاب |•
خانهاى که من به آن پا گذاشتم
مادرش مجاهد، پدرش مجاهد،
برادرانش مجاهد بودند؛ خانهی
دنيايىما خانهی اهالی شهادت بود!
و حسین سیدالشهدای این خانه(:
📚- کتاب' خواهر
•| #تیکه_کتاب |•
خفتگان هنوز از طلوع فجر بی خبرند و نمی دانند که تاریخ در انتظار چه فردایی است. اما ای من! تو که نخفته ای؟ چشم باز کن و جلوه اراده حق را از وجود این مجاهدان راه خدا ببین.
°. #شهیدسیدمرتضیآوینی
📚#گنجینهآسمانی، ص ۱۶۰
•| #تیکه_کتاب |•
نه عجب اگر در شهرِ کوران
خورشید را دشنام دهند
و تاریکی را پرستش کنند!
📚فتح خون • آسد مرتضی آوینی
•| #تیکه_کتاب |•
حمیرا گفت: « فاطمه رضی الله عنها؟»
گفتم: فاطمه همان فاطمه است،
فقط ما معتقدیم سلام الله علیها.
مکفی گفت: فرقش چیست؟
گفتم: فرقش این است که حمیرا آرزو میکند
خدا از او راضی باشد.
و این در لایه پنهانِ متن چیزکی دارد
که طعنه است.
حمیرا گفت: کجایش؟
گفتم: این که میگویی خدا از او راضی باشد
یعنی یک کارهایی هم کرده که ممکن است پسند
خدا نباشد و امیداوریم خدا از آن کارهایش راضی باشد.
ولی ما معتقدیم فاطمه و اولادش معصومند.
ما سلام خدا را بر او میفرستیم.
همین فرق نگاه ماست با بقیه مسلمانان.
📚 #حانیه