95.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه های ایران 🇮🇷
#رمان📒 ✨#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #قسمت_پانزدهم بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به ح
#رمان📕
✨ #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
#قسمت_شانزدهم
من قول میدم اون مسئولیت رو به کسی ندن و شما هم قول بدین و پوششتون رو با مطالعه و اطمینان قلبی انتخاب کنین...اول از همه خودتون تصمیمتون رو قلبی بگیرین. .
-درسته...ولی میدونید آخه کسی نیست کمکم کنه خانوادم هم که راضی نمیشن اصلا...مادرم که میگه چادر چیه و با همین مانتو حجابتو بگیر و اصلا میگن چادر رو اینا خودشون در آوردن ...شما کسی رو پیشنهاد نمیکنید که بتونم ازش بپرسم و کمک بگیرم و بتونه تو انتخاب چادر بهم یقین بده؟!
-چه کسی میخواید بهتر از خدا؟!
-منظورم کسی هست که بتونم ازش سوال بپرسم و جوابمو بده
-از خود خدا بپرسید..قرآن بخونید..
-اما من عربی بلد نیستم
-فارسی بلدین که؟! از خدا کمک بخواین...نیت کنین و یه صفحه رو باز کنین و معنیشو بخونین...حتما راهی جلو پاتون میزاره...البته اگه بهش معتقد باشین
-باشه ممنون
گیج شده بودم...نمیدونستم چی میگه.
اخه تو خونه ما قرآن یه کتاب دعا بود فقط ...نه یه کتابی که بشه ازش کمک گرفت
رفتم خونه و همش تو فکر حرفاش بودم...راستیتش رو بخواین با حرفهای امروزش بیشتر جذبش شدم
اخر شب رفتم قرآن خونمون رو از وسط وسطای کتاب خونمون پیدا کردم و اروم بردم تو اطاق.
قرآن رو تو دستم گرفتم و گفتم:
خدایا من نمیدونم الان چی باید بگم و چیکار کنم آداب این چیزها هم بلد نیستم...ولی خودت میدونی که من تا حالا گناه بزرگی نکردم خودت میدونی که درسته بی چادر بودم ولی بی بند و بار نبودم خودت میدونی که همیشه دوستت داشتم خدایا تو دوراهی قرار گرفتم. کمکم کن...خواهش میکنم ازت
یه بسم الله گرفتم و قرآنو باز کردم .
سوره نسا اومد ولی از معنی اون صفحه چیزی سر در نیاوردم... گفتم خدایا واضح تر بگو بهم.. و قرآن رو دوباره باز کردم
سوره نور اومد که تو معنیش نوشته بود:
ای پیامبر به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو گیرند (از نگاه هوس آلوده) و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را به جز آن مقدار كه نمایان است، آشكار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینهی خود افكنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود
باز هم شکی که داشتم تو چادری شدن برطرف نشد
گفتم خدایا واضح تر من خنگ تر از این حرفاما و قرآن رو دوباره باز کردم.
اینبار سوره احزاب اومد...
معنی اون صفحه رو خوندم تا رسیدم به ایه 59 .
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا»
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابهای خود را بر بدن خویش فرو افكنند این كار برای آن كه مورد آزار قرار نگیرند بهتر است.
جلباب؟!؟!؟!
جلباب دیگه چیه؟!
سریع گوشیم رو برداشتم و سرچ کردم جلباب...
دیدم جلباب در زبان عربی به پارچه ی سرتاسری میگن که از سر تا پا رو میگیره و پارچه ای که زنان روی لباسهای خود میپوشند...
اشک تو چشمام حلقه زد...
گفتم ریحانه یعنی خدا واضح تر بهت بگه دوست داره توی چادر ببینتت؟!
تصمیمم رو گرفتم..
من باید چادری بشم..
ادامه دارد …
✍سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے
💢قسمت قرآن باز کردن برگرفته از یه ماجرای حقیقی بود و اتفاق افتاده برای یه خانمی...
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
#پهلوی 👑
اینم یه مدل #جهاد_تبیین ؛
🔴چند وقت پیش رفتیم جایی؛ یکی از پیرزنهای مجلس شروع کرد فحش دادن به نظام و... ✊
و دعا برای روح #شاهنشاه ...😕
اون موقع چیزی نگفتم
اما بعد از اینکه شام صرف شد، نشستم کنارش، گفتم حاج خانوم شنیدم ماشاءالله همه بچهها و نوههاتون تحصیلکرده هستن !
لبخندی زد و با افتخار گفت بله اون پسرم لیسانسه اون نوه ام دکتره اون یکی پزشکی میخونه و... خداروشکر نون حلال و زحمتکشی دادیم بهشون ☺️
گفتم آفرین به شما، خودتون تا کلاس چندم خوندین؟!
گفت: من تا کلاس پنجم درس خوندم 😓
گفتم : کدوم مدرسه؟
گفت: تا کلاس سوم مدرسه روستامون، کلاس چهار و پنجم رو هم نهضت سواد آموزی خوندم
گفتم: پس هوش بچه ها و نوه هاتون به شما نرفته، احتمالا به خاله ای و عمه ای کسی رفتن درس خون شدن 😉
گفت: نه، خواهر برادرام هم بیشتر از دبستان سواد ندارن!!! اتفاقا هوشی که من داشتم هیچکس نداشت!! 😏
گفتم: پس چرا درس نخوندین؟! حتما تنبل بودین! 😅
گفت: نخیر!! خیلی هم زرنگ بودم، منتها بدشانسی ما، اون موقع امکانات نبود، توی اکثر روستاها مدرسه نبود یا تا فقط دبستان بود !! اگه امکاناتی که بچه های الان دارن من میداشتم، الان مدرک پروفسوری داشتم 😌 قدیم اصلا برای سواد ارزش قائل نبودن، از بچگی که دست چپ و راستم رو شناختم، بردنم پشت دارِ قالی، تو قالیباف خونه، بزرگ شدم، صبح تا شب باید برای ارباب قالی میبافتبم، بعدشم بدو بریم از سرچشمه آب بیاریم گاو و گوسفند رو علف بدیم، مثل الان لوله کشی و لباسشویی و این حرفا نبود که... فرصتی برای درس خوندن نداشتیم، همون سه کلاس رو هم شبانه خوندم !!
گفتم: خب نمیرفتین قالیباف خونه،
گفت: خب اگه نمیرفتیم، چیزی نداشتیم بخوریم، باید قالی میبافتیم که آخر ِ برج، پدرمون پولی از ارباب بگیره،، قند و چایی و کبریت و بقیه مایحتاجمون رو بخره ...
گفتم: شاه میدونست شما اینجور زندگی ای دارین؟! آخه زندگی سردار سلیمانی رو خوندم، مثل شما بود، پدر خودمم مثل شما بوده و تو سختی زندگی میکردن، چرا شاهنشاه براتون کاری نمیکرد؟! چرا ۸۰ درصد مردم ایران، توی زمان شاه بیسواد بودن؟! تازه انقلاب اومده یک نهضت راه انداخته که بتونه بیسوادی رو ریشه کن کنه؟!
حاج خانوم یک نگاهی کرد 😨
گفتم: چرا دارید حقایق رو وارونه جلوه میدین!؟
گفت: چی بگم، از بس گرونیه!
گفتم: مدل ماشین باباتون زمان شاه چی بود؟! حتما تو اون ارزونی ها، بهترین ماشین رو خریدین!!
گفت: ما اصلا ماشین نداشتیم، فقط ارباب داشت !
گفتم: زمان شاه مستطیع شدین رفتین حج، حاج خانوم شدین؟!
گفت: نه چند سال پیش رفتم مکه، سوریه و کربلا هم رفتم
گفتم: چرا توی زمان شاه که همه چیز ارزون بود، نرفتین
گفتم: شاهنشاه استان بحرین رو چند فروخت؟!
دشتِ ناامید و هیرمند رو چند؟ جزایر آریایی و زردکوه رو چطور؟ و......
گفت: مگه شاه فروخت ؟!
گفتم: وقتی استان فروخته، نفهمیدین؛ چطوری از بقیه ی اختلاس هاشون باخبر میشدین؟!
خلاصه گفتم تاریخ رو تحریف نکنین، لطفا از شاه، توی ذهن بچه هایی که حاضر نیستن لحظه ای تو شرایط و امکاناتِ زمان شاه زندگی کنن، اسطوره نسازین !!!
سرش رو انداخت پایین و چیزی نگفت...
گفتم: ما از انقلاب، اسلام و نظام ولایی ناراحت نیستیم، ماها از باقیمونده ی فاسدین و سرمایهدارای بیرحم و بیدین، ناراحت هستیم که میخوان نگاه مردم رو به نظام ولایی تغییر بدن...
پ.ن
اینطوری هم میشه جهاد تبیین کرد
#دهه_فجر۱۴۰۲
#ما_می_توانیم
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
35.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 #چندتاسوال مهم
🔹چتون بود انقلاب کردید؟
🔸چرا رفتین راهپیمایی ۲۲ بهمن؟
🔹جمهوری اسلامی مگه تو این ۴۴ سال
🔸چیکار کرده واسه این کشور؟
🔺دیگه بدون دلیل از جمهوری اسلامی حرف نزن!❗
⏰این ۲۰ دقیقه رو ببین تا به جواب سوال هات درمورد کشورت برسی! دیدنش برا هرکسی که میگه
ما اصلا پیشرفت نکردیم واجب!!!❗
#جهاد_تبیین
#ایران_قوی
#ما_میتوانیم
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خبر_خوب
🎬✈️ ماهواره هوا کردن، برای مردم نون و آب میشه؟!
#هوافضا
#اقتصادی
#جهاد_تبیین
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
📸📌 قبل انقلاب خانما آزاد بودند
البته فقط تو حجاب ولی تو بقیه چیزا 🧐
🔺توی سیاست ، فرهنگ ، سیاست ، اقتصاد ، بهداشت ، ورزش چقدر نقش و سهم داشتند ؟ 🤔🥴
#زن
#ستاوردهای_انقلاب
#پهلوی
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
♦️ #اطلاعیه 🔔
سلام
بچه ها
📗 رمان #چند_دقیقه_دلترا_آرامکن
از اونجایی که از چند داستان اقتباس شده و داستان کاملا واقعی نیست ما از ادامه ی آن صرف نظر میکنیم
و از امشب رمان یه داستان واقعی از یه شهید را واستون میذاریم
💢 اونایی که میخوان رمان چند دقیقه دلت را آرام کن را تا آخر بخونن
تو گوگل جستجو بزنند موجود هست هم به صورت پی دی اف هم قالب های دیگه
🌺 ارادتمندیم ✋
📒 رمان #قصه_دلبری
📗 داستان زندگی شهید مدافع حرم
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی 🇮🇷
🖍به روایت همسر شهید 👇👇
📗 #رمان
#قصه_دلبری
#قسمت_اول
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
حسابی کلافه شده بودم.
نمیفهمیدم که جذب چه چیز این آدم شدن.
از طرف خانمها چند تا خواستگار داشت، مستقیم بهش گفته بودن.
اون هم وسط دانشگاه😐
وقتی شنیدم گفتم چه معنی داره یه دختر بره به یه پسر بگه باهام ازدواج کن.😑
اونم با چه کسی!
اصلاً باورم نمیشد.
عجیبتر اینکه بعضی از آنها حتی مذهبی هم نبودند..☹️
به نظرم که هیچ جذابیتی در وجودش پیدا نمیشد..!
براش حرف و حدیث درست کرده بودند!
مسئول بسیج خواهران ، تأکید کرد وقتی زنگ زد کسی حق نداره جواب تلفن رو بده😬
برام اتفاق افتاده بود که زنگ بزنه و جواب بدم باورم نمیشد این صدا صدای اون باشه بر خلاف ظاهر خشک و خشنش با آرامش حرف میزد تن صداش موج خاصی داشت.
از تیپش خوشم نمیومد دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود.😒
شلوار شش جیب پلنگی گشاد میپوشید و پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ، که مینداخت روی شلوار.
توی فصل سرما با اورکت سپاهیش تابلو بود😑
یه کیف برزنتی کوله مانند یه وری مینداخت روی شونش ، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ میشد😂
راه که میرفت کفشش رو روی زمین میکشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد.
#رمان_شهید_محمدحسین_محمدخانی ✨
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
بچه های ایران 🇮🇷
📗 #رمان #قصه_دلبری #قسمت_اول 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 حسابی کلافه شده بودم. نمیفهمیدم که جذب چه چیز ای
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_دوم
از وقتی پام به بسیج دانشگاه باز شد بیشتر میدیدمش به دوستام میگفتم:
این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهه شصت پیاده شده و همون جا مونده😑
به خودشم گفتم..!
اومد اتاق بسیج خواهران پشت به ما رو به دیوار نشست . اون دفعه رو خودخوری کردم😤
دفعه بعد رفت کنار میز که نگاش به ما نیفته😐
نتونستم جلوی خودمو بگیرم بلند بلند اعتراضم رو به بچهها گفتم.
ینی به در گفتم تا دیوار بشنوه😁
زور میزد جلوی خندش رو بگیره.
معراج شهدای دانشگاه که انگار ارث پدرش بود هر موقع میرفتیم با دوستش اونجا میپلکیدند😒
زیرزیرکی میخندیدم و میگفتم بچهها باز هم دار و دسته محمد خانی
بعضی از بچههای بسیج با کارو کردارش موافق بودند بعضی هم مخالف.
بین مخالفان معروف بود به تندروی کردند اما همه ازش حساب میبردن ..
برای همین ازش بدم میومد فکر میکردم از این آدمهای خشکه مقدسِ از اون طرف بام افتاده است😖
اما طرفدارزیاد داشت.
خیلیها میگفتند: مداحی میکنه، هیئتیه،میره تفحص شهدا، خیلی شبیه شهداست!
اما توی چشم من اصلاً اینطور نبود . با نگاه عاقل اندر سفیهی به آنها میخندیدنم که این قدر هاهم آش دهن سوزی نیست 🙄
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐔 #مرغ_همسایه 🦆
⚠️📍 واکنش متفاوت ایرانی (خودتحقیر ) و #ایتالیایی به یک اتفاق مشابه
امان از #خودتحقیری🤦♂
#جهاد_تبیین ✏️
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
🐔 #مرغ_همسایه 🦆
🔴 اینجا #فرانسه است و کشاورزا دارن تو خیابون ها و ادارات پاریس کاه و فضولات میریزن
🔹 فکر کنید یک هزارم این اتفاق توی میدان آزادی تهران میفتاد، تیتر اول خبر همه رسانه های جهان میشد!
#جهاد_تبیین
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚