eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
662 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی وارد سوریه شدیم برای عرض ادب به بارگاه حضرت زینب و حضرت رقیه رفتیم... وقتی حسابی دلمان ابری و دیدگانمان بارانی شدعهد کردیم که تا جان دربدن داریم نگذاریم حریم آل الله ذره ای غبار شرک داعشی بگیرد . بعد از اون رفتیم و در گردان و دسته خود مستقر شدیم .فرداصبح برای شناسایی محیط پیرامون حرکت کردیم هنوز چندقدمی نرفته بودیم که دیدم محمود پوتین هایش را از پا درآورد و باپای برهنه به راه افتاد .. . محمود بدون پوتین و ما با پوتین و مدام میپرسیدیم چرا اینکارو میکنی آقامحمود... هنوز چند متری بیشتر نرفته بودیم که دیدیم محمودنشست و شروع به گریه کرد هرچی اصرار میکردیم بلندنمیشد چندنفری زیر بغلش و گرفتیم و بلندش کردیم ..بلندبلند گریه میکرد😭 و میگفت؛: خدایا حضرت زینب چطور این مسیر سنگلاخی رو با پای پیاده با بچه های کوچک راه رفته😭 اونوقت من چندمتر بیشتر نمیتونم راه برم 😔اونجا به ما گفت: رفقا بیایین تا اونجاکه میتونیم سنگها رو از جلوی پای شیعیان برداریم همانطور که اباعبدالله شب عاشوراخارهای اطراف خیمه ها رو برمیداشت که توپای بچه ها و اهل حرم نرود... 🌹خاطره ی یکی ازهمرزمان شهـید مـدافع حـرم 💐 🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ ... ●|زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم، ولی به دیوار دلم نه! ... ●|زمانی که اتیکت خادم الشهدا و...رو به سینه ام میچسبونم، اما خادم پدر و مادر خودم نیستم! ... ●|زمانی که اسمم توی لیست تمام اردو های جهادی هست، ولی توی خونه خودمون هیچ کاری انجام نمیدم! ... ●|زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم، اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم! ... ●|زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم، ولی شهیدانه زیستنشون رو نه! ... برای تعجیل درظهور اباصالح‌‌المهدی‌(عج)گناه❌ نکنیم💔 🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ღـیدانه ☔ شاید تو این زمونہ غیر ممڪن باشہ اما شهید اولین نامحرمے ڪہ دیدہ بود نامزدش بود، این چشمها لیاقت دیدار امام زمان را دارد. 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیوند آسمانے...🕊 با همسرم قرار گذاشتہ بودیم هر شب یڪ صفحہ قرآن و تفسیر بخوانیم و بحث ڪنیم🍃 ، تا جایے ڪہ مے شد سعے مے ڪردیم قرارمان فراموش نڪنیم، منزل مان همیشہ با صوت زیباے همسرم طنین انداز بود. تا فرصت پیدا مے ڪرد شروع با نت خوانے براے گرم ڪردن صداش مے ڪرد☺️ ،مهمتر از بحث تلاوت عمل بہ آیات قران بود ڪہ بہ جرات مے توانم بگویم ڪہ در زندگے ما وجود داشت.❤️ راوی:همسرشهید 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌گفت: به یقین در این چاردیواریِ اسارت، پس از انجام فرایض، هیچ عبادتی بالاتر از کمک به هم‌نوعان نیست، شعار همیشگی‌اش همین بود: [پاک باش و خدمتگزار] ♡ 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از وصیت نامه ی شهید مدافع حرم حاج محمد هادی ذوالفقاری؛😔😔 وصیتم به مردم ایران و دربعضی از قسمت ها برای مردم عراق این است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشو زندگی می کنم مشکلات خارج از کشور بیشتر از داخل کشور است قد کشورمان را بدانند ودشت سر ولی فقیه باشند وبا بصیرت باشند ـچون این ولی فیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون باشد.... یه کانال عالی 😍😍😍 درمورد شهید مدافع حرم حاج محمدهادی ذوالفقاری❤️❤️حتما عضو شوید مطالبی درباره ی شهید ذالفقاری.بپیوندید👇👇👇 @mohammadhadi1393
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
ی هدایای رهبری که به موزه‌ی آستان قدس رضوی تقدیم کرده اند 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خون ، آبیاری می کند حیات سرما زده ی بشر را... اینجا صحنه ی تحقق تاریخ آینده ی بشریت است... و انسان اگر غافل نشود، از وجود خویش در چنین معرکه ای سخت به شگفت می آید... شیطان حاکمیت خود را در جهان، بر ضعف و ترس انسان ها بنا کرده است، و شهدا این مطلب را خیلی خوب از امام خویش آموخته اند... اگر نترسی و ضعف خویش را با کمال خلیفه اللهی جبران کنی، شیطان شکست خواهد خورد... و روز شکست شیطان، روز عید رزمندگان اسلام خواهد بود... 🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اواخر شب بود که پسرم تازه به خواب رفته بود و من هم فرصت را غنیمت شمردم و تعدادی از برگه‌های امتحانات میان‌ترم دانشجوهایم را تصحیح کردم. از بس با پسرم کلنجار رفته بودم و بازی کرده بودم خسته شده بودم، به رختخواب رفتم  و زود خوابم برد، در خواب شهید همت را دیدم. با موتور تریل آمد ، چشمان درشت و زیبایش را به من دوخت و با لبخند گفت: بپر بالا! محو تماشای چشمان او بودم و بی اختیار سوار موتور تمیز و نوی او شدم. از کوچه ها و خیابان ها که گذشتیم، به در یک خانه رسیدیم.  ناگهان از خواب پریدم، سابقه نداشت که نیمه‌های شب بدون دلیل از خواب بیدار شوم. چهره‌ی نورانی و چشمان مشکی شهید همت در خاطرم تازه بود و به خوبی همه جزییات خوابم را می‌دانستم. به امید دوباره‌ی دیدن چشمهایش به خواب رفتم ، صبح زود بیدار شدم اما بدون دیدن دوباره‌ی چشمهایش! خوابی که دیدم بودم آنچنان شفاف و روشن بود که آدرس خانه‌ای که با شهید همت رفته بودم به خوبی در ذهنم مانده بود ، به دانشگاه که رسیدم در جمع دوستانم این خواب را تعریف کردم و گفتم:  به نظر شما تفسیر این خواب چیست؟ هر کس اظهار نظری می‌کرد ، بعد از دقایقی همه با هم گفتند: آدرس خانه را بلدی؟  گفتم: بله. گفتند: خوب معلوم است، حاج ابراهیم بهت گفته  باید آنجا بروی!  دل تو دلم نبود کلاس درس که تمام شد بلافاصله خودم را به در آن خانه رساندم. همه شواهد و جزییات مو به مو در خاطرم بود و این خانه دقیقا همان خانه بود، با آشوبی در دل و دستی لرزان زنگ خانه را زدم. پسر جوانی دم در آمد، با ابروهایی برداشته و موهایی ژولیده  گفت: بله کاری دارید؟! با عجله گفتم: شما با حاج ابراهیم همت کاری داشتی؟ نام حاج ابراهیم را که شنید ناگهان رنگش عوض شد و بدون مقدمه  شروع به گریه کرد. شانه‌های نحیف و استخوانی‌اش می‌لرزید و گلوله گلوله اشک بر محاسن نداشته‌اش می‌لغزید. حال او را که دیدم بی اختیار اشکم روان شد و دست او را گرفتم و یک یا الله گفتم و داخل خانه شدم. در میان اشک و هق هق گریه گفت: چند وقت هست می خواهم خودکشی کنم. دیشب آخرای شب داشتم تو خیابون راه می رفتم و فکر می کردم، که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت. گفتم: می گن شماها زنده اید، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه.  الآن هم که شما اومدید اینجا و می گید از طرف شهید همت اومدید. او را در بغل گرفتم، تنها بود تنهای تنها! شانه‌های او می‌لرزید و قلب مرا هم می‌لرزاند. ذراتی از اشک که از حدقه چشمم جوشیده بود بر روی عینکم ریخت و دیدم را کم می‌کرد اما دید باطنی‌ام را زیاد.  تا دیشب معنای آیه قرآن را که می‌فرماید: شهیدان زنده‌ هستند و عند ربّهم یرزقون‌اند را نمی‌فهمیدم اما حالا ...واقعا شهیدان زنده‌اند[1]! ۱- برداشتی از خاطره ۴۰ کتاب شهیدان زنده‌اند 😭😭😭 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.... 🌷برای ملاقات با آیت الله حائری به شیراز رفته بودیم. بعد از این که برنامه‌هایمان را به انجام رساندیم، دیدیم فرمانده سپاه شیراز ماشین خودش را با یک راننده برای برگرداندن ما به اهواز، آماده کرده است. حاج آقا میثمی گفت: «من بلیط اتوبوس گرفته ام.» فرمانده سپاه شیراز اصرار کرد. حاج آقا میثمی گفت: «اصرار نکنید، اتوبوس دو راننده پایه یک دارد. یکی که خسته شد، دیگری می‌راند. بنابراین لازم نیست یک نفر به خاطر من بی‌خوابی بکشد. از طرف دیگر، من و چهل نفر دیگر با یک وسیله نقلیه می‌رویم؛ در استهلاک ماشین و سوخت صرفه جویی می‌شود.» 🌷بار دیگر، در شوش، از ساعت نه صبح تا یک بعد از ظهر تلاش کرد تا با تلفن عمومی با خانواده اش تماس بگیرد. گفتم: حاج آقا، سپاه که پنج خط تلفن دارد، از آنجا زنگ می‌زنیم، پولش را به حساب سپاه واریز می‌کنیم. گفت: نخیر، می‌خوام از بیت المال به هیچ شکلی استفاده نکنم. اگر خودم کوچک‌ترین استفاده شخصی بکنم، دیگر به آن آقای نوعی نمی‌توانم بگویم از بیت المال استفاده نکن. حتی هر ماه مبلغی از حقوق خود را به حساب سپاه واریز می‌کرد، مبادا از تلفن استفاده کرده باشد و هزینه آن را بیت المال بپردازد. 🌹خاطره ای به یاد شهید روحانی عبدالله میثمی 📚 کتاب "عبدالله" نویسنده: سید علی بنی لوح 🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا