دومین سالگرد ارتحال معلم اخلاق و عارف سالک ، حضرت آیت الله #ناصری قدس سره
📆 امروز پنجشنبه
✅ گلستان شهدای اصفهان
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
🎞📌مصاحبهای بسیار دلنشین با جانباز شهید اکبر آقابابایی؛ قبل از شهادت
پیشنهاد میکنم هرگز دیدنش رو از دست ندین
فرمانده #شهید اکبر آقابابایی 🌹
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
┅═🦋 #بچههای_ایران 🦋═┅
➕ عضو بشید 👇
🆔 کانال @b_iran 🇮🇷
❤️🖤💚
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلبریتیسم
🔴حنانه فقط مدال نجوم ندارد
حنانه و مادرش مدال اخلاق دارند
حنانه و مادرش مدال نجابت هم دارند
حنانه و مادرش مدال زهرایی بودن هم دارند
حنانه و مادرش مدال قدردانی هم دارند
حنانه و مادرش خیلی مدالهای قیمتی دیگری هم دارند
◀️لحظهی اهدای گل توسط حنانه خانم(برندهی مدال طلای جهانی نجوم) به مادرشان و قدردانی از مادر
✍عالیه سادات
🍃__________________________
#کانال_شکوه_زن_وزنانگی_در_ایتا👇
@shookoohzan
بچه های ایران 🇮🇷
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #صدوهفده عاشقانه حرف حرم را وسط کشید💚 _زینب جان! همونطور که
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوهجده
سقوط شهرک های اطراف داریا، پای فرار همه را بسته بود...
محله های مختلف دمشق هر روز از موج انفجار💣 میلرزید..
و مصطفی به #عشق_دفاع_ازحرم حضرت زینب(س) جذب گروه های مقاومت مردمی زینبیه شده بود...
دو ماه از اقامتمان در زینبیه میگذشت..
و دیگر به زندگی زیر سایه #ترس و #ترور عادت کرده بودیم،.. 😕😥
مادر مصطفی تنها همدم روزهای تنهایی ام در این خانه بود..
تا شب که مصطفی و ابوالفضل برمیگشتند..
و نگاه مصطفی پشت پرده ای از خستگی هر شب گرمتر به رویم سلام میکرد...
😍شب عید قربان😍 مادرش با آرد و روغن و شکر، شیرینی ساده ای🍘🍥 پخته بود.. تا در تب شب های ملتهب زینبیه، خنکای عید حالمان را خوش کند.☺️😋
در این خانه ساده و قدیمی همه دور اتاق کوچکش نشسته...
و خبر نداشتم برایم چه خوابی دیده...
که چشمان پُر چین و چروکش میخندید بی مقدمه رو به ابوالفضل کرد😄
_پسرم تو نمیخوای خواهرت رو شوهر بدی؟😄💍
جذبه نگاه مصطفی نگاهم را تا چشمانش کشید و دیدم دریای احساسش طوفانی شده..🙈
و میخواهد دلم را غرق عشقش کند که سراسیمه پا پس کشیدم...
ابوالفضل نگاهی به من کرد و همیشه شیطنتی پشت پاسخش پنهان بود که سر به سر پیرزن گذاشت
_اگه خودش کسی رو دوست داشته باشه، من نوکرشم هستم!😊
و اینبار انگار شوخی نکرد..
و حس کردم میخواهد راه گلویم را باز کند..
که با محبتی عجیب محو صورتم شده
بود و پلکی هم نمیزد...
گونه های مصطفی گل انداخته و در خنکای شب آبان ماه، از کنار گوشش عرق میرفت...🙈
که
مادرش زیر پای من را کشید
_داداشت میگه اگه کسی رو دوست داشته باشی، راضیه!😊
موج احساس مصطفی از همان...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
┅═🦋 #بچههای_ایران 🦋═┅
➕ عضو بشید 👇
🆔 کانال @b_iran 🇮🇷
❤️🤍💚
21.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥📌 داستان عجیب این #شهید در اربعین!
🌷 #شهید_محسن_زیارتی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
┅═🦋 #بچههای_ایران 🦋═┅
➕ عضو بشید 👇
🆔 کانال @b_iran 🇮🇷
❤️🖤💚