eitaa logo
بچه های جهادی حاج قاسم
238 دنبال‌کننده
64 عکس
23 ویدیو
0 فایل
#راهنما ⁉️ برای هماهنگی‌ها به کجا پیام دهیم؟ @T_ali313 1️⃣ @aleheidar 2️⃣ 6395991164417115 به نام گرجی/بانک قوامین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 اهدا یک عدد النگو از طرف بچه های جهادی حاج قاسم 🔸 خدا خیرتون بده. بدون هیچ چشم‌داشتی برای کمک کردن به هم‌وطن‌های خودتون یا علی گفتین و پای کار اومدین 💠 به جمع بپیوندید 🌐 @b_hajghasem
- سلام. آقا ببخشید کارِ تموم شده؟ + سلام. خوبید؟ مگه ممکنه؟ اصلا مگه کار کردن تمومی داره؟ یه قاعده‌ای وجود داره که می‌گه: "کارِ بچه‌های جهادی حاج‌قاسم تموم نمی‌شه. فقط از نوعی به نوع دیگه تبدیل می‌شه!🙃 " - خب پس چرا خبری ازتون نیست؟ + آخه دوست نداریم همیشه همه چیزو همه جا "جار" بزنیم☺️ - یعنی تا الان جار می‌زدین؟ + نه نه! اما باید به اون خانومی که چند ساعت توی خونه نشسته‌بود و ماسک می‌دوخت، نشون می‌دادیم ماسکا رو چی‌کار می‌کنیم. یا مثلا به اون خانومی که طلاشو فرستاده‌بود، نشون می‌دادیم داریم با پول طلاش چی‌کار می‌کنیم. مگه نه...؟! - آره ولی خب کاش الانم می‌گفتین دارین چیکار می‌کنین تا ما هم یه کمکی می‌کردیم! + والا بعد از تولید ماسک و گان، الان همه دارن بسته‌های ارزاق آماده‌ می‌کنند. خدا خیرشونم بده. ما هم یه تعداد کمی تا الان درست کردیم و برای اونایی که نیاز داشتن فرستادیم. اما بچه‌ها اعتقاد دارن این فقط نصفِی از کاره! - یعنی چی؟ + منظورم اینه با این کار، نهایتاً اونایی که از قبل نیازمند بودن و الانم هستن، مشکلشون حل میشه. اونم فقط برای چند روز! - خب؟ + خب اونایی که شغل داشتن، ولی الان آسیب خوردن چی میشن؟ به اون که نمیتونیم گوشت و مرغ بدیم. اصن نمیگیره! اگه ما رو بیرون نندازه، نهایتش محترمانه به بیرون هدایتمون می‌کنه☺️ - اوممم...🤔🤔🤔 + خیلی خلاصه بگم: الان کارای زیرساختی‌ای داره میشه که فکر کنم دوباره مثل قبل "جار" بزنیم اما خب چون کارش مهم و زیاده، چند روزی طول می‌کشه. ما هم که نباید متوقف شیم. الان به طور موقتی، میتونه به هر نحوی به بقیه کمک بده، به ما اطلاع بده. ما سریع وصلش می‌کنیم به نیازمندش! - مثلا چه کمکی؟ - مثلا طرف مغازه خالی داشته، به ما گفته صلواتی بده یه نفر چند ماه توش کار کنه. خب این خیلی عالیه. یا مثلا ما الان سراغ داریم بچه‌ی دبستانی‌ای رو که بابای کارگرش مجبور شده موبایلش رو بفروشه و خرج زندگی کنه. این بچه هم الان کلاسای مدرسه‌ش مجازی برگزار میشه و از همه‌شون عقب مونده.😭 اگه کسی موبایلِ بیکار داشته‌باشه، خیلی به این کمک می‌کنه. خلاصه اینکه هرچیزی الان به کار میاد. از پول گرفته، تا خونه‌ی خالی، تا موبایل، تا برنج و...! - این که عالیه. فقط تا قبل از اینکه اون کار اصلی‌تون برسه، به کی بگیم میتونیم کمک کنیم؟ مثلا موبایل داریم؟ + به این آیدی پیام بدید: 👉 @b_hajghasem1 💠 به جمع بپیوندید 🌐 @b_hajghasem
بچه های جهادی حاج قاسم
۲۴ خونه، ۷ یخچال 🔰همین حوالی در کنار تهرانِ آبادِ خوشگل شده با برج‌های بلند و کوتاهِ خودمون، بعد از حدود نیم ساعت گذروندنِ اتوبان و جاده‌های خاکی، رسیدیم به کوره های آجرپزی، انگار فرشته‌ی نجات خودشونو دیدن و سریع جمع شدن دورمون... 🔹یه کمی با بچه‌ها بازی کردیم، تا چشم کار می‌کرد خاک بود و تپه و نخاله‌های خاکی، بچه‌ها هم هیچ همبازی‌ای نداشتند به جز دنبالِ هم کردن و کمکِ باباهاشون کردن! بالاخره رفتیم و نشستیم پای درد دل مادر پدرهاشون ... 🔹شاید توی مخیله ما هم نگنجه چه نیازهای ضروری‌ای داشتن که برای ما "دَم دستی" شده! 🔹هرکس یه چیزی می‌گفت. یکی می‌گفت: اگر میشه یک قابلمه بزرگتر برام بیارین یه موقع‌هایی بخواییم غذا بیشتر درست کنیم هیچی نداریم! 🔹اون یکی مدارک پزشکی مادرشو آورد که بخاطر کار زیاد، بین استخون‌های دستش فاصله ایجاد شده و نمی‌تونه دیگه کار کنه! 🔹یکی دیگه با یه بغضی اومد جلو و گفت: اون پسرمه، داماد شده، دخترمم اونجا نشسته، اونم عروس شده، خدا رو شکر تا الآن خدا برامون ساخته ولی یه کمکی کنید اینا هم برن سر زندگیشون ... بعدشم گفت فقط بچه‌های من نیستن‌هااا... فلان کوره و فلان خونه هم چند تا عروس و داماد مثل بچه‌های من هستن؛ 🔹وسط حرفاش دختر کوچولوش اومد جلو با شیرین زبونی، بغلش کرد گفت این هم مریم خانوم ماست. یه کمی قلب درد و تپش قلب داره و نمیتونه مدرسه بره. می‌مونه اینجا کمک ما می‌کنه و ازَمون مراقبت می‌کنه. 🔹رفتیم داخل ... یه اتاق کوچیک و محقر ولی پر از محبت و صفا؛ شاید مجموعاً حال، پذیرایی، اتاق خواب، آشپزخونه و انباریش ۱۵ متر هم نمی‌شد!! اما سرزنده، شکر خدا می‌کرد و می‌خندید و می‌گفت سه تا پسر داره که یکی‌شون بخاطر سوختگی دوران کودکی دستش بالا نمیاد. دو تا دیگه هم کار می‌کنند ولی به مشکل خوردن، باباشونم چندین سال پیش فوت کرده و من موندم و سه تا پسر، شکر خدا تا حالا گذروندیم. 🔹اونطرف، بچه‌ها اطراف خونه چند تا تپه درست کرده بودن برای بازی، سرسره بازی میکردن روی خاک! امکانات که چیزی نبود و بچه‌ها خودشونو با همون سرسره دست‌ساز سرگرم می‌کردن. 🔹نمیشه درک کرد ۲۴ تا خونه باشه و ۷ ۸ تا یخچال! بدون کولر و بخاری که هر تابستون و زمستون امیدشون به خیرین هست!! 🔹۲۴ خانوار و فقط ۴ دستشویی و حمام! ولی محله آشتی‌کنون داشتند، چیزی که توی تهران کمتر به چشم میخوره. با اینکه همه‌شون یه جورایی نیازمند محسوب می‌شدند، زیر دست و بال همدیگه رو می‌گرفتن و نمی‌ذاشتن کسی زمین بخوره... 🌷 ان‌شاءالله بتونند براشون کارای خوبی بکنند. 💠 به جمع بپیوندید 🌐 @b_hajghasem
🔴 زیر پوست شهر در تهران قلب تهران منطقه ۱۲ همسایگی بزرگ‌ترین بازار کشور محله‌ی ... اما داستان چیز دیگری است؛ خانه‌ی اول؛ یک خانه ۶۰ ۷۰ متری که حیاط مرکزی داشت و دورتادور آن ۸ ۹ اتاقک بود. مجردهایی برای شب‌خوابی به آنجا می‌آمدند. در طبقه بالا یک اتاق ۸، ۹ متری و خانمی که سرایداری آنجا را می‌کرد. همسرش معتاد بود و پسری ده ساله. بابت اتاق اجاره نمی‌داد اما باید کارهای خانه را می‌کرد. حمام نداشتند، آبگرمکن هم خراب بود. برای حمام خودش و پسرش هر هفته به خانه خواهرش می‌رفت. یک ساعت تا آنجا فاصله داشت ... خانه‌ی دوم؛ خانه که چه عرض شود، خرابه بود. صاحب‌خانه می‌گفت تا حالا ۶۰ نفر و گروه اینجا آمده‌اند و عکس گرفته‌اند ولی هیچ کاری نکرده‌اند، برای همین نمی‌خواست راه‌مان بدهد، اما راضی شد ... زیر بالکن حدود ۱۵ تیرک چوبی بود که در این چند سال یکی یکی اضافه شده بودند تا بالکن نریزد! جلوی در خانه محل تجمع معتادین و بزرگ‌ترین معضل آن‌ها. یک در؛ در ابتدای کوچه‌ی یک و نیم متری‌شان تمام مشکل را حل می‌کرد و می‌کند، الباقی پیش‌کش ... خانه‌ی سوم؛ مادر حدود پنجاه و پنج سال، پدر حدود هشتاد سال. دو فرزند دارند، یکی مُنگولیسم دارد و دیگری دو دست و یک پا از آرنج و زانو ندارد. سقف خانه موقعی که باران ببارد، چکه می‌کند. الباقی هم بماند ... خانه‌ی چهارم؛ خانم و آقای بسیار شریفی که دو بچه دارند. پسر ده ساله و دختر چهار ساله. پسر از معضلات خانه دچار افسردگی شده. پدر تا پارسال کار می‌کرده و از پارسال بیکار شده! به دلیل HIV مثبت که در دندان‌پزشکی گرفته توان کار ندارد. بچه‌ها از موضوع پدر بی‌خبرند. خانواده به شدت مقروض و اجاره خانه‌ای که دو ماه است عقب افتاده، ماهی هشتصد هزار تومان. خرجی خانه هم بماند ... خانه‌ی پنجم؛ از هیئت امنای مسجد است. به خاطر کرونا بیکار شده. همسرش سرطان دارد و خودش عمل قلبِ باز کرده! قبل کرونا در تولیدی مشغول بوده و ماهی یک میلیون و دویست اجاره خانه می‌داده. صاحب‌خانه اعصابشان را خورد کرده و هر روز پیگیر اجاره عقب مانده است ... خانه‌ی ششم؛ مادر و دختر هشت ساله. همسرش معتاد است، برای همین او را از خانه بیرون کرده‌اند. مادر دچار سرطان سینه و هزینه‌های سنگین شیمی درمانی است. از کار بیکار شده، هم بابت کرونا و هم بابت توان کم برای کار. ماهی هشتصد هزار تومان اجاره می‌دهند که صاحب‌خانه چند ماه است از آن‌ها نگرفته ... خانه‌ی هفتم؛ خانه‌ای نیم ساخته. روی زمین پر از گچ و مصالح. دیوارها نیمه کاره. وسط راه پله، وسایل بنایی چند ماه است رها شده! در دو اتاق زندگی می‌کنند، یک اتاق خانواده خودش و یک اتاق خانواده پسرش! اتاق‌ها حدود ۱۰ متر هستند. فرش ندارند. صاحب‌خانه، خادم مسجد است و انسانی بسیار شریف. چند ماه است در همین شرایطند ... خانه‌ی هشتم؛ خانه‌ی نهم؛ خانه‌ی دهم؛ و .... 👈 محله‌ای با انسان‌های معتقد، مومن، با شرافت و عزت نفس بالا. نظیر آن‌ها در محلات دیگر کمتر دیده می‌شود. محله بچه‌های مومن و بسیجی‌ای هم دارد که شبانه‌روز در حال فکر و کار برای محله‌شان هستند. همت‌های بلند و عِدّه و عُدّه‌ی محدودتر از معضلات و نیاز محله و شهری که ظاهراً در خواب است ... 👈 بومیان و بااصالت‌های محله کم‌کم مجبور شده‌اند، برای تربیت بچه‌هایشان محل زندگی‌شان را تغییر دهند. محله در حال امن‌تر شدن برای معتادین و قاچاقچیان و ... می‌شود و چقدر دردناک. راستی برای حلِ ریشه‌ای مشکلات چه باید کنیم؟! ------------ پی‌نوشت: به همت و عنایت شما بزرگواران کمک‌های محدودی به فقط چند خانواده از این دریای محرومان شد که شاید نیاز دو، سه هفته‌شان برآورده شود ... 💠 به جمع بپیوندید 🌐 @b_hajghasem
📣📣📣📣📣📣📣📣 بسم‌الله النور شاید چند سال دیگه، وقتی بچه هامون پرسیدن مگه توی بیماری و محدودیت و قرنطینگی هم میشه چیزی بدست آورد، ما بتونیم کتاب یا محصول رسانه ای رو نشونشون بدیم، پر از خاطرات و مستنداتی از برکات روزهای کرونایی از خاطرات شیرین ناب از فرصت هایی که فقط توی همین روزها بدست آمد از تجربیات نابی که کسب کردیم از همدلی های خاص و ناب این روزها از شیوه های جورواجور رزمایش همدلی از همدلی ها و از خود گذشتگی های ما ما، ملت ایران ما ملت امام حسین... منتظر حرف ها و خاطرات و تجربیاتتون هستیم قراره اینها را در تاریخ ثبت کنیم. مثل یک گنجینه. در *تاریخ شفاهی روایت دفاع از سلامت و همدلی* صوت ها و متن هاتون رو با ذکر نام در صورت رضایت، با این آیدی به اشتراک بگذارید. امانت دارتون خواهیم بود‌. ایتا و بله و تلگرام: @shayan_sarbaz
💠 اهدای کتاب و اسباب بازی به مناسبت عید بزرگ غدیر🌿 💠 همچنین شما عزیزان میتوانید کمک های نقدی خود را به شماره حساب زیر واریز نمایید : 💳 6037-9975-8354-0613 👤 به نام : مبارکه سادات میرکمالی 🔗 http://IDPay.ir/varesin-sbu
🔴🔴🔴🔴 سلام علیکم امشب إنشاءالله اخبار ساعت ۲۲.۰۰ شبکه ۳ سیما، یک کلیپ از موسس «بچه‌های جهادی حاج قاسم» پخش می‌کنه. فرصت کردید حتماً ببینید ... 🔴🔴🔴🔴