#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨زندگینامه
🔶 مولود فرخنده ۳
حضرت رضا(ع) در حيات پدر بزرگوارش به اداره برخى از امور شيعه، به نيابت از پدرش، مى پرداخته است. شايد حديث زيرحاكى از همين نكته باشد.
زياد بن مروان قندى مى گويد :
بر ابوابراهيم (امام موسى بن جعفر) داخل شدم. فرزندش، على، نيزدر نزد او بود. حضرت به من فرمود :
"اى زياد! اين (امام رضا) مكتوبش مكتوب من، گفتارش گفتار من، فرستادهاش، فرستاده من است و هر آنچه مى گويد، سخن، سخن اوست".
امام موسى كاظم در باره فضايل فرزندش، امام رضا(ع)، و اينكه اوجانشين وپيشواى امت است، فراوان سخن گفته تا آنجا كه اين پرسش درذهن ايجاد مىشود كه حكمت اين همه تعريف و تأكيد چه بوده است ؟
شايد يكى از عواملى كه ما را به فهم اين حكمت يارى مى كند، شرايط بسيار دشوار سياسى زمان آن امام باشد، بطورى كه تقيّه در شديدترين حالت اعمال مى شد واهل بيت از جايى به جاى ديگر رانده مى شدند.
هارون الرشيد، اصحاب و انصار اهل بيت را از ديارى به ديار ديگرمى فرستاد و آنها را به شهادت ميرسانيد و امام موسى كاظم به فرمان هارون از زندانى به زندان ديگر منتقل مى شد.
بنابر اين در چنين شرايطى امكان تفرقه و پراكندگى شيعه پس از وفات موسى بن جعفر(ع) اين حكمت را اقتضا مى كرد كه آن حضرت بر ولايت امام رضا(ع) پس از خود، بيشتر تأكيد كند.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش۳
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨زندگینامه
🔶مولود فرخنده ۴
اصحاب نيز به سهم خود از احتمال شهادت امام موسى بن جعفرعليه السلام ونشناختن پيشواى پس از وى، بسيار بيمناك بودند. كه مى توان ازاحاديث زير، به روشنى اين مسئله را دريافت؛
يزيد بن سليط زيدى گويد :
با امام موسى بن جعفر ديدار كردم و به آن حضرت گفتم :
مرا از امام پس از خود آگاه كن چنان كه پدرت ما را از امامت توآگاه كرد.
امام پاسخ داد :
"پدر من در دوره اى غير از اين دوره مى زيست!".
عرض كردم : هر كه از اين وضع كه براى شما پيش آمده خشنود است نفرين خداوند بر او باد.
پس امام خنديد و فرمود :
تو را آگاه مى كنم.
"اى ابوعماره! من از خانه ام بيرون شدم و در ظاهر به فرزندانم وصيّت كردم و آنان را با على فرزندم، شريك ساختم، امّا در نهان فرزندم را تنها به اين وصيّت اختصاص دادم".
على بن عبداللَّه هاشمى گويد :
در كنار مزار رسول خداصلى الله عليه وآله بودم كه حضرت موسى بن جعفر در حالى كه دست فرزندش على را در دست خود گرفته بود، به سوى ما آمدوپرسيد :
آيامی دانيد من كيستم ؟
گفتيم : تو مولا و بزرگ ما هستى.
فرمود : مرا به نام و نسب بخوانيد.
گفتيم : شما موسى بن جعفر هستى.
فرمود : چه كسى همراه من است ؟
گفتيم : او، على، پسر موسى بن جعفر است.
فرمود : پس گواه باشيد كه او در زمان حيات من وكيلم و پس از مرگم جانشين من است.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۴
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨زندگینامه
🔶مولود فرخنده ۵
امام كاظم(ع) از تمام وسايل موجود براى بيان امامت امام رضا(ع) استفاده مى كرد. مثلاً نامه اى در اين باره نگاشت و شصت تن از سران مدينه را بر آن گواه گرفت.
آن حضرت در دوران حيات خويش، كارها را به امام رضا(ع) ارجاع مى داد.همچنين در بصره الواحى به این محتوا که "وصيّت من به بزرگترين فرزند من است"نگاشت و به شیعیان سپرد.
آن حضرت برخى از حقوقى را كه نزد او مى آوردند، مى گرفت و برخى ديگر را باقى مى گذاشت تا به جانشينش پس از او پرداخت شود و نشانه اى آشكار از جانشين پس از خودباقى گذارد.
اين شرايط دشوار سیاسی زمان، امام كاظم(ع) را وامى داشت تا سيماى امامت را پس از خود از ترديدها دور نگهدارد،
که از وصيّت آن حضرت به فرزند برومندش بخوبى آشكارمى شود: تازمانى كه هارون الرشيد زنده است، سكوت پيشه كند و چون هارون ازدنيا رفت، لب به گفتار حق بگشايد.
از سوى ديگر چه بسا برخى از جريانهاى سياسى براى رسيدن به اهدافى معين، درپس انتشار خرافاتى بوده اند.
مسأله غيبت امام كاظم(ع)، مدّت زيادی باعث رواج شايعاتى شدوگفتند كه امام كاظم(ع) نمرده و مهدى اين امّت است و بر امام هفت متوقف كردند
و مشهور به "واقفيه" شدند!
ديرى نگذشت كه اين توطئه برملا
و معلوم شد كه يكى از عوامل بى اثر بودن اين شايعات تأكيد امام كاظم(ع) بر شناساندن جانشين واقعى اش، امام رضا(ع) به شیعیان بوده است.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۵
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨ زندگینامه
🔶اخلاق و فضایل امام هشتم
او قرآن ناطق بود و سرچشمه همه اخلاق و دانش و كراماتش از قرآن بود.
آيا شگفت انگيز خواهد بود بنده اى كه قرآن را در طول حيات خويش سرلوحه خود قرار داده، آيت بزرگ پروردگار جهانيان شود؟
پيامبر به ما يادآورى كرد كه پس از خود دو چيز گرانبها بر جاى مى نهد. كتاب خدا (قرآن) و عترتش كه اين دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا اينكه كنار حوض (كوثر) بر حضرتش وارد شوند.
آيا اين سخن به اين معنى نيست كه خاندان رسالت، مشكات نوردانش ومعدن وحى و جايگاه علم الهى اند؟
امام رضا(ع) با تمام وجود خويش، مصداق اين نور الهى بود تا آنجاكه در حديث آمده است :
ابوذكوان گفت : از ابراهيم بن عبّاس شنيدم كه مى گفت :
"امام رضا را نديدم مگر آنكه از چيزى كه سؤال مى شد، اومى دانست و در عصر و روزگارش كسى را نديدم كه نسبت به آنچه درزمان بود از او داناتر باشد. مأمون از هر چه مى پرسيدش، بدو پاسخ مى گفت. همه كلام و پاسخ وى، گزيده هائى از قرآن بود. او هر سه روزيك بار قرآن را ختم مى كرد ومى فرمود :
اگر بخواهم، مى توانم در كمتر از سه روز هم قرآن را ختم كنم، امّاهرگز به آيه اى برنمى خورم جز آنكه در آن آيه و اينكه در باره چه چيزى فرود آمده و در چه وقتى نازل شده، مى انديشم. از اين رو قرآن را هر سه روز يكبار ختم مى كنم".
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۶
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨ زندگینامه
🔶اخلاق و فضایل امام هشتم ۲
هنگامى كه مأمون، والى خود را در مدينه به همراهى امام تا خراسان مأموريت داد، از او در باره حالات امام در راه پرسيد.
والى بسيار از درجات عبادت و ذكر و توجّه آن حضرت به خدا سخن گفت.
مأمون چون سخنان والى خويش را شنيد، به وى دستور داد كه اين سخنان را از مردم پنهان دارد! از جمله سخنان اين بود كه گفت :
چون صبح فرامى رسيد امام رضا(ع) نماز صبح مى گزارد و خداى را تسبيح مى گفت و مى ستود. تكبير و تهليل مى گفت و بر پيامبر و دودمانش درودمى فرستاد تا آنكه خورشيد سربرمى زد سپس به سجده مى افتاد و تا بالاآمدن روز در همان حال باقى مى ماند.
سپس به سوى مردم مى رفت وتا نزديك وقت زوال، با آنان سخن مى گفت و اندرزشان مى داد. و پس از بجا آوردن نماز عصر به تسبيح و ستايش و تكبير و تهليل خداوندزبان مى گشود سپس به سجده مى افتاد و در آن حال يك صد بار مى فرمود :"حمداً للَّه".
پس از غروب خورشيد نمازمى گزارد و به تسبيح خداوند مشغول مى شد تا آنكه يك سوم از شب سپرى مى گشت و آنگاه به بسترش مى رفت و چون يك سوم آخر شب فرامى رسيد براى خواندن نافله بر مى خاست و آنقدر نماز مى خواند تاسپيده سرمى زد. در بستر خويش، بسيار قرآن مى خواند و چون به آيه بهشت وجهنم می رسید ازخداوند بهشت را مى طلبيد و از آتش جهنّم به خدا پناه مى برد.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۷
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨زندگینامه
🔶اخلاق و فضایل امام هشتم
امام عقيده داشت كه برترى او تنها به تقواست و نه به خاطر انتساب اوبه رسول خدا(صلى الله عليه وآله).
بيهقى از صولى از محمّد موسى بن نصر رازى نقل مى كند كه گفت : ازپدرم شنيدم كه مى گفت : مردى به امام رضا(ع) گفت : به خدا سوگند بر زمين كسى از جهت پدر از تو شريف تر نيست.
آن حضرت به وى فرمود :
"تقوا بديشان شرافت بخشيد و طاعت خداى بزرگشان كرد".
يكى ديگر به او عرض كرد : به خدا تو بهترين انسانها هستى. آن حضرت به او فرمود :
"سوگند مخور اى مرد! بهتر از من كسى است كه خداترس تر باشد و اورا فرمانبردارتر. به خدا قسم اين آيه نسخ نشده است كه : ( وَجَعَلْنَاكُم ْشُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ).
اين گفتگو، روايتى از امام صادق (ع) را به ياد ما مى آورد كه فرمود :
"همانا ولايت و دوستى من با حضرت محمّد(صلى الله عليه وآله) در نزد من محبوب تر از ولادتم از اوست".
بدين سان امام رضا(ع) در تمام ابعاد حياتش، خداى را فرمانبردار بودوخدا هم او را دوست داشت و دلش را به نور معرفت درخشان و از علم ودانش آكنده ساخته بود و او را حجّت بالغه خويش بر مخلوقاتش گردانيده بود.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۸
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨زندگینامه
🔶 راه خدا
شيطان، مخالفت با اولياى خدا را در نظر آدمى، زيبا جلوه مى دهد...
هرگاه درجه تسليم و عشق انسان به رهبرى دينى و ولّى امر ، فزونى گيرد به پروردگارش هم نزديك تر مى شود
امام رضا(ع)، همچون ديگر امامان عليهم السلام، مطيع ترين مردم در مقابل ولى امر خويش، امام موسى كاظم(ع) بود.
امام كاظم (ع) مى فرمايد :
"على، پسرم، بزرگترين فرزندانم و سخن شنواترين و فرمانبردارترين آنان است".
و نيكوكارترين و محبوب ترين فرزندانم در نظر من است".
ميان انسان و اولياى خدا، حجابى از غرور و تكبّر است...از اين روست كه قرآن سخن كافران را در اين باره با تأكيد بيشتر نقل كرده است :
( أَبَشَراً مِنَّا وَاحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلاَلٍ وَسُعُرٍ )
" پس گفتند : آيا سزاوار است كه ما بشرى از جنس خودمان را پيروى كنيم ؟ در اين صورت به گمراهى و ضلالت سخت در افتاديم."
در حديثى از ابن ابى كثير روايت شده است كه در سالی که من به حج رفتم ناگهان باامام رضا(ع) مواجه شدم. در قلبم باخود گفتم :
أَبَشَراً مِنّا واحِداً نَتَّبِعه، ناگهان وى همچون جرقه اى بر من گذر كردوفرمود :
"به خدا من همان بشرى هستم كه پيروى از من بر تو واجب است.
گفتم : از خدا و تو پوزش مى طلبم. فرمود : (اين خطا) براى تو آمرزيده شد.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش۹
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨زندگینامه
🔶خوی پاک ۱
از اين روح پاك، خلق و خويى بزرگ به چشم مى خورد كه كتابهاى تاريخ شمه اى از آن را براى ما بازگو كرده اند.
آن حضرت در قلّه فروتنى و خوش رفتارى با مردم بود. ابراهيم بن عبّاس در اين باره چنين مى گويد : هرگز نديدم كه در گفتار خودبه كسى بى احترامى كند. هيچگاه نشد سخن كسى را قطع كند و اجازه مى دادتا شخص خود از گفتار بازايستد و هرگز دست رد بر سينه كسى كه مى توانست حاجتش را روا كند، نمى زد.
هيچگاه در برابر كسى كه روبه رويش نشسته بود پاهايش را درازنمى كرد وتكيه نمى داد.
هيچگاه نديدم به غلامان و بردگان خود ناسزا گويد. هرگز نديدم كه آب دهان به بيرون افكند و نديدم كه با قهقه بخندد بلكه خنده وى تبسم بود.
چون خلوت مى كرد و برايش سفره مى گستردند، بندگانش حتّى دربان ونگهبان با او بر سر سفره مى نشستند و غذا مى خوردند. شبها كم مى خوابيد وبيشتر بيدار مى ماند. اكثر شبها از آغاز شب تا صبح احيا مى گرفت.
بسيار روزه مى گرفت و در هر ماه سه روز، روزه از وى فوت نمى شد. مى فرمود : اين روزه تمام روزگار است. او بسيار اهل نيكى كردن و دادن صدقه در نهان بود. بيشتر در شبهاى تاريك صدقه مى داد. پس هر كس ادعا كند كه كسى را در فضل و بزرگى همچون وى ديده ، باورش مكنيد.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۱۰
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨ زندگینامه
🔶خوی پاک ۲
از تواضع آن حضرت اين بود كه روزى به حمام وارد شد. مردى به اوگفت : مرا مشت و مال بده. امام عليه السلام پذيرفت. حاضران به مرد فهماندندكه اين شخص امام است. در اين هنگام مرد زبان به پوزش گشود، امّاحضرت دل او را آرام كرد و همچنان به مشت و مال دادنش مشغول شد.
مردى از اهل بلخ كه همراه امام به خراسان مى رفت، مى گويد :
روزى سفره اى خواست و تمام بندگان خود را از سياهان و غير آنها براين سفره نشاند. عرض كردم : فدايت شوم! اى كاش مى فرموديد براى اينان سفره اى جداگانه بگسترانند. فرمود : خاموش باش و بدان كه پروردگار تبارك وتعالى يكى، مادر يكى پدر هم يكى است و جزا تنهابسته به اعمال آدمى است.
آن حضرت خوش نداشت غلامانش وقتى بر سفره نشسته اند به احتراماو برخيزند و مى فرمود :
"اگر در حالى كه غذا مى خوريد بر بالاى سر شما آمدم برنخيزيد تاوقتى كه از خوردن فارغ شديد".
او گشاده دست و بزرگوار بود. يكى از آداب وى در صدقات آن بود كه چون براى خوردن مى نشست، بشقابى مى آورد و آن را كنار سفره مى نهادو از گواراترين خوراكها قدرى در آن بشقاب مى گذارد و آنگاه دستورمى داد كه آن بشقاب را براى نيازمندان ببرند. سپس مى فرمود :
"خداوند عزّ و جل مى دانست كه هر انسانى قادر به آزاد كردن بنده نيست، بنابر اين راه بهشت را براى آنان از طريق اطعام قرار داد".
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۱۱
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨زندگینامه
🔶خوی پاک ۳
امام رضا (ع) در روز عرفه تمام دارايى خويش را در خراسان بخشيد.
فضل بن سهل به او گفت : براستى اين زيان است.
فرمود : "بلكه اين استفاده است كارى را كه پاداش و كرم درپى دارد، زيان مدان".
هر گاه چيزى مى بخشيد، تلاش مى كرد مبادا آبرو و شخصيّت فرد را لكه دار كند.
اليسع بن حمزه روايت كرده است :
"من در مجلس امام رضا نشسته بودم و با او سخن مى گفتم. خلق بسيارى گرد او را گرفته بودند و از حلال و حرام مى پرسيدند. در اين هنگام مردى وارد شد و گفت :
السلام عليك اى فرزند رسول خدا. از حج بازمى گردم در حالى كه نفقه ام را گم كرده ام و چيزى ندارم كه حتّى به منزل بروم. پس اگر صلاح بدانى مرا به شهرم روانه سازى... پس امام برخاست و به اتاق رفت وچندى درنگ كرد و سپس بيرون آمد و در را بست و دستش را از بالاى در برون آورد و ... فرمود : اين دويست دينار را براى خرجى خود بگيرو بدان تبرك كن وبيرون شو تا نه من تو را ببينم و نه تو مرا.
پس مرد بيرون شد. سليمان به امام رضا(ع) عرض كرد : چرا چهره ات را از او پوشاندى ؟ فرمود:
از بيم اينكه مبادا چون حاجتش را روا ساختم ذلّت سؤال و تقاضا رادر سيمايش ببينم. رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود :آنكه نهانى حسنه دهد، برابر با هفتاد حج است و آنكه بدى را فاش مى سازد، خوار وبى ياور است و آنكه بدى را نهان بدارد ، بر وى ببخشند.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۱۲
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨زندگینامه
🔶افق های علم امام۱
چهار تن از امامان شيعه فرصت نشر اسلام را پيدا كردند. اين چهار تن عبارت بودند از امام على، امام باقر، امام جعفر صادق و امام رضاعليهم السلام.
اگر چه تمام ائمه در اين مهم كوششهايى بخرج دادهاند، اما شرايط براى اين چهار تن بيش از ديگران آماده بود.
يقطينى روايت كرده است :
چون مردم در امامت امام رضا(ع) اختلاف نظر پيدا كردند مسائلى را كه از آن حضرت پرسيده بودند و پاسخهايى كه او داده بود گرد آوردند، كه به15 هزار مسأله رسيد.
امام عليه السلام خود يك بار فرمود : "در روضه مى نشستم. در مدينه علماى بسيارى بودند و هرگاه يكى از آنان از پاسخ در مى ماند به من اشاره مى كردو مسائلى را پيش من مى فرستاد و من بدانها پاسخ مى گفتم".
امام در حالى كه تنها بيست و اندى از عمر شريفش مى گذشت، درمسجد رسول خدا (ص) مى نشست و فتوا مى داد.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۱۳
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━
#باز_هم_دربدر_شب_شدم_ای_نور_سلام
#باز_هم_زائرتان_نیستم_از_دور_سلام
✨زندگینامه
🔶 افق های علم امام ۲
حزب عبّاسى كه پس از خلاء سياسى ناشى از عدم سلطه اموى، برگرده مسلمانان سوار شده بود خود را در برابر جريانهاى سياسى مخالف يافت.
اين جريانها بر فكر و انديشه تكيه داشتند و به نظريات فرهنگى و علمى مسلّح بودند.
در مقدّمه جريانها بايد از جريان علوى ياد كرد. اين جريان علاوه بر رهبرى مردم در مسائل فكرى، رهبرى مخالفتهاى سياسى را نيزدر دست داشت.
حزب عبّاسى كه در خلاء فكرى كُشنده اى به سرمى برد، چاره اى جز اين نيافت كه در صدد كاوش از منابع فكرى خارجى برآيدو بر همين اساس بود كه نهضت ترجمه را نيرو بخشيد و پيش از پرداختن به كتابهاى علمى به ترجمه كتابهاى فلسفى توجّه كرد.
اين حركت موجب اضطراب فكرى و آشفتگى فرهنگى امّت اسلامى شد و وحدت امّت را باخطر روبرو ساخت.
عوامل متعددى در پديدآوردن اين خطر نقش داشتند :
اوّلاً : دور نگهداشتن متفكران از مسائل و مشكلات سياسى.
ثانياً : ازدياد نافرمانى هاى سياسى و جنگهاى داخلى كه طبعاً امّت رابه نگرانى فكرى بيشتر مى كشانيد.
ثالثاً : وجود جريانهاى ناآشنا كه هدف آنها تباه كردن فرهنگ جامعه و مبارزه با اسلام به نام اسلام بود. اين امر از طريق حركتهاى سياسى مرتبط با كفّار تغذيه مى شد.
در دوران خلافت مأمون، اين اضطراب فكرى به اوج خود رسيدوهمين مسأله موجب شد تا امام رضاعليه السلام عهده دار برخورد با آن شود.
#سبک_زندگی_رضوی_قرار_مهربانی
#با_هشت_در_بهشت_در_ساعت_عاشقی
#نور_شمس_الشموش ۱۴
┏━━━🍃💐🍃━━━┓
@azzahraa_urmi
┗━━━💐━━