سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش امیرعلی هست🥰✋
*بازگشت تعزیهخوان بعد از 5 سال*🕊️
*شهید امیرعلی محمدیان*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۷۱
تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴
محل تولد: تهران
محل شهادت: سوریه
*🌹مادرش← اميرعلی دربارهی كارهايی كه میكرد خيلی حرف نمیزد🌙و كسی هم نمیدانست كه او حقوقش را خرج نيازمندان میكند💫تنها دارايی اميرعلی يک موتور بود🏍️ كه آن را هم با قرض خريده بود🏍️ وقتی هم رفت به من سفارش كرد اگر برنگشتم آن را بفروشيد و بدهیهای مرا بدهيد🌾از همه خداحافظی كرد و حلاليت طلبيد🥀مدت زيادی در سوريه نبود كه خبر شهادتش را آوردند🕊️ همرزم← دشمن كه حمله كرد هركدام از ما پناه گرفتيم💥 اميرعلی پايش تير خورد و روی زمين افتاد🥀خواستيم كمكش كنيم، نگذاشت. گفت برويد، من خودم را به شما میرسانم🍃 اما ديگر کسی او را ندید🥀اميرعلی خيلی حضرت فاطمه(س) را دوست داشت💫و هميشه میگفت دلم میخواهد مثل مادرم حضرت زهرا(س) گمنام باشم🕊️راوی← او تعزیه خوان بود🗡️و در روز عاشورا به جهت اینکه درشت اندام بود همواره در تعزیه ها نقش شمر لعنت الله علیه❌را اجرا میکرد🍃 اما وقتی خیمه ها را آتش می زدند🔥گوشهای مینشست و اشک میریخت🥀او در سوریه به دست تکفیریها به شهادت رسید💥و پیکرش پیدا نشد و مفقود ماند🥀بعد از 5 سال پیکرش تفحص🌙و بهمن ماه ۱۴۰۰ به وطن آمد🕊️و در سالروز شهادت حضرت زینب (س)🏴 به خاک سپرده شد*🕊️🕋
*شهید امیر علی محمدیان*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*
#تفحص_شهدا
یکی از شهدا به نام «احمدزاده» را که براساس شواهد دوستانش پیدا کرده بودیم، هیچ پلاک و مدرکی نداشت، تحویل خانواده اش دادیم.
مادر او با دیدن چند تکه استخوان، مات و مبهوت، فقط می گفت: «این بچه من نیست!» حق هم داشت.
او در همان لحظات، تکه پاره های لباس شهید را می جست که ناگهان چیزی توجه اش را جلب کرد. دستانش را میان استخوان ها برد و خودکار رنگ و رو رفته ای را در آورد. با گوشه چادر، بدنه خودکار را پاک کرد. سریع مغزی خودکار را درآورد و تکه کاغذی را که داخل بدنه آن لوله شده بود، خارج ساخت.
اشک در چشمانش حلقه زد. همه متعجب شده بودند که چه شده، دیدیم بر روی کاغذ لوله شده نوشته شده: «احمدزاده». مادر آن را بوسید و گفت: «این دست خط پسرم، این پیکر پسرمه، خودشه.»
شادی روح امام و شهدا صلوات
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
میثم میگفت تمام دارایی و بچههایم را فدای آقا و انقلاب و اسلام میکنم؛ اوج روزهای فتنه ۸۸ همسر من خانه نبود، ما هم از او خبر نداشتیم، بعد از حدود ۱۰روز خانه آمد و ما متوجه شدیم که به دلیل موضوع فتنه در مأموریت بودند.
خط قرمز تمام شهدا رهبری بوده است، به ما سفارش میکرد که گوشمان به صحبتهای آقا باشد، بسیار بر این موضوع تأکید داشت، خصوصا در روزهای آخری که میخواست اعزام شود، میگفت گوش به فرمان حضرت آقا باش، هر چه گفتند باید اطاعت کنید، حواستان به تنهایی آقا باشد.
#شهید میثم مدواری
📎 به روایت همسر شهید
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
🔰 وقتی نورالدین را پایین آوردند ...
نمایی که پیش رو دارید، به تاریخ ۲۷ آذر ۱۳٦۱
در بلندیهای بازی دراز به ثبت رسیده است...
نورالدین امینی از نیروهای یگان تخریبِ پادگان ابوذر بود که هنگام خنثیسازی مین، در ارتفاعاتِ بازی دراز به شهادت رسید.
همرزمانش پیکر او را در پتویی قرار داده و در مسیری طولانی تا پادگانابوذر پایین آوردند.
در میانهی راه، هر کجا که شش رزمندهی حاملِ پیکر، از نفس می افتادند، دقایقی استراحت میکردند که این لحظات به ناله و ندبه در کنار پیکر شهید می گذشت.
عکاس: عباس رسول شریفی
تخریب چی
شهید نورالدین امینی🌷
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش کاظم هست🥰✋
*شهادت طبق آرزو...*🕊️
*شهید کاظم خائف*🌹
تاریخ تولد: ۲ / ۲ / ۱۳۳۷
تاریخ شهادت: ۱۰ / ۲ / ۱۳۶۱
محل تولد: بیرجند
محل شهادت: کرخه نور
*🌹 همرزم← شبی در سنگر نشسته و در روشنایی نور چراغ قوه🔦مشغول خواندن دعا بوديم🌙كه غذاى مختصرى كه عبارت بود از هويج🥕و سيب زمينى🥔 آوردند. کاظم آن را تقسيم كرد و براى هر كدام از ما اندكى غذا ریخت.🍲ولى غذاى خودش را هم پيش من گذاشت و گفت: من نمیخواهم،‼️علت را كه پرسيدم، گفت: من تنها امشب اينجا هستم🌙و مطمئنم كه فردا شهيد میشوم.🕊️ قبلاً از خداوند چند چيز خواستهام:▪️اول اينكه مرا با شكم گرسنه شهيد كند،🌙▪️دوم اينكه تنها با اصابت یک گلوله به شهادت برسم.💥▪️و سوم اينكه پيكرم در آفتاب بماند كه كبود شود.☀️ و اكنون دوست دارم كه اين خواستههای من اجابت گردد.»🌙دقیقا همين طور هم شد💫 شب عمليات شلوغ بود از هم ديگر جدا شديم و تا بامداد يكديگر را پيدا نكردیم🍂 بامدادان وقتى شهيد بزرگوار سردار رجبعلى آهنی به جستجوى او رفت،🍃 او را در حال گذراندن آخرين لحظات ديده بود🥀او به علت شلوغی عملیات طبق خواستهاش با شکم گرسنه🥀و بر اثر اصابت گلوله💥 شربت شهادت را نوشید🕊️و ۹ روز در آفتاب داغ خوزستان ماند*🕊🕋
*شهید کاظم خائف*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*
#زندگی_به_رنگ_شهدا
✍جان امام حسین (ع) دعا کن من به عنوان یک فرمانده با ترکش شهید نشوم ، تا روز قیامت شرمنده نیروهایی که با توپ شهید شده اند باشم .دعا کن من هم گلوله توپ نصیبم شود . اگر میخواهی دعا کنی . دعا کن بسوزم ...چند روز بعد در ٢۴ سالگی اش .درست چند روز قبل از مراسم خواستگاری اش .همان شد که خودش میخواست ." تکه تکه و سوخته "پیکرش را از روی انگشتر هدیه مادر شناسایی کردند .تکه ای از دستش را کمی بعد از شهادت و فرستادن پیکر به تهران یافتند و آن تکه را درهمان حوالی شهادتش در یکی از روستاهای سرپل ذهاب به سمت پادگان ابوذر دفنش کردند .درست کنار همان جاده ای که زائران کربلا از آن میگذرند و خاک اتوبوس ها بر روی سنگ مزار غریبش می نشیند ...
شهید محسن حاجی بابا
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
🌺مقام معظم رهبری :
ما #شهید_زیاد داریم
اما شهیدی که به دست #خبیثترین
انسانهای #عالم یعنی #خود_آمریکاییها
به #شهادت برسد
چنین #شهیدی غیر از #حاجقاسم
من کس دیگری یادم نمیآید..!😭
🌷سرداردلها شهید حاج #قاسم_سلیمانی🌷
🌷یادشهدا باصلوات🌷
👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید برونسی و عنایت خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها
🥀🕊🥀🕊🥀
http://eitaa.com/joinchat/3469017138C966326f2fc
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
💐 تو هیچی نیستی!💐
چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دورهاش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آمادهایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی میرسید، امان نمیداد؛ شروع میکرد به بوسیدن. مخمصهای بود برای خودش.
خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجیهایی...».
شهید مهدی زینالدین
📒کتــاب ١۴ سردار، ص٢٩_٣٠
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
هدایت شده از نایت کویین
4_5805406113163643643.mp3
21.56M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📝 «پیرامون اتفاقات اخیر ایران و جهان (تنشهای بین اوکراین و روسیه / حواشی صوت پخش شده فرماندهان سپاه)»
📅 ۱ بهمنماه ۱۴۰۰
🎧 کیفیت 48kbps
🎊 @bluebloom_madehand 🎊
📝📌🌷پندنوشته ای از مادر بزرگوار شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری:
شبها که از نیمه می گذرند، داغ نبودنت جگرم را پاره پاره می کند، می دانم علی الظاهر نیستی!!!!!!! که در حقیقت از همیشه بیشتر هستی!!!!!!!!😔😔
وقتی اراده دیدنت را می کنم بناگاه به عناوین مختلف بودنت و دستگیری کردنت را به رخم می کشی ...
🔻محمدرضا جان! بیا و بنگر.....
چه کسانی دم از تو، ای شهید! می زنند.
اینان دو دسته اند:
🔸دسته اول: کسانی که تمام دغدغه زندگی و عمرشان شهید و شهادت است، کسانی که در عمل، در گفتار، در منش، در عشق ورزیدن به شهید، همواره خدا را در نظر دارند.
هم اینان در واقع امر، ادامه دهنده راه شهید هستند و دامان و قلب و روح خود را با گل تقوا آراسته اند و خود را آماده پرورش سربازان آخر الزمانی سید الشهداء می کنند.
🔸و اما دسته دوم: کسانی که چند صباحی جذب ظاهر یک شهید می شوند، هر روز هر شهیدی که زیباتر بود، برایش عاشقانه ها می سرایند، نه چیزی از مرام و معرفت شهید می فهمند، و نه از غیرت شهید بویی برده اند. اینان نااهلان و نامحرمانی هستند که به قول امام راحل و عظیم الشأن مان نباید بگذاریم انقلاب و دستاوردهایش به دست اینان بیفتد.
⚠️آری برادر و خواهر معنوی شهید!
شهدا عاشق و معشوق نمی خواهند، بلکه شهدا رهرو می خواهند.
🔺شهدا رفتند ......
تا به ما بفهمانند دنیا محل گذر و مزرعه آخرت است.
آنچه از این دنیا با خود می بریم مهم است .....
«من جاء الحسنه».......
«فله عشر امثالها».........
نه، آنچه انجام می دهید.......
خداوند نفرموده :........«من فعل الحسنه»......
این یعنی: بسیاری از کارهایی که فکر می کنیم حسنه است و مرضی خداوند منان، در حقیقت ظلماتی است که در همین دنیا می ماند و ما را با دست خالی به سوی آخرت روانه می سازد.
👈 پس بیایید با تعمق بیشتر به راه شهدا نظری بیفکنیم.
ان شاءالله پاینده باشید.
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
سر سفره عقد به من گفت: من که نمیتونم از حلقه طلا استفاده کنم، سریع انگشتر عقیقی که در دستش بود را به من داد و گفت: لطفأ این رو برام بذارید، انگشتر عقیقش رو به عنوان حلقه براش گذاشتم، میگفت: طلا برای مرد حرام است و حاضر نیستم که برای لحظه ای هم تو دستم بذارم .
🌷شهید سیدرضا طاهر🌷
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada