eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
662 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...🌹 شهید بابک ن هریس..🍀 متولد:21مهر1371 ✅ تاریخ شهادت: 28آبان1396✅ محل شهادت: منطقه البوکمال✅ 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر اصغر هست🥰✋ *روحانے تازه داماد...*🕊️ *🌹شهید سید اصغر فاطمی تبار* تاریخ تولد: ۲۲ / ۱۱ / ۱۳۶۴ تاریخ شهادت: ۱۶ / ۹ / ۱۳۹۴ محل‌تولد:قلعه‌حمود،امیدیه،خوزستان محل شهادت: سوریه *🌹همسرشهید← اصغر هميشه هنگامی كه به منزل می‌آمد،🌙ابتدا پای مادرش را می‌بوسيد و ايشان را تكريم می كرد،🌷به همين خاطر مادرش هميشه او را دعا می‌كرد. ده سالی می‌شد که در حوزه درس می خواند و روحانی بود.📿 سادات بود، ائمه را واقعا پدران خودش میدانست.🍃یک مرتبه شهادت یکی از ائمه بود که تعطیل هم نبود؛🍂 می‌خواست یک گوشی بخرد، ولی چون شهادت بود، نرفت.🍂 گفتم چه اشکالی دارد؟ گفت: اگر سالگرد پدرت بود میرفتی خریدی بکنی که باعث خوشحالیت شود؟ خیلی رعایت می کرد.💫 با آن شهریه کمی که داشت، کتاب شهدا می‌خرید🌙ما حدود 4 ماه بود كه ازدواج كرده بودیم🎊و پس از ازدواجش شوق به رفتن به سوريه در دلش موج می‌زد و عاقبت هم اعزام شد،🕊️ آخرین تماس سید یک روز قبل از شهادتش بود؛📞روزی که مأموریت داشتند. پیش از مأموریت ساعت شش صبح تماس گرفت؛📞 اولین بار بود که آن موقع از صبح زنگ می‌زد؛‼️بعد از نماز صبح در یکی از روستاهای سوریه درگیری آغاز می‌شود💥یکی از دوستانش به دست یک تک تیرانداز داعشی به شهادت می‌رسد🕊️ و سید به قصد انتقام در پی او رفته و در کوچه‌ای با او رو در رو می‌شود؛💥 تفنگش در آن لحظه گیر کرده و آن ملعون زودتر شلیک کرد🥀و سید همانطور که آرزو داشت، مانند مادرش فاطمه زهرا(س)🥀با اصابت گلوله به پهلویش💥 به آرزوی دیرینه اش رسید*🕊️🕋 *شهید سید اصغر فاطمی تبار* *شادی روحش صلوات*🌹💙 *zeynab_roos31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ . قورباغه هایی که مامور خدا بودند! 🌹پیشنهاد خواندن مطلب🌹 🌹هنگام عبور از اروند رود به دلیل تلاطم شدید آب، عده ای از غواصان، دهان و گلویشان پر از آب شده بود و در آستانه ی خفه شدن قرار داشتند. در چنین حالتی بی آنکه خود بخواهند، دچار وضعیتی شده بودند که ناچار به سرفه کردن بودند اما چون می دانستند که با یک سرفه ی کوچک هم عملیات لو رفته و نیرو ها به قربانگاه می روند، با تمام توان تلاش می کردند تا سرفه نکنند. چون وضعیت اضطراری شد، ماجرا را با سردارقربانی در میان گذاشتیم ایشان پیغام داد: اگر شده خود را خفه کنید اما سرفه نکنید، چون یک لشکر را نابود خواهید کرد. ما که از انتقال این پیام به خود می لرزیدیم ناگزیر آن را ابلاغ کردیم. در پی این ابلاغ چنان صحنه های تکان دهنده ای را می دیدیم که به راستی بازگو کردن آنها نیز برایم سخت و دشوار است.🌹 🌹عزیزانی که دچار سرفه شده بودند، بار ها و بار ها خود را زیر آب فرو می بردند اما باز موفق به اجرای فرمان نمی شدند. در شرایط سخت و غیر قابل توصیفی قرار داشتیم. این بار دستور رسید: از فرد کنار دست خود کمک بگیرید تا زیر آب بمانید و بی صدا شهید شوید تا جان دیگران به خطر نیفتد.🌹 🌹می دانستیم که صدور چنین دستوری برای فرمانده چقدر دشوار است. اما این را هم می دانستیم که موضوع هستی و نیستی یک لشکر و پیروزی یک عملیات در میان است.🌹 🌹اما با این همه نفس در سینه های ما حبس شده بود و مدام از خود می پرسیدیم که کدامیک از ما قادر به انجام چنین کاری است. این در حالی بود که خوددوستان عزیزی که دچار سرفه ی شدید شده بودند با خواهش و تمنا از ما می خواستند تا با آنها کمک کنیم که زیر آب بمانند و خفه شوند!🌹 🌹می دانم که بازگو کردن این حقایق چقدر تلخ و غم انگیز است اما این را نیز می دانم که برای ثبت در تاریخ و نشان دادن عظمت یک نسل و روح بلند رزمندگانی که برای دفاع از جان و مال و آبرو و آرمان یک ملت از هیچ مجاهدتی دریغ نمی ورزیدند ناگزیر به بیان این وقایع هستیم.🌹 🌹به هر تقدیر همه در تکاپو بودیم تا راهی برای گریز از این مهلکه پیدا کنیم که در یک چشم بر هم زدن تمام اروند رود و همه ی ساحل ما و دشمن پر از صدای قورباغه هایی شد که نمی گذاشتند صدای سرفه ی نیرو ها ی ما به گوش کسی برسد. 🌹شگفت انگیز بود و باور نکردنی زیرا در جایی و حالی که شاید در طول یک سال هم نتوان صدای یک قورباغه راشنید، آن شب و آن جا مالامال از صدای قورباغه هایی شد که تردید ندارم به یاری ابراهیم ها و اسماعیل هایی شتافته بودند که برای یاری الله در برابر آن فرمان سر تعظیم فرو آورده و حاضر شده بودندتا قدم به قربانگاه خود بگذارند همان لحظه بود که اعجاز توسل به بی بی فاطمه زهرا(س) و تبرک جستن از پرچم بارگاه امام رضا(ع) را در یافتیم و بار دیگر خدای را سپاس گفتیم که ما را در صف عاشقان خاندان عصمت و طهارت قرار داد.🌹 راوی: 🌷 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊 🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5936065404924332727.mp3
41.15M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌پور 📑 «ماجرای چهار سوار آخرالزمانی در پیشگویی‌های یوحنا» 🗓 ۱۵ تیر ماه ۱۴۰۱ - بوشهر 🎧 کیفیت 48kbps 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نایت کویین
4_5940346151583616132.mp3
23.46M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌پور 📑 «خانواده» 🗓 ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۱ - کرمانشاه 🎧 کیفیت 48kbps 🎊 @bluebloom_madehand 🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نایت کویین
4_5940346151583616132.mp3
23.46M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌پور 📑 «خانواده» 🗓 ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۱ - کرمانشاه 🎧 کیفیت 48kbps 🎊 @bluebloom_madehand 🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی بمباران شیمیایی شد ماسکش را به یکی از رزمنده‌ها داد! در بیمارستان از شدت تشنگی روی کاغذ نوشت: جگرم سوخت😢😭 آب نیست؟! و بعد به شهادت رسید!.... 🌷شهید نعمت الله ملیحی🌷 🦋🌷شادی روح شهدای والا مقام صلوات🌷🦋 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🍃🌸🍃 تازه مےخواست ازدواج کنه. به شوخی بهش گفتم: "خیلی دیر جنبیدی. تا بخوای ازدواج کنی و ان شاالله بچه دار بشی و بعد بچه بعدی دیگه سنت خیلی میره بالا!" یه نگاه بهم کرد. این دفعه هم دوباره مثل همیشه یه حرف زد که کلی رفتم تو فکر. گفت: "سید، خدا جبران کنندس". گفتم: "یعنی چی"؟ گفت: "فکر می کنی برای خدا کاری داره بهم دوقلو بده؟ سیدجان،اگه نیت خدایی باشه خدا جبران کنندس." وقتی خدا بهش دوقلو عنایت کرد تازه فهمیدم چی گفته بود... راوی: دوست شهید محمدپورهنگ 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🌿 •دوست ‌دارم •‌ اگر شهید شوم، •پیڪرے ‌نداشتہ ‌باشم؛ •از ادب ‌بہ دور است‌ ڪہ ‌در •محضر سیدالشہدا(ع) •با تن ‌سالم‌ و •ڪفن ‌پوش‌ محشور‌ شوم. .°و اگر پیڪرم ‌برگشت، °دوست ‌دارم °سنگ‌قبرے ‌برایم‌ نگذارند، °برایم ‌سخت ‌است ‌ڪہ °‌سنگ ‌مزار داشتہ‌ باشم‌ °و حضرت ‌زهرا(س) ° بـے‌نشانـ باشند. 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفاقت با شهدا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر علی هست🥰✋ *حقوق حلال،بخشندگے شهید*🌙 *🌹شهید علی تمام زاده* تاریخ تولد: ۲۵ / ۱ / ۱۳۵۵ تاریخ شهادت: ۱۶ / ۸ / ۱۳۹۴ محل‌تولد:تهران محل شهادت: سوریه مزار: کرج *🌹راوی ← چند ماهی حقوق دریافت نکرده بود، گفت دیگر حقوق مرا واریز نکنید!‼️از شهید علی تمام زاده سوال کردم چرا؟ گفت؛ چند روزی غیبت از کار داشته‌ام🍂شرعا گرفتن این حقوق شبهه ناک است ،آخه این مبلغ را برای حضور مستمر من تعیین کرده‌اند.🍃راوی← میخواستم برم سفر کربلا، شهید تمام زاده بهم گفت: قربة الی الله تصمیم گرفتم تمام هزینه های مالی این سفر تورو هم حساب کنم!🌷من میدونستم حاجی مستاجره و قسط و وام و...زیاد داره،🥀گفتم چرا آخه؟ گفت: حاجت دارم و نذر کردم هزینه های یه زائر امام حسین علیه السلام رو حساب کنم.🌙به شوخی گفتم حاجی فکرکنم نذرتو بندازی حرم آقا زودتر جواب بگیریاااا، خرج من کنی خدا میذاره تو کاست...(:💫خندید... اما حالا که دارم به اون روزا فکر میکنم میبینم چقدر خوب نذرش ادا شد...و شهید شد🕊️ راوی← با شهید علی تمام زاده هماهنگ کردم یکی از مدافعان حرم رو بفرسته به مراسم شهدای مدافع حرم افغانستانی،🌙شهید تمام زاده هم برای این جلسه شهید مصطفی صدرزاده (سید ابراهیم ) رو که اومده بود مرخصی فرستاد.💫 گفتم حاج علی ویژگی این رزمنده که فرستادی سخنرانی چیه؟⁉️ گفت: شب تاسوعا شهید میشه خودش هم میدونه!!‼️دقیقا شب تاسوعا شهید صدرزاده به مولاش ابوالفضل پیوست!💫اون جلسه به بچه ها گفتم باهاش عکس بگیرید شهیده! 📷 8 ماه بعد فقط عکس برا ما موند و هر دوی اونا پرواز کردند،🕊️ شهید علی تمام زاده از پهلو مجروح شده بود🥀و به دلیل خونریزے در باغ زیتونی حوالی حلب شربت شهادت را نوشید*🕊️🕋 *حجت الاسلام* *شهید علی تمام زاده* *شادی روحش صلوات*🌹💙 *zeynab_roos313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر داوود هست🥰✋ *نحوه‌ے شهادتـــــــــ*🕊️ *شهید داوود نریمیسا*🌹 تاریخ تولد: ۲۲ / ۲ / ۱۳۶۲ تاریخ شهادت: ۱۲ / ۱۱ / ۱۳۹۴ محل تولد: اهواز،خوزستان محل شهادت: سوریه *🌹زندگی انسان‌ها باید رنگ و بوی خدایی داشته باشد✨تا بتوانند به مقام قرب الهی برسند💫شهید داوود نریمیسا مداح اهلبیت یکی از این انسان‌هاست🌙از همان دوران کودکی به حلال و حرام خیلی توجه داشت.💫اگر کسی در حق او بدی می‌کرد به جای نفرین و تلافی، برایش دعای خیر می‌کرد،🌙مادرش← درایام ابتدایی بارداری داوود خواب دیدم که به من می‌گویند؛ (پسری دارید نامش را داوود بگذار)✨ از همان ابتدا خاص بودن داوود را حس کردم،🌷به حضرت آقا خیلی علاقه داشت🌙داوود قبل از رفتن به دامادم و خواهرانش گفته بود این دفعه که به سوریه بروم شهید می‌شوم🕊️حتی به نحوه شهادت خود اشاره کرده‼️و دقیق گفته بود؛ تیر به دست و سرم می‌خورد🥀و شهید می‌شوم🕊️داوود به من گفت مادر اگر شهید شدم بی تابی نکنید🥀مبادا از خود بی خود شوی و حجابت کنار برود و موهایت را نامحرم بینید🥀نحوه شهادتش همان که گفته بود شد‼️جلو رفته بود تا همرزمش را نجات دهد🥀در این حین گلوله به دستش می‌خورد،💥 اما باز به نبرد ادامه می‌دهد و سپس تیر به سرش اصابت میکند🥀و داوود با شالی که در عزای امام حسین (ع)🏴 که در زمان مداحی‌ها به گردن می‌انداخت به شهادت می‌رسد*🕊️🕋 *شهید داوود نریمیسا* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos313*