eitaa logo
با چهارده معصوم (ع)
1.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
7 ویدیو
1 فایل
با چهارده معصوم (ع) احادیث ائمه معصومین ،احادیث تصویری ، حدیث قدسی ،معارف ،قرآن @ba14masoom «نشر مطالب، آزاد است» تاریخ ساخت کانال 1397/02/04 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺 🕌سه راه خداشناسى در نهج البلاغه يكى از سخنان معرفت بخش مولى العارفين اميرالمومنين عليه السلام كه در بخش سوم نهج البلاغه روايت شده است اين جمله است: «عَرَفْتُ اللهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَم‏». خداوند را به شکسته شدن تصمیم ها و باز شدن گره ها و به هم زدن نیت ها شناختم. ▫️در اين بيان، امام عليه السلام براى معرفت و خداشناسى سه راه ارائه فرموده است كه هر يك جداگانه براى رسيدن به كافى است 1- فسخ عزيمت ها. 2- باز شدن ها. 3- شكسته شدن همت ها. ▫️فسخ عزيمت ها بسيار اتفاق مى افتد كه انسان تصميم بر كارى مى گيرد و عزم مى نمايد آن را انجام دهد و به نظر خودش تمام مقدمات آن كار را فراهم مى سازد و چنان است كه از جانب او و از جهت نيتى كه دارد هيچ انصرافى حاصل نشده است و مى خواهد به هر قيمتى و به هر طور شد آن كار را تمام کند و خود را عملى سازد و از جهت مقدماتى كه بايد فراهم كند نيز به نظر خودش كوتاهى نكرده است. اما ناگهان مانعى كه معلوم است جريان غيبى است و به علل مادى نمى توان آن را مستند كرد، موجب مى شود كه نقشه او خنثى شود و با اينكه اراده اش محكم بود و مقدمات كار از هر جهت فراهم شده و اطمينان به رسيدن به مقصود بود، جلوى نيل به مقصود گرفته مى شود و از آن عمل ممنوع مى گردد. در تاريخ حوادثى كه گواه اين مطلب است بسيار است و گاه هم توسلات و و دعاها موجب شده است كه نقشه هاى صد در صد مورد اطمينان دشمن "نظير جريان بسيار عجيب طبس" شكست بخورد و هاشان باطل شود. ▫️باز شدن گره ها (حل العقود) اين احتمال نزديك به ذهن است كه مراد از ، باز كردن گره هاى امور و حل مشكلات و دشواري هاست. آرى گره هاى بسته به لطف و عنايت خدا گاهى چنان باز مى شود كه به هيچ چيز جز مدد غيبى و امكان استناد ندارد. انسان براى رسيدن به مقصودى هر چه در توان دارد اقدام مى نمايد، اما همه درها را به روى خود بسته مى بيند و سعى و تلاش خود را بى ثمر مى يابد؛ ولى به و به گونه اى كه در ذهنش خطور نمى كرد، درى كه هرگز باز شدنش را احتمال نمى داد به رويش باز مى شود و به مقصد نايل مى گردد. در اين دو مورد، یعنی "فسخ عزيمت ها و باز شدن گره ها"، حكايات و سرگذشتها بسيار است، كه بر افراد تحت فشار و پس از سختيهاى بسيار كار آسان و پس از تنگيها و ها، گشايش نصيبشان گرديد و مضمون اين آيات بر ايشان ظاهر شد: - 'سيجعلُ اللهُ بعدَ عُسرٍ يُسراً'. «طلاق» - 'فانّ مع العُسر يُسرا انّ مع العُسر يُسراً'. «انشراح» - و 'و من يتوكل على الله فهو حَسبُه'. «طلاق» - و 'من يتق الله يجعل له مِن امره يُسراً'. «طلاق» ▫️شكسته شدن همت ها (نقض الهمم) همّ و همت اگر چه معانى متعدد دارد و يكى از معانى آن تصميم و عزم است كه بنابراين معنى مضمون جمله سوم همان مضمون جمله اولى: 'عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم' است، ولى معناى ديگر آن و قصد است. یعنی انسان قصد و نیت كارى مى نمايد، نيت ديگر برايش حادث مى شود و خداوند در او صارفى از آن نيت مى اندازد كه از آن نيت برمى گردد و آن را دنبال نمى نمايد. ▫️و در پايان براى مزيد فايده، صدر روايتى را كه هشام بن سالم از حضرت صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش امام محمد باقر عليه السلام روايت نموده است، در اينجا نقل مى نماييم: مردى از حضرت اميرالمومنين عليه السلام سوال كرد: 'يا اميرالمومنين بِما عرفتَ ربَّك؟، يا اميرالمومنين! به چه چيز (و چه راه) پروردگارت را شناختى؟' 'قال: بفسخ العزم و نقض الهمّ لما إن هَمَمتُ فحالَ بينى و بين همّى و عزمتُ فخالفَ القضاءُ عَزمى فعلمتُ أن المدبّرَ غيرى'.(2) 'فرمود: به فسخ عزم و شكسته شدن همّ و نيت پروردگار را شناختم، هنگامی که قصد و نيت كردم، ميان من و ميان نيت من حايل شد، و چون عزم كردم، قضا و حكم الهى با عزم من مخالفت كرد؛ پس دانستم كه تدبيركننده، غير من است (يعنى خداوند متعال است). چنانكه ملاحظه مى فرماييد اين حديث نيز نظر ما را در شرح حديث نهج البلاغه تاييد مى نمايد. و چه نيكو گفته است انورى ابيوردى: اگر محوّل حال جهانيان نه قضا است، چرا مجارى احوال بر خلاف رضا است كسى ز چون و چرا دم همى نيارد زد كه نقش بند حوادث وراى چون و چرا است 🔹پی نوشت: 1. نهج البلاغه، حكمت 250. 2. شیخ صدوق، خصال، ج 1، ص 33. منبع: الهیات در نهج البلاغه، آیت الله لطف الله صافی گلپايگانی علیه السلام علیه السلام 🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺 🕌 حادثه عجیب سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل حادثه ای که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است و آن ، به دنیا آمدن نوزادی است در درون کعبه که به نام «علی» اسم گذاری شد. به دنیا آمدن امیرمؤمنان، علی علیه السلام در درون فضیلتی است که محدّثان شیعه و دانشمندان علم انساب آن را در کتابهای خود نقل کرده اند و در میان دانشمندان گروه زیادی به این حقیقت، تصریح و آن را یک فضیلت بی نظیر خوانده اند که به نمونه هایی اشاره می شود: ▫️محمد مالکی می گوید: علی در داخل خانه خدا در مکه، روز جمعه سیزدهم ماه خدا، رجب سال سی از عام الفیل به دنیا آمد... قبل از او کسی در داخل خانه خدا به دنیا نیامده بود و این فضیلتی است که خدای بلند مرتبه علی علیه السلام را به آن اختصاص داده است، برای تجلیل او و بالا بردن مرتبه او و آشکار نمودن کرامت و بزرگواری او. ▫️حاکم نیشابوری می گوید: «ولادت علی در داخل کعبه به طور به ما رسیده است.» ▫️سعید بن جبیر از یزید بن قعنب نقل نموده که من با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از فرزندان عبدالعزّی در مقابل خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان فاطمه دختر اسد مادر امیرالمؤمنین که نه ماهه باردار بود و درد زایمان او را گرفته بود، ظاهر شد، پس فاطمه گفت: پروردگارا! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده اند، ایمان دارم و سخن جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم؛ او که این خانه را بنا کرد. پس به حق آن کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم دارم، ولادت این کودک را بر من آسان فرما!» یزید بن قعنب می گوید: ما دیدیم که خانه خدا از پشت شد (محل مستجار) و فاطمه داخل خانه شد و ما دیگر او را ندیدیم، و دیوار دوباره به حال اوّل برگشت، به ذهن ما رسید که قفل در خانه خدا را باز کنیم، ولی باز نشد، «فَعَلِمْنا اَنَّ ذلِکَ اَمْرٌ مِنَ اَمْرِ اللّه ِ عَزّوجَلّ، پس دانستیم که این مسئله کاری است از طرف خدای عزیز و جلیل». که در درون خانه خدا به دنیا آمده و چهار شبانه روز از او و مادرش با غذای بهشتی پذیرایی شده، برای نام گذاریش نیز خدای خانه باید تصمیم بگیرد، نه پدر و مادر و یا پدربزرگ و مادربزرگ. و چنین هم شد، خداوند منّت خویش را بر او کامل نمود و با جملاتی از به گوش فاطمه مادر نوزاد رساند که او را چه نام نهد. ▫️فاطمه بنت اسد می گوید: «فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ یا فاطِمَةُ سَمّیهِ عَلیّا فَهُوَ عَلِیٌ وَاللّه ُ الْعَلِیُّ الاَْعْلی یَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَاَدّبْتُهُ باَدَبی وَوَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی وَهُوَ الَّذی... یُؤذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتی وَیُقَدِّسُنی وَیُمَجِّدُنی فَطُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ واَطاعَهُ وَوَیْلٌ لِمَنْ اَبْغَضَهُ وَعَصاهُ؛ پس هنگامی که خواستم [از کعبه] خارج شوم، هاتفی [از غیب] مرا ندا داد: ای فاطمه [او را] به نام نام گذاری کن! پس او علی است و خدای علیّ اَعْلی است که می گوید: به راستی، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پیچیدگی های علم خود آگاه ساختم و او کسی است که... بر بام خانه من خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود. پس خوش به حال کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانی کند.» آن گاه فاطمه بنت اسد روی به خانه نهاد. شخصی به سرعت خود را به ابوطالب و خانواده او رساند و ولادت علی علیه السلام را داد. همه خانواده که در پیشاپیش آنها محمد مصطفی صلی الله علیه و آله قرار داشت، به استقبال فاطمه و نوزادش آمدند. آن گاه ابوطالب شتران زیادی را به عنوان ولیمه این نوزاد قربانی نمود و تمام مردم را نیز دعوت نمود؛ به این صورت که اوّل هفت بار خانه خدا را نمایند، آن گاه داخل خانه ابوطالب روند و بر علی علیه السلام سلام نمایند. 🔸منابع : الفصول المهمة؛ بحارالانوار، ج35. مستدرک حاکم، ج3. مروج الذهب، ج2، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج1، خصائص امیرالمؤمنین، للشریف، الغدیر، علاّمه امینی، ج6 علیه السلام علیه السلام 🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺 🕌سه راه خداشناسى در نهج البلاغه يكى از سخنان معرفت بخش مولى العارفين اميرالمومنين عليه السلام كه در بخش سوم نهج البلاغه روايت شده است اين جمله است: «عَرَفْتُ اللهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَم‏». خداوند را به شکسته شدن تصمیم ها و باز شدن گره ها و به هم زدن نیت ها شناختم. ▫️در اين بيان، امام عليه السلام براى معرفت و خداشناسى سه راه ارائه فرموده است كه هر يك جداگانه براى رسيدن به كافى است 1- فسخ عزيمت ها. 2- باز شدن ها. 3- شكسته شدن همت ها. ▫️فسخ عزيمت ها بسيار اتفاق مى افتد كه انسان تصميم بر كارى مى گيرد و عزم مى نمايد آن را انجام دهد و به نظر خودش تمام مقدمات آن كار را فراهم مى سازد و چنان است كه از جانب او و از جهت نيتى كه دارد هيچ انصرافى حاصل نشده است و مى خواهد به هر قيمتى و به هر طور شد آن كار را تمام کند و خود را عملى سازد و از جهت مقدماتى كه بايد فراهم كند نيز به نظر خودش كوتاهى نكرده است. اما ناگهان مانعى كه معلوم است جريان غيبى است و به علل مادى نمى توان آن را مستند كرد، موجب مى شود كه نقشه او خنثى شود و با اينكه اراده اش محكم بود و مقدمات كار از هر جهت فراهم شده و اطمينان به رسيدن به مقصود بود، جلوى نيل به مقصود گرفته مى شود و از آن عمل ممنوع مى گردد. در تاريخ حوادثى كه گواه اين مطلب است بسيار است و گاه هم توسلات و و دعاها موجب شده است كه نقشه هاى صد در صد مورد اطمينان دشمن "نظير جريان بسيار عجيب طبس" شكست بخورد و هاشان باطل شود. ▫️باز شدن گره ها (حل العقود) اين احتمال نزديك به ذهن است كه مراد از ، باز كردن گره هاى امور و حل مشكلات و دشواري هاست. آرى گره هاى بسته به لطف و عنايت خدا گاهى چنان باز مى شود كه به هيچ چيز جز مدد غيبى و امكان استناد ندارد. انسان براى رسيدن به مقصودى هر چه در توان دارد اقدام مى نمايد، اما همه درها را به روى خود بسته مى بيند و سعى و تلاش خود را بى ثمر مى يابد؛ ولى به و به گونه اى كه در ذهنش خطور نمى كرد، درى كه هرگز باز شدنش را احتمال نمى داد به رويش باز مى شود و به مقصد نايل مى گردد. در اين دو مورد، یعنی "فسخ عزيمت ها و باز شدن گره ها"، حكايات و سرگذشتها بسيار است، كه بر افراد تحت فشار و پس از سختيهاى بسيار كار آسان و پس از تنگيها و ها، گشايش نصيبشان گرديد و مضمون اين آيات بر ايشان ظاهر شد: - 'سيجعلُ اللهُ بعدَ عُسرٍ يُسراً'. «طلاق» - 'فانّ مع العُسر يُسرا انّ مع العُسر يُسراً'. «انشراح» - و 'و من يتوكل على الله فهو حَسبُه'. «طلاق» - و 'من يتق الله يجعل له مِن امره يُسراً'. «طلاق» ▫️شكسته شدن همت ها (نقض الهمم) همّ و همت اگر چه معانى متعدد دارد و يكى از معانى آن تصميم و عزم است كه بنابراين معنى مضمون جمله سوم همان مضمون جمله اولى: 'عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم' است، ولى معناى ديگر آن و قصد است. یعنی انسان قصد و نیت كارى مى نمايد، نيت ديگر برايش حادث مى شود و خداوند در او صارفى از آن نيت مى اندازد كه از آن نيت برمى گردد و آن را دنبال نمى نمايد. ▫️و در پايان براى مزيد فايده، صدر روايتى را كه هشام بن سالم از حضرت صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش امام محمد باقر عليه السلام روايت نموده است، در اينجا نقل مى نماييم: مردى از حضرت اميرالمومنين عليه السلام سوال كرد: 'يا اميرالمومنين بِما عرفتَ ربَّك؟، يا اميرالمومنين! به چه چيز (و چه راه) پروردگارت را شناختى؟' 'قال: بفسخ العزم و نقض الهمّ لما إن هَمَمتُ فحالَ بينى و بين همّى و عزمتُ فخالفَ القضاءُ عَزمى فعلمتُ أن المدبّرَ غيرى'.(2) 'فرمود: به فسخ عزم و شكسته شدن همّ و نيت پروردگار را شناختم، هنگامی که قصد و نيت كردم، ميان من و ميان نيت من حايل شد، و چون عزم كردم، قضا و حكم الهى با عزم من مخالفت كرد؛ پس دانستم كه تدبيركننده، غير من است (يعنى خداوند متعال است). چنانكه ملاحظه مى فرماييد اين حديث نيز نظر ما را در شرح حديث نهج البلاغه تاييد مى نمايد. و چه نيكو گفته است انورى ابيوردى: اگر محوّل حال جهانيان نه قضا است، چرا مجارى احوال بر خلاف رضا است كسى ز چون و چرا دم همى نيارد زد كه نقش بند حوادث وراى چون و چرا است 🔹پی نوشت: 1. نهج البلاغه، حكمت 250. 2. شیخ صدوق، خصال، ج 1، ص 33. منبع: الهیات در نهج البلاغه، آیت الله لطف الله صافی گلپايگانی علیه السلام علیه السلام 🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺