🎞📌 صحبتهای یک پسر مسیحی درباره #قرآن 📚 من کل قرآن را در هجده ساعت خواندم و واقعاً شوکه شدم. فکر می‌کردم آیات این کتاب درباره ترویج تروریسم و کارهای ناشایست باشه ولی واقعاً حیرت انگیز بود. صلح آمیز‌ترین کتابی بود که خواندم. ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷

سلام بچه ها صبح شنبه اتون بخیر 🦋 ♨️ طرف مسیحیه ۱۸ ساعت وایساده تموم قرآنو خونده بعد تازه فکر میکرده آیات #قرآن در مورد تروریست و اینا است اما خوند و فهمید 🚫 بخدا خیلی از ماها که ادعا میکنیم مسلمانیم و گاها هم در مورد اسلام و قرآن و دین شبهه داریم ⚠️ حتی یه دور هم قرآن رو نخوندیم حتی برا جواب دادن به شبهات دوستامون یه بار یا دقت نمیریم ببینیم تو قرآن چی هست که بتونیم جواب بدیم یه کم بچه ها با قرآن انس بگیرید نه برای ثواب ، نه برای فهمیدن و حل کردن مسئله هامون 🌺

💚🧡 امر به معروف پشتِ سر هم و در آلوده ترین خیابان های تهران 🔺 توسط #دختران_انقلاب 👌این خانمه چقدر قشنگ با مردم حرف میزنه و چقدر بازخورد مثبت میگیره دمش گرم هرکی هست #بی_تفاوت_نباشیم #دختران_انقلاب ‌ ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚

🚌 چرا #گشت_ارشاد باید باشه؟ گشت ارشاد کمکی به ترویج و بیشتر شدن #حجاب نمیکنه 😡 ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷

💢 پیشرفت های خوش حال کننده #احسان_یاسین 🎙 📌احسان یاسین مدتی است به دعوت کشور تونس به این کشور سفر کرده و در مطرح ترین برنامه تلویزیونی تونس "carthage" اجرا کرده که بازم قطعه حبیبی قلبی خود در حمایت از مردم فلسطین رو برای اجرا انتخاب کرده و همچنین در دوتا از همایش ها و کنسرت های این کشور به عنوان اولین خواننده ایرانی که در سبک الهی و عرفانی میخونه شرکت کرده 💖 العالم هم تمام قد مراسمات مربوط به این خواننده جوان ایرانی را پوشش داده اینکه احسان کم کم توسط کشورهایی که سبک موسیقی الهی رو دوست دارن داره دعوت میشه اونم تو دنیایی که بیشتر ، موسیقی و سینمای مبتذل تبلیغ میشه نشون میده ما خیلی به این ظرفیت ها در جهان اسلام نیاز داریم مخصوصا اینکه احسان به عنوان یک ایرانی که از آرمان فلسطین هم میخونه داره مطرح میشه https://eitaa.com/joinchat/1843527870C0ec9ff87ea 🔺کانال #احسان_یاسین 👆 ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷

🌐 بچه ها کانال احسان یاسین و آهنگ هاشو تبلیغ و منتشر کنید بین دوستاتون 📲 https://eitaa.com/joinchat/1843527870C0ec9ff87ea 🔺کانال #احسان_یاسین 👆 ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷

⭕️ نام اثر: #آزادی_بیان آمریکایی ✅تظاهرات برای همجنسگرایی آزاد 📛 برای اعتراض به سیاست های تروریستی دولت و حمایت از اسرائیل ممنوع ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷

⭕️ اجرای نماز جماعت توسط بیش از ۵۰۰۰ نفر از تظاهرات کنندگان حامی فلسطین در قلب #آمریکا، واشنگتن دی سی کاخ سفید نههه یه شهر حسینیه شد☺️ ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷

#کوچه_شهدا 🎞❤️ روایت #سردار_دلها : انتخاب پاسدار نمونه در زمان جنگ کار خطایی بود. من خطای بزرگی کردم! #حاج_قاسم 🦋 ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷

🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۲۴ دیگر نمیخواستم دنبال سعد آواره شوم.. که روی شانه سالمم تقلا میکردم بلکه بتوانم بنشینم.. و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم _فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون! طوری معصومانه تمنا میکردم.. که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود،خودش را بالای سرم رساند... کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدری اش را شکسته بود.. که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و عاشقانه نجوا کرد.. _هرچی تو بخوای! انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبه ای که #نگرانم بود، تصاحب عشقم را به رخش بکشد.. که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند _هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم! میفهمیدم دلواپسی های اهل این خانه به خصوص مصطفی عصبی اش کرده.. و من هم میخواستم ثابت کنم تنها عشق من سعد است.. که رو به همه از همسرم حمایت کردم _ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره! صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد،.. مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم.. که نگاهش را #به_زمین کوبید.. و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم _بخدا فردا برمیگردیم ایران! اشکهایم جگر سعد را آتش زده.. و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش اشکم را پاک کرد.. و رو به من به همه طعنه زد _فقط بخاطر تو میمونم عزیزم! سمیه از درماندگی ام... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد #رمان ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚

سلام بچه ها صبحتون بخیر ان شاالله 🌸 💚❤️ با توکل به خدای مهربان پر انرژی و با امید شروع میکنیم

📌 سلام آقای رحیمی یکی از بچه های راهیان نور هستم میشه برای همسرم دعا کنید سه شنبه تصادف کرده و تا امروز بیهوش هستن و توی ای سی یو هستن به سرش ضربه خورده و توی مغز خون لخته شده براشون دعا کنید خیلییییی هم دعا کنید خیلی به شهدا توسل کردم به شهید علیرضا کریمی و شهید محمدرضا (که هم اسم همسرم هست) تورجی زاده و بقیه ی شهدا.... ولی خواستم بگم شما هم دعا کنید تشکر از لطفتون 💚 بچه ها همه با هم لطفا برای ایشون دعا کنیم 📿 دعای جمعی زودتر جواب میده ⭕️ هرکی این پیامو دید حداقل ۵ تا آیه امن یجیب ... بخونه 📿سر نمازها هم دعا کنید ممنون از شما 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺

🟣سوال و جواب دختر و پسر در خواستگاری 🔰 (قسمت اول)1⃣ 🔸 دکتر سعید عزیزی🎙 #خواستگاری #نوجوانی #ازدواج #مهارت #جوانی ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚

🟣سوال و جواب دختر و پسر در خواستگاری 🔰 (قسمت دوم)2⃣ 🔶 دکتر سعید عزیزی🎙 #خواستگاری #نوجوانی #ازدواج #مهارت #جوانی ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚

📆 بچه ها ما معمولا روزهای #یکشنبه 📚 موضوعمون مسائل و مشکلات #نوجوانان و #جوانانه 📕به مسائلی مثل ازدواج ، روابط ، تحصیل ، شغل ، مسائل روحی روانی و اینا می پردازیم

#خوش_مزه 🤡 شوخی بامزه استاد دانشگاه وسط کلاس درس😄 ┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄🇮🇷 ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚

🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۲۵ سمیه از درماندگی ام به گریه افتاده.. و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک نمیکند.. که دوباره به پشتی تکیه زد،.. ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بی هیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد،.. به سمت سعد چرخید.. و با خشمی که میخواست زیر پرده ای از صبر پنهان کند، حکم کرد _امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز اردن دیگه امن نیست. حرارت لحنش به حدی بود.. که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد... با نگاهم التماسش میکردم.. دیگر حرفی نزند و انگار این اشک ها #دل_سنگش را نرم کرده.. و دیگر قیداین قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد _دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم تهران سر خونه زندگیمون! باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم.. که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید _خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران! از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصه خرجی میکرد خجالت میکشیدم.. و او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و عاشقانه نگاهم میکرد... دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود.. که برایمان شام آوردند.. ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ┅═🦋 #بچه‌های_ایران 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚