eitaa logo
بچه های ایران 🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
968 عکس
1.5هزار ویدیو
127 فایل
حاج قاسم :امروزه قرارگاه حسین بن علی #ایران است. جمهوری اسلامی #حرم است.🇮🇷 🔰کانال #بچه_های_ایران کانالی برای جواب به دغدغه های دوره نوجوانی و جوانی و دغدغه های فرهنگی شما حاج آقا رحیمی @modafe70 ادمین @Dokhtar_paiiiz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ⁉️ سلام ببخشید هم حساب میشن ؟ می‌دونم سوال خیلی مسخره ای ولی همین یه سوال ذهنمو درگیر کرده ✅ سلام نه نامحرم نیستند ولی نکته ای که باید در نظر داشته باشیم اینه که خیلی هم تو فاز عشق و عاشقی شخصی و فانتزی باهاشون نباید وارد بشیم یعنی خود شخص و و ... نباید مهم باشه الگویی که ازش میگیریم و و باید ملاک اصلی و غالب باشه در حقیقت یه حس معنوی و الهی و ملکوتی باید باشه .نه یه حس دنیایی و ملکوفتی😁 موفق باشید ان شاالله 💐
⁉️ 📝 💠 سلام حاج اقا ی سوالی چند روزه فکرمو درگیره کرده در خصوص این پیام👇👇 ((فحش‌میده؛میگہ‌شوخے‌بود تھمت‌میزنہ؛میگہ‌حس‌ششمم‌‌بود دروغ‌میگہ؛میگہ‌مصلحتے‌بود بآ‌نامحـرم‌صحبت‌میکنہ؛میگہ‌ضرورۍ‌بود خود‌نمآیۍ‌میکنہ‌؛میگہ‌‌تبلیغ‌‌اسلآم‌بود . . ! اسم‌خودشم‌‌گذآشتہ‌بچہ‌مذهبۍ-!🚶🏿‍♂)) اونجایی که میگه با نامحرم صحبت میکنه :میگه ضروری بود اگه واقعا در صورت ضرورت با صحبت کنیم اشکالی داره؟ هر کسی میبینی مثلا من با نامحرمی از روی ضرورت صحبت میکنم میگن حتی ضروری هم هست نباید صحبت کرد ✅ ✍📜 سلام صحبت در حد ضرورت با نامحرم ایرادی نداره البته در همون حد ضرورت هم باید تو ارتباط و حرف زدن یه اصولی رعایت بشه که کلیتش اینه خیلی صمیمی نشیم همون چیزی که ضروری هست و بپرسیم ، صحبت کنیم و خلاص البته خودمونم نباید ضرورت الکی بتراشیم گاهی به اسم اینکه ضرورته ساعتها با طرف چت میکنیم یا تلفنی صحبت میکنیم یا خلوت میکنیم یا این ضرورته تکرار میشه و همه اینا کم کم و میاره این ضرورت هاست که گاها میگن از همینم پرهیز کنید اما اینکه کلا بگیم الانه نباید با نا محرم هیچ حرفی زد به طور کلی ، تو دین نداریم 🪤 🪓 ولی بخاطر اتفاقات زیادی که داره میفته و بیشتر هم خانما دارند آسیب میبینن این ملاحظات و مراقبت ها ضروریه واقعا 🔸 موفق باشید🌷 ✅ کانال 🆔 @b_iran 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 یه تار مو ، یه دست دادن به به کجا ضرر میزنه⁉️ 📍 شما اگر حریم را برداشتید کم کم جلو تر میاند و تو این رابطه ها زنه مظلوم واقع میشه و ضرر میکنه تو غرب هم همینطور شد خب 🎙استاد حسن رحیم پور ┈┈••••✾•🌿🌺🌿 🌐 کانال 🆔 @b_iran 🇮🇷
🔰 ⁉️ سلام ببخشید هم حساب میشن ؟ می‌دونم سوال خیلی مسخره ای ولی همین یه سوال ذهنمو درگیر کرده ✅ سلام نه نامحرم نیستند ولی نکته ای که باید در نظر داشته باشیم اینه که خیلی هم تو فاز عشق و عاشقی شخصی و فانتزی باهاشون نباید وارد بشیم یعنی خود شخص و و ... نباید مهم باشه الگویی که ازش میگیریم و و باید ملاک اصلی و غالب باشه در حقیقت یه حس معنوی و الهی و ملکوتی باید باشه .نه یه حس دنیایی و ملکوفتی😁 موفق باشید ان شاالله 💐
27.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تحقیقی که در غرب انجام شده ⭕️ آیا زن و مرد میتونن فقط با هم دوست عادی باشن؟ مکالمه و مرد چه تاثیری بر مغز هر کدام دارد؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۵۶ سد صبرش شکسته بود که پاسخ اشکهایم را با داد و بیداد میداد _این تکفیری با چندتا از مرز عراق وارد سوریه شده! الان چند ماهه هر غلطی دلش میخواد میکنه و داریا رو کرده انبار باروت! نحس ابوجعده مقابل چشمانم بود.. و خجالت میکشیدم به این مرد بگویم برایم چه خوابی دیده بود که از چشمانم به جای اشک، خون میبارید.. و مصطفی ندیده از اشکهایم فهمیده بود امشب در خانه آن نانجیب چه دیده ام که گلویش را با تیغ غیرت بریدند و صدایش زخمی شد _اون مجبورتون کرد امشب بیاید حرم؟؟؟؟ با کف هر دو دستم جای پای اشک را از صورتم پاک کردم،.. دیگر توانی به تنم نمانده بود تا کلامی بگویم.. و تنها با نگاهم التماسش میکردم که تمنای دلم را شنید و مردانه امانم داد _دیگه نترس خواهرم! از همین لحظه تا هر وقت بخواید رو چشم ما جا دارید! کلامش عین عسل کام تلخم را شیرین کرد؛.. شش ماه پیش سعد از دست او فرار کرده و با پای خودش به داریا آمده بود.. و حالا باورم نمیشد او هم اهل داریا باشد تا لحظه ای که در آرامش منزل زیبا و دلبازشان وارد شدم... دور تا دور حیاط گلکاری شده و با چند پله کوتاه به ایوان خانه متصل میشد...هنوز طراوت آب به تن گلدانها مانده و عطر شب بوها در هوا میرقصید.. که مصطفی با اشاره دست تعارفم کرد و صدا رساند _مامان مهمون داریم! تمام سطح حیاط و ایوان با لامپهای مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا می‌آمد.. و پس از چند لحظه زنی میانسال در چهارچوب در خانه پیدا شد.. و با دیدن من، خشکش زد. مصطفی قدمی جلو رفت.. ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ سپس به سمت صورتم خم شد،.. چانه ام خیسِ اشک و خون شده بود و از ترس و غصه میلرزید...😣😖😰😭 که نیشخندی نشانم داد و تحقیرم کرد _فکر نمیکردم سپاه پاسداران جاسوس زن داشته باشه!👿😏😈 از چشمانشان به پای حال خرابم خنده میبارید.. و تنها حضرت زینب(س) دست دلم را گرفته بود تا از وحشت این همه تشنه به خونم جان ندهم.. که در حلقه تنگ محاصره شان سرم پایین بود و بیصدا گریه میکردم... ایکاش به مبادله ام راضی شده بودند😣 و هوس تحویلم به ابوجعده بی تاب شان کرده بود... که همان لحظه با کسی تماس گرفتند..📲و مژده به دام افتادنم را دادند... احساس میکردم از زمین به سمت آسمان آتش میپاشد.. که رگبار گلوله لحظه ای قطع نمیشد و ترس رسیدن نیروهای مقاومت به جانشان افتاده بود.. که پشت موبایل به کسی اصرار میکردند _ما میخوایم بریم سمت بیمارستان، زودتر بیا تحویلش بگیر!😈😏👿 صدایش را نمیشنیدم.. اما حدس میزدم چه کسی پشت این تماس برای به چنگ آوردنم تعیین میکند...😱😰😭 و به چند دقیقه نکشید که خودش را رساند... پیکرم را در زمین فشار میدادم.. بلکه این سنگ ها پناهم دهند و پناهی نبود که دوباره شانه ام را با تمام قدرت کشید و تن بی توانم را با یک تکان از جا کَند...😭😭😖😖😖😖 با فشار دستش شانه ام را هل میداد تا جلو بیفتم،.. میدیدم دهانشان از بریدن سرم آب افتاده و باید ابتدا زبانم را به صلّابه میکشیدند..که عجالتاً خنجرهایشان غلاف بود... پاشنه درِ پشت بام مقداری از سطح زمین بالاتر بود و طوری هلم میدادند که چشمم ندید، پایم به لبه پاشنه پیچید و با تمام قامتم...😖😖😖😖 ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚